Telegram Web Link
ردِّ پای یک کتاب دربارۀ حقوق و سیاست در ایران در اشعار گوته
 
به لطف مقدمه‌ای که شادروان کوروش صفوی بر ترجمۀ خود از دیوان غربی‌ـ‌شرقی گوته نوشته است می‌توانیم از کتاب‌هایی که این نویسندۀ بزرگ آلمانی برای تدوین اثر ماندگار خود مطالعه کرده است آگاه شویم. در میان این کتاب‌ها، کتابی به چشم می‌خورد به نام «مبانی حکومت در ایران» نوشتۀ بارناباس برسیونیوس به زبان لاتین منتشرشده به سال ۱۵۹۵ میلادی. گوته باید این کتاب را در دهم ژانویه ۱۸۱۸، بر اساس زندگینامه‌اش، یا هشتم ژانویه ۱۸۱۸، بر اساس اسناد موجود در کتابخانۀ وایمار، امانت گرفته باشد.
خوشبختانه یافتن متن لاتین این کتاب در اینترنت چندان دشوار نیست، آنچه دشوار است یافتن ترجمۀ آن و یا حقوقدانی ایرانی است که به اندازۀ کافی برای مطالعۀ این کتاب لاتین بداند و شوق آن را هم داشته باشد که دیگران را از مفاد آن آگاه کند.

@iranianlls
باز هم قضیۀ رابرت اوپنهایمر

خواه به سبب شهرت آفرینندگانش و خواه به خاطر جوایز بسیاری که برده است، به نظر می‌رسد نیازی به معرفی فیلم اوپنهایمر نباشد. اما کمتر می‌دانند که، سالها پیش، شادروان نجف دریابندری، نمایشنامه‌ای از هاینار کیپهارت را دربارۀ قضیۀ رابرت اوپنهایمر به فارسی ترجمه کرده بود. حالا پس از سالها که انتشارات خوارزمی این کتاب را تجدیدچاپ کرده است، شاید فرصتی باشد برای بازاندیشی در ریشه‌ها و اسباب جنگ و رقابت دولت‌ها در تولید و افزایش سلاح‌های کشتار جمعی و نیز نقش علوم در روزگار آشفتۀ ما، آن هم از دریچۀ چشم مدیر پروژه‌ای که یکی از مخرب‌ترین سلاح‌های تاریخ بشر را پدید آورده است.

@iranianlls
انجمن‌حقوق‌شناسی
Photo
مقدمۀ نجف دریابندری،

بر: قضیۀ رابرت اوپنهایمر،

نمایشنامه‌ای از هاینار کیپهارت.

@iranianlls
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💚🌹💚🌹💚
نوروز هزاروچهارصدوسه فرخنده باد!
انجمن حقوق‌شناسی، روزگاری سرشار از شادکامی برای همه مردم ایران آرزو می‌نماید.


همه ساله بخت تو پیروز باد
شبان سیه بر تو نوروز باد

فردوسی

پ‌ن: موسیقی نماهنگ:
گزیده‌ای از آلبوم رنگین‌کمان، قطعه "دیگه نوروز تو راهه" ۱۹۷۸ میلادی
شاعر و آهنگساز: استاد ثمین باغچه‌بان(۱۳۸۶-۱۳۰۴)
ارکستر سمفونیک رادیو وین به رهبری توماس کریستین داوید ۲۰۰۶-۱۹۲۵
اجرای گروه هم‌سُرایان میترا(ناشنوا)
و تک‌خوانی شادروان بهجت قصری(۱۳۸۴-۱۳۱۵) و اِولین باغچه‌بان(۱۳۸۹-۱۳۰۷)

بازم گلِ نرگس، اومد به خونه
به کوچه اومده، نعنا و پونه
بیا گل ریحون دارم، دیگه نوروز تو راهه
بیا رنگین‌ کمون دارم، دیگه نوروز تو راهه
...
اسب سفیدشو، سرما زین کرده
باد و بارونشو، تو خورجین کرده
...
خورشید خانم پنجش گرم و طلایی
تو باغ درختارو چراغون کرده
بیا گل ریحون دارم، دیگه نوروز تو راهه
بیا رنگین‌ کمون دارم، دیگه نوروز تو راهه
@iranianlls
Forwarded from انجمن علمی حقوق دانشگاه خوارزمی تهران (𝗔𝗹𝗶𝗿𝗲𝘇𝗮)
📌مهلت ثبت نام در «موت کورت حقوق ورزش» تا ۷ فروردین‌ تمدید شد.

انجمن علمی حقوق دانشگاه خوارزمی⚖️

@kharazmi_law
http://instagram.com/khu__law
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ز مهربانیِ جانان طمع مَبُر حافظ
که نقشِ جور و نشانِ ستم نخواهد ماند

 
شعر: حافظ
 
موسیقی: اجرای خصوصی صبوحی‌زدگان با آواز محمدرضا شجریان و ساز محمدرضا لطفی و محمد موسوی.

#حقوق_و_هنر
#شعر_و_حقوق

@iranianlls
@lawandart99
«اگر آرزو نیافریدی، کس سوی غذا، که آن بقای تن است، و سوی جفت، که در او بقای نسل است، نگرایستی‌؛ و مردم نماندی و جهان ویران گشتی. و اگر خشم نیافریدی، هیچ کس روی ننهادی سوی ... خویشتن را از ننگ و ستم نگاه‌داشتن و عیال و مال خویش از غاصبان دور گردانیدن؛ و مصلحت یکبارگی منقطع گشتی. اما چنان باید، و ستوده آن است که قوّۀ آرزو و قوّۀ خشم در طاعت قوّۀ خرد باشند، [چنان‌که] هر دو را به منزلت‌ ستوری داند که بر آن نشیند و چنان‌که خواهد، می‌راند و می‌گرداند، و اگر رام و خوش‌پشت‌ نباشد، به تازیانه بیم می‌کند در وقت‌. ... و چنان باید که مرد بداند که این دو دشمن که با وی‌اند، دشمنانی‌اند که از ایشان صعب‌تر و قوی‌تر نتواند بود، تا همیشه از ایشان برحذر می‌باشد که مبادا وقتی او را بفریبانند و بدو نمایند که ایشان دوستان وی‌اند، ... تا چیزی کند زشت و پندارد که نیکوست و به کسی ستمی رساند و چنان داند که داد کرده است. و هر چه خواهد کرد، بر خرد، که دوست بحقیقتِ اوست، عرضه کند تا از مکر این دو دشمن ایمن باشد.»
 
ابوالفضل بیهقی،
 
تاریخ بیهقی،
 
به تصحیح علی‌اکبر فیاض، مجلد ششم.

 @iranianlls
سخنان محمدعلی فروغی
نخست‌وزیر ایران در زمان انتقال سلطنت از پهلوی اول به پهلوی دوم، هنگام اشغال ایران به‌دست متفقین در جنگ جهانی دوم


رادیو تهران
مهر ۱۳۲۰

شما شنوندگان! من یقین دارم که بسیار شنیده‌اید که از تمدن و توحش و ملل متمدن و وحشی سخن می‌گویند. آیا درست فکر کرده‌اید که ملت متمدن کدام است و ملت وحشی چیست؟ گمانم این است که بعضی از شما خواهند گفت ملت متمدن آن است که راه‌آهن و کارخانه و لشکر و سپاه و تانک و هواپیما و از این قبیل چیز‌ها دارد و ملت وحشی آن است که این چیز‌ها را ندارد؛ و یا خواهند گفت ملت متمدن آن است که شهر‌هایش چنین و چنان باشد، خیابانهایش وسیع و آسفالته و خانه‌هایش چند اشکوبه باشد و قس علی‌ هذا. البته ملت متمدن این چیز‌ها را دارند؛ اما من به شما می‌گویم که این چیز‌ها فروع تمدنند، اصل تمدن نیستند. اصل تمدن این است که ملت تربیت داشته‌باشد و بهترین علامت تربیت داشتن ملت این است که قانون را محترم بدارد و رعایت کند. اگر این اصل محفوظ باشد، آن فروع خودبه‌خود حاصل می‌شود.

شما ملت ایران به‌موجب قانون اساسی که تقریبا ۳۵ سال پیش مقرر شده‌است، دارای حکومت ملی پادشاهی هستید. اما اگر درست توجه کنید، تصدیق خواهید کرد که در مدت این ۳۵ سال، کمتر وقتی بوده‌است که از نعمت آزادی، یعنی مُجری' و محترم بودن قانون، برخوردار بوده‌باشید؛ و چندین مرتبه حکومت ملی، یعنی اساس مشروطیت شما، مختل شده‌است.

معنای حکومت ملی این است که اختیار امور کشور با ملت باشد.

برگرفته از مقالۀ
«فروغی؛ نظام‌الملکی در عصر جدید»
علی افتخاری روزبهانی
مأخذ: وب‌سایت تاریخ ایرانی
@iranianlls
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنان هانس کلسن،

دربارۀ قانون اساسی ۱۹۲۰ اتریش،

که نقش‌ مهمی در تدوینش داشت.

به زبان آلمانی با زیرنویس فارسی.

#گفتار_حقوقی

@iranianlls
Forwarded from حقوق و هنر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹 پس از انتشار در اینستاگرام و تلگرام، هم‌اکنون می‌توانید به تماشای نسخه کامل گفتگو با استاد سید حسین صفایی، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، در کانال یوتیوب مجموعه شرح حق (تاریخ شفاهی حقوق ایران) بنشینید.

بخش اول

بخش دوم

بخش سوم و پایانی

کانال یوتیوب شرح حق

@lawandart99
@iranianlls
«در آن ایام، به طلّابِ مدارس، از هیچ ممرّ و به هیچ عنوان، حقوق رسمی داده نمی‌شد. موقوفات مدارس را نیز مستأکله برده و خورده بودند. طلّابی که وسیلۀ معاشی نداشتند، در نهایت مضیقه و عسرت و با فقر و تهی‌دستی به سر می‌بردند. من نیز، که از میراث مادیِ پدر چیزی نداشتم، از آن (فقر) برکنار نبودم. تنها وسیلۀ معیشت من کتابت بود که در مقابل هر هزار بیت، یک تومان می‌گرفتم. پیش از این گفتم که من معلّم خطی داشتم به نام ملا محمدتقی که قرآن به خطّ او زیاد چاپ شده و من در نزد او مشق می‌کردم. او مرد بسیار کم‌رویِ عفیفی بود و به هر هزار بیت، سه تومان تا پنج تومان می‌گرفت، و گاه بعضی افراد مزاحم کارهایی با اجرت اندک بر او تحمیل می‌کردند. من از او خواستم که این نوع کارهای کم‌مزد را به من بدهد و او پذیرفت و خوشحال هم شد. و این برای من هم درس بود، هم ممرّ معاش.»

استاد جلال‌الدین همایی،

«زندگی‌نامه»، به تنظیم و تدوین محمد خوانساری، در: همایی‌نامه، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۶ (بازنشر)، صص. ۲۷-۲۶.

@iranianlls
2024/11/19 23:16:57
Back to Top
HTML Embed Code: