Telegram Web Link
نه از دل‌بستگی در بذل جانم هست تأخیری
تأمل می‌کنم کاین تحفه را قابل نمی‌دانم

#طالب_آملی
@ghazalshermahdishabani
چو شمع از گردن تسلیم من بی‌‌امتحان مگذر
ز هر عضوم سری بردار و بر دوشم ‌گذار امشب

#بیدل
@ghazalshermahdishabani
مقالات نصیحت‌گو همین است
که سنگ‌اندازِ هجران در کمین است

#حافظ
@ghazalshermahdishabani
بی ‌کیمیای مستی تبدیل غم محال است
یا می حلال فرما یا غم حرام گردان
بی‌تو به تلخ‌کامی شب‌ها به روز بردم
با ما به شادمانی روزی به شام گردان

#نظیری_نیشابوری
@ghazalshermahdishabani
چشم، زخمی بود بی رویِ تو بر رخساره‌ام
سوزن مژگان گرفتم، دیده بر هم دوختم

#منصف_تهرانی
@ghazalshermahdishabani
گیرم که ساختم ز تو اغیار را جدا
با سایه‌ای که در پی‌ات افتاده چون کنم؟!

#شفایی_اصفهانی
@ghazalshermahdishabani
پوشيده نيست تيرگیِ بختِ عاشقان
آيينۀ چراغ‌به‌دست است شامِ ما ...

#بیدل
@ghazalshermahdishabani
بسوخت جانِ من، این دیدۀ جمال‌پرست
ز دست رفت دل هرزه‌گرد حال‌پرست

چگونه زین‌همه حسرت بوَد امیدِ نجات
مرا که هست همین چشم ِخط‌وخال‌پرست

نوازش نفست با من است در همه‌حال
چه می‌گریزی از این شاعرِ محال‌پرست

شبی خیال تو از دشت خواب من بگذشت
دگر به خواب نرفت این دل خیال‌پرست

شُکوه حُزن تو را نازم ای بهارِ ملول
که الفتی‌ست تو را با منِ ملال‌پرست

بهار من به خموشی کنار #سایه گذشت
چمن سپرده به مرغان قیل‌وقال‌پرست

#فریدون_مشیری
دفتر #نوایی_هم_آهنگ_باران
@ghazalshermahdishabani
هلاک شیوهٔ لطف توام، ولی صد حیف
که التفات تو چون رحمت خدا عام است

#نصیر_همدانی
@ghazalshermahdishabani
@tarze_taze

مجال من همین باشد که پنهان عشقِ او ورزم
کنار و بوس و آغوشش، چه گویم؟ چون نخواهد شد

#حافظ
@ghazalshermahdishabani
بارانِ گریه بود که رفتی و آفتاب
دم درکشید و صد پلِ رنگین‌کمان شکست

#حسین_منزوی
@ghazalshermahdishabani
غم تو خجسته بادا که غمی‌ست جاودانی
ندهم چنین غمی را به هزار شادمانی

#عمعق_بخارایی (قرن ۶)
@ghazalshermahdishabani
زآن نرنجم که شب هجر ز من رخ پوشید
آفتاب است، شب از پرده برون چون آید؟

#نظام_دستغیب
@ghazalshermahdishabani
بی‌بهره را ز مایهٔ امدادِ کس چه سود؟
دریا حریفِ کاسهٔ واژون نمی‌شود ...

#بیدل
@ghazalshermahdishabani
2024/10/02 12:30:52
Back to Top
HTML Embed Code: