Telegram Web Link
Forwarded from بيدارزنى
ديد‌بان آزار
Photo
🟣 فراخوان حضور در خیابان (به مناسبت روز جهانی زنان) در اعتراض به حمله بیوتروریستی علیه دختران دانش‌آموز و دانشجو


نزدیک به ۶ماه از خیزش سراسری در ایران با شعار محوری #زن_زندگی_آزادی می‌گذرد؛ قیامی که پرچم‌داران آن به‌ویژه زنان جوان و دختران نوجوان، بالاخص در کردستان و بلوچستان، از خیابان گرفته تا مدارس و دانشگاه‌ها بودند. حالا علاوه بر محرومیت‌های بسیاری از دانشجویان و دانش‌آموزان از تحصیل، محرومیت بسیاری از دانشجویان از حضور در خوابگاه‌ها، بازداشت‌های وسیع و صدور احکام سنگین، شلیک به چشم‌ها و نابیناسازی، تجاوز و آزار جنسی به بازداشت‌شدگان معترض، اعدام و به قتل رساندن بسیاری از معترضان -از جمله بیش از ۷۰ کودک- در خیابان‌ها و بازداشتگاه‌ها، حملات بیوتروریستی را علیه عمدتا دختران از دبستان تا دانشگاه آغاز کرده‌اند تا این گونه انتقام خود را از این قیام سراسری که به ویژه به دنبال دستیابی به حقوق و آزادی‌های نوجوانان، جوانان، زنان و برابری و عدالت جنسیتی است، بگیرند و حضور ماموران امنیتی در مدارس را به بهانه‌های مختلف توجیه کنند.

اکنون سه ماه از حمله به مدارس عموما دخترانه و‌ دولتی می‌گذرد؛ حملات سازمان‌یافته‌ای که از هنرستان ‌دخترانه‌ای در قم آغاز شد و به سرعت شهرهای دیگر گسترش یافته و تا کنون بیش از ۲۰۰۰ دانش‌آموز دختر را در بیش از ۹۰ مدرسه مسموم کرده است. گسترش این حملات به خوابگاه دختران دانشجو، بیش از همه اسیدپاشی‌های سازمان‌یافته‌ی سال ۹۳ بر چهره‌ی زنان در اصفهان را تداعی می‌کند و نشان‌دهنده انتقام‌جویی و کینه‌ورزی سازمان‌یافته‌ی حکومت علیه دختران نوجوان و جوان،‌ به‌ویژه به‌دلیل نقش مهم آنان در خیزش اخیر است.

دسترسی به «آموزش رایگان» و «با کیفیت» حق همه انسان‌هاست و حکومت‌ها موظف به برقراری عدالت و برابری فرصت‌ها در دسترسی به آموزش برای همه افراد هستند. اما جمهوری اسلامی نه تنها اعتقادی به این امر مهم ندارد بلکه از هر گزینه ضدانسانی برای سرکوب این حق ابتدایی به ویژه علیه دختران بهره می‌برد. در ایران زنان سال‌های بسیاری برای به دست آوردن «حق آموزش» مبارزه کردند، سال‌ها مدارس خانگی آنها سنگباران شد تا بالاخره توانستند به این حق طبیعی، به‌واسطه ایجاد مدارس دولتی، تا حدودی دست یابند. بعد از انقلاب ۵۷ و روی کار آمدن جمهوری اسلامی، زنان به واسطه‌ی انواع طرح‌های جنسیت‌زده و ضد زن و سیاست‌های منزوی‌سازی از اجتماعْ با محدودیت‌ها و محرومیت‌های بسیاری در ورود به بسیاری از رشته‌ها در مدارس و دانشگاه‌ها مواجه شدند. با این وجود آنها به خوبی درک کرده بودند که دستیابی به این حق، می‌تواند آنها را از انزوای اجتماعی خارج کند و برای‌شان استقلال به ارمغان آورد. برای همین هرگز از تلاش دست برنداشتند. در حالی که در سال‌های اخیر حذف شدن از چرخه تحصیل به دلیل کیفیت پایین و «خصوصی‌شدن تدریجی مدارس دولتی»، پولی کردن سرویس‌های رفت‌وآمد و خوابگاه‌های مدارس که بیشتر دامن دختران را گرفته است، همراه با ترویج ازدواج کودکان، بسیاری از کودکان به ویژه دختران را از حق طبیعی درس خواندنْ منع کرده و به حاشیه رانده است. اکنون این حملات بیوتروریستی به مدارس دخترانه که نشان از ترس حاکمیت از ارتقای آگاهیِ دختران و زنان و تلاش آنها برای استقلال و بیان خواسته‌هایشان دارد، علاوه بر همه محرومیت‌های آموزشی دیگر، حاوی یک پیام روشن است: «دختران را در خانه نگه دارید»!

⚪️ در آستانه هشت مارس، روزجهانی زن -با نام مبارزات زنان کارگر و به دنبال آن، مبارزات تمام زنان در سراسر جهان برای تحقق آزادی‌ها و حقوق‌شان- ضمن محکوم کردن سرکوب سراسری معترضان در این چند ماه، حمله به دختران در مدارس و دانشگاه‌ها را محکوم می‌کنیم. ما اجازه نمی‌دهیم دخترانمان را به خانه بازگردانند و باید از امنیت آنها در مقابل جمهوری اسلامی کودک‌کش به شیوه‌های جمعی حراست کنیم. ما حکومت را مسئول و عامل اصلی این جنایات می‌دانیم و خواستار شناسایی و محاکمه آمران و عاملان این جنایات در پیشگاه مردم ایران و جهان هستیم. ما در کنار مادران و مردم به خشم‌آمده از حمله به کودکانمان در روزهای پیش‌رو (تاهشت مارس) به خیابان‌ها می‌آییم و از همه مردم به ویژه فعالان زنان، فعالان حوزه کودکان، معلمان و کارگران، دادخواهان و دانشجویان می‌خواهیم برای دفاع از کودکان و حقوق دختران و زنان به هر شکلی که می‌توانند، در این اعتراضات همراه شوند.
امضا کنندگان:
«گروهی از زنان مبارز داخل کشور» (تهران)
«جمعی از فعالین زنان داخل کشور» (کرج)
«فعالان زنان گیلان»
گروه «بیدارزنی»


#ژن_ژیان_ئازادی
#تا_هشت‌مارس

@bidarzani
🔹دانش‌آموزان و مقاومت برای/در مدرسه

🔹کنشگر، سرکوب‌شده اما نه قربانی


نویسنده: پگاه پزشکی

نگاه‌تان می‌کنم، با آن مانتو و شلوارهای کسالت‌بار و زشت، تصویر هر سال را می‌بینم که در راه خرید مانتوی جدید مدرسه خداخدا می‌کردم امسال خوش‌رنگ باشد و نبود. نگاه‌تان می‌کنم، با یا بدون موها در تصویر و می‌شنوم که «مقنعه‌ت کجه»، «مقنعه‌ت را بکش جلو»، «مقنعه‌ت رو درست سرت کن»، «با اون مقنعه‌ نمی‌شه بری سر کلاس» …. یک‌چیز را نمی‌توان انکار کرد: مدرسه زندان است؛ از نوع پاره‌وقت آن. این جنایت‌های اخیر، نمی‌تواند و نباید مدرسه را تقدیس کند. با لباس اجباری، برنامه‌ درسی اجباری، دستور‌دادن و تشرزدن‌های مکرر، ممنوعیت خروج. مدرسه زندان است؛ اما زندانی‌ست که اغلب ما در آن برای اولین‌بار کنار هم زندانی بودن را تجربه می‌کنیم.

سازوکارهای متفاوتی برای مواجهه با سرکوب‌ در مدرسه شکل می‌گیرد: از سازگاری آن‌ها که ترجیح می‌دهند … تا طغیان آن‌ها که می‌خواهند …، از نقشه‌کشیدن برای فرار از ساختمان در زنگ تفریح تا روش‌هایی برای فرار از کسالت بی‌پایان کلاس‌های درس، روش‌هایی برای نشنیدن، چیز دیگری شنیدن، بی‌ارزش شمردن چیزهایی که «همه می‌دانند از هرچیزی مهم‌تر است» (کنکور، معدل و چیزهایی از این جنس). در این باهمستان است که نخستین مواجهه‌های تعیین‌کننده با نظام‌های سرکوب‌گر گسترده‌تر نیز رخ می‌دهد: با اجبار‌های ویران‌گر بازار کار، با طبقاتی بودن و جنسیت‌زده بودن تخیل آینده، با برچسب خوردن: زرنگ و تنبل و درس‌خوان و موفق وشکست‌خورده نامیده شدن، با تبدیل‌شدن به یک عدد، یک رتبه، یک معدل. زیستن در این مدرسه/زندان روش‌های درهم‌پیچیده اما متفاوتی از مقاومت را خلق می‌کند. روش‌هایی که ابتدایی‌تر، ساده‌تر یا «کودکانه»تر از روش‌های مقاومت در عرصه‌های دیگر جامعه نیستند. فقط متفاوتند؛ و در این متفاوت‌ بودن‌شان قدرتی کلیدی نفهته است. 

اگر این سازوکارهای متفاوت مقاومت، برآمده از مواجهه‌ دانش‌‌آموزان با منطق سرکوب‌گر مدرسه، با بیرون از مدرسه پیوند بخورند امکاناتی را در برابر مبارزه‌ قرار می‌دهند که می‌توانند نیروی سرکوب را غافل‌گیر کنند؛ چرا‌که پیش‌بینی‌‌ناپذیرند. مگر نشنیده‌اید: «بچه‌ها»‌ غیر«منطقی»اند. آن‌ها که به مدرسه‌های دخترانه حمله می‌کنند، از شیمی و فیزیک و عربی و ادبیات فارسی خواندن شما نترسیده‌اند. از امتحان، کوئیز و میان‌ترم دادن و مضطرب‌شدن شما نترسیده‌اند. از پوشیدن لباس اجباری و تشر شنیدن شما نترسیده‌اند. از بیرون از خانه‌ بودن‌تان، از با هم بودن‌تان، از با هم در مدرسه/زندان بودن‌تان ترسیده‌اند. 

https://harasswatch.com/news/2125/6%DB%8C
Forwarded from بيدارزنى
🟣 مجموعه «زن، زندگی، آزادی، تا هشت مارس...»، تراکت‌هایی با محوریت اهم حقوق زنان در زمینه‌های معیشت برابر، دسترسی به بهداشت و درمان فراگیر، آموزش برابر، رایگان و باکیفیت، پایان تبعیض و خشونت سیستماتیک قضایی، سیاسی، اجتماعی و...، به‌رسمیت شناختن حقوق اعضای جامعه‌ی +LGBTQ و...است که پیش‌تر توسط #زنان_گیلان در سطح استان، پخش شده است.

⚪️ فایل پی‌دی‌اف تراکت‌ها جهت پرینت، در دسترس است.

#ژن_ژیان_ئازادی
#تا_هشت‌مارس


@bidarzani
🔹تن‌های مرتعش در مسیرهای مهاجرت غیرقانونی

🔹«بر گور خدایان پول و خاک می‌رقصیم»

نویسنده: نیلوفر فولادی


ما شش زن در آن قایق نکبتی بودیم و تا جای ممکن هیچ‌یک به چشم‌های آن پنج‌تای دیگر نگاه نمی‌کرد. ما که شب پیش از حرکت با هم خوانده بودیم و رقصیده بودیم تا وحشت دریا از دلمان برود، حالا در میان موج‌ها لام‌تا‌کام با هم حرف نمی‌زدیم‌. می‌دانستیم در چشم آن زن دیگر، زن‌های دیگر، به حفره‌ای مکنده می‌افتیم که از این اقیانوس ژرف‌تر است. زمانی که مردهای قایق با قلدری برای هم شاخ‌وشانه می‌کشیدند که کدام‌یک درست می‌گوید، ما زن‌ها مرگ را بو کشیده بودیم. شور بود و سخت. سخت از مجاری تنفسی‌ام عبور می‌کرد. در یک قدمی مرگ بودیم. موتور قایق از کار مانده بود و طوفان از روبه‌رو می‌آمد.

آن‌جا در اقیانوس، همه‌چیز جز خود زندگی، بودن و نفس کشیدن، هرچه جز تن‌مان از تن‌مان به دریا ریخت و در وحشتی ژرف به دیواره‌های نامرئی آسمان پنجول می‌کشیدیم تا به آب فرو نریزیم. چشمی ما را نمی‌پایید و چه سهمگین‌تر از این‌که انسان را چشمی در گرداب طوفان نبیند؟ رنج بشر در بدوی‌ترین حالت ممکن و فرسنگ‌ها دور از شهر و تمدن، وقتی بدن‌ها لخت و لرزان بر هم تلنبار شده‌اند و در استفراغ و شاش، به زور قرص خواب بیهوش می‌شوند تا در خواب بمیرند، فلاکتی چنین مهلک که از شدت بی‌رحمی غیرواقعی می‌نماید را مگر می‌شود شاهدی نباشد؟ لحظه‌ای که قایق در ناکجاآباد مدیترانه غرق می‌شود، کسی نام مهاجران خفته در دریا را هرگز نخواهد دانست. آن‌ها بی‌گور و بی‌کفن، به راستی نیست می‌شوند، گویی هرگز زاده نشده‌اند. ما در اقیانوس تنها اعداد بودیم؛ صد‌و‌چند مهاجر غرق شدند.

مصیبت مهاجران غیرقانونی را پایانی نیست. حتا وقتی به کشور امن می‌رسند. آنان هرگز این‌جایی نخواهند شد. ما توده‌ای عظیم و بی‌شکلیم که در بدن جهان اضافی‌ است و مدام از عضوی به عضو دیگر جابه‌جا می‌شویم؛ با هزینه‌ای گزاف که با تارتار جانمان می‌پردازیم. در راه مثله می‌شویم، هر تکه جایی در راه به جا می‌ماند و خاکِ راه، ذرات نمک، رطوبت، باد و تیغ آفتاب از تن‌مان زدوده نخواهد شد. راه جزئی از تن ما می‌شود و در ما تا ابد قایقی سرگردان از سلولی به سلول دیگر سفر می‌کند.

https://harasswatch.com/news/2126/

@harasswatch
ديد‌بان آزار
Video
به دنبال فراخوان‌ شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان که مورد حمایت گروه‌ها و تشکل‌های مدنی دیگر قرار گرفته بود، امروز، ۱۶ اسفند، والدین، دانشجویان و معلمان در شهرهای مختلف در اعتراض به مسمومیت سریالی دختران دانش‌آموز تجمع کردند. کانال شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان از بازداشت تعدادی از معلمان نیز خبر داده است. ویدئوها به ترتیب مربوط به کرج، دانشگاه علامه طباطبایی، سنندج، نیشابور و اهواز است.

جمعی از فعالان حقوق زنان در تهران، کرج و گیلان و هم‌چنین گروه بیدارزنی به مناسبت روز جهانی زنان و در اعتراض به حمله بیوتروریسیتی علیه دانش‌آموزان و دانشجویان، فراخوانی مشترک برای اعتراض خیابانی منتشر کردند و نوشتند: «. گسترش این حملات به خوابگاه دختران دانشجو، بیش از همه اسیدپاشی‌های سازمان‌یافته‌یچ سال ۹۳ بر چهره‌ی زنان در اصفهان را تداعی می‌کند و نشان‌دهنده انتقام‌جویی و کینه‌ورزی سازمان‌یافته‌ حکومت علیه دختران نوجوان و جوان،‌ به‌ویژه به‌دلیل نقش مهم آنان در خیزش اخیر است.

در آستانه هشت مارس، روزجهانی زن -با نام مبارزات زنان کارگر و به دنبال آن، مبارزات تمام زنان در سراسر جهان برای تحقق آزادی‌ها و حقوق‌شان- ضمن محکوم کردن سرکوب سراسری معترضان در این چند ماه، حمله به دختران در مدارس و دانشگاه‌ها را محکوم می‌کنیم. ما اجازه نمی‌دهیم دخترانمان را به خانه بازگردانند و باید از امنیت آنها در مقابل جمهوری اسلامی کودک‌کش به شیوه‌های جمعی حراست کنیم. ما حکومت را مسئول و عامل اصلی این جنایات می‌دانیم و خواستار شناسایی و محاکمه آمران و عاملان این جنایات در پیشگاه مردم ایران و جهان هستیم. ما در کنار مادران و مردم به خشم‌آمده از حمله به کودکانمان در روزهای پیش‌رو به خیابان‌ها می‌آییم و از همه مردم به ویژه فعالان زنان، فعالان حوزه کودکان، معلمان و کارگران، دادخواهان و دانشجویان می‌خواهیم برای دفاع از کودکان و حقوق دختران و زنان به هر شکلی که می‌توانند، در این اعتراضات همراه شوند.»

دانشجویان علامه طباطبایی نیز در بیانیه‌ای که در تجمع امروز قرائت شد خواستار شناسایی فوری عاملین و آمرین حمله به مدارس و فراهم‌کردن امکاناتی برای مدارس در جهت بهبود سلامت روان دانش‌آموزان پس از این وقایع شدند و اعلام کردند: «دانشجویان با تمامی فشارها، همچنان به راه خود ادامه خواهند داد، چرا که می‌دانند همانطور که زنان و مردان مشروطه خواه برای پاسداری از قانون، مبارزه کر‌دند،برای بازپسگیری آن و تحقق برابری و دموکراسی، یعنی آنچه که یک جامعه را توانمند می‌کند، مسیر پر فراز و نشیبی همچنان باقی است.»
Forwarded from Radio Zamaneh
اشتغال در منشور مطالباتی زنان ــ گفت‌وگو با یک فعال حقوق زنان

روژدا، کنشگر حقوق زنان می‌گوید جای مطالبه‌گری حقوق معلولان، نقش اقتصاد محلی زنان بومی و رابطه زنان و محیط زیست در منشور مطالبات زنان خالی است.

https://www.tg-me.com/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/755385/&rhash=0ceb6994783a68

@RadioZamaneh | رادیو زمانه
Forwarded from زنان امروز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت هشتم مارچ، روز زنان، شماره ۴۶ مجله زنان امروز، ویژه‌ی بهار ۱۴۰۲ را به شما تقدیم می‌کنیم.

با یاد الهه محمدی و نیلوفر حامدی، روزنامه‌نگاران صادق و مسئولی که پاییز و زمستان را در زندان گذراندند.
به امید آزادی‌شان در آستانه‌ی بهار...

صاحب‌امتیاز، سردبیر و‌مدیر مسئول: شهلا شرکت

دبیران:
|جامعه: آتنا کامل
|تاریخ: مریم رضایی
|هنر: فرشته حبیبی
|ادبیات: شورای نویسندگان
|ویرایش: لیلا صمدی، هایده عبدالحسین‌زاده
|سایت و شبکه‌های اجتماعی: رابعه حیدرنژاد
|عکس: رامتین جیحون

طراحی گرافیک: استدیو مرکزی، سعید فروتن، مریم ترابی
موشن گرافیک: میثم خاوری
لینک خرید این شماره:

store.zananemrooz.com/محصول/نسخه-چاپی-شماره-۴۶/
Forwarded from انکار
💬 تجسد سیاسی همچون آرشیو زنده
اندیشیدن همراه با «ال» در زمانه‌ی انقلابی


✍️ ویلیام مازارلا | ترجمه‌: تهمورث امیران


پیش‌گفتار انکار:

▪️در وضعیتی به سر می‌بریم که جهان گذشته و آینده، به هم گره خورده‌اند، رخدادها در چندماه گذشته، در پی هم آمدند و رفتند و اثراتی از خود بر جای گذاشته و می‌گذارند که بر تن آینده، حک می‌شود. بازیگران اصلی این وضعیت، زنان و مردمانی بودند که به‌طور روزمره با تبعیض‌های ساختاری مواجه می‌شوند. اما در این میان، مسئله‌ی زن و خود زن بود که به گره‌گاه خیزشی تبدیل شد که شعار «زن، زندگی، آزادی» نمایندگی‌اش می‌کند. اکنون، درحالی که صدای «زن، زندگی، آزادی» هنوز در شهر، خیابان، دانشگاه و مدارس انعکاس می‌یابد و فضا را همچنان از موجودیت خود متاثر می‌کند، به روز جهانی زن رسیده‌ایم. این روز می‌تواند دوباره چهره‌ی زن را به صورت گسترده به تصویر بکشد. در این تصویر گسترده، می‌توان هر زنی را از بی‌چهرگی در اذهان خارج کرد و « قدرت ساختن و قدرت ساخته شدن» را ترسیم کرد، می‌توان بدن زنانه را به پروبلماتیکی دیگرگون برای فهمی از سیاست، مبدل کرد، بدنی که این بار از منظری درون میدان، به تصویر کشیده و نقد می‌شود. به‌همین‌خاطر متنی برای انتشار انتخاب شده که ذهن‌ها را بیش از پیش به‌سوی تصوری از خلق یک وضعیت یگانه هدایت می‌کند. متنی که تلاش دارد، همزمان که بدن را تبدیل به موضوعی برای سیاست و کنش می‌کند، آن را هم از تفسیرهای رایج راجع به آن نجات دهد. اهمیت متن حاضر در این است که به‌عوض طرد «اندرکنش تصاویر و بدن‌ها»، آن را به‌منزله‌ی جزئی اساسی از هر سیاست مردمی برجسته می‌سازد، اما نه همچون غایت و نه در سطح استراتژی.

▪️این مقاله،‌ سومین متنی ست که از ویلیام مازارلا، انسان‌شناس سیاسی دانشگاه شیکاگو در «انکار» منتشر می‌شود. مانند دو متن قبلی، این مقاله نیز در امتداد و تکمیل پروژه‌ی فکری ویلیام مازارلا، بحث‌های قابل‌توجهی را درباره‌ی ساخته‌شدنِ «مردم» در زمانه‌ی احیای سیاست به‌میان می‌کشد که می‌تواند در وضعیت ما بصیرت‌آفرین باشد. اما نکته‌ی جالب‌توجه متنِ حاضر این است که با اشاره به جنبش «زن، زندگی، آزادی» و با ارجاع به متنی درباره‌ی آن نوشته شده که ابتدا در وب‌سایت «دیده‌بان آزار» منتشر و بعدها به زبان‌های دیگر ترجمه شده و به بحث گذاشته شده است.

▪️بدین‌سان گرچه متن حاضر را ییشتر می‌توان تلاشی نظرورزانه تلقی کرد، اما خودِ این واقعیت که از متنی به‌زبان فارسی و در ارتباط با اضطرار وضعیت داخل ایران الهام گرفته، نشان می‌دهد که چگونه تفکر مفهومی می‌تواند از ریشه‌های خود در وضعیت خاص و جزئی فراتر رفته و افقی کلی را بگشاید. به‌واقع این درعین‌حال خودْ بهترین گواهِ پیوند تفکر و سیاست، و در نتیجه، بهترین توجیهِ ضرورت انتشار و مواجهه با ترجمه‌هایی از این دست است.

▪️به‌دلیل اشارات متعددِ متنِ حاضر به آثار پیشین نویسنده، به‌ویژه سخنرانیِ «پوپولیسم همچون الاهیات سیاسی» و همچنین ارجاعات آن به مقاله‌ی «انقلاب فیگوراتیو زنانه؛ اندرکنش بدن‌ها و تصاویرشان»، پیشنهاد می‌شود که مخاطب در کنار این مقاله، به آن دو متن نیز توجه داشته باشد.

▪️می‌ماند ذکر این نکته که این مقاله تاکنون تنها به‌صورت پیش‌نویس از سوی نویسنده منتشر شده و هنوز شکل نهایی پیدا نکرده است. به‌همین‌خاطر در ترجمه نیز تلاش شده که شکل ابتدایی آن حفظ شده و روانیِ متن بر دیگر جنبه‌ها غلبه داشته باشد. پانویس‌های متن از مترجم اند.


متن کامل را اینجا بخوانید.

@enkarmag
2024/11/15 11:34:05
Back to Top
HTML Embed Code: