Telegram Web Link
⭕️ دیدگاه ها، فتاوی و آموزه های فقهی مولوی

🔺 فهرست
▪️روایت افلاکی در مناقب ‌العارفین از حنفی بودن مولوی و شافعی بودن حسام‌الدین چلبی
▪️مولوی و مناقب ابو حنیفه
▪️پاسخگویی به سوالات شرعی بر اساس نظریات شافعی و ابوحنیفه
▪️هر کس از امامان اهل سنت (ابو حنيفه و شافعی) تبعیت کند، از شرور راه زنان دين ايمن خواهد بود!
▪️مولوی و حکم به قیاس بر مبنای فقه اهل سنت
▪️تحیات در نماز
▪️مولوی و وضوی اهل سنت (مسح گوش در وضو)
▪️نقل وضوی پیغمبر بر اساس فقه اهل سنّت
▪️آب قليل و كثير
▪️مولوی و تقریر مساله ارث بر مبنای اهل سنت
▪️حکم دادرسی غیابی بر خلاف نظر فقه شیعه
▪️حکم سرقت بر خلاف نظر فقه شیعه
▪️گواهى بنده مملوک
▪️خون بهاى شاگرد
▪️خیار فسخ


📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت: نظرات فقهی مولوی


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://www.tg-me.com/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
همسايه سايه‌ات به سرم مستدام باد
لطفت هميشه زخم مرا التيام داد

هر شب دلم قدم به قدم می‌کشد مرا
بی‌اختيار سمت حرم می‌کشد مرا

سید حمیدرضا برقعی
در رثای حضرت معصومه سلام الله علیها
⭕️ سقراط و انبیاء الهی

علّامه محمّد باقر مجلسی رَحِمَهُ الله:
عَنْ سُقْراط أنَّهُ سَمِعَ بِمُوسی عَلَیْهِ السَّلامُ ، وَ قیلَ لَهُ أَ وَ هاجَرتَ إلیْهِ؟ فَقالَ نَحْنُ قومٌ مُهَذَّبُونَ ، فَلا حاجَةَ إلی مَنْ یُهَذِّبُنا.

سقراط، آوازه دعوت موسی علیه السلام را شنید، به سقراط گفته شد چرا به سوی موسی علیه السّلام هجرت نمیکنی (و سخن او را نمیشنوی و به او ایمان نمیاوری)؟
سقراط گفت: ما خود، خویشتن را تهذیب کرده ایم و دیگر به کسی که ما را تهذیب کند نیاز نداریم.

📚 بحارالأنوار، ج57، ص198

و با پیروی از چنین افرادی بود که در مقابل انبیاء و ائمه علیهم السلام، دکان باز شد.

@ebnearabi
⭕️ صوفیاء اور ختمِ نبوت 🇵🇰

▪️ شریعتِ اسلام کے کامل ہو جانے سے تشریعی نبوت کا دروازہ بند ہو گیا۔ اس کے ساتھ ساتھ تبلیغی نبوت کا دروازہ بھی بند ہو گیا جس کی وجہ یہ ہے کہ امتِ اسلامی دو وجوہات کی بنا پر اس سے بے نیاز ہے:

1️⃣ نبی اکرم ؐ نے امت کیلئے کتاب اور عترت کو چھوڑا ہے اور ان کا تعارف کراتے ہوئے فرمایا ہے کہ ان سے متمسک رہو گے تو کبھی گمراہ نہ ہو گے۔

2️⃣ علمائے امت پر فقیہ بننے کے بعد تبلیغ کو لازم قرار دیا گیا ہے۔ (سورہ توبہ، آیت 122؛ سورہ آل عمران، آیت 104) چنانچہ امت کو تبلیغی نبوت کی احتیاج نہیں ہے۔

▪️ تصوف اور ختمِ نبوت
کچھ نام نہاد عرفاء کے خیالات
ثقلین سے جدائی، نری گمراہی
حوالہ جات

▪️ مکمل تحریر کا لنک ⬇️

https://ebnearabi.com/ur/631

@ebnearabi
⭕️ ولنگاری عرفا و متصوفه در عرصه علوم حديث – محمدباقر ملکیان

▪️ چکيده
در آثار اهل ‌تصوف، احادیث بسیاری نقل و بدان‌ها استناد شده که عمدتا از متفردات متون عرفانی‌اند و در هیچ کتاب دست اول – و حتی دست دومِ – حدیثی، ردی از آن‌ها نمی‌یابیم و در واقع، کلمات و شطحیات اقطاب اهل ‌تصوف و از زمرۀ احادیث مَنامیه‌اند که در قالب احادیث معصومین(علیهم السلام) عرضه و ارائه می‌شوند‌‌‌‌‌‌‌‌. فراوانی این احادیثِ ساختگی، رویکرد متساهل و بی‌مبالاتی این طایفه در نقل حدیث را بیش از پیش آشکار می‌سازد‌‌‌‌‌‌‌‌. البته منشأ این بی‌مبالاتی را باید در برخی باورهای اهل ‌تصوف جست‌وجو کرد؛ چراکه ‌‌متصوفه برای مکاشفات خود شأنی برتر از احادیث مُسند، قائل‌اند و به روایات و احادیث تنها به‌مثابه مؤیدی بر مشاهدات و مکاشفات خود می‌نگرند و چنان‌که ابن‌عربی نیز اذعان کرده است، مستندِ صوفیه در حکم به صحت سندی/ صدوری احادیث، رؤیا و مکاشفه است. ازهمین‌رو، در بررسی سند و صدور روایات نگاهی توأم با تساهل دارند و نیازی به پی‌جویی سند احادیث احساس نمی‌کنند و افزون بر این، گویا بر این باورند که مکاشفه‌ها و خطورات قلبی را می‌توان به‌عنوان حدیث نقل کرد‌‌‌‌‌‌‌‌. در این مقاله، پس از اشاره‌ای گذرا به مبنا و رویکرد متفاوت و توأم با تساهلِ اهل ‌تصوف، در نقل احادیث و بررسی سند آن‌ها، با ذکر نمونه‌هایی از انبوه احادیث جعلی (لا اصل لَه) در نگاشته‌های مشایخ اهل ‌تصوف (همچون احیاء العلوم، قوت القلوب، تذکرة الأولیا و…)، تلاش شده تا به‌گونه‌ای مستند، گوشه‌ای از بی‌مبالاتی و وِل‌انگاری اهل ‌تصوف در درج و نقل احادیث نشان داده شود‌‌‌‌‌‌‌‌. شایان ذکر است که این بی‌مبالاتی تا بدان اندازه بوده که در کتب رجال، صوفیه را ازجمله جاعلان حدیث و دروغ‌پردازان به‌حساب آورده‌اند و ازهمین‌روست که بسیاری از کتب اهل ‌‌تصوف آکنده از احادیث جعلی و عبارات حدیث‌نُما‌یند و این البته، دقت و هشیاری در نقل منقولات حدیثی ‌‌متصوفه و متفردات متون عرفانی را بیش از از پیش ضروری می‌سازد.


▪️ سخن پایانی
با دقت در منقولات حديثی متصوفه می‌توانيم بگوييم، مبانی حديثی اهل تصوف ضعيف است و متصوفه نه‌تنها حديث‌شناسان خبره‌ای نيستند و دقت در اين جهات را فضيلتی علمی نمی‌دانند، بلکه در نقل احاديث دقتی ندارند؛ به‌گونه‌ای که بسياری از مجعولات حديثی در گفتار و نوشتار آن‌ها آمده است و از آن‌جا به ديگر متون معرفتی راه يافته است. اين آشفتگی و بی‌دقتی تا آن‌جاست که گاه مکاشفات آن‌ها در قالب حديث بطان شده است. از‌همين‌روست که در نگاه بسياری از حديث‌شناسان، بسياری از متصوفه به جعل حديث متهم شده‌اند و ازجمله دروغ‌پردازان شمرده شده‌اند. اين بی‌دقتی و بی‌مبالاتی در نقل حديث از سويی نشان‌دهنده ضعف مبانی حديثی متصوفه است و از سوی ديگر، هشداری است به تمام کسانی که به نقل منقولات حديثی متصوفه، خصوصا متفردات متون عرفانی می‌پردازند.


📌 مطالعه متن مقاله در سایت: ولنگاری عرفا و متصوفه در عرصه علوم حديث


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://www.tg-me.com/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
🎙فایل صوتی: بررسی سند و محتوای حدیث عنوان بصری؛ آیا این روایت از امام صادق علیه السلام است؟ (استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی - علی عادل زاده)

📌 دانلود فایل های صوتی و مطالعه متن کامل در سایت: بررسی سند و محتوای حدیث عنوان بصری


▪️نکات استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی درباره حدیث عنوان بصری
- این روایت اولین بار در مشکاة الانوار وارد شده و در منابع متقدم شیعه و سنی چنین روایتی وجود ندارد.
- حدیثی که تعابیر آن اصلا با ادبیات و شیوه های تعبیری اهل بیت علیهم السلام سازگاری ندارد.
- محور قرار دادن چنین روایات بی اصل و سندی برای سلوک نادرست است.
- برخی تعبیرات این روایت با مصباح الشریعه مطابق است.
- اما کتاب مصباح الشریعه نیز از امام صادق علیه السلام نیست بلکه متعلق به یکی از سران صوفیه است.


▪️گزیده ای از توضیحات تکمیلی آقای علی عادل زاده درباره حدیث عنوان بصری

1- قدیمی ترین منبع روایت، مشکاة الانوار است که روایت را بدون ذکر سند و به صورت مرسل نقل می کند. و پیش از آن منبعی یافت نمی شود که این روایت را نقل کرده باشد.

2- گذشته از تاخر منبع و ارسال روایت، عنوان بصری هم شخص کاملا ناشناسی است. با وجودی که شاگردان مالک ابن انس و امام صادق علیه السلام کاملا شناخته شده هستند و درباره عنوان بصری هم ادعا شده که از معمرین و اهل حدیث بوده، اما هیچ اثری از او در کتب رجال و حدیث و … در منابع شیعه و سنی پیدا نمی شود.

3- اشکالات و اضطراب های تاریخی نیز در متن روایت دیده می شود. مثلا در روایت، ادعا شده عنوان بصری چند سال نزد مالک ابن انس درس می خوانده و وقتی امام صادق علیه السلام به مدینه آمدند، او خدمت حضرت رسیده و از محضر ایشان تلمذ کرده است.
در صورتی که امام صادق علیه السلام در مدینه حضور داشتند. و گزارشی وجود ندارد که ایشان سفر و غیبتی طولانی داشته و در مدینه حضور نداشته باشند.

4- در این روایت، اصطلاح “شریف”، سه بار برای حضرت به کار رفته است. این اصطلاح، یک اصطلاح متاخر است و حداقل از قرن سوم به بعد برای ایشان به کار می رفته است. و این حاکی از آن است که این روایت از قرن سوم به بعد ایجاد یا تنظیم شده است.

5- در این حدیث به روایتی نبوی استناد شده و مسلم فرض شده که برای مخاطب شناخته شده است... این حدیث نبوی هیچ راوی مدنی ندارد و حدیثی شامی است و در زمان امام صادق علیه السلام در مدینه شناخته شده نبوده است. و نمی توان پذیرفت که شاگرد مالک بن انس این روایت را می شناخته.

6- نکته بعد، الفاظ و اصطلاحات صوفیانه در این حدیث است. برای نمونه تعابیری چون حقیقة العبودیة دو بار، ریاضت النفس دور بار، مرید الطریق الی الله و… در روایت ذکر شده است که در کنار هم ادبیاتی صوفیانه را تشکیل می دهد.
المرید و هو من اراد الطریق الی الله … از یحیی بن معاذ در جواهر التصوف نقل شده است.
فلا تشغلنی عن وردی از ذالنون مصری نیز نقل شده است.

7- برخی از جملات این حدیث نیز، انتساب موازی به افراد دیگر دارد.
مثلا عبارت: «لَيسَ العِلمُ بِالتَّعَلُّمِ ، إنَّما هُوَ نورٌ يَقَعُ في قَلبِ مَن يُريدُ اللّه ُ تَبارَكَ و تَعالى أن يَهدِيَهُ»، در منابع اهل سنت معمولا به مالک بن انس منسوب شده است. این عبارت در منابع صوفیه نیز کاربرد بسیاری دارد.
یا تعبیر: «إِنْ قُلْتَ وَاحِدَةً سَمِعْتَ عَشْراً- فَقُلْ إِنْ قُلْتَ عَشْراً لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَةً» به افرادی چون احنف بن قیس یا ضرار بن قعقاع نسبت داده شده است.
مضامین صوفیانه و توصیه هایی که در حدیث عنوان بصری مطرح است و عدم شباهت به روایات دیگر اهل بیت علیهم السلام، حاکی از عدم ارتباط این روایت با امام صادق علیه السلام است.

8- مطلب آخر اینکه وقتی شخصی که اهل ولایت و امامت نیست و اصل اعتقاد او در زمینه امامت دچار مشکل و انحراف جدی است، مذهب حق را نمی شناسد و از اهمیت ولایت بی خبر است و خدمت امام صادق علیه السلام می رسد، بالاخره انتظار می رود حضرت به او بفرمایند که کمتر غذا بخور؟ یا فلان ذکر را بگو؟ یا اینکه او را به هدایت و ولایت رهنمون فرمایند؟
آیا مشکل یک سنی و شاگرد مالک بن انس، این بوده که غذا و آب زیاد می خورده؟ یا مشکلات ریشه ای در زمینه توحید و ولایت و امامت داشته؟ این توصیه ها درباره خوراک و… که بین خود آنها رایج بوده است.


📌 دانلود فایل های صوتی و مطالعه متن کامل در سایت: بررسی سند و محتوای حدیث عنوان بصری


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://www.tg-me.com/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ برخی از انحرافات اعتقادی سید احمد نجفی (آقا جون)

🔺 عناوین این نوشتار
▪️ادعای الوهیت برای صوفیان و ذکر لا اله الا انا
▪️توهین به علما: صوفیان صاحب اسرار توحید هستند
▪️داستان جعلی اقتدای امام جواد علیه السلام بر بایزید بسطامی در کتاب شراب طهور
▪️دفاع تمام قدِ سید احمد نجفی (آقا جون) از صوفیه و فلاسفه و استناد به زنان نخ ریس!
▪️سید احمد نجفی: توحید واقعی همان یکی شدن با خداوند است!
▪️سید احمد نجفی و تضعیفِ حج!
▪️جعل حسن سابقه برای ابن ملجم با استناد به منابع صوفیه
▪️پیوند سید احمد نجفی و تصوف فرقه ای


📌 مشروح مطالب در سایت: انحرافات اعتقادی سید احمد نجفی (آقا جون)


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://www.tg-me.com/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ صفحه اینستاگرامی صوفیان خاکسار ابوترابی (بحرعلیشاه) و تسلیت به مناسبت درگذشت سیداحمد نجفی

@ebnearabi
سؤال
🔹️سيدنه سلام عليكم تقبل الله أعمالكم مولانا ما هو رأيكم في المولى آقا جان النجفي ؟ لأن البعض من الناس يذمه و البعض يمدحه . شنو رايكم

الجواب
🔺️و عليكم السلام و رحمة الله وتقبل الله أعمالكم و طاعاتكم
المدعو سيد أحمد النجفي الملقب بآقا جان عاش صوفياً ومات ولم يبلغنا عنه أنه تاب عن التصوف . وكما تعلمون فإن التصوف فكر ومنهج يغاير ما عليه أهل البيت عليهم السلام ويخالف تعاليمهم . وهذا الرجل كان يمدح أعداء أهل البيت عليهم السلام من الدراويش وأقطاب الصوفية الخبثاء . وبلغ به الحال أنه يدعي كذباً وزوراً أن مولانا الإمام الجواد عليه السلام كان يقتدي بأبي يزيد البسطامي لعنه الله ويجعله إماماً ويصلي خلفه العياذ بالله من هذه العقيدة السخيفة.
https://www.tg-me.com/abdulsaheb_2/306
🎙 ولایت و خلیفة اللهی در تصوف و تشیع – حجت الاسلام معاونیان

🔺 گزیده ای از برخی نکات فایل صوتی:
- اینگونه نیست که هر کسی عبادتی ریاضتی در یک معبدی در یک خانقاهی در یک مسجدی بکند و ترک حیوانی بکند. چند کرامت از خودش بروز بدهد و بشود خلیفة الله.
- خلیفة الله به جعل خداوند است یعنی باید خداوند، خلیفه بر روی زمین تعیین بکند.
- لذا در قرآن می‌خوانید: «یا داوود انا جعلناک خلیفة فی الارض» داوود ما تو را خلیفه قرار دادیم روی زمین
- این چنین نیست که خلفاء الرحمن را مردم انتخاب بکنند یا کسی به ریاضت و به عبادت و به تقوا به مقام خلافت اللهی برسد.
- صوفیه مدعی شده اند که به ریاضت و عبادت می توان به مقام خلافت رسید. آنها تمام مقاماتی که مخصوص اهل بیت علیهم السلام است را برای خودشان ادعا کردند.
- صوفیان می گویند که انسان باید ریاضت بکشد، سیر و سلوک کند و در طریقت گام بزند تا به مقام خلافت اللهی برسد.

▪️ بیشتر بخوانید:
صمدی آملی: ما هم می توانیم پیامبر و امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا (علیهم السلام) شویم

- در حالی که بنابر اعتقادات شیعه، ولایت مطلقه الهی فقط مخصوص معصوم است و مخصوص علی و اولاد علی علیهم السلام است.
- جدیداً حتی برخی معممین که اصل تفکراتشان بر اساس مبانی تصوف است می گویند که ما باید در ریاضت به مقامی برسیم که خلیفة الله بشویم. این افراد در حقیقت مشرک و مسرف در ولایت اند.
- مولوی در مثنوی می گوید مهدی واقعی شخص خاص و پسر علی ابن ابی طالب علیهم السلام نیست، بلکه در هر زمانی یک ولی و قطبی هست، خواه از نسل عمر خواه از علی. این اعتقاد واقعی صوفیه است که اقطاب آنها در هر عصر و زمان، همان مهدی هستند.


📌 دانلود فایل صوتی با کیفیت و مشاهده اشعار مرحوم نراقی درباب شاهد بازی صوفیه در سایت: ولایت و خلیفة اللهی در تصوف و تشیع


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://www.tg-me.com/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
🎙 ولایت و خلیفة اللهی در تصوف و تشیع – حجت الاسلام معاونیان 🔺 گزیده ای از برخی نکات فایل صوتی: - اینگونه نیست که هر کسی عبادتی ریاضتی در یک معبدی در یک خانقاهی در یک مسجدی بکند و ترک حیوانی بکند. چند کرامت از خودش بروز بدهد و بشود خلیفة الله. - خلیفة الله…
❗️ این پست در سایت آپدیت و اشعار مثنوی طاقدیس مرحوم نراقی درباب شاهد بازی که در فایل صوتی به آن اشاره شده بود، اضافه گردید.


📌 دانلود فایل صوتی با کیفیت و مشاهده اشعار مرحوم نراقی در سایت: ولایت و خلیفة اللهی در تصوف و تشیع


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://www.tg-me.com/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ A critique of the hypothesis of knowledge by presence
– Dr. Seyed Ali Taheri Khorram Abadi

🔺 Regardless of the correctness or falseness of Allama Tabatabai’s view about acquired knowledge being rooted in knowledge by presence, it is ineffective regarding the cognitive value of acquired knowledge.

🔺Ayatollah Misbah Yazdi’s view regarding the knowledge by presence roots of our knowledge of basic axioms faces many problems.

📌 Read full abstract
https://ebnearabi.com/en/2023/10/30/a-critique-of-the-hypothesis-of-knowledge-by-presence-dr-seyed-ali-taheri-khorram-abadi/
⭕️ ابنِ عربی کی حضرت مریم ؑ پر تہمت

🔺فصِ عیسوی میں آیا ہے:
فسرت الشهوة في مريم: فخُلِقَ جسم عيسى من ماء محقق من مريم ومن ماء متوهم من جبريل (1)

🔺ترجمہ: ”پس مریم ؑ پر شہوت طاری ہو گئی اور مریم ؑ سے نکلنے والے محقق پانی اور جبرئیل ؑ سے نکلنے والے متوہم پانی کے ملاپ سے حضرت عیسی ؑ کا بدن خلق ہوا۔“

📌مکمل متن
https://ebnearabi.com/ur/645/
⭕️ ترويج الفلسفة في الحوزة و نصيحة الشهيد الثاني لطلبه

🔺 أعْظَمُ مِن هذا مِحْنَةً، و أكبرُ مصيبةً، و أوجَبُ على مرتكِبِه إثماً، ما يتداوَلُه كثير من المُتّسِمينَ بالعلمِ من أهلِ بلادِ العجم، و ما ناسَبَها من غيرهم في هذا الزمان؛ حيث يصرِفُون عمرَهُم و يَقْضون دهرَهُم على تحصيل علوم الحكمة، كعلمِ المنطقِ و الفلسفة و غيرهما، ممّا يَحْرُمُ لذاتِهِ أو لمنافاتِه للواجب

🔺 بل الانسلاخُ من الدين رأساً أنْ يُحْيِيَ من يَزْعُمُ أنّه مِن أتْباع سيّد المرسلين محمّدٍ و آله الطاهرين دينَ أرسطو و مَنْ شاكَلَه من الحكماء

📌 https://ebnearabi.com/ar/394/
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏴 سیاه پوش شدن حرم مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام به مناسبت ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

+ هم اکنون

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
⭕️ اثر محبت صدیقه طاهره سلام الله علیها و یا بغض و دشمنی با ایشان

قَالَ اَلْإِمَامُ اَلرَّحْمَة سَيِّدُ اَلْمُرْسَلِين رَسُولُ اَللهِ صَلَّى اَلله عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: يا سلمان من احب فاطمه ابنتى فهو فى الجنه معى و من ابغضها فهو فى النار. يا سلمان حب فاطمه ينفع فى مإه من المواطن، ايسر ذلك المواطن الموت و القبر و الميزان والحساب والصراط.

حضرت امامِ رحمت رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم: اى سلمان! كسى كه دخترم فاطمه را دوست داشته باشد در بهشت با من است و كسى كه دشمن او باشد در آتش است. سلمان! محبت فاطمه در صد جایگاه نافع است [و مايه نجات] كه آسان ترينش مرگ، قبر ، هنگام سنجش اعمال و صراط است.


⚪️ The Messenger of God, peace and blessings of God be upon him, said: O Salman! Whoever loves my daughter Fatima is with me in Paradise and whoever is her enemy is in the fire. O Salman! Fatima's love is beneficial in a hundred cases [and the source of salvation], the easiest of which is death, the grave, when measuring deeds, and so on.

📚  فرائد السمطين، ج٢، ص٦٧؛
مئة منقبة لابن شاذان، ص١١٦ (ص ١٢٦ ط أخرى)؛
ينابيع الموده قندوزی حنفی، ص۲۶۳.
⭕️ استشفا و توسل مریدان به مدفوع و ادرار حلاج

حتما تابحال فیلم هایی که از مرتاض های هندی بیرون منتشر شده را دیده اید. در برخی از این فیلم ها، مردم ساده لوح به نجاست و ادرار مرتاض هندو توسل کرده و از آن طلب شفا می کنند. این قبیل اعمال فقط در هند دیده نمی شود. یکی از نمونه های وطنی آن حلاج است.

حلاج مدتی به هند سفر کرد تا در آنجا سحر و جادو و علوم غریبه آموزش ببیند. روزبهان بقلی در شرح شطحیات ماجرای سفر به هند را آورده است.

▪️ بیشتر بخوانید: زندگی نامه و انحرافات منصور حلاج | از سحر و جادو تا تقدیس ابلیس


🔺 خطیب بغدادی درباره استشفا به بول و ادرار حلاج از ابن زنجی نقل می کند:
«در مجلس حامد سبدی خیار لطیف حاضر کردند که از منزل محمد بن علی قنائی گرفته بودند. حامد دستور داد تا سبد را باز کنند و دیدند که مقداری پشکل خشک و سبز و همین طور شیشه هایی که در آن چیزی رنگی مانند جیوه و تکه هایی از نان خشک بود. و سمری هم در آنجا حاضر بود و در کنار پدرم نشسته بود. پدرم از دیدن اینها متعجب شده بود، حامد از سمری در این خصوص پرسید؟ و سمری از جواب طفره رفته و خودداری نمود. حامد بر این امر اصرار ورزید و سمری پاسخ داد: این مدفوع حلاج است که از آن برای شفا استفاده می کرده است و آنچه در شیشه بوده نیز ادرار حلاج است. »[2]

🔺 مرحوم محدث نوری نیز در این زمینه می نویسد:
«… أبو مغيث الحسين بن منصور الحلاج الصوفي، كان جماعة يستشفون ببوله… .»[3]


▪️ بله حقایق تاریخی حلاج را اینگونه معرفی کرده است و البته در افسانه ها و تخیلات صوفیه که یک عده مستشرق مسیحی مانند لوئی ماسینیون تکرار و ترویج کرده اند، حلاج به عنوان نماد استقامت و شهید عشق الهی به ملت ما قالب می شود.



📌 مشروح مطالب در سایت: استشفا و توسل مریدان به مدفوع و ادرار حلاج



🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://www.tg-me.com/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ مبانی شریعت‌گریزی صوفیه – دکتر حسن یوسفیان

▪️ چکيده
بسیاری از اهل ‌تصوف میان سه واژۀ شریعت، طریقت و حقیقت فرق نهاده و تفاسیر گوناگونی از آن‌ها به‌دست داده‌اند. براساسِ دیدگاهی معروف که بسیاری از صوفیانِ پرآوازه از آن جانبداری کرده‌اند، هرکدام از شریعت و طریقت نردبانی بیش نیست؛ به‌گونه‌ای که پس از رسیدن به بامِ حقیقت، نیازی به نردبانِ شریعت و طریقت باقی نمی‌ماند. همچنین، ارجمندیِ مقام ولایت، صوفیان را به بهره‌برداری از آن فرا خوانده و از این رهگذر، پناهگاه دیگری برای شریعت‌گریزی آنان فراهم آمده است. صوفیان به‌جای آن‌که نشانه‌های ولایت‌یافتگان را از کتاب الهی و سنت و سیرۀ نبوی بجویند، پیران و مرشدان فراوانی را برخوردار از این مقام دانسته و در افزودن بر شمار اولیا از یکدیگر سبقت جسته‌اند. آنان به‌حق، کمال ولایت را در پیوندی تنگاتنگ با عصمت یافته‌اند؛ اما در برخورد با پیرانِ آلوده‌دامن، به‌‌جای آن‌که ولایت آنان را به‌چالش بخوانند، معنای عصمت را تغییر داده و آن را به اباحه تفسیر نموده‌اند! از سوی دیگر، در میان آیین‌های صوفیانه به مسائلی برمی‌خوریم چون پایکوبی و آوازخوانی، هم‌نشینی با زنان نامحرم و رفتار عاشقانه با نوجوانان زیبارو که حرمتِ شرعی آن‌ها، دست‌کم در برخی از مراتب، مورد پذیرش همۀ متشرعان بوده است. در تحلیلی خوش‌بینانه از چگونگی راهیابی این امور به طریقتِ اهل ‌تصوف به این نتیجه می‌رسیم که آنان هدف را توجیه‌کنندۀ وسیله می‌دانستند. سرانجام، چنان‌که می‌دانیم، برخورداری از عقل یکی از شرایط مسئولیت‌پذیری است و بار تکلیف بر دوش مستان و ناهشیاران نتوان نهاد. صوفیان از این نکته بهره‌هایی فراوان برده و آن را تکیه‌گاه شریعت‌گریزی قرار داده‌اند.


▪️ سخن پایانی
این نوشتار نه درپی آن بود که میزان پایبندی عملی صوفیان به احکام شریعت را بسنجد، و نه این‌که در موارد اختلاف آنان با فقیهان در حکمی از احکام شریعت، به داوری بنشیند. بلکه مقصود، بررسی مهم‌ترین مبانی شریعت‌گریزی در مکتب تصوف بود. این مبانی را می‌توان چنین فهرست کرد:

الف) حقیقت، بی‌نیازکننده از شریعت؛ بسیاری از اهل تصوف و عرفان میان سه واژه شریعت، طریقت و حقیقت فرق نهاده و تفاسیر گوناگونی از آن بیان کرده‌اند. براساس دیدگاهی معروف – که بسیاری از صوفیان پرآوازه از آن جانبداری نموده‌اند – هرکدام از شریعت و طریقت نردبانی بیش نیست؛ به‌گونه‌ای که پس از رسیدن به بام حقیقت، نیازی به نردبان شریعت و طریقت باقی نمی‌ماند.

ب) ولایت در برابر نبوت؛ ارجمندی مقام ولایت، صوفیان را به بهره‌برداری از آن فراخوانده و از این رهگذر، پناهگاهی برای شریعت‌گریزی آنان فراهم آمده است. صوفیان به‌جای آن‌که نشانه‌های ولایت‌یافتگان را از کتاب الهی و سنت و سیره نبوی بجویند، از پیش خود، پیران و مرشدان فراوانی را برخوردار از این مقام دانسته و در افزودن بر شمار اولیا از یکدیگر سبقت جسته‌اند. آنان به‌حق، کمال ولایت را در پیوندی تنگاتنگ با عصمت یافته‌اند؛ اما در برخورد با پیران آلوده‌دامن، به‌جای آن‌که ولایت آنان را به‌چالش بکشند، معنای عصمت را تغییر داده و آن را به اباحه تفسیر نموده‌اند.

ج) هدف، توجیه‌گر وسیله؛ در میان آیین‌های صوفیانه به مسائلی همچون مانند پایکوبی و آوازخوانی، هم‌نشینی با زنان نامحرم و رفتار عاشقانه با نوجوانان زیبارو برمی‌خوریم که حرمت شرعی آن‌ها – دست‌کم در برخی از مراتب – مورد پذیرش همه متشرعان بوده است. در تحلیلی خوش‌بینانه از چگونگی راهیابی این امور به طریقت اهل تصوف به این نتیجه می‌رسیم که آنان هدف را توجیه‌کننده وسیله می‌دانند.

د) سکر، گریزگاهی از تکلیف شرعی؛ برخورداری از عقل، یکی از شرایط مسئولیت‌پذیری است و بار تکلیف بر دوش مستان و ناهشیاران نمی‌توان نهاد. صوفیان از این نکته بهره‌های فراوانی برده و آن را پناهگاهی مطمئن برای شریعت‌گریزی یافته‌اند.

گفتنی است در این نوشتار صرفا درپی آن بوده‌ایم که گزارشی تحلیلی از مبانی شریعت‌گریزی صوفیه ارائه دهیم و نقد این مبانی مجالی دیگر می‌طلبد.


📌 مطالعه متن مقاله در سایت: مبانی شریعت‌گریزی صوفیه – دکتر حسن یوسفیان


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://www.tg-me.com/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
2024/09/30 05:17:01
Back to Top
HTML Embed Code: