ديدبان آزار
Photo
🔹گزارشی از مراسم هفتم #آیدا_رستمی
بیرون امامزاده صدای شعارها میرسید. تا از در امامزاده وارد محوطه شدیم ناخودآگاه با حالتی از دویدن رفتیم به سمت جمعیت. جاذبه جمعیت در این روزها، که گوشها را در هرنقطه از خیابان که باشی تیز میکند و پاها را به سمت خود میکشاند. درهای شبستان ، جایی که بنا بود مراسم خانواده آیدا در آن برگزار شود بسته بودند و مراسم اصلی کنسل شده بود. مردم خودشان جمع شده بودند، حول چیزی که تا مدت مدیدی که در بین جمعیت جاگیری کرده و همراه شعار شده بودیم، نمیدانستم چیست. مزار آیدا؟ عدهای دورتر ایستاده بودند و جمعیت را تماشا میکردند. زنان میانسال و مسن به وفور در جمعیت به چشم میخوردند.از روزی که اولین خبر منتشر شد به دنبال راهی برای پیگیری زمان مراسم بودیم. عجیب است که در این شهر کوچک هم خبر به درستی نمیپیچد و مردم از مراسم تشییعجنازه مطلع نشدند. در میانه شعارهای مردم صدای بلندگوی امامزاده را به دعا و روضه بلند کردند تا صدای شعارهای مردم به گوش نرسد. اصوات مردم در محاصره صوتی. اصوات مردم هرلحظه تقلا میکرد این حباب محاصره را بشکند و به فضا رسوخ کند. مردم بلندتر داد میزدند. میخواستند از تنها چیزی که داشتند، از گلویشان، تا نهایت امکان استفاده کنند. کمکم به مرکز جمعیت، به آنچه که هنوز مطمئن نبودم مزار آیداست یا نه نزدیک شدم. ناگهان دستی عکسی از آیدا را در آن مرکزی که حولش جمع شده بودیم، بالا برد. اولینبار بود که در یک مراسم سوگ و اعتراض توامان شرکت میکردم. تا اینجا فقط شعار بود و خشم. لحظه مواجهه با عکس آیدا، لحظه عجیبی بود. مرکز این حلقه جمعیت، شهیدمان آن بالا چون شاهدی حاضر شده بود. بغض و گریه راه گلو را بست و قاطی شعار و خشم شد. نمیدانستم به گریه اجازه بدهم بیاید یا بغضم را قورت دهم برای شعار دادن. صداها لرزان، اشکها جاری، مشتها بالا. مرد جوانی آمد و با ظاهری مصلحتجو از مردم خواست شعار ندهند و دور مزار را خلوت کنند تا خانواده بتواند برای عزاداری بیاید. کسی در جوابش گفت ما خانواده اش هستیم. دوباره بغض. ما خانوادهاش هستیم. پلیسهای نیروی انتظامی از بین مردم رژه رفتند تا جمعیت را متفرق کنند. چقدر کم بلدیم تاکتیکهای تجمع و تظاهرات را باوجود اینهمه احساس تعهد و شور مبارزه و پیه تاوان و هزینه را به تن خود مالیدن. جمعیت بهراحتی از حالت متمرکز اولیه درآمد و وحوش لباس شخصی حمله کردند، با تحقیر و باتوم و شوکر و گاز فلفل. خشونت عجیبی داشتند و از تحقیر عزاداران سرمست بودند. هر کسی که به دستشان رسید را زدند. افراد مسنی بودند که کتک خوردند. چندین نفر را بازداشت کردند. به اکثر افراد از پشت و درحالیکه داشتند به سمت در خروجی میرفتند، ضربه میزدند. چقدر بیپناهیم که نمیتوانیم حتی برگردیم و جواب آن لگدها را بدهیم. ولی مطمئنا بارها به آن مرکزی که حولش حلقه زدیم بازخواهیم گشت، چرا که ما در آن قبرستان عزیزی را به خاک سپردهایم. آیدایمان را، خانوادهمان.
آیدا رستمی، پزشک جوانی بود که در محله اکباتان، به خانه مجروحان اعتراضات میرفته و آنها را مداوا میکرده است. او همچنین پزشک داوطلب جمعیت امام علی بوده و به گفته این تشکل: «او علاوه بر همکاری مستمر با گروه درمان جمعیت در زلزله کرمانشاه، معاینات کودکان در محلات حاشیه و لیگ پرشین، فعالیتهای درمانی انساندوستانه زیادی داشتند.»
@harasswatch
بیرون امامزاده صدای شعارها میرسید. تا از در امامزاده وارد محوطه شدیم ناخودآگاه با حالتی از دویدن رفتیم به سمت جمعیت. جاذبه جمعیت در این روزها، که گوشها را در هرنقطه از خیابان که باشی تیز میکند و پاها را به سمت خود میکشاند. درهای شبستان ، جایی که بنا بود مراسم خانواده آیدا در آن برگزار شود بسته بودند و مراسم اصلی کنسل شده بود. مردم خودشان جمع شده بودند، حول چیزی که تا مدت مدیدی که در بین جمعیت جاگیری کرده و همراه شعار شده بودیم، نمیدانستم چیست. مزار آیدا؟ عدهای دورتر ایستاده بودند و جمعیت را تماشا میکردند. زنان میانسال و مسن به وفور در جمعیت به چشم میخوردند.از روزی که اولین خبر منتشر شد به دنبال راهی برای پیگیری زمان مراسم بودیم. عجیب است که در این شهر کوچک هم خبر به درستی نمیپیچد و مردم از مراسم تشییعجنازه مطلع نشدند. در میانه شعارهای مردم صدای بلندگوی امامزاده را به دعا و روضه بلند کردند تا صدای شعارهای مردم به گوش نرسد. اصوات مردم در محاصره صوتی. اصوات مردم هرلحظه تقلا میکرد این حباب محاصره را بشکند و به فضا رسوخ کند. مردم بلندتر داد میزدند. میخواستند از تنها چیزی که داشتند، از گلویشان، تا نهایت امکان استفاده کنند. کمکم به مرکز جمعیت، به آنچه که هنوز مطمئن نبودم مزار آیداست یا نه نزدیک شدم. ناگهان دستی عکسی از آیدا را در آن مرکزی که حولش جمع شده بودیم، بالا برد. اولینبار بود که در یک مراسم سوگ و اعتراض توامان شرکت میکردم. تا اینجا فقط شعار بود و خشم. لحظه مواجهه با عکس آیدا، لحظه عجیبی بود. مرکز این حلقه جمعیت، شهیدمان آن بالا چون شاهدی حاضر شده بود. بغض و گریه راه گلو را بست و قاطی شعار و خشم شد. نمیدانستم به گریه اجازه بدهم بیاید یا بغضم را قورت دهم برای شعار دادن. صداها لرزان، اشکها جاری، مشتها بالا. مرد جوانی آمد و با ظاهری مصلحتجو از مردم خواست شعار ندهند و دور مزار را خلوت کنند تا خانواده بتواند برای عزاداری بیاید. کسی در جوابش گفت ما خانواده اش هستیم. دوباره بغض. ما خانوادهاش هستیم. پلیسهای نیروی انتظامی از بین مردم رژه رفتند تا جمعیت را متفرق کنند. چقدر کم بلدیم تاکتیکهای تجمع و تظاهرات را باوجود اینهمه احساس تعهد و شور مبارزه و پیه تاوان و هزینه را به تن خود مالیدن. جمعیت بهراحتی از حالت متمرکز اولیه درآمد و وحوش لباس شخصی حمله کردند، با تحقیر و باتوم و شوکر و گاز فلفل. خشونت عجیبی داشتند و از تحقیر عزاداران سرمست بودند. هر کسی که به دستشان رسید را زدند. افراد مسنی بودند که کتک خوردند. چندین نفر را بازداشت کردند. به اکثر افراد از پشت و درحالیکه داشتند به سمت در خروجی میرفتند، ضربه میزدند. چقدر بیپناهیم که نمیتوانیم حتی برگردیم و جواب آن لگدها را بدهیم. ولی مطمئنا بارها به آن مرکزی که حولش حلقه زدیم بازخواهیم گشت، چرا که ما در آن قبرستان عزیزی را به خاک سپردهایم. آیدایمان را، خانوادهمان.
آیدا رستمی، پزشک جوانی بود که در محله اکباتان، به خانه مجروحان اعتراضات میرفته و آنها را مداوا میکرده است. او همچنین پزشک داوطلب جمعیت امام علی بوده و به گفته این تشکل: «او علاوه بر همکاری مستمر با گروه درمان جمعیت در زلزله کرمانشاه، معاینات کودکان در محلات حاشیه و لیگ پرشین، فعالیتهای درمانی انساندوستانه زیادی داشتند.»
@harasswatch
ديدبان آزار
Video
🔹سرود خون ارغوانها برای خواهرانمان در زندان قرچک که ما را فراخوانده بودند به همخوانی و همبستگی.
صدای بلند و مقاومتان را از زندان قرچک میشنویم. دستهای یکدیگر را گرفتهاید و شور صدایتان تمام زندان را برداشته است. حتی اگر تهدیدتان کرده و جلویتان را گرفته باشند، حتی اگر از بلندگوهای زندان چیزی بیربط پخش کنند برای درهمشکستن سرودخوانی یلدایتان.
جمعی از زنان قرچک روزها قبل در فراخوانی اعلام کرده بودند: «ما زندانیان سیاسی زندان قرچک، همدل با خواهران و برادرانمان در تمامی زندانها و همچنین شما همراهان در سرتاسر ایران عزیزمان، ۳۰ آذرماه ۱۴۰۱، شب یلدا، طولانیترین شب این سال خونآلود را کنار یکدیگر خواهیم بود و راس ساعت ۲۲، دو سرود «زن» از مهدی یراحی و «خون ارغوانها» را خواهیم خواند.
از تمام کسانی که در این ۹۵ روز، خیابانهای ایران را خالی نگذاشتند؛ خانواده جانفدایانِ آزادی، خانواده دستگیرشدگان و از هر کس که در دل، نفرت و خشم از بیداد را کنار رویای آزادی و برابری جای داده، دعوت میکنیم که به ما بپیوندند و در این شب، همنوای ما شوند تا با هم از این سیاهی گذر کنیم و با قلبی امیدوار و گرم، روشنای بهار آزادی را به شبهای تیره و سرد زمستان بکشانیم. گوش بسپارید که ما از پشت میلههای زندان، صدای بلند سرودهایمان را به شما میرسانیم و در انتظار خواهیم بود تا صدای رسای شما نیز از روی دیوارهای زندان به ما برسد. میرسد، میرسد. میدانیم.»
@harasswatch
صدای بلند و مقاومتان را از زندان قرچک میشنویم. دستهای یکدیگر را گرفتهاید و شور صدایتان تمام زندان را برداشته است. حتی اگر تهدیدتان کرده و جلویتان را گرفته باشند، حتی اگر از بلندگوهای زندان چیزی بیربط پخش کنند برای درهمشکستن سرودخوانی یلدایتان.
جمعی از زنان قرچک روزها قبل در فراخوانی اعلام کرده بودند: «ما زندانیان سیاسی زندان قرچک، همدل با خواهران و برادرانمان در تمامی زندانها و همچنین شما همراهان در سرتاسر ایران عزیزمان، ۳۰ آذرماه ۱۴۰۱، شب یلدا، طولانیترین شب این سال خونآلود را کنار یکدیگر خواهیم بود و راس ساعت ۲۲، دو سرود «زن» از مهدی یراحی و «خون ارغوانها» را خواهیم خواند.
از تمام کسانی که در این ۹۵ روز، خیابانهای ایران را خالی نگذاشتند؛ خانواده جانفدایانِ آزادی، خانواده دستگیرشدگان و از هر کس که در دل، نفرت و خشم از بیداد را کنار رویای آزادی و برابری جای داده، دعوت میکنیم که به ما بپیوندند و در این شب، همنوای ما شوند تا با هم از این سیاهی گذر کنیم و با قلبی امیدوار و گرم، روشنای بهار آزادی را به شبهای تیره و سرد زمستان بکشانیم. گوش بسپارید که ما از پشت میلههای زندان، صدای بلند سرودهایمان را به شما میرسانیم و در انتظار خواهیم بود تا صدای رسای شما نیز از روی دیوارهای زندان به ما برسد. میرسد، میرسد. میدانیم.»
@harasswatch
خون ارغوانها - یلدای 01
<unknown>
🟣 «خون ارغوانها» در همراهی با فراخوان سرود از سوی زنان زندانی سیاسی زندان قرچک ورامین
«سرود بدنها را به هم متصل و فضا و زمان را تسخیر میکند. سرود امتداد پیدا میکند، کش میآید و زمزمه میشود. سرود بدنها و ذهنها را به رقصی جمعی وا میدارد. رود است و برزبان جاری میشود و نه فقط خوانندگانش را که شنوندگانش را هم در جریان خود حل میکند. سرود جمعساز است و بدنی بزرگتر و قویتر از یکانهای متفرق میسازد. بدنی که یک صدا میل خود را به آشکارترین شکل ممکن فریاد میزند و آهنگ وضعیت را مطابق میل خود عوض میکند.
ما نیز در پی دعوت زندانیان زندان قرچک سرود «خون ارغوانها » را خواندیم تا به این صدای رسا و این بدنهای بیباک بپیوندیم. باشد که سحر پس از یلدا را هرچه زودتر جشن بگیریم.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
«سرود بدنها را به هم متصل و فضا و زمان را تسخیر میکند. سرود امتداد پیدا میکند، کش میآید و زمزمه میشود. سرود بدنها و ذهنها را به رقصی جمعی وا میدارد. رود است و برزبان جاری میشود و نه فقط خوانندگانش را که شنوندگانش را هم در جریان خود حل میکند. سرود جمعساز است و بدنی بزرگتر و قویتر از یکانهای متفرق میسازد. بدنی که یک صدا میل خود را به آشکارترین شکل ممکن فریاد میزند و آهنگ وضعیت را مطابق میل خود عوض میکند.
ما نیز در پی دعوت زندانیان زندان قرچک سرود «خون ارغوانها » را خواندیم تا به این صدای رسا و این بدنهای بیباک بپیوندیم. باشد که سحر پس از یلدا را هرچه زودتر جشن بگیریم.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 مطالبات زنان؛ از حق مشارکت سیاسی تا حق اشتغال و دستمزد برابر
✍🏽 جمعی از فعالین زن
«مطالبات زنان مطرح شده در این متن توسط جمعی از فعالین زن در داخل ایران تدوین شده است. نویسندگان در این متن، ضمن ارائه مطالبات طبقهبندی شده زنان (به مفهوم عام)، از تمام فعالین حقوق زنان برای بحث و گفتوگو پیرامون مطالبات مطرحشده دعوت کردهاند: «امید داریم که در بحثها و تبادل نظرهایی مکتوب موفق شویم به طرحی جامع و فراگیر برای فردایی مترقی دست یابیم. در ضمن از تمام فعالین در همهی زمینهها از جمله جامعهی پزشکی، فعالین کارگری، فعالین حوزهی آموزشوپرورش، حوزهی فرهنگ و هنر، جامعهی رنگینکمانی، حوزهی افراد دارای معلولیت و توانیابان، حوزهی کودک، مهاجرین و پناهندگان و … دعوت میکنیم تا در این بزنگاه، مطالبات انضمامی و مشخص خود را طرح کنند تا امکان تخیل فردایی بهتر برای همه فراهم آید.»
مطالبات
ما در رأس مطالباتمان، خواهان تشکیل شوراهای محلی و منطقهای زنان هستیم. پیشاپیش آگاهیم این خواست محقق نمیشود مگر با تغییر ماهیت حکمرانی کنونی و تبدیل آن به حکومت شورایی. شوراهایی مردمی و از پایین که درست برخلاف شوراهای حکومتی حال حاضر باشند. در مورد شوراهای زنان، خواستار تشکیل شوراهایی هستیم که به صورت مستقل و با برگزاری انتخابات از سوی زنان هر محله، منطقه یا روستا و از میان زنان ساکن در همان محل (اعم از ایرانیان و مهاجرین ساکن) به صورت دورهای انتخاب شوند و در قالب نشستهای هفتگی یا ماهیانه، و نیز همگام با سایر شوراهای محلات، جلساتی برگزار کنند و پیرامون مسائل پیش روی زنان هر محله به بحث و تبادل نظر بپردازند. ضمناً خواستار در نظر گرفتن اختیارات قانونی برای این شوراها و نیز تخصیص بودجهی متناسب به آنها همگام با رأی سایر شوراها و تبادل نظر با آنها، برای اتخاذ و اجرای تصمیمگیریهای خرد مرتبط با زنان در محلات هستیم.
همچنین در قدم بعدی خواستار تشکیل «شورای مرکزی زنان» هستیم که اعضای آن به صورت دورهای و از میان نمایندگان شوراهای محلی زنان برگزیده میشوند و برنامهریزی و تصمیمگیری در مورد سیاستهای کلان زنان، برگزاری نشستهای سالانهی زنان، ارائهی مشاوره و همفکری به سایر شوراها و نیز مشارکت در تصمیمگیریهای کلان کشوری بر عهدهی آنهاست.
لیست پیشرو بخشی از مطالبات اولیه و فراگیر حوزهی زنان است که با در نظرگرفتن خواستههای فعالین سایر حوزهها میتوان در شوراهای آتی در مورد اولویت و نحوهی اجراییشدن آنها برنامهریزی کرد....»
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44325
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
✍🏽 جمعی از فعالین زن
«مطالبات زنان مطرح شده در این متن توسط جمعی از فعالین زن در داخل ایران تدوین شده است. نویسندگان در این متن، ضمن ارائه مطالبات طبقهبندی شده زنان (به مفهوم عام)، از تمام فعالین حقوق زنان برای بحث و گفتوگو پیرامون مطالبات مطرحشده دعوت کردهاند: «امید داریم که در بحثها و تبادل نظرهایی مکتوب موفق شویم به طرحی جامع و فراگیر برای فردایی مترقی دست یابیم. در ضمن از تمام فعالین در همهی زمینهها از جمله جامعهی پزشکی، فعالین کارگری، فعالین حوزهی آموزشوپرورش، حوزهی فرهنگ و هنر، جامعهی رنگینکمانی، حوزهی افراد دارای معلولیت و توانیابان، حوزهی کودک، مهاجرین و پناهندگان و … دعوت میکنیم تا در این بزنگاه، مطالبات انضمامی و مشخص خود را طرح کنند تا امکان تخیل فردایی بهتر برای همه فراهم آید.»
مطالبات
ما در رأس مطالباتمان، خواهان تشکیل شوراهای محلی و منطقهای زنان هستیم. پیشاپیش آگاهیم این خواست محقق نمیشود مگر با تغییر ماهیت حکمرانی کنونی و تبدیل آن به حکومت شورایی. شوراهایی مردمی و از پایین که درست برخلاف شوراهای حکومتی حال حاضر باشند. در مورد شوراهای زنان، خواستار تشکیل شوراهایی هستیم که به صورت مستقل و با برگزاری انتخابات از سوی زنان هر محله، منطقه یا روستا و از میان زنان ساکن در همان محل (اعم از ایرانیان و مهاجرین ساکن) به صورت دورهای انتخاب شوند و در قالب نشستهای هفتگی یا ماهیانه، و نیز همگام با سایر شوراهای محلات، جلساتی برگزار کنند و پیرامون مسائل پیش روی زنان هر محله به بحث و تبادل نظر بپردازند. ضمناً خواستار در نظر گرفتن اختیارات قانونی برای این شوراها و نیز تخصیص بودجهی متناسب به آنها همگام با رأی سایر شوراها و تبادل نظر با آنها، برای اتخاذ و اجرای تصمیمگیریهای خرد مرتبط با زنان در محلات هستیم.
همچنین در قدم بعدی خواستار تشکیل «شورای مرکزی زنان» هستیم که اعضای آن به صورت دورهای و از میان نمایندگان شوراهای محلی زنان برگزیده میشوند و برنامهریزی و تصمیمگیری در مورد سیاستهای کلان زنان، برگزاری نشستهای سالانهی زنان، ارائهی مشاوره و همفکری به سایر شوراها و نیز مشارکت در تصمیمگیریهای کلان کشوری بر عهدهی آنهاست.
لیست پیشرو بخشی از مطالبات اولیه و فراگیر حوزهی زنان است که با در نظرگرفتن خواستههای فعالین سایر حوزهها میتوان در شوراهای آتی در مورد اولویت و نحوهی اجراییشدن آنها برنامهریزی کرد....»
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44325
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
بیدارزنی
مطالبات زنان؛ از حق مشارکت سیاسی تا حق اشتغال و دستمزد برابر - بیدارزنی
در این متن فهرستی از مطالبات زنان تهیه و از تمام فعالین حقوق زنان برای بحث و گفتوگو پیرامون آن دعوت شده است.
🔹به روح ۱۷ ساله معصومه و تمام سربریدگانِ تاریکیِ افسارگسیخته ارتجاع
🔹دال زن و عیار دموکراتیک بودن
نویسنده: الهام محمدنژاد
اهمیت روژاوا و الهامبخشیاش فرای مرزها در این بود که بنظر میآید تفکر پیسازش در دقیقهای تاریخی فهمید «زن» دال مرکزی است. دریافتی که پیشاپیش محصول فهمی سیقل خوردهتر و برابرتر از جهان بود. بر اساس این فهم بود که در خلال روژاوا مسئله ستم اتنیکی با دیدی عمیق به مسئله زن ـ و از آنجا تا حدودی با طبقه ـ پیوند خورد و تنها از رهگذر چنین پیوندی بود که نیرویی رهاییبخش زاده شد و سنتری در آن جغرافیا شکل گرفت
انقلاب کنونی مرکزیت «زن» را بواسطه دههها دقیقشدن در سازوکار حکومت دینی-ارتجاعی فهمیده است. مبارزه علیه سرکوب با تاکید بر هویت قومی اگر تبلور خودش را در «زن، زندگی، آزادی» نیافته باشد و دائم در در تقلای حذف عنصری یا اضافه کردن عنصر دیگری باشد، پیشاپیش از هسته غیردموکراتیکش رونمایی کرده است.
عیار دموکراتیک بودن هر گروه قومی و غیرقومی در نسبتی است که با زن برقرار میکند و همچنین در آمادگی و پذیرندگیاش برای بازخوانی و احیانا بیقرار کردن کلانروایتها و افسانهها. آنقدر تحت حکومت مذهبی زندگی کردهایم، یا درستتر آنقدر زندگی کردهایم در این جهان با افسانههای مذکرش که بدانیم در مورد حق و زیست زن هر نوع اماواگر، نقبزدن به نسبیت فرهنگی –(cultural relativism)، یا شبهعلم جنسیتی (science pseudo) با تمرکز بر «طبیعت متفاوت زن» و از این دست تعبیرها و دستاندازیها، روکشی است برای پنهان کردن ماهیت ارتجاعی، نابرابر، قدرتطلب و هایپرمسکیولین. نه تنها برای سطله بر زنان، که سرشتنمای نگاهی عمیقا توسعهطلبانه نسبت به سیاست و جهان است. خوب آنکه اینبار زنان خود رانه انقلابند، نه همچون گذشته سوخت، که همزمان هم سر و پای انقلابند، و پیشاپیش میدانند جامعه آزادتر و برابرتر جز از گذر بازخوانی انتقادی نیروهای انقلاب و به ناگزیر تغییر متانریتیوها امکانپذیر نیست.
متن کامل:
https://harasswatch.com/news/2087/
@harasswatch
🔹دال زن و عیار دموکراتیک بودن
نویسنده: الهام محمدنژاد
اهمیت روژاوا و الهامبخشیاش فرای مرزها در این بود که بنظر میآید تفکر پیسازش در دقیقهای تاریخی فهمید «زن» دال مرکزی است. دریافتی که پیشاپیش محصول فهمی سیقل خوردهتر و برابرتر از جهان بود. بر اساس این فهم بود که در خلال روژاوا مسئله ستم اتنیکی با دیدی عمیق به مسئله زن ـ و از آنجا تا حدودی با طبقه ـ پیوند خورد و تنها از رهگذر چنین پیوندی بود که نیرویی رهاییبخش زاده شد و سنتری در آن جغرافیا شکل گرفت
انقلاب کنونی مرکزیت «زن» را بواسطه دههها دقیقشدن در سازوکار حکومت دینی-ارتجاعی فهمیده است. مبارزه علیه سرکوب با تاکید بر هویت قومی اگر تبلور خودش را در «زن، زندگی، آزادی» نیافته باشد و دائم در در تقلای حذف عنصری یا اضافه کردن عنصر دیگری باشد، پیشاپیش از هسته غیردموکراتیکش رونمایی کرده است.
عیار دموکراتیک بودن هر گروه قومی و غیرقومی در نسبتی است که با زن برقرار میکند و همچنین در آمادگی و پذیرندگیاش برای بازخوانی و احیانا بیقرار کردن کلانروایتها و افسانهها. آنقدر تحت حکومت مذهبی زندگی کردهایم، یا درستتر آنقدر زندگی کردهایم در این جهان با افسانههای مذکرش که بدانیم در مورد حق و زیست زن هر نوع اماواگر، نقبزدن به نسبیت فرهنگی –(cultural relativism)، یا شبهعلم جنسیتی (science pseudo) با تمرکز بر «طبیعت متفاوت زن» و از این دست تعبیرها و دستاندازیها، روکشی است برای پنهان کردن ماهیت ارتجاعی، نابرابر، قدرتطلب و هایپرمسکیولین. نه تنها برای سطله بر زنان، که سرشتنمای نگاهی عمیقا توسعهطلبانه نسبت به سیاست و جهان است. خوب آنکه اینبار زنان خود رانه انقلابند، نه همچون گذشته سوخت، که همزمان هم سر و پای انقلابند، و پیشاپیش میدانند جامعه آزادتر و برابرتر جز از گذر بازخوانی انتقادی نیروهای انقلاب و به ناگزیر تغییر متانریتیوها امکانپذیر نیست.
متن کامل:
https://harasswatch.com/news/2087/
@harasswatch
هرس واچ | دیدبان آزار
دال زن و عیار دموکراتیک بودن
خوب آنکه اینبار زنان خود رانه انقلابند، نه همچون گذشته سوخت، که همزمان هم سر و پای انقلابند، و پیشاپیش میدانند جامعه آزادتر و برابرتر جز از گذر بازخوانی انتقادی نیروهای انقلاب و به ناگزیر تغییر متانریتیوها امکانپذیر نیست.
Forwarded from کلکتیو ۹۸
در مورد حمله یک فرد مسلح به فعالین کرد در پاریس؛ سه کشته و شش زخمی
کلکتیو ۹۸
برش هایی از متن 👇🏿
🔻امروز جمعه ۲۳ دسامبر فردی مسلح به مرکز فرهنگی احمد کایا در پاریس حمله کرد. امروز بنا بود نشستی مهم با حضور شصت زن کُرد در این مرکز برای سازماندهی یادبود دهمین سالگرد قتل سه فعال زن کرد در پاریس در نهم ژانویه سال ۲۰۱۳ (سکینه جانسز، فیدان دوغان و لیلا سویلمز) که در همین محله روی داده بود، برگزار شود که به علت مشکلات مترو یک ساعت به تاخیر افتاد. بنظر میرسد که قاتل از این جلسه اطلاع داشته است و عمدا این ساعت را انتخاب کرده اما از تاخیر مترو بی اطلاع مانده. از آنجا که قاتل در زمان رسیدنش با جمعیت زیادی در مرکز مواجه نشده، پس از تیراندازی از جلوی در ورودی مرکز احمد کایا، فرد مسلح به رستوران کردی آن طرف خیابان (اوستا) رفته و سپس به آرایشگاه مجاور نیز حمله می کند. همۀ شواهد و قرائن حاکی از این است که برعکس آنچه رسانههای جریان اصلی و پروپاگاندای ترکیه دارند جا میندازند، این نه حملهای صرفاً نژادپرستانه بلکه اقدامی سیاسی است که به وضوح کردها و مشخصا فعالین مرکز احمد کایا را هدف قرار داده است. چه کسی بهتر از فردی با این مشخصات که بتواند ذهن ها را به جای «کردکشی» و «زن کشی» سیستماتیک دولتی توسط ترکیه، به سمت نوعی اقدام نژادپرستانه «فردی» ببرد؟ گرگی تنها که ازقضا فقط به شکار کردها رفته؟!
🔻همچون سالهای اخیر دولت ترکیه اینبار در آستانه انتخابات ملی و به دنبال لشگرکشی به روژآوا در سوریه به منظور اشغال این بخش از کردستان، کشتار فعالان در خارج از مرزهایش را پروژه ای سیاسی برای کنترل اوضاع پیش میبرد. امروز همزمان با کشتار پاریس، چندین عضو مهم حزب کردِ چپ (ه.د.پ) نیز در ترکیه دستگیر شده اند که بنظر نمیرسد اتفاقی باشد. پیام اردوغان روشن است: در صورت ادامه جنبش مقاومت کردستان، ما این قدرت را داریم که حتی فراتر از مرزهای ترکیه نیز امنیت را از شما کردها سلب کنیم، همان کاری که ایران و سوریه نیز به شکل های مختلفی علیه فعالان انجام میدهند. دولت هایی که خود مصداق تروریست اند، از این طریق سعی می کنند کردها را با نام «تروریسم» جرم انگاری کنند و فرصتی برای میلیتاریزه کردن کشور و سرکوب بیشتر بیابند تا بر بحران های اقتصادی-سیاسی واقعی شان سرپوش بگذارند. این شکل از خشونت دولتی، که بدون هیچ اعتنایی به کنوانسیون های جهانی و با همدستی دولت ها در سطح بین المللی در خاک کشورهای خارجی انجام میشود، همزمان ماهیت ریاکارانه و سرکوبگرانه نظم بین المللی مستقر موجود را نیز نشان میدهد. سکوت و بی اعتنایی کشورهای به اصطلاح دموکراتیک غربی و در موارد زیادی همکاری آنها با ترکیه و ایران و ... آن دلیل اصلی است که موجب میشود که این حوادث تلخ تکرار شوند و اروپا به حیاط خلوت ترور دولتی دیکتاتورهای اسلامی بدل شود
🔻لازم به یادآوری است که به دنبال رسانه ای شدن حمله امروز، جمعیت پرشماری از کردها و فعالین انترناسیونال در محله نزدیک واقعه تجمعی برگزار کردند که با درگیری با پلیس خاتمه پیدا کرد (ویدیوها و عکسها را ببینید). جمعیت خشمگین کردهای پاریس، دولت فرانسه را مقصر و همدست دولت ترکیه در این کشتار میداند. پلیس فرانسه نیز با خشونت تمام جمعیت حاضر را پراکنده و حتی یک نفر را دستگیر کرد. همزمان در شهرهای دیگر فرانسه و اروپا نیز کردها در اعتراض به ترور امروز پاریس به خیابان آمده اند.
در یکی از ویدیوهای این پست، تصویر هنرمند کرد «میر پرور» را میبینید که در مرکز احمد کایا فیلمبرداری شده است؛ او یکی از سه نفری است که در حمله امروز کشته شده است.
در ویدویو دیگر صحنه ورود فرد مسلخ به آرایشگاه و خلع سلاح شدن او توسط کسانی که آنجا بودند را که توسط دوربین مداربسته مغازه فیلمبرداری شده میبینید.
ادامۀ متن را در اینجا بخوانید: https://bit.ly/3jp9Uh2
کلکتیو ۹۸
برش هایی از متن 👇🏿
🔻امروز جمعه ۲۳ دسامبر فردی مسلح به مرکز فرهنگی احمد کایا در پاریس حمله کرد. امروز بنا بود نشستی مهم با حضور شصت زن کُرد در این مرکز برای سازماندهی یادبود دهمین سالگرد قتل سه فعال زن کرد در پاریس در نهم ژانویه سال ۲۰۱۳ (سکینه جانسز، فیدان دوغان و لیلا سویلمز) که در همین محله روی داده بود، برگزار شود که به علت مشکلات مترو یک ساعت به تاخیر افتاد. بنظر میرسد که قاتل از این جلسه اطلاع داشته است و عمدا این ساعت را انتخاب کرده اما از تاخیر مترو بی اطلاع مانده. از آنجا که قاتل در زمان رسیدنش با جمعیت زیادی در مرکز مواجه نشده، پس از تیراندازی از جلوی در ورودی مرکز احمد کایا، فرد مسلح به رستوران کردی آن طرف خیابان (اوستا) رفته و سپس به آرایشگاه مجاور نیز حمله می کند. همۀ شواهد و قرائن حاکی از این است که برعکس آنچه رسانههای جریان اصلی و پروپاگاندای ترکیه دارند جا میندازند، این نه حملهای صرفاً نژادپرستانه بلکه اقدامی سیاسی است که به وضوح کردها و مشخصا فعالین مرکز احمد کایا را هدف قرار داده است. چه کسی بهتر از فردی با این مشخصات که بتواند ذهن ها را به جای «کردکشی» و «زن کشی» سیستماتیک دولتی توسط ترکیه، به سمت نوعی اقدام نژادپرستانه «فردی» ببرد؟ گرگی تنها که ازقضا فقط به شکار کردها رفته؟!
🔻همچون سالهای اخیر دولت ترکیه اینبار در آستانه انتخابات ملی و به دنبال لشگرکشی به روژآوا در سوریه به منظور اشغال این بخش از کردستان، کشتار فعالان در خارج از مرزهایش را پروژه ای سیاسی برای کنترل اوضاع پیش میبرد. امروز همزمان با کشتار پاریس، چندین عضو مهم حزب کردِ چپ (ه.د.پ) نیز در ترکیه دستگیر شده اند که بنظر نمیرسد اتفاقی باشد. پیام اردوغان روشن است: در صورت ادامه جنبش مقاومت کردستان، ما این قدرت را داریم که حتی فراتر از مرزهای ترکیه نیز امنیت را از شما کردها سلب کنیم، همان کاری که ایران و سوریه نیز به شکل های مختلفی علیه فعالان انجام میدهند. دولت هایی که خود مصداق تروریست اند، از این طریق سعی می کنند کردها را با نام «تروریسم» جرم انگاری کنند و فرصتی برای میلیتاریزه کردن کشور و سرکوب بیشتر بیابند تا بر بحران های اقتصادی-سیاسی واقعی شان سرپوش بگذارند. این شکل از خشونت دولتی، که بدون هیچ اعتنایی به کنوانسیون های جهانی و با همدستی دولت ها در سطح بین المللی در خاک کشورهای خارجی انجام میشود، همزمان ماهیت ریاکارانه و سرکوبگرانه نظم بین المللی مستقر موجود را نیز نشان میدهد. سکوت و بی اعتنایی کشورهای به اصطلاح دموکراتیک غربی و در موارد زیادی همکاری آنها با ترکیه و ایران و ... آن دلیل اصلی است که موجب میشود که این حوادث تلخ تکرار شوند و اروپا به حیاط خلوت ترور دولتی دیکتاتورهای اسلامی بدل شود
🔻لازم به یادآوری است که به دنبال رسانه ای شدن حمله امروز، جمعیت پرشماری از کردها و فعالین انترناسیونال در محله نزدیک واقعه تجمعی برگزار کردند که با درگیری با پلیس خاتمه پیدا کرد (ویدیوها و عکسها را ببینید). جمعیت خشمگین کردهای پاریس، دولت فرانسه را مقصر و همدست دولت ترکیه در این کشتار میداند. پلیس فرانسه نیز با خشونت تمام جمعیت حاضر را پراکنده و حتی یک نفر را دستگیر کرد. همزمان در شهرهای دیگر فرانسه و اروپا نیز کردها در اعتراض به ترور امروز پاریس به خیابان آمده اند.
در یکی از ویدیوهای این پست، تصویر هنرمند کرد «میر پرور» را میبینید که در مرکز احمد کایا فیلمبرداری شده است؛ او یکی از سه نفری است که در حمله امروز کشته شده است.
در ویدویو دیگر صحنه ورود فرد مسلخ به آرایشگاه و خلع سلاح شدن او توسط کسانی که آنجا بودند را که توسط دوربین مداربسته مغازه فیلمبرداری شده میبینید.
ادامۀ متن را در اینجا بخوانید: https://bit.ly/3jp9Uh2
Telegraph
حمله یک فرد مسلح به فعالین کرد در پاریس؛ سه کشته و شش زخمی
Collective98 امروز جمعه ۲۳ دسامبر فردی مسلح به مرکز فرهنگی احمد کایا در پاریس حمله کرد. این مرکز فرهنگی-سیاسی کوردهای پاریس در محلهای واقع شده که تاریخاً و سنتاً کردها و چپ ترکیه در آن زندگی و کار میکنند. در پی این حمله سه نفر (دو مرد و یک زن) کشته و شش…
Forwarded from BBCPersian
🔺نرگس محمدی: «تعرض جنسی به زنان معترض ابزار سرکوب حکومت است»
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر سیاسی در نامهای از زندان «تعرض جنسی به زنان معترض را ابزاری برای سرکوب معترضان دانسته است».
خانم محمدی در این نامه که به طور اختصاصی در اختیار بی بی سی قرار گرفته، جزئیات تازهای از آزار جنسی و فیزیکی زنان را نوشته است: «در روزهای اخیر تعدادی از بازداشت شدگان وقایع اخیر از محل دستگیریشان در خیابان ها و از سلولهای انفرادی بندهای امنیتی اوین و برخی بازداشتگاههای نامعلوم و از زندان قرچک ورامین به بند عمومی زندان اوین منتقل شده اند که روایت های تکان دهنده ایاز شیوه تعرض به زنان دارند.»
خانم محمدی در این نامه تعرض به زنان معترض را «جنایات حکومت» توصیف کرده که «افشا نکردن آن موجب تداوم این شیوه سرکوبگرانه علیه زنان» میشود.
https://bbc.in/3FQSTnp
@BBCPersian
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر سیاسی در نامهای از زندان «تعرض جنسی به زنان معترض را ابزاری برای سرکوب معترضان دانسته است».
خانم محمدی در این نامه که به طور اختصاصی در اختیار بی بی سی قرار گرفته، جزئیات تازهای از آزار جنسی و فیزیکی زنان را نوشته است: «در روزهای اخیر تعدادی از بازداشت شدگان وقایع اخیر از محل دستگیریشان در خیابان ها و از سلولهای انفرادی بندهای امنیتی اوین و برخی بازداشتگاههای نامعلوم و از زندان قرچک ورامین به بند عمومی زندان اوین منتقل شده اند که روایت های تکان دهنده ایاز شیوه تعرض به زنان دارند.»
خانم محمدی در این نامه تعرض به زنان معترض را «جنایات حکومت» توصیف کرده که «افشا نکردن آن موجب تداوم این شیوه سرکوبگرانه علیه زنان» میشود.
https://bbc.in/3FQSTnp
@BBCPersian
BBC News فارسی
نرگس محمدی: «تعرض جنسی به زنان معترض ابزار سرکوب حکومت است»
خانم محمدی در این نامه که به طور اختصاصی در اختیار بی بی سی قرار گرفته، جزئیات تازهای از آزار جنسی و فیزیکی زنان را نوشته است: «در روزهای اخیر تعدادی از بازداشت شدگان وقایع اخیر از محل دستگیریشان در خیابان ها و از سلولهای انفرادی بندهای امنیتی اوین و برخی…