💢مزیتِ ما این است که در عصرِ مقایسه زندگی میکنیم، میتوانیم تحقیق کنیم، آن گونه که پیشتر تحقیق نشده است: ما از هر حیث، حاملان خودآگاهیِ تاریخ هستیم.
(#نیچه، #اراده_قدرت، قطعه 218)
@gzhiner
(#نیچه، #اراده_قدرت، قطعه 218)
@gzhiner
🟥 «میدانی میچ، حقیقت این است که اگر بیاموزی که چگونه بمیری، میآموزی که چگونه زندگی کنی.»
سرم را به نشانه تصدیق حرفش پایین آوردم.
«تکرار میکنم، اگر بیاموزی که چگونه بمیری، میآموزی که چگونه زندگی کنی.»
✍🏽 #میچ_البوم
📕 سهشنبهها با موری
@gzhiner
سرم را به نشانه تصدیق حرفش پایین آوردم.
«تکرار میکنم، اگر بیاموزی که چگونه بمیری، میآموزی که چگونه زندگی کنی.»
✍🏽 #میچ_البوم
📕 سهشنبهها با موری
@gzhiner
💢امروز آنچه که باید با آن مبارزه کرد، ترس است، که به سبب آنها جدایی روح و روان رخ میدهد.
آنچه که باید از آن دفاع کنیم گفتوگو است و ارتباطات جهانی بین انسانها.
بندگی، بیداد و دروغ مصیبتهایی هستند که ارتباطات را پایان میدهند و گفتوگو را ناممکن میسازند.
✍🏽 #آلبر_کامو
📕 آری، صدا را باید بالا برد
@gzhiner
آنچه که باید از آن دفاع کنیم گفتوگو است و ارتباطات جهانی بین انسانها.
بندگی، بیداد و دروغ مصیبتهایی هستند که ارتباطات را پایان میدهند و گفتوگو را ناممکن میسازند.
✍🏽 #آلبر_کامو
📕 آری، صدا را باید بالا برد
@gzhiner
💢«پوراندخت» دختر خسرو پرویز نخستن زنی که در ایران بر تخت شاهی تکیه زد کمی آنطرف تر از پایتخت ساسانیان در «انشان» واقع در خوزستان کنونی، که مرکز پادشاهی ایلامیان بود تاج بر سر نهاد.
پوراندخت خطاب به فرماندهان نوشت:
این پادشاهی را نه به کشتن و قتل دیگران می توان نگاه داشت و نه با سپاه و قدرت لشکریان، تنها با عدل و داد است که می توان به اداره امور پرداخت و با انصاف، آن را پایدار کرد. پادشاه دادگر می تواند ملک را محافظت کرده و نگاه دارد و فرقی میان زن یا مرد بودن او نیست، پس امید دارم از من چنان عدالت و دادگستری و انصافی ببینید که هیچ کس تاکنون ندیده باشد.»
💢بدین ترتیب نخستین زنی که در ایران پادشاهی کرد، چنین کار خود را آغاز کرد. او دستورات دیگری هم برای بهبود اوضاع داخلی داد.
او تمام تلاش خود را برای بهبود اوضاع مردم سرزمینش کرد و وقتی دید که این سلسله با سرعتی خارج از کنترل رو به نابودی نهاده و توان تغییر سرنوشت مردمش را ندارد، خود کنار نشست تا مبادا تصمیمی بگیرد که به ضرر ایران تمام شود.
@gzhiner
پوراندخت خطاب به فرماندهان نوشت:
این پادشاهی را نه به کشتن و قتل دیگران می توان نگاه داشت و نه با سپاه و قدرت لشکریان، تنها با عدل و داد است که می توان به اداره امور پرداخت و با انصاف، آن را پایدار کرد. پادشاه دادگر می تواند ملک را محافظت کرده و نگاه دارد و فرقی میان زن یا مرد بودن او نیست، پس امید دارم از من چنان عدالت و دادگستری و انصافی ببینید که هیچ کس تاکنون ندیده باشد.»
💢بدین ترتیب نخستین زنی که در ایران پادشاهی کرد، چنین کار خود را آغاز کرد. او دستورات دیگری هم برای بهبود اوضاع داخلی داد.
او تمام تلاش خود را برای بهبود اوضاع مردم سرزمینش کرد و وقتی دید که این سلسله با سرعتی خارج از کنترل رو به نابودی نهاده و توان تغییر سرنوشت مردمش را ندارد، خود کنار نشست تا مبادا تصمیمی بگیرد که به ضرر ایران تمام شود.
@gzhiner
💢هر کهنه نو میشود، هر زردی سبز میشود و هر سردی به گرمی میگراید، دیالکتیک طبیعت درسآموز است تا افکار و اندیشههای کهنه را دور ریخته و نویدبخش "تغییر" شویم.
مقاومت و عزم تغییر در روزگاری که ما را به تسلیم و تن دادن فرا میخواند پیام بهار طبیعت است.
🔴انقلابیِ واقعی کسی است که علیه خودش انقلاب کند.
#لودویگ_ویتگنشتاین
@gzhiner
مقاومت و عزم تغییر در روزگاری که ما را به تسلیم و تن دادن فرا میخواند پیام بهار طبیعت است.
🔴انقلابیِ واقعی کسی است که علیه خودش انقلاب کند.
#لودویگ_ویتگنشتاین
@gzhiner
💢دشمنانت را فراموش کن!
تنها کسی که
می تواند تو را به خاک سیاه بنشاند :
یک دوست کاملا مورد اعتماد است
#محمدرضا_میرشاه_ولد
@gzhiner
تنها کسی که
می تواند تو را به خاک سیاه بنشاند :
یک دوست کاملا مورد اعتماد است
#محمدرضا_میرشاه_ولد
@gzhiner
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرا در آینه بنشان و بگذار
بر زمین ریزد و
بشکند،
آنچه در من
نامیمون است
تیشه ای در دستم نه!
تا زنم بر چشم
تا روزنی شود،
از آن سوی حصار،
بر سرزمین قلب
و نوری فرو ریزد
بر این ویرانه ی تن
وای بر احوال مسکین من
وای بر احوال مسکین من
هر نبض
بر من سنگینی کرد
و هر هیمه ی راه،
نابیناترم ساخت
و سدی گشت
تا تو را باز نجویم
و خویشتن خویش را نیابم
من
منی که خویش
حجابم
بر اخگر خویش
#گلاره - سادات اخوی
#خودشناسی#خودسازی
#اشراق_وجود
#نقابها_حجابها
#عالم_معنا
#بیداری_معنوی#نگاه_برتر
@gzhiner
بر زمین ریزد و
بشکند،
آنچه در من
نامیمون است
تیشه ای در دستم نه!
تا زنم بر چشم
تا روزنی شود،
از آن سوی حصار،
بر سرزمین قلب
و نوری فرو ریزد
بر این ویرانه ی تن
وای بر احوال مسکین من
وای بر احوال مسکین من
هر نبض
بر من سنگینی کرد
و هر هیمه ی راه،
نابیناترم ساخت
و سدی گشت
تا تو را باز نجویم
و خویشتن خویش را نیابم
من
منی که خویش
حجابم
بر اخگر خویش
#گلاره - سادات اخوی
#خودشناسی#خودسازی
#اشراق_وجود
#نقابها_حجابها
#عالم_معنا
#بیداری_معنوی#نگاه_برتر
@gzhiner