Telegram Web Link



دوری را
با چه زبانی می توان ترجمه كرد
وقتی فاصله ی من با تو
تنها يك آغوش است
تو را نمی دانم  اما من  با خيالت
شب را روز می كنم
روز را شب
و آغوشت دنج ترين جای جهان من است
ای نزديك ترين دور


#سارا_قبادی


چه آرزوها
که داشتَم من و
دیگر ندارم...

#اخوان_ثالث



ستاره‌ای ، نَه مهی
نه فرشته‌ای نه گلی نه

که هرچه گویمت آنی
چو بنگرم بِه از آنی...

#قاآنی





تو از همه
به من نزدیکتر بودی...
و رفتنت مرا از همه غمگین تر کرد...
به من بگو آخرین شاخه...
چطور می شکند...

#سید_رسول_پیره

من هزاره هاست
چشم به راه آن اتفاقم هنوز ...


#سید_علی_صالحی
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات
ترک‌ خورده‌ایم...

#قیصر_امین_پور


مرا؛
به یاد بیاور...
مرا ز یاد مبر....
که انعکاسِ صدایم...
درونِ شب جاری‌ست ...


#حمید_مصدق



چون پرسم از پناهی
پشتی و تکیه گاهی

آغوش مهربانت
از هر جواب خوش تر

#حسین_منزوی






نمی رنجم اگر باور نداری عشق نابم را
که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری

صدایی از صدای عشق خوشتر نیست ، حافظ گفت
اگر چه بر صدایش زخمها زد تیغ تاتاری


#محمدعلی_بهمنی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌




"Our greatest glory is not in never falling, but in rising every time we fall."
~ Confucius

بزرگترین افتخار ما این نیست که زمین نخوریم، بلکه اینکه که هر بار زمین میخوریم بالا میریم…





حقيقت اين است كه
هركسی تو را خواهد رنجاند
فقط بايد آنهایی را پيدا كنی كه
ارزش رنج كشيدن به خاطرشان را داشته باشند.

#باب_مارلی




یاد زلفت کرده‌ایم و نام زلفت برده‌ایم
هم پریشان گشته‌ایم و هم پریشان گفته‌ایم...

#عطار


‌‌

‏سکوت محض من ای دوست،
از رضایت نیست
ز حجم بغض مگر کوه در گلو دارم...

👤حسین دهلوی


‌کدام خاطره‌ات را ببوسم؟!
که خیال کنم نرفته‌ای...


#مهران_رمضانیان
هیچ اشتراکی
میانمان نیست
غیر تنهایی ..

حرف می زنیم
شاید تنهایی
از یادمان برود

افسوس...

#فریبا_فدایی



شب به شب
دلتنگ‌تر می‌شوم
بدون آن‌که به یاد بیاورم
چرا...!
مگر قرار نبود فراموشم شوی؟!
پس چرا هنوز هم هر شب
دلم برای "شب به‌خیر"هایت تنگ می‌شود؟!
باور کن، مقصر من نیستم
این تویی که در سرم، بی‌نهایت پُر رنگی...

#سیدعلی_صالحی


‌‌



من كه هرشب با خيالت گرم صحبت مى شوم
هر كجا هستى بخواب آرام جانم شب بخير...

#مهدي_خداپرست





‌روز هایی که
بدون تو میگذرد عمر من است...
و روز هایی که بدون من میگذرانی...
مانند ورقی از زندگی توست...
که هنوز برنگشته...
بر میگردد ، بر میگردی ...


#محمد_درویش

°

بر شانه‌ی ِ من کبوتری ست ...
که از دهان تو آب مي‌خورد...
بر شانه‌ی من کبوتری ست ...
که گلوی مرا تازه مي کند...
بر شانه‌ی من ...
کبوتری ست باوقار و خوب...
که با من از روشنی سخن می‌گويد...

#شاملو
‌‌


تا سر نکنم در سَرت ای مایه‌ی ناز
کوته نکنم زِ دامنت دست نیاز

هرچند که راهم به تو دورست و دراز
در راه بمیرم و نگردم زِ تو باز

#سعدی

2024/09/29 00:50:05
Back to Top
HTML Embed Code: