Telegram Web Link
عصیانگر کیست؟
کسی که نه می‌گوید. اما به رغم رد کردن، کناره نمی‌گیرد: نیز او کسی است که از آغاز نخستین حرکت خود، آری می‌گوید.

برده‌ای که سراسر عمرش فرمان برده است، ناگهان می‌بیند که نمی‌تواند فرمان تازه‌ای را بپذیرد. معنی این «نه» چیست؟

معنی‌اش برای مثال این است که «این وضع بیش از اندازه طول کشیده است»، «تاکنون آری، ا این به بعد نه»، «دارید زیاده‌روی می‌کنید»، و باز «حد و مرزی هست که نباید از آن پا فراتر بگذارید». بر روی هم این «نه» ثابت می‌کند که مرزی وجود دارد. [...]

بدین سان، عصیان در عین حال هم بر نفی قاطعانه تجاوزی تحمل‌ناپذیر تکیه دارد و هم بر اطمینانی مبهم از حقی مسلم و به بیانی دقیق‌تر، بر این احساس عصیانگر که او «این حق را دارد که...».

عصیانگر، آلبر کامو، ترجمه مهستی بحرینی. صفحه ۲۳
وقتی که نیچه مرگ خدا را اعلام کرد، منظورش فقط مرگ خدای مسیحی نبود، بلکه منظورش نفی هرگونه مطلق‌اندیشی و آرمان‌گرایی‌ای بود که بالاتر از زندگی قرار گرفته بودند، آرمان‌ها و مطلق‌هایی که به نام دین، علم و اخلاق بر فراز زندگی بشر برافراشته شده و زندگی را از معنایی‌ در خود تهی کرده بودند. به اعتقاد نیچه مسیحیت، علم و اخلاق؛ که سه دستاورد بزرگ بشریت در طول تاریخ هستند، ریشه در آرمان‌گرایی افلاطونی دارند. این‌ها آرمان‌های متافیزیکی‌اند که به زعم نیچه، زندگی را به تباهی کشانده‌اند. یا به عبارت دیگر بر طبق آرمان‌گرایی افلاطونی تنها در صورتی زندگی معنادار است که یا در خدمت دین باشد یا در خدمت اخلاق یا علم. در واقع آرمان‌گرایی صرفاً در آرمان‌هایی دنبال معنا می‌گردد که خارج از زندگی و برتر از زندگی باشند.
مرگ خدا و معنای زندگی
محمدرضا عشوری
اپیزود شصت و یکم: مرگ خدا و معنای زندگی

وقتی که نیچه مرگ خدا را اعلام کرد، منظورش فقط مرگ خدای مسیحی نبود، بلکه منظورش نفی هرگونه مطلق‌اندیشی و آرمان‌گرایی‌ای بود که بالاتر از زندگی قرار گرفته بودند، آرمان‌ها و مطلق‌هایی که به نام دین، علم و اخلاق بر فراز زندگی بشر برافراشته شده و زندگی را از معنایی‌ در خود تهی کرده بودند.

آدرس کانال یوتیوب
https://youtube.com/c/EpitomeBooksPodcast

پادکست تاریخ علم و اندیشه
https://www.tg-me.com/hisofscience


من در پادکست @epitomebooks درباره کتاب‌هایی که می‌خونم و دوست دارم صحبت می‌کنم.
https://youtube.com/shorts/vs1fbhgQNnA?feature=share


کتاب کار کار انگلیسی‌هاست که موضوع اپیزود چهل و یکم پادکست بود، از این منظر قابل توجه است که روایتی از تاریخ ایران از نگاه یک سیاستمدار انگلیسی به دست می‌دهد. هر چند به‌نظر می‌رسد که بخش‌های تاریخی کتاب توسط جک استراو نوشته نشده و روایت‌هایی انتخاب شده که چالش برانگیز نیستند اما جا به جا می‌شود نظرات و تحلیل‌های شخصی جک استراو را تشخیص داد مثل همین تکه که درباره شکل حکومت در ایران صحبت می‌کند. تکثری که نویسنده از آن صحبت می‌کند به عبارتی همان بی‌قاعدگی و بی‌برنامگی یا با ادبیات این روزها همان آتش به اختیاری است که اجازه می‌دهد هرکس در هر جایگاهی که هست سعی در اعمال قدرت داشته باشد، اگر اپیزود در ستایش شرم را شنیده باشید نام دیگر این وضعیت را خواهید دانست، که بسیار متفاوت است با تکثر به معنای مدرن آن و همین نشان می‌دهد که خارجی مفاهیم را بر طبق آنچه آموخته نام‌گذاری می‌کند و می‌فهمد نه آنچه واقعا هست. متاسفانه این نوع شناخت که شبیه شناخت شرق‌شناسان است مورد استفاده متفکر وطنی هم قرار می‌گیرد و به جای آنکه ایران را از زاویه دید یک ایرانی ببیند از زاویه دید یک غربی می‌بینید. مثال بارزش نظریه استبداد شرقی یا استبداد آسیایی است.
اپیزود چهل و نهم پادکست اختصاص داشت به کلنل محمدتقی خان پسیان. اپیزودی که هم خیلی مورد استقبال قرار گرفت و هم توسط بعضی مخاطبان مورد حمله واقع شد. پسیان شخصیتی است که کمتر در بین ما شناخته شده است. اگر در مورد تاریخ خیال‌پردازی کنیم و فکر کنیم چه می‌شد اگر جور دیگری می‌شد، پسیان یکی از همان بزنگاه‌هاست. در پرآشوب‌ترین دوره تاریخ ایران دو فرد مقتدر و نظامی در تاریخ ایران سربرآوردند، یکی رضاخان در پایتخت و دیگری پسیان در خراسان، اما همانطور که دو پادشاه در اقلیمی نگنجند یکی از آن‌ها باید بر سریر قدرت می‌نشست. می‌دانیم که پیروز این میدان رضاخان بود اما اگر خیال را به یک قرن پیش ببریم و دستش را باز بگذاریم که پسیان را پیروز این میدان می‌کرد چه؟ اگر روشنفکران و ملیون حول پسیان جمع می‌شدند و مشروطه‌ای واقعی می‌ساختند چه؟ آیا اصلا این امکان وجود داشت؟ آیا جامعه ایران پذیرای تجدد در کنار مفاهیم مدرنی چون آزادی سیاسی و آزادی فردی هم بود؟ این‌ها سوالاتی است که تنها با رها کردن خیال شاید بتوان به آن‌ها تا حدی پاسخ گفت.

https://youtube.com/shorts/GnzvMTENMrs?feature=share
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انقلاب تا ساعاتی دیگر منتشر خواهد شد.
اپیزود شصت و دوم: انقلاب قسمت اول

آرنت معتقد بود که برای داوری و تعقل، باید حداقلی از آزادی سیاسی و تبادل اندیشه وجود داشته باشد، پس در جامعۀ توتالیتر که این حداقل‌ها موجود نیست نباید انتظار داشت افراد دست به داوری و تعقل بزنند. اما می‌بینیم که در شدیدترین شرایط سرکوب و ارعاب، باز هم کسانی هستند که مقاومت می‌کنند.
انقلاب قسمت اول
محمدرضا عشوری
اپیزود شصت و دوم: انقلاب قسمت اول

آرنت معتقد بود که برای داوری و تعقل، باید حداقلی از آزادی سیاسی و تبادل اندیشه وجود داشته باشد، پس در جامعۀ توتالیتر که این حداقل‌ها موجود نیست نباید انتظار داشت افراد دست به داوری و تعقل بزنند. اما می‌بینیم که در شدیدترین شرایط سرکوب و ارعاب، باز هم کسانی هستند که مقاومت می‌کنند.
@epitomebooks
اپیزود شصت و سوم: انقلاب قسمت دوم

در کشاکشی که امروز در جهان تفرقه افکنده است و پای این همه منافع را به میان آورده است احتمالاً کسانی برنده خواهند شد که دربارۀ انقلاب فهمی کسب کنند. به عکس، آنانکه ایمانشان در گرو قدرت سیاسی و سیاست‌بازی به معنای قدیمی باشد و هنوز به جنگ به عنوان واپسین چاره در سیاست خارجی اعتقاد بورزند، به ظن قوی در آینده‌ای نه چندان دور پی خواهند برد که در حرفه‌ای بی‌فایده و متروک استاد شده‌اند. (ص 18)
انقلاب قسمت دوم
محمدرضا عشوری
اپیزود شصت و سوم: انقلاب قسمت دوم

در کشاکشی که امروز در جهان تفرقه افکنده است و پای این همه منافع را به میان آورده است احتمالاً کسانی برنده خواهند شد که دربارۀ انقلاب فهمی کسب کنند. به عکس، آنانکه ایمانشان در گرو قدرت سیاسی و سیاست‌بازی به معنای قدیمی باشد و هنوز به جنگ به عنوان واپسین چاره در سیاست خارجی اعتقاد بورزند، به ظن قوی در آینده‌ای نه چندان دور پی خواهند برد که در حرفه‌ای بی‌فایده و متروک استاد شده‌اند. (ص 18)

@epitomebooks
اپیزود شصت و چهارم: انقلاب قسمت سوم

احتمالاً این جمله معروف را شنیده باشید که انسان‌های تهی‌دست چیزی برای از دست دادن ندارند، جز زنجیرهایشان. اما این اندیشه تا قبل از انقلاب فرانسه شناخته شده نبود. به زعم آرنت پیروزی انقلاب در آمریکا و شکست آن در فرانسه بخاطر وجود سیه‌روزی و فقدانی بود که بجز آمریکا در بقیه نقاط دنیا وجود داشت. جفرسون دو سال قبل از انقلاب فرانسه در مورد مردم فرانسه گفته بود: «از بیست میلیون مردم... نوزده میلیونشان از بدبخترین افراد در سراسر ایالات متحد بدبختر و از لحاظ کلیۀ شرایط زندگی انسانی، نفرین شده‌ترند.» (ص 92-93) جفرسون حتی از اقلیتی که در فقر و بدبختی زندگی نمی‌کردند هم انتظاری نداشت چون سیه‌روزی در نظر او فقط فقر نبود بلکه فساد هم بود و جفرسون این اقلیت مرفه غرق در فساد را سیه‌روز می‌دانست چون امکانی برای آزاداندیشی ندارند.
انقلاب قسمت سوم
محمدرضا عشوری
اپیزود شصت و چهارم: انقلاب قسمت سوم

احتمالاً این جمله معروف را شنیده باشید که انسان‌های تهی‌دست چیزی برای از دست دادن ندارند، جز زنجیرهایشان. اما این اندیشه تا قبل از انقلاب فرانسه شناخته شده نبود. به زعم آرنت پیروزی انقلاب در آمریکا و شکست آن در فرانسه بخاطر وجود سیه‌روزی و فقدانی بود که بجز آمریکا در بقیه نقاط دنیا وجود داشت. جفرسون دو سال قبل از انقلاب فرانسه در مورد مردم فرانسه گفته بود: «از بیست میلیون مردم... نوزده میلیونشان از بدبخترین افراد در سراسر ایالات متحد بدبختر و از لحاظ کلیۀ شرایط زندگی انسانی، نفرین شده‌ترند.» (ص 92-93) جفرسون حتی از اقلیتی که در فقر و بدبختی زندگی نمی‌کردند هم انتظاری نداشت چون سیه‌روزی در نظر او فقط فقر نبود بلکه فساد هم بود و جفرسون این اقلیت مرفه غرق در فساد را سیه‌روز می‌دانست چون امکانی برای آزاداندیشی ندارند.

@epitomebooks
اپیزود شصت و پنجم: انقلاب قسمت چهارم

بعد از پیروزی انقلاب دو مشکل بزرگ ذهن انقلابیون را به خود مشغول کرده بود باید قوانین جدیدی نوشته می‌شدند، قوانینی که ضمانت می‌کرد حقوقی که توسط رژیم پیشین نقض شده بودند دیگر نقض نشوند.این قوانین باید به مدت طولانی مورد وثوق و اطمینان مردم باشند یعنی مبنایی داشته باشند که فقط به درد  نسل فعلی نخورند بلکه برای نسل‌های آینده هم مورد استفاده باشند.  مشکل اینجا بود که این قوانین مشروعیت و مرجعیت خود را از کجا باید می‌گرفتند؟ و از اینجا بود که دو مسئله مشروعیت و مرجعیت قانون ذهن انقلابیون را به خود مشغول کرد.
انقلاب قسمت چهارم
محمدرضا عشوری
اپیزود شصت و پنجم: انقلاب قسمت چهارم

بعد از پیروزی انقلاب دو مشکل بزرگ ذهن انقلابیون را به خود مشغول کرده بود باید قوانین جدیدی نوشته می‌شدند، قوانینی که ضمانت می‌کرد حقوقی که توسط رژیم پیشین نقض شده بودند دیگر نقض نشوند.این قوانین باید به مدت طولانی مورد وثوق و اطمینان مردم باشند یعنی مبنایی داشته باشند که فقط به درد  نسل فعلی نخورند بلکه برای نسل‌های آینده هم مورد استفاده باشند.  مشکل اینجا بود که این قوانین مشروعیت و مرجعیت خود را از کجا باید می‌گرفتند؟ و از اینجا بود که دو مسئله مشروعیت و مرجعیت قانون ذهن انقلابیون را به خود مشغول کرد.

@epitomebooks
2024/09/30 08:23:54
Back to Top
HTML Embed Code: