Telegram Web Link
بازآفرینیِ سوگْ سرودی کهن در فیلمنامه‌ای امروزین

دکتر جلیل دوستخواه

https://www.tg-me.com/iranboom_ir/39749

در ادب کهن فارسی، نمونه والای این کوشش و کُنش را در کار فردوسی و فرآیند شکل گیری و تکوین حماسهٔ بزرگ او می‌یابیم. هنگامی که او آشکارا از  «نو کردن گفته‌های کهن و یادمان‌های باستانی» به منزلهٔ خویشکاریِ بزرگِ خود سخن می‌گوید و در سرتاسر منظومهٔ عظیمش به زنده و پویا کردن دیرینگان اسطوره و افسانه و حماسه و روز آمدن گردانیدن بُن مایه‌های کهن همت می‌گمارد، نشان می‌دهد که به این امر بایسته و مهم وقوف کامل دارد.

از روزگار فردوسی تا امروز نیز، این روایتهای باستانی در ساختار فرهنگی و هنریِ آفریده و عرضه داشتهٔ او در میان ایرانیان و بخشهایی از جُز ایرانیان با پذیرهٔ گسترده‌ای رو به رو بوده و برداشتها و دریافتهای گوناگونی دربارهٔ آنها ابراز شده است. اما در هزارهٔ گذشته بیشتر کارهای انجام پذیرفته در پیرامون شاهنامه، جنبهٔ متن شناختی و یا پژوهش در ویژگی‌های ادبی و زبانی و اندیشگی داشته که همانا در نوع خود ضروری و ازشمند است. تنها در درازنای سدهٔ اخیر است که شماری از اهل هنر و فرهنگ در راستای بازپردازی و روزآمد گردانی روایتهایی از حماسهٔ ایران در ساختارهای ادبی و هنری این زمانی کوشیده و کارهایی عرضه داشته‌اند.

در این راستا کارهای بهرام بیضایی، نمایشنامه‌نویس، فیلمنامه‌نویس، کارگردان تئاتر و سینما و پژوهشگر هنرهای نمایشی، با دانش و ژرف بینی و آزمونهای چند ده ساله‌اش، جای ویژه‌ای دارند.
نگارش و اجرای نمایشنامهٔ یزدگرد سوم از جمله اثرهای درخشان و یادمانیِ او و از نمونه‌های هنری شاخص عصر ماست. فیلمنامه دیباچهٔ نوین شاهنامه به قلم وی نیز کار ارجمند دیگری از ابن هنرمند پویا و پیشرو است که می‌توان آن را جبران غفلتی هزار ساله در عرصهٔ شناخت زندگی و آفرینشِ درآمیخته با رنج و شکنجِ شاعر بزرگ و حماسه‌سرای شگفتْ کار ایرانی و یکی از اُعجوبه‌های ادب جهانی به شمار آورد.

بیضایی در تدوین و نگارش فیلمنامهٔ سیاوش خوانی سنگِ تمام گذاشته و تراژدی بسیار مهم و کلیدی سیاوش را در ترکیبی درخشان و تلفیقی ستودنی از بن‌مایه‌های کهنِ آن و فرهنگ توده، در قالب هنر هفتم بازپرداخته و روز آمد کرده است.

چارچوب ساختاری این فیلنامه را آیین دیرینه سوَشون (سوگِ سیاوش) که پیشینه‌ای چندین هزار ساله دارد- شکل بخشیده است. می‌دانیم که نَرشَخی نویسندهٔ تاریخ بخارا در نیمهٔ سدهٔ چهارم هجری (همزمان با روزگار فردوسی) از سوگْ سروده‌های مردم بخارا برای سیاوش که آن را کینِ سیاوش می‌خواندند، یاد کرده و پیشینهٔ آن آیین را بیش از سه هزار سال شمرده است. همچنین آگاهی داریم که الکساند مون کیت باستان شناس روس، در سدهٔ بیستم میلادی در همان سرزمینِ برگزاری و رواج این آیین، یعنی ناحیهٔ پنج کند در درهٔ زرافشان، سنگ نگاره‌ای نمایشگر یکی از نشستهای سوگ سیاوش را بر بدنه کوهی بازشناخت که بعدها و.س. گرمیاشنکا آن را بازنگری کرد.

طرح روی جلد سیاوش‌خوانی، نمایی از همین بازنگاری است و بیضایی ساختار فیلنامه‌اش را با الهام‌گیری از آن سوگْ آیینِ باستانی و با بهره‌گیری از شیوه‌ها و معیارهای نمایش‌های تودگی و همهٔ تجربه‌های ادبی و هنریِ خود و نیز برداشت ویژه‌اش از فرآیند سوگْ سرود سیاوش در شاهنامه و باریک بینی در منش و کُنِش نقش‌ورزانِ این روایت، طرح‌ریزی کرده و استادانه به سرانجام رسانده است.
نویسنده در زمینه‌پردازی و صحنه‌آرایی این فیلمنامه و به نمایش گذاشتن همهٔ نکته‌ها و دقیقه‌های گفتاری و کرداریِ بازیگرانش، بیشترین بهره را از نمادْ آیینی و فاصله گذاری میان نقش و نقش‌ورز گرفته است. به کار گرفتنِ شگردهای شناختهٔ نمایشهای تودگی و مهارتهای تعزیه گردانی در ساختار اثری که در نهایت امر باید از آن فیلمی ساخته شود، توفیق چشمگیری است در تلفیق روشهای بومیِ دیرینه و بایسته‌های جهانْ شمول هنر هفتم.

خوانندهٔ سیاوش خوانی، هر گاه داستان سیاوش را در شاهنامه با دقت و ژرف نگری خوانده و با الفبای هنر ترکیبی و گستردهٔ سینما و فیلنامه پردازی و فیلم سازی نیز آشنا باشد، می‌تواند چنین بینگارد که فردوسی طی زمان کرده و بدین روزگار آمده و روایت اندوهبارِ زندگانی و سرانجامِ سیاوش را با همان بن مایه‌های دیرینه، اما در ساختاری متفاوت با آنچه در شاهنامه بدان بخشیده بود، دیگر باره جامهٔ هنری پوشانده است.

ویژگی چشمگیر رویکردِ بیضایی به اسطوره و حماسهٔ ایران، جُستار ریشه‌ها و بنیاد هاست و نه همین بسنده کردن به تنه‌ها و سرشاخه‌هایِ آشکار و در دیدرسِ همگان. از همین روست که او پای در راهی دشوار می‌گذارد و هزارتوهایِ تاریک و ناشناخته را با پای صبر و بردباری می‌پیماید تا به گنجِ شایگان دست یابد و...

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/4871-bazafarini-sogh-siavash-sorodi-kohan.html
نگاهی به کتاب «سخن ابن سینا و بیان بهمنیار» نوشته دکتر دینانی - ابن سینا «فیلسوف ناشناخته»
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/10648-sokhan-ebne-sina-bahmanyar-dinani.html

@iranboom_ir
پنجم دی ماه سالروز شهادت پیام آور مهر و دوستی
اشو زرتشت اسپنتمان است.
یادش گرامی باد.

@iranboom_ir
به مناسبت پنجم دی ماه سالروز تلخ زلزله ویرانگر شهر بم و درگذشت «ایرج بسطامی» خواننده بنام موسیقی ایران.

" گلپونه ها"

@iranboom_ir
Forwarded from ایران بوم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اجرای شادروان ایرج بسطامی در سال 1349
با همراهی زنده یاد یدالله بسطامی
تصنیف ساقی

@iranboom_ir
Tasnife Ala Ya Ayoha Saghi-(IRMP3.IR)
Iraj Bastami
تصنیف "الا یا ایها الساقی"
🔸شادروان ایرج بسطامی

@iranboom_ir
♦️زلزله خیزترین کشورهای جهان کدامند؟

🔹ایران سومین کشور زلزله خیز جهان است

#زلزله

@iranboom_ir
تیرداد بنکدار

این نمودار دربردارنده نتایج نظرسنجی دیلی‌نیوز از کاربران آمریکایی درباره پیام شادباش مناسب برای جشن ماه دسامبر است. اکثریت نسبی، تبریک میلاد مسیح، و اقلیتی پرشمار و به تبع این موثر هم تبریک تعطیلات را برگزیده‌اند.

اکثریت نسبی معتقد است که این جشن، فقط دربردارنده تعطیلات نیست، بلکه مناسبتی مذهبی و دربردارنده سنتهای مسیحیت غربی می‌باشد. از جمله تاکیدات آنها این است که کاج ‌آذین‌بندی‌‌شده، کاج کریسمس است و نه کاج تعطیلات.

اقلیت موثر هم این استدلال را دارد که امروزه همگان در کشورهای غربی، لزوما مناسبت مذهبی کریسمس را جشن نمی‌گیرند، ولی از تعطیلاتی که به مناسبت این روز و نیز آغاز سال نوی میلادی، وضع شده است، بهره می‌برند. بی‌دینها، یهودیان، مسلمانان، بودایی‌ها، هندوها و همه کسانی که باور و ایمان به آئین مسیح را ندارند، مورد ارجاع و تاکید این گروه هستند.
این اختلاف‌نظر گویا اخیرا به یک موضوع مناقشه‌برانگیز در جوامع غربی تبدیل شده است و هریک از طرفین، ادله‌ای را ارائه می‌کنند که از زاویه دید آنها می‌تواند قابل توجه باشد. تا جایی که حتی پای برخی از سیاستمداران نیز به این دعوا کشیده شده است.

اما همزمان با این اختلاف نظر جدی پدید آمده در جوامعی که در گستره فرهنگی جشن نوئل قرار دارند، مضحکه جشن نوئل در ایران پدید آمده است. گروه‌های اجتماعی تازه‌به‌دوران‌رسیده (در مفهوم عام)، پیرو تمنای تجدد و تدارک تشخص، در بیراهه‌ای دیگر به گرامیداشت جشن کریسمسی می‌پردازند که نه در گستره سنتی و آئینی آن قرار دارند و نه حتی در تعطیلات آن سهیم هستند! به این قبیل افراد و تقلید نابخردانه‌شان  باید جدا خندید و به آنها یادآور شد که برخلاف تصورشان، مری‌کریسمس گفتن در جوامع غربی رفتاری نه تنها مدرن نیست که دارد بی‌کلاس و ضایع و قدیمی هم می‌شود و جوانان روشنفکر غربی، نگاهی عرفی‌تر از پیش به جشن پایانی ماه دسامبر پیدا کرده‌اند.

آن بخش از ایرانیان مهاجر هم که در ترویج این قبیل فرنگی‌مآبی‌های سطحی و بیهوده نقش‌آفرین بوده‌اند، به نظر می‌رسد آنقدر بر منافع و موقعیت خود اشراف ندارند که به جای آنکه همصدا با محافظه‌کاران مسیحی، نوای مری‌ کریسمس سر دهند، تعطیلات‌شان را جشن بگیرند. البته شاید در بسیاری از موارد هم علت این انتخاب، در مخاطب این افراد باشد که یا ایرانیانی هستند که دورادور جشن کریسمس از تعطیلات آن برایشان ملموس‌‌تر است، و یا این‌که شاید به قصد نزدیکی هرچه بیشتر به هم‌میهنان جدیدشان صورت می‌گیرد که البته کاری بیهوده می‌نماید. زیرا ٱنهایی که از شادباش تعطیلات به جای کریسمس برافروخته می‌شوند ، نهایتا برایشان تفاوتی نخواهد داشت که شما خاورمیانه‌ای‌ها چه چیزی رابه آنها تبریک بگویید.

goo.gl/C9rieu

@iranboom_ir
Forwarded from ایران بوم
دیباچه_نوین_شاهنامه_بیضایی.pdf
2.5 MB
نمایشنامه ای از استاد بهرام بیضایی در چگونگی نوشته شدن شاهنامه و رنج های فردوسی، ستمهای اشغالگران عرب و ترک بر مردم و احیای فرهنگی یک ملت به مثابه زمینه ای جهت احیای سیاسی

@iranboom_ir
بازآفرینیِ سوگْ سرودی کهن در فیلمنامه‌ای امروزین
سیاوش خوانی، بهرام بیضایی
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/4871-bazafarini-sogh-siavash-sorodi-kohan.html

@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/aks-ha/gonagon/8902/bam/bam2.jpg

سالگرد زلزله بم

زمین‌لرزه بم به شدت ۶٫۶ ریشتر در ساعت ۵:۲۶ بامداد ۵ دی ۱۳۸۲ شهر بم و مناطق اطراف آن در شرق استان کرمان را لرزاند. بیش از 25 هزار نفر در این زمین لرزه جان باختند.
ضمن همدردی با بازماندگان زمین لرزه سال 1382، یاد و خاطر درگذشتگان آن حادثه را گرامی می‌داریم.


من ترا بار دگر می‌سازم – سرودۀ بانو هما ارژنگی
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/1693-man-tora-degar-bar-misazam.html


ویژه بم؛ ارگ از 2 هزار سال قبل تا زلزله
http://www.iranboom.ir/didehban/yademan-ha/1698-vije-bam-2hezar-sale-ghabl.html

کشف سه گورستان قدیمی در بم
http://www.iranboom.ir/didehban/yademan-ha/1708-kshf-se-gorestan-bam.html

ویژه بم: ارگ بم، بام فرو ریخته کرمان
http://www.iranboom.ir/didehban/yademan-ha/3798-arge-bam-bam-fororikhte-kerman.html

گزارشی از ارگ بم و گردشگری در استان کرمان
http://www.iranboom.ir/gardesh-gari/3962-gozaresh-az-arg-bam.html

سفر به تاریخ از کوچه های بزرگترین بنای خشتی جهان- ارگ بم؛ الماس کویر
http://www.iranboom.ir/gardesh-gari/4217-arg-bam-almas-kavir.html

#ارگ_راین؛ دومین بنای خشتی بزرگ جهان - نگینی درخشان در قلب تاریخ کرمان
http://www.iranboom.ir/gardesh-gari/4298-arg-rain.html

گسل بم رمز حیات تمدن 2500 ساله - از زمین لرزه بم تا سد زیر زمینی
http://www.iranboom.ir/gardesh-gari/4594-gosal-bam-ramz-hayat-tamadon-2500sale.html

شهریار عدل در آستانۀ سالگرد زلزلۀ بم خبر داد: کشف پرستش‌گاه‌های جدید و نخستین دیوار دفاعی در بم
http://www.iranboom.ir/tarikh/bastan-shenasi/8864-1391-10-02-18-51-06.html

پس از 9 سال ارگ هنوز مغموم است و بم محزون
http://www.iranboom.ir/didehban/yademan-ha/8906-pas-az-9-sal-arg-bam-hanoz-maghmom.html

گزارش تصویری: 9 سال از روزی که صدهزار ایرانی بی‌خانمان شدند می‌گذرد - پسری زیر زمین بود؛ پدر بیل نداشت
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/8907-aks-9sal-az-rozi-ke-100hezar-irani-bikhaneman.html


خودنمایی آوارها در ارگ بم - احیاء قلعه تاریخی؛ شاید وقتی دیگر
http://www.iranboom.ir/didehban/yademan-ha/8908-khodnamaei-avarha-dar-arg-bam.html


به مناسبت نهمین سالگرد #زلزله_بم که فراموش کردنش ناممکن است - عبرت‌های آموزنده از پدیده طبیعی زلزله
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/8918-1391-10-09-08-40-36.html


در گذر از سالگرد زلزله دلخراش بم، 5 دی 82
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/8919-sar-gozar-az-salgard-zelzele-delkharash-bam-dei-1382.html


#ارگ_بم و داستانهای شگفت تاریخی - از اردشیر درازدست تا لطفعلی خان زند
http://www.iranboom.ir/gardesh-gari/9310-1392-01-16-20-05-48.html


بغض #گل_پونه‌ها ...
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/11174-boghz-gol-pone.html


#استاد_شجریان: نیازمنـد نهیـب بـه خـود هستیـم
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/11193-niazmand-nahib-be-khod-hastim.html


#بم؛ نگاهی دوباره
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/12023-bam-negahi-dobare.html


https://www.tg-me.com/iranboom_ir
ایران بوم
رمز‌گشایی از طرح تجزیه‌ی نرم ایران - 1 دکتر هوشنگ طالع از طرح «هلال خضیب» تا طرح «برنارد لوئیس»، طرح سرهنگ رالف پیترز و... هیچ‌کدام نتوانست تمامیت سرزمین ایران را مورد مخاطره قرار دهد. در این میان باید به خاطر داشت که صدام‌حسین نیز با هم‌کاری شورای ملی مقاومت…
.
.
.
.
.
فدرالیسم از هر نوع آن اعم از سیاسی یا اقتصادی، اشتباه و خطرناک‌ترین تصمیم دولت در ایران و بویژه مقطع کنونی است.

فدرالیسم شیوه حکمرانی مناسب دولت-ملتهای متنوعی است که با یک پیمان گردهم جمع شده‌اند و هیچ سنخیتی با بافت جمعیتی، جغرافیایی و سیاسی ایران ندارد.

#نه_به_فدرالیسم

@iranboom_ir
برخی از کتابهای منتشر شده دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، در یک نگاه

@iranboom_ir
#ایران_دورت_بگردم - ارگ بم

عکاس: سیاوش مقدم

@iranboom_ir
✳️ دینانی: اگر ایرانی ها نبودند تاریخ اسلام لبریز از داعشی ها می شد

استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی فیلسوف متاله معاصر در آیین گرامی داشت اش که از سوی انجمن مفاخر در روز سه‌شنبه ۵ دی‌ماه ۱۳۹۶ برگزار شد گفت: اگر ایرانی ها نبودند معلوم نبود چه بر سر اسلام می آمد شاید تاریخ اسلام مملو از داعشی ها می شد.

@Iranboom_ir
تأملی در دیدگاههای دکتر دینانی در کتاب «هستی ومستی»؛ نگاه جدید به زندگی
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/10743-ketab-hasti-masti.html

@iranboom_ir
مقدمه دکتر ابراهیمی دینانی بر کتاب خرد گفتگو

تردیدی نمی‌توان داشت که در همه‌ی ادیان الهی و آموزه‌های مذهبی، انسان برتر از موجودات دیگر شناخته شده و افضل کائنات به شمار آمده است. به همین جهت بار تکلیف و مسئولیت سنگین آسمانی نیز بر دوش او نهاده شده است. شاعر عارف این مسئله‌ی اساسی و اصل بنیادی را در یک بیت خلاصه کرده و به صورتی زیبا چنین گفته است: آسمان بار امانت نتوانست کشید/ قرعه‌ی فال به نام من دیوانه زدند.

حکما و فلاسفه‌ی باستان نیز از این مسئله غافل نبوده‌اند و در تعریف منطقی انسان از عنوان حیوان ناطق سخن به میان آورده‌اند. کلمه‌ی ناطق که از واژه‌ی نطق گرفته می‌شود به معنی سخن گفتن است. ولی در نظر این بزرگان، حقیقت سخن جز ظهور فکر و آشکار شدن اندیشه چیز دیگری نیست. بنابراین وقتی فلاسفه‌ی باستان در تعریف انسان از حیوان ناطق سخن می‌گویند، در واقع به عقل و اندیشه‌ی او اشاره می‌کنند و البته معلوم است که عقل و آگاهی عقلی از هر چیز دیگری در این عالم برتر و بالاتر شناخته می‌شود. اکنون اگر عقل و آگاهی از مقام والا و جایگاه ویژه برخوردار است، سخن نیز که جز ظهور اندیشه و آگاهی چیز دیگری نیست، از همین مقام و مرتبه برخوردار خواهد بود. عارف شاعر دیگر ما نیز به همین مسئله اشاره کرد آنجا که می‌گوید: ای برادر تو همه اندیشه‌ای/مابقی تو استخوان و ریشه‌ای.

مراجعه به آثار فلاسفه‌ی مغرب‌ زمین در این چند قرن اخیر به ویژه بعد از کانت نیز نشان می‌دهد که این اندیشمندان بیش از آن که از هستی‌شناسی سخن بگویند، بر مسئله‌ی شناخت‌شناسی تکیه می‌کنند و درباره‌ی مسئله‌ی معرفت به تامل می‌پردازند. اهمیت این مسئله وقتی بیشتر می‌شود که بدانیم هر آنچه مورد تفکر قرار می‌گیرد، همواره بیرونی بوده و به عنوان آنچه غیر از «من» است، مورد توجه قرار می‌گیرد. با توجه به همین مسئله است که می‌توان دریافت، همیشه شناسنده غیر از شناخته‌ شده است. درست است که اتحاد عاقل و معقول در آثار حکمای اسلامی به درستی مطرح شده و به اثبات رسیده است، ولی اتحاد عاقل و معقول به اتحاد و یگانگی در وجود اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که هستی معقول در عالم ادراک غیر از هستی عاقل، چیز دیگری نیست. اما این اتحاد و یگانگی در وجود به ثنویت و دوگانگیِ دو عنوان عاقل و معقول یا شناسنده و شناخته‌شده پاسخ نمی دهد و جای این پرسش همچنان باقی می‌ماند که چرا از آنچه واحد و یگانه است، دو مفهوم متفاوت و دو عنوان مختلف تحت عنوان شناسنده و شناخته‌شده انتزاع می‌گردد؟

حکمای اسلامی در مقام پاسخ به این پرسش گفته‌اند؛ اتحاد عاقل و معقول در مورد معقول بالذات صادق است و معقول بالذات همان چیزی است که در عقل، تحقق می‌پذیرد. اما آنچه در جهان بیرون از ذهن موجود است، معقول بالعرض بوده و با عاقل، متحد و یگانه شناخته نمی‌شود و دوباره در اینجا باز می‌گردیم به آنچه در سابق ذکر کردیم و یادآور شدیم که هرآنچه مورد تفکر قرار می‌گیرد، همواره بیرونی است و غیر از «من» شناخته می‌شود. بنابراین تفکر و آنچه در اصطلاح فلاسفه‌ی مسلمان، علم حصولی خوانده می‌شود، در عین اینکه می‌تواند منشأ اتحاد و یگانگی بوده باشد، موجب اختلاف و دوگانگی نیز خواهد بود؛ زیرا در ذات علم و آگاهی حیث التفاتی حضور دارد و هر علمی همواره به یک معلوم اشاره دارد و آن را در خارج از خود نشان می‌دهد.

آنچه درباره‌ی علم و آگاهی گفته شد، در مورد سخن و گفتار نیز صادق است زیرا سخن، ظهور اندیشه است و گفتار،جلوه‌ی آگاهی شناخته می‌شود. اکنون اگر بپذیریم که گفتار،جلوه‌ی آگاهی و علم است، به این امر نیز اعتراف خواهیم کرد که آثار و احکام علم و آگاهی بر سخن و گفتار نیز بار می‌گردد. معنی این سخن آن است که اگر علم، التفات به معلوم خارجی است و با آنچه در جهان خارجی موجود است تفاوت دارد، ناچار باید پذیرفت که «گفتن» نیز غیر از آن چیزی است که «گفته» شناخته می‌شود. به عبارت دیگر می‌توان گفت؛ نسبت میان علم با معلوم خارجی که در اصطلاح فلاسفه‌ی مسلمان،معلوم بالعرض خوانده می‌شود همانند نسبت میان گفتن و گفته است. علم،از آن جهت که علم است و قائم به عالم شناخته می‌شود با معلوم خارجی که یک معلوم بالعرض به شمار می‌آید، تفاوت دارد. گفتن نیز از آن جهت که فقط گفتن است و قائم به گوینده شناخته می‌شود،غیر از آن چیزی است که گفته به شمار می‌آید.

اکنون در اینجا این پرسش پیش می‌آید که آیا گفته از گفتن ناشی می‌شود یا اینکه گفتن به گفته تقلیل پیدا می‌کند؟عین این پرسش در مورد علم و معلوم خارجی که معلوم بالعرض خوانده می‌شود هم مطرح می‌گردد و گفته می‌شود که آیا این معلوم خارجی است که در پرتو نور علم، معلوم می‌گردد و یا اینکه علم به واسطه‌ی آنچه معلوم خارجی خوانده می‌شود،تحقق پیدا می‌کند؟

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/hekmat-falsafe/13766-

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
معرفی کتاب راهنمای جهانی آتشکده‌های زردشتیان

نوشته: مرزبان جمشیدی گیارا
مترجم: الهام یعقوبیان
انتشارات: مام میهن

http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/3655-rahnamaye-jahani-

@iranboom_ir
ریاض‌العاشقین کتابِ شاعران پارسی‌گوی قره‌باغ [کوراباغ] ‌قفقاز
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/13740-riaz-asheghan.html

@iranboom_ir
ریاض‌العاشقین کتابِ شاعران پارسی‌گوی قره‌باغ [کوراباغ] ‌قفقاز

ریاض‌العاشقین
نوشتهٔ: میرزا صدرای مجتهدزاده قره‌باغی
تدوین: یحیی خانمحمد آذری
تهران: آفرینش،  ۱۳۷۳

ریاض‌العاشقین کتابی است در بار‌ه‌ی شاعران قره‌باغ یا «کورا‌باغ»‌  که به همت میزاصدرای مجتهد زاده‌ی قره باغی فراهم آمده است که در آن از 79 تن از شاعران  زن و مرد دیار قره‌باغ  قفقاز با آوردن قطعاتی از اشعار آنان و نیز نگاره‌ی برخی از آنان نام برده شده است.

محمدعلی تربیت، در باره‌ی این کتاب و مولف این تذکره می‌نویسد:

«او محمد بن میرزاصدرای قره‌باغی است و کتابی در سنه 1325 [ مهی / 1286 خ ] به عنوان ریاض العاشقین مشتمل بر شعرای قره‌باغ و منتخبات اشعارشان در ترکی و فارسی و صورت تمثال آنان تالیف کرده که جلد اولش در تاریخ 1328 [ مهی / 1289 ] ] و در استانبول چاپ شده و آن ترجمه ترکی تذکره‌ی نواب است که قبل از آن تالیف و چاپ شده است» ( دانشمندان آذربایجان  ـ چاپ دوم ـ تهران ـ ر324 ).

باید گفته شود که اصل فارسی تذکره‌ی نواب در دست‌رس نیست ( امکان دارد که در آینده به دست آید )‌ و  آقای یحیی خان‌محمد آذری پژوهنده‌ی پرکار کشورمان، آن را از روی ترجمه‌ی ترکی تذکره‌ی نواب به فارسی بر گردانده اند و از سوی نشر آفرینش در پاییز سال 1373 روانه‌ی بازار نشر گردیده است.

شاعرانی که شعرهای آنان در این تذکره آورده شده‌اند، همزمانند با دوران آقامحمدخان قاجار، فتح‌علی‌شاه قاجار و سپس دوران تجزیه قفقاز از ایران بر اثر دو قرارداد ننگین گلستان و ترکمانچای.
در میان شاعران قره‌باع [‌کوراباغ ]، شمار بانوان قابل توجه است و به ویژه این که این بانوان در دوران زندگانی خود، بسیار سرشناس بودند و مورد توجه. از شاعران بلند آوازه‌ای که در این تذکره از وی یادشده است، مهدی‌قلی خان داغستانی ( وفا ) است. وی در جدایی از وطن اصلی «ایران» قطعه‌ی ای دارد که از عشق به میهن موج می‌زند:

بوی جان آید از هوای وطن         دل و جان «وفا» فدای وطن
گر بریزیم خون برای وطن        لاله روید ز دشت‌های وطن
در دلم نیست جز محبت او        این چنین بوده اقتضای وطن
دولت و ملک جاودانی یافت       هرکه دل‌داده در وفای وطن

در زیر نام شاعران خطه‌ی قره باغ [ کوراباغ ] به ترتیب الفبا آورده می‌شوند :

آصف لیزانی ( آصف )، آغا بیگم آغا (‌ملولی )، آقامیرمهدی ( خزایی )، آقا محمد، ابراهم بیگ حلاج‌زاده  ( آذر )، ابوالفتح خان جوانشیر ( طوطی )، احمد بیگ، احمد بیگ جوانشیر، اسد بیگ وزیراوف ( اسد )، بابابیگ ( اسد )، بابابیگ ( شاکر )، جعفرقلی خان جوانشیر( نوا )، حاجی ملا نجف‌قلی قراباغی (‌شمس )، حاجی میرحمزه ( نگاری )، حاجی میرزا عبدالعلی، حسن بیگ ( هادی )، حسن‌آقا عارف (‌عارف )، خداداد بیگ حلاج زاده، خورشید بانو بیگم جوانشیر ( ‌ناتوان )، زین العابدین ( ‌ساغری )، سعدی، طالب بیگ وزیر اوف، عاشق پری، عاشق‌علی ( علی )، عباس بیگ حلاج‌زاده ( عاصی )، عبدالله جانی‌زاده ( عبدالله )، علی آقا واقف ( عالم )، فاطمه خانم ( کمینه )، فرخ ( فرخی )، قاسم بیگ ( ذاکر )، قاسم بیگ ذاکر ثانی ( ذاکر )، قنبر ولدعلی، کربلایی صفی ( واله ) ‌، کربلایی قهرمان، کریم بیگ ویر اوف ( طالب اوغلی )، محمد بیگ جوانشیر (‌عاشق )،   تصویر محمدعلی بیگ (مخفی )، محمدعلی بیگ (‌مخفی )، محمودبیگ وزیراوف (محمود )، مشهدی اسد، مشهدی ایوب ( باکی )، مشهدی حسین (‌سائل )، مشهدی عبدل قرهباغی (‌شاهین )‌، ‌مشهدی علی‌اکبر (شاکر)،‌ مشهدی علی‌مدد، مشهدی مرتضی ( روسیاه)، مشهدی یوسف ( مصری )، ملااسماعیل (محزون )، ملاپناه ( واقف )، ملاخلیل شاکی ابدال (شاکی)، ملاعلی خلیفه، ملامحمد قاضی، ملاولی (ودادی)، مهدی‌قلی‌خان داغستانی ( وفا )، میرحسین بیگ       ( وفا )، میرحسین بیگ ( سالار )، میرزا ابراهیم ( صبا )، میرزا ابوالقاسم قاضی ( ملک )، میرزا بگ بابا ( فنا )، میرزا جان مدداوف، میرزا جعفر ( جعفر )، میرزا حسن ( حسن )‌، میرزا حسن بیگ ( سالک )، میرزا حق‌وردی ( صفا )، میرزا صادق، میرزا عباس ( ترابی خاکی )، میرزاعلی ( عاشق )، میرزا علی قاضی، میرزا علی‌قلی، میرزا کریم خان،‌ میرزا محمد ( کاتب )، میرز امحمدقلی حکیم ( طبیب )، میرزا محرم‌، ناصر، یوسف کوسه

http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/13740-riaz-asheghan.html

____

لطفا به کا
نال تلگرامی ایرانبوم بپیوندید.

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
2024/12/28 03:46:27
Back to Top
HTML Embed Code: