خنده های تو
کودکی‌ام را به من می‌بخشد
و آغوش تو
آرامشی بهشتی
و دستهای تو
اعتمادی که به انسان دارم
چقدر
از نداشتنت می‌ترسم
#عباس_معروفی
خنده های تو
کودکی‌ام را به من می‌بخشد
و آغوش تو
آرامشی بهشتی
و دستهای تو
اعتمادی که به انسان دارم
چقدر
از نداشتنت می‌ترسم
#عباس_معروفی
.
سیاهی چشمان شب
روی دلم افتاده
انگار تویی
درون من می شکند ،
روی دستهای خاطره
راه می روم
و ذهن پر می شود
از هنجارهای تو ...
شبانه هایم عجیب بوی تو می دهند...
#مریم_پورقلی
سیاهی چشمان شب
روی دلم افتاده
انگار تویی
درون من می شکند ،
روی دستهای خاطره
راه می روم
و ذهن پر می شود
از هنجارهای تو ...
شبانه هایم عجیب بوی تو می دهند...
#مریم_پورقلی
إنَّ عيْنَيْكِ هُمَا ما كَتَبَ اللهُ عليَّا
فاتركيني نائماً بينهما
واقْفِلي البابَ عليَّا.
چشمان تو را خداوند بر من مُقدّر ساخته،
بگذار میان آن‌ها خواب بمانم وُ
در را به رویِ من قفل کن.
#نزار_قبانی
إنَّ عيْنَيْكِ هُمَا ما كَتَبَ اللهُ عليَّا
فاتركيني نائماً بينهما
واقْفِلي البابَ عليَّا.
چشمان تو را خداوند بر من مُقدّر ساخته،
بگذار میان آن‌ها خواب بمانم وُ
در را به رویِ من قفل کن.
#نزار_قبانی
من
با تو راه می روم و حرف می زنم
وز شوق ِ این محال
که دستم به دست توست
من، جای راه رفتن
پرواز می کنم...
#فریدون_مشیری
من
با تو راه می روم و حرف می زنم
وز شوق ِ این محال
که دستم به دست توست
من، جای راه رفتن
پرواز می کنم...
#فریدون_مشیری
برای به دست آوردن دست های تو
دست های دیگران را
از دست داده ام
لیوانی هستم
که نیمه های پر و خالی ام
در هراس از یکدیگر
به دیواره ام فشار می‌آورند ...
#رسول_یونان
برای به دست آوردن دست های تو
دست های دیگران را
از دست داده ام
لیوانی هستم
که نیمه های پر و خالی ام
در هراس از یکدیگر
به دیواره ام فشار می‌آورند ...
#رسول_یونان
زمانی از دست دادن برای من فاجعه بود!
بعدها آنقدر از دست داده بودم که به مرور یاد گرفتم؛ دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم .
#عباس_معروفی
زمانی از دست دادن برای من فاجعه بود!
بعدها آنقدر از دست داده بودم که به مرور یاد گرفتم؛ دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم .
#عباس_معروفی
.
ســرت را
بر بــازوانم بگذار
تنـت را هم در کنار دلـم
میان آغوش خیالم
نفـس بکش ..
تمام ترس و خستگیم از شب
تمام می شود
اگر
حتی
در آغوشِ خیالم خفته باشی ...
#بهمن_فاطمی
ســرت را
بر بــازوانم بگذار
تنـت را هم در کنار دلـم
میان آغوش خیالم
نفـس بکش ..
تمام ترس و خستگیم از شب
تمام می شود
اگر
حتی
در آغوشِ خیالم خفته باشی ...
#بهمن_فاطمی
یادت ؛
شب ها
به جانم می افتد
و تا سحر
جانم را
به لبم می رساند
تا جان در تنم هست
یادت هست
یادت هست...
#فاطمه_سلاطین
شب ها
به جانم می افتد
و تا سحر
جانم را
به لبم می رساند
تا جان در تنم هست
یادت هست
یادت هست...
#فاطمه_سلاطین
به جای پيرهن
زندگی‌ام را تنت می‌کنم
دلم را گوشه‌ی واژگانم گره می‌زنم ..
راه نرو
تو به جانِ آویخته‌ام بوسه بزن
تا دستان زندگی خط بخورد ...
#عباس_معروفی
زندگی‌ام را تنت می‌کنم
دلم را گوشه‌ی واژگانم گره می‌زنم ..
راه نرو
تو به جانِ آویخته‌ام بوسه بزن
تا دستان زندگی خط بخورد ...
#عباس_معروفی
عاشقت خواهم شد
آنگونه که داستانِ شبِ
مادر بزرگ ها شویم ،
آن طور که صدای این عشق
در‌گوشِ دنیا بپیچد
و خدا پاییزش را به ما هدیه دهد!
#حامد_نیازی
آنگونه که داستانِ شبِ
مادر بزرگ ها شویم ،
آن طور که صدای این عشق
در‌گوشِ دنیا بپیچد
و خدا پاییزش را به ما هدیه دهد!
#حامد_نیازی
رسید از ره غدیرِ خم، خوشا هر کس دلی دارد
چه باکی در دل احمد که شیری چون علی دارد
شنیدم در بیابانها که از شادی خدا گوید
خوشا بر حال پیغمبر که چون مولا ولی دارد
#محرم_زمانی
چه باکی در دل احمد که شیری چون علی دارد
شنیدم در بیابانها که از شادی خدا گوید
خوشا بر حال پیغمبر که چون مولا ولی دارد
#محرم_زمانی