به خیالم
قدمهای تو بود
که اینچنین تند در سینهام میزد
#مرام_المصری
ترجمه #محمد_مرکبیان
@ghazalshermahdishabani
قدمهای تو بود
که اینچنین تند در سینهام میزد
#مرام_المصری
ترجمه #محمد_مرکبیان
@ghazalshermahdishabani
به شهادت رسیده بودی
با اینهمه
پیش از آنکه
جرئت کنند به تو نزدیک شوند
جنازهات را به گلوله بستند
چهقدر میترسیدند
#سعید_سلطانپور
@ghazalshermahdishabani
با اینهمه
پیش از آنکه
جرئت کنند به تو نزدیک شوند
جنازهات را به گلوله بستند
چهقدر میترسیدند
#سعید_سلطانپور
@ghazalshermahdishabani
به قتل من برانگیزید _ یارب_ آن جفاجو را
که شاید گیرم از بهر تظلم، دامن او را
#ضمیری_اصفهانی
@ghazalshermahdishabani
که شاید گیرم از بهر تظلم، دامن او را
#ضمیری_اصفهانی
@ghazalshermahdishabani
نه از دلبستگی در بذل جانم هست تأخیری
تأمل میکنم کاین تحفه را قابل نمیدانم
#طالب_آملی
@ghazalshermahdishabani
تأمل میکنم کاین تحفه را قابل نمیدانم
#طالب_آملی
@ghazalshermahdishabani
چو شمع از گردن تسلیم من بیامتحان مگذر
ز هر عضوم سری بردار و بر دوشم گذار امشب
#بیدل
@ghazalshermahdishabani
ز هر عضوم سری بردار و بر دوشم گذار امشب
#بیدل
@ghazalshermahdishabani
بی کیمیای مستی تبدیل غم محال است
یا می حلال فرما یا غم حرام گردان
بیتو به تلخکامی شبها به روز بردم
با ما به شادمانی روزی به شام گردان
#نظیری_نیشابوری
@ghazalshermahdishabani
یا می حلال فرما یا غم حرام گردان
بیتو به تلخکامی شبها به روز بردم
با ما به شادمانی روزی به شام گردان
#نظیری_نیشابوری
@ghazalshermahdishabani
چشم، زخمی بود بی رویِ تو بر رخسارهام
سوزن مژگان گرفتم، دیده بر هم دوختم
#منصف_تهرانی
@ghazalshermahdishabani
سوزن مژگان گرفتم، دیده بر هم دوختم
#منصف_تهرانی
@ghazalshermahdishabani
گیرم که ساختم ز تو اغیار را جدا
با سایهای که در پیات افتاده چون کنم؟!
#شفایی_اصفهانی
@ghazalshermahdishabani
با سایهای که در پیات افتاده چون کنم؟!
#شفایی_اصفهانی
@ghazalshermahdishabani
بسوخت جانِ من، این دیدۀ جمالپرست
ز دست رفت دل هرزهگرد حالپرست
چگونه زینهمه حسرت بوَد امیدِ نجات
مرا که هست همین چشم ِخطوخالپرست
نوازش نفست با من است در همهحال
چه میگریزی از این شاعرِ محالپرست
شبی خیال تو از دشت خواب من بگذشت
دگر به خواب نرفت این دل خیالپرست
شُکوه حُزن تو را نازم ای بهارِ ملول
که الفتیست تو را با منِ ملالپرست
بهار من به خموشی کنار #سایه گذشت
چمن سپرده به مرغان قیلوقالپرست
#فریدون_مشیری
دفتر #نوایی_هم_آهنگ_باران
@ghazalshermahdishabani
ز دست رفت دل هرزهگرد حالپرست
چگونه زینهمه حسرت بوَد امیدِ نجات
مرا که هست همین چشم ِخطوخالپرست
نوازش نفست با من است در همهحال
چه میگریزی از این شاعرِ محالپرست
شبی خیال تو از دشت خواب من بگذشت
دگر به خواب نرفت این دل خیالپرست
شُکوه حُزن تو را نازم ای بهارِ ملول
که الفتیست تو را با منِ ملالپرست
بهار من به خموشی کنار #سایه گذشت
چمن سپرده به مرغان قیلوقالپرست
#فریدون_مشیری
دفتر #نوایی_هم_آهنگ_باران
@ghazalshermahdishabani
@tarze_taze
مجال من همین باشد که پنهان عشقِ او ورزم
کنار و بوس و آغوشش، چه گویم؟ چون نخواهد شد
#حافظ
@ghazalshermahdishabani
مجال من همین باشد که پنهان عشقِ او ورزم
کنار و بوس و آغوشش، چه گویم؟ چون نخواهد شد
#حافظ
@ghazalshermahdishabani
غم تو خجسته بادا که غمیست جاودانی
ندهم چنین غمی را به هزار شادمانی
#عمعق_بخارایی (قرن ۶)
@ghazalshermahdishabani
ندهم چنین غمی را به هزار شادمانی
#عمعق_بخارایی (قرن ۶)
@ghazalshermahdishabani
زآن نرنجم که شب هجر ز من رخ پوشید
آفتاب است، شب از پرده برون چون آید؟
#نظام_دستغیب
@ghazalshermahdishabani
آفتاب است، شب از پرده برون چون آید؟
#نظام_دستغیب
@ghazalshermahdishabani