Telegram Web Link
ديد‌بان آزار
Video
نوروز ۱۴۰۲

۱: مزار #غزاله_چلابی

۲: مردم بر سر مزار #ژینا_امینی

۳: مزار #نیکاشاکرمی
نسرین شاکرمی مادر نیما: «عزیز مامان، بهار بدون وجود نازنین تو چه‌جوری می‌تونه باشه؟»

۴: مزار #حدیث_نجفی
شرین نجفی خواهر حدیث: «عیدت مبارک آجی، کی گفته تو امسال پیشمون نیستی، تو هرلحظه همه‌جا کنارمونی، اومدیم خونت عیددیدنی خوشگلم. سال نو مبارک»

۵: هفت‌سین پدر #شیرین_علیزاده
پدر شیرین: «نور بر تاریکی پیروز است. زن، زندگی، آزادی...»

۶: مزار #کیان_پیرفلک
مادر کیان: «عزیزکم، فرشته قشنگم مامان قویه، مثل همه مامانا، امسالم باهم سالو تحویل می‌کنیم، باهمه‌ مردم ایران عزیز، این سنت باید تا‌ابد باشد، نوروز تنها عید باستانی ایران است، روزی که روز نو می‌شود و به یاری یزدان دلمان هم شاد شود، پس نوروز رو در کنار عزیزان پرپر‌شده می‌نشینیم.»

۷: هفت‌سین مادر #آیدا_رستمی

۸: مزار #حنانه_کیا
نامزد حنانه: «حرفی ندارم، ۴ ساعت تا تحویل سال اینجام.»

۹: مزار #دنیا_فرهادی

۱۰: ماشالله کرمی بر مزار #محمد_حسینی
Forwarded from کلکتیو ۹۸
🚩 بحران کمبود آب: گره گاه ستم طبقاتی، جنسیتی و ملی در ایران

کلکتیو۹۸

فرازهایی از متن:

🔻بحران های مربوط به کمبود آب با سیاست های مرکزگرای حاکمیت ارتباط مستقیم دارد زیرا عموما حاشیه نشینان ملل تحت ستم قربانیان اصلی بحران های محیط زیستی از جمله کمبود آب آشامیدنی اند. در سالهای اخیر انتقال آب به اصفهان از شهرهای اطراف آن از جنجالهای سیاسی اصلی کشور بوده که حتی در مواردی تنش های بین ملل مختلف در کشور را نیز دامن زده است. مثال روشن آن انتقال آب از سرشاخه‌های کارون به استان‌های اصفهان، یزد و کرمان است زیرا صنایع سنگین ایجاد شده در مناطق مرکزی ایران نیازمند آب هستند و چاره در انتقال آب از مناطق جنوبی به مناطق مرکزی بوده است که خود به محرومیت بیشتر مناطق جنوبی منجر شده. این انتقال در مناطق جنوبی، تغییر اقلیم را در پی دارد و برای مثال در استان خوزستان، بخش بزرگی از محیط زیست و کشاورزی این خطه را از بین برده است. پیامدهای این بحران در مناطق حاشیه ای کشور به شکل ناامنی غذایی، میلیتاریزه کردن مناطق غیرمرکزی، مهاجرت و ناپایداری اقتصادی و روی آوردن به منابع غیررسمی برای تامین نیازهای اصلی خود تجلی پیدا می‌کند.

🔻اما این موضوع ارتباط تنگاتنگی با ستم جنسیتی نیز دارد؛ زنان در این مناطق قربانیان اصلی بحران های مربوط به آب هستند و درست به همین دلیل هم در اعتراضات مربوط به آب حضور فعال دارند. همانطور که عکس های منتشر شده نشان میدهند، زنان به عنوان کسانی که مسئولیت اصلی کار خانگی و تامیین نیازهای بازتولیدی زیستی خانوار را بر عهده دارند، اغلب مجبورند در طول روز در صف های طولانی برای دریافت آب شرب از تانکرهای سیار بایستند یا برای رفتن به چشمه هایی که بتوانند از آن آب بیاورند ساعت ها پیاده روی کنند. این وضع نه تنها استهلاک جسمی آنها را به مرور زمان به دنبال دارد بلکه آنها را در معرض انواع بیماری ها قرار میدهد و مانع از آن میشود که بتوانند برای شکوفایی خود یا اهدافی فراتر از نیازهای اولیه وقت و انرژی کافی داشته باشند. برخی از این زنان حتی با خطر مرگ در این مسیر مواجه می شوند. از طرف دیگر ترک تحصیل کودکان و کودک همسری نیز ارتباط نزدیکی با بحران های زیست محیطی ای از این دست دارد زیرا نیازهای خانواده تحصیل را به اولویتی ثانویه بدل می کند و همزمان نیاز به نیروی کار بازتولیدی از طریق ازدواج را افزایش میدهد.

🔻مناطقی که از تنش آبی در رنجند، بخشی از زندگی خود را صرف توجه به کمیت و کیفیت خوب آب موردنیاز برای آشامیدن، پخت‌وپز، استحمام، شستن دست و تولید مواد غذای می کنند که اغلب کارهایی اجتماعاً زنانه هستند. کار بدون مزد و بی ارزش مداوم زنان برای تامین نیازهای اولیه از جمله داستن آب آشامیدنی موقعیت اجتماعی آنها را بیش از پیش شکننده می کند و امکان کار مزدی را برای آنها کاهش میدهد و این موضوع بر وابستگی این زنان به مردان خانواده موثر است که خود یکی از عوامل اصلی افزایش خشونت خانگی است زیرا این زنان جایگزینی برای تغییر شرایط خود ندارند.

🔻شهروندان طبقات فرودستِ ساکن در استان های جنوبی، مرکزی و شرقی ایران بیشتر درگیر بحران آب هستند. در مناطقی چون سیستان و بلوچستان و جنوب شرق ایران، به ویژه کمبود آب جاری وجود دارد. در چنین شرایطی و در غیاب خطوط لوله یا تانکر، مردم برای جمع آوری آب باران، خندق هایی را حفر می کنند که با نام #هوتگ معروف هستند و ساکنان روستا از آنها به عنوان مخزن آب استفاده می کنند. هوتک یا هوتگ، گودال حفرشده برای ذخیره آب است که بیشتر برای مصرف احشام به کار می‌رود، اما در سال‌های اخیر با بحران کمبود آب در بلوچستان مردم از آب هوتک‌ها برای شرب و مصارف خانگی استفاده می‌کنند. بسیاری از کودکان در این گودال‌های عمیق جان خود را از دست داده‌اند و آن‌هایی که برای آوردن آب به دریاچه‌ها می‌روند، گاه مورد حمله کروکودیل‌ها قرار می‌گیرند و کشته می‌شوند. در سال‌های اخیر، دست کم ۲۰ کودک بر اثر غرق شدن در هوتگ جان خود را از دست داده‌اند از جمله سه دختر دبستانی که در سال ۱۳۹۸ تنها بخاطر تلاش برای رفع تشنگی به درون هوتگ افتادند و جان دادند. حوا، دختر بلوچ قربانی دیگری بود که در سال ۱۳۹۸ در حال بیرون آوردن آب از یک هوتگ مورد حمله یک تمساح قرار گرفت و یکی از دستانش را از دست داد.

ادامۀ متن را دراینجا بخوانید:http://bit.ly/3nj3SQT

@collective98
ديد‌بان آزار
Photo
حمیدرضا امیری همسر #ویدا_ربانی، روزنامه‌نگار زندانی خبر داده که همسرش از دو ماه گذشته دچار سردردهای شدید بوده و بهداری زندان اوین اواخر بهمن‌ماه برای او سی‌تی‌اسکن تجویز کرده است اما تاکنون روند پیگیری درمانی برای او آغاز نشده است.

ویدا ربانی در تاریخ ۲ مهرماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و سپس به زندان قرچک و پس از آن اوین منتقل شد. او توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به هفت سال و سه ماه حبس تعزیری محکوم شد. وکیل او اعلام کرده علی‌رغم پیگیری‌ها برای آزادی موکل در ایام نوروز، تلاش‌هایش بی‌نتیجه مانده است.

ویدا ربانی خردادماه سال گذشته در پرونده‌ای دیگر به اتهام «توهین به مقدسات»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» و «فعالیت تبلیغی علیع نظام» به ۳ سال حبس تعزیری و ۲ سال حبس تعلیقی محکوم شده بود. ویدا در صفحه شخصی‌اش نوشته بود دادگاه مصادیق اتهام توهین به مقدسات را نوشتن شعر «تو مومن هستی و نمازت بوسه‌هایت هست» عنوان کرده است.

ویدا ربانی چندی پیش در واکنش به امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه که در پاسخ به یک خبرنگار خارجی گفته بود که هیچ خبرنگاری در ایران بازداشت نشده است نوشت: «می‌توان به جرات گفت میلیون‌ها ایرانی در جریان بازداشت گسترده خبرنگاران به ویژه نیلوفر حامدی و الهه محمدی قرار دارند. هنوز مرکب بیانیه مشترک اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات درباره جاسوس خواندن همکارانم خشک نشده است و باید از آقای عبداللهیان پرسید که آیا باید باور کنیم شما اطلاعی از بازداشت خبرنگاران ندارید؟ تردیدی ندارم نیلوفر حامدی و الهه محمدی هم قربانیان پرونده‌سازی‌های نهادهای امنیتی علیه خبرنگاران و فعالان حوزه آزادی بیان هستند؛ چرا که یک خبرنگار هیچگاه به اطلاعات سری محرمانه یا طبقه‌بندی‌شده دسترسی ندارد که حتی توانایی جاسوسی را داشته باشد. البته تفسیر جاسوسی و اطلاق کردن آن به مخالفان و اصحاب رسانه در ایران امر جدیدی نیست. با این حال درباره خودم می‌دانم که پرونده‌سازی‌های نهادهای امنیتی علیه من از نوشتن گزارش تجمع دانشگاه امیرکبیر پس از سقوط هواپیمای اکراینی آغاز شد. به عنوان یک خبرنگار بیش از یک دهه در روزنامه‌های سراسری کار کرده‌ام، در رشته روزنامه‌نگاری تحصیل کرده و عضو انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران هستم و در اینکه نزدیک به ۶ ماه است که در زندان به سر می‌برم تردیدی ندارم.»

@harasswatch
2024/09/23 21:31:55
Back to Top
HTML Embed Code: