Telegram Web Link
.


تو صبح عالم افروزي
و من شمع سحرگاهي..

#صائب_تبريزي


شب فرو می افتاد
به درون آمدم و پنجره ها رابستم
باد با شاخه در آویخته بود
من در این خانه تنها
تنها
غم عالم به دلم ریخته بود

✍🏼#هوشنگ_ابتهاج



همه هـیــچ اند ،
اگر‌ یار موافق باشد ...!

#شوریده_شیرازی





می‌شود حس کرد
عشق را از نگاهت
و لبخندت
نشان می‌دهد
نقشه‌ی گنج خوشبختی را ...

#حمیدرضا_عبداللهی

تو را با ديگران مي بينم و در "صبر" مي سوزم

كي ام من؟ روزه داري در ميان روزه خوارانم


#حسین_زحمتکش
تا زنده ام، تو زنده ترین در سرِ منی ...

👤 حسین منزوی



به آسمان نرسد
هر که خاک پای تو نیست
فرو رود به زمین
هر که در هوای تو نیست
مگر تو خود به خموشی ثنای خودگویی
وگرنه هیچ زبان در خور ثنای تو نیست

#صائب_تبریزی





آرام جانم
بمان
و با ناز نگاهت
شب هایم را به رنگ نور در اور
نمی دانی چقدر دلم
برای قدم زدن با تو
زیر نور مهتاب تنگ شده
باش
و این شب ها را پر کن از عشقی که
اندازه اش همیشگی است....


#امیرعباس‌خالق‌وردی




ندارمت
و شَب
چه بی‌رحمانه
یاد آوری می‌کند..!


#سید_محمد_احمدی




و تماشای تو
تنها لذتی است
که از چشم‌هایم می‌برم...

#حمید_رها




مایه خوشدلی آن جاست
که دلدار آن جاست


#حافظ




دوست دارم به یاد بیاورم
روزهایی را که دوستم داشتی
و هر شب
آن قدر عاشق به خواب می رفتم
که صدای بال فرشتگان را می شنیدم

دلم شبی را می خواهد که به دلم بیافتد
صبح دوباره ترا خواهم دید.

#نیلوفر_لاری_پور





دوست داشتنت را
به عطری
آغشته کردم
و پوشاندم دنیا را
از بویِ
خوشِ
خواستنت...

#عادل‌دانتیسم

‌‎




دوست دارم به یاد بیاورم
روزهایی را که دوستم داشتی
و هر شب
آن قدر عاشق به خواب می رفتم
که صدای بال فرشتگان را می شنیدم

دلم شبی را می خواهد که به دلم بیافتد
صبح دوباره ترا خواهم دید.

#نیلوفر_لاری_پور





دوست داشتنت را
به عطری
آغشته کردم
و پوشاندم دنیا را
از بویِ
خوشِ
خواستنت...

#عادل‌دانتیسم

‌‎




دوست گر با ما بسازد دولتی باشد عظیم
ور نسازد می‌بباید ساختن با خوی دوست

#سعدی


.

شادی تو بی رحم است و بزرگوار،
نفست در دست های خالی من
ترانه و سبزی است..

#احمد_شاملو
از اول هم
من مقصد تو نبودم،
پلی بودم برای گذشتن
یا نیمکتی بین راه؛
که تو خستگی
رابطه های قبلی ات را
در آن در کنی و بروی!
فقط من ساده بودم
که تو را عشق میخواندم...

#پروانه_حسینی



گر پلک های او
نگشاید به روی من
سرچشمه های روشن خورشید عشق را

مهر از کدام سوی برآید
روز از کدام روزنه تابد ؟!


#حمید_مصدق


°

باور نداشتم که زنی بتواند
شهری را بسازد و به آن
آفتاب و دریا ببخشد و تمدن.
دارم از یک شهر حرف میزنم!
تو سرزمین منی!
صورت و دست های کوچکت،
صدایت،
من آنجا متولد شده ام
و همان جا می میرم!

#نزار_قبانی
2024/10/05 20:14:06
Back to Top
HTML Embed Code: