شب فرو می افتاد
به درون آمدم و پنجره ها رابستم
باد با شاخه در آویخته بود
من در این خانه تنها
تنها
غم عالم به دلم ریخته بود
✍🏼#هوشنگ_ابتهاج
به درون آمدم و پنجره ها رابستم
باد با شاخه در آویخته بود
من در این خانه تنها
تنها
غم عالم به دلم ریخته بود
✍🏼#هوشنگ_ابتهاج
به آسمان نرسد
هر که خاک پای تو نیست
فرو رود به زمین
هر که در هوای تو نیست
مگر تو خود به خموشی ثنای خودگویی
وگرنه هیچ زبان در خور ثنای تو نیست
#صائب_تبریزی
به آسمان نرسد
هر که خاک پای تو نیست
فرو رود به زمین
هر که در هوای تو نیست
مگر تو خود به خموشی ثنای خودگویی
وگرنه هیچ زبان در خور ثنای تو نیست
#صائب_تبریزی
آرام جانم
بمان
و با ناز نگاهت
شب هایم را به رنگ نور در اور
نمی دانی چقدر دلم
برای قدم زدن با تو
زیر نور مهتاب تنگ شده
باش
و این شب ها را پر کن از عشقی که
اندازه اش همیشگی است....
#امیرعباسخالقوردی
آرام جانم
بمان
و با ناز نگاهت
شب هایم را به رنگ نور در اور
نمی دانی چقدر دلم
برای قدم زدن با تو
زیر نور مهتاب تنگ شده
باش
و این شب ها را پر کن از عشقی که
اندازه اش همیشگی است....
#امیرعباسخالقوردی
دوست دارم به یاد بیاورم
روزهایی را که دوستم داشتی
و هر شب
آن قدر عاشق به خواب می رفتم
که صدای بال فرشتگان را می شنیدم
دلم شبی را می خواهد که به دلم بیافتد
صبح دوباره ترا خواهم دید.
#نیلوفر_لاری_پور
دوست دارم به یاد بیاورم
روزهایی را که دوستم داشتی
و هر شب
آن قدر عاشق به خواب می رفتم
که صدای بال فرشتگان را می شنیدم
دلم شبی را می خواهد که به دلم بیافتد
صبح دوباره ترا خواهم دید.
#نیلوفر_لاری_پور
دوست دارم به یاد بیاورم
روزهایی را که دوستم داشتی
و هر شب
آن قدر عاشق به خواب می رفتم
که صدای بال فرشتگان را می شنیدم
دلم شبی را می خواهد که به دلم بیافتد
صبح دوباره ترا خواهم دید.
#نیلوفر_لاری_پور
دوست دارم به یاد بیاورم
روزهایی را که دوستم داشتی
و هر شب
آن قدر عاشق به خواب می رفتم
که صدای بال فرشتگان را می شنیدم
دلم شبی را می خواهد که به دلم بیافتد
صبح دوباره ترا خواهم دید.
#نیلوفر_لاری_پور
از اول هم
من مقصد تو نبودم،
پلی بودم برای گذشتن
یا نیمکتی بین راه؛
که تو خستگی
رابطه های قبلی ات را
در آن در کنی و بروی!
فقط من ساده بودم
که تو را عشق میخواندم...
#پروانه_حسینی
من مقصد تو نبودم،
پلی بودم برای گذشتن
یا نیمکتی بین راه؛
که تو خستگی
رابطه های قبلی ات را
در آن در کنی و بروی!
فقط من ساده بودم
که تو را عشق میخواندم...
#پروانه_حسینی
گر پلک های او
نگشاید به روی من
سرچشمه های روشن خورشید عشق را
مهر از کدام سوی برآید
روز از کدام روزنه تابد ؟!
#حمید_مصدق
گر پلک های او
نگشاید به روی من
سرچشمه های روشن خورشید عشق را
مهر از کدام سوی برآید
روز از کدام روزنه تابد ؟!
#حمید_مصدق
°
باور نداشتم که زنی بتواند
شهری را بسازد و به آن
آفتاب و دریا ببخشد و تمدن.
دارم از یک شهر حرف میزنم!
تو سرزمین منی!
صورت و دست های کوچکت،
صدایت،
من آنجا متولد شده ام
و همان جا می میرم!
#نزار_قبانی
باور نداشتم که زنی بتواند
شهری را بسازد و به آن
آفتاب و دریا ببخشد و تمدن.
دارم از یک شهر حرف میزنم!
تو سرزمین منی!
صورت و دست های کوچکت،
صدایت،
من آنجا متولد شده ام
و همان جا می میرم!
#نزار_قبانی