ای آفتابِ اوجِ تمنا! خوش آمدی
وی آب و رنگ گلشن جان‌ها خوش آمدی

می‌کُشت انتظار تو در کوی غم مرا
با آن‌که آمدی به تماشا خوش آمدی

جز بخت بد، وصال تو را مانعی نبود
امشب به رغم بخت بد ما خوش آمدی

یوسف تو را به مصر چه سودا کشیده‌است
ای آرزوی جان زلیخا! خوش آمدی

رمزی شنیده‌ام که به زورت کشیده عشق
نازم تو را که گر خوش و گر ناخوش، آمدی

#ارشد کشیده غمزۀ او خنجر ستم
ای عاشق ستم‌کش شیدا خوش آمدی

#ارشد_هروی (۱۱۱۴ ق.)
@ghazalshermahdishabani

و بر این بام که هر لحظه در او بیم فروریختن است
ابرها همچون انبوه عزاداران
لحظۀ باریدن را گویی منتظرند

#فروغ_فرخزاد
@ghazalshermahdishabani

چو عکس ماه که افتد درون چشمۀ روشن
به چشمِ من همه نزدیکی و زِ من همه دوری

#قاآنی_شیرازی
@ghazalshermahdishabani

نگاه وحشی لیلی چه افسون ‌کرد صحرا را
که ‌نقش پای آهو چشم ‌مجنون ‌کرد صحرا را

#بیدل
@ghazalshermahdishabani

خواهم ز خدایم که به دل‌خواه بمیرم
یعنی که تو را بینم و آن‌گاه بمیرم

آن شبنم پاکم که به گلزار طبییت
ناگه به وجود آمده، ناگاه بمیرم

ای عشق! ز جان من دل‌خسته چه خواهی؟
بگذار که با این غم جان‌کاه بمیرم

آن به که در این وادی پرپیچ‌وخم عمر
گم‌راه به سر برده و گم‌راه بمیرم

شمعم من و روی تو امید سحر من
مپسند که نادیده سحرگاه بمیرم

می‌گفت «صفا» زندۀ جاوید منم من
روزی که به دل‌خواهِ تو ای ماه بمیرم

#اسماعیل_نواب_صفا (۱۳۰۳ ـ ۱۳۸۴)
@ghazalshermahdishabani

غوطه زن در بحر و فارغ شو ز گیرودار موج
چون حباب شوخ‌چشم این کاسه‌گردانی بس است

#صائب
@ghazalshermahdishabani

ای‌ حباب! اجزای‌ موجی، سازت‌ از خود رفتن است
یک تأمل‌وار اگر با خود فرومانی بس است

#بیدل
@ghazalshermahdishabani

صورت نبست در دلِ ما کینۀ کسی
آیینه هر چه دید فراموش می‌کند

#سلیم_تهرانی
@ghazalshermahdishabani

تا نرفته‌ام ز نظر، شام من رسان به سحر
شمع انتظار توام، صبح‌ نادمیده بیا!

#بیدل
@ghazalshermahdishabani

تا چند ز داغ، جامه دوزند مرا
یک بار نشد که پاک سوزند مرا
بی روی تو هر نفس چو شمع ره باد
می‌میرم و باز می‌فروزند مرا

#بیدل
@ghazalshermahdishabani

مطلبی‌ گر بود از هستی همین آزار بود
ور نه در کنج عدم آسودگی بسیار بود

#بیدل
@ghazalshermahdishabani

کوچک‌ترین نسیمت اگر یاری‌ام کند
طی می‌کنم خزان بزرگ زمانه را ...

#حسین_منزوی
@ghazalshermahdishabani

#مهدی_شعبانی #غزل
اطلاعات هفتگی، ۲۴ دی ۹۹، شماره ۳۹۱۴.
@ghazalshermahdishabani

تبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگانی را
چه سود از زندگانی چون تبه کردم جوانی را

#حبیب_یغمایی
@ghazalshermahdishabani

گفتم که شکستی دل ما؟ گفت درست است
گفتم که چرا؟ خنده‌زنان گفت که مستم

#قصاب_کاشانی
@ghazalshermahdishabani

شکسته‌دل‌تر از آن ساغر بلورینم
که در میانۀ خارا کنی ز دست، رها

#خاقانی
@ghazalshermahdishabani

چه حاجت است به می؟ جوش‌خوردگانِ جنون را
دل گداخته چون شیشه، شیشه‌شیشه شراب است!

#تنهای_قمی
@ghazalshermahdishabani

تا همچو شرر بال گشودم به هوایت
وسعت ز مکان گم شد و فرصت ز زمان‌ها

#بیدل
@ghazalshermahdishabani

دل عاشق به پیغامی بسازد
خمارآلوده با جامی بسازد

مرا کیفیت چشم تو کافی‌ست
ریاضت‌کش به بادامی بسازد

ندارم ظرف می، دل را بگویید
سفالی بشکند، جامی بسازد

قناعت بیش از این نبْود که عمری
به جامی، دُردی‌آشامی بسازد

چو من مرغی نکرده صید، ایام
مگر کز زلف او دامی بسازد

دعا، گو قحط شو، طالب حریفی‌ست
که ایامی به دشنامی بسازد

#طالب_آملی
[دیوان طالب تصحیح شهاب
صیادان معنی گزیده قهرمان]
@ghazalshermahdishabani

مستِ می بیدار گردد نیم‌شب
مستِ ساقی روزِ محشر، بامداد

#سعدی
@ghazalshermahdishabani