Telegram Web Link
از دل رودَم یاد تو بیرون؟! - نه و هرگز!
لیلی رود از خاطر مجنون؟! - نه و هرگز!

با اهل وفا و هنر افزون شود و کم
مهر تو و بی‌مهری گردون؟! - نه و هرگز!

از سرو و صنوبر بگُذر، سدره و طوبیٰ
مانند به آن قامت موزون؟! - نه و هرگز!

خون ریختی‌ام ناحق و پرسی که مبادا
دامان تو گیرند به این خون؟! - نه و هرگز!

در عشق بوَد غم‌زده‌ای بیش ز هاتف
در حسن، نگاری ز تو افزون، نه و هرگز!

#هاتف‌_اصفهانی
@ghazalshermahdishabani
روز، بی‌تو بیتابم، شب نمی‌برَد خوابم
روز و شب نمی‌دانم؛ این چه زندگانی‌هاست؟

#صائب
@ghazalshermahdishabani
ز انگشتم شمیم غنچهٔ فردوس می‌آید
نمی‌دانم سحر، بند گریبان که وا کردم

#طالب_آملی
@ghazalshermahdishabani
هست چون تاک پر از باده، رگ‌ و ریشهٔ ما
پیش خُم گردن خود کج نکند شیشهٔ ما

عالم از جلوه معنی‌ست خیابان بهشت
که نسیم سحر او بوَد اندیشهٔ ما

قبضهٔ خاک کجا دامن ما را گیرد؟
گردبادیم که در رقص بوَد ریشهٔ ما

دهن تیشهٔ فرهاد به خون شیرین شد
به چه امّید کند کار، هنرپیشهٔ ما؟

خوش بوَد در قدم صاف‌دلان جان دادن
کاش در پای خُمِ می، شکند شیشهٔ ما

#صائب
@ghazalshermahdishabani
خنده بدمستی‌ست در ایام او هشیار باش
محتسب بو می‌کند این‌جا دهانِ پسته را

#کلیم
@ghazalshermahdishabani
یک دل غمگین جهانی را مکدر می‌کند
باغ را در، بسته دارد غنچهٔ دلگیر من

#صائب
@ghazalshermahdishabani
در این دوران که رسمِ آدمیّت کفر می‌باشد
اگر آدم به دست افتد چو بت باید پرستیدن

#تأثیر_تبریزی
@ghazalshermahdishabani
نهایت نیست طومار دلی را
که مضمونش تمنای تو باشد

#نظیری
@ghazalshermahdishabani
گرفتم این که حیا رخصتِ تماشا داد
نگاهْ پردۀ دیدار می‌شود چه کنم؟!

#صائب
@ghazalshermahdishabani
من شیفتهٔ صحبت تنهاییِ خویشم
آسوده به کاشانهٔ بی‌جاییِ خویشم

#زاهد_تبریزی
@ghazalshermahdishabani
امروز که در دست توام، مرحمتی کن!
فردا که شوم خاک، چه سود اشک ندامت؟!

#حافظ
@ghazalshermahdishabani
دل پیش تو و دیده به جای دگرَستم
تا خصم نداند که تو را می‌نگرستم

#سعدی
@ghazalshermahdishabani
تواضع گر چه محبوب است و فضلِ بی‌کران دارد
نباید کرد بیش از حد که هیبت را زیان دارد

#سعدی
@ghazalshermahdishabani
خودنمایی شیوهٔ من نیست چون دیوار باغ
گل به دامان دارم اما خار بر سر می‌زنم

#کلیم
@ghazalshermahdishabani
از حسنِ باطنِ ماست ژولیده‌موییِ ما
جز‌ خار نیست بر سر، دیوارِ گلسِتان را

#زاهد_تبریزی
@ghazalshermahdishabani
بی ‌درد وا نشد دلِ غفلت‌گرفته‌ام
قفلی كه زنگ بست، شكستنْ کلیدِ اوست

#ناصرعلی_سرهندی
@ghazalshermahdishabani
عصا از کور می‌دزدند اهلِ عالم از خسَّت
توقّع از که می‌داری که گیرد دستِ وامانده؟

#کلیم
@ghazalshermahdishabani
دل که افسرده شد، از سینه برون باید کرد
مُرده هرچند عزیز است نگه نتوان داشت 

#نظام_دستغیب
@ghazalshermahdishabani
به نسیمی ز هم اوراق دلم می‌ریزد
به تأمل گذر از نخل خزان‌دیدۀ من

#صائب_تبریزی
@ghazalshermahdishabani
2024/10/02 18:27:54
Back to Top
HTML Embed Code: