Forwarded from بيدارزنى
🟣 از بخشنامهی مربوط به «عفاف و حجاب» زنان و مردان کارمند تا «ستاد ۲۱ تیرماه»!
هفتهی گذشته، خبرگزاری فارس طی گزارشی به نقل از سخنگوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، از ابلاغ بخشنامه “عفاف و حجاب” به نهادهای مختلف کشور خبر داد.
«علی خان محمدی» در این رابطه گفته است: «طرح جامع عفاف و حجاب از سوی وزارت کشور به همه دستگاهها و نهادها ابلاغ شده و مسئولیت قرارگاه اجرای طرح را هم به ستاد امر به معروف و نهی از منکر، با عنوان «ستاد ۲۱ تیرماه» واگذار شده است. مرحله اول اجرای قانون عفاف و حجاب از دستگاههای دولتی آغاز و در مراحل بعد «همهی جامعه» را دربر میگیرد.
پس از ابلاغ، جلسات توجیهی برای مسئولان سراسر کشور و حتی استانداران برگزار شده و همه از اجرای این طرح باخبرند، همچنین شاخصههای عفاف و حجاب برای هم مردان و هم زنان ابلاغ شده و از این پس برای عدم اجرای قانون، توجیهی پذیرفته نیست و باید مسئولان هر نهاد اجرای آن را ابلاغ و بر آن نظارت کنند. در این راستا شبکه بزرگ تشکلهای مردمی عفاف و حجاب را هم به کار گرفتهایم و آنها به ما گزارش میدهند و ما موضوع را رصد و پیگیری میکنیم. دیگر راه نظارت ما از طریق شوراهای امر به معروف در دستگاههای اجرایی است که اجرای درست قانون را از طریق آنها هم پیگیری میکنیم. کارمند موظف هست که حجاب را طبق شاخصهها رعایت کند در صورت توجه نکردن، ابتدا مسئول مافوق کارمند تذکر میگیرد و در صورت تکرار های مکرر تا تعلیق مسئول در کار هم محکومیت دیده شده است».
▪️اجرای چنین طرحی با تخصیص بودجهی کلان تبلیغاتی و اجرایی، در شرایطی صورت میپذیرد که هر یک از این ارگانهای دولتی (نظیر سازمان تامین اجتماعی، بیمه، بازنشستگی، سازمانهای تعاونی شهر و روستا و...) به وضعیت مستمریِ کارگران و مراجعین، همسانسازی حقوق و رسیدگی به سایر حقوق تضییع شدهی آنان توجهی ندارند و تمامی هم و غم آنان، تصویب دستورالعملهای رصد و کنترل بدن زنان و مردان و حتی کنترل عکس پروفایل کارمندان در شبکههای اجتماعی و پیامرسانهاست.
ارجاع به همهگیری این طرح از ارگان دولتی تا «همهی جامعه» از سوی رییس ستاد ۲۱ تیرماه ، به موازات روزهایی است که سطح اعتراضات مردمی و سازماندهی تشکلهای صنفی معلمان و اعتصابات کارگران به بالاترین میزان خود رسیده است. روزهایی که علیرغم سرکوب و پروندهسازیهای حیرتانگیز نهادهای امنیتی، این مردم معترض هستند که در هر یک از صفوف، اعتراض خود را علیه حاکمیت در خیابان فریاد میزنند.
#ارتجاع
#رانت_و_چپاول
@bidarzani
هفتهی گذشته، خبرگزاری فارس طی گزارشی به نقل از سخنگوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، از ابلاغ بخشنامه “عفاف و حجاب” به نهادهای مختلف کشور خبر داد.
«علی خان محمدی» در این رابطه گفته است: «طرح جامع عفاف و حجاب از سوی وزارت کشور به همه دستگاهها و نهادها ابلاغ شده و مسئولیت قرارگاه اجرای طرح را هم به ستاد امر به معروف و نهی از منکر، با عنوان «ستاد ۲۱ تیرماه» واگذار شده است. مرحله اول اجرای قانون عفاف و حجاب از دستگاههای دولتی آغاز و در مراحل بعد «همهی جامعه» را دربر میگیرد.
پس از ابلاغ، جلسات توجیهی برای مسئولان سراسر کشور و حتی استانداران برگزار شده و همه از اجرای این طرح باخبرند، همچنین شاخصههای عفاف و حجاب برای هم مردان و هم زنان ابلاغ شده و از این پس برای عدم اجرای قانون، توجیهی پذیرفته نیست و باید مسئولان هر نهاد اجرای آن را ابلاغ و بر آن نظارت کنند. در این راستا شبکه بزرگ تشکلهای مردمی عفاف و حجاب را هم به کار گرفتهایم و آنها به ما گزارش میدهند و ما موضوع را رصد و پیگیری میکنیم. دیگر راه نظارت ما از طریق شوراهای امر به معروف در دستگاههای اجرایی است که اجرای درست قانون را از طریق آنها هم پیگیری میکنیم. کارمند موظف هست که حجاب را طبق شاخصهها رعایت کند در صورت توجه نکردن، ابتدا مسئول مافوق کارمند تذکر میگیرد و در صورت تکرار های مکرر تا تعلیق مسئول در کار هم محکومیت دیده شده است».
▪️اجرای چنین طرحی با تخصیص بودجهی کلان تبلیغاتی و اجرایی، در شرایطی صورت میپذیرد که هر یک از این ارگانهای دولتی (نظیر سازمان تامین اجتماعی، بیمه، بازنشستگی، سازمانهای تعاونی شهر و روستا و...) به وضعیت مستمریِ کارگران و مراجعین، همسانسازی حقوق و رسیدگی به سایر حقوق تضییع شدهی آنان توجهی ندارند و تمامی هم و غم آنان، تصویب دستورالعملهای رصد و کنترل بدن زنان و مردان و حتی کنترل عکس پروفایل کارمندان در شبکههای اجتماعی و پیامرسانهاست.
ارجاع به همهگیری این طرح از ارگان دولتی تا «همهی جامعه» از سوی رییس ستاد ۲۱ تیرماه ، به موازات روزهایی است که سطح اعتراضات مردمی و سازماندهی تشکلهای صنفی معلمان و اعتصابات کارگران به بالاترین میزان خود رسیده است. روزهایی که علیرغم سرکوب و پروندهسازیهای حیرتانگیز نهادهای امنیتی، این مردم معترض هستند که در هر یک از صفوف، اعتراض خود را علیه حاکمیت در خیابان فریاد میزنند.
#ارتجاع
#رانت_و_چپاول
@bidarzani
🔻اعتراض خیابانی زنان نپالی علیه قانون تجاوز
🔶 عدالت برای سوشمیتا
🔹️هفته گذشته، زنان نپالی در کاتماندو، پایتخت این کشور به خیابانها آمده و خواستار اصلاح قانون تجاوز شدهاند. اخیرا سوشمیتا، مدل و هنرپیشه نپالی در تیکتاک افشا کرده که در سن ۱۶ سالگی توسط برگزارکننده برنامه دختر شایسته مورد تجاوز و سپس اخاذی قرار گرفته است. او در این مسابقه شرکت کرده و مقام اول را کسب میکند. در مهمانی بعد از مراسم، یکی از مردان برگزارکننده با مواد مخدر او را مسموم میکند، در اتاق هتل مورد تجاوز قرار میدهد و از او فیلمبرداری میکند و سپس با تهدید به انتشار فیلمها به مدت ۶ ماه او را مورد تجاوز قرار میدهد و گاهی حتی از دوستانش هم دعوت میکند که به سوشمیتا تجاوز کنند.
🔹️سوشمیتا در یک سری ویدئو که در مجموع میلیونها بازدید داشته، داستان خود را روایت میکند و با چشم گریان از قانون مرور زمان نپال میگوید که بازمانده تجاوز را موظف میکند تا حداکثر یک سال بعد از واقعه، ارتکاب جرم را گزارش کند. بلافاصله پس از انتشار ویدئوها، هشتگ #justiceforsushmita در شبکههای اجتماعی و رسانهها به راه افتاد و حمایت گستردهای از سوشمیتا شکل گرفت. بسیاری از چهرههای سرشناس هنری و سیاسی در حمایت از او توییت کردند. چند روز بعد، هزاران معترض از جمله فعالان فمینیست به خیابان آمدند و اصلاح قانون را مطالبه کردند.
به دنبال فشار افکار عمومی، یک مرد در ارتباط با این پرونده بازداشت شده است. البته نه به اتهام تجاوز بلکه طبق مفاد قانونی مربوط به قاچاق انسان. دچن لاما، وکیل حقوق بشری میگوید: قانون تجاوز ما جامع نیست و به انبوهی از بیعدالتی و بیانصافی منجر میشود. این قانون خلاءهای بسیاری از جمله قید مرور زمان و تعریف ناقص تجاوز دارد و باید تغییر کند.
🔹️قانون مجازات مصوب ۲۰۱۷ در نپال، مدت قانون مرور زمان را برای گزارش اتهامات تجاوز از ۳۵ روز به یک سال افزایش داد. اما این قانون به طور کلی استیگمای تجاوز، وضعیت روانی بازمانده و تمامی عواملی که قربانی را به تعلل و سکوت میکشاند نادیده میگیرد و تنها یک سال برای دادخواهی به او فرصت میدهد. وکلا و کنشگران میگویند این قانون مانع عمدهای بر سر راه دستیابی به عدالت برای بازماندگان تجاوز است و به مرتکبان کمک میکند که از مجازات در بروند.
🔹️سازمانهای بینالمللی مانند عفو بینالملل و دیدبان حقوق بشر از دولت نپال خواستهاند که قانون تجاوز را مطابق با استانداردهای بینالمللی اصلاح کند. به دنبال افشاگری سوشمیتا، بسیاری از دیگر زنان و دختران نپالی نیز در شبکههای اجتماعی از تجربههای خود نوشتند. حتی تعداد زیادی از دانشآموزان روایت کردهاند که توسط معلمان خود مورد تعرض جنسی قرار گرفتهاند.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1970/
🔶 عدالت برای سوشمیتا
🔹️هفته گذشته، زنان نپالی در کاتماندو، پایتخت این کشور به خیابانها آمده و خواستار اصلاح قانون تجاوز شدهاند. اخیرا سوشمیتا، مدل و هنرپیشه نپالی در تیکتاک افشا کرده که در سن ۱۶ سالگی توسط برگزارکننده برنامه دختر شایسته مورد تجاوز و سپس اخاذی قرار گرفته است. او در این مسابقه شرکت کرده و مقام اول را کسب میکند. در مهمانی بعد از مراسم، یکی از مردان برگزارکننده با مواد مخدر او را مسموم میکند، در اتاق هتل مورد تجاوز قرار میدهد و از او فیلمبرداری میکند و سپس با تهدید به انتشار فیلمها به مدت ۶ ماه او را مورد تجاوز قرار میدهد و گاهی حتی از دوستانش هم دعوت میکند که به سوشمیتا تجاوز کنند.
🔹️سوشمیتا در یک سری ویدئو که در مجموع میلیونها بازدید داشته، داستان خود را روایت میکند و با چشم گریان از قانون مرور زمان نپال میگوید که بازمانده تجاوز را موظف میکند تا حداکثر یک سال بعد از واقعه، ارتکاب جرم را گزارش کند. بلافاصله پس از انتشار ویدئوها، هشتگ #justiceforsushmita در شبکههای اجتماعی و رسانهها به راه افتاد و حمایت گستردهای از سوشمیتا شکل گرفت. بسیاری از چهرههای سرشناس هنری و سیاسی در حمایت از او توییت کردند. چند روز بعد، هزاران معترض از جمله فعالان فمینیست به خیابان آمدند و اصلاح قانون را مطالبه کردند.
به دنبال فشار افکار عمومی، یک مرد در ارتباط با این پرونده بازداشت شده است. البته نه به اتهام تجاوز بلکه طبق مفاد قانونی مربوط به قاچاق انسان. دچن لاما، وکیل حقوق بشری میگوید: قانون تجاوز ما جامع نیست و به انبوهی از بیعدالتی و بیانصافی منجر میشود. این قانون خلاءهای بسیاری از جمله قید مرور زمان و تعریف ناقص تجاوز دارد و باید تغییر کند.
🔹️قانون مجازات مصوب ۲۰۱۷ در نپال، مدت قانون مرور زمان را برای گزارش اتهامات تجاوز از ۳۵ روز به یک سال افزایش داد. اما این قانون به طور کلی استیگمای تجاوز، وضعیت روانی بازمانده و تمامی عواملی که قربانی را به تعلل و سکوت میکشاند نادیده میگیرد و تنها یک سال برای دادخواهی به او فرصت میدهد. وکلا و کنشگران میگویند این قانون مانع عمدهای بر سر راه دستیابی به عدالت برای بازماندگان تجاوز است و به مرتکبان کمک میکند که از مجازات در بروند.
🔹️سازمانهای بینالمللی مانند عفو بینالملل و دیدبان حقوق بشر از دولت نپال خواستهاند که قانون تجاوز را مطابق با استانداردهای بینالمللی اصلاح کند. به دنبال افشاگری سوشمیتا، بسیاری از دیگر زنان و دختران نپالی نیز در شبکههای اجتماعی از تجربههای خود نوشتند. حتی تعداد زیادی از دانشآموزان روایت کردهاند که توسط معلمان خود مورد تعرض جنسی قرار گرفتهاند.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1970/
هرس واچ | دیدبان آزار
عدالت برای سوشمیتا
هفته گذشته، زنان نپالی در کاتماندو پایتخت این کشور به خیابانها آمده و خواستار اصلاح قانون تجاوز شدهاند. اخیرا سوشمیتا، مدل و هنرپیشه نپالی در تیکتاک افشا کرده که در سن 16 سالگی توسط برگزارکننده برنامه دختر شایسته مورد تجاوز و سپس اخاذی قرار گرفته
🔻یادداشتی همدلانه خطاب به همراهان جنبش میتو
🔶 من قربانی نیستم
✍نسیم سلطانبیگی
🔹 روایتهای آزار جنسی تکاندهندهاند؛ در این مدت، هر روایتی که منتشر شد، خشمهای عمیقی برانگیخت و دلهای بسیاری را هم لرزاند. آنچه در ادامه میخوانید، درباره استفاده از واژه قربانی و تاثیر آن بر عملکردهای فردی و اجتماعی است.
🔹زمانی که روایتهای آزار جنسی را میخوانید، متوجه میشوید که آزاردیدگان جنسی به عنوان قربانیان یک روایت تلخ شناخته میشوند و مخاطبان روایت، به طور جدی از داشتن نگاه «قربانینکوهی» منع میشوند. پرسشی که میخواهم به آن بپردازم این است که استفاده از واژه قربانی برای تمام افراد آزاردیده جنسی چه تاثیری بر جامعه و خود آزاردیدگان دارد؟ واژهها از آن جهت دارای اهمیتاند که شکلدهنده نگاه و عملکرد ما میشوند.
🔹 «مثلث کارپمن»، مثلث شرم یا مثلث قربانی، تعریف دقیقی از وضعیت قربانی ارائه میدهد. مثلث کارپمن نقش افراد در روابط مخرب را به سه دسته آزارگر، قربانی و ناجی تقسیم میکند. استفان کارپمن معتقد است افراد به طور ناخودآگاه با درگیر شدن در این نقشها خود را در یک چرخه معیوب گرفتار میکنند. پافشاری بر هر یک از نقشهای آزارگر، قربانی یا ناجی افراد را در تله وابستگی قرار میدهد.
🔹قربانی بودن با آسیبدیده بودن تفاوت دارد؛ فرد آسیبدیده قدرت تغییر شرایط را از دست نداده، موقعیت سختی که در آن قرار گرفته را تشخیص میدهد و برای خروج از این موقعیت مبارزه میکند. احساس قربانی شدن توسط یک فرد یا موقعیت، به معنای تسلیم در برابر اجبارهای بیرونی است که در نهایت منجر به وابستگی به عوامل بیرونی میشود. نقش قربانی زمانی شکل میگیرد که ما به این باور میرسیم که کنترل خود بر زندگی و قدرت شخصیمان را از دست دادهایم، در یک فضای ناامن گیر افتادهایم و نیازمند یک ناجی برای خروج از این وضعیت هستیم.
🔹تغییر دنیاهای ساختهشده کار آسانی نیست و نیازمند پذیرش، صبوری و خودآگاهی است. زنانی که مثلث قربانی را شکستند، آفرینشگرند و برای خروج از وضعیتی که درگیر آنند رنجهایشان را با صدای بلند بازگو میکنند، از روایتگری آنهاست که امروز میتوان درباره مصادیق آزار عینیتر به گفتوگو نشست و البته، مردانی که مسئولیتپذیر باشند، مهارت شنیدن را بیاموزند و آگاهانهتر عمل کنند تا به درکی عمیقتر از ساختار تبعیض و آسیبهایی که در نتیجه آن رخ میدهد برسند. گام اول برای ورود به دنیای جدید، ساختن دایره واژگانی جدید است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1960/
🔶 من قربانی نیستم
✍نسیم سلطانبیگی
🔹 روایتهای آزار جنسی تکاندهندهاند؛ در این مدت، هر روایتی که منتشر شد، خشمهای عمیقی برانگیخت و دلهای بسیاری را هم لرزاند. آنچه در ادامه میخوانید، درباره استفاده از واژه قربانی و تاثیر آن بر عملکردهای فردی و اجتماعی است.
🔹زمانی که روایتهای آزار جنسی را میخوانید، متوجه میشوید که آزاردیدگان جنسی به عنوان قربانیان یک روایت تلخ شناخته میشوند و مخاطبان روایت، به طور جدی از داشتن نگاه «قربانینکوهی» منع میشوند. پرسشی که میخواهم به آن بپردازم این است که استفاده از واژه قربانی برای تمام افراد آزاردیده جنسی چه تاثیری بر جامعه و خود آزاردیدگان دارد؟ واژهها از آن جهت دارای اهمیتاند که شکلدهنده نگاه و عملکرد ما میشوند.
🔹 «مثلث کارپمن»، مثلث شرم یا مثلث قربانی، تعریف دقیقی از وضعیت قربانی ارائه میدهد. مثلث کارپمن نقش افراد در روابط مخرب را به سه دسته آزارگر، قربانی و ناجی تقسیم میکند. استفان کارپمن معتقد است افراد به طور ناخودآگاه با درگیر شدن در این نقشها خود را در یک چرخه معیوب گرفتار میکنند. پافشاری بر هر یک از نقشهای آزارگر، قربانی یا ناجی افراد را در تله وابستگی قرار میدهد.
🔹قربانی بودن با آسیبدیده بودن تفاوت دارد؛ فرد آسیبدیده قدرت تغییر شرایط را از دست نداده، موقعیت سختی که در آن قرار گرفته را تشخیص میدهد و برای خروج از این موقعیت مبارزه میکند. احساس قربانی شدن توسط یک فرد یا موقعیت، به معنای تسلیم در برابر اجبارهای بیرونی است که در نهایت منجر به وابستگی به عوامل بیرونی میشود. نقش قربانی زمانی شکل میگیرد که ما به این باور میرسیم که کنترل خود بر زندگی و قدرت شخصیمان را از دست دادهایم، در یک فضای ناامن گیر افتادهایم و نیازمند یک ناجی برای خروج از این وضعیت هستیم.
🔹تغییر دنیاهای ساختهشده کار آسانی نیست و نیازمند پذیرش، صبوری و خودآگاهی است. زنانی که مثلث قربانی را شکستند، آفرینشگرند و برای خروج از وضعیتی که درگیر آنند رنجهایشان را با صدای بلند بازگو میکنند، از روایتگری آنهاست که امروز میتوان درباره مصادیق آزار عینیتر به گفتوگو نشست و البته، مردانی که مسئولیتپذیر باشند، مهارت شنیدن را بیاموزند و آگاهانهتر عمل کنند تا به درکی عمیقتر از ساختار تبعیض و آسیبهایی که در نتیجه آن رخ میدهد برسند. گام اول برای ورود به دنیای جدید، ساختن دایره واژگانی جدید است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1960/
دیدبان آزار
من قربانی نیستم
من پس از خواندن سومین روایت از نوید یوسفیان شروع به نوشتن کردم زیرا دو مساله در این روایتها توجه من را به خود معطوف کرد. در ابتدا میخواهم تاکید کنم که روایتهای آزار دیدگان، سازنده تاریخی است که رنج زیستن زنانه را عینیت میبخشد. با این حال، اولین م
🔻کاررازی برای آموزش عمومی در زمینه رضایت جنسی
🔶 «هیچ تردیدی باقی نگذار»
🔹️دیدبان آزار: ایالت ولز جنوبی نو در استرالیا، چندی پیش تعریف رضایت جنسی در قانون تجاوز را اصلاح کرد. دولت در آستانه اجرایی شدن قانون جدید، کارزاری به راه انداخته تا بواسطه انتشار ویدئو تعریف جدید مفهوم رضایت جنسی را به افکار عمومی آموزش دهد. در این ویدئوها شاهد مواجهات جنسی در مهمانی، روابط عاطفی و ... هستیم. برای مثال در یک مهمانی، زن و مرد در گوشهای در حال بوسیدن یکدیگر هستند. مرد در حین بوسه، توقف میکند و میپرسد: «ادامه بدهم؟» زن میگوید: «نه، به مهمانی برگردیم.»
ویدئویی دیگر زوجی همجنسگرا را در تختخواب نشان میدهد که روبروی یکدیگر دراز کشیدهاند در حال گفتوگویی صمیمانهاند.یکی از زنان از دیگری میپرسد: «میتونم ببیوسمت؟» و زن پاسخ مثبت میدهد. این کارزار با عنوان «هیچ تردیدی باقی نگذار» بر اطمینان حاصل کردن از رضایت طرفین رابطه جنسی تاکید دارد. این کارزار در این راستا شیوههایی را توصیه کرده است:
🔹️مستقیما از شریک جنسی خود بپرسید: آیا اوکی هستی؟ میتوانم ببوسمت؟ میخواهی این کار را امتحان کنیم؟ ادامه بدهم؟ چه احساسی داری؟ بعد از این چه میخواهی؟ به تو خوش میگذرد؟ لذت میبری؟
🔹️به طور مستمر نسبت به رضایت هشیار باشید: به اطمینان حاصل کردن در طول روند رابطه جنسی ادامه دهید. کوچکترین نشانهای از تغییر نظر و حس شریک جنسی را جدی بگیرید، به آن احترام بگذارید و توقف کنید.
🔹️زبان بدن شریک خود را چک کنید: به نشانههای غیرکلامی دقت کنید تا مطمئن شوید احساس راحتی میکند و خوشحال است. مخالفت نکردن به معنای رضایت جنسی نیست. فریز شدن و واکنش نشان ندادن، احساس تنش و تلاش برای فاصله گرفتن همگی به معنای رضایت نداشتن طرف مقابل است. اگرمتوجه نشانههایی از احساس ناراحتی شریک جنسی خود شدید، توفق کنید و از او بپرسید. هر لحظه و هر زمانی درباره رضایت داشتن شریک خود بپرسید و مطمئن شوید.
🔹️اصلاحات جدید، عناصر آزادانه و داوطلبانه بودن توافق را در تعریف رضایت جنسی حفظ کرده و شرایط جدیدی نیز به آن افزوده است؛ رضایت باید در تمامی لحظات برقراری رابطه جنسی حاکم باشد. رضایت فرایندی متداوم است در هر لحظه از بازه زمانی رابطه جنسی میتواند باطل شود و رضایت نسبت به یک کنش جنسی به معنای رضایتمندی نسبت به رفتارهای جنسی دیگر نخواهد بود. یعنی حتی اگر هزاران بار هم با یک نفر رابطه جنسی برقرار کرده باشید برای هزار و یکم باید از رضایت او مطمئن شوید. قانون جدید صراحتا اعلام میکند که مصرف بیش از حد الکل و مواد مخدر، از متهم رفع مسئولیت کیفری نخواهد کرد. این در حالی است که مطابق قانون پیشین، فرد زمانی مرتکب تجاوز میشد که نسبت به عدم رضایت طرف مقابل آگاهی داشت
🔹️ولز جنوبی این اصلاحات را مدیون پرونده R v Lazarus [2017]ّ، تلاشهای «ساکسون مالینز» و همکاران و حامیان او است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1969/
🔶 «هیچ تردیدی باقی نگذار»
🔹️دیدبان آزار: ایالت ولز جنوبی نو در استرالیا، چندی پیش تعریف رضایت جنسی در قانون تجاوز را اصلاح کرد. دولت در آستانه اجرایی شدن قانون جدید، کارزاری به راه انداخته تا بواسطه انتشار ویدئو تعریف جدید مفهوم رضایت جنسی را به افکار عمومی آموزش دهد. در این ویدئوها شاهد مواجهات جنسی در مهمانی، روابط عاطفی و ... هستیم. برای مثال در یک مهمانی، زن و مرد در گوشهای در حال بوسیدن یکدیگر هستند. مرد در حین بوسه، توقف میکند و میپرسد: «ادامه بدهم؟» زن میگوید: «نه، به مهمانی برگردیم.»
ویدئویی دیگر زوجی همجنسگرا را در تختخواب نشان میدهد که روبروی یکدیگر دراز کشیدهاند در حال گفتوگویی صمیمانهاند.یکی از زنان از دیگری میپرسد: «میتونم ببیوسمت؟» و زن پاسخ مثبت میدهد. این کارزار با عنوان «هیچ تردیدی باقی نگذار» بر اطمینان حاصل کردن از رضایت طرفین رابطه جنسی تاکید دارد. این کارزار در این راستا شیوههایی را توصیه کرده است:
🔹️مستقیما از شریک جنسی خود بپرسید: آیا اوکی هستی؟ میتوانم ببوسمت؟ میخواهی این کار را امتحان کنیم؟ ادامه بدهم؟ چه احساسی داری؟ بعد از این چه میخواهی؟ به تو خوش میگذرد؟ لذت میبری؟
🔹️به طور مستمر نسبت به رضایت هشیار باشید: به اطمینان حاصل کردن در طول روند رابطه جنسی ادامه دهید. کوچکترین نشانهای از تغییر نظر و حس شریک جنسی را جدی بگیرید، به آن احترام بگذارید و توقف کنید.
🔹️زبان بدن شریک خود را چک کنید: به نشانههای غیرکلامی دقت کنید تا مطمئن شوید احساس راحتی میکند و خوشحال است. مخالفت نکردن به معنای رضایت جنسی نیست. فریز شدن و واکنش نشان ندادن، احساس تنش و تلاش برای فاصله گرفتن همگی به معنای رضایت نداشتن طرف مقابل است. اگرمتوجه نشانههایی از احساس ناراحتی شریک جنسی خود شدید، توفق کنید و از او بپرسید. هر لحظه و هر زمانی درباره رضایت داشتن شریک خود بپرسید و مطمئن شوید.
🔹️اصلاحات جدید، عناصر آزادانه و داوطلبانه بودن توافق را در تعریف رضایت جنسی حفظ کرده و شرایط جدیدی نیز به آن افزوده است؛ رضایت باید در تمامی لحظات برقراری رابطه جنسی حاکم باشد. رضایت فرایندی متداوم است در هر لحظه از بازه زمانی رابطه جنسی میتواند باطل شود و رضایت نسبت به یک کنش جنسی به معنای رضایتمندی نسبت به رفتارهای جنسی دیگر نخواهد بود. یعنی حتی اگر هزاران بار هم با یک نفر رابطه جنسی برقرار کرده باشید برای هزار و یکم باید از رضایت او مطمئن شوید. قانون جدید صراحتا اعلام میکند که مصرف بیش از حد الکل و مواد مخدر، از متهم رفع مسئولیت کیفری نخواهد کرد. این در حالی است که مطابق قانون پیشین، فرد زمانی مرتکب تجاوز میشد که نسبت به عدم رضایت طرف مقابل آگاهی داشت
🔹️ولز جنوبی این اصلاحات را مدیون پرونده R v Lazarus [2017]ّ، تلاشهای «ساکسون مالینز» و همکاران و حامیان او است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1969/
هرس واچ | دیدبان آزار
«هیچ تردیدی باقی نگذار»
ایالت ولز جنوبی نو در استرالیا، چندی پیش قانون رضایت جنسی را اصلاح کرد و مدل رضایت تصدیقی را برای تعریف رضایت جنسی در قانون به کار گرفت. ولز جنوبی در آستانه اجرایی شدن قانون جدید، کارزاری به راه انداخته تا بواسطه انتشار ویدئو تعریف جدید رضایت جنسی را
🔶️ «جوانه جواهری» فعال حقوق زنان و مترجم، درگذشت
🔹جوانه جواهری، فعال حقوق زنان، مترجم و عضوی از جامعهی نقاشان ایران، دیروز درگذشت.
🔹به جلوه جواهری، خواهر ایشان و فعال زنان، جنبش زنان و خانوادهشان تسلیت میگوییم. در غمتان شریک هستیم.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
🔹جوانه جواهری، فعال حقوق زنان، مترجم و عضوی از جامعهی نقاشان ایران، دیروز درگذشت.
🔹به جلوه جواهری، خواهر ایشان و فعال زنان، جنبش زنان و خانوادهشان تسلیت میگوییم. در غمتان شریک هستیم.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
🔻پیدا و پنهان پرونده «ک.ا» در گفتوگو با سه شاکی او
🔶 الگوهای یکسان؛ ۹ سال تجاوز
✍نگین باقری
▪️هشدار: این متن حاوی جزئیات تکاندهنده از روایت تجاوز است و ممکن است برای برخی مناسب نباشد
🔹️دادگاه امروز برگزار نشد. این خبر را یکی از زنان شاکی «ک.ا» صبح امروز توییت کرد. او یکی از ۹ شاکی پرونده تجاوز و آزار جنسی «ک» است که شهریور دو سال پیش تشکیل شد و تا به حال چهار جلسه دادگاه از آن گذشته است که هیچ کدام هم تشکیل نشده. آنها به جز این جلسات دیگری را پشت سر گذاشته اند که شاید بیشتر از دادگاه هم برایشان جانکاه بوده. جلساتی که در آن بازماندگان تجاوز بارها قبل و بعد از آن مجبور به تکرار قصههای خودشان شدهاند. پرونده مهم این ۹ زن که برای محکوم کردن «ک» کفش آهنی پوشیدهاند، ناگفتههای زیادی دارد که بخشی از آن در یک گفتوگوی دوستانه بین سه نفرشان بیان شده و با رضایت آنها بدون نامشان منتشر میشود.
🔹️این زنان از حرف زدن با یکدیگر متوجه شدهاند که چند الگوی ثابت در رفتار «ک» وجود داشته است. الگوی اول اینکه «ک» از میانگین مردهای ایرانی قدکوتاهتر است و جثه ریزتری دارد ولی زنان شاکی او یک سر و گردن از او بلندتر هستند. الگوی دوم هم اینکه در اغلب روایات زنان قبل از بیهوش شدن، اول مشغول درست کردن سالاد شده بودند. الگوی سوم هم همان روش بیهوش کردن بوده که از ابتدا اعلام شد.
🔹️در همه موارد «ک» آنقدر مسلط به آنها دروغ گفته است که رابطه جنسی با اصرار این زنان اتفاق افتاده، که نه تنها کسی مشکوک نمیشود بلکه خودشان را هم بابت نوشیدن الکل هم سرزنش میکنند. به غیر از این، الگوی مشترک چهارم در رفتار «ک» این بوده که به جز یک نفر، همگی زنان شراب قرمز نوشیده بودند. حتی یکی از دختران وقتی اصرار ک برای نوشیدن شراب قرمز را میبیند، سوال میکند که چرا او شراب قرمز نمی خورد و «ک» جواب میدهد که «چون قرمز زنانهتر است.» به همین خاطر هم این زن، او را مجبور به ریختن شراب سفید میکند ولی باز با اصرار چندباره «ک» روبرو میشود که حتما شراب قرمز را هم بخورد.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1974/
🔶 الگوهای یکسان؛ ۹ سال تجاوز
✍نگین باقری
▪️هشدار: این متن حاوی جزئیات تکاندهنده از روایت تجاوز است و ممکن است برای برخی مناسب نباشد
🔹️دادگاه امروز برگزار نشد. این خبر را یکی از زنان شاکی «ک.ا» صبح امروز توییت کرد. او یکی از ۹ شاکی پرونده تجاوز و آزار جنسی «ک» است که شهریور دو سال پیش تشکیل شد و تا به حال چهار جلسه دادگاه از آن گذشته است که هیچ کدام هم تشکیل نشده. آنها به جز این جلسات دیگری را پشت سر گذاشته اند که شاید بیشتر از دادگاه هم برایشان جانکاه بوده. جلساتی که در آن بازماندگان تجاوز بارها قبل و بعد از آن مجبور به تکرار قصههای خودشان شدهاند. پرونده مهم این ۹ زن که برای محکوم کردن «ک» کفش آهنی پوشیدهاند، ناگفتههای زیادی دارد که بخشی از آن در یک گفتوگوی دوستانه بین سه نفرشان بیان شده و با رضایت آنها بدون نامشان منتشر میشود.
🔹️این زنان از حرف زدن با یکدیگر متوجه شدهاند که چند الگوی ثابت در رفتار «ک» وجود داشته است. الگوی اول اینکه «ک» از میانگین مردهای ایرانی قدکوتاهتر است و جثه ریزتری دارد ولی زنان شاکی او یک سر و گردن از او بلندتر هستند. الگوی دوم هم اینکه در اغلب روایات زنان قبل از بیهوش شدن، اول مشغول درست کردن سالاد شده بودند. الگوی سوم هم همان روش بیهوش کردن بوده که از ابتدا اعلام شد.
🔹️در همه موارد «ک» آنقدر مسلط به آنها دروغ گفته است که رابطه جنسی با اصرار این زنان اتفاق افتاده، که نه تنها کسی مشکوک نمیشود بلکه خودشان را هم بابت نوشیدن الکل هم سرزنش میکنند. به غیر از این، الگوی مشترک چهارم در رفتار «ک» این بوده که به جز یک نفر، همگی زنان شراب قرمز نوشیده بودند. حتی یکی از دختران وقتی اصرار ک برای نوشیدن شراب قرمز را میبیند، سوال میکند که چرا او شراب قرمز نمی خورد و «ک» جواب میدهد که «چون قرمز زنانهتر است.» به همین خاطر هم این زن، او را مجبور به ریختن شراب سفید میکند ولی باز با اصرار چندباره «ک» روبرو میشود که حتما شراب قرمز را هم بخورد.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1974/
هرس واچ | دیدبان آزار
الگوهای یکسان؛ 9 سال تجاوز
دادگاه امروز برگزار نشد. این خبر را یکی از زنان شاکی «ک.ا» صبح امروز توییت کرد. او یکی از نه شاکی پرونده تجاوز و آزار جنسی «ک» است که شهریور دو سال پیش تشکیل شد و تا به حال چهار جلسه دادگاه از آن گذشته است؛ چهار جلسه جانکاه. چهار جلسه که در آن بازمان
🔻بیانیه بیش از 120 فعال دانشجویی کشور در محکومیت رویههای سرکوبگرایانه حراست دانشگاه
🔹️امروز پس از بازگشایی مجدد دانشگاهها شاهد رفتار و برخوردهای خشونتآمیز، از جانب حراست که از ارادهای سلطهگرایانه نشئت میگیرد و دانشجویان را در تمامی ساحتها و سبک زندگی، تحت کنترل خود و در قالبهای از پیش تعیینشده میخواهد.
🔹️جای تاسف دارد که دانشگاه امروز، دانشگاهی است که دغدغهاش بهجای تلاش برای حل بحرانهای عمیق اقتصادی و سیاسی کشور توسط دانشگاهیان در تلاش برای محدودسازی آنها به طرق مختلف است، محدودیتهای ایجادشده در خوابگاهها، تفکیک برخی امکانات دانشگاه که منجر به حذف زنان در بسیاری از عرصهها شده است، اخراج و ارعاب دانشجویان و اساتید دانشگاه، ممنوعیت از فعالیتهای سیاسی آزاد در دانشگاه، احضار هر روزه دانشجویان به کمیتههای انضباطی و بعضا نهادهای امنیتی خارج دانشگاه تنها بخشی از فشارهایی است که امروز دانشگاه تحمل میکند.
🔹️و اما زنان دانشجو؛ ما شاهد حذف زنان در جامعه و در تصمیمات حاکمیت بهواسطه تفکیک جنسیتی و اعمال سیاستهای مردسالارانه هستیم. این سیاستها از خیابان تا دانشگاه و محلکار به دنبال حذف زنان بوده تا بسیاریها از امکانها را از آنها سلب کند و در دانشگاهها نیز با تفکیک امکانات علمی، پژوهشی، رفاهی و ورزشی و دخالت در پوشش و زندگی، نیمی از جمعیت دانشجویان را از ارتقا و پیشرفت محروم ساخته است. متاسفانه خوابگاه دانشگاهی امروز بیشتر تبدیل به اردوگاهی شده است که حقوق ابتدایی هر انسانی در آن نقض میشود. همانطور که بارها دانشجویان فریاد زدند خوابگاهها در حقیقت، بندی از زندان شدهاند تا کنترل هرچه بیشتر خود را بر روی بدن و فکر دانشجویان به خصوص دانشجویان دختر اعمال کرده و حقوق شهروندیشان را به ارتجاعیترین شیوه ممکن نقض میکنند.
🔹️امروز اما لازم میدانیم تا بار دیگر به برخی از حقوق دانشجویان تاکید کرده و اعلام کنیم از دانشگاه به عنوان سنگر آزادی و عدالت محافظت خواهیم کرد. ما به عنوان جمعی از دانشجویان سراسر کشور اعلام میکنیم که در برابر سیاستها و اراده سلطهگرایانه حاکم مقاومت خواهیم کرد و به هیچوجه شرایط موجود را نخواهیم پذیرفت و تا بهتر شدن شرایط و آزادی نهاد دانشگاه تلاش خود را ادامه میدهیم. همچین از تمام همکلاسیها، معلمان و همقطاران خود میخواهیم تا آزادی دانشگاه مقابل سیاستهای اقتدارگرایانه مقاومت کرده و با مطالبهگری روز افزون خود مانع حمله اقتدارگرایانه به ساحت دانشگاه شوند.
مشاهده متن کامل بیانیه و اسامی امضاکنندهها:
https://harasswatch.com/news/1973
برای امضای بیانیه روی لینک زیر کلیک کنید:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSe10i5SneC-uG1kxJk3qQL0eLBam0QZUO9imN7StO6yAxhUBQ/viewform?usp=sf_link
@harasswatch
#دیدبان_آزار
🔹️امروز پس از بازگشایی مجدد دانشگاهها شاهد رفتار و برخوردهای خشونتآمیز، از جانب حراست که از ارادهای سلطهگرایانه نشئت میگیرد و دانشجویان را در تمامی ساحتها و سبک زندگی، تحت کنترل خود و در قالبهای از پیش تعیینشده میخواهد.
🔹️جای تاسف دارد که دانشگاه امروز، دانشگاهی است که دغدغهاش بهجای تلاش برای حل بحرانهای عمیق اقتصادی و سیاسی کشور توسط دانشگاهیان در تلاش برای محدودسازی آنها به طرق مختلف است، محدودیتهای ایجادشده در خوابگاهها، تفکیک برخی امکانات دانشگاه که منجر به حذف زنان در بسیاری از عرصهها شده است، اخراج و ارعاب دانشجویان و اساتید دانشگاه، ممنوعیت از فعالیتهای سیاسی آزاد در دانشگاه، احضار هر روزه دانشجویان به کمیتههای انضباطی و بعضا نهادهای امنیتی خارج دانشگاه تنها بخشی از فشارهایی است که امروز دانشگاه تحمل میکند.
🔹️و اما زنان دانشجو؛ ما شاهد حذف زنان در جامعه و در تصمیمات حاکمیت بهواسطه تفکیک جنسیتی و اعمال سیاستهای مردسالارانه هستیم. این سیاستها از خیابان تا دانشگاه و محلکار به دنبال حذف زنان بوده تا بسیاریها از امکانها را از آنها سلب کند و در دانشگاهها نیز با تفکیک امکانات علمی، پژوهشی، رفاهی و ورزشی و دخالت در پوشش و زندگی، نیمی از جمعیت دانشجویان را از ارتقا و پیشرفت محروم ساخته است. متاسفانه خوابگاه دانشگاهی امروز بیشتر تبدیل به اردوگاهی شده است که حقوق ابتدایی هر انسانی در آن نقض میشود. همانطور که بارها دانشجویان فریاد زدند خوابگاهها در حقیقت، بندی از زندان شدهاند تا کنترل هرچه بیشتر خود را بر روی بدن و فکر دانشجویان به خصوص دانشجویان دختر اعمال کرده و حقوق شهروندیشان را به ارتجاعیترین شیوه ممکن نقض میکنند.
🔹️امروز اما لازم میدانیم تا بار دیگر به برخی از حقوق دانشجویان تاکید کرده و اعلام کنیم از دانشگاه به عنوان سنگر آزادی و عدالت محافظت خواهیم کرد. ما به عنوان جمعی از دانشجویان سراسر کشور اعلام میکنیم که در برابر سیاستها و اراده سلطهگرایانه حاکم مقاومت خواهیم کرد و به هیچوجه شرایط موجود را نخواهیم پذیرفت و تا بهتر شدن شرایط و آزادی نهاد دانشگاه تلاش خود را ادامه میدهیم. همچین از تمام همکلاسیها، معلمان و همقطاران خود میخواهیم تا آزادی دانشگاه مقابل سیاستهای اقتدارگرایانه مقاومت کرده و با مطالبهگری روز افزون خود مانع حمله اقتدارگرایانه به ساحت دانشگاه شوند.
مشاهده متن کامل بیانیه و اسامی امضاکنندهها:
https://harasswatch.com/news/1973
برای امضای بیانیه روی لینک زیر کلیک کنید:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSe10i5SneC-uG1kxJk3qQL0eLBam0QZUO9imN7StO6yAxhUBQ/viewform?usp=sf_link
@harasswatch
#دیدبان_آزار
هرس واچ | دیدبان آزار
بیانیه بیش از 120 فعال دانشجویی کشور در محکومیت رویههای سرکوبگرایانه حراست دانشگاه
امروز پس از بازگشایی مجدد دانشگاهها شاهد رفتار و برخوردهای خشونتآمیز، از جانب حراست دانشگاهها هستیم. در برخی از دانشگاهها این برخوردها متاسفانه حتی به بالاترین سطح آن یعنی درگیری فیزیکی، ضرب و شتم و گروگانگیری دانشجویان رسیده است.
آن عاشقان شرزه که با شب نزیستند
رفتند و شهر خفته ندانست کیستند
فریادشان تموج شط حیات بود
چون آذرخش در سخن خویش زیستند
مرغان پر گشوده طوفان که روز مرگ
دریا و موج و صخره بر ایشان گریستند
🔹️سهشنبه، هفدهم خرداد، جوانه جواهری، نقاش، فعال حقوق زنان و مترجم از میان ما پر کشید.
🔹️او از سالهای ابتدایی شکلگیری «کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز»، همواره به عنوان یاری متعهد و ثابتقدم در جنبش زنان حضور داشت و در زندگی کوتاه و پربارش، به آرمان آزادی و برابری وفادار ماند و برای نیل به آن تلاش کرد.
🔹️ما جمعی از فعالان حقوق زنان و برابریخواهان، درگذشت او را به خواهرش جلوه جواهری کنشگر خستگیناپذیر و یار همیشگی جنبش زنان ایران، و خانواده و دوستانش تسلیت میگوییم و برایشان صبوری آرزومندیم.
برای مشاهده اسامی به لینک زیر مراجعه کنید:
https://harasswatch.com/news/1975
#دیدبان_آزار
@harasswatch
رفتند و شهر خفته ندانست کیستند
فریادشان تموج شط حیات بود
چون آذرخش در سخن خویش زیستند
مرغان پر گشوده طوفان که روز مرگ
دریا و موج و صخره بر ایشان گریستند
🔹️سهشنبه، هفدهم خرداد، جوانه جواهری، نقاش، فعال حقوق زنان و مترجم از میان ما پر کشید.
🔹️او از سالهای ابتدایی شکلگیری «کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز»، همواره به عنوان یاری متعهد و ثابتقدم در جنبش زنان حضور داشت و در زندگی کوتاه و پربارش، به آرمان آزادی و برابری وفادار ماند و برای نیل به آن تلاش کرد.
🔹️ما جمعی از فعالان حقوق زنان و برابریخواهان، درگذشت او را به خواهرش جلوه جواهری کنشگر خستگیناپذیر و یار همیشگی جنبش زنان ایران، و خانواده و دوستانش تسلیت میگوییم و برایشان صبوری آرزومندیم.
برای مشاهده اسامی به لینک زیر مراجعه کنید:
https://harasswatch.com/news/1975
#دیدبان_آزار
@harasswatch
Forwarded from شرق
شرق» در گفتوگو با شاکیان پرونده، «شلیک مأمور گشت ارشاد» را بررسی کرد
به اضافه ارشاد
🔹ماریا عارفی و همسرش رضا مرادخانی به همراه دخترشان، روز هشتم اردیبهشت ۱۴۰۱ در پارک پردیسان تهران به قصد ورزشکردن در حال قدمزدن بودند که ورود گشت ارشاد، تذکر بابت حجاب و درگیریهای پس از آن بین این خانواده و مأموران گشت ارشاد، به شلیک گلوله ختم میشود و ۲ گلوله به رضا اصابت میکند. او که سالها بوکسور تیم ملی ایران بوده و مدالهای آسیایی و جهانی متعددی در کارنامه ورزشیاش دارد، حالا و پس از آن حادثه نهتنها زندگی ورزشیاش با خطر روبهرو شده بلکه معاش خانوادگی آنها نیز که با تکیه بر مربیگری بوده، مورد تهدید واقع شده است. آنها چیزی نمیخواهند جز اجرای عدالت.
🔻گزارش نیلوفر حامدی را اینجا بخوانید
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-848238
@sharghdaily
sharghdaily.com
به اضافه ارشاد
🔹ماریا عارفی و همسرش رضا مرادخانی به همراه دخترشان، روز هشتم اردیبهشت ۱۴۰۱ در پارک پردیسان تهران به قصد ورزشکردن در حال قدمزدن بودند که ورود گشت ارشاد، تذکر بابت حجاب و درگیریهای پس از آن بین این خانواده و مأموران گشت ارشاد، به شلیک گلوله ختم میشود و ۲ گلوله به رضا اصابت میکند. او که سالها بوکسور تیم ملی ایران بوده و مدالهای آسیایی و جهانی متعددی در کارنامه ورزشیاش دارد، حالا و پس از آن حادثه نهتنها زندگی ورزشیاش با خطر روبهرو شده بلکه معاش خانوادگی آنها نیز که با تکیه بر مربیگری بوده، مورد تهدید واقع شده است. آنها چیزی نمیخواهند جز اجرای عدالت.
🔻گزارش نیلوفر حامدی را اینجا بخوانید
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-848238
@sharghdaily
sharghdaily.com
🔻روایاتی از آزار و اذیت دانشجویان
🔶#حراست_بازوی_سرکوب
🔹دیدبان آزار: بازگشایی مجدد دانشگاهها برای دانشجویان به همان اندازه که خبر از پایان کرونا میداد، آغاز رفتارها و رویه سرکوبگرایانه حراست دانشگاهها را هم برایشان رقم زد. فشاری که سبب شد تنها پس از گذشت دو ماه از بازگشایی دانشگاهها، به جز تجمعاتی که در هفتههای اخیر و در دانشگاههای مختلف علیه رفتارهای کنترلگرایانه حراست برگزار شده بود، دانشجویان دست به حرکتی جمعی در شبکههای اجتماعی بزنند. آنها، ساعت ۹ بیستم خرداد در طوفانی توئیتری و با هشتگهای «از حراست بگو» و «حراست بازوی سرکوب» از فشاری بگویند که حراست و کمیتههای انضباطی به عنوان نهادی امنیتی در دانشگاهها، زیست دانشجویی را به شدت مختل کرده است.
🔹 از طرفی احضار، بازداشت، کمیته انضباطی، ضربوشتم دانشجویان و فشار بر فعالین دانشجویی و از طرف دیگر، دخالت هر روزه حراست در زندگی شخصی دانشجویان و پوشش زنان دانشجو و محدودیتهای شدید در خوابگاههای دخترانه درونمایه اصلی این طوفان توییتری بود.
🔹جمعی از دانشجویان سراسر کشور پیشتر بیانیهای نیز صادر کرده و این رویه سرکوبگرایانه از سوی حراست دانشگاه را به شدت محکوم کرده بودند.
🔹«ساغر» به همین دو ماه در دانشگاه علامه اشاره کرده و نوشته است: «تو این دو ماهی که دانشگاه حضوری شده، بارها دیدم که اگه پوشش دانشجوها مطابق سلیقه حراست نباشه به راحتی به خودشون اجازه میدن جلو ورود دانشجو به دانشگاه را بگیرند.» امیررضا دوزنده هم نوشته است: «در همین چند روز که کمیته صیانت از عفاف و حجاب در دانشگاه ها آییننامه جدید صادر کرده، تعداد زیادی از دانشجویان راهشون به دفتر حراست افتاده و کارت دانشجویشون توسط حراست گرفته شده.»
🔹«صبا» هم به تجربه خودش از دانشگاه شریف پرداخته است که حراست چگونه در شخصیترین امور دانشجویان دخالت میکند: «توی گزارش رفتارهای حراست شریف بعد از بازگشایی مواردی بود که حراست از دانشجو پرسیده که این ماشین کی بود ازش پیاده شدی؟ حراست به وضوح گستاختر از قبل شده، توی موارد بیشتری دخالت میکنه و این مسئلهای نیست که دانشجو بیشتر از این باهاش کنار بیاد.»
🔹با این وجود اما دانشجویان از مقاومت دانشگاه می نویسند. اینکه چنین برخوردهایی نمی تواند ساحت دانشگاه را تضعیف کند.
🔹طنین عصفوری، فعال دانشجویی با اشاره به بیانیه منتشر شده نیز عنوان کرد: «ما به عنوان جمعی از دانشجویان سراسر کشور اعلام میکنیم که در برابر سیاستها و اراده سلطهگرایانه حاکم مقاومت خواهیم کرد و تا بهتر شدن شرایط و آزادی نهاد دانشگاه تلاش خود را ادامه میدهیم.» مهدی رجبی هم می نویسد که با وجود تمامی این رفتارها، دانشگاه پادگان نیست: «دخالت در مسائل شخصی دانشجویان، احضار به کمیتههای انضباطی و رفتارهای خشونتآمیز از جمله ضربوشتم و گروگانگیری بخشی از اقدامات نهاد حراست پس از بازگشایی دانشگاه است. اقداماتی که در کنار فشارهای نهاد امنیتی میخواهد دانشگاه را مطیع کند؛ اما دانشگاه پادگان نیست.»
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1977/
🔶#حراست_بازوی_سرکوب
🔹دیدبان آزار: بازگشایی مجدد دانشگاهها برای دانشجویان به همان اندازه که خبر از پایان کرونا میداد، آغاز رفتارها و رویه سرکوبگرایانه حراست دانشگاهها را هم برایشان رقم زد. فشاری که سبب شد تنها پس از گذشت دو ماه از بازگشایی دانشگاهها، به جز تجمعاتی که در هفتههای اخیر و در دانشگاههای مختلف علیه رفتارهای کنترلگرایانه حراست برگزار شده بود، دانشجویان دست به حرکتی جمعی در شبکههای اجتماعی بزنند. آنها، ساعت ۹ بیستم خرداد در طوفانی توئیتری و با هشتگهای «از حراست بگو» و «حراست بازوی سرکوب» از فشاری بگویند که حراست و کمیتههای انضباطی به عنوان نهادی امنیتی در دانشگاهها، زیست دانشجویی را به شدت مختل کرده است.
🔹 از طرفی احضار، بازداشت، کمیته انضباطی، ضربوشتم دانشجویان و فشار بر فعالین دانشجویی و از طرف دیگر، دخالت هر روزه حراست در زندگی شخصی دانشجویان و پوشش زنان دانشجو و محدودیتهای شدید در خوابگاههای دخترانه درونمایه اصلی این طوفان توییتری بود.
🔹جمعی از دانشجویان سراسر کشور پیشتر بیانیهای نیز صادر کرده و این رویه سرکوبگرایانه از سوی حراست دانشگاه را به شدت محکوم کرده بودند.
🔹«ساغر» به همین دو ماه در دانشگاه علامه اشاره کرده و نوشته است: «تو این دو ماهی که دانشگاه حضوری شده، بارها دیدم که اگه پوشش دانشجوها مطابق سلیقه حراست نباشه به راحتی به خودشون اجازه میدن جلو ورود دانشجو به دانشگاه را بگیرند.» امیررضا دوزنده هم نوشته است: «در همین چند روز که کمیته صیانت از عفاف و حجاب در دانشگاه ها آییننامه جدید صادر کرده، تعداد زیادی از دانشجویان راهشون به دفتر حراست افتاده و کارت دانشجویشون توسط حراست گرفته شده.»
🔹«صبا» هم به تجربه خودش از دانشگاه شریف پرداخته است که حراست چگونه در شخصیترین امور دانشجویان دخالت میکند: «توی گزارش رفتارهای حراست شریف بعد از بازگشایی مواردی بود که حراست از دانشجو پرسیده که این ماشین کی بود ازش پیاده شدی؟ حراست به وضوح گستاختر از قبل شده، توی موارد بیشتری دخالت میکنه و این مسئلهای نیست که دانشجو بیشتر از این باهاش کنار بیاد.»
🔹با این وجود اما دانشجویان از مقاومت دانشگاه می نویسند. اینکه چنین برخوردهایی نمی تواند ساحت دانشگاه را تضعیف کند.
🔹طنین عصفوری، فعال دانشجویی با اشاره به بیانیه منتشر شده نیز عنوان کرد: «ما به عنوان جمعی از دانشجویان سراسر کشور اعلام میکنیم که در برابر سیاستها و اراده سلطهگرایانه حاکم مقاومت خواهیم کرد و تا بهتر شدن شرایط و آزادی نهاد دانشگاه تلاش خود را ادامه میدهیم.» مهدی رجبی هم می نویسد که با وجود تمامی این رفتارها، دانشگاه پادگان نیست: «دخالت در مسائل شخصی دانشجویان، احضار به کمیتههای انضباطی و رفتارهای خشونتآمیز از جمله ضربوشتم و گروگانگیری بخشی از اقدامات نهاد حراست پس از بازگشایی دانشگاه است. اقداماتی که در کنار فشارهای نهاد امنیتی میخواهد دانشگاه را مطیع کند؛ اما دانشگاه پادگان نیست.»
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1977/
هرس واچ | دیدبان آزار
#از_حراست_بگو
بازگشایی مجدد دانشگاهها برای دانشجویان به همان اندازه که خبر از پایان کرونا میداد، آغاز رفتارها و رویه سرکوبگرایانه حراست دانشگاهها را هم برایشان رقم زد. فشاری که سبب شد تنها پس از گذشت دو ماه از بازگشایی دانشگاهها، به جز تجمعاتی که در هفتههای ا
🔻گزارشی از خشونت جنسی علیه کودکان کار و خیابان
🔶خانه، خیابان و کابوس آزار جنسی
🔹️دیدبان آزار: در سال ۲۰۰۵، کمیته پشتیبانی از کودکان خیابانی ایران، تعداد کودکان کار در کشور را بیش از ۲۰۰ هزار نفر تخمین زده است. اما بر اساس آخرین برآورد، رئیس اورژانس اجتماعی کشور در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا تعداد کودکان کار را ۵۰۰ هزار نفر اعلام کرد.
🔹️ با وجود روند نرخ تورم و خط فقر در ایران که خانوادهها را برای تامین مخارج زندگی وادار به فرستادن کودکان بهعنوان نیروی کار به خیابان میکند، میتوان امروز این تعداد را بسیار بیشتر قلمداد کرد. به نقل از گزارش شبکه یاری کودکان کار، طبق مطالعات صورتگرفته در دیگر نقاط دنیا بسیاری از کودکان کار خشونت و سوءاستفاده جنسی را از سوی پلیس و همچنین توسط کودکان بزرگتر تجربه کردهاند.
🔹️کودکانی که بهتازگی وارد خیابان شدهاند بخصوص دختران، تبدیل به ابزار جنسی کودکان قدیمیتر مخصوصا پسران و نگهبانان شب فروشگاهها میشوند. بیشتر مواقع رابطه جنسی در ازای محافظت از کودک در خواست میشود.
🔹️ شبکه یاری کودکان کار در مطالعهای با نام «مطالعهای بر پدیده تعرض جنسی به کودکان کار با تمرکز بر کودکان کار در خیابان» با ارجاع به گزارش یونیسف تحت عنوان «آیندهای بدون کار برای کودکان» مینویسد: «۷۳ درصد از کودکان کار جهان هماکنون در معرض آسیبهایی چون سوءاستفاده جنسی، کار اجباری، قاچاق مواد مخدر و مخاطرات دیگر قرار دارند. طبق گزارش پاگار و همکاران (۲۰۰۴)، سازمان جهانی بهداشت تخمین زده است که ۲۵ درصد از دختران در مقابل ۶ درصد از پسران از سوءاستفاده جنسی رنج میبرند.»
🔹️شبکه یاری کودکان کار بر این موضوع تاکید کرده که کودکان کار خشونت جنسی را از سمت خانواده و همچنین افراد غریبه تجربه میکنند.
🔹️مهسا برهانی، عضو سابق جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان در گفتوگو با دیدبان آزار از طیف گستره آزار علیه کودکان کار و خیابان میگوید: «یادم میآید یک سال دختری سر کلاسهای جمعیت میآمد اما مطلقا حرف نمیزد. درست شبیه به یک ربات بود. ابتدا متخصصان جمعیت احتمال داده بودند که شاید اوتیسم داشته باشد اما بعد از بررسیهای متعدد و گفتگو با خانوادهاش و چند تست پزشکی مشخص شد که این کودک ۹ ساله بارها و بارها مورد تعرض قرار گرفته و بدن و اندام داخلیاش به شدت آسیب دیده بود.»
🔹️یک روانشناس که در حوزه حمایت از کودکان کار و خیابان مهاجر به ویژه کودکان افغانستانی فعالیت کرده، به دیدبان آزار میگوید: «موردی داشتیم که برادر اعتیاد شدید به شیشه داشت و به خواهر تجاوز کرده بود. خواهر از او باردار شده بود و میزان آسیب آن خانواده هم خیلی بالا بود.»
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1978/
🔶خانه، خیابان و کابوس آزار جنسی
🔹️دیدبان آزار: در سال ۲۰۰۵، کمیته پشتیبانی از کودکان خیابانی ایران، تعداد کودکان کار در کشور را بیش از ۲۰۰ هزار نفر تخمین زده است. اما بر اساس آخرین برآورد، رئیس اورژانس اجتماعی کشور در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا تعداد کودکان کار را ۵۰۰ هزار نفر اعلام کرد.
🔹️ با وجود روند نرخ تورم و خط فقر در ایران که خانوادهها را برای تامین مخارج زندگی وادار به فرستادن کودکان بهعنوان نیروی کار به خیابان میکند، میتوان امروز این تعداد را بسیار بیشتر قلمداد کرد. به نقل از گزارش شبکه یاری کودکان کار، طبق مطالعات صورتگرفته در دیگر نقاط دنیا بسیاری از کودکان کار خشونت و سوءاستفاده جنسی را از سوی پلیس و همچنین توسط کودکان بزرگتر تجربه کردهاند.
🔹️کودکانی که بهتازگی وارد خیابان شدهاند بخصوص دختران، تبدیل به ابزار جنسی کودکان قدیمیتر مخصوصا پسران و نگهبانان شب فروشگاهها میشوند. بیشتر مواقع رابطه جنسی در ازای محافظت از کودک در خواست میشود.
🔹️ شبکه یاری کودکان کار در مطالعهای با نام «مطالعهای بر پدیده تعرض جنسی به کودکان کار با تمرکز بر کودکان کار در خیابان» با ارجاع به گزارش یونیسف تحت عنوان «آیندهای بدون کار برای کودکان» مینویسد: «۷۳ درصد از کودکان کار جهان هماکنون در معرض آسیبهایی چون سوءاستفاده جنسی، کار اجباری، قاچاق مواد مخدر و مخاطرات دیگر قرار دارند. طبق گزارش پاگار و همکاران (۲۰۰۴)، سازمان جهانی بهداشت تخمین زده است که ۲۵ درصد از دختران در مقابل ۶ درصد از پسران از سوءاستفاده جنسی رنج میبرند.»
🔹️شبکه یاری کودکان کار بر این موضوع تاکید کرده که کودکان کار خشونت جنسی را از سمت خانواده و همچنین افراد غریبه تجربه میکنند.
🔹️مهسا برهانی، عضو سابق جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان در گفتوگو با دیدبان آزار از طیف گستره آزار علیه کودکان کار و خیابان میگوید: «یادم میآید یک سال دختری سر کلاسهای جمعیت میآمد اما مطلقا حرف نمیزد. درست شبیه به یک ربات بود. ابتدا متخصصان جمعیت احتمال داده بودند که شاید اوتیسم داشته باشد اما بعد از بررسیهای متعدد و گفتگو با خانوادهاش و چند تست پزشکی مشخص شد که این کودک ۹ ساله بارها و بارها مورد تعرض قرار گرفته و بدن و اندام داخلیاش به شدت آسیب دیده بود.»
🔹️یک روانشناس که در حوزه حمایت از کودکان کار و خیابان مهاجر به ویژه کودکان افغانستانی فعالیت کرده، به دیدبان آزار میگوید: «موردی داشتیم که برادر اعتیاد شدید به شیشه داشت و به خواهر تجاوز کرده بود. خواهر از او باردار شده بود و میزان آسیب آن خانواده هم خیلی بالا بود.»
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1978/
هرس واچ | دیدبان آزار
خانه، خیابان و کابوس آزار جنسی
به نقل از گزارش شبکه یاری کودکان کار، طبق مطالعات صورتگرفته در دیگر نقاط دنیا بسیاری از کودکان کار خشونت و سوءاستفاده جنسی را از سوی پلیس و همچنین توسط کودکان بزرگتر تجربه کردهاند. طبق یافتههای پژوهشی که درباره کودکان کار در قاهره انجام شده، بیش
🔻پیچیدگیهای رابطه جنسی بعد از تجربه تجاوز
🔶 میل جنسیام را از دست داده بودم
🔹️۱۸ ساله بودم که مردی به من تجاوز کرد. ۱۸ سالگی سنی است که بسیاری افراد تازه شروع به کشف رابطه جنسی کردهاند. ترومای تجاوز، رشد جنسی من را سالها متوقف کرد. ابتدا مطلقا از رابطه جنسی اجتناب میکردم. وقتی شروع به برقراری رابطه جنسی کردم، تا مرز حملات پنیک میرفتم. نمیدانستم چه و چقدر باید به پارتنرم بگویم و احساس انزوا میکردم. سپس کمکم با دوستان و آشنایانی که سابقه ترومای جنسی داشتند صحبت کردم و متوجه شدم که بسیاری از بازماندگان پس از تجاوز در رابطه جنسی با مشکلات مشابهی روبهرو میشوند. این موضوع باعث شد کمی کمتر احساس تنهایی کنم. اما داستان بهبود برای همه یکسان و مشابه نیست.
🔹️میا فشارهای متناقضی را از سمت جامعه و پارتنرهایش تجربه کرده است. او میگوید: «در جامعه سیاهپوست مشخصا از زنان انتظار میرود که بلافاصله برخیزند و به راهشان ادامه دهند.» اما وقتی میا تصویر «زن زجرکشیده» را به چالش کشید، بعضی از شرکایش کلیشههای خودشان را به او تحمیل میکردند.
🔹️بسیاری از بازماندگان پس از تجاوز از برقراری رابطه جنسی اجتناب میکنند. دلایل این پرهیز پیچیده است. آلیشیا تا سالها پس از تجربه تجاوز از رابطه و لذت جنسی دوری کرد. او میگوید: «وقتی دوباره احساس کردم میتوانم به کسی خیلی جذب شوم، دلم خواست تجربههایی با افراد متفاوت داشته باشم. احساس گناه میکردم، گویی اجازه نداشتم این لذتها را کشف کنم چون در گذشته اتفاق دیگری برایم افتاده بود و انگار من داشتم آن اتفاق را فرامیخواندم تا دوباره برایم تکرار شود.»
🔹️تجاوز جنسی ممکن است بر ترجیحات یا درک بازماندگان از تمایلات جنسیشان تأثیر بگذارد. بعد از اینکه میا توسط یک مرد مورد تجاوز قرار گرفت، صمیمیت و رابطه جنسی با افراد همجنس برای او آسانتر بود. جایروس هم در حال بررسی این احتمال است که آسکشوال باشد، و این که چطور ممکن است این موضوع با تجربه تعرض جنسی مرتبط باشد.
🔹️شرکای عاطفی و جنسی بازماندگان اقدامات حمایتی متعددی میتواند انجام بدهند و بسیاری هم چنین میکنند. جایروس با مردی که بعداً همسرش شد، بعد از چند قرار درباره آزار جنسیای که در کودکی برایش اتفاق افتاده بود صحبت کرد. جایروس میگوید: «مدتی بعد او به من پیام داد و گفت: "درک میکنم که رابطه جنسی با شخصی با پیشینه تو ممکن است سخت باشد، و اگر یک ماه، یک سال، یا ده سال طول بکشد تا رابطه جنسی داشته باشیم من حاضرم صبر کنم."» جایروس گفت این گفتوگو به او کمک کرد رابطه جنسی سالمی با همسر کنونیاش داشته باشد.
اگرچه حمایت اجتماعی چه شخص در رابطه باشد و چه نباشد کمککننده است، اما در نهایت، بازیابی زندگی جنسی رضایتبخش، مبارزهای درونی است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1952
🔶 میل جنسیام را از دست داده بودم
🔹️۱۸ ساله بودم که مردی به من تجاوز کرد. ۱۸ سالگی سنی است که بسیاری افراد تازه شروع به کشف رابطه جنسی کردهاند. ترومای تجاوز، رشد جنسی من را سالها متوقف کرد. ابتدا مطلقا از رابطه جنسی اجتناب میکردم. وقتی شروع به برقراری رابطه جنسی کردم، تا مرز حملات پنیک میرفتم. نمیدانستم چه و چقدر باید به پارتنرم بگویم و احساس انزوا میکردم. سپس کمکم با دوستان و آشنایانی که سابقه ترومای جنسی داشتند صحبت کردم و متوجه شدم که بسیاری از بازماندگان پس از تجاوز در رابطه جنسی با مشکلات مشابهی روبهرو میشوند. این موضوع باعث شد کمی کمتر احساس تنهایی کنم. اما داستان بهبود برای همه یکسان و مشابه نیست.
🔹️میا فشارهای متناقضی را از سمت جامعه و پارتنرهایش تجربه کرده است. او میگوید: «در جامعه سیاهپوست مشخصا از زنان انتظار میرود که بلافاصله برخیزند و به راهشان ادامه دهند.» اما وقتی میا تصویر «زن زجرکشیده» را به چالش کشید، بعضی از شرکایش کلیشههای خودشان را به او تحمیل میکردند.
🔹️بسیاری از بازماندگان پس از تجاوز از برقراری رابطه جنسی اجتناب میکنند. دلایل این پرهیز پیچیده است. آلیشیا تا سالها پس از تجربه تجاوز از رابطه و لذت جنسی دوری کرد. او میگوید: «وقتی دوباره احساس کردم میتوانم به کسی خیلی جذب شوم، دلم خواست تجربههایی با افراد متفاوت داشته باشم. احساس گناه میکردم، گویی اجازه نداشتم این لذتها را کشف کنم چون در گذشته اتفاق دیگری برایم افتاده بود و انگار من داشتم آن اتفاق را فرامیخواندم تا دوباره برایم تکرار شود.»
🔹️تجاوز جنسی ممکن است بر ترجیحات یا درک بازماندگان از تمایلات جنسیشان تأثیر بگذارد. بعد از اینکه میا توسط یک مرد مورد تجاوز قرار گرفت، صمیمیت و رابطه جنسی با افراد همجنس برای او آسانتر بود. جایروس هم در حال بررسی این احتمال است که آسکشوال باشد، و این که چطور ممکن است این موضوع با تجربه تعرض جنسی مرتبط باشد.
🔹️شرکای عاطفی و جنسی بازماندگان اقدامات حمایتی متعددی میتواند انجام بدهند و بسیاری هم چنین میکنند. جایروس با مردی که بعداً همسرش شد، بعد از چند قرار درباره آزار جنسیای که در کودکی برایش اتفاق افتاده بود صحبت کرد. جایروس میگوید: «مدتی بعد او به من پیام داد و گفت: "درک میکنم که رابطه جنسی با شخصی با پیشینه تو ممکن است سخت باشد، و اگر یک ماه، یک سال، یا ده سال طول بکشد تا رابطه جنسی داشته باشیم من حاضرم صبر کنم."» جایروس گفت این گفتوگو به او کمک کرد رابطه جنسی سالمی با همسر کنونیاش داشته باشد.
اگرچه حمایت اجتماعی چه شخص در رابطه باشد و چه نباشد کمککننده است، اما در نهایت، بازیابی زندگی جنسی رضایتبخش، مبارزهای درونی است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1952
هرس واچ | دیدبان آزار
میل جنسیام را از دست داده بودم
هجدهساله بودم که مردی به من تجاوز کرد. هجدهسالگی سنی است که بسیاری افراد تازه شروع به کشف رابطه جنسی کردهاند. ترومای تجاوز، رشد جنسی من را سالها متوقف کرد. ابتدا مطلقا از رابطه جنسی اجتناب میکردم. وقتی شروع به برقراری رابطه جنسی کردم، تا مرز حمل
Forwarded from بيدارزنى
🟣 یادبود «ساره حجازی»، لزبین و فعال سیاسی کوئیر مصری
✍🏽 شهین غلامی
دو سال از روزی که ساره حجازی، لزبین و فعال سیاسی کوییر مصری به زندگی خود پایان داد میگذرد. ساره در سال ۲۰۱۷ در کنسرت مشروع لیلی پرچم پراید را که نماد جامعه الجیبیتیکیوای+ است تکان داد؛ حرکتی که به بازداشت سه ماهه و شکنجه او منجر شد. ساره در نهایت به دلیل شکنجه، آزار جسمی، روانی و نیز قلدری و طرد اجتماعی، مصر را به مقصد کانادا ترک کرد. او اما در آنجا نیز همچون بسیاری از پناهندگان لزبین و جامعه الجیبیتیکیوای+ با تبعیضهای فراوانی از جمله انتظار برای درخواست پناهندگی، فشارهای روانی ناشی از زندگی در تبعید و نیز تالمات روحی ناشی از فشارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جامعه مبدا روبرو بود. ساره در نهایت در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۰ تصمیم گرفت به زندگی خود پایان دهد.
امسال در سالگرد او، دوستانش با همکاری موسسههای Outright Action International و HuMENA وبسایتی را به زبانهای عربی و انگلیسی به نام او به راه انداختهاند که در آن عکسها، پستها و نیز خاطرات روزانه او از زندان القناطر را به اشتراک گذاشتهاند. آنها هدف از این تلاش را علاوه بر تحقق آرزوی ساره برای انتشار این یادداشتها، «ایجاد انگیزه برای زنان لزبین، کوییر و مشاهدهپذیری آنان در منطقه و در دیاسپورا و همچنین ماندگاری نام ساره حجازی» عنوان کردهاند.
دوستان ساره در این صفحه درباره اش نوشتهاند:
«ساره تنها یک فعال حقوق الجیبیتینبود، او یک مبارز اینترسکشنال نیز بود. ساره سوسیالیستی ثابت قدم، مدافع حقوق زنان، فلسطین، آزادی مردم سوریه و همبستگی با انقلابیون لبنان بود. او مواضعی در خصوص توقف مجازات اعدام در مصر و همچنین آزادی زندانیان سیاسی داشت و از محیط زیست نیز حمایت میکرد.»
ساره در یادداشتی پیش از مرگ خود نوشت:
«به خواهرانم:
کوشیدم زنده بمانم اما نتوانستم، مرا ببخشید.
به دوستانم:
آن تجربه هولناک بود و من ضعیفتر از آن بودم که در برابرش مقاومت کنم، مرا ببخشید.
به دنیا،
به طرز وحشتناکی بیرحم بودی، اما میبخشمت.»
برای مشاهده وبسایتی که به یاد او به راه افتاده است به آدرس زیر مراجعه کنید:
https://sarahhegazi.space
@bidarzani
✍🏽 شهین غلامی
دو سال از روزی که ساره حجازی، لزبین و فعال سیاسی کوییر مصری به زندگی خود پایان داد میگذرد. ساره در سال ۲۰۱۷ در کنسرت مشروع لیلی پرچم پراید را که نماد جامعه الجیبیتیکیوای+ است تکان داد؛ حرکتی که به بازداشت سه ماهه و شکنجه او منجر شد. ساره در نهایت به دلیل شکنجه، آزار جسمی، روانی و نیز قلدری و طرد اجتماعی، مصر را به مقصد کانادا ترک کرد. او اما در آنجا نیز همچون بسیاری از پناهندگان لزبین و جامعه الجیبیتیکیوای+ با تبعیضهای فراوانی از جمله انتظار برای درخواست پناهندگی، فشارهای روانی ناشی از زندگی در تبعید و نیز تالمات روحی ناشی از فشارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جامعه مبدا روبرو بود. ساره در نهایت در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۰ تصمیم گرفت به زندگی خود پایان دهد.
امسال در سالگرد او، دوستانش با همکاری موسسههای Outright Action International و HuMENA وبسایتی را به زبانهای عربی و انگلیسی به نام او به راه انداختهاند که در آن عکسها، پستها و نیز خاطرات روزانه او از زندان القناطر را به اشتراک گذاشتهاند. آنها هدف از این تلاش را علاوه بر تحقق آرزوی ساره برای انتشار این یادداشتها، «ایجاد انگیزه برای زنان لزبین، کوییر و مشاهدهپذیری آنان در منطقه و در دیاسپورا و همچنین ماندگاری نام ساره حجازی» عنوان کردهاند.
دوستان ساره در این صفحه درباره اش نوشتهاند:
«ساره تنها یک فعال حقوق الجیبیتینبود، او یک مبارز اینترسکشنال نیز بود. ساره سوسیالیستی ثابت قدم، مدافع حقوق زنان، فلسطین، آزادی مردم سوریه و همبستگی با انقلابیون لبنان بود. او مواضعی در خصوص توقف مجازات اعدام در مصر و همچنین آزادی زندانیان سیاسی داشت و از محیط زیست نیز حمایت میکرد.»
ساره در یادداشتی پیش از مرگ خود نوشت:
«به خواهرانم:
کوشیدم زنده بمانم اما نتوانستم، مرا ببخشید.
به دوستانم:
آن تجربه هولناک بود و من ضعیفتر از آن بودم که در برابرش مقاومت کنم، مرا ببخشید.
به دنیا،
به طرز وحشتناکی بیرحم بودی، اما میبخشمت.»
برای مشاهده وبسایتی که به یاد او به راه افتاده است به آدرس زیر مراجعه کنید:
https://sarahhegazi.space
@bidarzani
🔶نگاهی به جنبههای اثبات قضایی روایتهای آزار جنسی
✍کوهیار گُردی
🔹 احتمالا خوانندۀ این یادداشت در چند سال اخیر با روایتگری آزار جنسی از سوی زنان و جنبش «می تو» آشنا شده است. قربانی تجاوز و تعرض، روایت خود را بازگو و آزارگر را افشا میکند.
🔹 به نظر میرسد بخش بزرگی از انگیزه بیان روایتها در عرصه عمومی، به عدم امکان اثبات قضایی جرم (آزار جنسی) برمیگردد. موضوعی که حتی در دنیای غرب با وجود تمامی پیشرفتهایش در حوزه آیین دادرسی کیفری و جنبههای حمایتی از زنان هم مطرح است.
🔹اما عموما اصالت چنین روایتهایی مورد تردید واقع میشود و افکار عمومی گاهی بسیار محافظهکار و محتاطانه به آنها نگاه میکند و مانند این پرسشها را طرح میکند: آیا گسترش بیان روایتهای آزار به فضای تهمت و افترا دامن نمیزند؟ اگر با توجه به موج ایجاد شده، راوی روایت خود را ابزار بیآبرو کردن و حتی اخاذی قرار دهد چه؟ آیا متهم به آزار بیگناه، امکان و فرصت برگرداندن آبروی رفته را دارد؟ خود تهمت آزارگری بدون سند و مدرک، خطا و جرم نیست؟ ممکن است از مردی خطا سر زده باشد اما آیا ایجاد سوءشهرت آزارگری برای او تاوان سنگینتری از یک خطا (آن هم احتمالا در وضعیتهای خاص مانند مستی) نیست؟
🔹شاید این دست پرسشهای متداول که بعضا منطقی هم به نظر میرسند بتواند نور را به جنبههای دیگری از وضعیت روایات آزار بتاباند. باید به مخاطبان با حسننیت روایات خشونت جنسی حق داد که چنین ابهامات و چالشهایی را مطرح کنند. اما پاسخ درست میتواند هم به روشنسازی اذهان کمک کند و هم برای جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی، به ایجاد آلترناتیوی قانونی یاری رساند. در اینجا پاسخ و پیشنهاد را در دو بخش ارائه میدهیم:
🔹سراسر قوانین مجازات، تعاریف و تعیین مجازات برای جرایم است. اصولا جرائم به دو طریق مطرح(اقامه) میشوند، یا توسط مدعیالعموم (دادستان) و یا توسط اشخاص عادی که عموما زیاندیدگان مالی، جانی و حیثیتی از جرم هستند. اگر اقامه شکایت علیه اشخاص از اساس واهی و بیاساس و با سوءنیت باشد؛ خودش جرم جداگانهای است به نام افترا یا نشر اکاذیب (مواد ۶۹۸ و ۶۹۷ قانون مجازات اسلامی). برای مثال شخصی دیگری را به کلاهبرداری متهم میکند که از اساس دروغ و بیوجه بوده، این فرد در صورت عدم اثبات کلاهبردار بودن شخص مورد نظر، مستحق مجازات افترا است. احتمالا در هر سال هزاران پرونده افترا در محاکم ما مطرح میشود که حکایت از چنین روندی دارد. اشخاص علیه دیگران شکایت کرده که آنها را به دروغ مجرم دانسته یا در عرصه عمومی علیه آنها دروغپراکنی (نشر اکاذیب) کردهاند.
🔹 اما برای هیچکس این پرسش و چالش پیش نیامده که برای جلوگیری از فضای تهمت و آبروبری اشخاص، اصل جرم (مثلا امکان اقامه شکایت کیفری با عنوان سرقت، کلاهبرداری، ضرب و جرح و ...) را بزداییم.
🔹به عبارت دیگر برای آن که افترایی صورت نگیرد، از اساس جرمی وجود نداشته باشد! اما در روایتهای آزار چنین رویکردی مطرح است و حساسیت بسیار بالایی به امکان طرح روایتهای آزار وجود دارد. در حالی که سازوکاری به عنوان مجازات جرم افترا و نشر اکاذیب برای چنین مواقعی پیشبینی شده است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1967
✍کوهیار گُردی
🔹 احتمالا خوانندۀ این یادداشت در چند سال اخیر با روایتگری آزار جنسی از سوی زنان و جنبش «می تو» آشنا شده است. قربانی تجاوز و تعرض، روایت خود را بازگو و آزارگر را افشا میکند.
🔹 به نظر میرسد بخش بزرگی از انگیزه بیان روایتها در عرصه عمومی، به عدم امکان اثبات قضایی جرم (آزار جنسی) برمیگردد. موضوعی که حتی در دنیای غرب با وجود تمامی پیشرفتهایش در حوزه آیین دادرسی کیفری و جنبههای حمایتی از زنان هم مطرح است.
🔹اما عموما اصالت چنین روایتهایی مورد تردید واقع میشود و افکار عمومی گاهی بسیار محافظهکار و محتاطانه به آنها نگاه میکند و مانند این پرسشها را طرح میکند: آیا گسترش بیان روایتهای آزار به فضای تهمت و افترا دامن نمیزند؟ اگر با توجه به موج ایجاد شده، راوی روایت خود را ابزار بیآبرو کردن و حتی اخاذی قرار دهد چه؟ آیا متهم به آزار بیگناه، امکان و فرصت برگرداندن آبروی رفته را دارد؟ خود تهمت آزارگری بدون سند و مدرک، خطا و جرم نیست؟ ممکن است از مردی خطا سر زده باشد اما آیا ایجاد سوءشهرت آزارگری برای او تاوان سنگینتری از یک خطا (آن هم احتمالا در وضعیتهای خاص مانند مستی) نیست؟
🔹شاید این دست پرسشهای متداول که بعضا منطقی هم به نظر میرسند بتواند نور را به جنبههای دیگری از وضعیت روایات آزار بتاباند. باید به مخاطبان با حسننیت روایات خشونت جنسی حق داد که چنین ابهامات و چالشهایی را مطرح کنند. اما پاسخ درست میتواند هم به روشنسازی اذهان کمک کند و هم برای جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی، به ایجاد آلترناتیوی قانونی یاری رساند. در اینجا پاسخ و پیشنهاد را در دو بخش ارائه میدهیم:
🔹سراسر قوانین مجازات، تعاریف و تعیین مجازات برای جرایم است. اصولا جرائم به دو طریق مطرح(اقامه) میشوند، یا توسط مدعیالعموم (دادستان) و یا توسط اشخاص عادی که عموما زیاندیدگان مالی، جانی و حیثیتی از جرم هستند. اگر اقامه شکایت علیه اشخاص از اساس واهی و بیاساس و با سوءنیت باشد؛ خودش جرم جداگانهای است به نام افترا یا نشر اکاذیب (مواد ۶۹۸ و ۶۹۷ قانون مجازات اسلامی). برای مثال شخصی دیگری را به کلاهبرداری متهم میکند که از اساس دروغ و بیوجه بوده، این فرد در صورت عدم اثبات کلاهبردار بودن شخص مورد نظر، مستحق مجازات افترا است. احتمالا در هر سال هزاران پرونده افترا در محاکم ما مطرح میشود که حکایت از چنین روندی دارد. اشخاص علیه دیگران شکایت کرده که آنها را به دروغ مجرم دانسته یا در عرصه عمومی علیه آنها دروغپراکنی (نشر اکاذیب) کردهاند.
🔹 اما برای هیچکس این پرسش و چالش پیش نیامده که برای جلوگیری از فضای تهمت و آبروبری اشخاص، اصل جرم (مثلا امکان اقامه شکایت کیفری با عنوان سرقت، کلاهبرداری، ضرب و جرح و ...) را بزداییم.
🔹به عبارت دیگر برای آن که افترایی صورت نگیرد، از اساس جرمی وجود نداشته باشد! اما در روایتهای آزار چنین رویکردی مطرح است و حساسیت بسیار بالایی به امکان طرح روایتهای آزار وجود دارد. در حالی که سازوکاری به عنوان مجازات جرم افترا و نشر اکاذیب برای چنین مواقعی پیشبینی شده است.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1967
هرس واچ | دیدبان آزار
نگاهی به جنبههای اثبات قضایی روایتهای آزار جنسی
احتمالا خوانندۀ این یادداشت در چند سال اخیر با روایتگری آزار جنسی از سوی زنان و جنبش «می تو» آشنا شده است. قربانی تجاوز و تعرض، روایت خود را بازگو و آزارگر را افشا میکند. به نظر میرسد بخش بزرگی از انگیزه بیان روایتها در عرصه عمومی، به عدم امکا
🔻روایتی درباره آثار روانی فریب جنسی
🔶 برای یادگیری بدیهیات از بدن من هزینه نکن
🔹️اگر میخواهید ببینید که فریب جنسی چه احساسی دارد، حداقل میتوانم از دریچه نگاه و تجربه خودم توصیف مختصری برایتان بدهم. همان پروانههایی که تا شب قبل ته دلتان بال بال میزد، بعد از آگاه شدن به وضعیت خود میسوزد. تمام خیالهای دوستانه، کابوس میشود.
🔹️ شرمنده خودتان میشوید که چرا مراقب خودتان نبودهاید یا چرا از نشانهها متوجه نیت طرف مقابل نشدهاید.
فریب یعنی برای اینکه با شما بخوابد، محبت میکند، مهر میورزد، سکس میکند و بعد غیب میشود. گاهی حتی در خیال شما تصویر یک رابطه درست میکند. طوری رفتار میکند که قرار است پیش شما بماند. حتی ممکن است از آینده حرف بزند؛ نه آینده دور. آینده به این معنا که بعدا این رستوران را امتحان کنیم، آن گالری را برویم، آن پارک قدم بزنیم و خلاصه تصویری از روزهای پیش رو که فقط در یک «رابطه» اتفاق میافتد.
🔹️ آنوقت یک شب که احساسات غلیان میکند، همدیگر را میبوسید و آرام آرام داخل مرزهای هم میشوید. سپس او مهاجرت میکند و میرود. جوری که انگار هیچوقت قرار نبوده باشد.
🔹️اینها در حالی است که ترس از برچسب امل خوردن را کنار گذاشتهاید و به او علنا گفتهاید که رابطه میخواهید. او مخالفتی نکرده است و طوری نشان داده که خواسته مشترکی دارید. بعد از اولین رابطه جنسی به شما میگوید دنبال رابطه نبوده و نیست. وقتی معترض شوید میگوید: «برداشت من این نبود. من نفهمیدم، من آدم فریب دادن نیستم. چرا داری سخت میگیری؟ چرا از خودت قربانی میسازی؟ یک سکس مگر چقدر ارزش دارد که تو را فریب بدهم؟»
🔹️برای او، آنشب میشود «یک سکس». او راه درازی برای مسئولیتناپذیری دارد. میگوید داری همهچیز را بزرگ میکنی. میگوید خودت مرزهایت را باز گذاشتی ولی فراموش میکند به دنبال یک وضعیت عاطفی این تصمیم را گرفته بودی. فراموش میکند که صریح و شفاف اعلام کرده بودی به دنبال رابطه عاطفی هستی و نه سکسهای یکشبه و مواجهات زودگذر. رسم رایجی در مشروب خوردنها وجود دارد که افراد باید با یکدیگر «هم فاز» باشند؛ یعنی با هم به اندازهای بالا بروند که یکی از دیگری مستتر نباشد. در رابطه فریبکارانه من، او این را از سفرههای عیاشانه یاد گرفته بود که باید آدمها «همفاز» هم باشند اما انگار رابطه جنسی حتی به اندازه سفره مستی هم قاعده و قانون نداشت که درباره آن همین اصول را اجرا کند. همین اصل که آدمها در رابطه جنسی هم باید با هم همفاز باشند. نباید یکی از آنها در عاطفه از دیگری جلوتر بزند. نباید یکی سنگ بنای رابطه بچیند و دیگری حتی سنگی برای شب دوم هم روی همدیگر نگذارد.
🔹️اشتباه نکنید. من حق منصرف شدن را برای دیگری قائل هستم. حق اینکه اصلا از سکسمان خوشش نیاید و نظرش عوض شود. من اینجا از فریب صحبت میکنم. او طوری رفتار میکند که انگار وسوسه تخت میتواند همه چیز را از یادش ببرد. برای من که فریب خوردم چه میماند؟ نفرت از بدن. نفرت از بدنی که من را به دردسر میاندازد. نقاب آدم فریبخورده مینشیند روی صورتم. اگر شانس اعتراض کردن داشته باشی و او را به عذرخواهی مجبور کنی، باز هم بار ماجرا برایت سبک نمیشود.
🔹️اگر عذرخواهی هم بکند یا حتی نامه پشیمانی هم بنویسد، در بهترین حالت بدن تو میشود بستری برای درس گرفتن او. من رنج میبینیم تا او یاد بگیرد کاری که کرده فریب جنسی بوده است. این همان چیزی است که من را آزردهتر میکند. تازگی با روی هم گذاشتن تجربیاتم احساس میکنم بدن من فقط تخته سیاهی برای آموزش تعاریف تعرض، فریب جنسی، رضایت و دستکاری کردن عواطف بوده است. در روزهای گذشته هربار روایتی منتشر شده، متوجه شدهام که از آن نوع آزار هم بینصیب نبودهام. مثل دفتری بودهام که افراد یاد بگیرند همان کار را با دیگران تکرار نکنند. ما معلمان آموزش روابط انسانی به آنهاییم؟
🔹️سوال من این است: چرا من آزاردیده باید دغدغه آموزش به آزارگرانی را داشته باشم که فرصت کافی برای یادگیری نظریههای جامعهشناسی، فلسفه، مبانی و اصول عکاسی، موسیقی و هر دانش دیگری دارند، اما تا نوبت به روابط انسانی میرسد باید از بدن من برای یادگیری بدیهیات هزینه کنند؟ مگر بدن من دفتر مشق خطاکاران است که باید آنقدر از روی غلطهایشان بنویسند که اصول رابطه جنسی را یاد بگیرند؟ چرا من باید بعد از آزارهای جنسی متعدد و احساس فریبکاری جنسی با خودم آرزو کنم که ای کاش اندامی نداشتم. ای کاش هرچیزی بودم، جز اندامی که جغرافیایی را اشغال میکند و میتواند مهمل آزار و رنج خودش باشد. این منصفانه نیست و دیگر هیچ راه حلی ندارم برای اینکه خودم را از تخته سیاه بودن نجات دهم. به جز نوشتن.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1965/
🔶 برای یادگیری بدیهیات از بدن من هزینه نکن
🔹️اگر میخواهید ببینید که فریب جنسی چه احساسی دارد، حداقل میتوانم از دریچه نگاه و تجربه خودم توصیف مختصری برایتان بدهم. همان پروانههایی که تا شب قبل ته دلتان بال بال میزد، بعد از آگاه شدن به وضعیت خود میسوزد. تمام خیالهای دوستانه، کابوس میشود.
🔹️ شرمنده خودتان میشوید که چرا مراقب خودتان نبودهاید یا چرا از نشانهها متوجه نیت طرف مقابل نشدهاید.
فریب یعنی برای اینکه با شما بخوابد، محبت میکند، مهر میورزد، سکس میکند و بعد غیب میشود. گاهی حتی در خیال شما تصویر یک رابطه درست میکند. طوری رفتار میکند که قرار است پیش شما بماند. حتی ممکن است از آینده حرف بزند؛ نه آینده دور. آینده به این معنا که بعدا این رستوران را امتحان کنیم، آن گالری را برویم، آن پارک قدم بزنیم و خلاصه تصویری از روزهای پیش رو که فقط در یک «رابطه» اتفاق میافتد.
🔹️ آنوقت یک شب که احساسات غلیان میکند، همدیگر را میبوسید و آرام آرام داخل مرزهای هم میشوید. سپس او مهاجرت میکند و میرود. جوری که انگار هیچوقت قرار نبوده باشد.
🔹️اینها در حالی است که ترس از برچسب امل خوردن را کنار گذاشتهاید و به او علنا گفتهاید که رابطه میخواهید. او مخالفتی نکرده است و طوری نشان داده که خواسته مشترکی دارید. بعد از اولین رابطه جنسی به شما میگوید دنبال رابطه نبوده و نیست. وقتی معترض شوید میگوید: «برداشت من این نبود. من نفهمیدم، من آدم فریب دادن نیستم. چرا داری سخت میگیری؟ چرا از خودت قربانی میسازی؟ یک سکس مگر چقدر ارزش دارد که تو را فریب بدهم؟»
🔹️برای او، آنشب میشود «یک سکس». او راه درازی برای مسئولیتناپذیری دارد. میگوید داری همهچیز را بزرگ میکنی. میگوید خودت مرزهایت را باز گذاشتی ولی فراموش میکند به دنبال یک وضعیت عاطفی این تصمیم را گرفته بودی. فراموش میکند که صریح و شفاف اعلام کرده بودی به دنبال رابطه عاطفی هستی و نه سکسهای یکشبه و مواجهات زودگذر. رسم رایجی در مشروب خوردنها وجود دارد که افراد باید با یکدیگر «هم فاز» باشند؛ یعنی با هم به اندازهای بالا بروند که یکی از دیگری مستتر نباشد. در رابطه فریبکارانه من، او این را از سفرههای عیاشانه یاد گرفته بود که باید آدمها «همفاز» هم باشند اما انگار رابطه جنسی حتی به اندازه سفره مستی هم قاعده و قانون نداشت که درباره آن همین اصول را اجرا کند. همین اصل که آدمها در رابطه جنسی هم باید با هم همفاز باشند. نباید یکی از آنها در عاطفه از دیگری جلوتر بزند. نباید یکی سنگ بنای رابطه بچیند و دیگری حتی سنگی برای شب دوم هم روی همدیگر نگذارد.
🔹️اشتباه نکنید. من حق منصرف شدن را برای دیگری قائل هستم. حق اینکه اصلا از سکسمان خوشش نیاید و نظرش عوض شود. من اینجا از فریب صحبت میکنم. او طوری رفتار میکند که انگار وسوسه تخت میتواند همه چیز را از یادش ببرد. برای من که فریب خوردم چه میماند؟ نفرت از بدن. نفرت از بدنی که من را به دردسر میاندازد. نقاب آدم فریبخورده مینشیند روی صورتم. اگر شانس اعتراض کردن داشته باشی و او را به عذرخواهی مجبور کنی، باز هم بار ماجرا برایت سبک نمیشود.
🔹️اگر عذرخواهی هم بکند یا حتی نامه پشیمانی هم بنویسد، در بهترین حالت بدن تو میشود بستری برای درس گرفتن او. من رنج میبینیم تا او یاد بگیرد کاری که کرده فریب جنسی بوده است. این همان چیزی است که من را آزردهتر میکند. تازگی با روی هم گذاشتن تجربیاتم احساس میکنم بدن من فقط تخته سیاهی برای آموزش تعاریف تعرض، فریب جنسی، رضایت و دستکاری کردن عواطف بوده است. در روزهای گذشته هربار روایتی منتشر شده، متوجه شدهام که از آن نوع آزار هم بینصیب نبودهام. مثل دفتری بودهام که افراد یاد بگیرند همان کار را با دیگران تکرار نکنند. ما معلمان آموزش روابط انسانی به آنهاییم؟
🔹️سوال من این است: چرا من آزاردیده باید دغدغه آموزش به آزارگرانی را داشته باشم که فرصت کافی برای یادگیری نظریههای جامعهشناسی، فلسفه، مبانی و اصول عکاسی، موسیقی و هر دانش دیگری دارند، اما تا نوبت به روابط انسانی میرسد باید از بدن من برای یادگیری بدیهیات هزینه کنند؟ مگر بدن من دفتر مشق خطاکاران است که باید آنقدر از روی غلطهایشان بنویسند که اصول رابطه جنسی را یاد بگیرند؟ چرا من باید بعد از آزارهای جنسی متعدد و احساس فریبکاری جنسی با خودم آرزو کنم که ای کاش اندامی نداشتم. ای کاش هرچیزی بودم، جز اندامی که جغرافیایی را اشغال میکند و میتواند مهمل آزار و رنج خودش باشد. این منصفانه نیست و دیگر هیچ راه حلی ندارم برای اینکه خودم را از تخته سیاه بودن نجات دهم. به جز نوشتن.
#دیدبان_آزار
@harasswatch
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1965/
هرس واچ | دیدبان آزار
برای یادگیری بدیهیات از بدن من هزینه نکن
اگر میخواهید ببینید که فریب جنسی چه احساسی دارد، حداقل میتوانم از دریچه نگاه و تجربه خودم توصیف مختصری برایتان بدهم.
Forwarded from زنان امروز
ضرورت فمینیستی پرداختن به سقط ناخواستۀ جنین
🖋 غنچه قوامی
سقط ناخواستۀ جنین بهمثابۀ پدیدهای عمیقاً جنسیتی که طیف وسیعی از زنان را بهطور مستقیم تحت تأثیر قرار میدهد تاکنون توجه فمینیستی چندانی به خود جلب نکرده است. جنبش عدالت باروری در غرب توانسته تا حدودی تمرکز یکهتازانه بر موضوع سقط خودخواستۀ جنین را به چالش بکشد و مباحثی چون عقیمسازی اجباری و دیگر رویههای سرکوبگرانۀ دولتها علیه باروری زنان فرودست و رنگینپوست را نیز علنی و مطرح کند. در نتیجۀ این تلاشها، بسیاری از فمینیستها به این باور رسیدهاند که حق باروری نه بهاندازۀ حق عدم باروری اما همانند آن در معرض تهدید و سرکوب دولتهاست. اما تعیین جایگاه «باروری ناموفق» در سیاست فمینیستیِ معطوف به «عدم باروری» نیازمند پرداخت نظری و تفصیلی بیشتری است.
سقط ناخواستۀ جنین عموماً مسئلهای شخصی قلمداد میشود یا به امری صرفاً پزشکی تقلیل مییابد و در بدترین حالت به «قصور زن» نسبت داده میشود، بهطوریکه ابعاد نظری و سیاسی آن پنهان میماند. این پدیده از آنچه عموم تصور میکنند شیوع بیشتری دارد. طبق نتایج تحقیقات صورتگرفته در امریکا، ۲۰ درصد بارداریها به سقط ناخواسته ختم میشود و با این حال ۵۵ درصد از مردم این کشور گمان میکنند پدیدهای نادر است. البته بسیاری از سقطهای ناخواستۀ زودهنگام پیش از آنکه فرد متوجه بارداری خود شود رخ میدهند و آمار حقیقی حدود ۳۰ درصد تخمین زده میشود.
از دست رفتن زودهنگام بارداری تجربهای شوکآور و تروماتیک برای بسیاری از زنان است که ممکن است به دورهای از اضطراب عاطفی منجر شود و آثار آن تا ماهها بعد باقی بماند. پس از سقط ناخواستۀ جنین، در ۲۰ درصد زنان علائم افسردگی و اضطراب ظاهر میشود که بسته به کیفیت زندگی و بارداریهای آتی میتواند بین یک تا سه سال تداوم پیدا کند. احتمال بروز این عوارض روانی در زنان جوانتر، زنان مهاجر و دارای موقعیت اجتماعی ـ اقتصادی فرودست، زنانی که بدون برنامهریزی باردار میشوند، و زنانی که سابقۀ ناباروری یا سقط جنین دارند بیشتر است. از طرف دیگر، زنان همچنان بابت سقط ناخواسته مورد سرزنش اجتماعی و گاه حتی تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند.
پوروی پاتل اولین زنی بود که در سال ۲۰۱۵ در امریکا به جنینکشی متهم و به مجازات حبس طولانیمدت محکوم شد. او در سال ۲۰۱۳، در ایالت ایندیانا، با خونریزی شدید به اورژانس مراجعه و ادعا کرد که دچار سقط ناخواستۀ جنین شده، اما متهم شد که با مصرف قرص اقدام به سقط کرده است. این در حالی بود که در آزمایشها هیچ نشانهای از مصرف قرص سقط جنین دیده نشده بود. برای مواجهه با این چالشهای کیفری، برخی فمینیستها با تأکید بر انتخاب فردی تلاش میکنند میان سقط ناخواسته و خودخواسته تمایز قائل شوند و همین موضوع بیش از پیش مبحث سقط ناخواسته را به حاشیه رانده است...
▪ادامه این مطلب را در سایت «زنان امروز» بخوانید:
zananemrooz.com/article/ضرورت-فمینیستی-پرداختن-به-سقط-ناخواست/
@zanan_emrooz
🖋 غنچه قوامی
سقط ناخواستۀ جنین بهمثابۀ پدیدهای عمیقاً جنسیتی که طیف وسیعی از زنان را بهطور مستقیم تحت تأثیر قرار میدهد تاکنون توجه فمینیستی چندانی به خود جلب نکرده است. جنبش عدالت باروری در غرب توانسته تا حدودی تمرکز یکهتازانه بر موضوع سقط خودخواستۀ جنین را به چالش بکشد و مباحثی چون عقیمسازی اجباری و دیگر رویههای سرکوبگرانۀ دولتها علیه باروری زنان فرودست و رنگینپوست را نیز علنی و مطرح کند. در نتیجۀ این تلاشها، بسیاری از فمینیستها به این باور رسیدهاند که حق باروری نه بهاندازۀ حق عدم باروری اما همانند آن در معرض تهدید و سرکوب دولتهاست. اما تعیین جایگاه «باروری ناموفق» در سیاست فمینیستیِ معطوف به «عدم باروری» نیازمند پرداخت نظری و تفصیلی بیشتری است.
سقط ناخواستۀ جنین عموماً مسئلهای شخصی قلمداد میشود یا به امری صرفاً پزشکی تقلیل مییابد و در بدترین حالت به «قصور زن» نسبت داده میشود، بهطوریکه ابعاد نظری و سیاسی آن پنهان میماند. این پدیده از آنچه عموم تصور میکنند شیوع بیشتری دارد. طبق نتایج تحقیقات صورتگرفته در امریکا، ۲۰ درصد بارداریها به سقط ناخواسته ختم میشود و با این حال ۵۵ درصد از مردم این کشور گمان میکنند پدیدهای نادر است. البته بسیاری از سقطهای ناخواستۀ زودهنگام پیش از آنکه فرد متوجه بارداری خود شود رخ میدهند و آمار حقیقی حدود ۳۰ درصد تخمین زده میشود.
از دست رفتن زودهنگام بارداری تجربهای شوکآور و تروماتیک برای بسیاری از زنان است که ممکن است به دورهای از اضطراب عاطفی منجر شود و آثار آن تا ماهها بعد باقی بماند. پس از سقط ناخواستۀ جنین، در ۲۰ درصد زنان علائم افسردگی و اضطراب ظاهر میشود که بسته به کیفیت زندگی و بارداریهای آتی میتواند بین یک تا سه سال تداوم پیدا کند. احتمال بروز این عوارض روانی در زنان جوانتر، زنان مهاجر و دارای موقعیت اجتماعی ـ اقتصادی فرودست، زنانی که بدون برنامهریزی باردار میشوند، و زنانی که سابقۀ ناباروری یا سقط جنین دارند بیشتر است. از طرف دیگر، زنان همچنان بابت سقط ناخواسته مورد سرزنش اجتماعی و گاه حتی تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند.
پوروی پاتل اولین زنی بود که در سال ۲۰۱۵ در امریکا به جنینکشی متهم و به مجازات حبس طولانیمدت محکوم شد. او در سال ۲۰۱۳، در ایالت ایندیانا، با خونریزی شدید به اورژانس مراجعه و ادعا کرد که دچار سقط ناخواستۀ جنین شده، اما متهم شد که با مصرف قرص اقدام به سقط کرده است. این در حالی بود که در آزمایشها هیچ نشانهای از مصرف قرص سقط جنین دیده نشده بود. برای مواجهه با این چالشهای کیفری، برخی فمینیستها با تأکید بر انتخاب فردی تلاش میکنند میان سقط ناخواسته و خودخواسته تمایز قائل شوند و همین موضوع بیش از پیش مبحث سقط ناخواسته را به حاشیه رانده است...
▪ادامه این مطلب را در سایت «زنان امروز» بخوانید:
zananemrooz.com/article/ضرورت-فمینیستی-پرداختن-به-سقط-ناخواست/
@zanan_emrooz
زنان امروز | صفحه اصلی
«زنان امروز» مجلهای تخصصی در حوزۀ مسائل زنان و از پرفروشترین مجلات در ایران است که از خرداد ۱۳۹۳ در تهران منتشر میشود. این نشریه مسائل و مشکلات زنان ایران را در حوزههای اجتماعی، فرهنگی، علمی، ادبی و هنری، به منظور اطلاعرسانی و توانمندسازی آنان و حساسسازی…
Forwarded from زاگاه
🟤چگونه برنامههای ردگیری قاعدگی میتوانند به جرمانگاری زنان کمک کنند
زاگاه- در روزهای گذشته بسیاری از استفادهکنندگان از برنامههای ردگیری #قاعدگی و کارشناسان حریم خصوصی نسبت به اینکه چگونه دادههای جمعآوریشده از برنامههای ردیابی چرخه قاعدگی زنان، به همراه سایر برنامهها، میتواند به طور بالقوه برای مجازات افرادی که به دنبال پایان خودخواسته بارداری هستند استفاده شود، ابراز نگرانی کردهاند.
در چند روز گذشته و پس از حکم دادگاه عالی آمریکا بر ممنوعیت سقط خودخواسته جنین و لغو قانون «رو در برابر وید»، بسیاری از کاربران در توییتر و دیگر شبکههای اجتماعی، می نویسند که« اگر ساکن آمریکا هستید و از این برنامهها استفاده میکنید، همین امروز آن را پاک کنید.» دامنه این نگرانیها تا حدی بوده است که اکانتهای متعددی نیز با همین عنوان Delete Your Period Tracking App در شبکههای اجتماعی باز شده است.
زنان مینویسند «این #پارانویا نیست. همین حالا هم ایالتها به اطلاعات شما در این برنامهها دسترسی دارند. اگر شما در حالی که پریودتان عقب افتاده، سفر کنید میتوانید به دلیل سقط جنین مورد محاکمه قرار بگیرید.»
امروزه میلیونها نفر برای کمک به ردیابی چرخه قاعدگی خود از اپلیکیشنها استفاده میکنند. از جمله Flo که خود را به عنوان محبوبترین برنامه رصد پریود معرفی میکند و ۴۳ میلیون کاربر فعال جمعآوری کرده است. یا اپلیکیشن دیگری به نام Clue که ادعا میکند ۱۲ میلیون کاربر فعال ماهانه دارد. دادههای سلامت شخصی ذخیره شده در این برنامهها از جمله محرمانهترین اطلاعاتی است که یک فرد میتواند به اشتراک بگذارد و یا از آنها حرفی بزند. برنامهها میتوانند زمان توقف و شروع قاعدگی و زمان توقف و شروع بارداری را نشان دهند. حالا این امر متخصصان حفظ حریم خصوصی را حساس کرده است، زیرا این داده ها - چه احضار شود و چه به شخص ثالث فروخته شود – میتواند برای نشان دادن اینکه شخصی سقط جنین داشته یا در حال انجام آن است مورد استفاده قرار گیرد.
#زاگاه
@zaagaah
🔻ادامه مطلب:
https://zaagaah.com/w6bf
زاگاه- در روزهای گذشته بسیاری از استفادهکنندگان از برنامههای ردگیری #قاعدگی و کارشناسان حریم خصوصی نسبت به اینکه چگونه دادههای جمعآوریشده از برنامههای ردیابی چرخه قاعدگی زنان، به همراه سایر برنامهها، میتواند به طور بالقوه برای مجازات افرادی که به دنبال پایان خودخواسته بارداری هستند استفاده شود، ابراز نگرانی کردهاند.
در چند روز گذشته و پس از حکم دادگاه عالی آمریکا بر ممنوعیت سقط خودخواسته جنین و لغو قانون «رو در برابر وید»، بسیاری از کاربران در توییتر و دیگر شبکههای اجتماعی، می نویسند که« اگر ساکن آمریکا هستید و از این برنامهها استفاده میکنید، همین امروز آن را پاک کنید.» دامنه این نگرانیها تا حدی بوده است که اکانتهای متعددی نیز با همین عنوان Delete Your Period Tracking App در شبکههای اجتماعی باز شده است.
زنان مینویسند «این #پارانویا نیست. همین حالا هم ایالتها به اطلاعات شما در این برنامهها دسترسی دارند. اگر شما در حالی که پریودتان عقب افتاده، سفر کنید میتوانید به دلیل سقط جنین مورد محاکمه قرار بگیرید.»
امروزه میلیونها نفر برای کمک به ردیابی چرخه قاعدگی خود از اپلیکیشنها استفاده میکنند. از جمله Flo که خود را به عنوان محبوبترین برنامه رصد پریود معرفی میکند و ۴۳ میلیون کاربر فعال جمعآوری کرده است. یا اپلیکیشن دیگری به نام Clue که ادعا میکند ۱۲ میلیون کاربر فعال ماهانه دارد. دادههای سلامت شخصی ذخیره شده در این برنامهها از جمله محرمانهترین اطلاعاتی است که یک فرد میتواند به اشتراک بگذارد و یا از آنها حرفی بزند. برنامهها میتوانند زمان توقف و شروع قاعدگی و زمان توقف و شروع بارداری را نشان دهند. حالا این امر متخصصان حفظ حریم خصوصی را حساس کرده است، زیرا این داده ها - چه احضار شود و چه به شخص ثالث فروخته شود – میتواند برای نشان دادن اینکه شخصی سقط جنین داشته یا در حال انجام آن است مورد استفاده قرار گیرد.
#زاگاه
@zaagaah
🔻ادامه مطلب:
https://zaagaah.com/w6bf
زاگاه
چگونه برنامههای ردگیری قاعدگی میتوانند به جرمانگاری زنان کمک کنند - زاگاه
در روزهای گذشته بسیاری از استفادهکنندگان از برنامههای ردگیری قاعدگی و کارشناسان حریم خصوصی نگرانیشان را از اینکه که چگونه دادههای
Forwarded from بيدارزنى
📌 زنان، جنس و جنسیت در تاریخنگاری ایران مدرن
مانا کیا، افسانه نجمآبادی، سیما شاخساری
✍🏽 مترجم: طه رادمنش
#بیدارزنی: این مقاله که در پی ارزیابی سهم تاریخنگاری فمینیستی در شکلگیری تاریخنگاری و فرهنگ سیاسی ایران در قرن بیستم است یکی از مجموعه مقالات کتاب «ایران در قرن بیستم: تاریخنگاری و فرهنگ سیاسی» به ویرایش ایرج اتابکی است که توسط مانا کیا، افسانه نجمآبادی و سیما شاخساری به نگارش درآمده است. نویسندگان این مقاله به دنبال طرح و پاسخ به این پرسش هستند که تاریخنگاری فمینیستی چه تاثیری بر دانش تاریخی ما داشته است.
طرح موضوع
مریلین بوث، در ارزیابی خود از تاریخ جنسیت و تاریخ زنان در خاورمیانه، نتیجهگیری میکند که بهرغم رشد فزاینده و گاه ساختارشکن بخش زیادی از آثار تاریخی فمینیستی که در دهۀ قبل منتشر شده، بخش زیادی از حوزۀ تخصصی تاریخی که دغدغۀ خود را متوجه بحث جنسیت کرده، همچنان در راستای مباحث کلانِ رشتۀ تاریخ در منطقۀ شاخ آفریقا و خاورمیانه پیش رفته است. این قبیل آثار در بین مورخان خاورمیانه، همچون مقاومتی خاموش در برابر مفهوم جنس، بهعنوان شاخصۀ سازنده، رقمزنندۀ تفاوتهای اجتماعی در حوزۀ ارتباط ساختارهای قدرت است و در اغلب موارد تاریخ، زنان همواره دالی بر رویکرد «زن را داخل تاریخ اضافه کنید و تکاناش دهید» ارزیابی شده است.
هدف ما در این مقاله، ارزیابی سهم تاریخنگاری فمینیستی در شکلگیری تاریخنگاری و فرهنگ سیاسی ایران در قرن بیستم است. بدین منظور کار خود را با این سوالات آغاز میکنیم:
اگر اصلا تاریخنگاری فمینیستی دانش تاریخی ما را تغییر داده، این تغییر به چه صورت بوده است؟ آیا این نوع از تاریخنگاری، جریان اصلی تاریخنگاری در ایران مدرن را تغییر داده؟ آیا تاریخنگاری فمینیستی توانسته در عناوین مباحث تاریخی یا این منطق – که چه موضوعات تاریخی برای پژوهش مناسب هستند – دگرگونی ایجاد کند؟
بهرغم حرکت سازنده از «تاریخ زنان» به سمت «تاریخ جنسیتی»، حوزۀ علمی و تخصصی فمینیستی همچنان به عنوان دغدغهای خاص باقی مانده که چندان مورد توجه آن دسته از مورخانِ شیفتۀ نگارش تاریخ عمومی قرار نگرفته و فقط، توجه مورخان متخصص حوزۀ زنان و جنسیت را جلب کرده است. موضوع جنسیت، حتی در بین افرادی که دغدغۀ مطالعات جنسیتی دارند و بیشتر در باب سیاستهای هویت پژوهش میکنند نیز به حاشیه رانده شده است. این دستور کارِ سیاسیِ مفروض، اغلب همچون تهدیدی علیه عینیت بیطرفانۀ تاریخ واقعی قلمداد شده که سعی دارد تا در برابر تفاسیر و اظهارات سیاسی، خود را مصون دارد؛ و این گونه است که این مورخان واقعینویس، تاریخهای عمومی ما را مینویسند.
▪️در این مقالهی جامع، کتابهای بسیاری از جمله «ایران بین دو انقلاب» یرواند آبراهامیان، «زنان و فرآیند سیاسی در ایران، سدهی ۲۰» پروین پایدار، «انقلاب مشروطه ۱۹۰۶ _ ۱۹۱۱، دموکراسی تودهای، دموکراسی اجتماعی و ریشههای فمینیسم» ژانت آفاری، «شکلگیری ملیت ایرانی ۱۸۰۴ _ ۱۹۴۶» فیروزه کاشانی ثابت، «بازسازی ایران، شرقشناسی، غربشناسی، تاریخنگاری» محمد توکلی طرقی، «مدرن بودن در ایران» فریبا عدالتخواه و مقالاتی از شیرین مهدوی و رستم کلایی با هدف بررسی #تاریخ_نگاری_زنان و #نقد همه جانبهی فقدان این مهم در پژوهشهای تاریخی/سیاسی صورت گرفته است.
#تاریخ_سیاسی_زنان
#زنان_مبارز
#تاریخنگاری_فمینیستی
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44152
@bidarzani
مانا کیا، افسانه نجمآبادی، سیما شاخساری
✍🏽 مترجم: طه رادمنش
#بیدارزنی: این مقاله که در پی ارزیابی سهم تاریخنگاری فمینیستی در شکلگیری تاریخنگاری و فرهنگ سیاسی ایران در قرن بیستم است یکی از مجموعه مقالات کتاب «ایران در قرن بیستم: تاریخنگاری و فرهنگ سیاسی» به ویرایش ایرج اتابکی است که توسط مانا کیا، افسانه نجمآبادی و سیما شاخساری به نگارش درآمده است. نویسندگان این مقاله به دنبال طرح و پاسخ به این پرسش هستند که تاریخنگاری فمینیستی چه تاثیری بر دانش تاریخی ما داشته است.
طرح موضوع
مریلین بوث، در ارزیابی خود از تاریخ جنسیت و تاریخ زنان در خاورمیانه، نتیجهگیری میکند که بهرغم رشد فزاینده و گاه ساختارشکن بخش زیادی از آثار تاریخی فمینیستی که در دهۀ قبل منتشر شده، بخش زیادی از حوزۀ تخصصی تاریخی که دغدغۀ خود را متوجه بحث جنسیت کرده، همچنان در راستای مباحث کلانِ رشتۀ تاریخ در منطقۀ شاخ آفریقا و خاورمیانه پیش رفته است. این قبیل آثار در بین مورخان خاورمیانه، همچون مقاومتی خاموش در برابر مفهوم جنس، بهعنوان شاخصۀ سازنده، رقمزنندۀ تفاوتهای اجتماعی در حوزۀ ارتباط ساختارهای قدرت است و در اغلب موارد تاریخ، زنان همواره دالی بر رویکرد «زن را داخل تاریخ اضافه کنید و تکاناش دهید» ارزیابی شده است.
هدف ما در این مقاله، ارزیابی سهم تاریخنگاری فمینیستی در شکلگیری تاریخنگاری و فرهنگ سیاسی ایران در قرن بیستم است. بدین منظور کار خود را با این سوالات آغاز میکنیم:
اگر اصلا تاریخنگاری فمینیستی دانش تاریخی ما را تغییر داده، این تغییر به چه صورت بوده است؟ آیا این نوع از تاریخنگاری، جریان اصلی تاریخنگاری در ایران مدرن را تغییر داده؟ آیا تاریخنگاری فمینیستی توانسته در عناوین مباحث تاریخی یا این منطق – که چه موضوعات تاریخی برای پژوهش مناسب هستند – دگرگونی ایجاد کند؟
بهرغم حرکت سازنده از «تاریخ زنان» به سمت «تاریخ جنسیتی»، حوزۀ علمی و تخصصی فمینیستی همچنان به عنوان دغدغهای خاص باقی مانده که چندان مورد توجه آن دسته از مورخانِ شیفتۀ نگارش تاریخ عمومی قرار نگرفته و فقط، توجه مورخان متخصص حوزۀ زنان و جنسیت را جلب کرده است. موضوع جنسیت، حتی در بین افرادی که دغدغۀ مطالعات جنسیتی دارند و بیشتر در باب سیاستهای هویت پژوهش میکنند نیز به حاشیه رانده شده است. این دستور کارِ سیاسیِ مفروض، اغلب همچون تهدیدی علیه عینیت بیطرفانۀ تاریخ واقعی قلمداد شده که سعی دارد تا در برابر تفاسیر و اظهارات سیاسی، خود را مصون دارد؛ و این گونه است که این مورخان واقعینویس، تاریخهای عمومی ما را مینویسند.
▪️در این مقالهی جامع، کتابهای بسیاری از جمله «ایران بین دو انقلاب» یرواند آبراهامیان، «زنان و فرآیند سیاسی در ایران، سدهی ۲۰» پروین پایدار، «انقلاب مشروطه ۱۹۰۶ _ ۱۹۱۱، دموکراسی تودهای، دموکراسی اجتماعی و ریشههای فمینیسم» ژانت آفاری، «شکلگیری ملیت ایرانی ۱۸۰۴ _ ۱۹۴۶» فیروزه کاشانی ثابت، «بازسازی ایران، شرقشناسی، غربشناسی، تاریخنگاری» محمد توکلی طرقی، «مدرن بودن در ایران» فریبا عدالتخواه و مقالاتی از شیرین مهدوی و رستم کلایی با هدف بررسی #تاریخ_نگاری_زنان و #نقد همه جانبهی فقدان این مهم در پژوهشهای تاریخی/سیاسی صورت گرفته است.
#تاریخ_سیاسی_زنان
#زنان_مبارز
#تاریخنگاری_فمینیستی
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44152
@bidarzani
بیدارزنی
زنان، جنس و جنسیت در تاریخنگاری ایران مدرن - بیدارزنی
نویسندگان در این مقاله به دنبال طرح و پاسخ به این پرسش هستند که تاریخنگاری فمینیستی چه تاثیری بر دانش تاریخی ما داشته است.