Forwarded from موسسهٔ نیمروز Nimruz Institute
هگمتانه ثبت جهانی شد!
چهل و ششمین اجلاس میراث جهانی یونسکو که هم اکنون در دهلی نو درحال برگزاری است، به ثبت پرونده «هگمتانه و مرکز تاریخی همدان» در فهرست میراث جهانی یونسکو پس از انجام اصلاحاتی به پیشنهاد ایکوموس و برخی از اعضا این کمیته، رأی مثبت داد و به این ترتیب بیست و هشتمین اثر ایران وارد این فهرست جهانی شد.
در بخش معرفی پرونده هگمتانه و مرکز تاریخی همدان آمده است: هگمتانه یا اکباتان ویرانههای پایتخت مادها را تشکیل میدهد. بعدها پایتخت (تابستانی) هخامنشیان و اشکانیان نیز شد. حفاریهای باستان شناسی تاکنون محدود بوده است، اما یک دیوار دفاعی عظیم از خشتهای گلی و یک طرح شهری شطرنجی را شناسایی شده است. همدان زیرشاخه الوند در رشته کوههای زاگرس بوده و هگمتانه که تاریخ ناگسستنی بشری داشته با سه هزار سال سکونت در آن روی تپهای درون شهر باستانی همدان قرار دارد. در هگمتانه شواهد نادری از تمدن مادها در قرن ششم و هفتم قبل از میلاد مشاهده شده است.
مرکز مطالعات ایرانشناسی و علوم انسانی نیمروز
چهل و ششمین اجلاس میراث جهانی یونسکو که هم اکنون در دهلی نو درحال برگزاری است، به ثبت پرونده «هگمتانه و مرکز تاریخی همدان» در فهرست میراث جهانی یونسکو پس از انجام اصلاحاتی به پیشنهاد ایکوموس و برخی از اعضا این کمیته، رأی مثبت داد و به این ترتیب بیست و هشتمین اثر ایران وارد این فهرست جهانی شد.
در بخش معرفی پرونده هگمتانه و مرکز تاریخی همدان آمده است: هگمتانه یا اکباتان ویرانههای پایتخت مادها را تشکیل میدهد. بعدها پایتخت (تابستانی) هخامنشیان و اشکانیان نیز شد. حفاریهای باستان شناسی تاکنون محدود بوده است، اما یک دیوار دفاعی عظیم از خشتهای گلی و یک طرح شهری شطرنجی را شناسایی شده است. همدان زیرشاخه الوند در رشته کوههای زاگرس بوده و هگمتانه که تاریخ ناگسستنی بشری داشته با سه هزار سال سکونت در آن روی تپهای درون شهر باستانی همدان قرار دارد. در هگمتانه شواهد نادری از تمدن مادها در قرن ششم و هفتم قبل از میلاد مشاهده شده است.
مرکز مطالعات ایرانشناسی و علوم انسانی نیمروز
Forwarded from دژنپشت (محمود فاضلی بیرجندی)
.
.
فرمانروای نو در ایران
هفتم امرداد ۱۴۰۳
#محمود_فاضلی_بیرجندی
چون نوبت پادشاهی گرشاسپ به سر آمد، بودند کسانی که آهنگ نشستن بر تخت فرمانروایی ایران داشتند.
زال پیر دانا، پسرش رستم را به البرزکوه فرستاد تا کسی را بیاورد که میدانست با او کار ایران راست خواهد آمد.
آن کس، قباد بود و زال او را «کی» نامید، یعنی نیکو و ناب. و پس نامش «کیقباد» شد.
چون کیقباد بر ایران پادشاه شد بر کران آب جیحون شهری بنیاد کرد و آن را نشستگاه خود کرد، و مرز را استوار کرد.
و کیقباد کشور را از بدان و بدخواهان نگه میداشت. او دلبسته آبادانی بود. شهرها را سامان داد و آبادیها بنیاد کرد، و آبادانی بسیار کرد و مردم را به آبادان کردن واداشت.
تا ایرانیان از رنجها و غمها و تنگیها برآسودند.
https://www.tg-me.com/dejnepesht4000
.
.
فرمانروای نو در ایران
هفتم امرداد ۱۴۰۳
#محمود_فاضلی_بیرجندی
چون نوبت پادشاهی گرشاسپ به سر آمد، بودند کسانی که آهنگ نشستن بر تخت فرمانروایی ایران داشتند.
زال پیر دانا، پسرش رستم را به البرزکوه فرستاد تا کسی را بیاورد که میدانست با او کار ایران راست خواهد آمد.
آن کس، قباد بود و زال او را «کی» نامید، یعنی نیکو و ناب. و پس نامش «کیقباد» شد.
چون کیقباد بر ایران پادشاه شد بر کران آب جیحون شهری بنیاد کرد و آن را نشستگاه خود کرد، و مرز را استوار کرد.
و کیقباد کشور را از بدان و بدخواهان نگه میداشت. او دلبسته آبادانی بود. شهرها را سامان داد و آبادیها بنیاد کرد، و آبادانی بسیار کرد و مردم را به آبادان کردن واداشت.
تا ایرانیان از رنجها و غمها و تنگیها برآسودند.
https://www.tg-me.com/dejnepesht4000
.
Telegram
دژنپشت
دژنپشت،
کتابخانه کهن سرزمین پارس
به روزگار پارتها
دهلیز نوشتههای تاریخی #محمود_فاضلی_بیرجندی
نشانی در اینستاگرام:
mahmudfazelibirjandi
کتابخانه کهن سرزمین پارس
به روزگار پارتها
دهلیز نوشتههای تاریخی #محمود_فاضلی_بیرجندی
نشانی در اینستاگرام:
mahmudfazelibirjandi
Forwarded from فرهنگستان زبان و ادب فارسی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هفتم مرداد، سالگرد درگذشت بدرالزّمان قریب (۱۳۰۸-۱۳۹۹)
عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی
(تاریخ عضویت پیوسته: ۱۳۷۶/۱۲/۲۵)
برخی از آثار:
برخی از آثار: تحلیل ساختاری فعل در زبان سُغدی؛ زبانهای خاموش، یوهان فریدریش (ترجمه، با همکاری شادروان یداللّٰه ثمره)؛ وسنتره جاتکه، داستان تولد بودا به روایت سُغدی؛ فرهنگ سُغدی (سُغدی ـ فارسی ـ انگلیسی)؛ تاریخچۀ گویششناسی در ایران؛ مطالعات سُغدی؛ پژوهشهای ایرانی باستان و میانه.
@theapll
عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی
(تاریخ عضویت پیوسته: ۱۳۷۶/۱۲/۲۵)
برخی از آثار:
برخی از آثار: تحلیل ساختاری فعل در زبان سُغدی؛ زبانهای خاموش، یوهان فریدریش (ترجمه، با همکاری شادروان یداللّٰه ثمره)؛ وسنتره جاتکه، داستان تولد بودا به روایت سُغدی؛ فرهنگ سُغدی (سُغدی ـ فارسی ـ انگلیسی)؛ تاریخچۀ گویششناسی در ایران؛ مطالعات سُغدی؛ پژوهشهای ایرانی باستان و میانه.
@theapll
Forwarded from چشموچراغ
🗓 هفته در ایران قدیم
در ایران پیش از اسلام، بهویژه ایران زردشتی، هفته واحد زمان نبود. واحد زمان ماه و روز بود، و هر روزِ ماه به نام ایزدی خوانده و هر رویداد با ذکر نام ماه و نام روز مشخص میشد؛ مثل ماه فروردینْ روز خرداد، روز تولد زردشت (در متون پهلوی). افزون بر این، ایرانیان روزهای ماه را به چهار گروه تقسیم میکردند و هر گروه با نام خدا، اهورامزدا یا دادار (هرمزد، دی/ دذو)، آغاز میشد. گروه اول شامل نام امشاسپندان؛ گروه دوم نام ایزدان نماد نیروهای طبیعی، مثل آذر، آب، خور، ماه، تیر (بهاستثنای گوش که آن هم با ماه بیرابطه نیست)؛ گروه سوم و چهارم نام ایزدانی که بیشتر نماد قوای روحانی و معنوی انساناند (که در میان آنها نیز استثنا وجود دارد، مثل آسمان و زمین). اما روزهای این چهار گروه، که در ماه سیروزه تثبیت شدهاند، یکسان نیستند. دو گروه اولْ هر یک هفت روز و گروه دومْ هریک هشت روز دارند. این تقسیمبندی، که با هفتۀ هفتروز بابِلی قدیم و امروزیِ ما فرق دارد، هنوز در تقویم زردشتی پایدار ماندهاست.
#بدرالزمان_قریب، مقالۀ «هفته در ایران قدیم»، در نامۀ فرهنگستان، زمستان ۱۳۷۶، ش ۱۲، ص ۱۸.
🌱 دکتر بدرالزمان قریب (۱ شهریور ۱۳۰۸ – ۷ مرداد ۱۳۹۹)
https://www.tg-me.com/cheshmocheragh
در ایران پیش از اسلام، بهویژه ایران زردشتی، هفته واحد زمان نبود. واحد زمان ماه و روز بود، و هر روزِ ماه به نام ایزدی خوانده و هر رویداد با ذکر نام ماه و نام روز مشخص میشد؛ مثل ماه فروردینْ روز خرداد، روز تولد زردشت (در متون پهلوی). افزون بر این، ایرانیان روزهای ماه را به چهار گروه تقسیم میکردند و هر گروه با نام خدا، اهورامزدا یا دادار (هرمزد، دی/ دذو)، آغاز میشد. گروه اول شامل نام امشاسپندان؛ گروه دوم نام ایزدان نماد نیروهای طبیعی، مثل آذر، آب، خور، ماه، تیر (بهاستثنای گوش که آن هم با ماه بیرابطه نیست)؛ گروه سوم و چهارم نام ایزدانی که بیشتر نماد قوای روحانی و معنوی انساناند (که در میان آنها نیز استثنا وجود دارد، مثل آسمان و زمین). اما روزهای این چهار گروه، که در ماه سیروزه تثبیت شدهاند، یکسان نیستند. دو گروه اولْ هر یک هفت روز و گروه دومْ هریک هشت روز دارند. این تقسیمبندی، که با هفتۀ هفتروز بابِلی قدیم و امروزیِ ما فرق دارد، هنوز در تقویم زردشتی پایدار ماندهاست.
#بدرالزمان_قریب، مقالۀ «هفته در ایران قدیم»، در نامۀ فرهنگستان، زمستان ۱۳۷۶، ش ۱۲، ص ۱۸.
🌱 دکتر بدرالزمان قریب (۱ شهریور ۱۳۰۸ – ۷ مرداد ۱۳۹۹)
https://www.tg-me.com/cheshmocheragh
Telegram
چشموچراغ
با پژوهشگران گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در کشف دوبارۀ زیباییهای زبان و ادبیات فارسی همراه شوید.
سروش: cheshmcheragh
اینستاگرام: _cheshmocheragh_
فیسبوک: Persian Terminology
توییتر: persiantermino1
ایتا: cheshmocheragh2
سروش: cheshmcheragh
اینستاگرام: _cheshmocheragh_
فیسبوک: Persian Terminology
توییتر: persiantermino1
ایتا: cheshmocheragh2
#سجاد_آیدنلو :
🔸در حوزه محتوا شاهنامه تاريخ ملی است و اهميت آن به اين است كه آن چيزی را كه گذشتگان ما در دوره فردوسی و حتی چند صدسال پس از او به عنوان تاريخ واقعی ايران تلقی میكردند در بهترين حالت ممكن آن كه همان زبان نرم است آورده و حفظ نموده است. هم پيش و هم پس از شاهنامه كتابهای ادبی و تاريخی بسياری داريم كه از اين منظر گذر نمودهاند، اما نبوغ فردوسی در انتخاب زبان و بيان و قالب مناسب برای عرضه تاريخ حائز اهميت است به گونهای كه اين كتاب ساليان سال مرجع ماندگار اين حوزه بوده است.
@shahnamehpajohan
کیومرث؛ طلوع خورشید تمدن در افق شاهنامه
🔸 شناختن پادشاهان شاهنامه نه تنها به بازشناسی اسطورهها و دورههای تاریخی کمک میکند، بلکه میتواند به درک بهتر خوانندگان از اهمیت و ارزشهای فرهنگی این اثر بزرگ بیانجامد.
🔸مرصع موسیالرضایی، پژوهشگر و دکترای زبان و ادبیات پارسی:
بدون شک، شاهنامه اثر سترگ حکیم ابوالقاسم فردوسی، یکی از گنجینههای ادبی و فرهنگی ایران و جهان است. این کتاب حماسی، با داستانهایی مملو از حماسهها، دلاوریها، پهلوانیها و جوانمردی تصویرگر تمدن، فرهنگ و تاریخ کهن ایران زمین است. در دل این اثر جاودانه، پادشاهانی با ویژگیها و سرگذشتهای گوناگون نقشآفرینی میکنند که هر یک نمایانگر دورهای مهم از تاریخ ایران هستند.
🔻مشروح یادداشت
ibna.ir/x6q6Q
🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
🔸در حوزه محتوا شاهنامه تاريخ ملی است و اهميت آن به اين است كه آن چيزی را كه گذشتگان ما در دوره فردوسی و حتی چند صدسال پس از او به عنوان تاريخ واقعی ايران تلقی میكردند در بهترين حالت ممكن آن كه همان زبان نرم است آورده و حفظ نموده است. هم پيش و هم پس از شاهنامه كتابهای ادبی و تاريخی بسياری داريم كه از اين منظر گذر نمودهاند، اما نبوغ فردوسی در انتخاب زبان و بيان و قالب مناسب برای عرضه تاريخ حائز اهميت است به گونهای كه اين كتاب ساليان سال مرجع ماندگار اين حوزه بوده است.
@shahnamehpajohan
کیومرث؛ طلوع خورشید تمدن در افق شاهنامه
🔸 شناختن پادشاهان شاهنامه نه تنها به بازشناسی اسطورهها و دورههای تاریخی کمک میکند، بلکه میتواند به درک بهتر خوانندگان از اهمیت و ارزشهای فرهنگی این اثر بزرگ بیانجامد.
🔸مرصع موسیالرضایی، پژوهشگر و دکترای زبان و ادبیات پارسی:
بدون شک، شاهنامه اثر سترگ حکیم ابوالقاسم فردوسی، یکی از گنجینههای ادبی و فرهنگی ایران و جهان است. این کتاب حماسی، با داستانهایی مملو از حماسهها، دلاوریها، پهلوانیها و جوانمردی تصویرگر تمدن، فرهنگ و تاریخ کهن ایران زمین است. در دل این اثر جاودانه، پادشاهانی با ویژگیها و سرگذشتهای گوناگون نقشآفرینی میکنند که هر یک نمایانگر دورهای مهم از تاریخ ایران هستند.
🔻مشروح یادداشت
ibna.ir/x6q6Q
🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
ایبنا
کیومرث؛ طلوع خورشید تمدن در افق شاهنامه
خراسانرضوی - شناختن پادشاهان شاهنامه نه تنها به بازشناسی اسطورهها و دورههای تاریخی کمک میکند، بلکه میتواند به درک بهتر خوانندگان از اهمیت و ارزشهای فرهنگی این اثر بزرگ بیانجامد.
✍️ ۸ امرداد بزرگداشت سهروردی
پاسدار حکمت خسروانی
(زاده ۵۴۹ هجری مهی ۱۱۵۴ میلادی، سهرورد -- شهادت ۵۸۷ مهی ۱۱۹۱ میلادی، حلب)
🔸او ملقب بهشهابالدین، شیخاشراق، شیخ مقتول و شیخشهید، فیلسوف نامدار ایرانی، قابل اعتمادترین منابع برای مطالعه زندگینامه سهروردی کتاب نزههالارواح و روضهالافراح است که تاریخ فلسفه است و بهدستِ یکی از مهمترین شارحان آثار سهروردی، شمسالدین شهرزوری نوشته شده است.
🔹وی تحصیلات مقدماتی را که شامل حکمت، منطق و اصول فقه بود در نزد مجدالدین جیلی استادِ فخر رازی در مراغه آموخت و در علوم حکمی و فلسفی سرآمد شد و با هوش و ذهن و نیکاندیشی بر بسیاری از علوم آگاهی یافت. وی بعد از آن به اصفهان، که در آن زمان مهمترین مرکز علمی و فکری در سرتاسر ایران بود، رفت و تحصیلات صوری خود را نزد ظهیرالدین قاری به نهایت رسانید. در گزارشها معروف است که یکی از همدرسان وی، فخرالدین رازی، که از بزرگترین مخالفان فلسفه بود، چون چندی پس از آن زمان، و پس از مرگ سهروردی، نسخهای از کتاب تلویحات وی را به او دادند آن را بوسید و بهیادِ همدرس قدیمش در مراغه اشک ریخت.
🔸سهروردی پس از پایان تحصیلات رسمی، بهسفر در داخل ایران پرداخت و از بسیاری از مشایخ تصوف دیدن کرد. در واقع، در همین دوره بود که شیفته راه تصوف شد و دورههای درازی را به اعتکاف و عبادت و تفکر گذراند. او همچنین سفرهایش را گسترش داد و به آناتولی و شامات رسید و چنانکه از گزارشها برمیآید، مناظر شام در سوریه کنونی او را بسیار مجذوب خود کرد. در یکی از سفرها از دمشق بهحلب رفت و در آنجا با ملکظاهر پسر صلاحالدین ایوبی "سردار معروف مسلمانان در جنگهای صلیبی" دیدار کرد. ملکظاهر که محبت شدیدی نسبت به دانشمندان داشت، مجذوب این حکیم جوان شد و از وی خواست که در دربار وی در حلب ماندگار شود. سهروردی نیز که عشق شدیدی نسبت بهمناظر آن دیار داشت، شادمانه پیشنهاد ملکظاهر را پذیرفت و در دربار او ماند. در همین شهر حلب بود که وی کار بزرگ خویش، یعنی، حکمةالاشراق را بهپایان برد.
🔹اما سخن گفتنهای بیپرده و بیاحتیاط بودن وی در بر زبان آوردن باورهای خود در برابر همگان و زیرکی و هوشمندی فراوان وی که سبب آن میشد که با هرکس بحث کند، بر وی پیروز شود و نیز استادی وی در فلسفه و تصوف، از عواملی بود که دشمنان فراوانی مخصوصاً از میان علمای قشری برای سهروردی فراهم آورد.
🔸سرانجام به دستاویز آن که وی سخنانی برخلاف اصول دین میگوید، از ملکظاهر خواستند که او را بکشد و چون وی از اجابت خواسته آنها خودداری کرد، به صلاحالدین ایوبی شکایت بردند. متعصبان او را به الحاد متهم کردند و علمای حلب خون او را مباح شمردند "اتهام او معاندت با شرایع آسمانی اعلام شد".
صلاحالدین که بهتازگی سوریه را از دست صلیبیان بیرون آورده بود و برای حفظ اعتبار خود به تأیید علمای دین احتیاج داشت، ناچار در برابر درخواست ایشان تسلیم شد. بههمین دلیل، پسرش ملکظاهر، ،ناگزیر سهروردی را در ۵ رجب ۵۸۷ هجری مهی به زندان افکند و شیخ همانجا درگذشت. آرامگاه وی در مسجد امام سهرودی شهر حلب است.
سهروردى تنها فيلسوف ايرانى است كه داراى دستگاه فلسفى است، او فلسفه خسروانی ایران باستان را پس از سده ها دوباره زنده کرد.
👈اهل قلم و فرهنگ:
@ahleghalamvafarhang
❇️۸ مرداد روز بزرگداشت حکیم و فیلسوف ملی ایران شیخ شهابالدین سهروردی
🔹️شیخ اشراق، یکی از درخشانترین چهرههای اندیشه و فرهنگ ایرانی است. در تاریخ فرهنگ ایران، سهروردی از جهتی قرین و قرینه حکیم فردوسی است. همانطور که فردوسی زنده کننده زبان پارسی است، سهروردی هم احیاءکننده فکر و حکمت ایران پیش از اسلام در دوران اسلامی بود.
سهروردی واضع حکمتی شد که به "حکمتخسروانی" معروف شده و به این واسطه فیلسوف ملی ایران لقب گرفته است.
@Ir_Azariha
🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
پاسدار حکمت خسروانی
(زاده ۵۴۹ هجری مهی ۱۱۵۴ میلادی، سهرورد -- شهادت ۵۸۷ مهی ۱۱۹۱ میلادی، حلب)
🔸او ملقب بهشهابالدین، شیخاشراق، شیخ مقتول و شیخشهید، فیلسوف نامدار ایرانی، قابل اعتمادترین منابع برای مطالعه زندگینامه سهروردی کتاب نزههالارواح و روضهالافراح است که تاریخ فلسفه است و بهدستِ یکی از مهمترین شارحان آثار سهروردی، شمسالدین شهرزوری نوشته شده است.
🔹وی تحصیلات مقدماتی را که شامل حکمت، منطق و اصول فقه بود در نزد مجدالدین جیلی استادِ فخر رازی در مراغه آموخت و در علوم حکمی و فلسفی سرآمد شد و با هوش و ذهن و نیکاندیشی بر بسیاری از علوم آگاهی یافت. وی بعد از آن به اصفهان، که در آن زمان مهمترین مرکز علمی و فکری در سرتاسر ایران بود، رفت و تحصیلات صوری خود را نزد ظهیرالدین قاری به نهایت رسانید. در گزارشها معروف است که یکی از همدرسان وی، فخرالدین رازی، که از بزرگترین مخالفان فلسفه بود، چون چندی پس از آن زمان، و پس از مرگ سهروردی، نسخهای از کتاب تلویحات وی را به او دادند آن را بوسید و بهیادِ همدرس قدیمش در مراغه اشک ریخت.
🔸سهروردی پس از پایان تحصیلات رسمی، بهسفر در داخل ایران پرداخت و از بسیاری از مشایخ تصوف دیدن کرد. در واقع، در همین دوره بود که شیفته راه تصوف شد و دورههای درازی را به اعتکاف و عبادت و تفکر گذراند. او همچنین سفرهایش را گسترش داد و به آناتولی و شامات رسید و چنانکه از گزارشها برمیآید، مناظر شام در سوریه کنونی او را بسیار مجذوب خود کرد. در یکی از سفرها از دمشق بهحلب رفت و در آنجا با ملکظاهر پسر صلاحالدین ایوبی "سردار معروف مسلمانان در جنگهای صلیبی" دیدار کرد. ملکظاهر که محبت شدیدی نسبت به دانشمندان داشت، مجذوب این حکیم جوان شد و از وی خواست که در دربار وی در حلب ماندگار شود. سهروردی نیز که عشق شدیدی نسبت بهمناظر آن دیار داشت، شادمانه پیشنهاد ملکظاهر را پذیرفت و در دربار او ماند. در همین شهر حلب بود که وی کار بزرگ خویش، یعنی، حکمةالاشراق را بهپایان برد.
🔹اما سخن گفتنهای بیپرده و بیاحتیاط بودن وی در بر زبان آوردن باورهای خود در برابر همگان و زیرکی و هوشمندی فراوان وی که سبب آن میشد که با هرکس بحث کند، بر وی پیروز شود و نیز استادی وی در فلسفه و تصوف، از عواملی بود که دشمنان فراوانی مخصوصاً از میان علمای قشری برای سهروردی فراهم آورد.
🔸سرانجام به دستاویز آن که وی سخنانی برخلاف اصول دین میگوید، از ملکظاهر خواستند که او را بکشد و چون وی از اجابت خواسته آنها خودداری کرد، به صلاحالدین ایوبی شکایت بردند. متعصبان او را به الحاد متهم کردند و علمای حلب خون او را مباح شمردند "اتهام او معاندت با شرایع آسمانی اعلام شد".
صلاحالدین که بهتازگی سوریه را از دست صلیبیان بیرون آورده بود و برای حفظ اعتبار خود به تأیید علمای دین احتیاج داشت، ناچار در برابر درخواست ایشان تسلیم شد. بههمین دلیل، پسرش ملکظاهر، ،ناگزیر سهروردی را در ۵ رجب ۵۸۷ هجری مهی به زندان افکند و شیخ همانجا درگذشت. آرامگاه وی در مسجد امام سهرودی شهر حلب است.
سهروردى تنها فيلسوف ايرانى است كه داراى دستگاه فلسفى است، او فلسفه خسروانی ایران باستان را پس از سده ها دوباره زنده کرد.
👈اهل قلم و فرهنگ:
@ahleghalamvafarhang
❇️۸ مرداد روز بزرگداشت حکیم و فیلسوف ملی ایران شیخ شهابالدین سهروردی
🔹️شیخ اشراق، یکی از درخشانترین چهرههای اندیشه و فرهنگ ایرانی است. در تاریخ فرهنگ ایران، سهروردی از جهتی قرین و قرینه حکیم فردوسی است. همانطور که فردوسی زنده کننده زبان پارسی است، سهروردی هم احیاءکننده فکر و حکمت ایران پیش از اسلام در دوران اسلامی بود.
سهروردی واضع حکمتی شد که به "حکمتخسروانی" معروف شده و به این واسطه فیلسوف ملی ایران لقب گرفته است.
@Ir_Azariha
🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
Telegram
اشتادان Eshtadan
نقل متن های معتبرعلمی, فرهنگی,انتقادی از درگاه ها و گروه های تلگرامی با ذکر مأخذ و درج شناسه اشتادان؛
در زمینه ایرانشناسی,فرهنگ و زبان های ایرانی ,میراث فرهنگی*
@Tabaa24
در زمینه ایرانشناسی,فرهنگ و زبان های ایرانی ,میراث فرهنگی*
@Tabaa24
Forwarded from بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
نهم مردادماه سالروز درگذشت جلال ستاری
هویت ملّی
تعریف هویت ملّی غالباً تابع نیات سیاسی است و به ایدئولوژی و نظام ارزشی مقبول زمانه بیشباهت نیست و به همین جهت ثبات و استحکام بسیار ندارد و تجدید میشود و تغییر مییابد. چنانکه پس از شکست کمونیسم، هویت اتحاد جماهیر شوروی دیگر ایدئولوژی مارکسیسم- لنینیسم نیست بلکه اینک هر ملّت هویت خاص خویش را که روزگاری پروای نمود نداشت بر آفتاب میاندازد. و یا در سرزمین خودمان ملّیمنشی شعوبیه بیشتر ایدئولوژیک بود تا فرهنگی به معنای مردمشناختی کلمه و بوی برتری نژادی و تبار و اصل و نسب میداد، بهسان عصبیت قبیلهای بنیامیه و بنابراین بعید بود که مردم عادی را پسند افتد و نرماند، اما فردوسی هویت ملّی را بر مبنای فرهنگ قوم و داستانهای حماسی و اساطیر مشترک آنان که در روح و روانشان چنگ انداخته، تارهای دلشان را میلرزاند استوار کرد و اگر هم زبان به ذکر معایب و مثالب تازیان گشود، وجهۀ همتش همواره فرهنگی بود نه سیاسی و مرامی.
به اعتقاد من اگر میراث تاریخی مشترک، یعنی داستانها و افسانهها و اساطیر و حماسهها و سنن و خاطرات خوش و ناخوش و احساسات و علائق عاطفی مشترک و توجه مستمر نفس به آن میراث و سنن و اساطیر موضوعیت داشته باشد، هویت ملّی برتر از هویتهای قومی چندگانه خواهد بود و وحدت ملّی به سبب وجود چند قومیت سست نخواهد شد، البته به شرطی که فرهنگ و قوم و فرقۀ مذهبی و سیاسی و ایدئولوژی و قشر و طبقۀ اجتماعی خاصی، منحصراً قدرت را قبضه نکند و با خودکامگی و زورگویی و سلطهجویی و برتریخواهی، آزادی و احساس همدلی و همدردی و همبستگی و امکان همجواری و همکاری و همزیستی را از بین نبرد.
جلال ستاری
هویت ملّی و هویت فرهنگی، نوشته و ترجمۀ جلال ستاری، تهران، نشر مرکز، ۱۳۸۳، ص ۱۰۸-۱۱۷
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
هویت ملّی
تعریف هویت ملّی غالباً تابع نیات سیاسی است و به ایدئولوژی و نظام ارزشی مقبول زمانه بیشباهت نیست و به همین جهت ثبات و استحکام بسیار ندارد و تجدید میشود و تغییر مییابد. چنانکه پس از شکست کمونیسم، هویت اتحاد جماهیر شوروی دیگر ایدئولوژی مارکسیسم- لنینیسم نیست بلکه اینک هر ملّت هویت خاص خویش را که روزگاری پروای نمود نداشت بر آفتاب میاندازد. و یا در سرزمین خودمان ملّیمنشی شعوبیه بیشتر ایدئولوژیک بود تا فرهنگی به معنای مردمشناختی کلمه و بوی برتری نژادی و تبار و اصل و نسب میداد، بهسان عصبیت قبیلهای بنیامیه و بنابراین بعید بود که مردم عادی را پسند افتد و نرماند، اما فردوسی هویت ملّی را بر مبنای فرهنگ قوم و داستانهای حماسی و اساطیر مشترک آنان که در روح و روانشان چنگ انداخته، تارهای دلشان را میلرزاند استوار کرد و اگر هم زبان به ذکر معایب و مثالب تازیان گشود، وجهۀ همتش همواره فرهنگی بود نه سیاسی و مرامی.
به اعتقاد من اگر میراث تاریخی مشترک، یعنی داستانها و افسانهها و اساطیر و حماسهها و سنن و خاطرات خوش و ناخوش و احساسات و علائق عاطفی مشترک و توجه مستمر نفس به آن میراث و سنن و اساطیر موضوعیت داشته باشد، هویت ملّی برتر از هویتهای قومی چندگانه خواهد بود و وحدت ملّی به سبب وجود چند قومیت سست نخواهد شد، البته به شرطی که فرهنگ و قوم و فرقۀ مذهبی و سیاسی و ایدئولوژی و قشر و طبقۀ اجتماعی خاصی، منحصراً قدرت را قبضه نکند و با خودکامگی و زورگویی و سلطهجویی و برتریخواهی، آزادی و احساس همدلی و همدردی و همبستگی و امکان همجواری و همکاری و همزیستی را از بین نبرد.
جلال ستاری
هویت ملّی و هویت فرهنگی، نوشته و ترجمۀ جلال ستاری، تهران، نشر مرکز، ۱۳۸۳، ص ۱۰۸-۱۱۷
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
#جلال_ستاری
🔹زنده نام جلال ستاری، بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینههای افسانهشناسی، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی به رشتهٔ تحریر درآورده یا ترجمه کردهاست. برخی از آثار او کتاب های مرجع میباشد.🔻
📚 نماد و نمایش
زبان رمزی افسانه ها،
رمزپردازی آتش (ترجمه) ،
تقلید و تماشااسطورههای عشق (ترجمه) ،
زمینه اجتماعی تعزیه و تئاتر در ایران ، تراژدی و انسان،بازتاب اسطوره در بوف کور ، اسطوره در جهان امروز ، پژوهشی در ناگزیری مرگ گیلگمش (ترجمه) ، سیمای زن در فرهنگ ایران و در قلمرو فرهنگ، شرق در ادبیات فرانسه (ترجمه) از آثار مهم او به شمار می رود .
🔸 یادش گرامی باد
https://www.tg-me.com/eshtadan
🔹زنده نام جلال ستاری، بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینههای افسانهشناسی، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی به رشتهٔ تحریر درآورده یا ترجمه کردهاست. برخی از آثار او کتاب های مرجع میباشد.🔻
📚 نماد و نمایش
زبان رمزی افسانه ها،
رمزپردازی آتش (ترجمه) ،
تقلید و تماشااسطورههای عشق (ترجمه) ،
زمینه اجتماعی تعزیه و تئاتر در ایران ، تراژدی و انسان،بازتاب اسطوره در بوف کور ، اسطوره در جهان امروز ، پژوهشی در ناگزیری مرگ گیلگمش (ترجمه) ، سیمای زن در فرهنگ ایران و در قلمرو فرهنگ، شرق در ادبیات فرانسه (ترجمه) از آثار مهم او به شمار می رود .
🔸 یادش گرامی باد
https://www.tg-me.com/eshtadan
Telegram
اشتادان Eshtadan
نقل متن های معتبرعلمی, فرهنگی,انتقادی از درگاه ها و گروه های تلگرامی با ذکر مأخذ و درج شناسه اشتادان؛
در زمینه ایرانشناسی,فرهنگ و زبان های ایرانی ,میراث فرهنگی*
@Tabaa24
در زمینه ایرانشناسی,فرهنگ و زبان های ایرانی ,میراث فرهنگی*
@Tabaa24
وطن در تبعید
کی باز میگردد وطن، روزی به سوی ما
در جامهای زیبا، به رنگ آرزوی ما
در جامهٔ رنگینِ آزادی و آبادی
یک گام آنسوتر زِ شهر جستجوی ما
یک پله بالاتر به بامِ شادیِ روشن
آن سوتر از این خانههای تنگِ کوی ما
کی باز میگردد وطن ز ایّامِ تبعیدش
در لرزهٔ فریادِ شوق و های و هوی ما
کی باز میگردد وطن از دوردستِ شب
سوی سحرگاهانِ شاد و خنده روی ما
اینجا همین جایی که در هر لحظه ای نامش،
گردد گِره، با گریههامان، در گلوی ما.
از مجموعهٔ تازهٔ شعرِ «نامهای به آسمان»
محمدرضا شفیعی کدکنی
🔸نقل از: کانال تلگرامی: شفیعی کدکنی
🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
کی باز میگردد وطن، روزی به سوی ما
در جامهای زیبا، به رنگ آرزوی ما
در جامهٔ رنگینِ آزادی و آبادی
یک گام آنسوتر زِ شهر جستجوی ما
یک پله بالاتر به بامِ شادیِ روشن
آن سوتر از این خانههای تنگِ کوی ما
کی باز میگردد وطن ز ایّامِ تبعیدش
در لرزهٔ فریادِ شوق و های و هوی ما
کی باز میگردد وطن از دوردستِ شب
سوی سحرگاهانِ شاد و خنده روی ما
اینجا همین جایی که در هر لحظه ای نامش،
گردد گِره، با گریههامان، در گلوی ما.
از مجموعهٔ تازهٔ شعرِ «نامهای به آسمان»
محمدرضا شفیعی کدکنی
🔸نقل از: کانال تلگرامی: شفیعی کدکنی
🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
Telegram
اشتادان Eshtadan
نقل متن های معتبرعلمی, فرهنگی,انتقادی از درگاه ها و گروه های تلگرامی با ذکر مأخذ و درج شناسه اشتادان؛
در زمینه ایرانشناسی,فرهنگ و زبان های ایرانی ,میراث فرهنگی*
@Tabaa24
در زمینه ایرانشناسی,فرهنگ و زبان های ایرانی ,میراث فرهنگی*
@Tabaa24
Forwarded from دژنپشت (محمود فاضلی بیرجندی)
.
ترور سیاسی
۱۰ امرداد ۱۴۰۳
#محمود_فاضلی_بیرجندی
چون کاوه آهنگر خروشان و جوشان از درگاه ضحاک بیرون آمد جهان بر او انجمن شد.
کاوه با همگان رو به سوی فریدون نهادند و او را پادشاه خویش خواندند.
فریدون مادرش را بدرود گفت و با دو برادر آهنگ رفتن به نشستگاه شاهی ایران کرد.
شب در میانه راه فرود آمدند تا بیاسایند. خوالیگر، خوان بنهاد و خورش بیاورد و فریدون پس از خوردن و نوشیدن، رای خوابیدن کرد و در خانهای که در پای کوه بود خوابید.
در این زمان دو برادر که پیشرفت کار فریدون را میدیدند در تاریکی شب از خانه بیرون شدند تا به راهی او را تباه کنند.
هر دو نهانی بر کوه برشدند، سنگی گران برکندند و از فراز کوه به سوی فریدون غلتاندند تا مگر او را در خواب بکشند.
فریدون از آواز غلتیدن سنگ بیدار شد و راه رسیدن سنگ گران را به افسون بربست. سنگ به او برنخورد و فریدون از کشته شدن وارهید.
پس از آن دیگر درنگ نکرد و کمر بست و به راه افتاد.
شاهنامه دیگر چیزی از این باره نیاورده، و فریدون هم دیگر چیزی به روی برادران نیاورد.
این شاید که گزارش قدیمترین ترور سیاسی در ایران باستان باشد.
شاهنامه.
به کوشش استاد مهدی قریب.
داستان پادشاهی ضحاک.
https://www.tg-me.com/dejnepesht4000
.
ترور سیاسی
۱۰ امرداد ۱۴۰۳
#محمود_فاضلی_بیرجندی
چون کاوه آهنگر خروشان و جوشان از درگاه ضحاک بیرون آمد جهان بر او انجمن شد.
کاوه با همگان رو به سوی فریدون نهادند و او را پادشاه خویش خواندند.
فریدون مادرش را بدرود گفت و با دو برادر آهنگ رفتن به نشستگاه شاهی ایران کرد.
شب در میانه راه فرود آمدند تا بیاسایند. خوالیگر، خوان بنهاد و خورش بیاورد و فریدون پس از خوردن و نوشیدن، رای خوابیدن کرد و در خانهای که در پای کوه بود خوابید.
در این زمان دو برادر که پیشرفت کار فریدون را میدیدند در تاریکی شب از خانه بیرون شدند تا به راهی او را تباه کنند.
هر دو نهانی بر کوه برشدند، سنگی گران برکندند و از فراز کوه به سوی فریدون غلتاندند تا مگر او را در خواب بکشند.
فریدون از آواز غلتیدن سنگ بیدار شد و راه رسیدن سنگ گران را به افسون بربست. سنگ به او برنخورد و فریدون از کشته شدن وارهید.
پس از آن دیگر درنگ نکرد و کمر بست و به راه افتاد.
شاهنامه دیگر چیزی از این باره نیاورده، و فریدون هم دیگر چیزی به روی برادران نیاورد.
این شاید که گزارش قدیمترین ترور سیاسی در ایران باستان باشد.
شاهنامه.
به کوشش استاد مهدی قریب.
داستان پادشاهی ضحاک.
https://www.tg-me.com/dejnepesht4000
.
Telegram
دژنپشت
دژنپشت،
کتابخانه کهن سرزمین پارس
به روزگار پارتها
دهلیز نوشتههای تاریخی #محمود_فاضلی_بیرجندی
نشانی در اینستاگرام:
mahmudfazelibirjandi
کتابخانه کهن سرزمین پارس
به روزگار پارتها
دهلیز نوشتههای تاریخی #محمود_فاضلی_بیرجندی
نشانی در اینستاگرام:
mahmudfazelibirjandi
#محمد_علی_اسلامی_ندوشن
🔸ما برای برنامهریزیِ فرهنگ امروز خود، سرچشمههای زیر را در اختیار داریم:
_ یکی از آنها فرهنگ و ادبِ گذشته است که باید آن را به ارزیابیِ مجدّد بگذاریم و مثبت و منفیهایش را از هم جدا کنیم، کاریست که مقداری شجاعت و گذشت لازم دارد، ولی چاره نیست.
_ دوّم سرچشمهی خِـرَد جهانی؛
🔸ما تنها کشورِ فرهنگپرور نبودهایم، ملّتهای دیگر و تمدّنهای دیگر هم بودهاند، و ما نیاز داریم که از تجربه و سرمایهی آنها بهره بگیریم. این نیز محتاجِ همان ظرافتی است که گزینش در داخل کشور ایجاب میکند، باید ببینیم که چه باید بگیریم و چه نباید بگیریم.
#گفتهها_و_ناگفتهها
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@sarv_e_sokhangoo
🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
🔸ما برای برنامهریزیِ فرهنگ امروز خود، سرچشمههای زیر را در اختیار داریم:
_ یکی از آنها فرهنگ و ادبِ گذشته است که باید آن را به ارزیابیِ مجدّد بگذاریم و مثبت و منفیهایش را از هم جدا کنیم، کاریست که مقداری شجاعت و گذشت لازم دارد، ولی چاره نیست.
_ دوّم سرچشمهی خِـرَد جهانی؛
🔸ما تنها کشورِ فرهنگپرور نبودهایم، ملّتهای دیگر و تمدّنهای دیگر هم بودهاند، و ما نیاز داریم که از تجربه و سرمایهی آنها بهره بگیریم. این نیز محتاجِ همان ظرافتی است که گزینش در داخل کشور ایجاب میکند، باید ببینیم که چه باید بگیریم و چه نباید بگیریم.
#گفتهها_و_ناگفتهها
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@sarv_e_sokhangoo
🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
Telegram
اشتادان Eshtadan
نقل متن های معتبرعلمی, فرهنگی,انتقادی از درگاه ها و گروه های تلگرامی با ذکر مأخذ و درج شناسه اشتادان؛
در زمینه ایرانشناسی,فرهنگ و زبان های ایرانی ,میراث فرهنگی*
@Tabaa24
در زمینه ایرانشناسی,فرهنگ و زبان های ایرانی ,میراث فرهنگی*
@Tabaa24
🔸یازدهم مرداد، زادروز داریوش آشوری (تهران ۱۳۱۷)
زبان فارسی در شعر به زندگانی خود ادامه داده است. در شعر، بهویژه در زبان غزلسرایی و مثنویها است که بیشتر به میراث واژگان اصلی و زیبای این زبان و همچنین به ساختمان ترکیبی واژه در آن دست مییابیم. به همین دلیل، برای بازیافتن روح اصلی زبان و میراث اصیل واژگانی آن و بهویژه برای پرهیز و گریز از آثار ویرانگری که ذوقهای کژ و بیمارگونه در قلمرو نثر فارسی به جا نهادهاند و پیراستن زبان نثر و بازگرداندن واژگان اصلی زبان فارسی که بهزور و ضرب از قلمرو نثر بیرون رانده شده است، میراث شعر فارسی میتواند الهامبخش نثرنویسان امروز باشد.
برگرفته از: بازاندیشی زبان فارسی، داریوش آشوری، نشر مرکز، ۱۳۷۲، ص ۱۵۴.
@theapll
🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
زبان فارسی در شعر به زندگانی خود ادامه داده است. در شعر، بهویژه در زبان غزلسرایی و مثنویها است که بیشتر به میراث واژگان اصلی و زیبای این زبان و همچنین به ساختمان ترکیبی واژه در آن دست مییابیم. به همین دلیل، برای بازیافتن روح اصلی زبان و میراث اصیل واژگانی آن و بهویژه برای پرهیز و گریز از آثار ویرانگری که ذوقهای کژ و بیمارگونه در قلمرو نثر فارسی به جا نهادهاند و پیراستن زبان نثر و بازگرداندن واژگان اصلی زبان فارسی که بهزور و ضرب از قلمرو نثر بیرون رانده شده است، میراث شعر فارسی میتواند الهامبخش نثرنویسان امروز باشد.
برگرفته از: بازاندیشی زبان فارسی، داریوش آشوری، نشر مرکز، ۱۳۷۲، ص ۱۵۴.
@theapll
🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
Telegram
اشتادان Eshtadan
نقل متن های معتبرعلمی, فرهنگی,انتقادی از درگاه ها و گروه های تلگرامی با ذکر مأخذ و درج شناسه اشتادان؛
در زمینه ایرانشناسی,فرهنگ و زبان های ایرانی ,میراث فرهنگی*
@Tabaa24
در زمینه ایرانشناسی,فرهنگ و زبان های ایرانی ,میراث فرهنگی*
@Tabaa24
Forwarded from آسمانه
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from اتچ بات
✍زنده نام: #ابوالفضل_خطیبی
🔹اصول ارزیابی بیتهای الحاقی از گونۀ عرب ستیزانه در شاهنامه در مقالۀ «بیتهای عرب ستیزانه در شاهنامه» :
:
«برای ارزیابی این گونه بیتها در شاهنامه شایسته است نخست به پرسشهای زیر پاسخ داده شود:
۱. به لحاظ نسخه شناسی بیت اصلی است یا الحاقی؟
۲. مفهوم و مضمون بیت در متن اساس فردوسی بوده که نقل شده یا نظر خود
اوست؟
۳.مضمون بیت از زبان قهرمانان داستانها بیان شده یا نظر خود شاعر است؟
۴. مضمون بیت در کهن ترین ترجمۀ شاهنامه یعنی ترجمۀ عربی بنداری (621-622 ق ) هست یا نه؟
۵. آیا بیت به لحاظ سبک شناختی با سرودۀ شاعر در کلّ شاهنامه همخوانی دارد یا نه؟
۶.مضمون بیت، هرگاه از آن خود شاعر باشد، با چارچوب فکری و اعتقادی شاعر سازگاری دارد یا نه؟
۷.وجود بیت در متن ضرورت دارد یا نه؟ به بیان دیگر، آیا این بیت با بیتهای پیشین و پسین خود دارای چنان پیوندی به لحاظ لفظی و معنانی است که چنانچه حذف شود خللی در جریان ماجرا پدید آید؟
برای سنجش اصالت و تفسیر بیت یا بیتهایی از این دست شایسته است به هم و نه فقط پاره ای از این پرسشها پاسخ داده شود. مثلاً نمی توان بیتی را فقط به این دلیل که به لحاظ شعری استوار است و با سبک هنری شاعر همخوانی دارد اصیل پنداشت. چه بسا برخی خوانندگان و کاتبان خوش ذوق شاهنامه، بر اثر انس و الفت بسیار با شاهنامه، خود ابیات استواری سروده و به آن الحاق کرده باشندو تشخیص اصلی یا جعلی بودن آنها برای مصحح امروزی سخت دشوار باشد.»
برداشت از مقالۀ « بیتهای عرب ستیزانه در شاهنامه»،نشر دانش،سال بیست و یکم، شماره سوم، پاییز ۱۳۸۴، ص ۱۴-۲۰
ابوالفضل خطیبی🔻
@dr_khatibi_abolfazl
🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
🔹اصول ارزیابی بیتهای الحاقی از گونۀ عرب ستیزانه در شاهنامه در مقالۀ «بیتهای عرب ستیزانه در شاهنامه» :
:
«برای ارزیابی این گونه بیتها در شاهنامه شایسته است نخست به پرسشهای زیر پاسخ داده شود:
۱. به لحاظ نسخه شناسی بیت اصلی است یا الحاقی؟
۲. مفهوم و مضمون بیت در متن اساس فردوسی بوده که نقل شده یا نظر خود
اوست؟
۳.مضمون بیت از زبان قهرمانان داستانها بیان شده یا نظر خود شاعر است؟
۴. مضمون بیت در کهن ترین ترجمۀ شاهنامه یعنی ترجمۀ عربی بنداری (621-622 ق ) هست یا نه؟
۵. آیا بیت به لحاظ سبک شناختی با سرودۀ شاعر در کلّ شاهنامه همخوانی دارد یا نه؟
۶.مضمون بیت، هرگاه از آن خود شاعر باشد، با چارچوب فکری و اعتقادی شاعر سازگاری دارد یا نه؟
۷.وجود بیت در متن ضرورت دارد یا نه؟ به بیان دیگر، آیا این بیت با بیتهای پیشین و پسین خود دارای چنان پیوندی به لحاظ لفظی و معنانی است که چنانچه حذف شود خللی در جریان ماجرا پدید آید؟
برای سنجش اصالت و تفسیر بیت یا بیتهایی از این دست شایسته است به هم و نه فقط پاره ای از این پرسشها پاسخ داده شود. مثلاً نمی توان بیتی را فقط به این دلیل که به لحاظ شعری استوار است و با سبک هنری شاعر همخوانی دارد اصیل پنداشت. چه بسا برخی خوانندگان و کاتبان خوش ذوق شاهنامه، بر اثر انس و الفت بسیار با شاهنامه، خود ابیات استواری سروده و به آن الحاق کرده باشندو تشخیص اصلی یا جعلی بودن آنها برای مصحح امروزی سخت دشوار باشد.»
برداشت از مقالۀ « بیتهای عرب ستیزانه در شاهنامه»،نشر دانش،سال بیست و یکم، شماره سوم، پاییز ۱۳۸۴، ص ۱۴-۲۰
ابوالفضل خطیبی🔻
@dr_khatibi_abolfazl
🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
Telegram
attach 📎
Forwarded from بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
سندی برای سابقۀ سدۀ هفتمی دو بیت الحاقی «ز شیر شتر خوردن و سوسمار ...»
از مشهورترین بیتهای افزودۀ شهرتیافته به نام فردوسی که هنوز هم بهنادرست برخی عربستیزان افراطی بدانها استناد میکنند، این دو بیت پرتکرار است که:
ز شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را به جایی رسیدهست کار
که ملک عجمشان کند آرزو
تفو باد بر چرخ گردان تفو
از نسخ قدیمی و معتبر شاهنامه این دو بیت فقط در سه دستنویس لنینگراد (۷۳۳ق)، انستیتوی خاورشناسی فرهنگستان علوم شوروی (۸۴۹ق) و کراچی (۷۵۲ق) آمده است و نسخههای بریتانیا/ لندن (۶۷۵ق) و سنژوزف (احتمالاً اواخر سدۀ هفتم و اوایل سدۀ هشتم) آنها را ندارند.
با این حال بهتازگی سندی معرّفی شده است که نشان میدهد این دو بیت ـ البتّه بدون تصریح به نام گوینده ـ در اواخر قرن هفتم و تقریباً همزمان با تاریخ کتابت نسخۀ لندن/ بریتانیا (۶۷۵ق) نیز در میان برخی کاتبان و اهل شعر شناختهشده و متداول بوده است. در نسخهای از دیوان کمالالدّین اصفهانی متعلّق به کتابخانۀ عزّت قویون ترکیّه که ظاهراً در یکی از سالهای ۶۸۲ یا ۶۸۸ق نوشته شده است کاتب در میان رباعیّات کمال این دو بیت را هم آورده و این، نکتۀ درخور توجّهی است که دو بیت از قالب مثنوی و در وزنی متفاوت با وزن رباعی در بین رباعیّات کمال اصفهانی گنجانده شده است. نیّت کاتب هرچه بوده باشد این دستنویس فعلاً قدیمیترین منبع ثبت دو بیت مشهورشده به نام فردوسی ـ تأکید میشود بیاشاره به نام فردوسی یا سرایندۀ دیگر و فقط در ضمن رباعیّات کمال اصفهانی ـ است و در ضبط آنها نیز اختلافی جزئی با سه نسخۀ شاهنامه هست. بدین صورت که در مصراع دوم بیت نخست به جای «به جایی»، «بدانجا» آمده است.
«از پارهها و پراکندههای فردوسیشناسی»، سجاد آیدنلو
[به یاد ایرج افشار (دفتر دوم)، به کوشش دکتر جواد بشری، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۳۲-۳۳]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
از مشهورترین بیتهای افزودۀ شهرتیافته به نام فردوسی که هنوز هم بهنادرست برخی عربستیزان افراطی بدانها استناد میکنند، این دو بیت پرتکرار است که:
ز شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را به جایی رسیدهست کار
که ملک عجمشان کند آرزو
تفو باد بر چرخ گردان تفو
از نسخ قدیمی و معتبر شاهنامه این دو بیت فقط در سه دستنویس لنینگراد (۷۳۳ق)، انستیتوی خاورشناسی فرهنگستان علوم شوروی (۸۴۹ق) و کراچی (۷۵۲ق) آمده است و نسخههای بریتانیا/ لندن (۶۷۵ق) و سنژوزف (احتمالاً اواخر سدۀ هفتم و اوایل سدۀ هشتم) آنها را ندارند.
با این حال بهتازگی سندی معرّفی شده است که نشان میدهد این دو بیت ـ البتّه بدون تصریح به نام گوینده ـ در اواخر قرن هفتم و تقریباً همزمان با تاریخ کتابت نسخۀ لندن/ بریتانیا (۶۷۵ق) نیز در میان برخی کاتبان و اهل شعر شناختهشده و متداول بوده است. در نسخهای از دیوان کمالالدّین اصفهانی متعلّق به کتابخانۀ عزّت قویون ترکیّه که ظاهراً در یکی از سالهای ۶۸۲ یا ۶۸۸ق نوشته شده است کاتب در میان رباعیّات کمال این دو بیت را هم آورده و این، نکتۀ درخور توجّهی است که دو بیت از قالب مثنوی و در وزنی متفاوت با وزن رباعی در بین رباعیّات کمال اصفهانی گنجانده شده است. نیّت کاتب هرچه بوده باشد این دستنویس فعلاً قدیمیترین منبع ثبت دو بیت مشهورشده به نام فردوسی ـ تأکید میشود بیاشاره به نام فردوسی یا سرایندۀ دیگر و فقط در ضمن رباعیّات کمال اصفهانی ـ است و در ضبط آنها نیز اختلافی جزئی با سه نسخۀ شاهنامه هست. بدین صورت که در مصراع دوم بیت نخست به جای «به جایی»، «بدانجا» آمده است.
«از پارهها و پراکندههای فردوسیشناسی»، سجاد آیدنلو
[به یاد ایرج افشار (دفتر دوم)، به کوشش دکتر جواد بشری، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۳۲-۳۳]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
Forwarded from Rouzahang | روزآهنگ
● تاریخ و جامعه
🔘 عشق ایرانی در روستوف روسیه
🔘 پژوهشگر میراث فرهنگی از وجود منطقهای به نام «بانوی پارسی» در روسیه اطلاع داد و داستان شکلگیری این منطقه را براساس مستندات ادبی و تاریخی توضیح داد.
مرتضی رضوانفر که درباره دو روستای دیگر به نامهای «ایران» (جمهوری اوستیا) و «پارسی» (جمهوری داغستان) در روسیه پژوهش و آنها را پیش از این معرفی کرده است، در متنی که برای ایسنا فرستاد، اشاره داشت با راهنمایی دکتر نوری محمدزاده، مدیر گروه ایرانشناسی دانشگاه داغستان از وجود منطقه «بانوی پارسی» در روسیه مطلع شده است و براساس پژوهش انجام شده و با استناد به چندین منبع روسی درباره وجه تسمیه منطقه «بانوی پارسی» توضیح داد: «در اوایل قرن ۱۹میلادی سرباز جوانی که از خانوادهای درمانگر از منطقه روستوف امروزی بود توسط قوای دشمن، اسیر و سپس به یک تاجر ایرانی فروخته میشود. دختر تاجر سخت بیمار شده و پسر روس او را درمان میکند. بعدها عشقی شدید میان دختر تاجر و پسر روس ایجاد شده و پدر راضی به ازدواج میشود.
پسر پس از آزادی همراه عروس و مقدار زیادی پول راهی منطقه روستوف میشوند. مزرعهای خریداری و نام «بانوی پارسی» میگیرد. با ازدیاد خانهها و احداث ایستگاه راه آهن، تبدیل به یک منطقه میشود که در سرشماری ۲۰۱۰ میلادی بیش از ۶۰۰۰ سکنه داشت.
نام این منطقه بعدها از «بانوی پارسی» تبدیل به «پارسی» میشود.
شولوخوف، نویسنده شهیر روسی در رمان «دُن آرام» که برنده جایزه نوبل شد، به این روستا اشاره میکند.»
روستای بانوی پارسی در منطقه روستوف روسیه
عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در مورد دو روستای ایران و پارسی در روسیه که درباره آنها تحقیق میدانی کرده است، این چنین توضیح داد: «در فروردین ۱۳۹۶ که برای بررسی آثار ایرانیان مهاجر در روسیه به جمهوریهای اوستیا، چچن و داغستان رفته بودم، با راهنمایی آقای نوری محمدزاده، مدیر وقت گروه ایرانشناسی دانشگاه دولتی داغستان به…
🔘 عشق ایرانی در روستوف روسیه
🔘 پژوهشگر میراث فرهنگی از وجود منطقهای به نام «بانوی پارسی» در روسیه اطلاع داد و داستان شکلگیری این منطقه را براساس مستندات ادبی و تاریخی توضیح داد.
مرتضی رضوانفر که درباره دو روستای دیگر به نامهای «ایران» (جمهوری اوستیا) و «پارسی» (جمهوری داغستان) در روسیه پژوهش و آنها را پیش از این معرفی کرده است، در متنی که برای ایسنا فرستاد، اشاره داشت با راهنمایی دکتر نوری محمدزاده، مدیر گروه ایرانشناسی دانشگاه داغستان از وجود منطقه «بانوی پارسی» در روسیه مطلع شده است و براساس پژوهش انجام شده و با استناد به چندین منبع روسی درباره وجه تسمیه منطقه «بانوی پارسی» توضیح داد: «در اوایل قرن ۱۹میلادی سرباز جوانی که از خانوادهای درمانگر از منطقه روستوف امروزی بود توسط قوای دشمن، اسیر و سپس به یک تاجر ایرانی فروخته میشود. دختر تاجر سخت بیمار شده و پسر روس او را درمان میکند. بعدها عشقی شدید میان دختر تاجر و پسر روس ایجاد شده و پدر راضی به ازدواج میشود.
پسر پس از آزادی همراه عروس و مقدار زیادی پول راهی منطقه روستوف میشوند. مزرعهای خریداری و نام «بانوی پارسی» میگیرد. با ازدیاد خانهها و احداث ایستگاه راه آهن، تبدیل به یک منطقه میشود که در سرشماری ۲۰۱۰ میلادی بیش از ۶۰۰۰ سکنه داشت.
نام این منطقه بعدها از «بانوی پارسی» تبدیل به «پارسی» میشود.
شولوخوف، نویسنده شهیر روسی در رمان «دُن آرام» که برنده جایزه نوبل شد، به این روستا اشاره میکند.»
روستای بانوی پارسی در منطقه روستوف روسیه
عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در مورد دو روستای ایران و پارسی در روسیه که درباره آنها تحقیق میدانی کرده است، این چنین توضیح داد: «در فروردین ۱۳۹۶ که برای بررسی آثار ایرانیان مهاجر در روسیه به جمهوریهای اوستیا، چچن و داغستان رفته بودم، با راهنمایی آقای نوری محمدزاده، مدیر وقت گروه ایرانشناسی دانشگاه دولتی داغستان به…
هویت ملی و ایرانی
هویت ملی مؤلفههای متعددی چون مذهب، تاریخ و آداب و رسوم مشترک دارد. در نگاه محمود افشار زبان فارسی مبنای اصلی هویت ایرانی بود، زبانی که رشتۀ ارتباط اقوام رنگارنگ ایرانی است. وی تعلیم و تعمیم و تکمیل زبان فارسی را ضرورت میدانست. انذار میداد اگر دیر بجنبیم و این رشته گسیخته شود دیگر ملتی در کار نیست. او اقوام ایران را از حیث نژاد ایرانی میدانست و بر زبان فارسی به عنوان عاملی بسیار مؤثر در وحدت ملی تأکید داشت. میگفت بیگانگان دست در کار دارند و بدخواهان ایران از رخنه و بهانۀ زبانها و لهجههای قومی و بومی برای آسیب زدن به ایران و یکپارچگی آن استفاده میکنند.
در نتیجه هشدار میداد که بخصوص در سرحدات ایران باید زبان فارسی را ترویج کرد و در تعمیم آن کوشید تا تمامیت ارضی ایران به خطر نیفتد. محمود افشار فارغ از هر زنده باد و مرده باد تحکیم وحدت ملی را وظیفۀ بزرگ دولت و ملت میدانست.
✍دکتر محمود افشار
@kheradsarayeferdowsi
🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
هویت ملی مؤلفههای متعددی چون مذهب، تاریخ و آداب و رسوم مشترک دارد. در نگاه محمود افشار زبان فارسی مبنای اصلی هویت ایرانی بود، زبانی که رشتۀ ارتباط اقوام رنگارنگ ایرانی است. وی تعلیم و تعمیم و تکمیل زبان فارسی را ضرورت میدانست. انذار میداد اگر دیر بجنبیم و این رشته گسیخته شود دیگر ملتی در کار نیست. او اقوام ایران را از حیث نژاد ایرانی میدانست و بر زبان فارسی به عنوان عاملی بسیار مؤثر در وحدت ملی تأکید داشت. میگفت بیگانگان دست در کار دارند و بدخواهان ایران از رخنه و بهانۀ زبانها و لهجههای قومی و بومی برای آسیب زدن به ایران و یکپارچگی آن استفاده میکنند.
در نتیجه هشدار میداد که بخصوص در سرحدات ایران باید زبان فارسی را ترویج کرد و در تعمیم آن کوشید تا تمامیت ارضی ایران به خطر نیفتد. محمود افشار فارغ از هر زنده باد و مرده باد تحکیم وحدت ملی را وظیفۀ بزرگ دولت و ملت میدانست.
✍دکتر محمود افشار
@kheradsarayeferdowsi
🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
Telegram
اشتادان Eshtadan
نقل متن های معتبرعلمی, فرهنگی,انتقادی از درگاه ها و گروه های تلگرامی با ذکر مأخذ و درج شناسه اشتادان؛
در زمینه ایرانشناسی,فرهنگ و زبان های ایرانی ,میراث فرهنگی*
@Tabaa24
در زمینه ایرانشناسی,فرهنگ و زبان های ایرانی ,میراث فرهنگی*
@Tabaa24
#جلال_خالقی_مطلق:
ما هنگام بررسی تاریخ گذشته و متون کهن باید دچار نازمانی یعنی آن چیزی که غربیها به آن اناکرونیسم میگویند نشویم. این آناکرونیسم باعث میشود که ما مسایلی را که امروزی است ببریم به اعصار گذشته.
البته مواردی از تاریخ گذشته هست که میشود با معیارهای امروزی بررسی کرد. ولی برخی اندیشهها هست که باید در چارچوب زمان بررسی شوند. از این رو درست نیست که ما همیشه گذشتگان، فردوسی یا هر کس دیگر، را بیاوریم امروز در پشت میز محاکمه. بهخصوص، این موضوع را تاکید میکنم که ما در جهانی به سر میبریم که مجهز به سلاحهای قویتر از هر زمانی است برای اشاعه نژادپرستی، تعصب بسیار وحشیانهتر، خونریزتر و ویرانگرایانهتر عمل میکند تا زمانهای قدیم.
مسئله دیگر این است که ما دولت ساسانی را که بخش بزرگی از شاهنامه انعکاس تاریخ و فرهنگ ساسانی است، باید اول خوب بشناسیم و وضعیت همسایگان آن را بشناسیم. دولت ساسانی در کنار دولت بیزانس، دو قدرت بزرگ جهان آن روز بوده. همچنانکه پیش از آن هم دولت اشکانی و دولت رم دو قدرت بزرگ جهان آن روز بودند. و پیش از آنها هخامنشیان تنها قدرت جهانی آن روز بودند. و پیش از هخامنشیها باز مادها وارد شده بودند و داشتند به قدرت جهانی آن روز تبدیل میشدند. این ساسانیان به چنین گذشتهای تکیه دارند. با چنین فرهنگ و تاریخ و قدرتی برپا هستند.
از طرف دیگر همسایههای دولت ساسانی، یعنی اعراب و ترکها از سطح قبیلهای و فرهنگ قبیلهای بیرون نیامده بودند و آنها قاعدتا دست نشانده دولت ساسانی بودند و از این رو دولت ساسانی آنها را «بندگان» خطاب میکرد. یعنی دستنشاندگان خودش. در حالیکه یک چنین اصطلاحی را درباره بیزانس به کار نمیبرد. بلکه دولت بیزانس را همشأن خودش میدانست.
بخش بزرگی از شاهنامه این دولت و قدرت ساسانی را منعکس میکند مضافا بر اینکه در آن زمان دولتهای کوچک قبیلهای که دستنشانده ساسانیان بودند در زمان فردوسی بر کشور چیره شدند. بنابراین در واقع تجاوز کردند به کشور ایران. کشور ایران را به چنگ آوردند.
وظیفه شاعر ملی در برابر آنها اعتراض است، تکیه بر گذشته است. اگر غیر از این بود که ما فردوسی را شاعر ملی دیگر نمیگفتیم. در هیچ جای جهان به شاعری که این صفات را نداشته باشد شاعر ملی نمیگویند. بحثهایی درباره نژادپرستی فردوسی، عربستیزی، ترکستیزی، بحثهای امروزی است. اینها برخاسته از عقاید امروز مردم ما است. بهخصوص نه مردم ما بلکه گروهی که اینها خودشان بیشتر نژادپرستاند از آن چیزی که گذشتگان بودند. دوست ندارند کشوری به نام ایران با مرزهایی که دارد متحد باقی بماند. از این رو به نمادهای ملی، به سمبلهای ملی این کشور حمله میکنند و مهمترین سمبلهای ملی این کشور #فردوسی و #شاهنامه و #زبان_فارسی است.
#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
ما هنگام بررسی تاریخ گذشته و متون کهن باید دچار نازمانی یعنی آن چیزی که غربیها به آن اناکرونیسم میگویند نشویم. این آناکرونیسم باعث میشود که ما مسایلی را که امروزی است ببریم به اعصار گذشته.
البته مواردی از تاریخ گذشته هست که میشود با معیارهای امروزی بررسی کرد. ولی برخی اندیشهها هست که باید در چارچوب زمان بررسی شوند. از این رو درست نیست که ما همیشه گذشتگان، فردوسی یا هر کس دیگر، را بیاوریم امروز در پشت میز محاکمه. بهخصوص، این موضوع را تاکید میکنم که ما در جهانی به سر میبریم که مجهز به سلاحهای قویتر از هر زمانی است برای اشاعه نژادپرستی، تعصب بسیار وحشیانهتر، خونریزتر و ویرانگرایانهتر عمل میکند تا زمانهای قدیم.
مسئله دیگر این است که ما دولت ساسانی را که بخش بزرگی از شاهنامه انعکاس تاریخ و فرهنگ ساسانی است، باید اول خوب بشناسیم و وضعیت همسایگان آن را بشناسیم. دولت ساسانی در کنار دولت بیزانس، دو قدرت بزرگ جهان آن روز بوده. همچنانکه پیش از آن هم دولت اشکانی و دولت رم دو قدرت بزرگ جهان آن روز بودند. و پیش از آنها هخامنشیان تنها قدرت جهانی آن روز بودند. و پیش از هخامنشیها باز مادها وارد شده بودند و داشتند به قدرت جهانی آن روز تبدیل میشدند. این ساسانیان به چنین گذشتهای تکیه دارند. با چنین فرهنگ و تاریخ و قدرتی برپا هستند.
از طرف دیگر همسایههای دولت ساسانی، یعنی اعراب و ترکها از سطح قبیلهای و فرهنگ قبیلهای بیرون نیامده بودند و آنها قاعدتا دست نشانده دولت ساسانی بودند و از این رو دولت ساسانی آنها را «بندگان» خطاب میکرد. یعنی دستنشاندگان خودش. در حالیکه یک چنین اصطلاحی را درباره بیزانس به کار نمیبرد. بلکه دولت بیزانس را همشأن خودش میدانست.
بخش بزرگی از شاهنامه این دولت و قدرت ساسانی را منعکس میکند مضافا بر اینکه در آن زمان دولتهای کوچک قبیلهای که دستنشانده ساسانیان بودند در زمان فردوسی بر کشور چیره شدند. بنابراین در واقع تجاوز کردند به کشور ایران. کشور ایران را به چنگ آوردند.
وظیفه شاعر ملی در برابر آنها اعتراض است، تکیه بر گذشته است. اگر غیر از این بود که ما فردوسی را شاعر ملی دیگر نمیگفتیم. در هیچ جای جهان به شاعری که این صفات را نداشته باشد شاعر ملی نمیگویند. بحثهایی درباره نژادپرستی فردوسی، عربستیزی، ترکستیزی، بحثهای امروزی است. اینها برخاسته از عقاید امروز مردم ما است. بهخصوص نه مردم ما بلکه گروهی که اینها خودشان بیشتر نژادپرستاند از آن چیزی که گذشتگان بودند. دوست ندارند کشوری به نام ایران با مرزهایی که دارد متحد باقی بماند. از این رو به نمادهای ملی، به سمبلهای ملی این کشور حمله میکنند و مهمترین سمبلهای ملی این کشور #فردوسی و #شاهنامه و #زبان_فارسی است.
#پویش_فردوسی
@pooyesh_ferdowsi
🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
Telegram
اشتادان Eshtadan
نقل متن های معتبرعلمی, فرهنگی,انتقادی از درگاه ها و گروه های تلگرامی با ذکر مأخذ و درج شناسه اشتادان؛
در زمینه ایرانشناسی,فرهنگ و زبان های ایرانی ,میراث فرهنگی*
@Tabaa24
در زمینه ایرانشناسی,فرهنگ و زبان های ایرانی ,میراث فرهنگی*
@Tabaa24
Forwarded from دژنپشت (محمود فاضلی بیرجندی)
.
از شاهنامه
۱۶ امرداد ۱۴۰۳
#محمود_فاضلی_بیرجندی
- "نیاید به گیتی ز راه زِهِش"
این خبر سیمرغ است در باره زایش رستم.
میگوید از راه معمول زادهشدن، به گیتی نخواهد آمد.
سپس به زال و دیگران که بر بالین رودابه هستند میآموزد که پهلوی مادر را بشکافند تا بچه شیر بیرون آید.
خبری است از زایمان غیرطبیعی در روزگار باستان.
به آن "رستمینه" گفته شده.
زبانزد "سزارین"، از فرهنگ و زندگانی ما ایرانیان نیست. از تاریخ روم است. چنین زادهشدنی را برای ژولیوس سزار پرداختهاند.
آوردهاند که او به خود میبالید که از راهی جز از همگان به گیتی درآمده.
به روزگار ما سنت و فرهنگ قدیم هدف تازش آنانی شده که سنتستیزی را فخر خود میشمارند.
چنین، تا زایمان غیرطبیعی را هم میستایند و زن را مینکوهند که زایمان طبیعی کند!
این نوخواهان، ... .
https://www.tg-me.com/dejnepesht4000
.
از شاهنامه
۱۶ امرداد ۱۴۰۳
#محمود_فاضلی_بیرجندی
- "نیاید به گیتی ز راه زِهِش"
این خبر سیمرغ است در باره زایش رستم.
میگوید از راه معمول زادهشدن، به گیتی نخواهد آمد.
سپس به زال و دیگران که بر بالین رودابه هستند میآموزد که پهلوی مادر را بشکافند تا بچه شیر بیرون آید.
خبری است از زایمان غیرطبیعی در روزگار باستان.
به آن "رستمینه" گفته شده.
زبانزد "سزارین"، از فرهنگ و زندگانی ما ایرانیان نیست. از تاریخ روم است. چنین زادهشدنی را برای ژولیوس سزار پرداختهاند.
آوردهاند که او به خود میبالید که از راهی جز از همگان به گیتی درآمده.
به روزگار ما سنت و فرهنگ قدیم هدف تازش آنانی شده که سنتستیزی را فخر خود میشمارند.
چنین، تا زایمان غیرطبیعی را هم میستایند و زن را مینکوهند که زایمان طبیعی کند!
این نوخواهان، ... .
https://www.tg-me.com/dejnepesht4000
.
Telegram
دژنپشت
دژنپشت،
کتابخانه کهن سرزمین پارس
به روزگار پارتها
دهلیز نوشتههای تاریخی #محمود_فاضلی_بیرجندی
نشانی در اینستاگرام:
mahmudfazelibirjandi
کتابخانه کهن سرزمین پارس
به روزگار پارتها
دهلیز نوشتههای تاریخی #محمود_فاضلی_بیرجندی
نشانی در اینستاگرام:
mahmudfazelibirjandi
Forwarded from بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
شانزدهم مردادماه سالروز درگذشت غلامعلی رعدی آدرخشی
زبان فارسی و وحدت ملّی
این زبان پارسی پیوند قومیّت بوَد
ورنه استقلال ما هرگز نماند برقرار
دشمن ما تازد اوّل بر زبان مشترک
چون بخواهد کرد ما را با بداندیشی شکار
تا فشاند عاقبت بذر زبان خویش را
مزرع ما را کند با حیلهها شخم و شیار
سست سازد پایۀ کاخ زبان مشترک
گه بهنرمی گه بهگرمی گاه با زور و فشار
تا کند ما را ز شعر پارسی بیزار و سرد
میکند حفظ زبانهای محلّی را شعار
ای جوان گر با فسون اجنبی از این زبان
بگسلی، گردی ز خود وز مام میهن شرمسار
حیف باشد کز هوس در آرزوی کلبهای
جهل تو ویرانهای سازد ز کاخی زرنگار
خیز و این کاخ کهن را بیشتر آباد کن
هرچه داری از هنر بر آستانش کن نثار
از زبانهای محلّی هم مشو غافل که نیست
هیچ غم گر سرو را شمشاد روید در کنار
این زبان پارسی گنجینۀ فرهنگ ماست
وز سر گنجینه باید دور کردن موش و مار
زاید این گنجینه در آینده هم گنجینهها
گر در آن رنج سخنگویان ما افتد به کار
زین سبب بیگانه خواهد، زین زبان گنجزا
تا شود فرهنگ ما نازا، بر آوردن دمار
این زبان را خوار خواهد آن که در چشمان او
این همه گلهای جانپرور خلد مانند خار
بگذر از ما، بین به فرهنگ و زبان چون شیفتهست
شرقی و غربی، گرت بر شرق و غرب افتد گذار
از گدار روزگاران این زبان پویان گذشت
وای اگر اکنون زنی بر سیل غفلت بیگدار
هان مهل تا زین درخت آسان بریزد بار و برگ
سستی و پستی و جهل مردمی بی بند و بار
وای بر قومی که فخرش بر زبان اجنبیست
زشتتر زان، کز زبان مادری او راست عار
غلامعلی رعدی آدرخشی
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۳، ۱۵۳۳-۱۵۳۴]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
زبان فارسی و وحدت ملّی
این زبان پارسی پیوند قومیّت بوَد
ورنه استقلال ما هرگز نماند برقرار
دشمن ما تازد اوّل بر زبان مشترک
چون بخواهد کرد ما را با بداندیشی شکار
تا فشاند عاقبت بذر زبان خویش را
مزرع ما را کند با حیلهها شخم و شیار
سست سازد پایۀ کاخ زبان مشترک
گه بهنرمی گه بهگرمی گاه با زور و فشار
تا کند ما را ز شعر پارسی بیزار و سرد
میکند حفظ زبانهای محلّی را شعار
ای جوان گر با فسون اجنبی از این زبان
بگسلی، گردی ز خود وز مام میهن شرمسار
حیف باشد کز هوس در آرزوی کلبهای
جهل تو ویرانهای سازد ز کاخی زرنگار
خیز و این کاخ کهن را بیشتر آباد کن
هرچه داری از هنر بر آستانش کن نثار
از زبانهای محلّی هم مشو غافل که نیست
هیچ غم گر سرو را شمشاد روید در کنار
این زبان پارسی گنجینۀ فرهنگ ماست
وز سر گنجینه باید دور کردن موش و مار
زاید این گنجینه در آینده هم گنجینهها
گر در آن رنج سخنگویان ما افتد به کار
زین سبب بیگانه خواهد، زین زبان گنجزا
تا شود فرهنگ ما نازا، بر آوردن دمار
این زبان را خوار خواهد آن که در چشمان او
این همه گلهای جانپرور خلد مانند خار
بگذر از ما، بین به فرهنگ و زبان چون شیفتهست
شرقی و غربی، گرت بر شرق و غرب افتد گذار
از گدار روزگاران این زبان پویان گذشت
وای اگر اکنون زنی بر سیل غفلت بیگدار
هان مهل تا زین درخت آسان بریزد بار و برگ
سستی و پستی و جهل مردمی بی بند و بار
وای بر قومی که فخرش بر زبان اجنبیست
زشتتر زان، کز زبان مادری او راست عار
غلامعلی رعدی آدرخشی
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۳، ۱۵۳۳-۱۵۳۴]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation