و گاهی قشنگ ترین ترانه ی
جهان،همان ترانه ای ست
که تو با مداد رنگی چشم های قشنگت
هزاران دوستت دارم را
روی رخساره ی مژه هایم
بی صدا عاشقانه نقاشی می کنی
و من در طنینِ آهنگِ قلبم
تو را فریاد فریاد
بی صدا دوستت می دارم...
#امید_آذر
جهان،همان ترانه ای ست
که تو با مداد رنگی چشم های قشنگت
هزاران دوستت دارم را
روی رخساره ی مژه هایم
بی صدا عاشقانه نقاشی می کنی
و من در طنینِ آهنگِ قلبم
تو را فریاد فریاد
بی صدا دوستت می دارم...
#امید_آذر
دعوتت کرده ام به عشق
ميزبان لبخندهايم
شب نشينی چشمانم
اين جا معرکه ای گرفته دوست داشتن
ميان احرام دستانت
پا بوس غزل های دلدادگی مان ...
#عرفان_یزدانی
دعوتت کرده ام به عشق
ميزبان لبخندهايم
شب نشينی چشمانم
اين جا معرکه ای گرفته دوست داشتن
ميان احرام دستانت
پا بوس غزل های دلدادگی مان ...
#عرفان_یزدانی
من هم صدا با همه پرنده ها
به خوشبختی لبخند خواهم زد...
آغوشم را
از آرامش صبح پر میکنم
تا آغاز شوم مانند روزهای آفتابی...
#فروغ_فرخزاد
من هم صدا با همه پرنده ها
به خوشبختی لبخند خواهم زد...
آغوشم را
از آرامش صبح پر میکنم
تا آغاز شوم مانند روزهای آفتابی...
#فروغ_فرخزاد
امشب
از پس نبودن هایت بر نمی آیم
آغوش خیالی ات را بغل میکنم
رویای ِ زیبای داشتنت
را سنجاق می کنم
به گوشه ی قلبمِ همیشه منتظرم
و از این دورها شبت بخیر هایم را
روانه چشمان دلربایت می کنم
تا آرام گیرم در یک بغل
مهربانی ات در رویایی شیرین...
#باران_مقدم
امشب
از پس نبودن هایت بر نمی آیم
آغوش خیالی ات را بغل میکنم
رویای ِ زیبای داشتنت
را سنجاق می کنم
به گوشه ی قلبمِ همیشه منتظرم
و از این دورها شبت بخیر هایم را
روانه چشمان دلربایت می کنم
تا آرام گیرم در یک بغل
مهربانی ات در رویایی شیرین...
#باران_مقدم
حل میشود
شکوهِ غزل در صدای تو
ای هرچه هست
و نیست در عالم فدای تو
هر شب
به روز آمدنت فکر میکنم
هر صبح
بیقرارترینم برای تو ...
#پانته_آ_صفایی
حل میشود
شکوهِ غزل در صدای تو
ای هرچه هست
و نیست در عالم فدای تو
هر شب
به روز آمدنت فکر میکنم
هر صبح
بیقرارترینم برای تو ...
#پانته_آ_صفایی
شب سکوت می کند
تا فریاد دلتنگی هایم را بشنود
نیستی و شب چه کوتاه ست
برای تمام ناگفته هایم...
#بهنام_محبی_فر
شب سکوت می کند
تا فریاد دلتنگی هایم را بشنود
نیستی و شب چه کوتاه ست
برای تمام ناگفته هایم...
#بهنام_محبی_فر
آسمان چشمانت که مهتابی می شود
شب آرام آرام، از راه می رسد
آرامش می بارد از نگاهت
به وقت مهتاب
ستاره ها، گل لبخند را روی لبانت
نقش می زنند، نقره فام
و من آرامش را مي نوشم
از زمزمه مهتابی چشمانت ...
#عرفانیزدانی
آسمان چشمانت که مهتابی می شود
شب آرام آرام، از راه می رسد
آرامش می بارد از نگاهت
به وقت مهتاب
ستاره ها، گل لبخند را روی لبانت
نقش می زنند، نقره فام
و من آرامش را مي نوشم
از زمزمه مهتابی چشمانت ...
#عرفانیزدانی
امتحان چشم خود کردم به نور
ای که چشم بد ز چشمان تو دور
این جهان همچون خرابست و تو گنج
گر تفحص کردم از گنجَت مرنج...
#مولانا
امتحان چشم خود کردم به نور
ای که چشم بد ز چشمان تو دور
این جهان همچون خرابست و تو گنج
گر تفحص کردم از گنجَت مرنج...
#مولانا
تا شهریور روزهای سبزش را
در تقویم می گذراند، تو هم بیا!
می ترسم ورق برگردد
روزگار آن روی زردش را زودتر نشان بدهد،
وَ تو هنوز راهِ رفته را کوتاه نیامده باشی!
بیا که بادها دستِ فصل ها را خوانده اند
و خبر از پاییزِ زودرس می دهند...!
#مينا_آقازاده
تا شهریور روزهای سبزش را
در تقویم می گذراند، تو هم بیا!
می ترسم ورق برگردد
روزگار آن روی زردش را زودتر نشان بدهد،
وَ تو هنوز راهِ رفته را کوتاه نیامده باشی!
بیا که بادها دستِ فصل ها را خوانده اند
و خبر از پاییزِ زودرس می دهند...!
#مينا_آقازاده