دوست دارم به یاد بیاورم
روزهایی را که دوستم داشتی
و هر شب
آن قدر عاشق به خواب می رفتم
که صدای بال فرشتگان را می شنیدم
دلم شبی را می خواهد که به دلم بیافتد
صبح دوباره ترا خواهم دید.
#نیلوفر_لاری_پور
دوست دارم به یاد بیاورم
روزهایی را که دوستم داشتی
و هر شب
آن قدر عاشق به خواب می رفتم
که صدای بال فرشتگان را می شنیدم
دلم شبی را می خواهد که به دلم بیافتد
صبح دوباره ترا خواهم دید.
#نیلوفر_لاری_پور
دوست دارم به یاد بیاورم
روزهایی را که دوستم داشتی
و هر شب
آن قدر عاشق به خواب می رفتم
که صدای بال فرشتگان را می شنیدم
دلم شبی را می خواهد که به دلم بیافتد
صبح دوباره ترا خواهم دید.
#نیلوفر_لاری_پور
دوست دارم به یاد بیاورم
روزهایی را که دوستم داشتی
و هر شب
آن قدر عاشق به خواب می رفتم
که صدای بال فرشتگان را می شنیدم
دلم شبی را می خواهد که به دلم بیافتد
صبح دوباره ترا خواهم دید.
#نیلوفر_لاری_پور
از اول هم
من مقصد تو نبودم،
پلی بودم برای گذشتن
یا نیمکتی بین راه؛
که تو خستگی
رابطه های قبلی ات را
در آن در کنی و بروی!
فقط من ساده بودم
که تو را عشق میخواندم...
#پروانه_حسینی
من مقصد تو نبودم،
پلی بودم برای گذشتن
یا نیمکتی بین راه؛
که تو خستگی
رابطه های قبلی ات را
در آن در کنی و بروی!
فقط من ساده بودم
که تو را عشق میخواندم...
#پروانه_حسینی
گر پلک های او
نگشاید به روی من
سرچشمه های روشن خورشید عشق را
مهر از کدام سوی برآید
روز از کدام روزنه تابد ؟!
#حمید_مصدق
گر پلک های او
نگشاید به روی من
سرچشمه های روشن خورشید عشق را
مهر از کدام سوی برآید
روز از کدام روزنه تابد ؟!
#حمید_مصدق
°
باور نداشتم که زنی بتواند
شهری را بسازد و به آن
آفتاب و دریا ببخشد و تمدن.
دارم از یک شهر حرف میزنم!
تو سرزمین منی!
صورت و دست های کوچکت،
صدایت،
من آنجا متولد شده ام
و همان جا می میرم!
#نزار_قبانی
باور نداشتم که زنی بتواند
شهری را بسازد و به آن
آفتاب و دریا ببخشد و تمدن.
دارم از یک شهر حرف میزنم!
تو سرزمین منی!
صورت و دست های کوچکت،
صدایت،
من آنجا متولد شده ام
و همان جا می میرم!
#نزار_قبانی
و تو رفتی و هنوز ،
سالهاست که در گوش من آرام،
آرام ،خش خِش گام ِ تو
تکرار کنان ،
می دهد آزارم
#حميد_مصدق
و تو رفتی و هنوز ،
سالهاست که در گوش من آرام،
آرام ،خش خِش گام ِ تو
تکرار کنان ،
می دهد آزارم
#حميد_مصدق
چه دوستت دارم لطيفی ست...
وقتی نسيم
هوای بازدم تو را
در اتاق خواب من می دمد
انگار نه انگار شب است
وسط مهمانی نور و شعر
خوابم می برد!
#روشنک_آرامش
چه دوستت دارم لطيفی ست...
وقتی نسيم
هوای بازدم تو را
در اتاق خواب من می دمد
انگار نه انگار شب است
وسط مهمانی نور و شعر
خوابم می برد!
#روشنک_آرامش