➖ "نگرش طبیبانه" و تمکین به "قاعده احترام" دو نیاز مهم امروز جامعه ما
/ در حاشیه فاجعه فقدان دکتر داوودی /
ابوالفضل فاتح
ضایعه ی فقدان دکتر مسعود داوودی، دل جامعه پزشکی کشور را به درد آورد، خدایش رحمت کند و ان شاالله در این ایام مشمول شفاعت حضرت فاطمه زهرا (س) باشند.
این فاجعه و محروم ساختن مردم از یک پزشک خدوم، خسارتی جبران ناپذیر است که در آمیختگی جهالت و شعله ور شدن یک انتقام کور پدید آمده است و البته نباید آن را به کلیت جامعه تعمیم داد. اکثریت مردم، قدردان جامعه پزشکی هستند، و طبق آخرین تحقیقات علوم اجتماعی، خوشبختانه پزشکان از معتمدترین اصناف کشورند. در این حال در یک جامعه هشتاد میلیونی، هستند کسانی که در بمباران تبلیغات منفی، دچار ابهام می شوند. به ویژه اگر تولید ادبیات منفی از سوی رسانه های رسمی باشد، نمی توان پیامدهای ناهنجار و خشونت ساز آن و همچنین تاثیر آن بر کاهش انگیزه های کادر درمان را کم اهمیت تلقی کرد.
خشونت علیه کادر درمان، به هر میزان که باشد باید نسبت به آن نگران و حساس بود چرا که آًثار آن متوجه کلان جامعه است. در جهان در برابر هر نوع خشونت نسبت به کادر درمان از خشونت زبانی تا فیزیکی حساسیت بسیار بالایی وجود دارد و چه در سطوح سیاست گذاری و چه اجرایی و تقنینی تدابیر فراوانی برای کاستن از آن اندیشیده می شود. ممکن است گفته شود، نمی توان خشم تک تک افراد جامعه را کنترل کرد. آری، اما می توان زمینه های آن را به حداقل رساند و حداقل از تبلیغات و القائات منفی، دوری جست و بهترین راه، تمکین به «قاعده ی احترام» است. درسایه قاعده ی احترام، همزیستی خوشایند یک جامعه محقق می شود.
جامعه پزشکان به واقع مرهم ترین مرهم ها بر آلام و زخم های مردمند. قاطبه ی پزشکان، با تعهد و تعلق به منزلت "انسان" و "جان" به این کسوت شریف وارد شده اند و حساب استثنائات جداست. این میزان فداکاری که از لقاح تا مرگ یکایک ما جاری و ساری است باید به رسمیت شناخته شده و مرجعیت و منزلت و احترام جامعه پزشکی از طریق سیستم قانون گذاری و تریبون های رسمی و عمومی بدرستی تبیین شود. البته مهارت های ارتباطی پزشک با بیمار و خانواده بیماران نیز می تواند کمک باشد. از فداکاری احترام برانگیز جامعه ی پزشکی همان بس که بدانیم پزشکان از هوشمند ترین و توانمندترین اقشار مردمند. اگر ایشان در هر صنف دیگری وارد می شدند، در قله ی موفقیت آن صنف قرار می گرفتند و اینک بسیاری از ایشان در دورافتاده ترین مناطق و در طاقت فرسا ترین شرایط مشغول ارائه بالاترین کیفیت ها هستند.
علوم پزشکی و جامعه پزشکی از ریشه دارترین علوم و نهادهای دانش بنیان کشورند. پزشکان در طول تاریخ، مفاخر این سرزمین بوده اند و اینک نیز از سرآمدان جهانند. آسان بودن دسترسی به متخصص ترین پزشکان در کشور، موهبتی است که باید به شدت قدردان آن بود. چه بسا بسیاری از مردم عزیزمان نمی دانند که در بسیاری از کشورهای پیشرفته ی جهان، این سطح دسترسی برای ۸۰ درصد جامعه وجود ندارد. نظام سلامت نمادی از توسعه ی یک کشور است. انتظار خدمات کیفی تر از جامعه پزشکی و نظارت بر عملکردها منطقی است اما سرمایه گذاری و توسعه خدمات بهداشت و درمان و ارتقاء فرهنگ عمومی و صیانت از کادر بهداشت و درمان را نباید کم اهمیت تلقی کرد. بسیاری از کاستی ها در جای دیگر است و از اختیار پزشک خارج است. برای بسیاری از دردها نیز درمانی وجود ندارد. پزشکان مسئول بیماری ها نیستند گرچه برای درمان و تخفیف آن می کوشند. خشونت و یا خدایی ناکرده پزشک ستیزی، فرهنگ نادرستی است که متاسفانه به دلایل رقابت های صنفی یا عدم شناخت دامن زده شده است و باید اصلاح شود. نمی توان علل همه ی مهاجرت ها را به این مسئله فروکاست، اما همین فرهنگ نادرست، مسبب بخشی از موج مهاجرت پزشکان است که هم خروج سرمایه انسانی و علمی و هم تنزل سرمایه ژنتیکی کشور است.
در این گونه امور نیازمند فهم درست از مفهومی به تعبیر نگارنده به نام «نگرش طبیبانه» هستیم. «نگرش طبیبانه» یعنی نگاهی علمی و انسان محور و مبتنی بر پیشگیری، تشخیص، راه حل و درمان. درک درست از چنین نگرشی، رواداری و احترام به خدمات پزشکی را در جامعه نهادینه می کند و مانع از بسیاری از برخوردهای خشونت آمیز می شود و در سطوح کلان کاربست این نگرش بن بست های فراوانی را می گشاید. نگرش طبیبانه هم علم است و هم فرهنگ و نگاهی است که اگر در سطوح مدیریتی و اجتماعی توسعه یابد به درک بهتری از مشکلات و راه حل های آن دست می یابیم. به وضوح سطوح مهمی از برنامه ریزی و مدیریت کلان کشور دچار گرفتاری و بیماری است. در سایه ی گسترش و تعمیق نگرش طبیبانه است که می توانیم به بهبودی و درمان بسیاری از مصائب کشور امیدوار باشیم.
والسلام
ابوالفضل فاتح
۲۶ آبان ۱۴۰۳
@ensafnews
/ در حاشیه فاجعه فقدان دکتر داوودی /
ابوالفضل فاتح
ضایعه ی فقدان دکتر مسعود داوودی، دل جامعه پزشکی کشور را به درد آورد، خدایش رحمت کند و ان شاالله در این ایام مشمول شفاعت حضرت فاطمه زهرا (س) باشند.
این فاجعه و محروم ساختن مردم از یک پزشک خدوم، خسارتی جبران ناپذیر است که در آمیختگی جهالت و شعله ور شدن یک انتقام کور پدید آمده است و البته نباید آن را به کلیت جامعه تعمیم داد. اکثریت مردم، قدردان جامعه پزشکی هستند، و طبق آخرین تحقیقات علوم اجتماعی، خوشبختانه پزشکان از معتمدترین اصناف کشورند. در این حال در یک جامعه هشتاد میلیونی، هستند کسانی که در بمباران تبلیغات منفی، دچار ابهام می شوند. به ویژه اگر تولید ادبیات منفی از سوی رسانه های رسمی باشد، نمی توان پیامدهای ناهنجار و خشونت ساز آن و همچنین تاثیر آن بر کاهش انگیزه های کادر درمان را کم اهمیت تلقی کرد.
خشونت علیه کادر درمان، به هر میزان که باشد باید نسبت به آن نگران و حساس بود چرا که آًثار آن متوجه کلان جامعه است. در جهان در برابر هر نوع خشونت نسبت به کادر درمان از خشونت زبانی تا فیزیکی حساسیت بسیار بالایی وجود دارد و چه در سطوح سیاست گذاری و چه اجرایی و تقنینی تدابیر فراوانی برای کاستن از آن اندیشیده می شود. ممکن است گفته شود، نمی توان خشم تک تک افراد جامعه را کنترل کرد. آری، اما می توان زمینه های آن را به حداقل رساند و حداقل از تبلیغات و القائات منفی، دوری جست و بهترین راه، تمکین به «قاعده ی احترام» است. درسایه قاعده ی احترام، همزیستی خوشایند یک جامعه محقق می شود.
جامعه پزشکان به واقع مرهم ترین مرهم ها بر آلام و زخم های مردمند. قاطبه ی پزشکان، با تعهد و تعلق به منزلت "انسان" و "جان" به این کسوت شریف وارد شده اند و حساب استثنائات جداست. این میزان فداکاری که از لقاح تا مرگ یکایک ما جاری و ساری است باید به رسمیت شناخته شده و مرجعیت و منزلت و احترام جامعه پزشکی از طریق سیستم قانون گذاری و تریبون های رسمی و عمومی بدرستی تبیین شود. البته مهارت های ارتباطی پزشک با بیمار و خانواده بیماران نیز می تواند کمک باشد. از فداکاری احترام برانگیز جامعه ی پزشکی همان بس که بدانیم پزشکان از هوشمند ترین و توانمندترین اقشار مردمند. اگر ایشان در هر صنف دیگری وارد می شدند، در قله ی موفقیت آن صنف قرار می گرفتند و اینک بسیاری از ایشان در دورافتاده ترین مناطق و در طاقت فرسا ترین شرایط مشغول ارائه بالاترین کیفیت ها هستند.
علوم پزشکی و جامعه پزشکی از ریشه دارترین علوم و نهادهای دانش بنیان کشورند. پزشکان در طول تاریخ، مفاخر این سرزمین بوده اند و اینک نیز از سرآمدان جهانند. آسان بودن دسترسی به متخصص ترین پزشکان در کشور، موهبتی است که باید به شدت قدردان آن بود. چه بسا بسیاری از مردم عزیزمان نمی دانند که در بسیاری از کشورهای پیشرفته ی جهان، این سطح دسترسی برای ۸۰ درصد جامعه وجود ندارد. نظام سلامت نمادی از توسعه ی یک کشور است. انتظار خدمات کیفی تر از جامعه پزشکی و نظارت بر عملکردها منطقی است اما سرمایه گذاری و توسعه خدمات بهداشت و درمان و ارتقاء فرهنگ عمومی و صیانت از کادر بهداشت و درمان را نباید کم اهمیت تلقی کرد. بسیاری از کاستی ها در جای دیگر است و از اختیار پزشک خارج است. برای بسیاری از دردها نیز درمانی وجود ندارد. پزشکان مسئول بیماری ها نیستند گرچه برای درمان و تخفیف آن می کوشند. خشونت و یا خدایی ناکرده پزشک ستیزی، فرهنگ نادرستی است که متاسفانه به دلایل رقابت های صنفی یا عدم شناخت دامن زده شده است و باید اصلاح شود. نمی توان علل همه ی مهاجرت ها را به این مسئله فروکاست، اما همین فرهنگ نادرست، مسبب بخشی از موج مهاجرت پزشکان است که هم خروج سرمایه انسانی و علمی و هم تنزل سرمایه ژنتیکی کشور است.
در این گونه امور نیازمند فهم درست از مفهومی به تعبیر نگارنده به نام «نگرش طبیبانه» هستیم. «نگرش طبیبانه» یعنی نگاهی علمی و انسان محور و مبتنی بر پیشگیری، تشخیص، راه حل و درمان. درک درست از چنین نگرشی، رواداری و احترام به خدمات پزشکی را در جامعه نهادینه می کند و مانع از بسیاری از برخوردهای خشونت آمیز می شود و در سطوح کلان کاربست این نگرش بن بست های فراوانی را می گشاید. نگرش طبیبانه هم علم است و هم فرهنگ و نگاهی است که اگر در سطوح مدیریتی و اجتماعی توسعه یابد به درک بهتری از مشکلات و راه حل های آن دست می یابیم. به وضوح سطوح مهمی از برنامه ریزی و مدیریت کلان کشور دچار گرفتاری و بیماری است. در سایه ی گسترش و تعمیق نگرش طبیبانه است که می توانیم به بهبودی و درمان بسیاری از مصائب کشور امیدوار باشیم.
والسلام
ابوالفضل فاتح
۲۶ آبان ۱۴۰۳
@ensafnews
شبنامهی انصاف - ۲۶ آبان | کیهان، غضنفر میدان | چرا میرسلیم مخالف است؟!
انصاف نیوز - شبنامه، شنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۳
کیهان و همنوایی دوباره با اسرائیلیها
روزنامهی کیهان در شمارهی امروز خود بار دیگر به تیم دیپلماسی ایران در دولتی ناهمسو با خود حمله کرد و مطلبی با تیتر «بوی تکرار دیپلماسی التماسی به مشام میرسد! / ملاقات پنهان با نماینده ترامپ سادهلوحی یا خیانت؟!» منتشر کرد که به گزارشهای نیویورک تایمز و سیبیاس از ملاقات نمایندهی جمهوری اسلامی در سازمان ملل و ایلان ماسک اشاره دارد.
خبری که بطور رسمی از سوی ایران «تکذیب» شده است.
گفتنی است که بغیر از کیهان، رسانه اسراییلی جوئیس اینسایدر هم از احتمال مذاکره نگران شده است. اینستیدر این رویداد را «مشکل ساز» دانسته و کیهان «خیانت».
روزنامهی کیهان یک گاف هزینهساز هم داده است؛ در واکنش به ادعای وال استریت ژورنال مبنی بر اینکه ایران به امریکا تضمین داده که در پی ترور ترامپ نیست، نوشته تصمیم دربارهمی انتقام از ترامپ به دولت ربطی ندارد و قرار است «این اقدام خداپسندانه و قانونی توسط نیروهای نظامی و اطلاعاتی کشور صورت پذیرد»!
بازی صداوسیما در دولت جدید
تیم رسانهای رئیس جمهور پس از دیدار پزشکیان با محمدعلی موحد، از عدم پخش این دیدار مهم خبر دادند که بعد از آن صداوسیماییها با تکذیب این موضوع گفتند که این خبر در بخش فرهنگی اخبار شبکه ۴ خبری شده است!
بخش خبریای کم بیننده و کم مخاطبتر از همیشه.
یکی از فعالان رسانهای در توییتر در واکنش به این موضوع نوشته است: «حالا که صدا و سیما میگه خبر رئیس جمهور در شبکه ۴ پخش کردیم به نظرم از جلسه بعدی هیئت دولت رئیس صدا و سیما رو در اتاق بغلی میزبانی کنند و جلسه را از طریق سیستم ویدیویی داخلی براشون پخش کنند.
تا فرق کانال ۱ و بخش خبری پربازدید و شبکه ۴ را متوجه بشن».
میرسلیم چرا مخالف است؟!
سیدمصطفی میرسلیم در توییتر خود به برخی گشایشها و احتمال رفع فیلترینگ واکنشی منفی نشان داده و نوشت: «رفع ممنوعیت از گوشی اپل، تسهیل واردات خودرو و رفع محدودیت از فضای مجازی، چه پیامی برای عامه مردم و مشکلات روزمره معیشتی آنها دارد؟»
حسین سلاحورزی، رئیس سابق اتاق بازرگانی نیز در کامنتی برای میرسلیم نوشته است «پیام و تاثیر آن که برای عامه مردم واضح و روشن است.
منتهی بفرمایید پیام و تاثیر آن بر کاسبی دوستان خاص شما چیست که چنین پریشان و دلواپس و دستپاچه اند از احتمال رفع این ممنوعیت ها؟»
#شبنامه_انصاف
@ensafnews
انصاف نیوز - شبنامه، شنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۳
کیهان و همنوایی دوباره با اسرائیلیها
روزنامهی کیهان در شمارهی امروز خود بار دیگر به تیم دیپلماسی ایران در دولتی ناهمسو با خود حمله کرد و مطلبی با تیتر «بوی تکرار دیپلماسی التماسی به مشام میرسد! / ملاقات پنهان با نماینده ترامپ سادهلوحی یا خیانت؟!» منتشر کرد که به گزارشهای نیویورک تایمز و سیبیاس از ملاقات نمایندهی جمهوری اسلامی در سازمان ملل و ایلان ماسک اشاره دارد.
خبری که بطور رسمی از سوی ایران «تکذیب» شده است.
گفتنی است که بغیر از کیهان، رسانه اسراییلی جوئیس اینسایدر هم از احتمال مذاکره نگران شده است. اینستیدر این رویداد را «مشکل ساز» دانسته و کیهان «خیانت».
روزنامهی کیهان یک گاف هزینهساز هم داده است؛ در واکنش به ادعای وال استریت ژورنال مبنی بر اینکه ایران به امریکا تضمین داده که در پی ترور ترامپ نیست، نوشته تصمیم دربارهمی انتقام از ترامپ به دولت ربطی ندارد و قرار است «این اقدام خداپسندانه و قانونی توسط نیروهای نظامی و اطلاعاتی کشور صورت پذیرد»!
بازی صداوسیما در دولت جدید
تیم رسانهای رئیس جمهور پس از دیدار پزشکیان با محمدعلی موحد، از عدم پخش این دیدار مهم خبر دادند که بعد از آن صداوسیماییها با تکذیب این موضوع گفتند که این خبر در بخش فرهنگی اخبار شبکه ۴ خبری شده است!
بخش خبریای کم بیننده و کم مخاطبتر از همیشه.
یکی از فعالان رسانهای در توییتر در واکنش به این موضوع نوشته است: «حالا که صدا و سیما میگه خبر رئیس جمهور در شبکه ۴ پخش کردیم به نظرم از جلسه بعدی هیئت دولت رئیس صدا و سیما رو در اتاق بغلی میزبانی کنند و جلسه را از طریق سیستم ویدیویی داخلی براشون پخش کنند.
تا فرق کانال ۱ و بخش خبری پربازدید و شبکه ۴ را متوجه بشن».
میرسلیم چرا مخالف است؟!
سیدمصطفی میرسلیم در توییتر خود به برخی گشایشها و احتمال رفع فیلترینگ واکنشی منفی نشان داده و نوشت: «رفع ممنوعیت از گوشی اپل، تسهیل واردات خودرو و رفع محدودیت از فضای مجازی، چه پیامی برای عامه مردم و مشکلات روزمره معیشتی آنها دارد؟»
حسین سلاحورزی، رئیس سابق اتاق بازرگانی نیز در کامنتی برای میرسلیم نوشته است «پیام و تاثیر آن که برای عامه مردم واضح و روشن است.
منتهی بفرمایید پیام و تاثیر آن بر کاسبی دوستان خاص شما چیست که چنین پریشان و دلواپس و دستپاچه اند از احتمال رفع این ممنوعیت ها؟»
#شبنامه_انصاف
@ensafnews
➖چرا خطیب وزیر اطلاعات ماند؟
باقی ماندن وزیر اطلاعات دولت سیزدهم در دولت مسعود پزشکیان برای بسیاری سوالبرانگیز بوده اما ظاهرا سیداسماعیل خطیب بیش از آنکه در چارچوب سیاستهای ‘دولت انقلابی’ قرار بگیرد به برنامههای دولت میانهرو چهاردهم نزدیکتر است.
به گزارش انصاف نیوز، چند روز قبل میثم نیلی از چهرههای بسیار نزدیک به رئیس فقید دولت سیزدهم با گلایه از وزیر اطلاعات نوشته بود: اگر آن سخت گیری و نابرادریها با دولت شهید رئیسی مظلوم را ندیده بودیم، اکنون تساهلتان در برابر نفوذیها را بهعنوان رویه ثابت باور میکردیم.
آقای نیلی توضیح بیشتری دربارهی آنچه از نگاه او نابرادری آقای خطیب در حق دولت ابراهیم رئیسی بوده نداده است اما او تنها فردی از جریان انقلابی نیست که از وزیر اطلاعات دولتهای سیزدهم و چهاردهم گلایه دارد.
قاسم روانبخش، از شاگردان آیت الله مصباح و عضو ارشد جبههی پایداری در نامهای در مرداد ۱۴۰۰ خطاب به رئیس دولت سیزدهم نسبت به انتخاب خطیب به عنوان وزیر اطلاعات هشدار داده و نوشته بود: شنیدهها حاکی است که برای وزارت مهم و کلیدی اطلاعات فردی به نام آقای سیداسماعیل خطیب را در نظر گرفتهاید. به دلیل سابقهی طولانی وی در مدیریت ادارهی اطلاعات قم و شناختی که جریان انقلابی قم از کارنامهی ایشان دارند وی را برای این جایگاه مهم مناسب نمیدانیم.
اما چرا عملکرد حجت الاسلام خطیب مورد اعتراض جریان انقلابی قم بود؟
برای پاسخ به این سوال باید به جلسهی بررسی صلاحیت وزیر پیشنهادی اطلاعات در مجلس بازگردیم. آنجا که حسین جلالی، نمایندهی رفسنجان در مخالفت با خطیب گفته بود: آقای خطیب در قم بیکار نبودند به جای شناسایی سکولارها، طلاب انقلابی شناسایی و به دادسرا روانه میشدند.
آقای جلالی به عملکرد سیداسماعیل خطیب در بحران پس از انتخابات ۸۸ هم معترض بود و گفت: عملکرد شما در فتنه ۸۸ در قم چگونه بود؟ چه کسی جلوی ۷۰ خودرویی را گرفت که قرار بود در نماز جمعه ۲۲ تیر آقا شرکت کنند؟ ما جلوی ۱۷ خانم فتنه گر چون تاجزاده و حقیقتپور و راکعی را در مقابل عوارضی گرفتیم. چه کسی این ها را از پشت عوارضی وارد قم کرد؟
عبدالرضا داوری به بهانهی نوشتهی میثم نیلی دربارهی اختلافات وزیر اطلاعات با اعضای دولت سیزدهم در ایکس نوشت: وقتی میثم نیلی، برادر داماد ابراهیم رئیسی، وزیر اطلاعات را به سخت گیری و نابرادری علیه رئیس جمهور سابق متهم میکند، باید دانست که عمق تنشهای تیم دولت سابق با کانون مرکزی حاکمیت تا کجا ریشه دوانده بود که این چنین از به حاشیه قدرت رانده شدن، عصبانی هستند.
اگر روایت آقای داوری را بپذیریم میتوان این احتمال را هم مطرح کرد که شاید چهرههای موثر و صاحب نفوذی در دولت سیزدهم از جایی به بعد که از نگاه خودشان متوجه ‘نابرادری’ خطیب نسبت به دولت رئیسی شدهاند خواهان کنار گذاشتن او بوده باشند اما رییس وقت دولت و یا مقامی بالاتر در برابر این خواستهی آنها ایستاده باشد.
این احتمال مشابه اتفاقی در دولت احمدینژاد است که رییس جمهور وقت به دنبال برکناری حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات دولت دهم، بود اما با مداخله و دستور رهبری این برکناری منتفی شد.
با کنار هم قرار دادن این موارد و شنیدهها از تلاشهای وزیر اطلاعات برای جلوگیری از برخی تندرویها در دولت سیزدهم میتوان به این نتیجه رسید که کارنامه و عملکرد آقای خطیب به چارچوب سیاستهای دولت چهاردهم نزدیکتر از دولت قبل است.
https://ensafnews.com/560062/
@ensafnews
باقی ماندن وزیر اطلاعات دولت سیزدهم در دولت مسعود پزشکیان برای بسیاری سوالبرانگیز بوده اما ظاهرا سیداسماعیل خطیب بیش از آنکه در چارچوب سیاستهای ‘دولت انقلابی’ قرار بگیرد به برنامههای دولت میانهرو چهاردهم نزدیکتر است.
به گزارش انصاف نیوز، چند روز قبل میثم نیلی از چهرههای بسیار نزدیک به رئیس فقید دولت سیزدهم با گلایه از وزیر اطلاعات نوشته بود: اگر آن سخت گیری و نابرادریها با دولت شهید رئیسی مظلوم را ندیده بودیم، اکنون تساهلتان در برابر نفوذیها را بهعنوان رویه ثابت باور میکردیم.
آقای نیلی توضیح بیشتری دربارهی آنچه از نگاه او نابرادری آقای خطیب در حق دولت ابراهیم رئیسی بوده نداده است اما او تنها فردی از جریان انقلابی نیست که از وزیر اطلاعات دولتهای سیزدهم و چهاردهم گلایه دارد.
قاسم روانبخش، از شاگردان آیت الله مصباح و عضو ارشد جبههی پایداری در نامهای در مرداد ۱۴۰۰ خطاب به رئیس دولت سیزدهم نسبت به انتخاب خطیب به عنوان وزیر اطلاعات هشدار داده و نوشته بود: شنیدهها حاکی است که برای وزارت مهم و کلیدی اطلاعات فردی به نام آقای سیداسماعیل خطیب را در نظر گرفتهاید. به دلیل سابقهی طولانی وی در مدیریت ادارهی اطلاعات قم و شناختی که جریان انقلابی قم از کارنامهی ایشان دارند وی را برای این جایگاه مهم مناسب نمیدانیم.
اما چرا عملکرد حجت الاسلام خطیب مورد اعتراض جریان انقلابی قم بود؟
برای پاسخ به این سوال باید به جلسهی بررسی صلاحیت وزیر پیشنهادی اطلاعات در مجلس بازگردیم. آنجا که حسین جلالی، نمایندهی رفسنجان در مخالفت با خطیب گفته بود: آقای خطیب در قم بیکار نبودند به جای شناسایی سکولارها، طلاب انقلابی شناسایی و به دادسرا روانه میشدند.
آقای جلالی به عملکرد سیداسماعیل خطیب در بحران پس از انتخابات ۸۸ هم معترض بود و گفت: عملکرد شما در فتنه ۸۸ در قم چگونه بود؟ چه کسی جلوی ۷۰ خودرویی را گرفت که قرار بود در نماز جمعه ۲۲ تیر آقا شرکت کنند؟ ما جلوی ۱۷ خانم فتنه گر چون تاجزاده و حقیقتپور و راکعی را در مقابل عوارضی گرفتیم. چه کسی این ها را از پشت عوارضی وارد قم کرد؟
عبدالرضا داوری به بهانهی نوشتهی میثم نیلی دربارهی اختلافات وزیر اطلاعات با اعضای دولت سیزدهم در ایکس نوشت: وقتی میثم نیلی، برادر داماد ابراهیم رئیسی، وزیر اطلاعات را به سخت گیری و نابرادری علیه رئیس جمهور سابق متهم میکند، باید دانست که عمق تنشهای تیم دولت سابق با کانون مرکزی حاکمیت تا کجا ریشه دوانده بود که این چنین از به حاشیه قدرت رانده شدن، عصبانی هستند.
اگر روایت آقای داوری را بپذیریم میتوان این احتمال را هم مطرح کرد که شاید چهرههای موثر و صاحب نفوذی در دولت سیزدهم از جایی به بعد که از نگاه خودشان متوجه ‘نابرادری’ خطیب نسبت به دولت رئیسی شدهاند خواهان کنار گذاشتن او بوده باشند اما رییس وقت دولت و یا مقامی بالاتر در برابر این خواستهی آنها ایستاده باشد.
این احتمال مشابه اتفاقی در دولت احمدینژاد است که رییس جمهور وقت به دنبال برکناری حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات دولت دهم، بود اما با مداخله و دستور رهبری این برکناری منتفی شد.
با کنار هم قرار دادن این موارد و شنیدهها از تلاشهای وزیر اطلاعات برای جلوگیری از برخی تندرویها در دولت سیزدهم میتوان به این نتیجه رسید که کارنامه و عملکرد آقای خطیب به چارچوب سیاستهای دولت چهاردهم نزدیکتر از دولت قبل است.
https://ensafnews.com/560062/
@ensafnews
انصاف نیوز
چرا خطیب وزیر اطلاعات ماند؟
باقی ماندن وزیر اطلاعات دولت سیزدهم در دولت مسعود پزشکیان برای بسیاری سوالبرانگیز بوده اما ظاهرا سیداسماعیل خطیب بیش از آنکه در چارچوب سیاستهای ‘دولت انقلابی’ قرار بگیرد به برنامههای دولت میانهرو چهاردهم نزدیکتر است. به گزارش انصاف نیوز، چند روز قبل…
➖عزل و نصبهای عجیب و شائبهبرانگیز در وزارت نفت | رضا رئیسی
رضا رئیسی، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
به هنگامی که دکتر محمدجواد ظریف با همراهی و پیشنهاد رئیس جمهوری، کارگروه های انتخاب وزرا و شورای راهبری را به عنوان تجربه تازه در بسط و تکوین مردم سالاری و تفویض اختیارات از حلقه های بسته و مسبوق به سابقه ذینفعان در قدرت به تشکل ها و متخصصان از لایه های مختلف مردمی سپرد، همگان می دانستند این تمرین دموکراسی و هدف والا ممکن است دستمایه سوء استفاده و انحراف شود و در همان برهه حتی پیشنهاد شد که برای رفع هرگونه شائبه، اعضای کارگروه ها از پذیرش سمت های حساس مرتبط با کارگروه تخصصی خود پرهیز و آن را اعلام کنند.
جالب آن بود که بیش از هر کارگروهی، کارگروه انتخاب وزیر نفت پرحاشیه و چالشبرانگیز شد و انتقادات فراوانی به ترکیب و چینش اعضای آن وارد آمد، بطوریکه یک مرتبه اعضاء آن تغییر کرد و به مرور و بدون اعلام رسمی افراد جدیدی نیز به کارگروه اضافه شدند. از مهمترین انتقادات وارده به ترکیب نهایی کارگروه، عدم حضور نمایندگانی از بدنه پرسنلی صنعت نفت و گاز و حضور گسترده فعالان رسانه ای و توئیتری در کارگروه بود. به هر ترتیب با انتخاب و معرفی گزینههای منتخب به رئیسجمهور، کار رسمی شورای راهبری و کارگروههای تابعه نیز به پایان رسید، اما گویا حواشی آن کارگروه کذایی همچنان ادامه دارد.
همگان میدانند که وزارت نفت، بهعنوان متولی بزرگترین حوزه سرمایه ملی، تا چه حد مورد توجه اصحاب مختلف قدرت است و هر انتصابی در این حوزه، چه تبعات و حساسیتهای مضاعفی را به همراه دارد. جالب آنکه این روزها اخبار عجیبی درباره دخالت ها و لابیگریهای شماری از اعضای کارگروه سابق انتخاب وزیر نفت در انتصابات این حوزه شنیده میشود.
برکناری ناگهانی و غیرمنتظره معاون پارلمانی وزیر نفت، آنهم تنها دو ماه پس از انتصاب، توجهات را بیشازپیش به این حوزه جلب کرده است. بهروز نعمتی، که خود یکی از خروجی های کارگروه انتخاب وزیر بود و حامیان جدی و پروپاقرصی در کارگروه داشت، با وجود آنکه پس از معرفی پاکنژاد، چند توییت تند و بیسابقه منتشر کرد، با حمایت گسترده همان چهرههای کارگروه و فعالان شبکههای اجتماعی به سمت معاون وزیر در امور حقوقی و مجلس منصوب شد. اما چند روز پیش، در سکوت خبری مطلق و به شکلی ناگهانی معزول شد و بلافاصله یک چهره اصولگرای نامآشنا به جای وی منصوب گردید.
نکته جالبتر این است که همان چهرههای حامی و پرسروصدای دیروز او در کارگروه، مطلقاً هیچ واکنشی له یا علیه این فعل و انفعالات ناگهانی انتصابی از خود نشان ندادند. به نظر میرسد که این عزل بیواکنش اما عجیب، بیارتباط با لابیگریهای همین افراد، که در فضای مجازی به “پروژهگیری” مشهورند، نباشد که اخبار ضدونقیضی نیز در این رابطه شنیده میشود.
از سوی دیگر، همزمان یکی از اعضای جوان کارگروه، که حضورش در همان مقطع با انتقادات گسترده متخصصان و فعالان حوزه انرژی و کارکنان صنعت نفت روبرو شده بود و نسبت به تجربه، تخصص و سابقه عملکردی وی انتقادات فراوانی مطرح بود و در میان کنشگران سیاسی اصلاح طلب هم شهره به لابی گری است و اخیراً توسط مدیر در شرف تعویض و پرحاشیه دولت سیزدهم در هولدینگ پتروشیمی خلیجفارس، به سرپرستی یکی از شرکتهای پتروشیمی کشور منصوب شده است. این انتصاب آنقدر عجیب است که فرد منصوب شده در رسانه های صنعت نفت، «سوگولی پزشکیان» معرفی شده است! ضمن آنکه فارغ از فرد منصوبشده و ارتباطش با جایگاه مورد نظر، بسیاری آن را تلاشی برای تثبیت جایگاه علی عسگری در یکی بزرگترین شرکت های پتروشیمی جهان میدانند.
در این میان، آنچه آشکار و قابلتوجه است، سوءاستفاده از موقعیت حضور در کارگروه توسط شماری از اعضای آن، برای لابیگری و پیشبرد مطامع و منافع شخصی است؛ امری که با اصل شایستهسالاری، مورد تأکید ویژه رئیسجمهور، در تناقض و تنافر کامل قرار دارد.
از آن بدتر اینکه دکتر مسعود پزشکیان، با شعار صداقت، انصاف و عدالت، مورد اقبال و استقبال عمومی قرار گرفت و مردم اگر از هر دولتی چنین رویههای رانتی و غیرضابطهمند را بپذیرند، از دولت چهاردهم با مختصات و مشخصات گفتاری و عملکردی چنددههای مسعود پزشکیان، چنین انتظاری ندارند. رویههای نابخردانه و منفعتمحورانهای از این دست، نگاه و برداشت عمومی از دولت چهاردهم را مخدوش کرده و سرمایه اجتماعی را میسوزاند.
ادامه در لینک زیر:
https://ensafnews.com/559995/
@ensafnews
رضا رئیسی، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
به هنگامی که دکتر محمدجواد ظریف با همراهی و پیشنهاد رئیس جمهوری، کارگروه های انتخاب وزرا و شورای راهبری را به عنوان تجربه تازه در بسط و تکوین مردم سالاری و تفویض اختیارات از حلقه های بسته و مسبوق به سابقه ذینفعان در قدرت به تشکل ها و متخصصان از لایه های مختلف مردمی سپرد، همگان می دانستند این تمرین دموکراسی و هدف والا ممکن است دستمایه سوء استفاده و انحراف شود و در همان برهه حتی پیشنهاد شد که برای رفع هرگونه شائبه، اعضای کارگروه ها از پذیرش سمت های حساس مرتبط با کارگروه تخصصی خود پرهیز و آن را اعلام کنند.
جالب آن بود که بیش از هر کارگروهی، کارگروه انتخاب وزیر نفت پرحاشیه و چالشبرانگیز شد و انتقادات فراوانی به ترکیب و چینش اعضای آن وارد آمد، بطوریکه یک مرتبه اعضاء آن تغییر کرد و به مرور و بدون اعلام رسمی افراد جدیدی نیز به کارگروه اضافه شدند. از مهمترین انتقادات وارده به ترکیب نهایی کارگروه، عدم حضور نمایندگانی از بدنه پرسنلی صنعت نفت و گاز و حضور گسترده فعالان رسانه ای و توئیتری در کارگروه بود. به هر ترتیب با انتخاب و معرفی گزینههای منتخب به رئیسجمهور، کار رسمی شورای راهبری و کارگروههای تابعه نیز به پایان رسید، اما گویا حواشی آن کارگروه کذایی همچنان ادامه دارد.
همگان میدانند که وزارت نفت، بهعنوان متولی بزرگترین حوزه سرمایه ملی، تا چه حد مورد توجه اصحاب مختلف قدرت است و هر انتصابی در این حوزه، چه تبعات و حساسیتهای مضاعفی را به همراه دارد. جالب آنکه این روزها اخبار عجیبی درباره دخالت ها و لابیگریهای شماری از اعضای کارگروه سابق انتخاب وزیر نفت در انتصابات این حوزه شنیده میشود.
برکناری ناگهانی و غیرمنتظره معاون پارلمانی وزیر نفت، آنهم تنها دو ماه پس از انتصاب، توجهات را بیشازپیش به این حوزه جلب کرده است. بهروز نعمتی، که خود یکی از خروجی های کارگروه انتخاب وزیر بود و حامیان جدی و پروپاقرصی در کارگروه داشت، با وجود آنکه پس از معرفی پاکنژاد، چند توییت تند و بیسابقه منتشر کرد، با حمایت گسترده همان چهرههای کارگروه و فعالان شبکههای اجتماعی به سمت معاون وزیر در امور حقوقی و مجلس منصوب شد. اما چند روز پیش، در سکوت خبری مطلق و به شکلی ناگهانی معزول شد و بلافاصله یک چهره اصولگرای نامآشنا به جای وی منصوب گردید.
نکته جالبتر این است که همان چهرههای حامی و پرسروصدای دیروز او در کارگروه، مطلقاً هیچ واکنشی له یا علیه این فعل و انفعالات ناگهانی انتصابی از خود نشان ندادند. به نظر میرسد که این عزل بیواکنش اما عجیب، بیارتباط با لابیگریهای همین افراد، که در فضای مجازی به “پروژهگیری” مشهورند، نباشد که اخبار ضدونقیضی نیز در این رابطه شنیده میشود.
از سوی دیگر، همزمان یکی از اعضای جوان کارگروه، که حضورش در همان مقطع با انتقادات گسترده متخصصان و فعالان حوزه انرژی و کارکنان صنعت نفت روبرو شده بود و نسبت به تجربه، تخصص و سابقه عملکردی وی انتقادات فراوانی مطرح بود و در میان کنشگران سیاسی اصلاح طلب هم شهره به لابی گری است و اخیراً توسط مدیر در شرف تعویض و پرحاشیه دولت سیزدهم در هولدینگ پتروشیمی خلیجفارس، به سرپرستی یکی از شرکتهای پتروشیمی کشور منصوب شده است. این انتصاب آنقدر عجیب است که فرد منصوب شده در رسانه های صنعت نفت، «سوگولی پزشکیان» معرفی شده است! ضمن آنکه فارغ از فرد منصوبشده و ارتباطش با جایگاه مورد نظر، بسیاری آن را تلاشی برای تثبیت جایگاه علی عسگری در یکی بزرگترین شرکت های پتروشیمی جهان میدانند.
در این میان، آنچه آشکار و قابلتوجه است، سوءاستفاده از موقعیت حضور در کارگروه توسط شماری از اعضای آن، برای لابیگری و پیشبرد مطامع و منافع شخصی است؛ امری که با اصل شایستهسالاری، مورد تأکید ویژه رئیسجمهور، در تناقض و تنافر کامل قرار دارد.
از آن بدتر اینکه دکتر مسعود پزشکیان، با شعار صداقت، انصاف و عدالت، مورد اقبال و استقبال عمومی قرار گرفت و مردم اگر از هر دولتی چنین رویههای رانتی و غیرضابطهمند را بپذیرند، از دولت چهاردهم با مختصات و مشخصات گفتاری و عملکردی چنددههای مسعود پزشکیان، چنین انتظاری ندارند. رویههای نابخردانه و منفعتمحورانهای از این دست، نگاه و برداشت عمومی از دولت چهاردهم را مخدوش کرده و سرمایه اجتماعی را میسوزاند.
ادامه در لینک زیر:
https://ensafnews.com/559995/
@ensafnews
انصاف نیوز
عزل و نصبهای عجیب و شائبهبرانگیز در وزارت نفت | رضا رئیسی
رضا رئیسی، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت: به هنگامی که دکتر محمدجواد ظریف با همراهی و پیشنهاد رئیس جمهوری، کارگروه های انتخاب وزرا و شورای راهبری را به عنوان تجربه تازه در بسط و تکوین مردم سالاری و تفویض اختیارات از…
➖این تُرک پارسیگوی… | دیدار پزشکیان با محمدعلی موحد و لحظه تاسیس!
/مروری بر کار و کارنامه روشنفکر تبریزی ایراندوست/
علی نیلی، انصاف نیوز: «رئیسجمهور پزشکیان به منزل محمدعلی موحد رفته و با این ادیب پیشکسوت دیدار کرده است»؛ خبری است مانند دیگر خبرهای جلسه و نشست با این تفاوت که «میتواند» در قامت «لحظه تاسیس» به نقطه عطفی در نسبت ارباب قدرت و ارباب ادب در ایران بدل شود.
دیدار مسعود پزشکیان و محمدعلی موحد، به ویژه آنکه رئیس جمهور نه میزبان که میهمان بوده، از معدود دفعاتی است که بزرگی از اهالی سیاست، نزد بزرگی از اهالی فرهنگ رفته و به زانوی ادب نزد او نشسته است و به این اعتبار، اگر «تکریم اهل فرهنگ» به فرهنگواره رفتارها یا به بیان دیگر «الگوی مسلط» دولت مسعود پزشکیان بدل شود، یک «اتفاق تاریخی» رقم خورده است که میتواند غبارهای افق توسعه ایران را فروبنشاند.
موحد کیست؟
محمدعلی موحد برای خیلی از ایرانیان به واسطه کتاب گرامی «خواب آشفته نفت» شناخته شده است اما آن کتاب بزرگ، تنها گوشه کوچکی از آثار این ادیب و مورخ و ایرانشناس تبریزی است. علیرضا رجایی که خود در سیاستورزی اخلاقمدار صاحب نام است، در وصف موحد نوشته: «وسعت و تنوع فکری و مطالعاتی محمدعلی موحد شگفتانگیز است و چنانکه گفتهاند او شاید از آخرین بازماندههای نسلی باشد که آنها را «علامه» خطاب میکردند. گستره دانش او از تاریخ، حقوق و سیاست تا مذهب، عرفان، فلسفه و ادبیات را دربرمیگیرد. از همکاری با مجلهها و نشریهها تا کار در فرهنگستان و دانشگاه و تألیف و تصحیح و ترجمه دشوارترین کتابها و متنها و نسخ فرهنگی و عرفانی حاصل کارنامه فکری و روشنفکری اوست. قلم او با این بضاعت عظیم از دانش، روان و جذاب و مدرن است و نه دچار سطحینگری و پرگویی ژورنالیسم سطحی میشود و نه آنچنان پیچیده و غامض که درک آن کسالتبار و دستنیافتنی باشد. موحد از ترکان پارسیگوی است و فصاحت کلام وی در فارسی، غبطهانگیز.» (روزنامه شرق، ۲ خرداد ۴۰۲)
موحد، متولد سال ۱۳۰۲ شهر تبریز است و دوران دبستان را در همین شهر پشت سر گذاشته. او دوره متوسطه را در مدارس تهران گذراند و در سال ۱۳۱۹ دیپلم ادبی گرفت. او که پس از درگذشت پدر، سرپرستی خانواده را بر عهده گرفته بود، در سال ۱۳۲۹ به استخدام شرکت نفت آبادان درآمد. این همان دورهای است که تحولات پرشمارش به علاوه سرنوشت تراژیک دکتر مصدق، نسلی عصیانگر و معترض را پدید آورد؛ از موحدی که میگوید از همان دوره در اندیشه بررسی زیروبم قصه نفت بوده تا جانفدایانی چون پویان و شعاعیان یا مبارزانی چون مهدی بازرگان و… همه ماحصل اتفاقات پربسامدی بودند که نسلی از ایرانیان در نیمه دوم دهه ۱۳۲۰ تا نیمه اول دهه ۱۳۳۰ تجربه کردند.
آقای موحد پس از کودتا، راهی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۳۸، مدرک دکتراي حقوق خصوصیاش را گرفت. سپس برای ادامه تحصیل به کمبریج رفت و دورهای پرثمر را آغاز کرد؛ هم در زمینه حقوق بر دانش خود افزود و هم با ایرانشناسان سرشناس آن دوره، کسانی چون آربری و مینورسکی و لاکهارت رفت و آمد پیدا کرد. گنجینهای از آثاز خطی فارسی در کتابخانههای بریتانیا نیز در اختیارش بود تا نخستین قدمها برای تصحیح متون ادبی و تاریخی را بردارد.
تا این زمان ترجمهاش از سفرنامه ابنبطوطه هم منتشر شده و بزرگانی مانند مجتبی مینویی و جمالزاده را امیدوار کرده بود که نسلی دیگر از ادیبان ایرانی در راه است.
موحد پس از بازگشت به ایران، در قامت یک وکیل پایه یک دادگستری مشغول به کار شد. با سازمانی که رابطه استخدامی داشت هم همکاری را ادامه داد و به یکی از مشاوران حقوقی شرکت ملی نفت تبدیل شد. گفته میشود چنان اعتباری در اهالی نفت یافته بود که با تأسیس اوپک، به عنوان نماینده ایران راهی ژنو شد و برای ۶ماه معاونت اجرایی آن سازمان را برعهده گرفت و اوپک با جدیت و پیگیری او در همان ۶ ماه به سازمانی با گستره تاثیرگذاری جهانی تبدیل شد.
غیر از این، استاد موحد سابقه تدریس در دانشکدههای گوناگون نیز دارد.
پاسبان زبان فارسی
محمدعلی موحد، زاده تبریز است اما به گواه آثار و گفتهها و نوشتههایش، برایش تبریز و تهران و کرمان، سنندج و بوموسی و زاهدان، چابهار و مشهد و شیراز، اهواز و بوشهر و زنجان، ساری و اردبیل و ایلام فقط ذیل نام ایران معنا دارند: «ایرانی در هر کجای دنیا باشد بر مساله حفظ تمامیت ارضی کشورش تأکید دارد.» (تاریخ ایرانی، ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲)
از ویژگیهای بازر موحد، پاسداشت و پاسبانی زبان فارسی است؛ از جمله میگوید...
ادامه در لینک زیر:
https://ensafnews.com/559963
@ensafnews
/مروری بر کار و کارنامه روشنفکر تبریزی ایراندوست/
علی نیلی، انصاف نیوز: «رئیسجمهور پزشکیان به منزل محمدعلی موحد رفته و با این ادیب پیشکسوت دیدار کرده است»؛ خبری است مانند دیگر خبرهای جلسه و نشست با این تفاوت که «میتواند» در قامت «لحظه تاسیس» به نقطه عطفی در نسبت ارباب قدرت و ارباب ادب در ایران بدل شود.
دیدار مسعود پزشکیان و محمدعلی موحد، به ویژه آنکه رئیس جمهور نه میزبان که میهمان بوده، از معدود دفعاتی است که بزرگی از اهالی سیاست، نزد بزرگی از اهالی فرهنگ رفته و به زانوی ادب نزد او نشسته است و به این اعتبار، اگر «تکریم اهل فرهنگ» به فرهنگواره رفتارها یا به بیان دیگر «الگوی مسلط» دولت مسعود پزشکیان بدل شود، یک «اتفاق تاریخی» رقم خورده است که میتواند غبارهای افق توسعه ایران را فروبنشاند.
موحد کیست؟
محمدعلی موحد برای خیلی از ایرانیان به واسطه کتاب گرامی «خواب آشفته نفت» شناخته شده است اما آن کتاب بزرگ، تنها گوشه کوچکی از آثار این ادیب و مورخ و ایرانشناس تبریزی است. علیرضا رجایی که خود در سیاستورزی اخلاقمدار صاحب نام است، در وصف موحد نوشته: «وسعت و تنوع فکری و مطالعاتی محمدعلی موحد شگفتانگیز است و چنانکه گفتهاند او شاید از آخرین بازماندههای نسلی باشد که آنها را «علامه» خطاب میکردند. گستره دانش او از تاریخ، حقوق و سیاست تا مذهب، عرفان، فلسفه و ادبیات را دربرمیگیرد. از همکاری با مجلهها و نشریهها تا کار در فرهنگستان و دانشگاه و تألیف و تصحیح و ترجمه دشوارترین کتابها و متنها و نسخ فرهنگی و عرفانی حاصل کارنامه فکری و روشنفکری اوست. قلم او با این بضاعت عظیم از دانش، روان و جذاب و مدرن است و نه دچار سطحینگری و پرگویی ژورنالیسم سطحی میشود و نه آنچنان پیچیده و غامض که درک آن کسالتبار و دستنیافتنی باشد. موحد از ترکان پارسیگوی است و فصاحت کلام وی در فارسی، غبطهانگیز.» (روزنامه شرق، ۲ خرداد ۴۰۲)
موحد، متولد سال ۱۳۰۲ شهر تبریز است و دوران دبستان را در همین شهر پشت سر گذاشته. او دوره متوسطه را در مدارس تهران گذراند و در سال ۱۳۱۹ دیپلم ادبی گرفت. او که پس از درگذشت پدر، سرپرستی خانواده را بر عهده گرفته بود، در سال ۱۳۲۹ به استخدام شرکت نفت آبادان درآمد. این همان دورهای است که تحولات پرشمارش به علاوه سرنوشت تراژیک دکتر مصدق، نسلی عصیانگر و معترض را پدید آورد؛ از موحدی که میگوید از همان دوره در اندیشه بررسی زیروبم قصه نفت بوده تا جانفدایانی چون پویان و شعاعیان یا مبارزانی چون مهدی بازرگان و… همه ماحصل اتفاقات پربسامدی بودند که نسلی از ایرانیان در نیمه دوم دهه ۱۳۲۰ تا نیمه اول دهه ۱۳۳۰ تجربه کردند.
آقای موحد پس از کودتا، راهی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۳۸، مدرک دکتراي حقوق خصوصیاش را گرفت. سپس برای ادامه تحصیل به کمبریج رفت و دورهای پرثمر را آغاز کرد؛ هم در زمینه حقوق بر دانش خود افزود و هم با ایرانشناسان سرشناس آن دوره، کسانی چون آربری و مینورسکی و لاکهارت رفت و آمد پیدا کرد. گنجینهای از آثاز خطی فارسی در کتابخانههای بریتانیا نیز در اختیارش بود تا نخستین قدمها برای تصحیح متون ادبی و تاریخی را بردارد.
تا این زمان ترجمهاش از سفرنامه ابنبطوطه هم منتشر شده و بزرگانی مانند مجتبی مینویی و جمالزاده را امیدوار کرده بود که نسلی دیگر از ادیبان ایرانی در راه است.
موحد پس از بازگشت به ایران، در قامت یک وکیل پایه یک دادگستری مشغول به کار شد. با سازمانی که رابطه استخدامی داشت هم همکاری را ادامه داد و به یکی از مشاوران حقوقی شرکت ملی نفت تبدیل شد. گفته میشود چنان اعتباری در اهالی نفت یافته بود که با تأسیس اوپک، به عنوان نماینده ایران راهی ژنو شد و برای ۶ماه معاونت اجرایی آن سازمان را برعهده گرفت و اوپک با جدیت و پیگیری او در همان ۶ ماه به سازمانی با گستره تاثیرگذاری جهانی تبدیل شد.
غیر از این، استاد موحد سابقه تدریس در دانشکدههای گوناگون نیز دارد.
پاسبان زبان فارسی
محمدعلی موحد، زاده تبریز است اما به گواه آثار و گفتهها و نوشتههایش، برایش تبریز و تهران و کرمان، سنندج و بوموسی و زاهدان، چابهار و مشهد و شیراز، اهواز و بوشهر و زنجان، ساری و اردبیل و ایلام فقط ذیل نام ایران معنا دارند: «ایرانی در هر کجای دنیا باشد بر مساله حفظ تمامیت ارضی کشورش تأکید دارد.» (تاریخ ایرانی، ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲)
از ویژگیهای بازر موحد، پاسداشت و پاسبانی زبان فارسی است؛ از جمله میگوید...
ادامه در لینک زیر:
https://ensafnews.com/559963
@ensafnews
انصاف نیوز
این تُرک پارسیگوی… | دیدار پزشکیان با محمدعلی موحد و لحظه تاسیس!
«رئیسجمهور پزشکیان به منزل محمدعلی موحد رفته و با این ادیب پیشکسوت دیدار کرده است»؛ خبری است مانند دیگر خبرهای جلسه و نشست با این تفاوت که «میتواند»
➖آمار عجیب مهاجرین: اخراج هر افغانی قاچاق دو افغانی
| در ایران به اندازهی دو استان فارس، اتباع افغان وجود دارد! |
یکی از مسئولان اخیرا گفته است روزانه سه هزار نفر از اتباع غیرمجاز از ایران اخراج میشوند. این ادعا درحالی است که آمار ورود مهاجرین افغان طبق تخمین برخی از کارشناسها، بیشتر از تعدادی است که به کشورشان برگردانده میشوند!
به گزارش انصاف نیوز، حسین شرافتی راد، مدیر کل اتباع و مهاجران خارجی استانداری خراسان رضوی، چند روز گذشته در گفتوگو با ایرنا اعلام کرد «در حال حاضر روزانه افزون بر سه هزار نفر اتباع غیرمجاز دستگیر شده از سوی دستگاههای متولی در سراسر کشور، بعد از طی کردن مراحل قانونی از مرز دوغارون به کشورشان بازگشت داده میشوند.»
انصاف نیوز در گفتوگو با اردشیر گراوند -رئیس سابق و طراح مرکز رصد امور اجتماعی- و فاطمه اشرفی -کارشناس سیاستگذاریهای حوزه مهاجرت و پناهندگی- به تحلیل آمار اعلام شده پرداختهاند که در ادامه میخوانید:
احتمال بازگشت اتباع اخراج شده به ایران
اردشیر گراوند، پژوهشگر، رئیس سابق و طراح مرکز رصد امور اجتماعی وزارت کشور، در گفتوگو با انصاف نیوز گفت: تعداد مهاجرین افغان اینقدر در ایران زیاد است که چند سال طول میکشد تا با خروج روزانهی تعدادی از آنها، به حد منطقی از حضور اتباع در ایران برسیم.
او دربارهی آمار ورود روزانهی مهاجرین افغان به ایران گفت: از آن جایی که ورود بیشتر مهاجران به شکل قاچاق است، نمیتوان آمار دقیقی ارائه کرد.
شرایط سلبی خروج مهاجران افغان
رفتن مهاجران به معنای استقرار در افغانستان نیست و بخش عمدهای از آنها ممکن است دوباره برمیگردند! در حال حاضر کارهای ساختمانی در ایران راکد است و از آنجاییکه بیشتر مهاجران در این حوزه کار میکنند، اشتغال و درآمد کمتری نسبت به گذشته دارند.
از طرف دیگر، گرانی مواد غذایی و هزینههای زندگی، ماندن در ایران را برایشان سخت کرده است و باعث شده بخواهند که به کشورشان برگردند و ایران را بهعنوان گذرگاه انتخاب کنند تا بعدا به کشورهای اروپایی بروند.
شرایط ایران طوری است که به شکل سلبی و نه ایجابی مهاجرین به کشورشان برگردند.
گراوند دربارهی تخمین خود از آمار ورو اتباع به ایران گفت: فکر میکنم حدود ۲۵۰۰ تا ۳ هزار نفر باید وارد کشور شده باشند که تعدادشان به حال حاضر رسیده باشد. البته نمیتوان با دقت گفت چون به صورت قاچاق وارد میشوند.
ضریب کشش مهاجران بیشتر به ایران
مهاجرت، قدرت چسبندگی دارد؛ به این معنی که اقوام مهاجرانی که در ایران هستند با اتباع افغان (که حدود ۷-۸ میلیون نفر هستند) ارتباط دارند و همین موضوع باعث میشود بتوانند راحتتر به ایران برگردند.
ضریب کشش این حجم از جمعیت، بیش از ورود روزی سه هزار نفر است و به نظر میرسد روزانه جمعیتی بیش از سه هزار نفر مهاجر افغان به ایران میآیند. مثل افرادی که از شهرستانها دیگر به امید اقوامشان که در تهران هستند، مشتاقاند که به پایتخت یا شهرهای مقصد بیایند.
گراوند دربارهی آمار ایدئال اخراج اتباع گفت: ما جمعیت ثابتی را از حضور مهاجران افغان تا سالهای سال در ایران خواهیم داشت. اگر ایران به رونق اقتصادی برسد، آمار مهاجران بیشتر هم خواهد شد؛ مگر آنکه بحرانی در ایران پیش بیاید و آنها دیگر نخواهند که در ایران بمانند.
بیشتر وارد میشوند تا اخراج!
فاطمه اشرفی، کارشناس سیاستگذاریهای حوزه مهاجرت و پناهندگی، در گفتوگو با انصاف نیوز گفت: به آماری که آقای شرافتی گفته است باید اعتماد کرد اما مسئله این است که روزانه مهاجرانی بیش از دو برابر این تعداد، به صورت قانونی و غیرقانونی از افغانستان وارد ایران میشوند.
او میگوید تعداد مهاجرین غیرقانونی بالاست و فشار اجتماعی هم زیاد است و صرفا تعداد اخراجها مهم نیست بلکه باید ظرفیتهای انسانی و لجستیکی را هم در نظر گرفت.
۱۰ میلیون اندازه چند استان
خانم اشرفی در مصاحبهای با عنوان «اتباع در ایران | سیاست طالبان برای کوچاندن اجباری برخی قومیتها» که با انصاف نیوز داشت، گفته بود: «شواهد و مستندات فراوانی وجود دارد که از آمار بیش از ۱۰ میلیون نفری اتباع افغانستان در کشور حکایت میکند که از این میزان مراجع رسمی تنها بین ۵-۶ میلیون نفر از آنها را پذیرفتهاند. البته مستندات و پاسخ مشخصی هم برای این آمار وجود ندارد.»
مقامات دولت سیزدهم اعلام کردهاند که ۵ تا ۶ میلیون اتباع افغانستان در ایران هستند؛ اما اگر همین عدد را هم مبنا قرار دهیم، طبق نُرمهای موجود و الگوهای مهاجرتی در ایران (جمعیت فاقد مدرک همیشه بین ۱ تا ۱/۵ برابر جمعیت رسمی بوده است)، باید بپذیریم که بیش از ۱۰ میلیون نفر از اتباع افغانستان در ایران حضور دارند.
ادامه در لینک زیر:
https://ensafnews.com/559094/
@ensafnews
| در ایران به اندازهی دو استان فارس، اتباع افغان وجود دارد! |
یکی از مسئولان اخیرا گفته است روزانه سه هزار نفر از اتباع غیرمجاز از ایران اخراج میشوند. این ادعا درحالی است که آمار ورود مهاجرین افغان طبق تخمین برخی از کارشناسها، بیشتر از تعدادی است که به کشورشان برگردانده میشوند!
به گزارش انصاف نیوز، حسین شرافتی راد، مدیر کل اتباع و مهاجران خارجی استانداری خراسان رضوی، چند روز گذشته در گفتوگو با ایرنا اعلام کرد «در حال حاضر روزانه افزون بر سه هزار نفر اتباع غیرمجاز دستگیر شده از سوی دستگاههای متولی در سراسر کشور، بعد از طی کردن مراحل قانونی از مرز دوغارون به کشورشان بازگشت داده میشوند.»
انصاف نیوز در گفتوگو با اردشیر گراوند -رئیس سابق و طراح مرکز رصد امور اجتماعی- و فاطمه اشرفی -کارشناس سیاستگذاریهای حوزه مهاجرت و پناهندگی- به تحلیل آمار اعلام شده پرداختهاند که در ادامه میخوانید:
احتمال بازگشت اتباع اخراج شده به ایران
اردشیر گراوند، پژوهشگر، رئیس سابق و طراح مرکز رصد امور اجتماعی وزارت کشور، در گفتوگو با انصاف نیوز گفت: تعداد مهاجرین افغان اینقدر در ایران زیاد است که چند سال طول میکشد تا با خروج روزانهی تعدادی از آنها، به حد منطقی از حضور اتباع در ایران برسیم.
او دربارهی آمار ورود روزانهی مهاجرین افغان به ایران گفت: از آن جایی که ورود بیشتر مهاجران به شکل قاچاق است، نمیتوان آمار دقیقی ارائه کرد.
شرایط سلبی خروج مهاجران افغان
رفتن مهاجران به معنای استقرار در افغانستان نیست و بخش عمدهای از آنها ممکن است دوباره برمیگردند! در حال حاضر کارهای ساختمانی در ایران راکد است و از آنجاییکه بیشتر مهاجران در این حوزه کار میکنند، اشتغال و درآمد کمتری نسبت به گذشته دارند.
از طرف دیگر، گرانی مواد غذایی و هزینههای زندگی، ماندن در ایران را برایشان سخت کرده است و باعث شده بخواهند که به کشورشان برگردند و ایران را بهعنوان گذرگاه انتخاب کنند تا بعدا به کشورهای اروپایی بروند.
شرایط ایران طوری است که به شکل سلبی و نه ایجابی مهاجرین به کشورشان برگردند.
گراوند دربارهی تخمین خود از آمار ورو اتباع به ایران گفت: فکر میکنم حدود ۲۵۰۰ تا ۳ هزار نفر باید وارد کشور شده باشند که تعدادشان به حال حاضر رسیده باشد. البته نمیتوان با دقت گفت چون به صورت قاچاق وارد میشوند.
ضریب کشش مهاجران بیشتر به ایران
مهاجرت، قدرت چسبندگی دارد؛ به این معنی که اقوام مهاجرانی که در ایران هستند با اتباع افغان (که حدود ۷-۸ میلیون نفر هستند) ارتباط دارند و همین موضوع باعث میشود بتوانند راحتتر به ایران برگردند.
ضریب کشش این حجم از جمعیت، بیش از ورود روزی سه هزار نفر است و به نظر میرسد روزانه جمعیتی بیش از سه هزار نفر مهاجر افغان به ایران میآیند. مثل افرادی که از شهرستانها دیگر به امید اقوامشان که در تهران هستند، مشتاقاند که به پایتخت یا شهرهای مقصد بیایند.
گراوند دربارهی آمار ایدئال اخراج اتباع گفت: ما جمعیت ثابتی را از حضور مهاجران افغان تا سالهای سال در ایران خواهیم داشت. اگر ایران به رونق اقتصادی برسد، آمار مهاجران بیشتر هم خواهد شد؛ مگر آنکه بحرانی در ایران پیش بیاید و آنها دیگر نخواهند که در ایران بمانند.
بیشتر وارد میشوند تا اخراج!
فاطمه اشرفی، کارشناس سیاستگذاریهای حوزه مهاجرت و پناهندگی، در گفتوگو با انصاف نیوز گفت: به آماری که آقای شرافتی گفته است باید اعتماد کرد اما مسئله این است که روزانه مهاجرانی بیش از دو برابر این تعداد، به صورت قانونی و غیرقانونی از افغانستان وارد ایران میشوند.
او میگوید تعداد مهاجرین غیرقانونی بالاست و فشار اجتماعی هم زیاد است و صرفا تعداد اخراجها مهم نیست بلکه باید ظرفیتهای انسانی و لجستیکی را هم در نظر گرفت.
۱۰ میلیون اندازه چند استان
خانم اشرفی در مصاحبهای با عنوان «اتباع در ایران | سیاست طالبان برای کوچاندن اجباری برخی قومیتها» که با انصاف نیوز داشت، گفته بود: «شواهد و مستندات فراوانی وجود دارد که از آمار بیش از ۱۰ میلیون نفری اتباع افغانستان در کشور حکایت میکند که از این میزان مراجع رسمی تنها بین ۵-۶ میلیون نفر از آنها را پذیرفتهاند. البته مستندات و پاسخ مشخصی هم برای این آمار وجود ندارد.»
مقامات دولت سیزدهم اعلام کردهاند که ۵ تا ۶ میلیون اتباع افغانستان در ایران هستند؛ اما اگر همین عدد را هم مبنا قرار دهیم، طبق نُرمهای موجود و الگوهای مهاجرتی در ایران (جمعیت فاقد مدرک همیشه بین ۱ تا ۱/۵ برابر جمعیت رسمی بوده است)، باید بپذیریم که بیش از ۱۰ میلیون نفر از اتباع افغانستان در ایران حضور دارند.
ادامه در لینک زیر:
https://ensafnews.com/559094/
@ensafnews
انصاف نیوز
آمار عجیب مهاجرین: اخراج هر افغانی قاچاق دو افغانی
یکی از مسئولان اخیرا گفته است روزانه سه هزار نفر از اتباع غیرمجاز از ایران اخراج میشوند. درحالیکه آمار ورود مهاجرین افغان طبق تخمین برخی از کارشناسها،
انصاف نیوز pinned «➖آمار عجیب مهاجرین: اخراج هر افغانی قاچاق دو افغانی | در ایران به اندازهی دو استان فارس، اتباع افغان وجود دارد! | یکی از مسئولان اخیرا گفته است روزانه سه هزار نفر از اتباع غیرمجاز از ایران اخراج میشوند. این ادعا درحالی است که آمار ورود مهاجرین افغان طبق…»
➖میانخطوط هشدار رهبری به خبرگان
/آیت الله خامنهای مخالف کدام گزینههاست؟/
محمد توکلی، انصاف نیوز: سخنان رهبری در دیدار اخیر نمایندگان مجلس خبرگان چند روزی است خبرساز شده و برخی این سخنان را به معنای مخالفت آیت الله خامنهای با برخی گزینههای احتمالی مورد بررسی در کمیسیون ویژه میدانند.
آیت الله خامنهای در سخنان خود خطاب به خبرگان بر سرعت و دقت در انجام وظیفهی قانونی این مجلس در انتخاب رهبر در وقت مقتضی تاکید کردهاند.
ایشان از یک سو به نمایندگان خبرگان تاکید دارند ‘اگر این شخصی که وجود دارد نبود، بیدرنگ مجلس خبرگان اقدام میکند و نفر بعد را مشخّص میکند’ و از طرف دیگر هشدار میدهند که خبرگان در انتخاب نفر بعد باید ‘نهایت دقّت و توجّه را به کار ببرند’.
پس از این سخنان گمانهزنیهایی مطرح شد که واکنشهایی را به همراه داشت. برخی اعضای مجلس خبرگان و همینطور بعضی نمایندگان رهبری در استانها تاکید کردند که چنین سخنانی و حتی صریحتر از آن در دیدارهای سالهای گذشتهی اعضای خبرگان با ایشان مطرح شده بود.
با این وجود، حدود ده روز پس از سخنان رهبری خبرگزاری تسنیم، از رسانههای وابسته به سپاه، در یادداشتی به تحلیل سخنان رهبری پرداخته و با یادآوری کنار گذاشتن آیتالله حسینعلی منتظری از قائم مقامی رهبری نوشته است: ‘اگر در انتخاب کسی که به تعبیر رهبر انقلاب «مأمور جلوگیری از عقبگرد و انحراف انقلاب» است به درستی عمل نشود، از انحراف مسیر انقلاب گریزی نخواهد بود که میتوان از آن به عنوان «ام الانحرافات» تهدیدکننده دوام انقلاب نام برد و به همین علت است که باید محل هشدار، تذکر و اقدام رهبری قرار بگیرد’
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: ‘مجلس خبرگانی که مرحوم آقای منتظری را به قائم مقامی امام خمینی برگزید، به لحاظ مصداقی موفق عمل نکرد، اما امام خمینی شجاعانه در عمل به نقش رهبری خود ـ که همانا جلوگیری از بروز یک انحراف بزرگ در مسیر انقلاب اسلامی بود ـ ظاهر شدند’
نویسندهی تسنیم بر این باور است که ‘در دیدار اخیر با اعضای مجلس خبرگان را باید در راستای تکلیف شرعی رهبری در مسدودسازی مسیر انحراف و عقبگرد از خط صحیح انقلاب که در دیدارهای گذشته با اعضای ادوار مجلس خبرگان مکررا نسبت به آن هشدار داده بودند، تفسیر و تعبیر کرد’
بر اساس میانخطوط گزارش منتشرشده در تسنیم میتوان این احتمال را مطرح کرد که ممکن است آیت الله خامنهای با برخی گزینههای مورد بررسی در کمیسیون ویژه موافق نباشند و بر اساس ‘تکلیف شرعی’ برای ‘مسدودسازی مسیر انحراف’، این اقدام خبرگان مورد ‘هشدار، تذکر و اقدام’ قرار گرفته است.
برای این نتیجهگیری میتوان به برخی شواهد دیگر هم اتکا کرد که از آن جمله اعلام مخالفت با بررسی شرایط سیدمجتبی خامنهای در کمیسیون ویژه مجلس خبرگان است.
حجت الاسلام محمدی عراقی، نمایندهی مجلس خبرگان، در گفتوگویی که در اسفند ۴۰۲ در ایلنا منتشر شده با اعلام این خبر، گفت: ایشان از این کار نهی میکنند و میگویند این کاری که شما میکنید شبهه مسأله موروثی بودن رهبری را مطرح میکند، بنابراین حتی اجازه بررسی هم نمیدهند.
در ماههای اخیر اسامی خاص دیگری هم از سوی برخی مطرح شده است. برای نمونه روز گذشته یورونیوز مدعی شده که یکی از سه اسم مطرحشده در کمیسیون ویژه سیدمهدی میرباقری است.
آقای میرباقری از چهرههای حوزوی است و در مجلس خبرگان نیز حضور دارد. برخی در فضای سیاسی ایران بر این باور هستند که او جانشین آیت الله مصباح یزدی است اما آنچه از واقعیات صحنه میتوان نتیجه گرفت اثرگذاری و نفوذ سیاسی او در ساختار قدرت به اندازهی مصباح نیست.
به ویژه پس از تحولات سیاسی اخیر که در نهایت منجر به به قدرت رسیدن میانهروها در دولت شد جایگاه میریاقری و همراهان سیاسی او همچون سعید جلیلی متزلزلتر از قبل شده است.
تلاش گسترده و گاه غیرمتعارف طیف معقول و معتدل نزدیک به ساختار قدرت برای جلب رضایت سعید جلیلی جهت کنار رفتن از رقابتهای انتخاباتی نشانهای از نوع نگاه نظام به طیف فکری-سیاسی میرباقری، جلیلی و امثال آنهاست.
بنابراین میتوان این احتمال را مطرح کرد که گزینهی دیگری که ممکن است با مخالفت آیت الله خامنهای روبرو شده باشد سیدمهدی میرباقری است.
روشن است که این موارد صرفا احتمالات و گمانهزنیهایی بر اساس نشانهها و خبرهای منتشرشده در رسانهها است و به دلیل محرمانگی این موضوع امکان چندانی برای یافتن اطلاعات مستند و دقیق برای نتیجهگیری قطعی وجود ندارد.
https://ensafnews.com/560020/
@ensafnews
/آیت الله خامنهای مخالف کدام گزینههاست؟/
محمد توکلی، انصاف نیوز: سخنان رهبری در دیدار اخیر نمایندگان مجلس خبرگان چند روزی است خبرساز شده و برخی این سخنان را به معنای مخالفت آیت الله خامنهای با برخی گزینههای احتمالی مورد بررسی در کمیسیون ویژه میدانند.
آیت الله خامنهای در سخنان خود خطاب به خبرگان بر سرعت و دقت در انجام وظیفهی قانونی این مجلس در انتخاب رهبر در وقت مقتضی تاکید کردهاند.
ایشان از یک سو به نمایندگان خبرگان تاکید دارند ‘اگر این شخصی که وجود دارد نبود، بیدرنگ مجلس خبرگان اقدام میکند و نفر بعد را مشخّص میکند’ و از طرف دیگر هشدار میدهند که خبرگان در انتخاب نفر بعد باید ‘نهایت دقّت و توجّه را به کار ببرند’.
پس از این سخنان گمانهزنیهایی مطرح شد که واکنشهایی را به همراه داشت. برخی اعضای مجلس خبرگان و همینطور بعضی نمایندگان رهبری در استانها تاکید کردند که چنین سخنانی و حتی صریحتر از آن در دیدارهای سالهای گذشتهی اعضای خبرگان با ایشان مطرح شده بود.
با این وجود، حدود ده روز پس از سخنان رهبری خبرگزاری تسنیم، از رسانههای وابسته به سپاه، در یادداشتی به تحلیل سخنان رهبری پرداخته و با یادآوری کنار گذاشتن آیتالله حسینعلی منتظری از قائم مقامی رهبری نوشته است: ‘اگر در انتخاب کسی که به تعبیر رهبر انقلاب «مأمور جلوگیری از عقبگرد و انحراف انقلاب» است به درستی عمل نشود، از انحراف مسیر انقلاب گریزی نخواهد بود که میتوان از آن به عنوان «ام الانحرافات» تهدیدکننده دوام انقلاب نام برد و به همین علت است که باید محل هشدار، تذکر و اقدام رهبری قرار بگیرد’
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: ‘مجلس خبرگانی که مرحوم آقای منتظری را به قائم مقامی امام خمینی برگزید، به لحاظ مصداقی موفق عمل نکرد، اما امام خمینی شجاعانه در عمل به نقش رهبری خود ـ که همانا جلوگیری از بروز یک انحراف بزرگ در مسیر انقلاب اسلامی بود ـ ظاهر شدند’
نویسندهی تسنیم بر این باور است که ‘در دیدار اخیر با اعضای مجلس خبرگان را باید در راستای تکلیف شرعی رهبری در مسدودسازی مسیر انحراف و عقبگرد از خط صحیح انقلاب که در دیدارهای گذشته با اعضای ادوار مجلس خبرگان مکررا نسبت به آن هشدار داده بودند، تفسیر و تعبیر کرد’
بر اساس میانخطوط گزارش منتشرشده در تسنیم میتوان این احتمال را مطرح کرد که ممکن است آیت الله خامنهای با برخی گزینههای مورد بررسی در کمیسیون ویژه موافق نباشند و بر اساس ‘تکلیف شرعی’ برای ‘مسدودسازی مسیر انحراف’، این اقدام خبرگان مورد ‘هشدار، تذکر و اقدام’ قرار گرفته است.
برای این نتیجهگیری میتوان به برخی شواهد دیگر هم اتکا کرد که از آن جمله اعلام مخالفت با بررسی شرایط سیدمجتبی خامنهای در کمیسیون ویژه مجلس خبرگان است.
حجت الاسلام محمدی عراقی، نمایندهی مجلس خبرگان، در گفتوگویی که در اسفند ۴۰۲ در ایلنا منتشر شده با اعلام این خبر، گفت: ایشان از این کار نهی میکنند و میگویند این کاری که شما میکنید شبهه مسأله موروثی بودن رهبری را مطرح میکند، بنابراین حتی اجازه بررسی هم نمیدهند.
در ماههای اخیر اسامی خاص دیگری هم از سوی برخی مطرح شده است. برای نمونه روز گذشته یورونیوز مدعی شده که یکی از سه اسم مطرحشده در کمیسیون ویژه سیدمهدی میرباقری است.
آقای میرباقری از چهرههای حوزوی است و در مجلس خبرگان نیز حضور دارد. برخی در فضای سیاسی ایران بر این باور هستند که او جانشین آیت الله مصباح یزدی است اما آنچه از واقعیات صحنه میتوان نتیجه گرفت اثرگذاری و نفوذ سیاسی او در ساختار قدرت به اندازهی مصباح نیست.
به ویژه پس از تحولات سیاسی اخیر که در نهایت منجر به به قدرت رسیدن میانهروها در دولت شد جایگاه میریاقری و همراهان سیاسی او همچون سعید جلیلی متزلزلتر از قبل شده است.
تلاش گسترده و گاه غیرمتعارف طیف معقول و معتدل نزدیک به ساختار قدرت برای جلب رضایت سعید جلیلی جهت کنار رفتن از رقابتهای انتخاباتی نشانهای از نوع نگاه نظام به طیف فکری-سیاسی میرباقری، جلیلی و امثال آنهاست.
بنابراین میتوان این احتمال را مطرح کرد که گزینهی دیگری که ممکن است با مخالفت آیت الله خامنهای روبرو شده باشد سیدمهدی میرباقری است.
روشن است که این موارد صرفا احتمالات و گمانهزنیهایی بر اساس نشانهها و خبرهای منتشرشده در رسانهها است و به دلیل محرمانگی این موضوع امکان چندانی برای یافتن اطلاعات مستند و دقیق برای نتیجهگیری قطعی وجود ندارد.
https://ensafnews.com/560020/
@ensafnews
انصاف نیوز
میانخطوط هشدار رهبری به خبرگان
محمد توکلی، انصاف نیوز: سخنان رهبری در دیدار اخیر نمایندگان مجلس خبرگان چند روزی است خبرساز شده و برخی این سخنان را به معنای مخالفت آیت الله خامنهای با برخی گزینههای احتمالی مورد بررسی در کمیسیون ویژه میدانند. آیت الله خامنهای در سخنان خود خطاب به خبرگان…
انصاف نیوز pinned «➖میانخطوط هشدار رهبری به خبرگان /آیت الله خامنهای مخالف کدام گزینههاست؟/ محمد توکلی، انصاف نیوز: سخنان رهبری در دیدار اخیر نمایندگان مجلس خبرگان چند روزی است خبرساز شده و برخی این سخنان را به معنای مخالفت آیت الله خامنهای با برخی گزینههای احتمالی مورد…»
➖ نکاتی که در دیدار با عراقچی گفتم
محمدجواد روح، سردبیر روزنامهی هممیهن، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
امروز جلسه هماندیشی وزیر امورخارجه با مدیران و سردبیران مطبوعات و خبرگزاریها و رسانهها برگزار شد. در این دیدار، چند نکته را بیان کردم.
نخست، درباره رویکردهای بهاصطلاح کارشناسان صداوسیما در حوزه سیاست خارجی که عموما تندروانه، مغایر با رویکردهای اعلامی و اعمالی دولت چهاردهم و حتی نظام و بعضا جنگطلبانه است.
همچنین، از روشن نبودن ابعاد حملات اسرائیل حتی برای نخبگان و فعالان سیاسی و رسانه علیرغم گفتههای مقامرهبری درباره خودداری از بزرگنمایی و کوچکانگاری مسئله گفتم. درباره سفر اخیر #رافائل_گروسی و نیز تحلیل وزارت خارجه از سیاست دولت جدید #ترامپ پرسیدم.
در پایان استدلالهایی را که آقای #عباس_عراقچی درباره تکذیب ماجرای دیدار #ایلان_ماسک آورد را از منظر سیاسی و رسانهای نقد کردم که این تحلیل را به شکل کاملتر در مصاحبه ویدئویی با بخش آنلاین هممیهن نیز مطرح کردم.
به دلیل داخلی بودن مباحث، پاسخها و توضیحات وزیر امورخارجه را نقل نمیکنم.
تصاویر: سایت وزارت امورخارجه
@ensafnews
محمدجواد روح، سردبیر روزنامهی هممیهن، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
امروز جلسه هماندیشی وزیر امورخارجه با مدیران و سردبیران مطبوعات و خبرگزاریها و رسانهها برگزار شد. در این دیدار، چند نکته را بیان کردم.
نخست، درباره رویکردهای بهاصطلاح کارشناسان صداوسیما در حوزه سیاست خارجی که عموما تندروانه، مغایر با رویکردهای اعلامی و اعمالی دولت چهاردهم و حتی نظام و بعضا جنگطلبانه است.
همچنین، از روشن نبودن ابعاد حملات اسرائیل حتی برای نخبگان و فعالان سیاسی و رسانه علیرغم گفتههای مقامرهبری درباره خودداری از بزرگنمایی و کوچکانگاری مسئله گفتم. درباره سفر اخیر #رافائل_گروسی و نیز تحلیل وزارت خارجه از سیاست دولت جدید #ترامپ پرسیدم.
در پایان استدلالهایی را که آقای #عباس_عراقچی درباره تکذیب ماجرای دیدار #ایلان_ماسک آورد را از منظر سیاسی و رسانهای نقد کردم که این تحلیل را به شکل کاملتر در مصاحبه ویدئویی با بخش آنلاین هممیهن نیز مطرح کردم.
به دلیل داخلی بودن مباحث، پاسخها و توضیحات وزیر امورخارجه را نقل نمیکنم.
تصاویر: سایت وزارت امورخارجه
@ensafnews