Telegram Web Link
🔻روایات تجربیات آزار کلامی زنانی که از رانندگی نان درمی‌آورند

🔶️پول کمتر و فشار روانی بیشتر، سهم زنان راننده

🔹️‌زهرا اکرمی: «کی به تو گواهینامه داده؟»، «باید بشینی پشت ماشین لباسشویی» و «زنی دیگه» بخشی از آزارهای کلامی است که زنان هر‌روزه با آن مواجه هستند. آزاری که انگار عادی و پذیرفته شده و کمتر کسی به دنبال اصلاح آن است‌؛ اما یک گروه از زنان بیش از سایرین با این پدیده دست‌به‌گریبان هستند که کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. آن هم زنانی که همسان با مردان پشت این فرمان‌ها نشسته‌اند تا با رانندگی خرج زندگی خود یا خانواده‌‌شان را درآورند.

🔹️هرچند همین چند روز پیش معاون اجتماعی و فرهنگ ترافیک پلیس راهور گفت که زنان در ۹۰ درصد تصادف‌ها مقصر نیستند و رانندگان زن همیشه با احتیاط بیشتری نسبت به مردان رانندگی می‌کنند. اما به نظر نمی‌رسد فقط اعلام یک آمار بتواند تغییری در این وضعیت ایجاد کند. ‌از نوع متلک‌ها برمی‌آید که ریشه اصلی این ماجرا قراردادن زنان در حوزه خصوصی است. به عبارت دقیق‌تر جامعه عادت دارد یا شاید هم ترجیح می‌دهد زنان را در حوزه خصوصی و به‌ویژه کار بی‌مزد خانگی از‌جمله در حال کارکردن با ماشین لباسشویی ببیند تا در کارهایی که مردانه قلمداد می‌شود.‌ این تضاد رانندگی زنان با حوزه خصوصی خانواده تا جایی اهمیت دارد که تحلیل محتوای رمان‌های زنان در قرن بیستم نشان می‌دهد اتومبیل تحول شگرفی در نقش‌های جنسیتی و دنیای زنانه به وجود آورده است. پولین گاروی، انسان‌شناس نیز در بررسی تأثیر رانندگی بر زندگی زنان نروژی، استدلال می‌كند كه اتومبیل برای زنان به معنای تجاوز از نقش‌های تثبیت‌شده جنسیتی و آسودگی موقت از كارهای خانگی و راهی است برای رهایی از انزوای طولانی درون خانه.

🔹️هدف این گزارش، ریشه‌یابی آزار کلامی رانندگان زن نیست که این خود می‌تواند یک موضوع پژوهشی مفصل باشد. تمرکز این نوشته بر زنانی است که به نظر می‌رسد بیش از سایرین تحت تأثیر چارچوب فکری‌ای هستند که همواره زنان را در رانندگی مقصر و نابلد می‌داند، یعنی مربیان زن آموزش رانندگی. همین زنانی که وقتی شما برای آموزش رانندگی بخواهید ثبت‌نام کنید، خیلی از اطرافیانتان به شما توصیه می‌کنند که سراغ مربی زن نروید چراکه احتمالا مهارت کمتری در مقایسه با مردان دارند. توصیه‌هایی که حتی گاهی اوقات از سوی خود زنان هم شنیده می‌شود.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن کامل را اینجا بخوانید:
https://sharghdaily.com/fa/Main/Page/8667/9/%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87
Forwarded from بيدارزنى
🟣 زن‌کشی، جنایتی روزمره است


به‌گزارش هه‌نگاو، شامگاه جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰، یک زن جوان اهل کرمانشاه با هویت #فاطمه_صامتی توسط همسرش به وسیله چاقو و تبر به قتل رسیده است. به گفته یک منبع مطلع، همسر این زن جوان به دلیل اختلافات خانوادگی اقدام به قتل این زن نموده است.

در همین تاریخ، یک زن جوان اهل روستای زردلان از توابع بخش هلیلان استان ایلام با هویت #طاهره_شفیعی ۲۲ ساله توسط «پدر شوهر» خود به قتل رسید. هه‌نگاو مطلع شده است که «خسرو مظفری» ۵۲ ساله پس از به قتل رساندن طاهره شفیعی با اسلحه پران، خود نیز اقدام به خودکشی و به زندگی خود پایان داده است.
گفتنی‌ست که انگیزه قتل توسط خسرو ظفری اختلافات خانوادگی عنوان شده است.

اخبار قتل‌های ناموسی، زن‌کشی و گستره‌ی عظیم «خشونت علیه زنان» در خانه و اجتماع، به تیتری روزمره بدل شده است. پر واضح است که این اسامی، تنها معطوف به مواردی است که مورد پوشش رسانه‌ای قرار گرفته‌اند و آمار حقیقی ابعاد خشونت، زن کشی و قتل‌های ناموسی، صورت‌بندی جامعی ندارد. تکرار قتل‌های ناموسی اعضای جامعه‌ی کوئیر به‌دست مردان خانواده، خشونت‌های خانگی علیه زنان و تکرار فجایعی هولناک، نظیر قتل هراس‌آور «مونا حیدری» و «رومینا اشرفی»، یکی از دستاوردهای زن‌ستیزی سیستماتیک حاکمیت و دستِ بازِ عاملان خشونت و قتل زنان، زیر سایه‌ی قوانین جنسیت‌زده و ارتجاعی است. زنانی که توسط پدر، پدر شوهر، عمو، برادر و همسر و ... مورد خشونت روزمره قرار می‌گیرند و به اشکال مختلف، به قتل می‌رسند.

#زن_کشی #خشونت_علیه_زنان
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت

@bidarzani
🔶ناز تو و نیاز «من»: تاملی بر برخی هم‌پوشانی‌های فرهنگ تجاوز و عشق رمانتیک


المیرا بهمنی

🔹️«آن روز که تو مقابل دانشسرا با آن پسرۀ لات حرف می‌زدی، می‌دانی چه حالی به من دست داد؟ به‌خدا خون خون‌ام را می‌خورد. کم مانده بود که با عجله خود را به تو رسانده، گلویت را بفشارم... اگر واقعا بدانم که تو می‌خواهی مرا عاشق و هواخواه خود سازی و مثل زن‌های هرجایی با ناز و تکبر از مقابل‌ام گذر کنی، اگر بدانم که تو واقعا می‌خواهی مرا فریب داده و بی‌چاره کنی، می‌دانی چه خواهم کرد. تنها تو را خواهم کشت. یک شب غافل‌گیرت می‌کنم و به هروسیله باشد، خفه‌ات می‌کنم. به‌خدا. اگر تو مرا فریب دهی تو را خواهم کشت. خواهم کشت. خواهم کشت.» (نامه‌های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه‌گرانی)

🔹️نامه‌های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه‌گرانی را شاید بتوان به عنوان یکی از دقیق‎‌ترین نمونه‌های هم‌آمیزی عشق با مالکیت، سلطه و آزار جنسی در متن فرهنگی ایران مثال آورد. در یکی از نامه‌ها ساعدی عاشق، پس از ابراز میل‌اش به تصاحب بدن طاهره، خطاب به او که همواره خاموش است، می‌نویسد: «اگر یک نفر آدم، نه اگر یک نفر دیو، یا هرکسی که می‌خواهد باشد، صاحب بدن طلایی و موهای زرین و روح بلورین تو شود، اگر خودم را هم نکشم آن یک نفر، بله آن صاحب تو را خفه می‌کنم. باور نمی‌کنی؟ خواهی دید.» آن‌چه که مرد عاشق را از خود بیخود می‌کند تصاحب بدن معشوق توسط مردی دیگر است. در فرهنگ مردسالار، عشق دگرجنس‌خواه نه یک وضعیت دگرخوش‌خواهانه، بلکه تجربه‌ای است درهم‌تنیده با خودخواهی، احساس مالکیت و وحدتی مبتنی بر غرق شدن در دیگری و تسلیم شدن معشوق به عاشق. لحظۀ وصال در چنین عشقی نه صرفا ارتباطی تنانه، بلکه آن لحظه‌ای است که بدن معشوق تصاحب می‌شود.


🔹تاریخ عشق پر است از عجز و لابۀ عاشق و سرزنش معشوق بی‌رحم و ساکت؛ اما در این تاریخ آن‌چه که هرگز اهمیتی نیافته فشاری است که عاشق بر معشوق می‌آورد تا به تصاحب درآید و به وصل – آن وصلی که عاشق در هر لحظه برحسب میزان شوریدگی‌ خود تعریف‌اش می‌کند- آری گوید. تخطی معشوق از این ارکان اساسی «نقش»‌‌اش، او را هم‌چنان‌که در نامه‌‌ ساعدی دیدیم به زنی طناز، فریب‌کار، هرجایی و لایق قتل تبدیل می‌کند. گفتمان عاشقانه و فهم مردسالارانه از عشق، به سوژۀ عاشق اجازه می‌دهد که «از سر عشق» بگوید «اختیار از دست من خارج شده است»؛ همچنان که فرهنگ تجاوز، متجاوز را فردی می‌داند که به دلیل بیماری روانی، مصرف الکل یا میل جنسی اختیار از کف داده و تهاجم جنسی می‌برد.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1911
🔶 «وقتی نوجوان بودم، مورد تجاوز قرار گرفتم، اما به دلایلی مشخص به پلیس اطلاع ندادم»

نویسنده: لوسیا آزبورن کرولی
🖊برگردان: سمیرا راهی

🔹️۱۴ سال پیش، مردی غریبه با تهدید چاقو، به من تجاوز کرد. در آن زمان به کسی چیزی نگفتم. حتی تا ۱۱ سال بعد از آن نیز کوچکترین حرفی به کسی نزدم تا اینکه در یک دفتر درمانی کوچک در سیدنی وقتی درمانگر از من علت بردن صندلی‌ام به دورترین گوشه‌ اتاق را پرسید، به او گفتم نمی‌توانم نزدیکش بنشینم. دلیلش را پرسید و برای اولین‌بار ماجرا را به طور کامل تعریف کردم.
در پانزده سالگی، شبی که مورد تجاوز قرار گرفتم، اصلا به فکرم نرسید که به بیمارستان یا پلیس مراجعه کنم. حتی به فکرم نرسید که به خانواده یا دوستان نزدیکم اطلاع بدهم. علی‌رغم اینکه واقعه رخ‌داده از مواردی بود که به راحتی تحت پیگرد قانونی قرار می‌گرفت. کبودی‌های مارپیچ‌شکل روی شکم که بخاطر فشار دادنم به دیوار بوجود آمده بود، پوشاندم. مربی ژیمناستیک با بررسی بدنم گفت گمان می‌کند چندتا از دنده‌هایم شکسته است. به دروغ به او گفته بودم که زمین خورده‌ام.

🔹️از درون و بیرون آسیب دیده بودم و احتمالا دی‌.ان.ای آن مرد زیر ناخن‌ها و درون بدنم وجود داشت. اما بازهم به پلیس اطلاع ندادم. اما چرا؟ من ماجراهای دادگاهی و رویه‌های پلیسی زیادی را در فیلم‌ها دیده بودم و هم‌چنین در جلسات انجمن‌های دبیرستانی شرکت کرده بودم، در جلساتی که معلم‌ها به دختران می‌گفتند باید رفتار خود را تغییر بدهند تا ربوده نشوند و مورد تجاوز قرار نگیرند. من اینها را دیده بودم و احتمال می‌دادم که مرا باور نخواهند کرد.

🔹️می‌دانستم پلیس از من سوال‌وجواب خواهد کرد، انگار که من در جایگاه متهم باشم. فکر می‌کردم از من درباره‌ پوشش‌ام خواهند پرسید. از اینکه آیا مشروب خورده بودم یا نه (بله)، اینکه آیا با آن فرد غریبه قبل از اینکه مرا تا حمام متروکه همراهی و به من تجاوز کند، کلامی رد‌و‌بدل کرده‌ام یا نه (بله).

🔹️علی‌رغم تمامی جراحات و شواهد موجود، فکر می‌کردم که این موارد مرا به شاهد غیرمحتمل یا غیرمنطقی زندگی خودم تبدیل می‌کند. بخاطر داستان‌هایی که شنیده بودم و آدم‌هایی که می‌شناختم و کتاب‌هایی که خوانده بودم، این‌طور فکر می‌کردم. و البته خودم هم تجربه مراجعه به پلیس را هم داشتم. برای دوست صمیمی‌ام که توسط پارتنرش مورد خشونت شدید قرار می‌گرفت، از پلیس درخواست کمک کرده بودم. آنها پاسخ دادند که کاری از دستشان برای متوقف کردن خشونت برنمی‌آید و دوستم باید رابطه را ترک کند.

#دیدبان_آزار
@harasswatvh

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1891
🔶چرت‌زدن در فضای عمومی، شیوه‌‌ای برای بازپس‌گیری سهم زنان


🔹️در سال ۲۰۱۴ عده‌ای زن در هند گردهم آمدند و تصمیم گرفتند برای تاکید بر حق امنیت در فضای عمومی، در پارک‌ها زیرانداز پهن کنند و چرت بزنند. آنها فراخوانی منتشر کردند و از زنان سراسر کشور خواستند که به این حرکت بپیوندند. این زنان هدف خود را عادی‌سازی حضور بدن زن در فضاهای شهری و مقابله با آزار جنسی عنوان کردند و معتقد بودند چشم‌ها باید به حضور بی‌‌بهانه و فارغانه زنان در فضاهای عمومی عادت کند، تا دیگر برای کسی سوال نشود که زن در این زمان و در این مکان چه می‌کند.

🔹️این ایده را جاسمین پاتیجا، کنشگر و هنرمند به اجرا درآورده است. پاتیجا در سال ۲۰۰۳ سازمان Blank Noise را برای مقابله با خشونت جنسی به میانجی هنر راه‌‎اندازی کرد و در نهایت ایده خوابیدن در فضای عمومی توسط این تشکل به اجرا درآمد. پاتینجا پتو و بالشت خود را برداشت و به پارکی در بنگلور رفت، رختخواب را پهن کرد و دراز کشید. او توضیح می‌دهد: «این تجربه باعث شد که به ترس‌هایمان فکر کنم، به اینکه دائما به ما هشدار می‎‌دهند که مراقب خودمان باشیم. چرت زدن مردان در پارک‌ها امری عادی و رایج است. اما برای زنان نه. در فضایی که حضور زنان بدون دلیل و هدف مشروع، با مقاومت روبروست، این کنشی رادیکال است و شیوه‌‌ای برای بازپس‌گیری سهم زنان از فضای عمومی.»

🔹️«ملاقات برای خواب»، در سال ۲۰۱۴ از گروه‌هایی کوچک در بمبئی، پونا، جوداپور و حیدرآباد آغاز شد. این گروه از مخاطبان خود پرسید: «چه کاری بوده که دلتان می‌خواسته در فضای عمومی انجام بدهید اما نتوانسته‌اید؟» بسیاری از زنان پاسخ داده بودند که آرزو دارند در پارک دراز بکشند. در روزهای آغازین رویداد، افراد هرکاری که دلشان می‌خواست و تا آن روز جرائت انجامش را نداشتند، می‌کردند. زنی دوست داشت تنهایی روی نیمکتی بنشیند و ساندویچ بخورد. زنی دیگر همیشه آرزو داشت به درختی تکیه بزند و کتاب بخواند اما می‌ترسید.

🔹️پاتیجا می‌گوید: «ما بیشتر عمر خود را در محرومیت از پرسه‌زنی در فضای عمومی گذرانده‌ایم، محرومیت از وقت گذراندن در پارک‌ها و مکان‌های اوقات فراغت. یاد گرفته‌ایم بدن‌هایمان را با ترس و هراس به این‌سو و آن‌سو بکشانیم. وقتی این بدن‌ها را تشویق به خوابیدن در فضای عمومی می‌کنیم، وقتی خود را در معرض آسیب‌پذیری قرار می‌دهیم، وقتی نیمکتی را در پارک را با بدن خود اشغال می‌کنیم، فرایندی تحول‌ساز جریان پیدا می‌کند. این کنش‌های جمعی، مداخلاتی مسالمت‌آمیزند، ما فضا را اشغال می‌کنیم اما این فرایندی واکنشی نیست. این گفت‌وگویی است میان ما با بدن‌هایمان، با فضا و مردم و هم‌چنین مقاومتی علیه خصوصی‌سازی لذت و اوقات فراغت در فضای عمومی که فضاها را برای افراد برخوردار دسترس‌پذیر کرده است.»

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1906/
ديد‌بان آزار
Photo
🔹️دیدبان آزار: پیش گرفتن راه مقاومت مقابل آتش جنگ؛ این کلید واژه روایت «مارلن توينينگا» نویسنده فرانسوی از سفرش به چندین کشور جهان و گزارشش از خشونت به ویژه خشونت علیه زنان و نحوه مقابله آن‌ها با آن در کتاب «زنان مخالف جنگ» است. زنانی که به قول توینینگا در زمان جنگ و بعد از آن نه همچون اجداد هزار ساله‌شان، لابه‌کنان دندان‌ها را از خشم بر هم فشردند و سکوت کردند و نه منش و سیاستی را پیش گرفتند که از پسرانی که راهی جنگ کرده‌اند، پیروزمندانه اسطوره بسازند؛ بلکه راه سومی پیش گرفتند: مبارزه و مقاومت. زنانی که با خشونت دست و پنجه نرم کرده‌اند، کانون خانواده را ترک گفته‌اند تا هم مسلکان خود را بیابند و به شکل گروهی مقاومت را آغاز کنند.

🔹️این زنان معمولی به دور از هر جنجال و هیاهویی، برای برقراری صلح، افزایش توسعه و دست یافتن به برقراری صلح، مبارزه‌ای فمینیستی را آغاز می‌کنند. از فعالیت بر ضد فروش و استثمار زنان در کامبوج، فیلیپین و بروندی گرفته تا تلاش برای بقا و بازسازی کشورهایشان در سودان، افغانستان و رواندا. مارلن توينينگا در هر يک از اين كشورها چند روزی از زندگی‌اش را با زنانی به‌سر برده كه به‌تازگی از رنج خود و غم از دست دادنِ عزيزان‌شان برخاسته‌اند و با بردباری تار و پودِ زندگی نويی را در سايه‌ صلح و آرامش به هم می‌بافند.

🔹️نویسنده در فصلی از کتاب که به جنگ «تقسیم جغرافیایی» هند و پاکستان در سال ۱۹۴۷، پرداخته می‌نویسد: «دلیل اصلی‌ای که زنان به خود اجازه می‌دهند در این جنگ داخلی دخالت کنند این است که زنان در این میان بهای سنگین‌تری پرداخت کردند. چه بسیار دخترانی که ربوده، رها و یا زندانی شدند. و چه بسیار دخترانی که برای فرار از تجاوز خود را به چاه‌ها انداختند. برای فرار از نفس جنایت و از سوی دیگر طرد پیاپی از سوی اجتماع. طبق آنچه آمار و ارقام نشان داده است، به ۲۲۰۰ تا ۵۰۰۰۰ زن مسلمان در هند و ۸۰۰۰ تا ۳۵۰۰۰ زن هندو و سیک در پاکستان تجاوز شد. بنابراین زنان بیش از همه رنج کشیده‌اند... و امروز این زنان هستند که برای محکومیت جنگ در راس قرار گرفته‌اند.»

🔹️و در فصلی دیگر که به تلاش زنان کلمبیایی علیه جنگ و خشونت اختصاص دارد، نوشته شده: «در گردهمایی بین‌المللی زنان در شمال بارانکا برمژا، قلب جنگ‌های کلمبیا، روی پارچه‌هایی نوشته شده است: می‌خواهیم زنده بمانیم و در پیری بمیریم. جنگ، فقر و خشونت را در بین زنان افزایش می‌دهد، ما فرزندانمان را برای جنگ تربیت نخواهیم کرد، بهتر است با ترس زندگی کنیم اما از ترس از زندگی دست نشوییم.»

🔹️کتاب «زنان مخالف جنگ»، با ترجمه شهرزاد ماکویی و مینو حسینی در سال ۱۳۸۵ از سوی نشر آگه منتشر شده است.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

#جنگ #اوکراین
اعلام اسامی فیلم‌های راه‌ یافته به نوزدهمین جشن تصویر سال / رونمایی از پوستر فیلم مرا بخوان ؛ روایت‌های شنیده نشده

🔻این فیلم بر اساس روایت‌ها و‌ تجربه زیسته زنان از آزار و اذیت خیابانی در شهر ساخته شده است.

🔻بازیگران : معصومه قاسمی پور ، هانا کامکار ، رها خدایاری ، غزل شجاعی

کارگردان : پوریا نوری
تهیه‌کننده : زهره رجبی
بازنویسی فیلم‌نامه:زهرا توحیدی، الهام عبادتی
مدیر فیلمبرداری : مهدی رضایی
تدوین : نیما کزازی
مجری طرح : گروه شهر زنان
مدیر تولید : احسان اطمینان
صدابردار : افشین ملکی
صداگذار : محمد قاسمی
گریم : فاطمه مشایخی
طراح گرافیک : مهدی رایگانی

🔻نوزدهمین دوره جشن تصویر سال از ششم تا بیست‌وششم اسفندماه ۱۴۰۰ در خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.
به‌زودی برنامه اکران فیلم کوتاه «مرا بخوان؛ روایت‌های شنیده نشده» اعلام خواهد شد.
تشکر ویژه از: زنان همراه و همدل، تیم شهر زنان و تسهیلگران این کار انسانی، خلاقانه و داوطلبانه که بدون آنها طی کردن این مسیر امکان‌پذیر نبود.

@Shahr_Zanan
🔶کارزاری برای به رسمیت شناختن خشونت جنسی و جنسیتی آنلاین

🖊برگردان: فهیمه حسن‌میری

🔹اینترنت گاهی می‌تواند فضایی نفرت‌انگیز و خصمانه باشد، به‌ویژه برای زنان، اقلیت‌های نژادی، قومی، جنسیتی و سایر گروه‌های به حاشیه رانده‌شده که بیشتر احتمال دارد تصاویرشان در فضای مجازی مورد سوءاستفاده قرار بگیرد. سوءاستفاده از تصاویر دیگران با اهداف جنسی شامل موارد مختلفی است؛ از جمله:‌ به‌اشتراک‌‌گذاری عکس خصوصی افراد بدون رضایت آنها، پورن انتقامی، دستکاری تصاویر با استفاده از هوش مصنوعی، تبدیل عکس دیگران به عکس‌های مستهجن، عکس‌برداری بی‌اجازه از زیر دامن زنان و بسیاری از موارد مشابه دیگر. همه اینها نمونه‌هایی از خشونت دیجیتالی است که با گسترش تکنولوژی، بیش‌ از پیش از رایج و فراگیر شده‌اند.

🔹انتشار عکس دیگران و نقض حریم خصوصی آنها به این طریق، پیامدهای مختلفی دارد. هتک حیثیت و نقض حقوق و خودمختاری افرادی که عکس‌هایشان در صفحات هرزه‌نگاری منتشر می‌شود، گاهی نابودی زندگی آنها را به دنبال دارد. علی‌رغم اینکه خشونت و زن‌ستیزی آنلاین، نقض گسترده حقوق بشر محسوب می‌شود، شرکت‌های فناوری و سیاست‌گذاران ارزش بیشتری برای «کپی رایت» (حق مولف/مالک اثر) در قیاس با حقوق انسان‌ها قائلند و برای محافظت از حق مالکیت فکری تدابیر حمایتی ویژه‌ای درنظر گرفته‌اند.

🔹 بی‌تردید تصاویر بدن ما به همان اندازه که موسیقی، فیلم و حتی نشان شرکت‌ها «حق انحصاری» دارند، باید مورد احترام و محافظت باشند. به همین دلیل، صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، «کپی رایت» جدیدی برای بدن انسان معرفی و راه‌اندازی کرده است به نام «حق بدن». «بادی رایت» (حق صاحب بدن) تلاشی است برای به رسمیت شناختن خشوت دیجیتال و مطالبه‌گری در راستای مبارزه با آن.

🔹هدف این است که با این کار، شرکت‌های فناوری و سیاست‌گذاران وادار شوند تا همانطور که «حق صاحب اثر» را به رسمیت می‌شناسند، «حق صاحب بدن» را هم جدی بگیرند و با نقض حقوق بشر و تعرض به خودمختاری جسمانی افراد مقابله کنند. «حق بدن» یک جنبش اجتماعی است که از همه می‌خواهد خشونت مبتنی بر جنسیت را در فضای مجازی جدی بگیرند.

🔹در یک تحقیق انجام شده در زمینه خشونت علیه زنان، ۸۵ درصد از زنان اعلام کرده‌اند که شاهد خشونت دیجیتال بوده‌اند و نزدیک به ۴۰ درصد آن را شخصاً تجربه کرده‌اند. خشونت دیجیتال، آسیب‌های بلندمدت روانی و عاطفی، مشکلات جسمی، انزوای اجتماعی و گاهی مجازات‌های قانونی برای قربانیان به همراه دارد با این حال آنطور که لازم است از سوی شرکت‌های فناوری و سیاست‌گذاران جدی گرفته نمی‌شود. به همین دلیل تبدیل کردن آن به مسئله عمومی، نیازمند راه‌اندازی کارزارهای اطلاع‌رسانی و مطالبه‌گری است.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن کامل را از لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1880/
ديد‌بان آزار
Photo
دیدبان آزار: فعالان حقوق بشر هشدار داده‌اند که به دنبال حمله روسیه به اوکراین، زنان در معرض خشونت جنسی به مثابه سلاح جنگی هستند. سازمان‌های حقوق بشری برجسته به ایندیپندنت گفته‌اند که زنان جزو کسانی هستند که بیشترین آسیب‌ها را از این جنگ متحمل خواهند شد، همانطور که در درگیری خونین ۸ ساله در شرق اوکراین زنان با آسیب‌هایی جبران‌ناپذیر مواجه شدند.

استیو کرنشاو، مدیر سیاست‌گذاری سازمان «رهایی از شکنجه» به ایندیپندنت می‌گوید: «سابقه روسیه نشان می‌دهد که با پیشروی در اوکراین، خشونت، شکنجه و نقض حقوق بشر افزایش پیدا خواهد کرد. همانطور که در چچن شاهد شکنجه بودیم. این شکنجه‌ها تجاوز جنسی را هم شامل می‌شد.»

او ادامه می‌دهد: «در بستر درگیری نظامی، زنان مورد هدف تجاوز به مثابه سلاح جنگی قرار می‌گیرند. ما بازماندگانی داشته‌ایم از سریلانکا، جمهوری دموکراتیک کنگو و ... که خشونت جنسی را در دوران جنگ تجربه کرده‌اند و دچار آسیب‌های هولناک شده‌اند.»

نتایج تحقیقات سازمان دیدبان حقوق بشر که سال گذشته منتشر شد نشان می‌دهد که گروه‌های نظامی تحت حمایت روسیه در شرق اوکراین، با زنان بازداشت‌شده را مورد شکنجه قرار داده‌اند و رفتار بی‌رحمانه‌ای با آنان داشته‌اند. تحقیق دیگری که پیشتر توسط سازمان عفو بین‌الملل منتشر شده نسبت به افزایش خشونت جنسی و جنسیتی در مناطق تحت درگیری در اوکراین هشدار داده است. علی‌رغم اینکه قوانین اوکراین در زمینه حمایت از حقوق زنان پیشرفت داشته است.

اوکسانا پوکالچوک، مدیر بخش اوکراین سازمان عفو بین‌الملل نیز هشدار داده است که با تجاوز روسیه، خشونت جنسی و جنسیتی در اوکراین افزایش پیدا خواهد کرد. او که در یک پناهگاه مستقر شده به ایندیپندنت می‌گوید: «جنگ زنان و دیگر گروه‌های آسیب‌پذیر را شدیدا تحت‌تاثیر قرار خواهد داد. گروه‌هایی که پیش از جنگ هم در سیستم مردسالار اوکراین موقعیتی شکننده داشته‌اند.»

#دیدبان_آزار
@harasswatch
ديد‌بان آزار
Photo
متن زیر، بیانیه فمینیست‌های روسی است که علیه جنگ و اشغال در اوکراین متحد شده‌اند. فمینیسم یکی از معدود جنبش‌های اعتراضی روسیه معاصر است که از سرکوب دولت پوتین جان سالم به در برده است. در حال حاضر گرو‌ه‌های فمینیستی متعددی در دست‌کم ۳۰ شهر روسیه فعالند. در این متن، فمینیست‌هایی که در تظاهرات ضدجنگ در سراسر کشور شرکت می‌کنند، تمامی فمینیست‌های دنیا را به اتحاد در برابر تجاوز نظامی دولت پوتین فرا می‌خوانند. در متن این بیانیه آمده است:

ما به عنوان شهروندان و فمینیست‌های روس، این جنگ را محکوم می‌کنیم. فمینیسم به منزله نیروی سیاسی نمی‌تواند حامی جنگ و اشغال نظامی باشد. جنبش فمینیستی در روسیه برای حقوق گروه‌های آسیب‌پذیر، جامعه‌ای عادلانه و فرصت‌های برابر مبارزه می‌کند، جامعه‌ای که خشونت و درگیری نظامی در آن جایی ندارد.

جنگ یعنی خشونت، آوارگی، فقر، زندگی‌های نابودشده، ناامنی و بی‌آیندگی و با ارزش‌ها و اهداف فمینیسم ناسازگار است. جنگ نابرابری جنسیتی را تشدید می‌کند و دستاوردهای حقوق بشری را سال‌ها به عقب برمی‌گرداند. جنگ تنها با خود خشونت بمب و گلوله نمی‌آورد، بلکه خشونت جنسی به همراه دارد. تجربه‌های تاریخی نشان می‌دهد که در دوران جنگ، خطر تجاوز به زنان چند برابر می‌شود. به این دلیل و بسیاری دلایل دیگر، فمینیست‌های روسی و تمامی کسانی که به ارزش‌های فمینیستی باور دارند باید قویا علیه این جنگ که توسط دولت ما به راه افتاده، موضع‌گیری کنند.

امروز فمینیست‌ها از جمله نیروهای سیاسی فعال در روسیه هستند. برای مدتی طولانی، مقامات روسی ما را جنبش سیاسی خطرناکی تلقی نمی‌کردند. بنابراین ما موقتا کم‌تر گرو‌ه‌های سیاسی دیگر مورد سرکوب دولتی قرار گرفتیم. امروز بیش از ۴۵ سازمان فمینیستی در سرتاسر روسیه فعالیت می‌کنند. ما تمامی گروه‌ها و افراد فمینیست را به پیوستن به مقاومت فمینیستی علیه جنگ و متحد کردن نیروها برای مخالفت فعالانه با اشغال نظامی فرامی‌خوانیم. ما هم‌چنین از فمینیست‌های سراسر دنیا می‌خواهیم که به مقاومت ما بپیوندند. ما بی‌شماریم و در کنار هم می‌توانیم کاری کنیم کارستان. در طی دهه اخیر، جنبش فمینیستی قدرت فرهنگی و رسانه‌ای عظیمی کسب کرده است. نوبه آن رسیده که این نیروها را به قدرتی سیاسی علیه جنگ تبدیل کنیم. ما خود مقاومت علیه جنگ، مردسالاری، اقتدارگرایی و نظامی‌گری هستیم. ما آینده‌ای هستیم که پیروز خواهد شد.

ما از فمینیست‌های سراسر جهان می‌خواهیم:

🔹️به تظاهرات مسالمت‌آمیز علیه جنگ بپیوندند و کارزارهای حقیقی و مجازی علیه دیکتاتوری پوتین و جنگ در اوکراین راه‌اندازی کنند. می‌توانید از نماد جنبش مقاومت فمینیستی ضدجنگ در مطالب و تولیدات خود استفاده کنید و هم‌چنین هشتگ‌های#FeministAntiWarResistance #FeministsAgainstWar.

🔷️اطلاعات و اخبار مربوط به تجاوز نظامی پوتین را نشر دهید. تمام دنیا باید از اوکراین حمایت کند و از هرگونه کمکی به پوتین خودداری کند.

🔷️این بیانیه را با دیگران به اشتراک بگذارید. لازم است که نشان دهیم فمینیست‌ها مخالف این جنگ و هر جنگ دیگری هستند. هم‌چنین حیاتی است که نشان بدهیم فعالین روسی حضور دارند و آماده متحد شدن در برابر رژیم پوتین هستند. اکنون همه ما در خطر سرکوب از سمت دولت هستیم و به حمایت شما نیاز داریم.

#دیدبان_آزار

@harasswatch
Forwarded from کلکتیو ۹۸
کتاب تحسین برانگیز «جنسیت و ملیتانتیسم در کردستان ایران»، نوشته فاطمه کریمی، به تازگی در انتشارات لاغماتان به زبان فرانسه منتشر شده است. این کتاب که برگرفته از تز دکترای نویسنده است، به بررسی روابط جنسیت در سازمان کومله در فاصله بین سال های ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۱ می پردازد.

اهمیت این کتاب علاوه بر محتوای ارزشمند آن، به جایگاهی که در حوزه مطالعات سیاسی و مطالعات جنسیت در ایران اشغال کرده نیز برمیگردد، زیرا او رویه ای بر خلاف جریان رایج را در پیش گرفته و برگی از تاریخ مفقوده ایران سالهای اول انقلاب را روشن میکند که به شکلی سیستماتیک یا نادیده گرفته شده یا حتی تحریف و حذف شده است. نباید فراموش کرد که این تحقیق در یک میدان دشوار و تنگ متحقق شده و موانع زیادی را پشت سر گذاشته است؛ از یک طرف سیاست های مرکزگرا، امنیتی و حذفگرای دولتی موانعی جدی برای تحقیقات عمیق سیاسی آنجا که موضوع مربوط به مناطق حاشیه ای کشور (از جمله کردستان) و خصوصا زنان این مناطق هست را عملا غیرممکن ساخته است. از سوی دیگر ناسیونالیسم غالب بر میدان دانشگاهی-سیاسی و جامعه مدنی کشور هر شکلی از تلاش تحقیقی برای بازخوانی تاریخی وقایع اوایل انقلاب در مناطقی که به جنگ نیروهای ارتجاعی جمهوری اسلامی رفتند را با برچسب های امنیتی چون تجزیه طلبانه یا سیاست زدگی دفع یا طرد کرده اند. حتی فراتر از اینها، در مطالعات حوزه زنان و جنسیت، حتی آن بخش کثیری که توسط محققان ایرانی خارج از کشور انجام شده، آنگاه که به رویدادهای اوایل انقلاب و نقش زنان پرداخته می شود، به ندرت نامی از زنان کومله یا سایر «زنان حاشیه ای» در ایران آورده شده و این پژوهش ها اغلب بر فعالیت زنانی متمرکز بوده اند که به طبقه آنها نزدیک اند یا به مناطق مرکزی کشور تعلق دارند. این همه نشان میدهد که نه تنها «تاریخ سیاسی کشور»، بلکه «تاریخ انقلاب ایران» و دقیقتر از آن حتی «تاریخ زنان انقلاب ایران» اغلب توسط فرادستان، توسط اکثریت ممتاز لیبرال کشور، توسط محققینی با گرایش به مرکز و با انگاره های ناسیونالیستی (حتی چپ ها)، روایت شده و صدای به حاشیه رفتگان و فرودستان و گروه های رادیکال مترقی عموما در آن غایب است. از این جهت پژوهش دقیق فاطمه کریمی گامی مهم در رویارویی با این سد بزرگ و برای فراروی از موانع تا کنون موجود برای انجام تحقیقاتی از این دست است. او با زبانی داستانی در این کتاب به زنانی صدا می بخشد که پیش از آن بسیار کم و اغلب تنها در جمع «خودی ها» شنیده شده اند. خواننده گاهی چنان از خواندن روایت های زندگی این زنان متاثر می شود، از تلاش ها و فداکاری ها و شجاعت هایی که فراتر از زمانه شان از خود نشان داده اند، که به سختی میتواند سوژگی و اهمیت آنها را انکار کند. این کتاب توانسته دریچه ای بزرگ به روی تحقیقات بعدی برای احیای تاریخ سیاسی زنان در دوران پساانقلابی و حتی قبل از آن باز کند.

بررسی اجمالی کتاب فاطمه کریمی را میتوانید در فایل زیر مطالعه کنید :



👇👇
[email protected]
@collective98
2024/11/16 11:13:09
Back to Top
HTML Embed Code: