Telegram Web Link
چه سعادتی‌ست
وقتی که برف می‌بارد
دانستن این‌که
تن پرنده‌ها گرم است

#بیژن_جلالی
@ghazalshermahdishabani
Forwarded from رحیم رسولی
سرد است هوا پناه بر آغوشت
اینجا خبری نیست مگر آغوشت
راه از همه سو بسته و یخبندان است
ای عشق مرا بگیر در آغوشت
https://www.tg-me.com/khertenagh
Forwarded from غزل‌شعر (Deleted Account)
بر لحاف فلک افتاده شکاف
پنبه می‌بارد از این کهنه‌لحاف!

#هلاکی_همدانی
از کتاب بزرگان و سخن‌سُرایان همدان
مهدی درخشان، ص ۳۲۹.
از #بهار و #خاقانی #نیست

@ghazalshermahdishabani
دادم به چشم او دل اندوه‌پیشه را
غافل که مست می‌شکند زود شیشه را

ای مدعی بکوش که محکم گرفته‌است
عشقِ همیشه دامنِ حسن همیشه را

#عرفی_شیرازی
@ghazalshermahdishabani
دوستی با دشمنم بی‌بهره مهرانگیزی است
دوستی را دوست دارم ورنه دشمن دشمن است

#عرفی_شیرازی
@ghazalshermahdishabani
ای دل! ز شوق آن مه نامهربان بسوز
تنها به گوشه‌ای رو، تا می‌توان بسوز

کردی قبول منصب پروانگی، دلا!
خود را زدی به آتش او، این‌زمان بسوز

این شعله در جگر نتوان بیش از این نهفت
تا چند حفظ آه کنم؟! گو جهان بسوز

#عرفی_شیرازی
@ghazalshermahdishabani
غزل‌شعر
کنون رزمِ سهراب و رستم شنو دگرها شنیدستی این‌هم شنو شاهنامه‌خوانی استاد ابوالحسن تهامی‌نژاد (دوبلور) @ghazalshermahdishabani
خلقی از نو زنده‌کردی‌، ملکی از نو ساختی
عالمی آباد کردی، خانه‌ات آباد باد ...

نیست غم، گر حرمتت اهل زمان نشناختند
هر هنرمندی به عصر خویش محروم اوفتاد

#ملک‌الشعرا_بهار
در وصف #فردوسی
@ghazalshermahdishabani
... یاران شدند بدتر از اغیار، گو به دل 
ک‌ای یار غار! صحبت اغیارم آرزوست

ای دیده خون ببار که یک ملتی به خواب
رفته‌ست و من دو دیدهٔ بیدارم آرزوست ...

بیدار هر که گشت در ایران، رَوَد به دار
بیدار و زندگانیِ بی‌دارم آرزوست

ایران فدای بوالهوسی‌های خائنین
گردیده؛ یک قشونِ فداکارم آرزوست

خون‌ریزی آن‌چنان‌ که ز هر سوی، جویِ خون 
ریزد میان کوچه و بازارم آرزوست

در زیر بار حس شده‌ام خسته، راه دور
با مرگ گو خلاصی از این بارم آرزوست

#عارف_قزوینی
@ghazalshermahdishabani
Forwarded from غزل‌شعر (مهدی شعبانی)
تو صحتِ عمل از دزد و راهزن مطَلب
از آن‌ که مملکت امروز دزدبازار است!

#عارف_قزوینی
@ghazalshermahdishabani
Forwarded from غزل‌شعر (مهدی شعبانی)
خراب، مملکت از دست دزدِ خانگی اَست
ز دستِ غیر، چه نالیم؟ هرچه هست از ماست

#عارف_قزوینی
@ghazalshermahdishabani
Forwarded from غزل‌شعر (مهدی شعبانی)
بربادرفته باد هر آن مجلسی که هست
خاکش وکیلِ خائن و دزد انتخاب‌کن!

#عارف_قزوینی
@ghazalshermahdishabani
دل من
انار هزار دانه‌ای‌ست
با توانِ سرخِ عشقی
در هر دانه

وقتی تو
به من نگاه می‌کنی
یکی از دانه‌ها
سرخ‌تر می‌شود...


#محمد_ابراهیم_جعفری

@ghazalshermahdishabani
غزل‌شعر
#دیالوگ ۵۲ برای همرنگ شدن با جماعت که نباید لباس دلقک‌های سیرک رو پوشید! #آرگو (۲۰۱۲) #بن_افلک @ghazalshermahdishabani
#دیالوگ ۵۳

فرمانده بریا: پیشنهاد توقف دست‌گیری‌ها رو هم می‌دم. آزادسازی زندانی‌های سه روز اخیر.

اعضای کابینه:
_ این مثل اینه که آخرین لیست قربانی‌های استالین دستمال‌توالتت بشه!
_ این مسلما اصلاح‌طلبیه.
_ آزاد کردن زندانی‌های سه روز اخیر باعث می‌شه احمق جلوه کنیم!
_ استالین گم‌راه شده بود.
_ نه، ما گم‌راه بودیم!
_ آره! پس باید مسئولان مجازات‌ها پیدا بشن!
_ داری به کی می‌گی؟ خودت؟!
_ همه‌مون وقتی اون لیستا رو امضا می‌کردیم، می‌دونستیم چی‌کار می‌کنیم!

_ استالین وضعیت عادی رو از بین برد و از نو ساخت. اون روشن‌فکر بود.
_ نه، افراطی بود.
_ آزادسازی زندانی‌های اخیر یک حرکت برای جلب رضایت مردمه!
_ فکر می‌کردم شما با حرکات آزادی‌خواهانه موافقید، جناب اصلاح‌طلب!

#مرگ_استالین (۲۰۱۷)
#آرماندو_یانوچی
@ghazalshermahdishabani
#دیالوگ ۵۴

تارا (سوسن تسلیمی): چرا دیشب در حیاط منزل من راه می‌رفتی؟
مرد تاریخی (منوچهر فرید): زخم‌ها آزارم می‌دادند.
تارا: باید می‌بستی.
مرد تاریخی: این زخم‌ها بسته‌شدنی نیست. می‌شنوی؟! کهنه است اما مرهم‌ناشدنی است، هر روز از آن خون تازه بیرون می‌آید.
تارا: از کی؟
مرد تاریخی: از دمی که تو را دیده‌ام!

#چریکه_تارا (۱۳۵۷)
#بهرام_بیضایی
@ghazalshermahdishabani
در مجلس سعدی

ای مردی که به هر ذره از ذرات وجود خود، قبله‌ای ساخته‌ای! بت‌پرستان را عیب مکن ... اگر ایشان عبدالصنم‌اند، تو عبدالدینار و الدرمی ...
جوان‌مردا! چه کنی سرایی را که اولش سستی، میانش پستی و آخِرش نیستی است؟

#سعدی
#مجالس_پنج‌گانه
@ghazalshermahdishabani
#دیالوگ ۵۶

آدم‌ها عوض نمی‌شوند بلکه کم‌کم چهرهٔ واقعی خود را نشان می‌دهند.

#اینلند_امپایر
#دیوید_لینچ
@gazalshermahdishabani
Audio
#ترانه‌خانه (بخش ۲۴: سینما و ترانهٔ نوین)
تألیف و اجرا: #شهیار_قنبری
به کوشش #لورکا_قنبری
بیست و چهارمین سفر از سیرِ ترانه‌سرایی و ترانه‌خوانی در ایران و جهان
این قسمت دربارهٔ #اسفندیار_منفردزاده، #فرهاد_مهراد، #فریدون_فروغی، #عماد_رام، #جلال_مقدم، #واروژان، #ایرج_جنتی_عطایی، #ابراهیم_حامدی، #ستار
این اثر ۲۶ قسمت است. برچیده از 👇
shahyarghanbari.com
@ghazalshermahdishabani
Ghalb(DornaMusic.Com)
Martik (DornaMusic.Com)
#قلب

قلب من اندازهٔ مشت منه
مشتمو برای تو وامی‌کنم
چشم من اندازهٔ پنجره‌هاست
تو رو بی‌پرده تماشا می‌کنم
دست من ادامهٔ شاپرکاست
وقتی از شعلۀ تو گُر می‌گيره
اشک من از جنس بغض شاعراست
که هميشه بدجوری سرازيره
حرفاتو راست و دروغ دوست دارم
قدر شعرای فروغ دوست دارم
يکي از ما می‌تونه ابرا رو سَربِکشه
از لَجِ اين قفسا صد تا کفتر بِکشه
يکی از ما می‌تونه تا قناری بپره
با همين ترانه‌ها آبرويی بخره

ترانه #شهیار_قنبری
صدا و آهنگ‌ #مارتیک
تنظیم #تیگران_ساکیان
@ghazalshermahdishabani
دو یار زیرک و از بادهٔ کهن دومنی
فراغتی و کتابی و گوشهٔ چمنی

من این مقام به دنیا و آخرت ندهم
اگرچه در پی‌ام افتند هر دم انجمنی

هر آن‌که کنج قناعت به گنج دنیا داد
فروخت یوسف مصری به کمترین ثمنی

بیا که رونق این کارخانه کم نشود
به زهد همچو تویی یا به فسق همچو منی

ز تندباد حوادث نمی‌توان دیدن
در این چمن که گلی بوده‌است یا سمنی

#حافظ
@ghazalshermahdishabani
2024/10/05 07:33:21
Back to Top
HTML Embed Code: