Forwarded from Hamed
خیام، فردوسی، نظامی، مولوی، سعدی و حافظ، به‌رغم این‌که همه شاعر بوده‌اند، اما هر یک از آنان جهانی در درون فرهنگ ایران آفریده‌اند که من مجموع آن جهان‌های متکثر را با نام ایران بزرگ فرهنگی، ایرانشهر، اندیشیدن ایرانشهری نامیده‌ام. این اندیشیدن ایرانشهری، به خلاف آن‌چه مدعیان گفته‌اند، ربطی به «ملّی‌گرایی» ندارد، که ایدئولوژی ملّت واحد در وحدتِ بدون تکثر و برتری قومی است، بلکه، چنان‌که در جای دیگری گفته‌ام، وحدتِ وحدتِ در کثرت همۀ وجوه فرهنگ ایران بزرگ است.
پ.ن: ۱۲ اسفند ۹۵ در آرامگاه فردوسی و خیام
Forwarded from فردای اقتصاد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اصلاحات اقتصادی را چگونه و از کجا آغاز کنیم؟
میزگردی با حضور موسی‌غنی‌نژاد، مسعود نیلی، علینقی مشایخی و محمدمهدی بهکیش


◽️پیرو چهار نشست قبلی، در این قسمت از برنامه #دورهمی_اقتصادی که در واقع پنجمین قسمت و جمع‌بندی قسمت‌های قبلی است به موضوع "الزامات اصلاحات اقتصادی در ایران" پرداخته شده است.

▪️نسخه یوتیوب
▪️نسخه وبسایت
▪️نسخه صوتی

◽️در نشست‌های قبلی سوالات ذیل مطرح شده بود:

▪️آیا اصلاحات اقتصادی در ۳۴ سال گذشته شکست خورده؟
▪️پیش‌شرط اصلاحات اقتصادی چیست؟
▪️اصلاحات اقتصادی باید تدریجی باشد یا ضربتی؟
▪️اصلاحات اقتصادی را از کجا شروع کنیم؟

◻️‌رسانه تصویری فردای اقتصاد⬇️
@Feghtesad
درسگفتارهای ایده‌آلیسم‌آلمانی
مؤسسه بهاران خرد، آذرماه۹۴
دکتر جواد طباطبایی:

بحث‌های «پست‌مدرن»
که در مخالفت با ایده‌آلیسم‌آلمانی مطرح شده و وارد ایران نیز شده است، مانند تیشه‌ای به ریشه‌ی وحدت ایران -که تاکنون توانسته‌ایم آن را حفظ کنیم- وارد می‌آید. ما آگاهی تاریخی خود را تا حد زیادی در اثر ورود ایدئولوژی‌هایی که نمی‌دانیم از کجا آمده اند، چه می‌گویند، و چه تالی‌های فاسدی دارند، از دست داده‌ایم.

روشنفکران ما این ایدئولوژی‌ها را از راه علوم‌اجتماعی‌جدید وارد کرده‌اند. آن‌ها با جهل به مواد تاریخی غرب و برداشتی نادرست از مبانی غربی، فکر می‌کنند که ما باید به «کثرت‌ها» دامن بزنیم و بگوییم «چهل‌تکه» هستیم! یعنی این‌که اگر ما تا کنون ملت واحدی بودیم، از نظر تکثرگرایی، امر بدی بوده و ما باید به این کثرت‌ها که ادعاهای خطرناکی دارند دامن بزنیم.

به بیان هگل، جایی‌که کثرت‌ها ادعای «مطلق» بودن بکنند، بسیار خطرناک است. هگل این توضیحات را داده بود، اما ما متوجه نشدیم که چقدر مهم است. افرادی از سنخ فوکو که این سخنان هگل را کنار گذاشتند، متوجه نشدند که چه تالی‌های فاسدی به‌بار می آورند. البته در غرب این امر مسئله نیست چون در برابر حرف‌های بی‌ربط فوکو، افرادی هستند که حرف‌های دیگری می‌زنند و بی‌ربط بودن حرف‌های فوکو و امثال او را نشان می‌دهند. اما ما افرادی داریم که با سواد پایین، مرعوب فوکو می‌شوند.

در قرن ١٩ آلمان حدود ٢٠٠٠ دولت کوچک و بزرگ داشت. هگل با اشاره به چنین وضعیت ازهم‌گسیخته‌ای که سفر از یک حاکمیت محلی به حاکمیت محلی دیگر به مثابه‌ی سفر به یک کشور خارجی با قوانین و دستگاه اخلاقی متفاوتی بود گفت که: «آلمان دیگر دولت نیست.»

در شرایطی که هر «تکه»ای از یک «چل تکه» ادعای مطلق بودن بکند چنین وضعیتی پیش می‌آید که در آلمان به‌وجود آمده بود. اما هگل نکته مهم دیگری می‌گوید، او می گوید:
«در برابر امر عامی (Universals) که وحدت آلمان را درست می کرد، هر کدام از جزءها (Particulars) ادعایی یافته‌اند در حد کل، و در واقع خود را کل و مطلق کرده اند.»

مطلق از نظر هگل یک چیز بود، و آن ملت/دولت آلمانی بود که همه کثرت‌ها را در خود حفظ‌می‌کرد. اما اگر هر کس ادعا کند که دولت منم، این مجموعه دچار فروپاشی می‌شود. حرف دیگر هگل این است که «زور و اقتدار دولت، می‌تواند از بالا آلمان را متحد کند»، که در زمان بیسمارک رخ داد و آلمان کنونی ساخته شد.

اما روشنفکری ما خلاف جهت آنچه که در اروپا رخ داده است، حرف می‌زند. البته وقتی تمام «خاص»ها ادعای «عام» بودن بکنند و تنها در روزنامه‌ها منتشر شود، خطری نیست، اما اگر این امر را به یک ایدئولوژی مترقی تبدیل کنند، کما این‌که الان کرده‌اند، خطرناک می‌شوند.

خاص بودن تنها درون این عام معنا می یابد. انواع «چهل‌تکه» بودن و انواع تکثر قومی و زبانی در جاهایی مدنظر قرار گرفته شده است، که ما شرایط تاریخی آنها را نمی‌دانیم و ندانسته از آن‌ها تقلید می‌کنیم. از بین رفتن کثرت‌ها در اروپا تاریخی دارد که ما آن را نمی‌دانیم. وقتی روشنفکران آنجا می‌گویند زبان‌های محلی در حال از بین رفتن هستند، ناظر به شرایطی صحبت می کنند که آن شرایط در ایران نبوده است و در نتیجه ما نمی‌توانیم حرف آن‌ها را عیناً تکرار کنیم.

در انقلاب فرانسه و قبل از آن هم لویی چهاردهم، هر نوع تکثّری،از جمله تکثّر زبانی را که در فرانسه بود از بین بردند. لویی چهاردهم گفت: «دولت یعنی من، و وحدت منم». لویی با این کار همه کثرت‌ها از جمله زبان‌هایی را که در جنوب فرانسه بود، تا حد زیادی از بین برد. اما زبان آذری ما هرگز به خطر نیفتاده و همیشه تلویزیون و رادیو در اختیار داشته است.

این‌ها که با مثنوی آشنا هستند حداقل از داستان اژدها پند بگیرند که: مردی مارگیر در کوهستانی سرد، اژدهای بزرگ و بی‌حالی را پیدا می‌کند. مرد به تصور آن‌که اژدها مُرده است، آن را به شهر می آورد تا با معرکه‌گیری پول خوبی به‌دست‌آورد،و به آرزوهای دور و دراز خود دست‌یابد؛ اما در میدان معرکه با تابش گرمای آفتاب،‌ اژدها جان می‌گیرد و به مردم حمله می‌کند و با به خاک‌وخون کشیدن مردم، نقشه‌های وی را به‌هم می‌زند و خود به کوهستان باز می‌گردد.

عده‌ای نمی‌دانند که اژدها چیست و حرف‌هایی که می‌زنند چه پیامدی دارد! و بیشتر از این، برخی از روشنفکران به متولی دشمنان تاریخی ما در بیرون مرزها تبدیل شده‌اند و حرف آن‌ها را می‌زنند.
ما باید خودمان فوکوی خود باشیم، فوکو حرف‌های بی‌ربط زیادی زده که الان کسی در اروپا برای آن‌ها ارزشی قائل نیست. اما روشنفکران ما به‌دلیل این‌که حرف‌های اساسی فوکو در خصوص نظام دانش را ‌نمی‌فهمند بنابراین حرف‌های بسیار پایین و ایدئولوژیکی او را تکرار می‌کنند تا به‌واسطه‌ی آن حرف‌های مشوش، به یک آشوب ذهنی دامن بزنند که اساس تاریخی وحدت یک کشور را متلاشی می‌کند.
Forwarded from H.z
Forwarded from H.z
مشروطه بدون عینک ایدئولوژی (۱)

همانطور که در عنوان این سمینار آمده است قرار است که ما مشروطه را از منظر علوم‌اجتماعی بررسی‌کنیم. نکته‌ی مهم همین بررسی مشروطه از منظر «علوم‌اجتماعی» است. در مورد مشروطه تاکنون به اندازه‌ی کافی کتاب تاریخ نوشته شده است. البته منظورم آن نیست که تاریخ ننویسیم، چرا که هنوز در حوزه‌ی تاریخ‌نگاری درست تحولات مشروطه بسیار عقب هستیم.

در سال‌های اخیر منابع زیادی منتشر شده‌است. اما چیزی که در مورد مشروطه مورد غفلت قرار گرفته، این نکته‌ی اساسی است که مشروطیت به عنوان یک مفهوم در علوم اجتماعی و تاریخ‌نویسی جدید چیست و چه باید باشد؟

در مشروطه ایران چه گذشت؟
و مشروطه ایران چه جایگاهی در تاریخ اندیشه ایران و حتی جهان دارد؟ 

ما مشروطه را کشف نکردیم، مشروطه را از زبان‌ کشورهای اروپایی‌ای که تجربه‌ی مشروطه را از سر گذرانده بودند، ترجمه کردیم. [رهبران مشروطه هم از این موضوع آگاه بودند]

نکته‌ای کلیدی و اساسی در مکتوبات آخوند خراسانی این است که در جایی می‌گوید:
«به تجربه ثابت شده است که نُه‌دهم معایب حکومت‌های زمان غیبت در مشروطه حل می‌شود.»

این تجربه نه متعلق به ماست و نه متعلق به جهان اسلام است. چه این هردو دارای حکومت‌های استبدادی بودند. بنابراین این تجربه ناظر به تجربه دیگری است. روشنفکران ما به این نکته‌ی اساسی توجه نکرده‌اند که آخوند خراسانی در اینجا چه گفته است؟ 

اما چرا توجه نکرده‌‌اند؟
چون نخوانده‌اند.
فهم این جمله‌ی آخوند خراسانی تنها از موضع علوم‌اجتماعی مُیسّر است.
این یک بحث در حوزه‌ی علوم‌اجتماعی است. پس چرا ما این جمله نخوانده‌بودیم؟

یک علت مهم به نظر من این است که در صد سالی که مدرسه‌ی علوم‌سیاسی، به عنوان متکفّل اندیشه‌ی‌سیاسی تأسیس شده‌است، در دانشکده‌های حقوق و علوم‌سیاسی جز تاریخ ایدئولوژی‌ها چیزی درس داده‌نشده‌است و اساتید آن‌جا جز تاریخ ایدئولوژی‌ها نگفته‌اند.

آدمیت که از نظر تاریخ‌نویسی دوره‌ی مشروطه این‌قدر مهم است، عنوان یکی از مهم‌ترین کتاب‌هایش «ایدئولوژی نهضت مشروطیت» است. البته مفهومی که من از ایدئولوژی در نظر دارم متفاوت است با مفهومی که آدمیت در نظر دارد. اما در نهایت آدمیت هم اهل ایدئولوژی است نه اهل تاریخ‌اندیشه‌ی‌سیاسی ـ به معنای دقیق کلمه. اگر مشروطه ایرانی نمی‌توانست و نتوانست جز به راه شیخ فضل‌الله نوری برود علتش این است که اهل اندیشه، تاریخ مشروطه را ننوشتند.

مشروطیت فقط مناسبات سیاسی را برهم‌نزد. مشروطه در همه جای دنیا از نظر تاریخ‌اندیشه از دو جهت مهم است:
اول از جهت تغییری که در مناسبات سیاسی یک جامعه، در مناسبات قدرت و توزیع قدرت ایجاد کرد. اما مشروطه در حوزه‌ای دیگر نیز مهم بود. مشروطه، تحولی در مفاهیم ایجاد کرد. اما آنچه که ما نوشتیم ـ از کسروی تا آدمیت و تمام معاصرین، تنها در وجه اول، در حوزه‌ی برهم‌خوردن مناسبات قدرت بحث می‌کنند.

اما به نظر من مشروطه از جهت تغییر مناسبات در حوزه‌ی دیگری که روشنفکران تا امروز سهمی در آن نداشته‌اند مهم است و آن این است که مشروطیت نظام‌حقوقی ایجاد می‌کند. «مشروطیت» مفهومی در فلسفه‌ی‌حقوق است. برای من بسیار عجیب است که کسی چون آدمیت که در انگلستان تحصیل‌کرده و تاریخ‌اندیشه خوانده‌بود در ۱۵ جلد کتاب خود در هیچ‌مورد درباره‌ی تاریخ تحولات مشروطیت در انگلستان، که به قول طالبوف، مادر تمامی قانون اساسی‌هاست، هیچ حرفی نمی‌زند.

ما تاریخ مشروطه را از دیدگاهی ایدئولوژیک نوشته‌ایم. یعنی این تاریخ را از منظر مناسبات قدرت نوشته‌ایم. تمام نیروهای روشنفکری و غیرروشنفکری ما عموماً سیاسی و به دنبال تغییر مناسبات قدرت بوده‌اند. اما همان‌طور که چندین‌بار در تاریخ ایران تکرار شده‌است، با تغییر مناسبات قدرت هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

اگر واقعه‌ای، تکیه‌گاهی در تحولات حوزه‌ی اندیشه و خصوصاً حوزه‌ی تاریخ مفاهیم نداشته باشد، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. یک ملت روی مفاهیم خودش می‌ایستد. ستون‌های استوار یک ملت، مفاهیم آن ملت هستند. 

البته طبیعی است که بعضی‌ها بگویند و گفته‌اند که این موضع من ایده‌آلیستی است. البته که ایده‌آلیستی است. برای اینکه در حوزه‌ی اندیشه شما فقط می‌توانید ایده‌آلیستی بحث کنید. در اندیشه بحث ماتریالیستی نداریم. 

متن سخنرانی دکترجوادطباطبایی
درهمایش انقلاب‌مشروطه‌ازمنظرعلوم‌اجتماعی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️تهران زیبای ما را بین سال‌های ۳۰ تا ۵۰ در این ویدئوی ارزشمند ببینید.

▪️تکّه‌فیلم‌های ارزشمند بارونس ماری-ترز اولنز د شخوتن از تهران

بارونس ماری د شخوتن در دورهٔ محمّدرضاشاه  عکاسی و فیلمبرداری گسترده‌ای در ایران انجام داده است. او از دوستان آندره گدار بوده و در سفرها همراه او بوده است. تصاویر بارونس در بین سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۱ گرفته شده است.

«ویدیو اصلی متعلّق به آرشیو دانشگاه هاروارد»

#مستند
#ویدئو



@Jahan_Eshraghi
Forwarded from H.z
از دیدگاه تأمل فلسفی و خردگرایی در تقدیر تاریخی ایران، در عصر زرین فرهنگ ایران، همزمان با نخستین دورهٔ شعر فارسی، یک شاعر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود.

فردوسی توسی، سرايندهٔ حماسهٔ «ملّی» را که تجدید کنندهٔ جاویدانِ خرد ایرانشهری در ادب فارسی بود و با زبان شیوا و بیان خلاق، پلی میان دورهٔ ‎ باستانی و دورهٔ اسلامی ایران پی‌افکند، باید شاعر دورهٔ ‎ تولد دوبارهٔ ایران‎زمین یا به دیگر سخن، شاعرِ وحدت و تداوم تاریخی به شمار آورد.

هم‎او به چنان تأملی فلسفی در تقدیر ایران‎زمین پرداخته است که حماسهٔ «ملّی» او را می توان چونان جانشینِ تأملی فلسفی در تقدیر تاریخی ایران تلقی کرد.

📚زوال اندیشهٔ سیاسی در ایران
دکتر جواد طباطبایی
🔹 سرمقاله امروز «دنیای اقتصاد»:

دلنوشته‌ای به بهانه مناظره اقتصادی / تلاش نکن از خود قهرمان ترسیم کنی؛ چون واقعا چنین نیستی

👤 دکتر مسعود نیلی

✍️ آنچه بر ما گذشته و ما را به اینجا رسانده، حاصل آن بوده که اقتصاد با همه امکاناتش، شامل منابع انسانی، منابع طبیعی، ظرفیت‌های تولیدی و امکانات زیربنایی، برای دهه‌ها، قربانی مظلوم سیاست بوده است.

✍️ اما این واقعیت آشکار تلخ، هنوز توسط سیاستمداران درک نشده است.

✍️ واقعیت این است که اقتصاد ایران از سال۱۳۹۶ به این طرف، وارد مرحله‌ای جدید از زندگی خود شده که دیگر نمی‌توان به شیوه گذشته با آن رفتار کرد.

✍️ یکی از شما ۶نفر، به جای دادن امیدهای واهی که اساسا باورپذیر نیست، بیاید و صادقانه به مردم بگوید که خوب می‌داند نخواهد توانست معجزه کند. اما بگوید که در اقتصاد همان‌طور که معجزه نداریم، بن‌بست هم نداریم.

✍️ بگوید که می‌داند در چارچوب «راهبردهای موجود»، بودجه دولت ظرفیت کشف‌نشده‌ای برای افزایش حقوق معلمان و پرستاران و غیره را ندارد.

✍️ در نظام بانکی منابع اضافه‌ای برای کمک به تولید وجود ندارد.

✍️ نترسد که بگوید، در چارچوب شرایط تحریم و محدودیت‌های مالی بین‌المللی منابع ارزی کشور به سختی می‌تواند از وضع موجود بیشتر شود.

✍️ یکی از شما، زبان صادق دردهای مردم شود و بگوید که مردم، شما در هر حال، دوران دشواری را در پیش خواهید داشت و هرکس غیر از این بگوید یا از سر جهل است یا فریب.

✍️ بگوید که ما بر سر یک دوراهی سرنوشت‌ساز قرار گرفته‌ایم. در یک راه، سختی‌های زیاد «قطعی» که به سختی‌های بیشتر غیر قابل تحمل خواهد رسید و در انتخابی دیگر، سختی‌های زیادی قرار گرفته که به گشایش‌های «محتمل» و فرداهای بهتر پس از آن، ختم خواهد شد.

✍️ به جای آنکه به مردم تصویر زیبای نقاشی‌شده اما رویایی از آینده را نشان دهد، عکس واقعی خودمان را ارائه کند.

✍️ مردم واقعی در درون همان عکس واقعی قرار دارند که بر چهره‌هایشان لبخند نیست.

✍️ مردم به یک رئیس‌جمهور «معمولی» برای شرایط «غیر معمولی» خود قانع هستند.

✍️ پس تلاش نکن از خود قهرمان ترسیم کنی؛ چون واقعا چنین نیستی.

✍️ مردم در تاریکی با چراغ‌های ضعیف و کم‌نور، به دنبال سیاستمدار آگاه از جنس خودشان می‌گردند.

🔗متن کامل سرمقاله

#دنیای_اقتصاد #سرمقاله #مسعود_نیلی #انتخابات

کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
شماره هشتم فصل‌نامه سیاست‌پژوهیِ اسلامی‌ایرانی منتشر شد.
مقالات این شماره عبارتند از:

تأثیر نهادهای آموزشی بر ارتقای جایگاه زنان دوره قاجار
فاطمه محبوب و علی اصغر داودی، حمید سعیدی جوادی
https://sanad.iau.ir/fa/Journal/iirp/DownloadFile/927769
فانتزی، تروما، کاپیتون؛ کاربرد روان‌کاوی درعلوم سیاسی با تکیه بر مفاهیم بنیادین
آرش منشی زادگان و سید حسین اطهری
https://sanad.iau.ir/fa/Journal/iirp/DownloadFile/927835
نقش انقلاب اسلامی در میزان مشارکت سیاسی زنان در سطح نخبگان (مورد مطالعه: نمایندگان مجلس)
سهیلا افشارپور‌، شیوا جلال پور، فریدون اکبرزاده و روح‌اله شهابی
https://sanad.iau.ir/fa/Journal/iirp/DownloadFile/927864

تفسیر حیات انسانی و نقد عقل مدرن از منظر ایمانوئل کانت و اقبال لاهوری
محمد نصیری، گارینه کشیشیان سیرکی و سید علی مرتضویان فارسانی
https://sanad.iau.ir/fa/Journal/iirp/DownloadFile/927860
بحرانِ دموکراسی و لویاتان جدید (نقد و بررسی کتاب دمُکراسی و دعواهای اخلاقی )
بهنام جودی
https://sanad.iau.ir/fa/Journal/iirp/DownloadFile/927879
جریان‌شناسی گفتمان‌های هویتی؛ با تأکید منازعات معنایی و تحوّلات اجتماعی در ایران
ویدا یاقوتی، مجید توسلی رکن‌آبادی و علی‌اشرف نظری
https://sanad.iau.ir/fa/Journal/iirp/DownloadFile/927877
مفاهیم و نهادهای حقوق عمومی در سفرنامه های قاجار؛ تحفه العالم، مسیر طالبی، سفرنامه میرزا صالح
رضا یعقوبی
https://sanad.iau.ir/fa/Journal/iirp/DownloadFile/927868
تکوین مفهوم نمایندگی سیاسی در ایران
اسداله ایزدخواه، مسعود راعی و منوچهر توسلی نایینی
https://sanad.iau.ir/fa/Journal/iirp/DownloadFile/927870

این فصل‌نامه توسط دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز و با همکاری انجمن مطالعات سیاسی حوزه منتشر می‌شود.
مدیر مسئول: دکتر حامد عامری گلستانی (استادیار علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اهواز)
سردبیر: دکتر علی شیرخانی (استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قم)
سایت: https://sanad.iau.ir/journal/iirp/
ای‌میل: [email protected]
تلفن، واتساپ و تلگرام نشریه: 09352216987
Forwarded from تحلیل و رصد
.
🟨《ورشکستگیِ یک کتاب‌فروشی در شهری با ساعت‌های یک میلیارد تومانی

فروشگاه «کتاب ویستا» (در سعادت‌آبادِ تهران) متعلق به «نصرالله کسرائیان» به علت ورشکستگی مالی، تعطیل شد. آن هم در شهری که در یکی از خیابان‌هایش (جُردن) یک ساعت مُچی مردانه، «یک میلیارد و دویست میلیون تومان» به فروش می‌رسد.
چگونه یک ملت می‌تواند، این چنین اندوه‌بار، علیه خودش انقلاب کند!؟

تعطیلی «کتاب ویستا» را «نصرالله کسرائیان» چنین اعلام کرده است:
بدین وسیله به اطلاع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت دارایی، سازمان تأمین اجتماعی، شهرداری، ادارات برق، گاز، تلفن، اتحادیه ناشران و کتاب‌‌فروشان، هم‌محله‌ای‌ها، و رسانه‌های مجازی می‌رساند که «کتاب ویستا» واقع در سعادت‌آباد، تعطیل شد.
نه از آن‌ها که نیامدند گله داریم، نه از آن‌ها که کتاب نمی‌خوانند، از آن‌ها هم که آمدند یا به اشکال مختلف کمک‌مان کردند، سپاس‌گزاریم.
چند سال سوبسید دادیم و تلاش کردیم سرپا نگاهش داریم، نشد.
تصمیم برای تعطیل کردنش، تصمیمی دشوار بود، به ویژه برای همسرم که تا آخرین لحظه برای بازنگاه‌داشتن‌اش اصرار داشت.
دیری نخواهد گذشت که همه کتابفروشی ها بجز آنهایی که کتاب، کاغذ و محصولات فرهنگی از ارگان‌ها، ادارات و دولت دریافت میکنند به همین روز خواهند افتاد و مجبور به ترک کار و کسب شان خواهند شد. من نمی گویم به خاطر کتاب فروش بلکه به خاطر آینده فرزندانتان کتاب بخرید تا در آینده فرزندان بی‌سواد و دولتمردان نادان نداشته باشیم.

ملتی که پرتیراژترین کتابهایش آشپزی و تعبیر خواب باشد تنها در اندیشه خوردن و خوابیدن است و دریغ از ذره ای تعقل
         به یزدان اگر ما خِرد داشتیم
         کجا این سرانجام بد داشتیم


فرهنگ کتابخوانی را به هر شکل ممکن توسعه دهیم تا فرزندان سرزمین مان در امنیت و آرامش و آزادگی زندگی کنند.

بهتره که کتابهایی که از نویسندگان و ناشران در قید حیات درخواست می‌کنیم بهایشان پرداخته شود، تا مدیون این بزرگان نباشیم
این باید یک رسم و حکم اخلاقی باشد.

منبع: (جهان کتاب، شماره ۳۳۲، دی ماه ۱۳۹۵)

@tahlilvarasad
Forwarded from روزها
۲ تیر ۱۲۸۷ به دستور #محمدعلی‌_شاه و با فرماندهی کلنل ولادیمیر لیاخوف، فرمانده روسی بریگارد قزاق، #مجلس_شورای_ملی به توپ بسته شد. این واقعه را #یوم‌التوپ می‌نامند که به دستگیری سران جنبش مشروطه و کشته شدن تعدادی از آن‌ها و استبداد صغیر منجر شد
@Roozha365
Forwarded from دیپلماسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴دکلمه روانشاد استاد #حسین_منزوی در مورد ایران


ایران صدای خسته ام را بشنو ای #ایران

شکوای نای خسته ام را بشنو ای #ایران

@bestdiplomacy
Liebestraum No. 3 in A-Flat Major, S. 541 / 3
Lang Lang
«رویای عشق» نام مجموعه ای از سه قطعه پیانو انفرادی است که در سال 1850 توسط فرانتس لیست ساخته شد. شناخته شده ترین قطعه رویای عشق شماره 3 است و جزو شناخته شده ترین آثار پیانو دوره رمانتیک محسوب می‌شود.

Composer: #Franz_Liszt
Genre: #Classical
🔹 سرمقاله امروز «دنیای اقتصاد»:

وعده‌‏‌های عملی و کارساز

👤 دکتر موسی غنی‌نژاد

✍️ عملی بودن یک وعده چندان نیازمند کار علمی و کارشناسی نیست؛ اما کارساز واقع شدن آن حتما مستلزم ارزیابی علمی و کارشناسی است.

✍️ پوپولیست‌‌‌ها اغلب وعده‌‌‌های اغواکننده می‌دهند و برخی «کارشناسانی» را به استخدام می‌‌‌گیرند تا این وعده‌‌‌ها را علاوه بر عملی بودن، کارساز هم جلوه دهند.

✍️ تشخیص وعده‌‌‌های ناممکن همیشه به این سادگی نیست و برخی وعده‌‌‌های ناممکن با تکیه بر اطلاعات نادرست ممکن است به نظر عملی جلوه کند.

✍️ عبارت «ما می‌‌‌توانیم» که شعار محبوبی است، اغلب با تکیه بر اطلاعات نادرست یا دستکاری‌شده، وعده‌‌‌های ناممکن را در انظار عمومی ممکن جلوه می‌دهد.

✍️ این ادعا که ما به لحاظ پیشرفت تکنولوژیک به جایی رسیده‌‌‌ایم که دیگر نیازی به ورود تکنولوژی پیشرفته از خارج نداریم و خارجیان برای دست یافتن به تکنولوژی پیشرفته بومی ما صف کشیده‌‌‌اند، مبتنی بر اطلاعات نادرستی است که اغلب به بهانه امنیتی بودن، محرمانه تلقی شده و در عرصه عمومی عرضه نمی‌شود و به این ترتیب امکان راستی‌‌‌آزمایی آن را ناممکن می‌‌‌سازد.

✍️ گام نخست و ناگزیر برای نجات کشتی به گل نشسته اقتصاد و سیاست ایران چیزی نیست جز بیرون آوردن ایران از انزوای مهلک بین‌المللی که برخی با دادن شعارهای پوپولیستی منکر وجود آن هستند.

✍️ اما در عرصه اقتصاد و سیاست، مهم‌ترین وعده عملی و کارسازی که می‌‌‌تواند برای آینده ایران امیدبخش باشد، ترک سیاست و اقتصاد دستوری و روی آوردن به آزادی و قاعده‌‌‌مندی در عرصه عمومی است.

✍️ مردم ایران از زندگی در جامعه دستوری به تنگ آمده‌‌‌اند.

✍️ آن نامزد ریاست‌جمهوری که برای رهایی ایران از اقتصاد دستوری و جامعه دستوری به طور کلی برنامه مدون کارشناسی‌‌‌شده قابل قبولی نداشته باشد، به احتمال قریب به یقین راه به جای دوری نخواهد برد.

✍️ رئیس‌جمهور آینده ایران نباید از هیاهوی شعارزدگانی که روی آوردن به زندگی قاعده‌‌‌مند در روابط بین‌المللی و داخلی را تسلیم شدن به امپریالیسم و لیبرالیسم می‌‌‌شمارند بهراسد. آیا چین کمونیست و ویتنام تسلیم امپریالیسم و لیبرالیسم شده‌‌‌اند؟

🔗متن کامل سرمقاله

#دنیای_اقتصاد #سرمقاله #وعده #اقتصاد_دستوری

کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
درباره انتخابات(1)

حکمرانی گنجشک‌ روزی

آدم که به سخنان نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری گوش می‌کند یا مناظره‌های تلویزیونی را می‌بیند، از این حجم بی‌تفاوتی نسبت به «چشم‌انداز» و «توسعه» کشور حیرت‌زده می‌شود. این چه انتخاباتی است که «آینده» در آن جایی ندارد و جوانان در آن نقش فعالی ندارند؟
ما کرمانی‌‌ها به آدم‌هایی که توان ذخیره کردن برای آینده را ندارند و روزی‌شان را در لحظه می‌خورند، «گنجشک روزی» می‌گوییم و مرور اظهارنظرهای شش نامزد انتخابات به یادمان می‌آورد که حکمرانی ما «گنجشک‌ روزی» شده‌است.

شاید اشتباه کنم اما نشنیدم که یکی از نامزدها درباره محیط‌زیست برنامه‌ای ارائه دهد. ندیدم که یکی از آن شش نفر درباره آزادی سخن بگوید. آیا کسی به طور قاطع به اقتصاد دستوری نه گفت؟ آیا کسی قول داد که اگر رئیس‌جمهور شود، در زندگی و کسب‌وکارمان دخالت نکند؟

به نظر می‌رسد طراحان مناظره‌ها و نامزدهای انتخابات و همه کسانی که این بازی را چیده‌اند، تصوری درباره چشم‌انداز کشور و آینده جمعیت جوان ندارند و به طور مشخص، مفهومی به نام توسعه در ذهن‌شان جایی ندارد و جای تعجب بیشتر است که نامزدهای انتخابات حتی برای جلب رأی هم سراغ جوانان نرفته‌اند.

در اغلب انتخابات گذشته، جوانان نقش پیشران را داشته‌اند اما در حال حاضر نسل جوان مشاهده‌گر تحولات هم نیست و انگیزه‌ جدی برای مشارکت در انتخابات ندارد. برخی این بی‌علاقگی را ناشی از تنبلی و بی‌خیالی نسل‌های جوان می‌دانند که قطعا برداشتی خطاست اما برخی معتقدند ریشه‌ بی‌انگیزگی نسل جوان، نبودن چشم‌انداز برای توسعه کشور است. قاعدتا جوانانی که آینده را متعلق به خود می‌دانند، حاضرند برای بهتر شدن آن حتی از جان و مال خود هزینه کنند، چنان‌که بسیاری از جوانان غیور حاضر شدند برای فردای بهتر ایران از جان خود بگذرند و در جنگ تحمیلی شهید شوند. اما واقعیت این است که در حال حاضر جوانان در منوی سیاستمداران، چیزی درباره فردای بهتر و آینده روشن کشور نمی‌بینند که آنها را برای مشارکت ترغیب کند.


☑️محسن جلال‌پور

@mohsenjalalpour
Forwarded from Amir Reza Sobani
دوستان نشر دهند.
سپاس
Forwarded from تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی (مهدی تدینی)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«شرّ عدالت اجتماعی»

چیزی شبیه معجزه در آرژانتین رخ داده است و تورم ماهانه که در همین دسامبر موقع آمدن خاویر میلی به ۲۵ درصد رسیده بود، در ماه مه به زیر پنج درصد رسید و آرژانتین پس از سی سال اولین هفتۀ بدون تورم خود را تجربه کرد.

همه‌چیز وقتی دیدنی می‌شود که بدانید مردم آرژانتین در واقع با رأی به خاویر میلی علیه مفهوم «عدالت اجتماعی» به پا خاستند. زیباترین و گیراترین شعار مخالفان لیبرالیسم همین «عدالت اجتماعی» است. در مقابل، لیبرالیسم کلاسیک معتقد است عدالت اجتماعی بدون محدود کردن آزادی میسر نیست و عواقب بدی در پی دارد: ناعدالتی، بسط بوروکراسی، کُند شدن پیشرفت و کاهش درآمد و ثروت ملی که به زیان همه است. در حالت حاد نیز ممکن است — به تعبیر من — شهروندان گرفتار نوعی «حبس بوروکراتیک» شوند؛ چنانکه از نظر من ما ایرانیها گرفتار حبس بوروکراتیک شده‌ایم؛ بوروکراسی چنان گسترش یافته که کل زندگی ما را رقم می‌زند و همه اسیر آنیم.

مردمی که از اغوای دولت‌گرایی برهند، مزد روشن‌بینی و عقلانیت خود را زود می‌ستانند. شاید مردم ما هم روزی پذیرفتند عدالت اجتماعی ایده‌ای ناعادلانه است.

@tarikhandishi  |  تاریخ‌اندیشی
🔴 برشی از نامۀ طالبوف تبریزی، روشنفکر مشروطیت به علی‌اکبر دهخدا

عجیب این است که در ایران بر سر آزادی عقاید جنگ می‌کنند ولی هیچ‌کس به عقیدۀ دیگری وقعی نمی‌گذارد و اگر کسی اظهار رأی و عقیده نماید متهم و واجب القتل، مستبد نمی‌دانم چه و چه نامیده می‌شود و این نام را کسی می‌دهد که در هفت آسیا یک مثقال آرد ندارد؛ یعنی نه روح دارد نه علم، نه تجربه؛ فقط ششلول دارد... یادتان هست از شما سؤال کردم: «طهران کدام جانور است که در یک شب ١٢٠ انجمن می‌زاید؟».

..من ایران را ۵۰سال است می‌شناسم و هفتاد و یکم سن من تمام شده. کدام دیوانه در دنیا، بی بنّا عمارت می‌سازد؟… کدام مجنون تغییر ایران را خلق‌الساعه حساب می‌کند؟ آخر هیچ پیغمبری می‌توانست این کشور را به سرعت پیشرفته کند که حالا «حسین بزاز» یا «محسن خیاط» یا فلان آدم می‌خواهد این کار را بکند؟... ایرانی، تاکنون اسیر یک گاو دو شاخ استبداد بود اما بعد از این اگر اداره خود را قادر نشود به گاو هزار رجاله دچار می‌گردد آن وقت مستبدین به نابالغی ما می‌خندند...فاش می‌گویم که من این مسئله را بی‌چون و چرا؛ می‌بینم.

منبع: یحیی آرین‌پور، از صبا تا نیما، صص ۲۸۹-۲۹۰

ایران دل
۸، شاهرخ مسکوب و جواد طباطبایی

یکی از اندیشمندان ایرانی که افکارش تأثیری زیاد اما پنهان بر طباطبایی داشت، شاهرخ مسکوب است. مسکوب اسطوره‌شناس بود و مطالعات بسیار عمیقی بر تاریخ و ادبیات ایران صورت داده است. در عین حال او نثری کاملا روان و مستند داشت که خواندن کتاب‌هایش را لذت بخش می‌کرد. طباطبایی آثار مسکوب را در دوران خدمت سربازی مطالعه کرد و از آن بهره برد.
یکی از مهم‌ترین این آثار، کتاب «از کوی دوست» مسکوب بود که در واقع شرحی است بر دیوان حافظ و زمانه لسان الغیب. می‌دانیم که طباطبایی پیوسته باور داشت که یک نظریه منسجم بقاء ایران در شعر حافظ موجود است و او از طریق غزلیّات انباشت حافظه ملّی ایرانیان را به خاطر ملّی تبدیل کرده است.
تفسیر طباطبایی از حافظ در اندک مواردی که به آن در برخی درسگفتارها و سخنرانی‌های اشاره کرده است، مبتنی بر روش لئو اشتراوس یعنی نوشتن در دوران سرکوب و سانسور است که زمانه حافظ، نمونه اعلای آن به شمار می‌رود.
اگرچه فیلسوف ایران‌شهر هر از گاهی به این موضوع نزدیک می‌شد اما هرگز فرصت نکرد تا در این‌باره پژوهشی مستقل ارائه کند و در نهایت این امر را به شاگردانش سپرد.
به هر حال حافظ‌شیرازی نقطه مشترک طباطبایی و مسکوب است و مسأله هر دو در مطالعه حافظ، مسأله زوال و بقاءایران است.

#کتاب
#حافظ
#مسکوب

https://www.tg-me.com/JavadTaba/107
2024/06/29 14:16:43
Back to Top
HTML Embed Code: