جسمها چون کوزههای بَستهسر
تا که در هر کوزه چه بود آن نگر
کوزهٔ آن تَن پُر از آب حیات
کوزهٔ این تن پُر از زَهر مَمات
گر به مَظروفش نظر داری شَهی
ور به ظرفش بنگری تو گمرهی...
#مولانا
جسمها چون کوزههای بَستهسر
تا که در هر کوزه چه بود آن نگر
کوزهٔ آن تَن پُر از آب حیات
کوزهٔ این تن پُر از زَهر مَمات
گر به مَظروفش نظر داری شَهی
ور به ظرفش بنگری تو گمرهی...
#مولانا
چون شبانِ بیستاره
قلب من تنهاست.
تا ندانند از چه میسوزم من،
از نخوت زبانام در دهان بستهست.
راهِ من پیداست.
پای من خستهست.
پهلوانی خسته را مانم
که میگوید سرودِ کهنهی فتحی قدیمی را.
#احمد_شاملو
چون شبانِ بیستاره
قلب من تنهاست.
تا ندانند از چه میسوزم من،
از نخوت زبانام در دهان بستهست.
راهِ من پیداست.
پای من خستهست.
پهلوانی خسته را مانم
که میگوید سرودِ کهنهی فتحی قدیمی را.
#احمد_شاملو
مشکل است از کوی او قطع نظر کردن مرا
ورنه آسان است از دنیا گذر کردن مرا
من كه با ياد تو
دنيا را فرامُش كرده ام
از مروت نيست
از خاطر به دَر كردن مرا ...
#صائب_تبریزی
مشکل است از کوی او قطع نظر کردن مرا
ورنه آسان است از دنیا گذر کردن مرا
من كه با ياد تو
دنيا را فرامُش كرده ام
از مروت نيست
از خاطر به دَر كردن مرا ...
#صائب_تبریزی
سخت خوشی، چشم بدت دور باد
ای خنک آن چشم که روی تو دید
دیدن روی تو بسی نادرست
ای خنک آن گوش که نامت شنید ...
#مولانا
سخت خوشی، چشم بدت دور باد
ای خنک آن چشم که روی تو دید
دیدن روی تو بسی نادرست
ای خنک آن گوش که نامت شنید ...
#مولانا
شوریده ی آزرده دل ِ بی سر و پا من
در شهر شما عاشق انگشت نما من
دیوانه تر از مردم دیوانه اگر هست
جانا، به خدا من...
به خدا من...
به خدا من...
#سیمین_بهبهانی
شوریده ی آزرده دل ِ بی سر و پا من
در شهر شما عاشق انگشت نما من
دیوانه تر از مردم دیوانه اگر هست
جانا، به خدا من...
به خدا من...
به خدا من...
#سیمین_بهبهانی
شبها در انتظار سپیده..؛
با آتشی که در دل من بود..؛
چون شمع، قطره قطره چکیدم...!
افسوس..!
بردریچه باد است..
فانوس نیمه جان امیدم... !
#هوشنگ_ابتهاج
شبها در انتظار سپیده..؛
با آتشی که در دل من بود..؛
چون شمع، قطره قطره چکیدم...!
افسوس..!
بردریچه باد است..
فانوس نیمه جان امیدم... !
#هوشنگ_ابتهاج
شب را
با طنین صدایت
به تیرگی چشمانم می رسانم
شـبـت بـخـیـر
ماه نشینِ
دل ِبی "نفسِ" ما ...!!!
#مریم_پورقلی
شب را
با طنین صدایت
به تیرگی چشمانم می رسانم
شـبـت بـخـیـر
ماه نشینِ
دل ِبی "نفسِ" ما ...!!!
#مریم_پورقلی
شراب خواستم و عمرم شرنگ ريخت به کام من
فريبکار دغل پيشه بهانه اش نشنيدن بود
چه سرنوشت غم انگيزی که کرم کوچک ابريشم
تمام عمر قفس می بافت ولی به فکر پريدن بود
#حسین_منزوى
شراب خواستم و عمرم شرنگ ريخت به کام من
فريبکار دغل پيشه بهانه اش نشنيدن بود
چه سرنوشت غم انگيزی که کرم کوچک ابريشم
تمام عمر قفس می بافت ولی به فکر پريدن بود
#حسین_منزوى
نه کار دل به کام و نه دلدار سازگار
خونین دلم ز طالع ناسازگار خویش
یکدم قرار نیست دلم را ز تاب عشق
در آتشم ز دست دل بیقرار خویش
#عبید_زاکانی
نه کار دل به کام و نه دلدار سازگار
خونین دلم ز طالع ناسازگار خویش
یکدم قرار نیست دلم را ز تاب عشق
در آتشم ز دست دل بیقرار خویش
#عبید_زاکانی
شب را نوشیده ام
و بر این شاخه های شکسته می گریم
مرا تنها گذار
ای چشم تبدار سرگردان !
مرا با رنج بودن تنها گذار...
#سهراب_سپهرى
شب را نوشیده ام
و بر این شاخه های شکسته می گریم
مرا تنها گذار
ای چشم تبدار سرگردان !
مرا با رنج بودن تنها گذار...
#سهراب_سپهرى
تو بارانی
یا یک مه غلیظ
در ابتدای صبح پاییزی
یا که نه
تو آن خوابِ خوشِ
صبحگاه جمعه ای
نمی شود از تو دل کند
مگر با یک بوسه
عاشقانه
اما طولانی...
#عليرضا_اسفنديارى
تو بارانی
یا یک مه غلیظ
در ابتدای صبح پاییزی
یا که نه
تو آن خوابِ خوشِ
صبحگاه جمعه ای
نمی شود از تو دل کند
مگر با یک بوسه
عاشقانه
اما طولانی...
#عليرضا_اسفنديارى
دگر از درد تنهایی،
به جانم یار میباید
دگر تلخ است کامم،
شربت دیدار میباید
ز جام عشق او مستم،
دگر پندم مده ناصح!
نصیحت گوش کردن را
دل هشیار میباید
#شیخ_بهایی
دگر از درد تنهایی،
به جانم یار میباید
دگر تلخ است کامم،
شربت دیدار میباید
ز جام عشق او مستم،
دگر پندم مده ناصح!
نصیحت گوش کردن را
دل هشیار میباید
#شیخ_بهایی
پاییزی تر از چشم های
آبانی تو
کدام فصل است؟
کدام بهار است
که از دست های تو
آغاز نشود؟
ای شکوفه ترین لبخند؛
ای پر آوازه ترین سکوتم؛
من در برگریزان آغوشت
جوانه می زنم
مگر تو کدام فصلی
که پر معجزه ای...
#علیرضا_اسفندیاری
پاییزی تر از چشم های
آبانی تو
کدام فصل است؟
کدام بهار است
که از دست های تو
آغاز نشود؟
ای شکوفه ترین لبخند؛
ای پر آوازه ترین سکوتم؛
من در برگریزان آغوشت
جوانه می زنم
مگر تو کدام فصلی
که پر معجزه ای...
#علیرضا_اسفندیاری