آمد آن سنگین دل و صد رخنه در جان کرد و رفت
ملک جان را از سپاه غمزه ویران کرد و رفت
آنکه در زلف پریشانش دل ما جمع بود
جمع ما را، همچو زلف خود، پریشان کرد و رفت
#هلالی_جغتایى
آمد آن سنگین دل و صد رخنه در جان کرد و رفت
ملک جان را از سپاه غمزه ویران کرد و رفت
آنکه در زلف پریشانش دل ما جمع بود
جمع ما را، همچو زلف خود، پریشان کرد و رفت
#هلالی_جغتایى
آدمی با بهانه های کوچک است
که زنده میماند !
عطری ، پیراهنی ، امید برگشتنی ؛
دوباره دوستت دارم
شنیدنی چیزی ...
#فاطمه_جوادی
آدمی با بهانه های کوچک است
که زنده میماند !
عطری ، پیراهنی ، امید برگشتنی ؛
دوباره دوستت دارم
شنیدنی چیزی ...
#فاطمه_جوادی
با تو قهرم...
ولی اگر زحمتی نیست...
هر روز یک دوستت دارم ...
از روی پیش خوان دلم بردار و...
خرج چشم هایت کن...
عزیز دلم ...
مبادا عاشقی یادت برود...
که بی عشق ...
" همه ی روزها روز مباداست "...
#سوسن_درفش
ولی اگر زحمتی نیست...
هر روز یک دوستت دارم ...
از روی پیش خوان دلم بردار و...
خرج چشم هایت کن...
عزیز دلم ...
مبادا عاشقی یادت برود...
که بی عشق ...
" همه ی روزها روز مباداست "...
#سوسن_درفش
زانشب که سر زلف تو در خواب بدیدم
حیران و پریشانم و تعبیر نکردی
یک عالم و عاقل به جهان نیست که او را
دیوانه آن زلف چو زنجیر نکردی
#مولانا
زانشب که سر زلف تو در خواب بدیدم
حیران و پریشانم و تعبیر نکردی
یک عالم و عاقل به جهان نیست که او را
دیوانه آن زلف چو زنجیر نکردی
#مولانا
دعوتت کرده ام به عشق
ميزبان لبخندهايم
شب نشينی چشمانم
اين جا معرکه ای گرفته دوست داشتن
ميان احرام دستانت
پا بوس غزل های دلدادگی مان ...
#عرفان_یزدانی
دعوتت کرده ام به عشق
ميزبان لبخندهايم
شب نشينی چشمانم
اين جا معرکه ای گرفته دوست داشتن
ميان احرام دستانت
پا بوس غزل های دلدادگی مان ...
#عرفان_یزدانی
تو قشنگ ترین رویای عاشقانههای منی
درست مثل رویایی
که هر صبح از زیر پلکهایم عاشقانه
پر میکشد
و شانههایم
ساعتها
عطر موهای تو را میدهد...
#امید_آذر
تو قشنگ ترین رویای عاشقانههای منی
درست مثل رویایی
که هر صبح از زیر پلکهایم عاشقانه
پر میکشد
و شانههایم
ساعتها
عطر موهای تو را میدهد...
#امید_آذر
از خوابی عمیق بیدار میشوم
تا به زنی شیرین
که او را در خواب دیدم، بیندیشم ...
و دمادم شراب بنوشم
و شعر بسرایم ...
به محبوبم، آن لیلی
آن بانوی دهان مست و ابریشم پا
بگوئید که بیمار و مشتاق اویم ...
من رد پای
زنی بر دلم میبینم ...
#محمد_الماغوط
از خوابی عمیق بیدار میشوم
تا به زنی شیرین
که او را در خواب دیدم، بیندیشم ...
و دمادم شراب بنوشم
و شعر بسرایم ...
به محبوبم، آن لیلی
آن بانوی دهان مست و ابریشم پا
بگوئید که بیمار و مشتاق اویم ...
من رد پای
زنی بر دلم میبینم ...
#محمد_الماغوط
دوست مَشمار،
آنکه در نعمت زند
لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم
که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی...
#سعدی
دوست مَشمار،
آنکه در نعمت زند
لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم
که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی...
#سعدی
با سادگی تمام بی صدا شکستیم
چه زخمهایی که از عزیزان خوردیم
اشکها را پشت لبخندی مخفی می کنیم
که خیلی درد می کند
و هيچ كس نمی فهمد
ما را درد همین نفهمیدن می کُشد
نه زخمها..
#احمد_شاملو
با سادگی تمام بی صدا شکستیم
چه زخمهایی که از عزیزان خوردیم
اشکها را پشت لبخندی مخفی می کنیم
که خیلی درد می کند
و هيچ كس نمی فهمد
ما را درد همین نفهمیدن می کُشد
نه زخمها..
#احمد_شاملو
قول بده
یک شب می آیی و
برایم قصه می گویی
قول میدهم
هزار شب آن را
برای خودم تکرار کنم و
هزار و یک شب
از نو نوشته شود
#محسن_صفری
قول بده
یک شب می آیی و
برایم قصه می گویی
قول میدهم
هزار شب آن را
برای خودم تکرار کنم و
هزار و یک شب
از نو نوشته شود
#محسن_صفری