Telegram Web Link
Forwarded from غزل‌شعر (Deleted Account)
آخِرین روزهای اسفند است
از سرِ شاخِ این برهنه‌چنار
مرغکی با ترنمی بیدار
می‌زند نغمه
نیست معلومم
آخِرین شِکوه از زمستان است
یا نخستین ترانه‌های بهار ...

#شفیعی_کدکنی

@ghazalshermahdishabani
Forwarded from غزل‌شعر (Deleted Account)
با همین دیدگان اشک‌آلود
از همین روزن گشوده به دود
به پرستو، به گل، به سبزه درود!
... سر راه شکوفه‌های بهار
گریه سر می‌دهیم با دل شاد
گریهٔ شوق، با تمام وجود!
... پیش پای سحر بیفشان گل
سر راه صبا بسوزان عود
به پرستو، به گل، به سبزه درود!

#فریدون_مشیری

@ghazalshermahdishabani
مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری، طاقت نماند ما را

یارب تو آشنا را مهلت ده و سلامت
چندان که بازبیند دیدار آشنا را

#سعدی
@ghazalshermahdishabani
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست
بی بادۂ گلرنگ نمی‌باید زیست
این سبزه خود امروز تماشاگه ماست
تا سبزۂ خاک ما تماشاگه کیست

#منسوب_به_خیام
@ghazalshermahdishabani
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست
برخیز و به جام باده کن عزم درست
این سبزه که امروز تماشاگه توست
فردا همه از خاک تو برخواهد رست

#منسوب_به_خیام
@ghazalshermahdishabani
می نوش که عمر جاودانی این است
خود حاصلت از دور جوانی این است
هنگام گل و‌ مل است و یاران سرمست
خوش باش دمی که زندگانی این است

#منسوب_به_خیام
@ghazalshermahdishabani
چون لاله به نوروز، قدح گیر به دست
با لاله‌رخی اگر تو را فرصت هست
می نوش به خرّمی که این چرخِ کبود
ناگاه تو را چو خاک گرداند پَست

#منسوب_به_خیام
@ghazalshermahdishabani
بر چهرۂ گل، شبنم نوروز خوش است
در باغ و چمن، روی دل‌افروز خوش است
از دی که گذشت، هرچه گویی خوش نیست
خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است

#عطار #مختارنامه
@ghazalshermahdishabani
#بهارانه #منوچهری

کرده گلو پُر ز باد، قُمریِ سِنجاب‌پوش
کبکْ فروریخته، مُشک به سوراخِ گوش
بلبلَکان با نشاط، قمریَکان با خروش
در دهنِ لاله، مُشک؛ در دهنِ نَحل، نوش
سوسنِ کافوربوی، گلبُن گوهرفر‎وش‎
زمین به اردیبهشت، گشته بهشت برین

چوک ز شاخ درخت، خویشتن آویخته
زاغِ سیه پرّوبال، غالیه‌آمیخته
ابر بهاری ز دور، اسب برانگیخته
وز سمِ اسبش به راه، لؤلؤ تر ریخته
در دهن لاله، باد ریخته و بیخته
بیخته مُشک سیاه، ریخته دُرّ ثمین

گویی بطّ سپید، جامه به صابون زده‌ست
کبکِ دریْ ساق‌ها در قدحِ خون زده‌ست
بر گلِ ‌تر، عندلیبْ گنجِ فریدون زده‌ست
لشکر چین در بهار بر کُه و هامون زده‌ست
لاله سوی جویبار، لشکرْ بیرون زده‌ست
خیمۀ او سبزگون، خرگه او آتشین

#منوچهری_دامغانی
تصحیح #محمد_دبیرسیاقی
@ghazalshermahdishabani
هم‌دلان همیشه، درود و سپاس از همراهی‌تان که همواره مایهٔ دل‌گرمی ‌است. سال نو بر همهٔ شما خوبان فرخنده و‌ خجسته باد.
روزتان، روزگارتان دل‌خواه
شبتان ماه، ماهتان همراه
با مهر 🍃🌸
Forwarded from غزل‌شعر (Deleted Account)
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این‌سال و همه‌سال
همایون بادت این‌روز و همه‌روز

#سعدی

@ghazalshermahdishabani
Forwarded from غزل‌شعر (Deleted Account)
اندر دل من مها دل‌افروز تویی
یاران هستند و لیک دل‌سوز تویی
شادند جهانیان به نوروز و به عید
عید من و نوروز من امروز تویی

#مولوی

@ghazalshermahdishabani
عاشقا خیز، کآمد بهاران...

شکوِه‌ها را بِنِه، خیز و بنگر
که چگونه زمستان سرآمد
جنگل و کوه در رستخیز است
عالم از تیره‌رویی درآمد
چهره بگشاد و چون برق خندید
تودۀ برف بشکافت از هم
قلۀ کوه شد یک‌سر ابلق
مرد چوپان در آمد ز دخمه
خنده زد شادمان و موفق
که دگر وقت سبزه‌چرانی‌ست
عاشقا! خیز کآمد بهاران
چشمۀ کوچک از کوه جوشید
گل به صحرا درآمد چو آتش
رود تیره چو طوفان خروشید
دشت از گل شده هفت‌رنگه
آن پرنده پی لانه‌سازی
بر سر شاخه‌ها می‌سراید
خار و خاشاک دارد به منقار
شاخۀ سبز هر لحظه زاید
بچّگانی همه خرد و زیبا
آفتاب طلایی بتابید
بر سر ژالۀ صبحگاهی
ژاله‌ها دانه‌دانه درخشند
همچو الماس و در آب، ماهی
بر سر موج‌ها زد معلق

#افسانه
#نیما_یوشیج
@ghazalshermahdishabani
ديروز اگر سوخت ای دوست
غم برگ و بار من و تو
امروز می‌آيد از باغ
بوی بهار من و تو

آن‌جا در آن برزخ سرد
در كوچه‌های غم و درد
غير از شب آيا چه می‌دید
چشمان تار من و تو؟

ديروز در غربت باغ
من بودم و یک چمن داغ
امروز خورشيد در دشت
آيينه‌دار من و تو

غرق غباريم و غربت
با من بيا سمت باران
صد جويبار است اين‌جا
در انتظار من و تو

اين فصل فصل من و توست
فصل شكوفايی ما
برخيز با گل بخوانيم
اينک بهار من و تو

با اين نسيم سحرخيز
برخيز اگر جان سپرديم
در باغ می‌مانَد ای دوست
گل، يادگار من و تو

چون رود امّيدورام
بیتابم و بیقرارم
من می‌روم سوی دریا
جای قرار من و تو

#سلمان_هراتی
(۱ فروردین ۱۳۳۸ – ۹ آبان ۱۳۶۵)
@ghazalshermahdishabani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصور کن همه در صلح زندگی می‌کنند ... هیچ مالکیتی وجود ندارد ... انسان‌ها با هم برابرند ... تصور کردنش سخت نیست ...
Imagine
#تصور_کن #جان_لنون (۱۹۴۰ _ ۱۹۸۰)
@ghazalshermahdishabani
2024/10/04 11:23:32
Back to Top
HTML Embed Code: