Telegram Web Link
یادداشت / آب در کوزه و ما گرد جهان می‌گردیم

دکتر هوشنگ طالع

سخن بر سر این است که چرا کار کشور به این‌جا کشیده شده است . کشور از نظر نفت و گاز روی‌‌‌هم‌رفته در جایگاه نخست جهان است ، نمی‌تواند سوخت نیروگاه‌ها را تامین کند و باید برق خانه‌ها و صنایع و خدمات را قطع کند ؟!
البته قالیباف هم عنوان کرده بود که نمی‌شودکشورما ، رتبه اول نفت و گاز دنیا باشد  و وضعیت این گونه باشد . آقایی هم پاسخ داده بود که چرا نمی‌شود آقای قالیباف ، ما ( جمهوری اسلامی ) کردیم و شد !
دیروز آقا‌‌‌‌ی علاالدین رفیع‌زاده رییس سازمان امور اداری و استخدامی ، گوشه‌هایی از این که " ما کردیم و شد " را  آشکارسازی کردند و اندکی ، پرده‌ها را بالا بردند و گوشه‌هایی از پشت پرده را در دید مردم قرار دادند .
ایشان گفتند :   
مدیران ما ، پسرخاله‌ها و دخترخاله‌های خودشان را به ادارات می‌آورند و بعد از مدتی به آن‌ها مسئولیت‌ های مهم می‌دهند .
علاءالدین رفیع‌زاده معاون رئیس‌جمهور و رییس سازمان اداری و استخدامی :
🔸 وزارت خارجه، وزارت نفت و وزارت صمت با چه اجازه‌ای برای خودشان یک دانشگاه حیاط خلوت باز کرده‌اند و مدرک تحصیلی می‌دهند؟! مگر این مملکت وزارت علوم ندارد؟
حالا در‌می‌یابیم که چرا از نظر نفت و گاز در دنیا رده‌ی یکم را داریم ؛ اما نمی‌توانیم سوخت نیروگاه‌ها را تامین کنیم . چرا سوریه را دودستی تقدیم  اخوانی‌ها می‌کنیم و اکنون هم مهاجرانی سخن‌گوی " حراف " دولت مژده می‌دهد :
💢  در حال گفت‌وگوهای دیپلماتیک برای بازگشایی سفارت‌ها در دمشق و تهران هستیم .

ایران را از درون ، به فنا می‌برند . بیهوده با چراغ در روز روشن به دنبال " دشمنِ خارجی " نگردید !

چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳

@iranboom_ir
نمایشگاه گروهی «شاهنامه نگاری»

با نمایش مجموعه تابلوهای نقاشی هنرجويان كودک و بزرگسال نقش‌خانه ققنوس به سرپرستی نازيلا سميعی

آیین گشایش: جمعه ۷ دی ماه ساعت ۱۶
امکان بازدید: تا ۵ دی‌ماه ساعت ۱۰ تا ۱۹
نگارخانه ۲ و ۳ فرهنگسرای ارسباران

@iranboom_ir
زندگینامهٔ کریم ساعی (1289 - 1331)

کریم ساعی در سال ۱۲۸۹ در مشهد به دنیا آمد

وی تحصیلات دانشگاهی خود را در مدرسۀ عالی دانشکده فلاحت، دانشگاه تهران گذراند و با درجۀ مهندسی در سال ۱۳۱۰ فارغ‌التحصیل شد.

بعد از آن، کریم ساعی در دوره اعزام دانشجویان به خارج از کشور پذیرفته شد و برای مدت 2 سال به مونپلیه در انستیتو اگرونومیک فرانسه رفت و در آنجا با درجه ممتاز فارغ التحصیل شد.

موفقیت‌های تحصیلی او باعث شد تا مجله علمی، تخصصی فرانسه، او را به عنوان یکی از چهره‌های شاخص علم جنگل در آن سال‌ها معرفی کند.

مهندس ساعی پس از آنکه در سال ۱۳۱۶، فوق لیسانس خود در رشته آمار جنگل از دانشگاه برکلی کالیفرنیا گرفت، به کشورش بازگشت.

با تاسیس دایره جنگل در ۱۳۱۷ به عنوان اولین نهاد مدیریت جنگل‌ها در کشور مهندس ساعی ریاست آن را برعهده گرفت.

بر اثر فعالیت و اقدامات پر تلاش او یک سال بعد این نهاد کوچک به اداره جنگلبانی و بعدها به اداره کل جنگل‌ها ارتقاء پیدا کرد.
در همان سال‌ها او و همکارانش قوانین و مقررات جنگل را تدوین کرده و به تصویب مجلس آن زمان رساندند.

کریم ساعی موفق شد تا در سال ۱۳۲۵ برای اولین‌بار مساحتی از جنگل‌های ایران را تخمین بزند. پس از آن در سال ۱۳۲۷ جلد اول و در سال ۱۳۲۹ جلد دوم کتاب جنگل شناسی را منتشر کرد که با نشر این کتاب اساس اطلاعات علمی جنگلبانان کشور پی‌ریزی شد.
پس از آنکه از ریاست اداره کل جنگل‌ها برکنار شد، ساعی خود را خانه نشین نکرد و پیشنهاد داد تا در دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران رشته جنگل ایجاد شود و خود نیز به عنوان استاد در این دانشکده مشغول به کار شد.

با تأسیس بنگاه جنگل‌ها در سال ۱۳۲۸ او با سمت رئیس هیأت مدیره و مدیر عامل این بنگاه، مشغول فعالیت شد. کریم ساعی در 15 آذرماه ۱۳۲۸ نشریۀ مخصوص کارکنان بنگاه جنگل‌ها را با عنوان خبرنامۀ بنگاه جنگل‌ها منتشر کرد.

مهندس کریم ساعی 4 دی سال 1331 هنگام بازگشت از شیراز به تهران در اثر سانحۀ سقوط هواپیما کشته شد. وی وصیت کرده بود تا او را در دانشکدۀ منابع طبیعی دانشگاه تهران به خاک بسپارند.

مجسمه این بزرگ مرد در بوستان ساعی که با نام این بزرگ مرد نامگذاری شده است، روی نیمکتی نشسته است. به نظر می‌رسد، او در حال نظارت و حفاظت از بوستان‌ها و جنگل‌های کشورش است.

وی تحصیلکرده دانشکده کشاورزی و اولین مدیر جنگلبانی ایران بود. افرادی که در دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران تحصیل کرده‌اند، مزار پایه‌گذار جنگلداری علمی ایران را در پناه سایه درختان کهنسال دانشکده منابع طبیعی نظاره کرده‌اند.

او بود که اولین بار آماری از مساحت جنگل‌های کل کشور را تهیه کرد. کارها و آثار ماندگار او هنوز پس سال‌های طولانی زنده و پر طراوت هستند. بوستان ساعی و درختان تناور خیابان ولیعصر تهران به همت،‌ ابتکار و طراحی او شکل گرفت.

http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/4972-zendeginame-karim-saei.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
Forwarded from ایران بوم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شب رودکی در تاجیکستان

دقایقی از برنامه چند ساعته شب رودکی در شهر دوشنبه با حضور هزاران نفر از دوستداران شعر فارسی و رودکی / تاربرگ مجله بخارا

@iranboom_ir
‏کریم ساعی شخصی که چنارهای خیابان ولیعصر را کاشت/پارک ساعی را بنا نهاد/سازمان جنگلبانی را تاسیس کرد/رشته جنگلبانی را وارد دانشگاه کرد.

زندگینامهٔ کریم ساعی (۱۲۸۹ - ۱۳۳۱)
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/4972-zendeginame-karim-saei.html

@iranboom_ir
من ترا بار دگر می‌سازم – سرودۀ بانو هما ارژنگی
به بهانهٔ زمین لرزهٔ بم
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/1693-man-tora-degar-bar-misazam.html

@iranboom_ir
من ترا بار دگر می‌سازم – سرودۀ بانو هما ارژنگی
به بهانهٔ زمین لرزهٔ بم

اشاره: پنجم دی‌ماه یادآور خاطره‌ای بسیار تلخ در ذهن ایرانیان است. زمین لرزه‌ای در ۵ دیماه ۱۳۸۲ بم در ساعت ۵:۲۶ در شهر تاریخی بم در استان کرمان رخ داد. آن هنگام که ساکنان بم و روستاهای اطراف آن در خواب بودند، ناگهان زلزله‌ای به قدرت 7/6 درجه ریشتر رخ داد و شهری با 90هزار نفر ساکن زیرورو شد. خرابی این زلزله تا شعاع بیش از 50 کیلومتر را دربر گرفت و باعث ویرانی بسیاری از خانه‌ها، ادارات و مزارع و طرح‌های عمرانی، کشاورزی، فرهنگی و ورزشی شد. این زمین‌لرزه هول‌آسا، 30 هزار کشته داشت و شهر بم و روستاهای اطراف آن را به تلی از خاک تبدیل کرد. در زلزله بم، دهها هزار تن از هم‌میهنان، جان خود را از دست دادند و 92درصد شهر تخریب شد.
شهر بم با ارگ تاریخی بم با بیش از ۲۰۰۰ سال قدمت شناخته می‌شود. ارگ بم بزرگترین مجموعه خشتی – گلی در جهان است که در اثر یک زمین لرزه آسیب‌های زیادی به آن وارد شد.
ضمن همدردی با بازماندگان زمین لرزه سال 82، یاد و خاطر درگذشتگان آن حادثه را گرامی می‌داریم.


بانو هما ارژنگی شعر «من ترا بار دگر می‌سازم» را سیزده سال پیش در غربت و در اندوه زمین لرزه  بم سروده‌اند. آن شعر به فرانسه نیز ترجمه شده و در چند برنامه که از سوی انجمن‌های نیکوکار و صلیب سرخ در دانشگاه ها برگزار گردیده بود به پارسی و فرانسه اجرا گردید و منافع حاصل از آن به صلیب سرخ رسید تا یاری‌ای برای مردم زلزله‌زده باشد.
گفتنی است که ارگ بم  و بناهای مربوط به آن از تاریخی کهنسال و بسیار ارجمند و افتخار آفرین سخن‌ها دارند و ایشان در لوح فشرده «فلات آریان» اندک اشاره‌ای بر آن داشته‌اند.

من ترا بار دگر می‌سازم – سرودۀ بانو هما ارژنگی

به انگیزۀ زمین لرزۀ بم

در سحرگاهی سرد               که فلق از خط  زیرین افق سر میزد            سینۀ خاک به ناگاه گشود
در سحرگاهی  سرد             دیو غرید و زمین از نفس دیو تپید
لرزه افتاد به خاک               وحشت مرگ به هر گوشه دوید
در سحرگاهی سرد              کودکان خفته به ناز                   اولین مرغ هوا در پرواز
لرزه افتاد به دشت               لرزه افتاد به جان و تن آن ارگ بلند
جان به در برده ز بیداد زمان         همچو گنجی به دل خشک کویر


قرن‌ها مانده به پا           با وقار و زیبا                قصه پرداز شکوهی دیرین
سینه سایید به خاک        تن به آوار ستمکارۀ         دیوانه    سپرد
اینک ای مام وطن         ای که سرمایۀ بودم بود از بودن تو
اندر این ماتم و اندوه و بلا         داغدار توام ای مادر پیر
ماتمم را بپذیر

داغدارتوام     ای هموطن خانه خراب        خانه ویرانی تست خانه ویرانی من
رنج آوارگیت  درد پنهانی من                ای  ز هستی  شده   سیر
 ماتمم را  بپذیر

لیکن ای یار بلا دیده بدان       گر چه امروز از این درد گران        همچو نی ناله کنان می‌مویم
یا در این وحشت هنگامۀ مرگ        من ز بیداد زمان می‌گویم
قصۀ غصه و این  مویه و آه           قصه‌ی پایان نیست
در پی این شب اندوه فزای             سحر روشن و زیبایی هست
تا امیدی به دلی میروید                 در سر اندیشۀ فردایی هست

و تو ای ارگ در افتاده به خاک

ای ستم دیدۀ پاک                         از خرابیت چه باک!
من در این کورۀ دل                     با گل دشت کویر        با  سرشکی که به مژگان دارم
با لهیبی                                    که به دامان دارم        خشت‌ها خواهم پخت
من ترا از سر شوق                     من ترا با دل و جان     من ترا از ره عشق و ایمان

عاقبت خواهم ساخت

برج‌هایی به بلندای       امید دشت‌هایی سر سبز      خانه‌هایی آباد مردمانی دلشاد

ای  بم  ای مهد  کهنسال سترگ

من ترا بار دگر می‌سازم
دی‌ماه سال هزار و سیصد و هشتاد و دو  ( لیون فرانسه)  هما ارژنگی 

ایران و ایرانی سرفراز بماناد

http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/1693-man-tora-degar-bar-misazam.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
📸ارگ بم ۲۰ سال پس از زلزله

۲۰ سال از زلزله بم می‌گذرد و بخشی از قسمت‌های ارگ بازسازی شده است و روند بازسازی کماکان ادامه دارد.
http://bit.ly/2ByJrD5

@iranboom_ir
پنجم دی زادروز دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی (۱۳۱۳، اصفهان) فیلسوف و مورخ فلسفه، گرامی باد.

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
پنجم دی ماه زادروز استاد بهرام بیضایی (۱۳۱۷، تهران) کارگردان، نمایشنامه نویس و پژوهشگر گرامی باد.

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
بازآفرینیِ سوگْ سرودی کهن در فیلمنامه‌ای امروزین

دکتر جلیل دوستخواه

https://www.tg-me.com/iranboom_ir/39749

در ادب کهن فارسی، نمونه والای این کوشش و کُنش را در کار فردوسی و فرآیند شکل گیری و تکوین حماسهٔ بزرگ او می‌یابیم. هنگامی که او آشکارا از  «نو کردن گفته‌های کهن و یادمان‌های باستانی» به منزلهٔ خویشکاریِ بزرگِ خود سخن می‌گوید و در سرتاسر منظومهٔ عظیمش به زنده و پویا کردن دیرینگان اسطوره و افسانه و حماسه و روز آمدن گردانیدن بُن مایه‌های کهن همت می‌گمارد، نشان می‌دهد که به این امر بایسته و مهم وقوف کامل دارد.

از روزگار فردوسی تا امروز نیز، این روایتهای باستانی در ساختار فرهنگی و هنریِ آفریده و عرضه داشتهٔ او در میان ایرانیان و بخشهایی از جُز ایرانیان با پذیرهٔ گسترده‌ای رو به رو بوده و برداشتها و دریافتهای گوناگونی دربارهٔ آنها ابراز شده است. اما در هزارهٔ گذشته بیشتر کارهای انجام پذیرفته در پیرامون شاهنامه، جنبهٔ متن شناختی و یا پژوهش در ویژگی‌های ادبی و زبانی و اندیشگی داشته که همانا در نوع خود ضروری و ازشمند است. تنها در درازنای سدهٔ اخیر است که شماری از اهل هنر و فرهنگ در راستای بازپردازی و روزآمد گردانی روایتهایی از حماسهٔ ایران در ساختارهای ادبی و هنری این زمانی کوشیده و کارهایی عرضه داشته‌اند.

در این راستا کارهای بهرام بیضایی، نمایشنامه‌نویس، فیلمنامه‌نویس، کارگردان تئاتر و سینما و پژوهشگر هنرهای نمایشی، با دانش و ژرف بینی و آزمونهای چند ده ساله‌اش، جای ویژه‌ای دارند.
نگارش و اجرای نمایشنامهٔ یزدگرد سوم از جمله اثرهای درخشان و یادمانیِ او و از نمونه‌های هنری شاخص عصر ماست. فیلمنامه دیباچهٔ نوین شاهنامه به قلم وی نیز کار ارجمند دیگری از ابن هنرمند پویا و پیشرو است که می‌توان آن را جبران غفلتی هزار ساله در عرصهٔ شناخت زندگی و آفرینشِ درآمیخته با رنج و شکنجِ شاعر بزرگ و حماسه‌سرای شگفتْ کار ایرانی و یکی از اُعجوبه‌های ادب جهانی به شمار آورد.

بیضایی در تدوین و نگارش فیلمنامهٔ سیاوش خوانی سنگِ تمام گذاشته و تراژدی بسیار مهم و کلیدی سیاوش را در ترکیبی درخشان و تلفیقی ستودنی از بن‌مایه‌های کهنِ آن و فرهنگ توده، در قالب هنر هفتم بازپرداخته و روز آمد کرده است.

چارچوب ساختاری این فیلنامه را آیین دیرینه سوَشون (سوگِ سیاوش) که پیشینه‌ای چندین هزار ساله دارد- شکل بخشیده است. می‌دانیم که نَرشَخی نویسندهٔ تاریخ بخارا در نیمهٔ سدهٔ چهارم هجری (همزمان با روزگار فردوسی) از سوگْ سروده‌های مردم بخارا برای سیاوش که آن را کینِ سیاوش می‌خواندند، یاد کرده و پیشینهٔ آن آیین را بیش از سه هزار سال شمرده است. همچنین آگاهی داریم که الکساند مون کیت باستان شناس روس، در سدهٔ بیستم میلادی در همان سرزمینِ برگزاری و رواج این آیین، یعنی ناحیهٔ پنج کند در درهٔ زرافشان، سنگ نگاره‌ای نمایشگر یکی از نشستهای سوگ سیاوش را بر بدنه کوهی بازشناخت که بعدها و.س. گرمیاشنکا آن را بازنگری کرد.

طرح روی جلد سیاوش‌خوانی، نمایی از همین بازنگاری است و بیضایی ساختار فیلنامه‌اش را با الهام‌گیری از آن سوگْ آیینِ باستانی و با بهره‌گیری از شیوه‌ها و معیارهای نمایش‌های تودگی و همهٔ تجربه‌های ادبی و هنریِ خود و نیز برداشت ویژه‌اش از فرآیند سوگْ سرود سیاوش در شاهنامه و باریک بینی در منش و کُنِش نقش‌ورزانِ این روایت، طرح‌ریزی کرده و استادانه به سرانجام رسانده است.
نویسنده در زمینه‌پردازی و صحنه‌آرایی این فیلمنامه و به نمایش گذاشتن همهٔ نکته‌ها و دقیقه‌های گفتاری و کرداریِ بازیگرانش، بیشترین بهره را از نمادْ آیینی و فاصله گذاری میان نقش و نقش‌ورز گرفته است. به کار گرفتنِ شگردهای شناختهٔ نمایشهای تودگی و مهارتهای تعزیه گردانی در ساختار اثری که در نهایت امر باید از آن فیلمی ساخته شود، توفیق چشمگیری است در تلفیق روشهای بومیِ دیرینه و بایسته‌های جهانْ شمول هنر هفتم.

خوانندهٔ سیاوش خوانی، هر گاه داستان سیاوش را در شاهنامه با دقت و ژرف نگری خوانده و با الفبای هنر ترکیبی و گستردهٔ سینما و فیلنامه پردازی و فیلم سازی نیز آشنا باشد، می‌تواند چنین بینگارد که فردوسی طی زمان کرده و بدین روزگار آمده و روایت اندوهبارِ زندگانی و سرانجامِ سیاوش را با همان بن مایه‌های دیرینه، اما در ساختاری متفاوت با آنچه در شاهنامه بدان بخشیده بود، دیگر باره جامهٔ هنری پوشانده است.

ویژگی چشمگیر رویکردِ بیضایی به اسطوره و حماسهٔ ایران، جُستار ریشه‌ها و بنیاد هاست و نه همین بسنده کردن به تنه‌ها و سرشاخه‌هایِ آشکار و در دیدرسِ همگان. از همین روست که او پای در راهی دشوار می‌گذارد و هزارتوهایِ تاریک و ناشناخته را با پای صبر و بردباری می‌پیماید تا به گنجِ شایگان دست یابد و...

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/4871-bazafarini-sogh-siavash-sorodi-kohan.html
نگاهی به کتاب «سخن ابن سینا و بیان بهمنیار» نوشته دکتر دینانی - ابن سینا «فیلسوف ناشناخته»
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/10648-sokhan-ebne-sina-bahmanyar-dinani.html

@iranboom_ir
پنجم دی ماه سالروز شهادت پیام آور مهر و دوستی
اشو زرتشت اسپنتمان است.
یادش گرامی باد.

@iranboom_ir
به مناسبت پنجم دی ماه سالروز تلخ زلزله ویرانگر شهر بم و درگذشت «ایرج بسطامی» خواننده بنام موسیقی ایران.

" گلپونه ها"

@iranboom_ir
Forwarded from ایران بوم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اجرای شادروان ایرج بسطامی در سال 1349
با همراهی زنده یاد یدالله بسطامی
تصنیف ساقی

@iranboom_ir
Tasnife Ala Ya Ayoha Saghi-(IRMP3.IR)
Iraj Bastami
تصنیف "الا یا ایها الساقی"
🔸شادروان ایرج بسطامی

@iranboom_ir
♦️زلزله خیزترین کشورهای جهان کدامند؟

🔹ایران سومین کشور زلزله خیز جهان است

#زلزله

@iranboom_ir
تیرداد بنکدار

این نمودار دربردارنده نتایج نظرسنجی دیلی‌نیوز از کاربران آمریکایی درباره پیام شادباش مناسب برای جشن ماه دسامبر است. اکثریت نسبی، تبریک میلاد مسیح، و اقلیتی پرشمار و به تبع این موثر هم تبریک تعطیلات را برگزیده‌اند.

اکثریت نسبی معتقد است که این جشن، فقط دربردارنده تعطیلات نیست، بلکه مناسبتی مذهبی و دربردارنده سنتهای مسیحیت غربی می‌باشد. از جمله تاکیدات آنها این است که کاج ‌آذین‌بندی‌‌شده، کاج کریسمس است و نه کاج تعطیلات.

اقلیت موثر هم این استدلال را دارد که امروزه همگان در کشورهای غربی، لزوما مناسبت مذهبی کریسمس را جشن نمی‌گیرند، ولی از تعطیلاتی که به مناسبت این روز و نیز آغاز سال نوی میلادی، وضع شده است، بهره می‌برند. بی‌دینها، یهودیان، مسلمانان، بودایی‌ها، هندوها و همه کسانی که باور و ایمان به آئین مسیح را ندارند، مورد ارجاع و تاکید این گروه هستند.
این اختلاف‌نظر گویا اخیرا به یک موضوع مناقشه‌برانگیز در جوامع غربی تبدیل شده است و هریک از طرفین، ادله‌ای را ارائه می‌کنند که از زاویه دید آنها می‌تواند قابل توجه باشد. تا جایی که حتی پای برخی از سیاستمداران نیز به این دعوا کشیده شده است.

اما همزمان با این اختلاف نظر جدی پدید آمده در جوامعی که در گستره فرهنگی جشن نوئل قرار دارند، مضحکه جشن نوئل در ایران پدید آمده است. گروه‌های اجتماعی تازه‌به‌دوران‌رسیده (در مفهوم عام)، پیرو تمنای تجدد و تدارک تشخص، در بیراهه‌ای دیگر به گرامیداشت جشن کریسمسی می‌پردازند که نه در گستره سنتی و آئینی آن قرار دارند و نه حتی در تعطیلات آن سهیم هستند! به این قبیل افراد و تقلید نابخردانه‌شان  باید جدا خندید و به آنها یادآور شد که برخلاف تصورشان، مری‌کریسمس گفتن در جوامع غربی رفتاری نه تنها مدرن نیست که دارد بی‌کلاس و ضایع و قدیمی هم می‌شود و جوانان روشنفکر غربی، نگاهی عرفی‌تر از پیش به جشن پایانی ماه دسامبر پیدا کرده‌اند.

آن بخش از ایرانیان مهاجر هم که در ترویج این قبیل فرنگی‌مآبی‌های سطحی و بیهوده نقش‌آفرین بوده‌اند، به نظر می‌رسد آنقدر بر منافع و موقعیت خود اشراف ندارند که به جای آنکه همصدا با محافظه‌کاران مسیحی، نوای مری‌ کریسمس سر دهند، تعطیلات‌شان را جشن بگیرند. البته شاید در بسیاری از موارد هم علت این انتخاب، در مخاطب این افراد باشد که یا ایرانیانی هستند که دورادور جشن کریسمس از تعطیلات آن برایشان ملموس‌‌تر است، و یا این‌که شاید به قصد نزدیکی هرچه بیشتر به هم‌میهنان جدیدشان صورت می‌گیرد که البته کاری بیهوده می‌نماید. زیرا ٱنهایی که از شادباش تعطیلات به جای کریسمس برافروخته می‌شوند ، نهایتا برایشان تفاوتی نخواهد داشت که شما خاورمیانه‌ای‌ها چه چیزی رابه آنها تبریک بگویید.

goo.gl/C9rieu

@iranboom_ir
Forwarded from ایران بوم
دیباچه_نوین_شاهنامه_بیضایی.pdf
2.5 MB
نمایشنامه ای از استاد بهرام بیضایی در چگونگی نوشته شدن شاهنامه و رنج های فردوسی، ستمهای اشغالگران عرب و ترک بر مردم و احیای فرهنگی یک ملت به مثابه زمینه ای جهت احیای سیاسی

@iranboom_ir
2024/12/28 04:12:22
Back to Top
HTML Embed Code: