انصاف نیوز
➖بیانیهی ۱۵۱ اندیشمند و فعال سیاسی و مدنی: راهگشایی کنیم | پای ایران در میان است! | ۱۵۱ نفر از اندیشمندان و فعالان سیاسی و مدنیِ دغدغهمند توسعه و مردمسالاری در ایران در بیانیهای تحلیلی و تفصیلی از حکمرانان و نیروهای سیاسی دعوت کردند در انتخابات زودرسِ…
➖ نقدی به بیانیهی روزنهگشایی دربارهی انتخابات ریاست جمهوری
@ensafnews
@ensafnews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 آیتالله جنتی: در موضوع تایید صلاحیتها یک خط مستقیم را انتخاب کردیم و این خط را ادامه میدهیم
[فارس]
@ensafnews
[فارس]
@ensafnews
➖سخنگوی جبهه اصلاحات: خبر منتشرشده دربارهی «کاندیدای نهایی اصلاحات» خبرسازی است
جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات ایران، در پاسخ به خبرنگار انصاف نیوز با رد خبر منتشر شده مبنی بر «معرفی کاندیدای نهایی اصلاحات»، گفت: این روزها خبرهای جعلی به نقل از جبهه اصلاحات منتشر میشود.
او در ادامه افزود: خبری که منتشر شده و در آن گفتهاند تعدادی از کاندیداها به نفع کاندیدای دیگری کنار رفتهاند جعلی بوده و منتشرکنندههای این نوع خبرها به دنبال ایجاد اختلاف و مسموم کردن فضا هستند.
آقای امام تاکید کرد: خبرهای مربوط به جبهه اصلاحات از طریق کانال رسمی آن و یا بنده که سخنگوی جبهه هستم و یا رئیس جبهه اصلاحات اطلاعرسانی میشود. هر خبری که خارج از این مسیرهای منتشر شود صحت ندارد.
کانال تلگرامی «خبر فوری» در خبری مدعی شده بود:
«رایزنی احزاب و گروه های اصلاحطلب و دغدغه مندان توسعه به منظور تعیین نامزد نهایی اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری پایان یافته و قرار است در جلسه فردا دکتر اسحاق جهانگیری به عنوان کاندیدای نهایی اصلاحات معرفی شود. آقایان پزشکیان، کواکبیان،شریعتمداری، محمود صادقی و علی صوفی دیگر کاندیداهای لیست اصلاحات بوده اند که بر مبنای توافق قبلی به نفع دکتر جهانگیری انصراف خواهند داد. شنیدهها حاکی از آن است که عباس آخوندی و حمیده زرآبادي با هدف اعلام حسن نیت جریان اصلاحات به نهادهای نظارتی از لیست کاندیداهای نهایی کنار گذاشته شده اند»
https://ensafnews.com/527621
@ensafnews
جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات ایران، در پاسخ به خبرنگار انصاف نیوز با رد خبر منتشر شده مبنی بر «معرفی کاندیدای نهایی اصلاحات»، گفت: این روزها خبرهای جعلی به نقل از جبهه اصلاحات منتشر میشود.
او در ادامه افزود: خبری که منتشر شده و در آن گفتهاند تعدادی از کاندیداها به نفع کاندیدای دیگری کنار رفتهاند جعلی بوده و منتشرکنندههای این نوع خبرها به دنبال ایجاد اختلاف و مسموم کردن فضا هستند.
آقای امام تاکید کرد: خبرهای مربوط به جبهه اصلاحات از طریق کانال رسمی آن و یا بنده که سخنگوی جبهه هستم و یا رئیس جبهه اصلاحات اطلاعرسانی میشود. هر خبری که خارج از این مسیرهای منتشر شود صحت ندارد.
کانال تلگرامی «خبر فوری» در خبری مدعی شده بود:
«رایزنی احزاب و گروه های اصلاحطلب و دغدغه مندان توسعه به منظور تعیین نامزد نهایی اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری پایان یافته و قرار است در جلسه فردا دکتر اسحاق جهانگیری به عنوان کاندیدای نهایی اصلاحات معرفی شود. آقایان پزشکیان، کواکبیان،شریعتمداری، محمود صادقی و علی صوفی دیگر کاندیداهای لیست اصلاحات بوده اند که بر مبنای توافق قبلی به نفع دکتر جهانگیری انصراف خواهند داد. شنیدهها حاکی از آن است که عباس آخوندی و حمیده زرآبادي با هدف اعلام حسن نیت جریان اصلاحات به نهادهای نظارتی از لیست کاندیداهای نهایی کنار گذاشته شده اند»
https://ensafnews.com/527621
@ensafnews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
➖کی گفته من قومیتگرام؟!
مسعود پزشکیان با تاکید بر اینکه قرار نیست معجزه کند، گفت: به دنبال آن هستم که در حد توان خودم از همهی گروههایی که نادیده گرفته شدهاند و افرادی که دیده نشدهاند و حقشان خورده شده دفاع کنم.
[ خردادماه ۱۴۰۳ ]
@ensafnews
مسعود پزشکیان با تاکید بر اینکه قرار نیست معجزه کند، گفت: به دنبال آن هستم که در حد توان خودم از همهی گروههایی که نادیده گرفته شدهاند و افرادی که دیده نشدهاند و حقشان خورده شده دفاع کنم.
[ خردادماه ۱۴۰۳ ]
@ensafnews
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 اسحاق جهانگیری: برای اجماعسازی آمدهام
من با آگاهی به همه این مسائل پیچیده و سخت، و با امید به برداشتن قدم هایی در جهت اصلاح رویکردها و رویه های غلط، و خلق ظرفیت های تازه وارد عرصه انتخابات شدم.
من آمده ام تا به اعتبار تجربههایی که در سطوح مختلف اجرایی از اداره شهرستان و استان و بخش های میانی و کلان کشور داشته ام، قدم برای حل مسائل مردم بگذارم.
@ensafnews
من با آگاهی به همه این مسائل پیچیده و سخت، و با امید به برداشتن قدم هایی در جهت اصلاح رویکردها و رویه های غلط، و خلق ظرفیت های تازه وارد عرصه انتخابات شدم.
من آمده ام تا به اعتبار تجربههایی که در سطوح مختلف اجرایی از اداره شهرستان و استان و بخش های میانی و کلان کشور داشته ام، قدم برای حل مسائل مردم بگذارم.
@ensafnews
➖ نقد محمدرضا جلایی پور به توییت سعید حجاریان:
ارائهٔ تحلیل و پیشنهاد به نهادها و احزاب و رهبران و مصلحان سیاسی حزبزدایی نیست، بلکه اقتضای گفتگو و آزادی تحلیل و بیان و تقویت و بالندگی جریانها است، چه از سوی امضاکنندگان بیانیههای تحلیلی انجام شود و چه از سوی بزرگانی همچون دکتر حجاریان. در ضرورت تقویت احزاب تردیدی نیست، اما اینکه کدام راهبرد پیشنهادی در مسیر آرمانها پا در زمین واقعیت دارد و عملا به تقویت تحزب و گشایش و اصلاحات میانجامد و کدام راهبرد از ظرفیت احزاب برای راهگشایی و گشایشگری عملی میکاهد محل گفتگو است.
@ensafnews
ارائهٔ تحلیل و پیشنهاد به نهادها و احزاب و رهبران و مصلحان سیاسی حزبزدایی نیست، بلکه اقتضای گفتگو و آزادی تحلیل و بیان و تقویت و بالندگی جریانها است، چه از سوی امضاکنندگان بیانیههای تحلیلی انجام شود و چه از سوی بزرگانی همچون دکتر حجاریان. در ضرورت تقویت احزاب تردیدی نیست، اما اینکه کدام راهبرد پیشنهادی در مسیر آرمانها پا در زمین واقعیت دارد و عملا به تقویت تحزب و گشایش و اصلاحات میانجامد و کدام راهبرد از ظرفیت احزاب برای راهگشایی و گشایشگری عملی میکاهد محل گفتگو است.
@ensafnews
➖ کاندیدای اختصاصی
مهدی شیرزاد، فعال سیاسی، ساعاتی پس از اعلام معرفی شدن سه کاندیدای جبهه اصلاحات در انتخابات آتی ریاست جمهوری، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
در جریان اصلاحات، همچون رقیب اصولگرایش، همواره عدهای تندتر و عدهای کندتر بودهاند. خاتمی معمولاً معدل این جریان بوده است و نقطهای که او میایستاده معمولاً نقطه تعادل این جریان بوده است. البته استثناهایی هم چون انتخابات مجلس هفتم بوده است که رأی خاتمی در دماوند، در آن زمان، معدل این جریان نبود. این ویژگی نشان از توزیع نرمال نیروهای سیاسی در جریان اصلاحات داشت و بدین معناست که نیروهای متنوع حاضر در این جریان، پروژههای سیاسی یکدیگر را خنثی نمیکردند. اما چنانچه قبلاً هم نوشتهام به نظر میرسد از انتخابات مجلس یازدهم، این توزیع نرمال در جریان اصلاحات به هم خورده است و نیروهای سیاسی موجود در آن، در طیفی از منافع نیستند. بلکه بعضاً منافعی متضاد با یکدیگر یافتهاند که نتیجه آن، تعارض و خنثی کردن پروژههای یکدیگر است.
از نظر نگارنده، بخش بزرگی از این تعارض، متأثر از شکاف نسلی است. در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شاید برای نخستین بار این تضادها و خنثی و فرسوده کردن نیروها آشکار شد. اما به نظر میرسد حاکمیت یا اطلاعی از این تحولات نداشت، یا آنها را جدی نمیگرفت، یا این که منافعش در این بود که آنها را نبیند. در نتیجه، مواجههاش با این جریان به همان سیاق گذشته بود.
من واقعاً خبری ندارم که هسته سخت قدرت در خصوص این جریان چه تحلیلی داشته است. اما پس از انتخابات ۱۴۰۰ خیلی سعی کردم خود را بر جای آنها بنشانم و از زاویه دید آنها جریان اصلاحات را تحلیل کنم. در این یادداشت خواهم کوشید این تحلیل را با خوانندگان عزیز در میان بگذارم.
جریان اصلاحات در انتخابات ۱۴۰۰ با ۱۴ کاندیدا به میدان آمد که همه آنهایی که ثبت نام کردند، توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شدند. افرادی چون ظریف، جهانگیری، عارف و تاج زاده در بین این کاندیداها بودند. آنها که ثبت نام نکردند، احتمالاً باخبر بودند یا احتمال میدادند که اگر ثبت نام کنند، رد خواهند شد. اما نفس این که شورای نگهبان همه کاندیداها را رد کرد، نشان میدهد که از نظر این شورا تفاوتی بین کاندیداها وجود نداشته است. احتمالاً از زاویه دید هسته سخت قدرت، صادقترین اصلاحطلب، سید مصطفی تاجزاده است که آن چه در ذهن و ضمیر دارد را بدون رودربایستی و لکنت بر زبان میآورد و دیگرانی که چون او میاندیشند و به سیاق متفاوتی اظهارنظر میکنند صداقت ندارند و حتی منافقاند! تاجزاده موقع ثبت نام حرف از اصلاح قانون اساسی زد و گفت اگر انتخاب شود، تلاش میکند رهبری مادام العمر را انتخابی کند و سپاه را به پادگان برگرداند! دور از ذهن نیست که در نگاه هسته سخت قدرت، این حرفها اصلیترین پروژه سیاسی اصلاحطلبان قلمداد شود.
نگارنده همان زمان گفت و نوشت که حضور تاج زاده در انتخابات، فضای انتخابات را از سیاسی بودن خارج و به سمت امنیتی بودن سوق میدهد. چون نسبت به این سخنان به شدت احساس خطر میشود. حضور برخی اشخاص مهم امنیتی در جلسه شورای نگهبان و تغییر نظر این شورا در خصوص کاندیداهایی چون جهانگیری بهترین شاهد این امنیتی شدن است. به نظر میرسد تصور هسته سخت قدرت این بود که پروژه جبهه اصلاحات، همان پروژه تاج زاده است و هر کدام از کاندیداهایشان که تأیید شود و وارد عرصه انتخابات شود، پروژه او را پی خواهد گرفت. در همین چارچوب به قرینه نوع مناسبات و حمایت اصلاح طلبان از روحانی، شورای نگهبان، هیچ ریسکی نکرد و حتی علی لاریجانی را نیز رد صلاحیت کرد تا مبادا سر سوزنی امکان یا احتمال پیگیری پروژه تاجزاده ایجاد شود. از این رو کاندیداهایی را تأیید کردند که فاصله و مرزشان با جبهه اصلاحات را حفظ کردند.
قرابت فکری بخش مهمی از اعضای جبهه اصلاحات، به خصوص در هیأت رئیسه این جبهه با دیدگاههای تاجزاده غیر قابل کتمان است. از این رو در انتخابات مجلس دوازدهم نیز موضع اکثریت این جبهه، همچون تاج زاده، عدم شرکت در انتخابات و از نظر برخی “ظلم شویی” بود.
ادامه:
https://ensafnews.com/527723
@ensafnews
مهدی شیرزاد، فعال سیاسی، ساعاتی پس از اعلام معرفی شدن سه کاندیدای جبهه اصلاحات در انتخابات آتی ریاست جمهوری، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
در جریان اصلاحات، همچون رقیب اصولگرایش، همواره عدهای تندتر و عدهای کندتر بودهاند. خاتمی معمولاً معدل این جریان بوده است و نقطهای که او میایستاده معمولاً نقطه تعادل این جریان بوده است. البته استثناهایی هم چون انتخابات مجلس هفتم بوده است که رأی خاتمی در دماوند، در آن زمان، معدل این جریان نبود. این ویژگی نشان از توزیع نرمال نیروهای سیاسی در جریان اصلاحات داشت و بدین معناست که نیروهای متنوع حاضر در این جریان، پروژههای سیاسی یکدیگر را خنثی نمیکردند. اما چنانچه قبلاً هم نوشتهام به نظر میرسد از انتخابات مجلس یازدهم، این توزیع نرمال در جریان اصلاحات به هم خورده است و نیروهای سیاسی موجود در آن، در طیفی از منافع نیستند. بلکه بعضاً منافعی متضاد با یکدیگر یافتهاند که نتیجه آن، تعارض و خنثی کردن پروژههای یکدیگر است.
از نظر نگارنده، بخش بزرگی از این تعارض، متأثر از شکاف نسلی است. در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شاید برای نخستین بار این تضادها و خنثی و فرسوده کردن نیروها آشکار شد. اما به نظر میرسد حاکمیت یا اطلاعی از این تحولات نداشت، یا آنها را جدی نمیگرفت، یا این که منافعش در این بود که آنها را نبیند. در نتیجه، مواجههاش با این جریان به همان سیاق گذشته بود.
من واقعاً خبری ندارم که هسته سخت قدرت در خصوص این جریان چه تحلیلی داشته است. اما پس از انتخابات ۱۴۰۰ خیلی سعی کردم خود را بر جای آنها بنشانم و از زاویه دید آنها جریان اصلاحات را تحلیل کنم. در این یادداشت خواهم کوشید این تحلیل را با خوانندگان عزیز در میان بگذارم.
جریان اصلاحات در انتخابات ۱۴۰۰ با ۱۴ کاندیدا به میدان آمد که همه آنهایی که ثبت نام کردند، توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شدند. افرادی چون ظریف، جهانگیری، عارف و تاج زاده در بین این کاندیداها بودند. آنها که ثبت نام نکردند، احتمالاً باخبر بودند یا احتمال میدادند که اگر ثبت نام کنند، رد خواهند شد. اما نفس این که شورای نگهبان همه کاندیداها را رد کرد، نشان میدهد که از نظر این شورا تفاوتی بین کاندیداها وجود نداشته است. احتمالاً از زاویه دید هسته سخت قدرت، صادقترین اصلاحطلب، سید مصطفی تاجزاده است که آن چه در ذهن و ضمیر دارد را بدون رودربایستی و لکنت بر زبان میآورد و دیگرانی که چون او میاندیشند و به سیاق متفاوتی اظهارنظر میکنند صداقت ندارند و حتی منافقاند! تاجزاده موقع ثبت نام حرف از اصلاح قانون اساسی زد و گفت اگر انتخاب شود، تلاش میکند رهبری مادام العمر را انتخابی کند و سپاه را به پادگان برگرداند! دور از ذهن نیست که در نگاه هسته سخت قدرت، این حرفها اصلیترین پروژه سیاسی اصلاحطلبان قلمداد شود.
نگارنده همان زمان گفت و نوشت که حضور تاج زاده در انتخابات، فضای انتخابات را از سیاسی بودن خارج و به سمت امنیتی بودن سوق میدهد. چون نسبت به این سخنان به شدت احساس خطر میشود. حضور برخی اشخاص مهم امنیتی در جلسه شورای نگهبان و تغییر نظر این شورا در خصوص کاندیداهایی چون جهانگیری بهترین شاهد این امنیتی شدن است. به نظر میرسد تصور هسته سخت قدرت این بود که پروژه جبهه اصلاحات، همان پروژه تاج زاده است و هر کدام از کاندیداهایشان که تأیید شود و وارد عرصه انتخابات شود، پروژه او را پی خواهد گرفت. در همین چارچوب به قرینه نوع مناسبات و حمایت اصلاح طلبان از روحانی، شورای نگهبان، هیچ ریسکی نکرد و حتی علی لاریجانی را نیز رد صلاحیت کرد تا مبادا سر سوزنی امکان یا احتمال پیگیری پروژه تاجزاده ایجاد شود. از این رو کاندیداهایی را تأیید کردند که فاصله و مرزشان با جبهه اصلاحات را حفظ کردند.
قرابت فکری بخش مهمی از اعضای جبهه اصلاحات، به خصوص در هیأت رئیسه این جبهه با دیدگاههای تاجزاده غیر قابل کتمان است. از این رو در انتخابات مجلس دوازدهم نیز موضع اکثریت این جبهه، همچون تاج زاده، عدم شرکت در انتخابات و از نظر برخی “ظلم شویی” بود.
ادامه:
https://ensafnews.com/527723
@ensafnews
➖ مرور افکار معمار تحریم ایران
محسن صالحیخواه، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
سعید جلیلی نامزد پست ریاستجمهوری است؛ مردی که به حق و به طور مستند میتوان او را یکی از معماران تحریم ایران در دهه هشتاد و نود خورشیدی دانست. اکثر سیاستورزان چه در حلقه مریدان جلیلی تعریف شوند و چه در زمره منتقدان و مخالفان او، جلیلی را از لحاظ شخصی انسان خوب و محترمی تعریف میکنند. نگارنده هم تا کنون صحبتی بر خلاف این تعاریف نشنیده است. اما خوب و محترم بودن یک سیاستمدار دلیلی برای دوست داشتن او نیست. از زمانی که ورود جلیلی به کارزار انتخابات چهاردهم قطعی شد، کاربران شناخته شدهای در فضای مجازی و رسانه این خط را راهاندازی کردند که سعید جلیلی نقطهضعفی برای به تعبیر آنان «زدن و تخریب» ندارد برای همین، مخالفانش برای او نقطهضعف درست میکنند. به مناسبت همین مغالطه که سازندگانش آن را باور دارند، خوب است که افکار و کارنامه سعید جلیلی را مرور کنیم. آقای جلیلی در جایی گفتهاند که نباید در دفاع از حق و حقیقت لکنت داشته باشیم، برای همین این روزنامهنگار کوچک نیز بدون لکنت مینویسد.
کدام کارنامه؟
دوستداران سعید جلیلی معمولاً با مبالغه از عناوین شغلی او یاد میکنند؛ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو شورای راهبردی روابط خارجی، نماینده رهبری در شورایعالی امنیت ملی. حسن روحانی ۲۴ سال در این سمت و ۸ سال در سمت ریاست شورا بود، شمخانی ۱۰ سال این جایگاه را داشت و سعید جلیلی نیز از سال ۱۳۸۷ در این سمت است. شورای راهبردی روابط خارجی را کمال خرازی وزیر خارجه دولت اصلاحات مدیریت میکند و عباس عراقچی معاون جواد ظریف دبیری آن را بر عهده دارد. جلیلی نیز یکی از اعضای این شوراست. مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز مجموعی از سیاستمداران اصلاحطلب و اصولگراست که از سیدمحمد صدر تا محمود احمدینژاد اعضای آن هستند. عضویت در این نهادها و شوراها در کنار دیگر اعضا معنی پیدا میکند و یک امتیاز ویژه برای جلیلی محسوب نمیشود. کارنامه آقای جلیلی در مدیریت و معاونت در وزارت خارجه و دفتر رهبری و همچنین دبیری شورایعالی امنیت ملی و هدایت مذاکرات هستهای خلاصه میشود که نتیجه مورد آخر به وضوح مشخص است.
سیاستمدار بنیادگرا
سعید جلیلی شاگرد خلف مکتب آیتا… مصباح و از سویی دیگر، سیاستمداری هوشمند است. این مکتب فکری، نوعی از بنیادگرایی و تصلّب را تجویز میکند. از سالهای میانی دهه هفتاد که طرح آموزش افکار آقای مصباح به طور گسترده و انبوه در میان دانشجویان و سپس دانشآموزان آغاز شد و تا کنون نیز ادامه دارد، «حقانیت آن مکتب» دال مرکزی این گفتمان بوده است.
این تفکر که تنه به تنه بنیادگرایی میزند، طی سالها بال و پر گرفت و خود را در سیاست خارجی، داخلی، سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی نشان داد. سعید جلیلی از همان مکتبی است که لایحه حجاب و طرح صیانت را پیگیری میکرد. این دو پدیده، محصول شاگردان مرحوم مصباح در مجلس شورای اسلامی بوده است. همان طور که هرجا سخن از تندروی سیاسی – مذهبی به میان میآید، بالاخره یکی از شاگردان مرحوم مصباح یا خروجیهای موسسه ایشان خودنمایی میکند. نوشتم که سعید جلیلی سیاستمدار هوشمندی است و برای همین در سه سال گذشته، اظهارنظر تند و تیز و عریانی از او در این باره نمیبینیم. اظهارات جلیلی به طور معمول سنجیده، کلیگویانه و ایدئولوژیک است. ممکن است از گشت ارشاد یا کف خیابان و مانند آن صحبت نکند، اما این مسائل را در قالب مباحث انقلابی، دشمنشناسی، جنگ ترکیبی و مانند آن و همچنین حضور در مراسمهای مرتبط با این مسائل به عنوان سخنرانی مطرح میکند. او خود را استراتژیست میداند و سعی میکند که راهبردی صحبت کند. بنابراین، برای پیدا کردن رد این افکار باید به سختی در سخنرانیهای او ردی پیدا کنیم. برای مثال، جلیلی ۱۵ بهمن ۱۴۰۲ طی سخنرانی در حسینیه جماران به بررسی ابعاد مختلف جنگ تمدنی، فشار خارجی و اهمیت انتخابات پرداخت و در میان صحبتهایش چند جمله گفت که اهمیت بیشتری دارد: «در دفاع از حق و حقیقت چه در قضیه حجاب و چه در حوزه فضای مجازی نباید دچار لکنت شویم. در این صورت پایههای کشور لطمه نخواهد دید. باید نگاهمان را با قدرت، بدون لکنت و با برنامه پیاده کنیم.»
ادامه:
https://ensafnews.com/527734
@ensafnews
محسن صالحیخواه، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
سعید جلیلی نامزد پست ریاستجمهوری است؛ مردی که به حق و به طور مستند میتوان او را یکی از معماران تحریم ایران در دهه هشتاد و نود خورشیدی دانست. اکثر سیاستورزان چه در حلقه مریدان جلیلی تعریف شوند و چه در زمره منتقدان و مخالفان او، جلیلی را از لحاظ شخصی انسان خوب و محترمی تعریف میکنند. نگارنده هم تا کنون صحبتی بر خلاف این تعاریف نشنیده است. اما خوب و محترم بودن یک سیاستمدار دلیلی برای دوست داشتن او نیست. از زمانی که ورود جلیلی به کارزار انتخابات چهاردهم قطعی شد، کاربران شناخته شدهای در فضای مجازی و رسانه این خط را راهاندازی کردند که سعید جلیلی نقطهضعفی برای به تعبیر آنان «زدن و تخریب» ندارد برای همین، مخالفانش برای او نقطهضعف درست میکنند. به مناسبت همین مغالطه که سازندگانش آن را باور دارند، خوب است که افکار و کارنامه سعید جلیلی را مرور کنیم. آقای جلیلی در جایی گفتهاند که نباید در دفاع از حق و حقیقت لکنت داشته باشیم، برای همین این روزنامهنگار کوچک نیز بدون لکنت مینویسد.
کدام کارنامه؟
دوستداران سعید جلیلی معمولاً با مبالغه از عناوین شغلی او یاد میکنند؛ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو شورای راهبردی روابط خارجی، نماینده رهبری در شورایعالی امنیت ملی. حسن روحانی ۲۴ سال در این سمت و ۸ سال در سمت ریاست شورا بود، شمخانی ۱۰ سال این جایگاه را داشت و سعید جلیلی نیز از سال ۱۳۸۷ در این سمت است. شورای راهبردی روابط خارجی را کمال خرازی وزیر خارجه دولت اصلاحات مدیریت میکند و عباس عراقچی معاون جواد ظریف دبیری آن را بر عهده دارد. جلیلی نیز یکی از اعضای این شوراست. مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز مجموعی از سیاستمداران اصلاحطلب و اصولگراست که از سیدمحمد صدر تا محمود احمدینژاد اعضای آن هستند. عضویت در این نهادها و شوراها در کنار دیگر اعضا معنی پیدا میکند و یک امتیاز ویژه برای جلیلی محسوب نمیشود. کارنامه آقای جلیلی در مدیریت و معاونت در وزارت خارجه و دفتر رهبری و همچنین دبیری شورایعالی امنیت ملی و هدایت مذاکرات هستهای خلاصه میشود که نتیجه مورد آخر به وضوح مشخص است.
سیاستمدار بنیادگرا
سعید جلیلی شاگرد خلف مکتب آیتا… مصباح و از سویی دیگر، سیاستمداری هوشمند است. این مکتب فکری، نوعی از بنیادگرایی و تصلّب را تجویز میکند. از سالهای میانی دهه هفتاد که طرح آموزش افکار آقای مصباح به طور گسترده و انبوه در میان دانشجویان و سپس دانشآموزان آغاز شد و تا کنون نیز ادامه دارد، «حقانیت آن مکتب» دال مرکزی این گفتمان بوده است.
این تفکر که تنه به تنه بنیادگرایی میزند، طی سالها بال و پر گرفت و خود را در سیاست خارجی، داخلی، سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی نشان داد. سعید جلیلی از همان مکتبی است که لایحه حجاب و طرح صیانت را پیگیری میکرد. این دو پدیده، محصول شاگردان مرحوم مصباح در مجلس شورای اسلامی بوده است. همان طور که هرجا سخن از تندروی سیاسی – مذهبی به میان میآید، بالاخره یکی از شاگردان مرحوم مصباح یا خروجیهای موسسه ایشان خودنمایی میکند. نوشتم که سعید جلیلی سیاستمدار هوشمندی است و برای همین در سه سال گذشته، اظهارنظر تند و تیز و عریانی از او در این باره نمیبینیم. اظهارات جلیلی به طور معمول سنجیده، کلیگویانه و ایدئولوژیک است. ممکن است از گشت ارشاد یا کف خیابان و مانند آن صحبت نکند، اما این مسائل را در قالب مباحث انقلابی، دشمنشناسی، جنگ ترکیبی و مانند آن و همچنین حضور در مراسمهای مرتبط با این مسائل به عنوان سخنرانی مطرح میکند. او خود را استراتژیست میداند و سعی میکند که راهبردی صحبت کند. بنابراین، برای پیدا کردن رد این افکار باید به سختی در سخنرانیهای او ردی پیدا کنیم. برای مثال، جلیلی ۱۵ بهمن ۱۴۰۲ طی سخنرانی در حسینیه جماران به بررسی ابعاد مختلف جنگ تمدنی، فشار خارجی و اهمیت انتخابات پرداخت و در میان صحبتهایش چند جمله گفت که اهمیت بیشتری دارد: «در دفاع از حق و حقیقت چه در قضیه حجاب و چه در حوزه فضای مجازی نباید دچار لکنت شویم. در این صورت پایههای کشور لطمه نخواهد دید. باید نگاهمان را با قدرت، بدون لکنت و با برنامه پیاده کنیم.»
ادامه:
https://ensafnews.com/527734
@ensafnews
➖ دگردیسی انتخابات یا دگردیسی خاتمی و دوستان؟
سیاوش خوشدل، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:
سیّدمحمّد خاتمی و طیفی از اصلاحطلبان ناامید و خسته، چند سالی است به صراحت یا به تلویح اعلام کردهاند که انتخابات دیگر از ماهیت خودش خارج شده و به جای انتخابات با رأیگیری مواجه هستیم.
نتیجۀ این دیدگاه طبیعتاً پرهیز از مشارکت در انتخابات از مرحلۀ ثبتنام و تبلیغات تا رأی دادن در آن است.
پرسشی پیش میآید. آیا حضور آقای خاتمی در انتخابات سال ۷۶، نماد آزادی انتخابات بود؟ آیا تفکّرات و دیدگاههای خاتمی به گونهای بود که مردمی که به او رأی دادند، او را نمایندۀ خود و سلیقۀ خود بدانند؟
اصولاً آخرین تصویری که مردم و بهویژه جوانترها از خاتمی ممکن بود در ذهن داشتهباشند، تصدّی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۷۲ بودهاست. پس از آن خاتمی با تصدّی پنجساله در کتابخانۀ ملّی از محوریت توجّه عموم به دور بودهاست.
آنچه بیش از روش و نظرات آقای خاتمی، او را مقبول و محبوب ساخت، پیشینۀ او نبود. همین دور بودنش از محور توجّهات عموم بود. رقیب اصلی او رئیس مجلس بود و رقیب دیگر با پیشینۀ وزارت اطّلاعات، تصویر گزینههایی از سوی قدرت غالب و قاهر را داشتند و خاتمی در نقطۀ مقابل این تصویر قرارگرفت.
چه بسا اگر او هم وزیر ماندهبود تا سال ۷۶، به اعتبار برخی نظراتش نامقبول و نامحبوب میشد، یا لااقل جزئی از همان سازوکار قدرت غالب دانستهمیشد.
متأسّفانه به نظر میرسد برخی از دوستداران آقای خاتمی و اصلاحطلبان، به مرور دچار این تلقّی اشتباه شدند که جامعه در اثر عشق و ارادت به اندیشههای ایشان آن اقبال را به او نشان دادهاست.
البته تضادّ و تعارض این تلقّی با واقعیت جامعه، در سالهای آغازین دهۀ ۸۰ خود را نشان داد. تا آنجا که خاتمی در مهمترین سنگر و پایگاه اجتماعیاش که دانشگاه باشد، هو شد و برخی دانشجویان او را به بیعملی متّهم کردند. او هم در پاسخ گفت «بسیار خب، بعد از من کسانی خواهندآمد که عمل خواهندکرد و شما نتیجۀ عملشان را خواهیددید.»
خاتمی در این سالها بهصراحت در نقطۀ مقابل گفتمان این دسته از یاران و حامیان سابق قرارگرفت و گفت ما «دموکراسی غیردینی نمیخواهیم.»
انتظار میرفت که تجربۀ این دوره و شکاف و اختلافی که میان جریان اصلاحات و بندۀ جامعه ناامید از آنها ایجادشد، اصلاحطلبان را از توهّم محبوبیت ذاتی خود درآوردهباشد.
شاید بتوانیم کنارهگیری نامزد نزدیکتر به اصلاحطلبان در سال ۹۲، به نفع رقیبشان در دهۀ ۷۰ را نمودی از واقعگرایی اصلاحطلبان در پایان هشت سال دوران احمدینژاد به شمار بیاوریم.
به این ترتیب در انتخابات ۹۲، با پذیرش رأی دادن به یک اصولگرای سابق، با همان منطق و روش سال ۷۶ به هدف خود رسیدند؛ گزینههای دیگر نماد قدرت غالب و قاهر شدند و گزینۀ اصلاحطلبان، یا بدون توجّه به پیشینه و دیدگاههای سابقش، یا با این توجیه که او تغییر کردهاست، راهی پاستور شد.
حالا آقای خاتمی و برخی از اصلاحطلبان مدّعی این هستند که انتخابات دچار دگردیسی شده. دگردیسی به چه معنا؟ یعنی دیگر امکانش نیست که مانند سالهای ۷۶ و ۹۲، یک گزینه پیدا کرد که نماد تقابل با گزینههای جناح مقابل بشود؟
پاسخ این پرسش، دستکم با توجّه به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ منفی است. چنین امکانی در این سال هم وجودداشته. ولی گزینهای که امکان چنین اجماعی روی او وجودداشت، مقبول فعّالان سیاسی اصلاحطلب نبود، یا چون دیدند اقبال جامعه به او نیست، ترجیح دادند، وجهۀ خودشان را ذخیره کنند و در انتخاباتی ازپیشساخته و ازپیشباخته هدر ندهند.
ادامه:
https://ensafnews.com/527730
@ensafnews
سیاوش خوشدل، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:
سیّدمحمّد خاتمی و طیفی از اصلاحطلبان ناامید و خسته، چند سالی است به صراحت یا به تلویح اعلام کردهاند که انتخابات دیگر از ماهیت خودش خارج شده و به جای انتخابات با رأیگیری مواجه هستیم.
نتیجۀ این دیدگاه طبیعتاً پرهیز از مشارکت در انتخابات از مرحلۀ ثبتنام و تبلیغات تا رأی دادن در آن است.
پرسشی پیش میآید. آیا حضور آقای خاتمی در انتخابات سال ۷۶، نماد آزادی انتخابات بود؟ آیا تفکّرات و دیدگاههای خاتمی به گونهای بود که مردمی که به او رأی دادند، او را نمایندۀ خود و سلیقۀ خود بدانند؟
اصولاً آخرین تصویری که مردم و بهویژه جوانترها از خاتمی ممکن بود در ذهن داشتهباشند، تصدّی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۷۲ بودهاست. پس از آن خاتمی با تصدّی پنجساله در کتابخانۀ ملّی از محوریت توجّه عموم به دور بودهاست.
آنچه بیش از روش و نظرات آقای خاتمی، او را مقبول و محبوب ساخت، پیشینۀ او نبود. همین دور بودنش از محور توجّهات عموم بود. رقیب اصلی او رئیس مجلس بود و رقیب دیگر با پیشینۀ وزارت اطّلاعات، تصویر گزینههایی از سوی قدرت غالب و قاهر را داشتند و خاتمی در نقطۀ مقابل این تصویر قرارگرفت.
چه بسا اگر او هم وزیر ماندهبود تا سال ۷۶، به اعتبار برخی نظراتش نامقبول و نامحبوب میشد، یا لااقل جزئی از همان سازوکار قدرت غالب دانستهمیشد.
متأسّفانه به نظر میرسد برخی از دوستداران آقای خاتمی و اصلاحطلبان، به مرور دچار این تلقّی اشتباه شدند که جامعه در اثر عشق و ارادت به اندیشههای ایشان آن اقبال را به او نشان دادهاست.
البته تضادّ و تعارض این تلقّی با واقعیت جامعه، در سالهای آغازین دهۀ ۸۰ خود را نشان داد. تا آنجا که خاتمی در مهمترین سنگر و پایگاه اجتماعیاش که دانشگاه باشد، هو شد و برخی دانشجویان او را به بیعملی متّهم کردند. او هم در پاسخ گفت «بسیار خب، بعد از من کسانی خواهندآمد که عمل خواهندکرد و شما نتیجۀ عملشان را خواهیددید.»
خاتمی در این سالها بهصراحت در نقطۀ مقابل گفتمان این دسته از یاران و حامیان سابق قرارگرفت و گفت ما «دموکراسی غیردینی نمیخواهیم.»
انتظار میرفت که تجربۀ این دوره و شکاف و اختلافی که میان جریان اصلاحات و بندۀ جامعه ناامید از آنها ایجادشد، اصلاحطلبان را از توهّم محبوبیت ذاتی خود درآوردهباشد.
شاید بتوانیم کنارهگیری نامزد نزدیکتر به اصلاحطلبان در سال ۹۲، به نفع رقیبشان در دهۀ ۷۰ را نمودی از واقعگرایی اصلاحطلبان در پایان هشت سال دوران احمدینژاد به شمار بیاوریم.
به این ترتیب در انتخابات ۹۲، با پذیرش رأی دادن به یک اصولگرای سابق، با همان منطق و روش سال ۷۶ به هدف خود رسیدند؛ گزینههای دیگر نماد قدرت غالب و قاهر شدند و گزینۀ اصلاحطلبان، یا بدون توجّه به پیشینه و دیدگاههای سابقش، یا با این توجیه که او تغییر کردهاست، راهی پاستور شد.
حالا آقای خاتمی و برخی از اصلاحطلبان مدّعی این هستند که انتخابات دچار دگردیسی شده. دگردیسی به چه معنا؟ یعنی دیگر امکانش نیست که مانند سالهای ۷۶ و ۹۲، یک گزینه پیدا کرد که نماد تقابل با گزینههای جناح مقابل بشود؟
پاسخ این پرسش، دستکم با توجّه به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ منفی است. چنین امکانی در این سال هم وجودداشته. ولی گزینهای که امکان چنین اجماعی روی او وجودداشت، مقبول فعّالان سیاسی اصلاحطلب نبود، یا چون دیدند اقبال جامعه به او نیست، ترجیح دادند، وجهۀ خودشان را ذخیره کنند و در انتخاباتی ازپیشساخته و ازپیشباخته هدر ندهند.
ادامه:
https://ensafnews.com/527730
@ensafnews
انصاف نیوز
دگردیسی انتخابات یا دگردیسی خاتمی و دوستان؟
سیاوش خوشدل، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت: سیّدمحمّد خاتمی و طیفی از اصلاحطلبان ناامید و خسته، چند سالی است به صراحت یا به تلویح اعلام کردهاند که انتخابات دیگر از ماهیت خودش خارج شده و به جای انتخابات با رأیگیری مواجه هستیم. نتیجۀ این…
➖ چندمان باید کرد این بازی را تکرار | محمدرضا تاجیک
محمدرضا تاجیک، نظریهپرداز و استاد دانشگاه، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
یک
آیا آدمیان در شرایط ذهنی و احساسی و روانی خاص، میتوانند «بدترین» را «بدتر» و «بدتر» را «بد» و حتی «بد» را «خوب» ببینند، و بالعکس. حتی اگر نخواهیم از این امر قاعدهای کلی و قابل تعمیم بر همگان بسازیم، میتوانیم رفتار اکثریتی از آدمیان را بر این قاعده بدانیم و حکم کنیم که در شرایط متفاوت، این واژگان دلالتی باژگونه مییابند. مثلا زمانی که آدمیان اسیر دریای هول هایل و خشم توفانها میشوند، یا بهسوی تفته دوزخی پرتاب میگردند، هر لکهی بوته و درختی، تختهسنگی، زورق شکستهای، طناب پوسیدهای، دستِ بیرمقی، که نگاه بیپناه و بور آنان را لختی بهخود خواند، یا صدای نالهگون آنان را بهسویی بازگرداند، موهبتی است که شکرش نتوان. یا در فراخ دشتِ تاریک بیفرسنگ، در فضای خیمهای چون سینهی مار تنگ، در شبی که لعنت و ظلمت از مهتاب میبارد، فانوس دوداندود نیممرده، همان مهر و ماه تابان هفت آسمان است. در نزد گرسنهای، تکهنانی خشک همان مائدهی بهشتی و آسمانی است. و در نزد مردمانِ ترسانِ از اژدها، پناهبردن به مار نجاتبخش است. اربابان قدرت، از دیرباز با این حال و احوال روانشناختی مردمان آشنا بودهاند، لذا تلاش کردهاند با نوعی ایماژسازی، زشت خود را زیبا، بد خود را خوب، خشونت خود را رحمت، استبداد خود را لطف، و خیر و منفعت و امنیت خصوصی خود را عمومی جلوه دهند. شوربختانه، در بسیاری از مواقع نیز، موفق بودهاند و عوام و خواص بسیاری را با بازی قدرت خویش بازی دادهاند. در تلاشی پیچیدهتر، این اربابان قدرت همواره به حکم تئوری بقا کوشیدهاند کارتهای در دست بازیهای سخت آینده را نیز، از هماکنون تمهید و تدبیر کنند تا اگر مذاق و مذاج دهر و دوران نه چندان بر وفق مراد تغییر یافت و بازی با کارت بدتر دیگر ممکن نگشت، مردمان را به بد خویش رضامند گردانند و گرویدن به بد و نشاندن آن بر شانههای خود را گامی به جلو (و البته عقلایی) تصویر و تصور کنند، غافل از اینکه این بد، ممکن است همان بدتر یا بدترین باشد که برای روز و روزگار ناسازگار بر این صورتک شده است.
دو
در پرتو این تمهید نظری کوتاه میخواهم از نوعی میل و ارادهی کلبیمسلکانهی عدهای از شبهاصلاحطلبان رمزگشایی کنم که یکبار دیگر به نام نامی عقل و کنش مدنی و عرق و عصبیت ملی و دغدغهی امروز و فردای ایران و وظیفهی انسانی و تاریخی، ما را از آمدن «ممکنی» خبر میدهند که روز بهروزتری را ممکن تواند کرد و اگر نه در و دروازهای، که روزن یا دریچهای را بهروی آن روزگاران تلخی که با ما قهر بوده است، خواهد بست. اینان، چونان دانایان کل، بهما میآموزند که سیاست علم ممکنات و شدنهاست و با کارتی که در دست نیست نمیتوان بازی کرد، و میافزایند: زمانی که راه باریک است و شب تاریک و مرکب لنگ و پیر، باید با پای دیگران، یا سوار بر مرکب دیگران، قدم زین وحشتآباد عدم بیرون نهاد و در سرای قدرتآباد لختی از آسودگی آرامشی حاصل کرد، و خلاصه آنکه، اگر آب دریای قدرت را نتوان کشید، حداقل بهقدر تشنگی باید آنرا چشید. اینان، بهما میگویند در شرایط کنونی اهلیکردنِ روح سرکش قدرت را اگر راهیست، جز از راهی که روید در آن خاری، نیست، و از ما میخواهند «واقعبین باشیم و خار را طلب کنیم». اما اینان بهما نمیگویند آن بازی که ما را بدان میخوانند، همان بازی قدرت است یا خیر؟ اگر در این بازی بازیگر ممکن ما، باز آمد و بار خود را بست و رفت، و جریان اصلاحطلبی و جامعهی مردمان همان بدبخت و خوار و بینصیب ماندند، و زانچه حاصل جز دروغ و جز دروغ، زینچه حاصل جز فریب و جز فریب، توشهای نگرفتند، چه کس باید مسئول ویرانههای ذهنی و احساسی و روانی برجای مانده باشد؟ میدانم گاه حکم عقل ابزاری انتخاب بد در میان بد و بدتر است، اما به حکم همان عقل ابزاری باید، نخست، برای این تمایز و انتخاب استدلال آورد، دو دیگر، در برابر این تمایز و انتخاب مسئول بود، سه دیگر، استدلال آورد چرا دعوت به نشستن بر خوان این و آن غیراصلاحطلب مقدم و مرجح است بر این و آن اصلاحطلب، چهار دیگر، باید مدنی و سیاسیبودن این انتخاب را مستدل کرد، پنج دیگر، باید واضح و مبرهن ساخت که به آنچه خود و مردمان را بدان میخوانیم، خیر و مصلحت و عزت آنان نهفته است، شش دیگر، مطمئن شد میتوان مردمان را به آن بازی که میکنیم فراخواند، هفت دیگر، مطمئن شد اگر بازدر آغوش «بد»ی دیگر به انتظار نوشخند فردای پیروزی بیارامیم، این مردم گریان ز هول سهمگین کابوسِ دوران، آیا تسکین مییابند درین آغوش و لالایی.
ادامه:
https://ensafnews.com/527720
@ensafnews
محمدرضا تاجیک، نظریهپرداز و استاد دانشگاه، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
یک
آیا آدمیان در شرایط ذهنی و احساسی و روانی خاص، میتوانند «بدترین» را «بدتر» و «بدتر» را «بد» و حتی «بد» را «خوب» ببینند، و بالعکس. حتی اگر نخواهیم از این امر قاعدهای کلی و قابل تعمیم بر همگان بسازیم، میتوانیم رفتار اکثریتی از آدمیان را بر این قاعده بدانیم و حکم کنیم که در شرایط متفاوت، این واژگان دلالتی باژگونه مییابند. مثلا زمانی که آدمیان اسیر دریای هول هایل و خشم توفانها میشوند، یا بهسوی تفته دوزخی پرتاب میگردند، هر لکهی بوته و درختی، تختهسنگی، زورق شکستهای، طناب پوسیدهای، دستِ بیرمقی، که نگاه بیپناه و بور آنان را لختی بهخود خواند، یا صدای نالهگون آنان را بهسویی بازگرداند، موهبتی است که شکرش نتوان. یا در فراخ دشتِ تاریک بیفرسنگ، در فضای خیمهای چون سینهی مار تنگ، در شبی که لعنت و ظلمت از مهتاب میبارد، فانوس دوداندود نیممرده، همان مهر و ماه تابان هفت آسمان است. در نزد گرسنهای، تکهنانی خشک همان مائدهی بهشتی و آسمانی است. و در نزد مردمانِ ترسانِ از اژدها، پناهبردن به مار نجاتبخش است. اربابان قدرت، از دیرباز با این حال و احوال روانشناختی مردمان آشنا بودهاند، لذا تلاش کردهاند با نوعی ایماژسازی، زشت خود را زیبا، بد خود را خوب، خشونت خود را رحمت، استبداد خود را لطف، و خیر و منفعت و امنیت خصوصی خود را عمومی جلوه دهند. شوربختانه، در بسیاری از مواقع نیز، موفق بودهاند و عوام و خواص بسیاری را با بازی قدرت خویش بازی دادهاند. در تلاشی پیچیدهتر، این اربابان قدرت همواره به حکم تئوری بقا کوشیدهاند کارتهای در دست بازیهای سخت آینده را نیز، از هماکنون تمهید و تدبیر کنند تا اگر مذاق و مذاج دهر و دوران نه چندان بر وفق مراد تغییر یافت و بازی با کارت بدتر دیگر ممکن نگشت، مردمان را به بد خویش رضامند گردانند و گرویدن به بد و نشاندن آن بر شانههای خود را گامی به جلو (و البته عقلایی) تصویر و تصور کنند، غافل از اینکه این بد، ممکن است همان بدتر یا بدترین باشد که برای روز و روزگار ناسازگار بر این صورتک شده است.
دو
در پرتو این تمهید نظری کوتاه میخواهم از نوعی میل و ارادهی کلبیمسلکانهی عدهای از شبهاصلاحطلبان رمزگشایی کنم که یکبار دیگر به نام نامی عقل و کنش مدنی و عرق و عصبیت ملی و دغدغهی امروز و فردای ایران و وظیفهی انسانی و تاریخی، ما را از آمدن «ممکنی» خبر میدهند که روز بهروزتری را ممکن تواند کرد و اگر نه در و دروازهای، که روزن یا دریچهای را بهروی آن روزگاران تلخی که با ما قهر بوده است، خواهد بست. اینان، چونان دانایان کل، بهما میآموزند که سیاست علم ممکنات و شدنهاست و با کارتی که در دست نیست نمیتوان بازی کرد، و میافزایند: زمانی که راه باریک است و شب تاریک و مرکب لنگ و پیر، باید با پای دیگران، یا سوار بر مرکب دیگران، قدم زین وحشتآباد عدم بیرون نهاد و در سرای قدرتآباد لختی از آسودگی آرامشی حاصل کرد، و خلاصه آنکه، اگر آب دریای قدرت را نتوان کشید، حداقل بهقدر تشنگی باید آنرا چشید. اینان، بهما میگویند در شرایط کنونی اهلیکردنِ روح سرکش قدرت را اگر راهیست، جز از راهی که روید در آن خاری، نیست، و از ما میخواهند «واقعبین باشیم و خار را طلب کنیم». اما اینان بهما نمیگویند آن بازی که ما را بدان میخوانند، همان بازی قدرت است یا خیر؟ اگر در این بازی بازیگر ممکن ما، باز آمد و بار خود را بست و رفت، و جریان اصلاحطلبی و جامعهی مردمان همان بدبخت و خوار و بینصیب ماندند، و زانچه حاصل جز دروغ و جز دروغ، زینچه حاصل جز فریب و جز فریب، توشهای نگرفتند، چه کس باید مسئول ویرانههای ذهنی و احساسی و روانی برجای مانده باشد؟ میدانم گاه حکم عقل ابزاری انتخاب بد در میان بد و بدتر است، اما به حکم همان عقل ابزاری باید، نخست، برای این تمایز و انتخاب استدلال آورد، دو دیگر، در برابر این تمایز و انتخاب مسئول بود، سه دیگر، استدلال آورد چرا دعوت به نشستن بر خوان این و آن غیراصلاحطلب مقدم و مرجح است بر این و آن اصلاحطلب، چهار دیگر، باید مدنی و سیاسیبودن این انتخاب را مستدل کرد، پنج دیگر، باید واضح و مبرهن ساخت که به آنچه خود و مردمان را بدان میخوانیم، خیر و مصلحت و عزت آنان نهفته است، شش دیگر، مطمئن شد میتوان مردمان را به آن بازی که میکنیم فراخواند، هفت دیگر، مطمئن شد اگر بازدر آغوش «بد»ی دیگر به انتظار نوشخند فردای پیروزی بیارامیم، این مردم گریان ز هول سهمگین کابوسِ دوران، آیا تسکین مییابند درین آغوش و لالایی.
ادامه:
https://ensafnews.com/527720
@ensafnews
انصاف نیوز
چندمان باید کرد این بازی را تکرار | محمدرضا تاجیک
محمدرضا تاجیک، نظریهپرداز و استاد دانشگاه، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت: یک آیا آدمیان در شرایط ذهنی و احساسی و روانی خاص، میتوانند «بدترین» را «بدتر» و «بدتر» را «بد» و حتی «بد» را «خوب» ببینند، و بالعکس. حتی اگر نخواهیم از این…
➖داود منظور، رییس سازمان برنامه و بودجه از انتخابات ۱۴۰۳ انصراف داد
داود منظور، در شبکه اجتماعی ایکس خبر از انصراف خود از انتخابات ۱۴۰۳ داد.
او چند ساعت قبل نیز در حساب شبکه ایکس خود گفته بود از ۵ نفر داوطلب دولت سیزدهم تنها یک نفر در انتخابات باقی خواهد ماند.
@ensafnews
داود منظور، در شبکه اجتماعی ایکس خبر از انصراف خود از انتخابات ۱۴۰۳ داد.
او چند ساعت قبل نیز در حساب شبکه ایکس خود گفته بود از ۵ نفر داوطلب دولت سیزدهم تنها یک نفر در انتخابات باقی خواهد ماند.
@ensafnews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
➖ویدئوی تبلیغاتی مهرداد بذرپاش: «نگا استیل گنگو!»
ویدئوی تبلیغاتی مهرداد بذرپاش با آهنگ معروف مهرداد هیدن، خواننده رپ، همچنان در گروههای مجازی حامیان او بازنشر میشود.
@ensafnews
ویدئوی تبلیغاتی مهرداد بذرپاش با آهنگ معروف مهرداد هیدن، خواننده رپ، همچنان در گروههای مجازی حامیان او بازنشر میشود.
@ensafnews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
➖پزشکیان: علی(ع) میگوید برای مردم مثل حیوان وحشی نباش
مسعود پزشکیان در سالهای گذشته انتقادات صریحی را به برخی رفتارها با مردم داشته است.
او در سال ۸۸ با اشاره به نوع برخورد با اعتراضات آن سال گفته بود: علی ع در نهج البلاغه به مالک میگوید برای مردم باید مثل انسان رفتار کرد و نه مانند یک حیوان وحشی.
آقای پزشکیان در جریان اعتراضات آبان ۹۸ نیز گفت: نباید با خشونت و خشم با مردم برخورد کرد.
مسعود پزشکیان شاخصهایی مثل عدالت، کیفیت، کارآیی، هزینه-اثربخشی را به عنوان شاخص اصلاحات میداند و بر این باور است که اگر به اصلاحات در این چارچوب عمل کنیم به مشکلی برنخواهیم خورد.
@ensafnews
مسعود پزشکیان در سالهای گذشته انتقادات صریحی را به برخی رفتارها با مردم داشته است.
او در سال ۸۸ با اشاره به نوع برخورد با اعتراضات آن سال گفته بود: علی ع در نهج البلاغه به مالک میگوید برای مردم باید مثل انسان رفتار کرد و نه مانند یک حیوان وحشی.
آقای پزشکیان در جریان اعتراضات آبان ۹۸ نیز گفت: نباید با خشونت و خشم با مردم برخورد کرد.
مسعود پزشکیان شاخصهایی مثل عدالت، کیفیت، کارآیی، هزینه-اثربخشی را به عنوان شاخص اصلاحات میداند و بر این باور است که اگر به اصلاحات در این چارچوب عمل کنیم به مشکلی برنخواهیم خورد.
@ensafnews
➖رئیس جبهه اصلاحات در نشست خبری این جبهه:
🔹راه رفته را تکرار نمیکنیم. زیر بار کاندیدای نیابتی نخواهیم رفت. شورای نگهبان نمیتواند برای ما کاندیدا تعیین کند. کاندیداهای ما، کاندیداهایی هستند که نشانگر عزم ما برای ورود و مشارکت فعال در انتخابات باشند. این گوی و این میدان در اختیار شورای نگهبان.
🔹جبهه اصلاحات منسجمتر از هر زمان دیگری این آمادگی را دارد که با یک کاندیدا مشارکت فعال داشته باشد.
🔹ما هنوز در رفتار انتخاباتی حاکمیت هیچ نشانهای از تفاوت و تغییر نسبت به ۱۴۰۰ ندیدهایم.
🔹درگذشت رئیسی ما را در این شرایط قرار داد. ما برای ۱۴۰۴، خود را برای انتخابات ریاست جمهوری آماده میکردیم.
🔹شاید سوال شما این باشد که چرا جبهه اصلاحات اعلام کرد که کاندیدا ندارد اما در انتخابات ریاستجمهوری، این راهبرد تغییر کرد. تاکید ما در این انتخابات هم بر انتخابات آزاد، عادلانه، رقابتی و اثربخش است.
[شرق]
@ensafnews
🔹راه رفته را تکرار نمیکنیم. زیر بار کاندیدای نیابتی نخواهیم رفت. شورای نگهبان نمیتواند برای ما کاندیدا تعیین کند. کاندیداهای ما، کاندیداهایی هستند که نشانگر عزم ما برای ورود و مشارکت فعال در انتخابات باشند. این گوی و این میدان در اختیار شورای نگهبان.
🔹جبهه اصلاحات منسجمتر از هر زمان دیگری این آمادگی را دارد که با یک کاندیدا مشارکت فعال داشته باشد.
🔹ما هنوز در رفتار انتخاباتی حاکمیت هیچ نشانهای از تفاوت و تغییر نسبت به ۱۴۰۰ ندیدهایم.
🔹درگذشت رئیسی ما را در این شرایط قرار داد. ما برای ۱۴۰۴، خود را برای انتخابات ریاست جمهوری آماده میکردیم.
🔹شاید سوال شما این باشد که چرا جبهه اصلاحات اعلام کرد که کاندیدا ندارد اما در انتخابات ریاستجمهوری، این راهبرد تغییر کرد. تاکید ما در این انتخابات هم بر انتخابات آزاد، عادلانه، رقابتی و اثربخش است.
[شرق]
@ensafnews
➖کامبیز نوروزی، حقوقدان: نامه اعضای هیات دولت به شورای نگهبان برای تایید صلاحیت اسماعیلی مغایر با ماده ۶۸ قانون انتخابات است
کامبیز نوروزی میگوید نامهی اعضای هیئت دولت در تایید و توصیهی محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد، خلاف قانون و اصل بی طرفی دولت است و در توضیح این مورد به ماده ۶۸ قانون اساسی اشاره میکند.
نوروزی اضافه کرد: البته گویا یک مقام آگاه، آن را به عنوان شهادت نامه شرعی توجیه کرده که اصلاً درست نیست. این کار یک روند نامبارک است که بیطرفی دولت در انتخابات را مخدوش میکند.
[انتخاب]
🔹پینوشت:
ماده ۶۸ قانون انتخابات - انجام هر گونه فعالیت تبلیغاتی از تاریخ اعلام رسمی اسامی نامزدها له یا علیه نامزدهای ریاست جمهوری از میز خطابه نماز جمعه و یاهر وسیله دیگری که جنبه رسمی و دولتی دارد و فعالیت کارمندان در ساعات اداری و همچنین استفاده از وسایل و سایر امکانات وزارتخانهها وادارات، و شرکتهای دولتی و مؤسسات وابسته به دولت و نهادها و مؤسساتی که از بودجه عمومی (به هر مقدار) استفاده میکنند و همچنین در اختیارگذاشتن وسایل و امکانات مزبور ممنوع بوده و مرتکب مجرم شناخته میشود.
@ensafnews
کامبیز نوروزی میگوید نامهی اعضای هیئت دولت در تایید و توصیهی محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد، خلاف قانون و اصل بی طرفی دولت است و در توضیح این مورد به ماده ۶۸ قانون اساسی اشاره میکند.
نوروزی اضافه کرد: البته گویا یک مقام آگاه، آن را به عنوان شهادت نامه شرعی توجیه کرده که اصلاً درست نیست. این کار یک روند نامبارک است که بیطرفی دولت در انتخابات را مخدوش میکند.
[انتخاب]
🔹پینوشت:
ماده ۶۸ قانون انتخابات - انجام هر گونه فعالیت تبلیغاتی از تاریخ اعلام رسمی اسامی نامزدها له یا علیه نامزدهای ریاست جمهوری از میز خطابه نماز جمعه و یاهر وسیله دیگری که جنبه رسمی و دولتی دارد و فعالیت کارمندان در ساعات اداری و همچنین استفاده از وسایل و سایر امکانات وزارتخانهها وادارات، و شرکتهای دولتی و مؤسسات وابسته به دولت و نهادها و مؤسساتی که از بودجه عمومی (به هر مقدار) استفاده میکنند و همچنین در اختیارگذاشتن وسایل و امکانات مزبور ممنوع بوده و مرتکب مجرم شناخته میشود.
@ensafnews
انصاف نیوز
➖رئیس جبهه اصلاحات در نشست خبری این جبهه: 🔹راه رفته را تکرار نمیکنیم. زیر بار کاندیدای نیابتی نخواهیم رفت. شورای نگهبان نمیتواند برای ما کاندیدا تعیین کند. کاندیداهای ما، کاندیداهایی هستند که نشانگر عزم ما برای ورود و مشارکت فعال در انتخابات باشند. این…
➖آذر منصوری: ما به هر قیمتی در انتخابات شرکت نمیکنیم
آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات:
🔹ما به هر قیمتی در انتخابات شرکت نمیکنیم؛ در صورتی شرکت میکنیم که کاندیدای برآمده از رأی اصلاحطلبان امکان حضور داشته باشد.
🔹مردم حق دارند از صندوق رأی ناامید شوند. ما دنبال ايجاد امید کاذب نيستيم و نمیخواهیم به مردم دروغ بگوییم. قرار نيست به هر قیمتی در قدرت حضور داشته باشیم.
🔹بنای ما اين نبود که مشارکت ۴۰ درصدی را بگوييم حماسه خلق شد؛ مشارکت ۴۰ درصدی در کشورهای دیگر را به سخره میگرفتیم.
🔹اگر تمايل به مشارکت حداکثری وجود دارد، بايد لوازم آن هم فراهم شود.
[جماران]
@ensafnews
آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات:
🔹ما به هر قیمتی در انتخابات شرکت نمیکنیم؛ در صورتی شرکت میکنیم که کاندیدای برآمده از رأی اصلاحطلبان امکان حضور داشته باشد.
🔹مردم حق دارند از صندوق رأی ناامید شوند. ما دنبال ايجاد امید کاذب نيستيم و نمیخواهیم به مردم دروغ بگوییم. قرار نيست به هر قیمتی در قدرت حضور داشته باشیم.
🔹بنای ما اين نبود که مشارکت ۴۰ درصدی را بگوييم حماسه خلق شد؛ مشارکت ۴۰ درصدی در کشورهای دیگر را به سخره میگرفتیم.
🔹اگر تمايل به مشارکت حداکثری وجود دارد، بايد لوازم آن هم فراهم شود.
[جماران]
@ensafnews
➖رویانیان از کاندیداتوری انصراف داد
محمد رویانیان: بخاطر وحدت حداکثری جریان انقلاب و پرهیز از تعدد کاندیدا، تصمیم گرفتم از ادامه حضور در رقابتهای انتخاباتی انصراف بدهم.
[تسنیم]
@ensafnews
محمد رویانیان: بخاطر وحدت حداکثری جریان انقلاب و پرهیز از تعدد کاندیدا، تصمیم گرفتم از ادامه حضور در رقابتهای انتخاباتی انصراف بدهم.
[تسنیم]
@ensafnews