Forwarded from مؤسسهٔ رحمان
haya magazine 1.pdf
18.5 MB
📍«هایا» منتشر شد.
این فصلنامه متعلق به موسسۀ رحمان است. اکنون نخستین شمارۀ آن را با موضوع «تنانگی جنبشهای اجتماعی» که دربردارندۀ سه مقالۀ ترجمهای و دو جستار تالیفی است، میتوانید از طریق کانال و سایت دانلود کنید.
📍مطالب این شماره:
▫️دیباچه
✍🏾مهدی نوریان
▫️طوفان شدن
✍🏾فردوس شیخالاسلام
▫️سیاست، جنبشهای اجتماعی و بدن
✍🏾رَندالف هَول
📝مائده سبط نبی
▫️بدنمندی اعتراض؛ فرهنگ و اجرا در جنبشهای اجتماعی
✍🏾جفری. اس جوریس
📝مهسا اسدالهنژاد
▫️حقیقت ایران
✍🏾نوشین حجتی
▫️خلق همبستگی فمینیستی به کمک اگونیسمی بدنمند؛ روایتی مردمنگارانه از جنبشی اعتراضی
✍🏾سانلا اسمولویچ جونز، نیک وینچستر و کارولین کلارک
📝آتنا کامل
▫️خبرنامه
@rahmaninstitute
این فصلنامه متعلق به موسسۀ رحمان است. اکنون نخستین شمارۀ آن را با موضوع «تنانگی جنبشهای اجتماعی» که دربردارندۀ سه مقالۀ ترجمهای و دو جستار تالیفی است، میتوانید از طریق کانال و سایت دانلود کنید.
📍مطالب این شماره:
▫️دیباچه
✍🏾مهدی نوریان
▫️طوفان شدن
✍🏾فردوس شیخالاسلام
▫️سیاست، جنبشهای اجتماعی و بدن
✍🏾رَندالف هَول
📝مائده سبط نبی
▫️بدنمندی اعتراض؛ فرهنگ و اجرا در جنبشهای اجتماعی
✍🏾جفری. اس جوریس
📝مهسا اسدالهنژاد
▫️حقیقت ایران
✍🏾نوشین حجتی
▫️خلق همبستگی فمینیستی به کمک اگونیسمی بدنمند؛ روایتی مردمنگارانه از جنبشی اعتراضی
✍🏾سانلا اسمولویچ جونز، نیک وینچستر و کارولین کلارک
📝آتنا کامل
▫️خبرنامه
@rahmaninstitute
برای کارگران مینویسیم
توفان توییتری در حمایت از مبارزات کارگران
امشب ساعت ۲۱ به وقت ایران
#کارگران_اعتصاب_انقلاب
توفان توییتری در حمایت از مبارزات کارگران
امشب ساعت ۲۱ به وقت ایران
#کارگران_اعتصاب_انقلاب
ديدبان آزار
Photo
سروناز احمدی، آنیشا اسداللهی و عسل محمدی از جمله فعالان مدنی حامی حقوق کارگرانند که روز جمعه در آستانه روز جهانی کارگر روز با یورش ماموران امنیتی به منزل سخنگوی کانون صنفی معلمان محمد حبیبی، بازداشت و سپس به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شدند.
#سروناز_احمدی فعال حقوق کودک و مددکار اجتماعی پیشتر روز ۱۵ آبان به همراه همسرش کامیار، در حالی که نزدیک به سه هفته از ازدواجشان گذشته بود، بازداشت شدند. او ۱۶ آذر با وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی تا زمان پایان مراحل دادرسی، از زندان اوین آزاد شد. شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران سروناز را به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت ملی» ۶ سال حبس محکوم کرد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به سه سال و سه ماه حبس کاهش پیدا کرد.
#آنیشا_اسداللهی معلم، فعال کارگری و مترجم رسمی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه تاکنون چندین بار در سالهای اخیر بازداشت و حبس انفرادی را تجربه کرده است. او آخرین بار اردیبهشتماه ۱۴۰۱ به همراه همسرش #کیوان_مهتدی بازداشت شد و مردادماه با تودیع وثیقه آزاد شد. او فروردینماه سال جاری در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی افشاری به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت ملی» محاکمه شد.
#عسل_محمدی، فعال کارگری آبانماه سال ۱۴۰۰ بازداشت و حدود یک ماه بعد با تودیع قرار کفالت از زندان آزاد شد. او بهمنماه همان سال به ۲۰ ماه حبس تعزیری محکوم شد که یک سال از آن قابلاجرا بود. او تیرماه سال ۱۴۰۱ برای اجرای حکم به زندان اوین رفت. او مانند سروناز احمدی و آنیشا اسداللهی در پی بازداشت اخیر به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است.
#سروناز_احمدی فعال حقوق کودک و مددکار اجتماعی پیشتر روز ۱۵ آبان به همراه همسرش کامیار، در حالی که نزدیک به سه هفته از ازدواجشان گذشته بود، بازداشت شدند. او ۱۶ آذر با وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی تا زمان پایان مراحل دادرسی، از زندان اوین آزاد شد. شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران سروناز را به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت ملی» ۶ سال حبس محکوم کرد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به سه سال و سه ماه حبس کاهش پیدا کرد.
#آنیشا_اسداللهی معلم، فعال کارگری و مترجم رسمی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه تاکنون چندین بار در سالهای اخیر بازداشت و حبس انفرادی را تجربه کرده است. او آخرین بار اردیبهشتماه ۱۴۰۱ به همراه همسرش #کیوان_مهتدی بازداشت شد و مردادماه با تودیع وثیقه آزاد شد. او فروردینماه سال جاری در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی افشاری به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت ملی» محاکمه شد.
#عسل_محمدی، فعال کارگری آبانماه سال ۱۴۰۰ بازداشت و حدود یک ماه بعد با تودیع قرار کفالت از زندان آزاد شد. او بهمنماه همان سال به ۲۰ ماه حبس تعزیری محکوم شد که یک سال از آن قابلاجرا بود. او تیرماه سال ۱۴۰۱ برای اجرای حکم به زندان اوین رفت. او مانند سروناز احمدی و آنیشا اسداللهی در پی بازداشت اخیر به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است.
Forwarded from زنان امروز
فراتر از مرزهای وطنی و تَنی
نگاهی به همبستگی شبکهای با جنبش «زن، زندگی، آزادی»
🖋️ شیما وزوایی
در نوجوانی من، تعبیری طنز و طعنهآمیز در مورد توقع مردان ایرانی از زن ایرانی رایج بود که با اندام جنیفر لوپز و مدرک دکتری در آشپزخانه قورمهسبزی بپزد ــ میخ کردن موقعیت زن ایرانی در نقطهای دلخواه اما غیرممکن، و همزمان ترویج کلیتی برساخته از «مرد ایرانی». آیا امروز مسئلۀ زن ایرانی از دوگانههای متناقض متصورشده برای او فراتر رفته؟ در خارج از مرزهای ملی چطور؟
آیا قاب دلخواهی که برای زن ایرانی ساخته شده از میل به دوگانۀ زنِ سرکوبشدۀ مسلمان و همزمان زنِ یاغی و اگزوتیک خاورمیانهای فراتر رفته است؟ در این مقاله، با نگاهی گذرا به دو گفتمان ایدئولوژیک «استثناگرایی ایرانی» و «نجات دادن زن مسلمان» در سطحی بینالمللی، ماهیت شبکۀ همبستگی ایجادشده حول خواستِ غیرایدئولوژیک «زن، زندگی، آزادی» در تقابل با هردو گفتمان بررسی میشود. به نظر میآید شبکۀ همبستگی ایجادشده در جنبش ژینا فضا و گفتمانی را ایجاد کرده که «مسئلۀ زن ایرانی» را در موقعیتی جدید و پیشرو و در پیوند با جنبشهای مشابه فراتر از مرزهای «ملی» و، به تبع آن، موقعیت زن ایرانی را در وضعیت رهایی از تلاقی ایدئولوژیهای محدودکننده قرار داده است.
این مطلب را در سایت «زنان امروز» بخوانید:
http://zananemrooz.com/article/فراتر-از-مرزهای-وطنی-و-تَنی/
نگاهی به همبستگی شبکهای با جنبش «زن، زندگی، آزادی»
🖋️ شیما وزوایی
در نوجوانی من، تعبیری طنز و طعنهآمیز در مورد توقع مردان ایرانی از زن ایرانی رایج بود که با اندام جنیفر لوپز و مدرک دکتری در آشپزخانه قورمهسبزی بپزد ــ میخ کردن موقعیت زن ایرانی در نقطهای دلخواه اما غیرممکن، و همزمان ترویج کلیتی برساخته از «مرد ایرانی». آیا امروز مسئلۀ زن ایرانی از دوگانههای متناقض متصورشده برای او فراتر رفته؟ در خارج از مرزهای ملی چطور؟
آیا قاب دلخواهی که برای زن ایرانی ساخته شده از میل به دوگانۀ زنِ سرکوبشدۀ مسلمان و همزمان زنِ یاغی و اگزوتیک خاورمیانهای فراتر رفته است؟ در این مقاله، با نگاهی گذرا به دو گفتمان ایدئولوژیک «استثناگرایی ایرانی» و «نجات دادن زن مسلمان» در سطحی بینالمللی، ماهیت شبکۀ همبستگی ایجادشده حول خواستِ غیرایدئولوژیک «زن، زندگی، آزادی» در تقابل با هردو گفتمان بررسی میشود. به نظر میآید شبکۀ همبستگی ایجادشده در جنبش ژینا فضا و گفتمانی را ایجاد کرده که «مسئلۀ زن ایرانی» را در موقعیتی جدید و پیشرو و در پیوند با جنبشهای مشابه فراتر از مرزهای «ملی» و، به تبع آن، موقعیت زن ایرانی را در وضعیت رهایی از تلاقی ایدئولوژیهای محدودکننده قرار داده است.
این مطلب را در سایت «زنان امروز» بخوانید:
http://zananemrooz.com/article/فراتر-از-مرزهای-وطنی-و-تَنی/
#فرزانه_ناظران_پور، معلم و مولف کتب هنر همزمان با آغاز هفته معلم، جهت اجرای حکم ۱۰ ماه حبس به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در واکنش به اجرای حکم فرزانه ناظرانپور نوشته است: «بازداشت و احضار فعالین صنفی معلم مصادف با هفته معلم هدیه حاکمیت به جامعه فرهنگیان است و رسوا کننده شعارهای تو خالی منزلت معلمان در جمهوری اسلامی است. شورا ضمن ابراز ناخرسندی از بازداشت و زندانی کردن معلمان، توسط نهادهای امنیتی و دستگاه قضایی، این اعمال را محکوم میکند. ما خاموششدنی نیستیم.»
غزل عبداللهی در توییتر نوشته است: «برای فرزانه کسی ننوشت. حتی عکسی از بدرقهاش با وسایلی که احتمالا جمع کرده بود جلو ورودی اوین نیست. او معلم است و درست در روز معلم، بیسروصدا رفت که حبسش را بکشد. امشب پیش نرگس و بقیه بچههای بند چشمانش را خواهد بست.»
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، در اعتراض به بازداشت معلمان با شعار «جای معلم زندان نیست» برای روز سهشنبه، ۱۹ اردیبهشتماه فراخوان تجمع سراسری منتشر کرده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در واکنش به اجرای حکم فرزانه ناظرانپور نوشته است: «بازداشت و احضار فعالین صنفی معلم مصادف با هفته معلم هدیه حاکمیت به جامعه فرهنگیان است و رسوا کننده شعارهای تو خالی منزلت معلمان در جمهوری اسلامی است. شورا ضمن ابراز ناخرسندی از بازداشت و زندانی کردن معلمان، توسط نهادهای امنیتی و دستگاه قضایی، این اعمال را محکوم میکند. ما خاموششدنی نیستیم.»
غزل عبداللهی در توییتر نوشته است: «برای فرزانه کسی ننوشت. حتی عکسی از بدرقهاش با وسایلی که احتمالا جمع کرده بود جلو ورودی اوین نیست. او معلم است و درست در روز معلم، بیسروصدا رفت که حبسش را بکشد. امشب پیش نرگس و بقیه بچههای بند چشمانش را خواهد بست.»
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، در اعتراض به بازداشت معلمان با شعار «جای معلم زندان نیست» برای روز سهشنبه، ۱۹ اردیبهشتماه فراخوان تجمع سراسری منتشر کرده است.
Forwarded from شرق
گفتوگو با زهرا مینویی و صدرا خالقی وکلای ترانه علیدوستی و بابک کریمی
بازپرس برای حفاظت از شهود قرار عدم دسترسی به پرونده و استماع محرمانه شهادت صادر کرد/در قرار ذکر شده که تعدادی از زنان و دختران به جهت تسلط و قدرت تصمیمگیری نامبردگان در سینما و تئاتر مورد تعرض و آزار کلامی و جنسی قرار گرفتهاند
زهرا مینویی و صدرا خالقی وکلای ترانه علیدوستی و بابک کریمی در گفتوگو با شرق جزئیات تازهای از پرونده شکایت حبیب رضایی و مهدی کوشکی از این بازیگران و چند چهره سینمایی دیگر را بیان کردهاند.
وکلای این بازیگران میگویند که در جریان این پرونده شهود زیادی به دادگاه فراخوانده شدند و درباره شاکیان پرونده شهادت دادند. آنها در بخشی از این گفتوگو میگویند: فرایند معرفی شهود به دادسرا فرایند زمانبری بود و ما چهرههای مختلفی را بعضا چند نفر را در یک روز و بعضا برخی که مشهورتر بودند را به دلیل حفظ جریان محرمانگی در یک روز مجرا برای شهادتدادن به دادسرا بردیم.
گزارش سامان موحدیراد را اینجا بخوانید:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-878662
@sharghdaily
sharghdaily.com
بازپرس برای حفاظت از شهود قرار عدم دسترسی به پرونده و استماع محرمانه شهادت صادر کرد/در قرار ذکر شده که تعدادی از زنان و دختران به جهت تسلط و قدرت تصمیمگیری نامبردگان در سینما و تئاتر مورد تعرض و آزار کلامی و جنسی قرار گرفتهاند
زهرا مینویی و صدرا خالقی وکلای ترانه علیدوستی و بابک کریمی در گفتوگو با شرق جزئیات تازهای از پرونده شکایت حبیب رضایی و مهدی کوشکی از این بازیگران و چند چهره سینمایی دیگر را بیان کردهاند.
وکلای این بازیگران میگویند که در جریان این پرونده شهود زیادی به دادگاه فراخوانده شدند و درباره شاکیان پرونده شهادت دادند. آنها در بخشی از این گفتوگو میگویند: فرایند معرفی شهود به دادسرا فرایند زمانبری بود و ما چهرههای مختلفی را بعضا چند نفر را در یک روز و بعضا برخی که مشهورتر بودند را به دلیل حفظ جریان محرمانگی در یک روز مجرا برای شهادتدادن به دادسرا بردیم.
گزارش سامان موحدیراد را اینجا بخوانید:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-878662
@sharghdaily
sharghdaily.com
ديدبان آزار
Video
ویدئوی #عاتکه_رجبی در حمایت از فراخوان ۱۹ اردیبهشت شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
به نام آزادی
من، عاتکه رجبی آموزگاری که از دوم مهر ماه تا کنون همچنان در اعتصاب است، همانطور که در بیشتر فراخوانهای سال ۱۴۰۱ شرکت کردم، تصمیم دارم در فراخوان ۱۹ اردیبهشت ماه معلمها هم شرکت کنم.
و دلیل شرکتم، کودکانی هستند که نه تنها کودکیشان بلکه حتی حق زندگی کردن از آنها گرفته شده. کودکانی که هر روز و هر لحظه زندگیشان را همراه با احساس ترس و خطر میگذرانند. و از همه مهمتر سالها پیش کودکی گفت: «ما اینجا آب نداریم. همهتون رو دوست دارم.» در دل به او گفتم: «این عاتکه الان ضعیفه، ولی بهت قول میدم روزی که قدرت ایستادن روی پاهام رو پیدا کردم، برای تو خواهم ایستاد و حق تو رو فریاد خواهم زد.»
این عاتکهای که میبینید تنها چیزی که برای اهمیت دارد این اکه وقتی کودکی را در حال رقص و شادی میبیند، در دلش به آینده پر از فقر و تباهی آن کودک زار نزند. برای زندگی کردن کودکان به مبارزه ادامه خواهم داد. برای کودکان، عشق، صلح، دوستی، محبت، آرامش، امنیت و رفاه خواهانم. مبارزه میکنم. چون نمیخواهم وقتی شاهد رنج کودکی هستم، سکوتم حس عذاب شرم را به من ببخشد. و سخن آخرم با توست:
متجاوز زندگی، به این چهره خوب نگاه کن. هیچ نشانی از ترس میبینی؟ این حتی خشم هم نیست. این آگاهی است. خشم مرا به این نقطه نرسانده. آگاهی به حق و حقوقم من را به این نقطه رسانده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در فراخوان روز سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ از ساعت ۱۰ تا ۱۲، موارد اعتراضی خود را چنین اعلام کرده است:
- بیتوجهی آشکار به جایگاه علم و معلمان
- حذف عملی اصل ۳۰ قانون اساسی،
- تشدید القائات ایدئولوژیک در کتابهای درسی،
- عدم اجرای درست قانون رتبهبندی و تبدیل آن از یک عامل تشویق معلمان به ابزاری برای مطیع کردن آنان،
- انتظار بیش از یک دهه برای همسانسازی حقوق بازنشستگان،
- عدم اجرای همین قانون نیمبند رتبهبندی برای بازنشستگان سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱،
- ایجاد ناامنی روانی و تهدید سلامت جسمی دانشآموزان به ویژه دختران دانشآموز
#زن_زندگی_آزادی
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#ژن_ژیان_ئازادی
به نام آزادی
من، عاتکه رجبی آموزگاری که از دوم مهر ماه تا کنون همچنان در اعتصاب است، همانطور که در بیشتر فراخوانهای سال ۱۴۰۱ شرکت کردم، تصمیم دارم در فراخوان ۱۹ اردیبهشت ماه معلمها هم شرکت کنم.
و دلیل شرکتم، کودکانی هستند که نه تنها کودکیشان بلکه حتی حق زندگی کردن از آنها گرفته شده. کودکانی که هر روز و هر لحظه زندگیشان را همراه با احساس ترس و خطر میگذرانند. و از همه مهمتر سالها پیش کودکی گفت: «ما اینجا آب نداریم. همهتون رو دوست دارم.» در دل به او گفتم: «این عاتکه الان ضعیفه، ولی بهت قول میدم روزی که قدرت ایستادن روی پاهام رو پیدا کردم، برای تو خواهم ایستاد و حق تو رو فریاد خواهم زد.»
این عاتکهای که میبینید تنها چیزی که برای اهمیت دارد این اکه وقتی کودکی را در حال رقص و شادی میبیند، در دلش به آینده پر از فقر و تباهی آن کودک زار نزند. برای زندگی کردن کودکان به مبارزه ادامه خواهم داد. برای کودکان، عشق، صلح، دوستی، محبت، آرامش، امنیت و رفاه خواهانم. مبارزه میکنم. چون نمیخواهم وقتی شاهد رنج کودکی هستم، سکوتم حس عذاب شرم را به من ببخشد. و سخن آخرم با توست:
متجاوز زندگی، به این چهره خوب نگاه کن. هیچ نشانی از ترس میبینی؟ این حتی خشم هم نیست. این آگاهی است. خشم مرا به این نقطه نرسانده. آگاهی به حق و حقوقم من را به این نقطه رسانده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در فراخوان روز سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ از ساعت ۱۰ تا ۱۲، موارد اعتراضی خود را چنین اعلام کرده است:
- بیتوجهی آشکار به جایگاه علم و معلمان
- حذف عملی اصل ۳۰ قانون اساسی،
- تشدید القائات ایدئولوژیک در کتابهای درسی،
- عدم اجرای درست قانون رتبهبندی و تبدیل آن از یک عامل تشویق معلمان به ابزاری برای مطیع کردن آنان،
- انتظار بیش از یک دهه برای همسانسازی حقوق بازنشستگان،
- عدم اجرای همین قانون نیمبند رتبهبندی برای بازنشستگان سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱،
- ایجاد ناامنی روانی و تهدید سلامت جسمی دانشآموزان به ویژه دختران دانشآموز
#زن_زندگی_آزادی
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#ژن_ژیان_ئازادی
توفان توییتری، امشب، ۱۸ اردیبهشت، ساعت ۲۱ در اعتراض به وضعیت اسفناک نظام آموزشی و سرکوب سیستماتیک دانشآموزان و در حمایت از اعتراضات معلمان
🔹خودسوزی زنان؛ انتقامگیری از سرکوبگران زندگی به بهای جان
نویسنده: الصا
این تحقیق، تجربی است و بیشتر تلاش شده از آنچه شنیده یا دیده سخن بگوید. علت به اشتراک گذاشتن این دادهها نیز یاریجستن از فعالان حقوق زنان به طور خاص و زنان به طور عام است تا بتوانیم ریشه و پیامد خودسوزی را درک کنیم و از وضعیتی که در سایه سرکوب حاکمیت سانسور عادی پنداشته شده آگاه شویم. شناختن ستم و جزئیات آن، سپس روایت و انتقال آن میتواند در ساختن رویای ما که زن، زندگی، آزادی است موثر باشد. کافیست لحظهای تصور کنیم زنی را که نفت برمیدارد و بدنش را، این تنها تکیهگاه حیاتش را به آتش میکشد، از چه تنهایی و غربت عمیقی رنج میبرد. سال ۸۶ در مدرسه نشسته بودیم. صدای جیق دختری آمد. دختری که هممدرسهای ما بود. گفته بودند با پسر خوابیده است و باکرگی ندارد. زنی که تمام قداست او را به جزئیترین و خصوصیترین بخش بدنش که گویی حریم اجتماع است، تقلیل میدهند.
خواهر یکی از زنانی که خودسوزی کرده میگوید: «میخواست درس بخونه، علاقه زیادی به درسخوندن داشت. اما دهات ما دبیرستان نداشت و بابام هم راضی نمیشد بره خوابگاه. از تولد نافش را برای پسرعموم بریده بودن. پسر عموم معتاد بود و خواهرم رو به اجبار به عقدش درآوردن. چند روزی از عروسی نگذشته بود که خانمانسوخته شدیم.»
اگر به شیوه حاکمیت، خودسوزی را به فقر یا دعوای خانوادگی تقلیل دهیم هرگز نخواهیم توانست آن را بدل به راهی دیگر کنیم. راهی که زنان بتوانند به گونهای جمعی و سیاسی انتقام بگیرند. نهتنها از شرایط و احکام پدرسالارانه، بلکه علیه تمامی قوانینی که این شرایط را بازتولید میکنند. زنی که بدن خود را میسوزاند اگر از وجود همدلانش آگاهی یابد، شاید به جای آن بدن، روسری و چادر را میسوزاند یا هرچه که متعلق به قوانین پدرسالارانه است.
متن کامل:
https://harasswatch.com/news/2144/
نویسنده: الصا
این تحقیق، تجربی است و بیشتر تلاش شده از آنچه شنیده یا دیده سخن بگوید. علت به اشتراک گذاشتن این دادهها نیز یاریجستن از فعالان حقوق زنان به طور خاص و زنان به طور عام است تا بتوانیم ریشه و پیامد خودسوزی را درک کنیم و از وضعیتی که در سایه سرکوب حاکمیت سانسور عادی پنداشته شده آگاه شویم. شناختن ستم و جزئیات آن، سپس روایت و انتقال آن میتواند در ساختن رویای ما که زن، زندگی، آزادی است موثر باشد. کافیست لحظهای تصور کنیم زنی را که نفت برمیدارد و بدنش را، این تنها تکیهگاه حیاتش را به آتش میکشد، از چه تنهایی و غربت عمیقی رنج میبرد. سال ۸۶ در مدرسه نشسته بودیم. صدای جیق دختری آمد. دختری که هممدرسهای ما بود. گفته بودند با پسر خوابیده است و باکرگی ندارد. زنی که تمام قداست او را به جزئیترین و خصوصیترین بخش بدنش که گویی حریم اجتماع است، تقلیل میدهند.
خواهر یکی از زنانی که خودسوزی کرده میگوید: «میخواست درس بخونه، علاقه زیادی به درسخوندن داشت. اما دهات ما دبیرستان نداشت و بابام هم راضی نمیشد بره خوابگاه. از تولد نافش را برای پسرعموم بریده بودن. پسر عموم معتاد بود و خواهرم رو به اجبار به عقدش درآوردن. چند روزی از عروسی نگذشته بود که خانمانسوخته شدیم.»
اگر به شیوه حاکمیت، خودسوزی را به فقر یا دعوای خانوادگی تقلیل دهیم هرگز نخواهیم توانست آن را بدل به راهی دیگر کنیم. راهی که زنان بتوانند به گونهای جمعی و سیاسی انتقام بگیرند. نهتنها از شرایط و احکام پدرسالارانه، بلکه علیه تمامی قوانینی که این شرایط را بازتولید میکنند. زنی که بدن خود را میسوزاند اگر از وجود همدلانش آگاهی یابد، شاید به جای آن بدن، روسری و چادر را میسوزاند یا هرچه که متعلق به قوانین پدرسالارانه است.
متن کامل:
https://harasswatch.com/news/2144/
هرس واچ | دیدبان آزار
انتقامگیری از سرکوبگران زندگی به بهای جان
این تحقیق، تجربی است و بیشتر تلاش شده از آنچه شنیده یا دیده سخن بگوید. علت به اشتراک گذاشتن این دادهها نیز یاریجستن از فعالان حقوق زنان و تمام زنان مبارز است برای آنکه بتوانیم ریشه و پیامد خودسوزی را درک کنیم.
ديدبان آزار
Photo
ماهها از حملات شیمیایی زنجیرهای در مدارس دخترانه که از آذرماه سال گذشته آغاز شد، میگذرد و معلمان همچنان مطالبه تامین امنیت و سلامت جسمی و روانی دختران دانشآموز را در میان خواستههای خود مطرح کرده و زنده نگه داشتهاند. از جمله در پلاکاردهای تجمع سراسری امروز: «مسمومیت دانشآموزان/ جنایت علیه بشریت»، «امنیت دختران دانشآموز تامین باید گردد.»
شیوا گشایش در متنی با عنوان «حملات تروریستی به مدارس و ضرورت مراقبت روانی از دانشآموزان آسیبدیده» که در گاهنامه فراسوی کندوکاو منتشر شده از موارد حادی میگوید که دختران پس از بهبودیابی از مسمومیت، دچار اختلال استرس پس از سانحه شده و به دلیل شدت وحشتی که تجربه کردهاند توان بازگشت به مدرسه را ندارند. به زعم او سالها کار مراقبتی و مداخلات روانشناختی برای زدودن اضطراب ناشی از این حملات از ذهن دختران دانشآموز لازم است.
او مینویسد: «روشن است که حاکمیت از قدرت روزافزون زنان در جامعه مدنی و محیطهای کاری وحشت دارد و به همین خاطر واکنشی درخورد به مسمومیتهای زنجیرهای -که در عمل بهعنوان یکی از بازوهای سرکوب زنان عمل میکند- نشان نداده است. با این وجود حمایت شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان از دختران آسیبدیده و مقاومت دانشآموزان در قالب کمیتههای دانشآموزی و همچنین مبارزات جنبش «زن، زندگی، آزادی» نقاط روشنی هستند که در دل تاریکی این شب سیاه میدرخشند.»
تصاویر مربوط تجمع سراسری معلمان در روز ۱۹ اردیبهشت است. معلمان این تاریخ را انتخاب کردهاند چون فرزاد کمانگر، ۱۳ سال قبل در چنین روزی اعدام شد. او در نامهای(برگرفته از بیذارزنی) خطاب به دانشآموزان دخترش مینویسد: «چه کسی میداند اگر شما فرشتگان زاده رنج و فقر نبودید، کاغذ به دستْ برای کمپینِ زنان امضاء جمع نمیکردید و یا اگر در این گوشه از خاک فراموششده خدا، به دنیا نمیآمدید، مجبور نبودید در سن ۱۳ سالگی با چشمانی پر از اشک و حسرت، زیر تور سفید زن شدن، برای آخرینبار با مدرسه وداع کنید و قصه تلخ جنس دوم بودن را با تمام وجود تجربه کنید.»
@harasswatch
شیوا گشایش در متنی با عنوان «حملات تروریستی به مدارس و ضرورت مراقبت روانی از دانشآموزان آسیبدیده» که در گاهنامه فراسوی کندوکاو منتشر شده از موارد حادی میگوید که دختران پس از بهبودیابی از مسمومیت، دچار اختلال استرس پس از سانحه شده و به دلیل شدت وحشتی که تجربه کردهاند توان بازگشت به مدرسه را ندارند. به زعم او سالها کار مراقبتی و مداخلات روانشناختی برای زدودن اضطراب ناشی از این حملات از ذهن دختران دانشآموز لازم است.
او مینویسد: «روشن است که حاکمیت از قدرت روزافزون زنان در جامعه مدنی و محیطهای کاری وحشت دارد و به همین خاطر واکنشی درخورد به مسمومیتهای زنجیرهای -که در عمل بهعنوان یکی از بازوهای سرکوب زنان عمل میکند- نشان نداده است. با این وجود حمایت شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان از دختران آسیبدیده و مقاومت دانشآموزان در قالب کمیتههای دانشآموزی و همچنین مبارزات جنبش «زن، زندگی، آزادی» نقاط روشنی هستند که در دل تاریکی این شب سیاه میدرخشند.»
تصاویر مربوط تجمع سراسری معلمان در روز ۱۹ اردیبهشت است. معلمان این تاریخ را انتخاب کردهاند چون فرزاد کمانگر، ۱۳ سال قبل در چنین روزی اعدام شد. او در نامهای(برگرفته از بیذارزنی) خطاب به دانشآموزان دخترش مینویسد: «چه کسی میداند اگر شما فرشتگان زاده رنج و فقر نبودید، کاغذ به دستْ برای کمپینِ زنان امضاء جمع نمیکردید و یا اگر در این گوشه از خاک فراموششده خدا، به دنیا نمیآمدید، مجبور نبودید در سن ۱۳ سالگی با چشمانی پر از اشک و حسرت، زیر تور سفید زن شدن، برای آخرینبار با مدرسه وداع کنید و قصه تلخ جنس دوم بودن را با تمام وجود تجربه کنید.»
@harasswatch
Forwarded from زنان امروز
🖋️ سعیده کشاورزی
سر برآوردن شعار «زن، زندگی، آزادی» در تجربۀ اعتراضی اخیر اما به ما این امکان را داد که گستردگی و فوریت مطالبات زنان را در بستر پرتلاطم اعتراضات ببینیم و بفهمیم ثانوی فرض کردن چنین مطالباتی تا چه اندازه خطا بوده است. اکنون که موضوع زنان چنان ضرورت یافته که در شمایل شعاری زندگیخواه پا به میدان میگذارد و همۀ تصورات معمول از وضعیت را بههم میریزد، میتوان نگاهی دقیقتر به همۀ آن پرسشهایی داشت که در هر بزنگاه، دوگانۀ اولویت این یا آن موضوع را پیش میکشیدند و با توسل به چنین سیاستی، از مسائل مربوط به زنان اولویتزدایی میکردند. اکنون میتوان گفت اولویت همواره اولویت ندارد، و به چه دلیل.
این یادداشت را در سایت «زنان امروز» بخوانید:
http://ananemrooz.com/notes/ما-خود-را-ضروری-میکنیم/
@zanan_emrooz
سر برآوردن شعار «زن، زندگی، آزادی» در تجربۀ اعتراضی اخیر اما به ما این امکان را داد که گستردگی و فوریت مطالبات زنان را در بستر پرتلاطم اعتراضات ببینیم و بفهمیم ثانوی فرض کردن چنین مطالباتی تا چه اندازه خطا بوده است. اکنون که موضوع زنان چنان ضرورت یافته که در شمایل شعاری زندگیخواه پا به میدان میگذارد و همۀ تصورات معمول از وضعیت را بههم میریزد، میتوان نگاهی دقیقتر به همۀ آن پرسشهایی داشت که در هر بزنگاه، دوگانۀ اولویت این یا آن موضوع را پیش میکشیدند و با توسل به چنین سیاستی، از مسائل مربوط به زنان اولویتزدایی میکردند. اکنون میتوان گفت اولویت همواره اولویت ندارد، و به چه دلیل.
این یادداشت را در سایت «زنان امروز» بخوانید:
http://ananemrooz.com/notes/ما-خود-را-ضروری-میکنیم/
@zanan_emrooz
Forwarded from شهرِ زنان، شهرِ امن
اکرن فیلم
«مرا بخوان؛ روایتهای شنیده نشده» در پلتفرم هاشور
«این فیلم به برسی کتابخانه انسانی در محله هرندی و گفتگوهایی میان زنانی که مورد آزار و اذیت خیابانی قرار گرفتند میپردازد. کتابخانه انسانی، مکانهایی هستند شبیه کتابخانههای واقعی با این تفاوت که در این کتابخانهها، افراد به جای کتاب، انسانی را انتخاب میکنند که با او حرف بزنند...»
علاقهمندان برای تماشا و اطلاعات بیشتر
به هاشور مراجعه کنند:
https://hashure.com/movies/مرا-بخوان-روایت-های-شنیده-نشده
@Shahr_Zanan
«مرا بخوان؛ روایتهای شنیده نشده» در پلتفرم هاشور
«این فیلم به برسی کتابخانه انسانی در محله هرندی و گفتگوهایی میان زنانی که مورد آزار و اذیت خیابانی قرار گرفتند میپردازد. کتابخانه انسانی، مکانهایی هستند شبیه کتابخانههای واقعی با این تفاوت که در این کتابخانهها، افراد به جای کتاب، انسانی را انتخاب میکنند که با او حرف بزنند...»
علاقهمندان برای تماشا و اطلاعات بیشتر
به هاشور مراجعه کنند:
https://hashure.com/movies/مرا-بخوان-روایت-های-شنیده-نشده
@Shahr_Zanan
Hashure
مرا بخوان، روایت های شنیده نشده | تماشای آنلاین با بالاترین کیفیت | هاشور
این فیلم به برسی کتابخانه انسانی در محله هرندی و گفتگو هایی میان زنانی که مورد آزار و اذیت خیابانی قرار گرفتند می پردازد. کتابخانه انسانی، مکان هایی هستند شبیه کتابخانه های واقعی با این تفاوت که در این کتابخانه ها، افراد به جای کتاب، انسانی را انتخاب می ک
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این تماس از زندان زنان میباشد
صدای #الهه_محمدی را میشنوید که از زندان قطعهای از شعر محبوبش را میخواند. الهه در روز ۲۲۳ام از بازداشتش در زندان اوین ۳۵ ساله شد.
سعید پارسایی، همسر او برایش نوشته: «تصدقت شوم عزیز عزیز من یادت میآید به تو میگفتم که نهایتا دو روز میتوانم دوریات را تحمل بکنم و بعدش بیقرار میشوم؟ بعدش دلم آتش میگیرد؟ حالا هر چه در عالم است کنار هم گذاشتهاند در میان ما و ۲۲۲ روز از دوریات میگذرد. بیحساب و کتاب و بی هیچ منطقی، جان عزیزت را پشت میلههای سرد اوین و قرچک محبوس کردهاند. عزیز دور افتادهی من، محبوس در «ایران عزیز، ایران جاهل ظالم، ایران کوههای بلند، بیابانهای سوخته و آفتاب وحشی»، ای که در وطن خویش غریبی، بگو فردا را چه کنم؟ چگونه سر کنم؟ فردایی که روز تولد توست و دستهای من خالی. بگو در وطنی که هیچ چیزش سرجای خودش نیست -که اگر بود هیچکدام از اینها نباید اتفاق میافتاد- چه کنم؟ بخند و بگو عزیز مظلوم من.»
#زن_زندگی_آزادی
@harasswatch
صدای #الهه_محمدی را میشنوید که از زندان قطعهای از شعر محبوبش را میخواند. الهه در روز ۲۲۳ام از بازداشتش در زندان اوین ۳۵ ساله شد.
سعید پارسایی، همسر او برایش نوشته: «تصدقت شوم عزیز عزیز من یادت میآید به تو میگفتم که نهایتا دو روز میتوانم دوریات را تحمل بکنم و بعدش بیقرار میشوم؟ بعدش دلم آتش میگیرد؟ حالا هر چه در عالم است کنار هم گذاشتهاند در میان ما و ۲۲۲ روز از دوریات میگذرد. بیحساب و کتاب و بی هیچ منطقی، جان عزیزت را پشت میلههای سرد اوین و قرچک محبوس کردهاند. عزیز دور افتادهی من، محبوس در «ایران عزیز، ایران جاهل ظالم، ایران کوههای بلند، بیابانهای سوخته و آفتاب وحشی»، ای که در وطن خویش غریبی، بگو فردا را چه کنم؟ چگونه سر کنم؟ فردایی که روز تولد توست و دستهای من خالی. بگو در وطنی که هیچ چیزش سرجای خودش نیست -که اگر بود هیچکدام از اینها نباید اتفاق میافتاد- چه کنم؟ بخند و بگو عزیز مظلوم من.»
#زن_زندگی_آزادی
@harasswatch
ديدبان آزار
Photo
روز گذشته #عاتکه_رجبی، حامی سرسخت حقوق معلمان و دانشآموزان، پس از خروج از منزل بهمنظور شرکت در تجمع سراسری معلمان، در مشهد بازداشت شد. او چند روز قبل با انتشار ویدئویی از پیوستن خود به تجمعات سراسری ۱۹ اردیبهشتماه خبر داده بود. عاتکه رجبی مهرماه سال گذشته پیوستن خود را به اعتراض و اعتصابات سراسری مردم ایران اعلام کرد. او که از حضور در کلاس امتناع کرده بود، مدتی بعد حکم اخراج خود را از آموزش و پرورش دریافت کرد.
شیوا عاملیراد، فمینیست کرد و از اعضای سابق شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان درباره عاتکه رجبی به دیدبان آزار میگوید: «عاتکه شاید جوانترین فعال صنفی کانونهای صنفی معلمان ایران باشد. او که از کارگریترین لایههای جامعه و بعد از سالها بیکاری و کارهای پراکنده به آموزش و پرورش راه پیدا کرد، آرمانهای اعتراضی خود را فدای امنیت شغلی و حقوق ماهیانه ثابت نکرد. عاتکه عصاره مهربانی و حس مسئولیتپذیری است. کنشهای عاتکه در چند ماه گذشته وزنی سنگینی به فعالیتهای کانونهای صنفی معلمان ایران داده است. برای او موضوع آموزش و پرورش از دیگر موضوعات اجتماعی جدا نیست، بنابراین شاید نتوان گروه تحت ستم و تبعیضی پیدا کرد که عاتکه از حقوق آنها دفاع نکرده باشد. عاتکه خلاق، جسور و شجاع است. در او خودآگاهی انقلابی موج میزند و پس یکیک حرفهایی که میزند کوهی از رنج و اراده خفته است. عاتکه جوان است و تازهکار در حوزه فعالیتهای صنفی، اما به اندازه کسی که دارای سالها سابقه فعالیت صنفی است، اراده و توان و مهارت دارد. کنشهای او الهامبخش و برانگیزانندهاند.»
عاتکه رحبی یادداشتهای متعددی درباره فقدان امکانات در مدارس مناطق محروم، دانشآموزان در معرض کودکهمسری، بازداشت معلمان، حمله به مدارس در خلال خیزش ژینا و ... نوشته است.در ادامه بخشی از یادداشت او را با عنوان «آموزش و پرورش یکی از عوامل کودکهمسری» که پیشتر در کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان منتشر شده میخوانید:
اولین جلسه آشنائیام با کلاسپنجمیها بود. خود را معرفی کردم و از ویژگیهای شخصیتیام و تواناییهایم سخن گفتم و سپس از بچهها خواستم آنها نیز همچون من خود را معرفی کنند و به بیان نام و فامیلشان اکتفا نکنند. نوبت به معرفی پروین رسید. با اضطراب برخاست صدایش را صاف کرد و با خندهای تلخ گفت: «پروینِ خنگ هستم و قرار است بعد از پایان دوران ابتدایی عروس شوم. مادر بودن هم شغل حساب میشود درست است؟»
آه پروین با من چه کردی؟ بهیکباره فرو ریختم.
متن کامل:
https://harasswatch.com/news/2149/
@harasswatch
شیوا عاملیراد، فمینیست کرد و از اعضای سابق شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان درباره عاتکه رجبی به دیدبان آزار میگوید: «عاتکه شاید جوانترین فعال صنفی کانونهای صنفی معلمان ایران باشد. او که از کارگریترین لایههای جامعه و بعد از سالها بیکاری و کارهای پراکنده به آموزش و پرورش راه پیدا کرد، آرمانهای اعتراضی خود را فدای امنیت شغلی و حقوق ماهیانه ثابت نکرد. عاتکه عصاره مهربانی و حس مسئولیتپذیری است. کنشهای عاتکه در چند ماه گذشته وزنی سنگینی به فعالیتهای کانونهای صنفی معلمان ایران داده است. برای او موضوع آموزش و پرورش از دیگر موضوعات اجتماعی جدا نیست، بنابراین شاید نتوان گروه تحت ستم و تبعیضی پیدا کرد که عاتکه از حقوق آنها دفاع نکرده باشد. عاتکه خلاق، جسور و شجاع است. در او خودآگاهی انقلابی موج میزند و پس یکیک حرفهایی که میزند کوهی از رنج و اراده خفته است. عاتکه جوان است و تازهکار در حوزه فعالیتهای صنفی، اما به اندازه کسی که دارای سالها سابقه فعالیت صنفی است، اراده و توان و مهارت دارد. کنشهای او الهامبخش و برانگیزانندهاند.»
عاتکه رحبی یادداشتهای متعددی درباره فقدان امکانات در مدارس مناطق محروم، دانشآموزان در معرض کودکهمسری، بازداشت معلمان، حمله به مدارس در خلال خیزش ژینا و ... نوشته است.در ادامه بخشی از یادداشت او را با عنوان «آموزش و پرورش یکی از عوامل کودکهمسری» که پیشتر در کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان منتشر شده میخوانید:
اولین جلسه آشنائیام با کلاسپنجمیها بود. خود را معرفی کردم و از ویژگیهای شخصیتیام و تواناییهایم سخن گفتم و سپس از بچهها خواستم آنها نیز همچون من خود را معرفی کنند و به بیان نام و فامیلشان اکتفا نکنند. نوبت به معرفی پروین رسید. با اضطراب برخاست صدایش را صاف کرد و با خندهای تلخ گفت: «پروینِ خنگ هستم و قرار است بعد از پایان دوران ابتدایی عروس شوم. مادر بودن هم شغل حساب میشود درست است؟»
آه پروین با من چه کردی؟ بهیکباره فرو ریختم.
متن کامل:
https://harasswatch.com/news/2149/
@harasswatch
هرس واچ | دیدبان آزار
کوهی از رنج، اراده و خودآگاهی انقلابی
روز گذشته عاتکه رجبی، حامی سرسخت حقوق معلمان و دانشآموزان، پس از خروج از منزل بهمنظور شرکت در تجمع سراسری معلمان، در مشهد بازداشت شد. او چند روز قبل با انتشار ویدئویی از پیوستن خود به تجمعات سراسری 19 اردیبهشتماه خبر داده بود.