سرنوشت مهسا امینی، نقطه عطفی در تاریخ جنبش زنان ایران
سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔸مرگ مهسا امینی در بازداشتگاه پلیس امنیت اخلاقی، سرآغاز تجلی تغییراتی مهم در جامعه ایران است که اگر چه پیش از این نیز قابل تشخیص بود، اما اکنون به شکلی واضح بر همگان آشکار شده است. این تغییرات به ویژه برای جنبش زنان ایران که بیش از یک قرن از شکل گیری آن می گذرد اهمیت ویژه ای دارد. حمایت از حق زندگی و نفی خشونت نظام مند علیه زنان، اکنون به یک خواست اجتماعی و تقریبا همگانی تبدیل شده است و فریاد زن، زندگی، آزادی در کشور برای زنان نوید فردایی امن تر و سالم تر می دهد.
🔸جنبش زنان ایران، در طی صد سال اخیر به غیر از مقطع کوتاهی در دوره انقلاب مشروطه، نادیده گرفته شده و هرگز نتوانسته مطالباتش را در عرصه عمومی مطرح و پیگیری کند. کنترل دولتی در یکصد سال گذشته در پی خاموش کردن صدای زنان و به دست گرفتن اختیار حیات آنها بوده است. در اعتراضات به مرگ مهسا امینی، برای نخستین بار است که صدای زنان و ستمی که بر آنان می رود در عرصه عمومی به وضوح شنیده می شود.
🔸یکی از صور کنترل دولتی در زندگی زنان، کنترل پوشش زنان بوده که از کشف حجاب تحمیلی تا حجاب اجباری را در بازه زمانی صد ساله شامل می شود. در واقع دولت ها حق اختیار بر پوشش را از زنان سلب کرده و بدون توجه به حق، خواسته و نظر زنان، بر اساس سلایق خود تعیین کرده اند که پوشش زنان چگونه باشد. بعد از انقلاب اسلامی به رغم مخالفت های گروههایی از زنان، حجاب برای زنان اجباری شد. پس از آن مقاومت در برابر حجاب اجباری به شکل نافرمانی و تخطی از پوشش استاندارد ظهور کرد که تاکنون ادامه دارد. در واقع در دهه های گذشته مقاومت در برابر حجاب به شکل فردی جریان داشته که مهم ترین نمود آن را در کنشگری زنانی یافت که به دختران خیابان انقلاب معروف شدند. در اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی، کنشگری جمعی زنان در اعتراض به حجاب شکل گرفت و برای نخستین بار در چهار دهه گذشته زنان به صورت جمعی و در عرصه عمومی خواستار بازپس گیری حق اختیار بر پوشش شدند.
🔸جنبش زنان ایران در مقاطع مختلف تلاش هایی برای طرح مطالبات زنان صورت داده که این تلاش ها با برخورد قهرآمیز دولت ها متوقف شده است. یکی از تجمعات مهم زنان در ۲۲ خرداد ۱۳۸۴ بود که در آن مطالباتی نظیر رفع تبعیض های قانونی علیه زنان طرح شد. در آن تجمع فعالان حقوق زنان هنوز امیدی به تغییر و بهبود داشتند و می کوشیدند با طرح تدریجی و گام گام مطالبات راهی به برابری بگشایند. اما پاسخ به آن، عدم تحمل و به سکوت کشاندن فعالان جنبش بود. در واقع هیچ تغییری در رویکرد دولتی به مساله زنان صورت نگرفت و تمام تلاش تبلیغاتی و عملی متمرکز بر توجیه نابرابری جنسیتی و مقابله با طرح موضوع فمینیسم شد.
🔸اکنون بعد از گذشت نزدیک به دو دهه، زنانی که پس از مرگ مهسا امینی به خیابان آمده اند، بر خلاف فعالان دهه هفتاد و هشتاد امیدی به بهبود و تغییر ندارند و انباشته از اندوه و خشمی هستند که نتیجه سیاست های تبعیض آلود و تحقیر آمیز دهه های اخیر است. این خشم اکنون در اعتراض به حجاب که نماد اطاعت زنان از سیاست های دولتی است، بروز کرده است.
🔸در تمام دهه های گذشته، فعالیتهای معطوف به دفاع از برابری جنسیتی و حقوق زنان به شدت محدود شده است، از بیم این که مبادا این مطالبه فراگیر و توده ای شود. اما اعتراض زنان بعد از مرگ مهسا امینی نشان می دهد که این بازداری موثر نبوده و آگاهی جنسیتی و برابری خواهی زنان افزایش یافته و زنان به ناعادلانه بودن وضعیت شان و ستمی که تحمل می کنند واقف اند و به آن اعتراض دارند.
🔸اعتراض به تبعیض جنسیتی که حدود دو دهه پیش از سوی اقلیتی از زنان فمینیست مطرح می شد، اکنون به طور گسترده تر و در پهنه ای وسیع تر در عرصه عمومی اعلام می شود. زنان معترض امروز، دیگر فقط فعالان حرفه ای حقوق زنان نیستند، بلکه زنانی هستند که کنشگری اعتراضی شان بر پایه تجربه زیسته شان از تبعیض جنسیتی شکل گرفته است.
🔸در اعتراضات بعد از مرگ مهسا، حمایت و همراهی مردان با زنان را می توان نشانه ای از تغییری جدید در میان بخشی از مردان جامعه به حساب آورد. رجوع به تاریخ جنبش زنان حاکی از آن است که مردان، غیر از سالهای اولیه این جنبش، عموما تبعیض جنسیتی را نادیده گرفته اند و به مطالبات زنان توجهی نداشته اند. مرگ تکان دهنده مهسا امینی که وجدان جمعی را جریحه دار کرد، واکنش مردان را به شکل اعتراض و حمایت از مظلوم برانگیخت.
🔸اعتراضات بعد از مرگ مهسا امینی، اگر چه با محوریت زنان و اعتراض به ستم علیه یک زن، شکل گرفته، اما با سایر مطالبات جامعه پیوند خورده که خود اتفاقی بی نظیر در تاریخ معاصر است.
🔸بنابرآنچه گفته شد، مرگ مهسا امینی در بازداشت پلیس، نقطه عطفی در تاریخ جنبش زنان ایران و فصلی جدید را در حق طلبی این جنبش رقم زده است.
سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔸مرگ مهسا امینی در بازداشتگاه پلیس امنیت اخلاقی، سرآغاز تجلی تغییراتی مهم در جامعه ایران است که اگر چه پیش از این نیز قابل تشخیص بود، اما اکنون به شکلی واضح بر همگان آشکار شده است. این تغییرات به ویژه برای جنبش زنان ایران که بیش از یک قرن از شکل گیری آن می گذرد اهمیت ویژه ای دارد. حمایت از حق زندگی و نفی خشونت نظام مند علیه زنان، اکنون به یک خواست اجتماعی و تقریبا همگانی تبدیل شده است و فریاد زن، زندگی، آزادی در کشور برای زنان نوید فردایی امن تر و سالم تر می دهد.
🔸جنبش زنان ایران، در طی صد سال اخیر به غیر از مقطع کوتاهی در دوره انقلاب مشروطه، نادیده گرفته شده و هرگز نتوانسته مطالباتش را در عرصه عمومی مطرح و پیگیری کند. کنترل دولتی در یکصد سال گذشته در پی خاموش کردن صدای زنان و به دست گرفتن اختیار حیات آنها بوده است. در اعتراضات به مرگ مهسا امینی، برای نخستین بار است که صدای زنان و ستمی که بر آنان می رود در عرصه عمومی به وضوح شنیده می شود.
🔸یکی از صور کنترل دولتی در زندگی زنان، کنترل پوشش زنان بوده که از کشف حجاب تحمیلی تا حجاب اجباری را در بازه زمانی صد ساله شامل می شود. در واقع دولت ها حق اختیار بر پوشش را از زنان سلب کرده و بدون توجه به حق، خواسته و نظر زنان، بر اساس سلایق خود تعیین کرده اند که پوشش زنان چگونه باشد. بعد از انقلاب اسلامی به رغم مخالفت های گروههایی از زنان، حجاب برای زنان اجباری شد. پس از آن مقاومت در برابر حجاب اجباری به شکل نافرمانی و تخطی از پوشش استاندارد ظهور کرد که تاکنون ادامه دارد. در واقع در دهه های گذشته مقاومت در برابر حجاب به شکل فردی جریان داشته که مهم ترین نمود آن را در کنشگری زنانی یافت که به دختران خیابان انقلاب معروف شدند. در اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی، کنشگری جمعی زنان در اعتراض به حجاب شکل گرفت و برای نخستین بار در چهار دهه گذشته زنان به صورت جمعی و در عرصه عمومی خواستار بازپس گیری حق اختیار بر پوشش شدند.
🔸جنبش زنان ایران در مقاطع مختلف تلاش هایی برای طرح مطالبات زنان صورت داده که این تلاش ها با برخورد قهرآمیز دولت ها متوقف شده است. یکی از تجمعات مهم زنان در ۲۲ خرداد ۱۳۸۴ بود که در آن مطالباتی نظیر رفع تبعیض های قانونی علیه زنان طرح شد. در آن تجمع فعالان حقوق زنان هنوز امیدی به تغییر و بهبود داشتند و می کوشیدند با طرح تدریجی و گام گام مطالبات راهی به برابری بگشایند. اما پاسخ به آن، عدم تحمل و به سکوت کشاندن فعالان جنبش بود. در واقع هیچ تغییری در رویکرد دولتی به مساله زنان صورت نگرفت و تمام تلاش تبلیغاتی و عملی متمرکز بر توجیه نابرابری جنسیتی و مقابله با طرح موضوع فمینیسم شد.
🔸اکنون بعد از گذشت نزدیک به دو دهه، زنانی که پس از مرگ مهسا امینی به خیابان آمده اند، بر خلاف فعالان دهه هفتاد و هشتاد امیدی به بهبود و تغییر ندارند و انباشته از اندوه و خشمی هستند که نتیجه سیاست های تبعیض آلود و تحقیر آمیز دهه های اخیر است. این خشم اکنون در اعتراض به حجاب که نماد اطاعت زنان از سیاست های دولتی است، بروز کرده است.
🔸در تمام دهه های گذشته، فعالیتهای معطوف به دفاع از برابری جنسیتی و حقوق زنان به شدت محدود شده است، از بیم این که مبادا این مطالبه فراگیر و توده ای شود. اما اعتراض زنان بعد از مرگ مهسا امینی نشان می دهد که این بازداری موثر نبوده و آگاهی جنسیتی و برابری خواهی زنان افزایش یافته و زنان به ناعادلانه بودن وضعیت شان و ستمی که تحمل می کنند واقف اند و به آن اعتراض دارند.
🔸اعتراض به تبعیض جنسیتی که حدود دو دهه پیش از سوی اقلیتی از زنان فمینیست مطرح می شد، اکنون به طور گسترده تر و در پهنه ای وسیع تر در عرصه عمومی اعلام می شود. زنان معترض امروز، دیگر فقط فعالان حرفه ای حقوق زنان نیستند، بلکه زنانی هستند که کنشگری اعتراضی شان بر پایه تجربه زیسته شان از تبعیض جنسیتی شکل گرفته است.
🔸در اعتراضات بعد از مرگ مهسا، حمایت و همراهی مردان با زنان را می توان نشانه ای از تغییری جدید در میان بخشی از مردان جامعه به حساب آورد. رجوع به تاریخ جنبش زنان حاکی از آن است که مردان، غیر از سالهای اولیه این جنبش، عموما تبعیض جنسیتی را نادیده گرفته اند و به مطالبات زنان توجهی نداشته اند. مرگ تکان دهنده مهسا امینی که وجدان جمعی را جریحه دار کرد، واکنش مردان را به شکل اعتراض و حمایت از مظلوم برانگیخت.
🔸اعتراضات بعد از مرگ مهسا امینی، اگر چه با محوریت زنان و اعتراض به ستم علیه یک زن، شکل گرفته، اما با سایر مطالبات جامعه پیوند خورده که خود اتفاقی بی نظیر در تاریخ معاصر است.
🔸بنابرآنچه گفته شد، مرگ مهسا امینی در بازداشت پلیس، نقطه عطفی در تاریخ جنبش زنان ایران و فصلی جدید را در حق طلبی این جنبش رقم زده است.
مدارا با نوجوانان معترض| روزنامه جهان صنعت
@drsiminkazemi
🔺دکتر سیمین کاظمی، جامعهشناس با اشاره به تاثیر بازداشت نوجوانان در اعتراضات بر افکار عمومی به «جهانصنعت» گفت: نوجوانان دختر و پسر به عنوان افرادی که اولین کنشگری اجتماعیشان را در عرصه عمومی تجربه میکنند، زیر سن مسوولیت قانونی هستند و با معصومیت و برای مطالبات اولیه و نوعی همراهی با جامعه و تمرین دگردوستی و مشارکت سیاسی وارد عرصه عمومی و خیابان میشوند. بنابراین لازم است با آنها مدارا شود. وقتی مواجهه با این گروه سنی توام با خشونت و تنبیه باشد، وجدان عمومی جریحهدار میشود و واکنش نشان میدهد و برخوردکنندگان با این نوجوانان از نظر افکار عمومی خشونتگرا و… شناخته میشوند.
🔺وی افزود: برخوردهای سخت و خشن با نوجوانان موجب صدمات روحی به این گروه سنی میشود و ممکن است به عنوان تجربهای تلخ در زندگیشان ثبت شود و آنها را به سمتوسوهای مختلفی از افسردگی و اضطراب و انزوا و مهاجرت تا انتقامگیری سوق بدهد. حوادث خشونتبار و غیرمنتظره در زندگی افراد ممکن است به مثابه تروما به روان شخص عمل کنند.
🔺دکتر کاظمی اظهار کرد: لازم است دولت توان مدارا و خویشتنداری را در آمران و مامورانش تقویت کند و در مواجهه با شهروندان بهخصوص نوجوانان و کودکان مرتکب خشونت نشود و بداند اقدامات خشن و مجازات کمکی به حل مسائل اجتماعی و سیاسی نمیکند.
https://jahanesanat.ir/%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%B6/295611/
@drsiminkazemi
🔺دکتر سیمین کاظمی، جامعهشناس با اشاره به تاثیر بازداشت نوجوانان در اعتراضات بر افکار عمومی به «جهانصنعت» گفت: نوجوانان دختر و پسر به عنوان افرادی که اولین کنشگری اجتماعیشان را در عرصه عمومی تجربه میکنند، زیر سن مسوولیت قانونی هستند و با معصومیت و برای مطالبات اولیه و نوعی همراهی با جامعه و تمرین دگردوستی و مشارکت سیاسی وارد عرصه عمومی و خیابان میشوند. بنابراین لازم است با آنها مدارا شود. وقتی مواجهه با این گروه سنی توام با خشونت و تنبیه باشد، وجدان عمومی جریحهدار میشود و واکنش نشان میدهد و برخوردکنندگان با این نوجوانان از نظر افکار عمومی خشونتگرا و… شناخته میشوند.
🔺وی افزود: برخوردهای سخت و خشن با نوجوانان موجب صدمات روحی به این گروه سنی میشود و ممکن است به عنوان تجربهای تلخ در زندگیشان ثبت شود و آنها را به سمتوسوهای مختلفی از افسردگی و اضطراب و انزوا و مهاجرت تا انتقامگیری سوق بدهد. حوادث خشونتبار و غیرمنتظره در زندگی افراد ممکن است به مثابه تروما به روان شخص عمل کنند.
🔺دکتر کاظمی اظهار کرد: لازم است دولت توان مدارا و خویشتنداری را در آمران و مامورانش تقویت کند و در مواجهه با شهروندان بهخصوص نوجوانان و کودکان مرتکب خشونت نشود و بداند اقدامات خشن و مجازات کمکی به حل مسائل اجتماعی و سیاسی نمیکند.
https://jahanesanat.ir/%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%B6/295611/
روزنامه جهان صنعت
مدارا با نوجوانان معترض - روزنامه جهان صنعت
مهدیه بهارمست- تقریبا پانزده روز از مرگ تلخ مهسا امینی و شروع اعتراضات به دستگیری و مرگ او در سراسر ایران میگذرد. اما طی این مدت بخش قابلتوجهی از کسانی - مدارا با نوجوانان معترض
کار زنان بی ارزش و غیرضروری نیست
✍سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔹 اخیراً تلاش هایی از سوی برخی مدیران صورت گرفته و نیز کارزاری در فضای مجازی به راه افتاده که ساعت کار زنان متاهل کارمند دولت ۱۲ ظهر پایان یابد تا زنان بتوانند در خدمت خانواده باشند.
🔹 تعطیلی زودهنگام در ساعت 12، نوعی بیارزش تلقیکردن کار زنان و غیرضروریشمردن اشتغال آنان است. به این معنی است که اشتغال برای زنان لازم نیست و آنچه برای یک زن در هر موقعیت شغلی، ارجحیت دارد رسیدگی به امور خانه و خانواده است. چنین رویکردی موجب کاستن انگیزه زنان برای اشتغال و خانهنشینشدن آنها میشود.
🔹 از طرف دیگر بیاهمیتکردن و بیارزشکردن کار زنان موجب میشود زنان به علت حضور کمتر و کار کمتر، نیروی کار غیرمؤثر به حساب بیایند و از استخدام آنها اجتناب شود.
🔹 چنین راهکاری که به نام مدیریت خانواده طراحی شده است، تمام بار توجه به خانواده را به دوش زن میگذارد و مرد را از وظایف خانگی معاف میکند. در واقع مدیریت دولتی خانواده، زن را برای وظایف خانگی در تنگنا قرار میدهد و خدمت به مرد را در ردیف خدمت به دولت قرار میدهد. زن، دو کارفرمای همدست دارد، دولت به عنوان کارفرمای بزرگتر، به نفع کارفرمای کوچکتر از قسمتی از خدمات زن صرفنظر میکند و در عوض او را به خدمت بیشتر به مرد سوق میدهد. این نگاه جنسیتزده برای کاستن از مشکلات زنان طراحی نشده است بلکه برای تداوم نظمی مردمحور ارائه شده که بر استثمار و تحقیر زنان در کار خانگی استوار است.
متن کامل یادداشت در لینک زیر:
https://www.sharghdaily.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-100/857429-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A8%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D8%BA%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA
✍سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔹 اخیراً تلاش هایی از سوی برخی مدیران صورت گرفته و نیز کارزاری در فضای مجازی به راه افتاده که ساعت کار زنان متاهل کارمند دولت ۱۲ ظهر پایان یابد تا زنان بتوانند در خدمت خانواده باشند.
🔹 تعطیلی زودهنگام در ساعت 12، نوعی بیارزش تلقیکردن کار زنان و غیرضروریشمردن اشتغال آنان است. به این معنی است که اشتغال برای زنان لازم نیست و آنچه برای یک زن در هر موقعیت شغلی، ارجحیت دارد رسیدگی به امور خانه و خانواده است. چنین رویکردی موجب کاستن انگیزه زنان برای اشتغال و خانهنشینشدن آنها میشود.
🔹 از طرف دیگر بیاهمیتکردن و بیارزشکردن کار زنان موجب میشود زنان به علت حضور کمتر و کار کمتر، نیروی کار غیرمؤثر به حساب بیایند و از استخدام آنها اجتناب شود.
🔹 چنین راهکاری که به نام مدیریت خانواده طراحی شده است، تمام بار توجه به خانواده را به دوش زن میگذارد و مرد را از وظایف خانگی معاف میکند. در واقع مدیریت دولتی خانواده، زن را برای وظایف خانگی در تنگنا قرار میدهد و خدمت به مرد را در ردیف خدمت به دولت قرار میدهد. زن، دو کارفرمای همدست دارد، دولت به عنوان کارفرمای بزرگتر، به نفع کارفرمای کوچکتر از قسمتی از خدمات زن صرفنظر میکند و در عوض او را به خدمت بیشتر به مرد سوق میدهد. این نگاه جنسیتزده برای کاستن از مشکلات زنان طراحی نشده است بلکه برای تداوم نظمی مردمحور ارائه شده که بر استثمار و تحقیر زنان در کار خانگی استوار است.
متن کامل یادداشت در لینک زیر:
https://www.sharghdaily.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-100/857429-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A8%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D8%BA%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA
شرق
کار زنان بیارزش و غیرضروری نیست
با اینکه نرخهای مشارکت اقتصادی زنان در ایران یکی از پایینترین نرخها در میان کشورهای جهان است و میزان اشتغال زنان پایینتر از همه کشورهای جنوب خلیج فارس است، به جای تصمیمگیری در راستای بهبود وضعیت اشتغال زنان، تصمیماتی از جانب برخی مسئولان اتخاذ میشود…
بیانیه بیش از ۲۵۰۰ پزشک
این بیانیه ضمن اعلام همبستگی پزشکان با مردم و محکوم کردن توسل به خشونت علیه شهروندان، بر ضرورت بررسی دقیق و شفاف پرونده مهسا امینی با حضور کارشناسان مستقل جامعه پزشکی، حفظ اصل بی طرفی مطلق کارکنان درمان در رسیدگی به آسیب دیدگان و منع به کارگیری امکانات و تجهیزات درمانی، محمل ها و نشانه های پزشکی در امری خارج از این حیطه تاکید دارد.
بیانیه را در کانال لایحه بخوانید.
https://www.tg-me.com/laayehemed/398
این بیانیه ضمن اعلام همبستگی پزشکان با مردم و محکوم کردن توسل به خشونت علیه شهروندان، بر ضرورت بررسی دقیق و شفاف پرونده مهسا امینی با حضور کارشناسان مستقل جامعه پزشکی، حفظ اصل بی طرفی مطلق کارکنان درمان در رسیدگی به آسیب دیدگان و منع به کارگیری امکانات و تجهیزات درمانی، محمل ها و نشانه های پزشکی در امری خارج از این حیطه تاکید دارد.
بیانیه را در کانال لایحه بخوانید.
https://www.tg-me.com/laayehemed/398
Telegram
کانال لایحه
♦️♦️♦️
🟢به نام زندگی
💢هموطنان گرامی
فرزندان شما در جامعه پزشکی ایران خود را موظف میدانند ؛
در این ایام بسیار دشوار و تلخ که در آن لحظه به لحظه شاهد آسیب های خطیر به وجهه ملی و تمامی ساحت های انسانی ایران و ایرانیان هستیم همبستگی و خاکساری خود را به پیشگاه…
🟢به نام زندگی
💢هموطنان گرامی
فرزندان شما در جامعه پزشکی ایران خود را موظف میدانند ؛
در این ایام بسیار دشوار و تلخ که در آن لحظه به لحظه شاهد آسیب های خطیر به وجهه ملی و تمامی ساحت های انسانی ایران و ایرانیان هستیم همبستگی و خاکساری خود را به پیشگاه…
ضرورت ارزیابی صحیح اعتراضات
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با جهان صنعت
@drsiminkazemi
🔸در شرایط فعلی صحبت از تغییر شیوه های گشت ارشاد، به معنای نداشتن قضاوت و ارزیابی صحیح از اعتراضات اخیر و تقلیل دادن مطالبات جامعه و مخصوصا زنان به یک موضوع جزیی مثل گشت ارشاد است. صحبت از تغییر شیوه اجرای گشت ارشاد، نشان دهنده ساختار صلب و سختی است که با وجود دو هفته اعتراض و انتقاد و پند و نصیحت، حاضر و قادر به بازاندیشی در شیوه های کنترلی و سختگیرانه اش نیست. گشت ارشاد، شیوه پلیسی و قهری مواجهه با امر فرهنگی و عرفی است که در هیچ جای جهان غیر از ایران اجرا نمی شود. حتی قانون حجاب هم منحصرا در ایران و افغانستان طالبان بر زنان تحمیل می شود و سایر کشورهای اسلامی به چنین فوانین و شیوه هایی متوسل نشده اند.
🔸گشت ارشاد، تجلی خشونت دولتی علیه زنان در عرصه عمومی است و حداقل کاری که مسوولان لازم است انجام دهند، برچیدن بساط شیوه های کنترلی و پلیسی در این مقوله و بازگرداندن حق اختیار بر پوشش به زنان است. این حداقل نتیجه ای است که تاکنون باید به آن رسیده باشند.
🔸 آنچه افکار عمومی می خواهد، نه تنها حذف گشت ارشاد و بازگرداندن حق اختیار بر پوشش به زنان، بلکه توجه به مطالباتی مثل رفع تبعیض جنسیتی، توقف همه اشکال خشونت علیه زنان، آزادی و عدالت برای همه جامعه است. صحبت از تغییر شیوه گشت ارشاد به معنی نادیده گرفتن همه این مطالبات و بی اعتنایی به افکار عمومی سوگوار و خشمگین است. بنابراین نه تنها خشم عمومی را فرو نمی نشاند، بلکه به نارضایتی دامن می زند و پیام انسداد و تغییر ناپذیری شیوه های مدیریتی را بیش از پیش به جامعه معترض و عزادار می دهد.
🔸قطعا نظارت پلیسی بر زنان از این پس در جامعه ما هیچ پذیرشی نخواهد داشت و ادامه چنین شیوه ای به تنش و تعارض بیشتر در جامعه منجر می شود. پس بهتر است موضوع حضور گشت ارشاد در خیابان را به کلی بایگانی کنند و ماشین های آن را به ناوگان حمل و نقل عمومی واگذار نمایند که یقینا منافع بیشتری برای جامعه خواهد داشت.
یکشنبه، ۱۱ مهر ۱۴۰۱
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با جهان صنعت
@drsiminkazemi
🔸در شرایط فعلی صحبت از تغییر شیوه های گشت ارشاد، به معنای نداشتن قضاوت و ارزیابی صحیح از اعتراضات اخیر و تقلیل دادن مطالبات جامعه و مخصوصا زنان به یک موضوع جزیی مثل گشت ارشاد است. صحبت از تغییر شیوه اجرای گشت ارشاد، نشان دهنده ساختار صلب و سختی است که با وجود دو هفته اعتراض و انتقاد و پند و نصیحت، حاضر و قادر به بازاندیشی در شیوه های کنترلی و سختگیرانه اش نیست. گشت ارشاد، شیوه پلیسی و قهری مواجهه با امر فرهنگی و عرفی است که در هیچ جای جهان غیر از ایران اجرا نمی شود. حتی قانون حجاب هم منحصرا در ایران و افغانستان طالبان بر زنان تحمیل می شود و سایر کشورهای اسلامی به چنین فوانین و شیوه هایی متوسل نشده اند.
🔸گشت ارشاد، تجلی خشونت دولتی علیه زنان در عرصه عمومی است و حداقل کاری که مسوولان لازم است انجام دهند، برچیدن بساط شیوه های کنترلی و پلیسی در این مقوله و بازگرداندن حق اختیار بر پوشش به زنان است. این حداقل نتیجه ای است که تاکنون باید به آن رسیده باشند.
🔸 آنچه افکار عمومی می خواهد، نه تنها حذف گشت ارشاد و بازگرداندن حق اختیار بر پوشش به زنان، بلکه توجه به مطالباتی مثل رفع تبعیض جنسیتی، توقف همه اشکال خشونت علیه زنان، آزادی و عدالت برای همه جامعه است. صحبت از تغییر شیوه گشت ارشاد به معنی نادیده گرفتن همه این مطالبات و بی اعتنایی به افکار عمومی سوگوار و خشمگین است. بنابراین نه تنها خشم عمومی را فرو نمی نشاند، بلکه به نارضایتی دامن می زند و پیام انسداد و تغییر ناپذیری شیوه های مدیریتی را بیش از پیش به جامعه معترض و عزادار می دهد.
🔸قطعا نظارت پلیسی بر زنان از این پس در جامعه ما هیچ پذیرشی نخواهد داشت و ادامه چنین شیوه ای به تنش و تعارض بیشتر در جامعه منجر می شود. پس بهتر است موضوع حضور گشت ارشاد در خیابان را به کلی بایگانی کنند و ماشین های آن را به ناوگان حمل و نقل عمومی واگذار نمایند که یقینا منافع بیشتری برای جامعه خواهد داشت.
یکشنبه، ۱۱ مهر ۱۴۰۱
اعتراضات زنان: انباشت نارضایتی و انسداد راههای مطالبه گری
سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔸هیچ اعتراض اجتماعی، بدون زمینه قبلی و به طور ناگهانی اتفاقی نمی افتد. برای فهم اعتراض زنان باید به وضعیت آنان در دهه های گذشته رجوع کرد.
🔸در دهه های اخیر، انباشت ستم جنسیتی، مسدود شدن راههای مطالبه گری و فقدان پاسخ و سیاستگذاری نامتناسب با مطالبات زنان موجب نارضایتی و اعتراض شده است.
🔸تا کنون هر کوششی از طرف زنان برای طرح مطالبه بیهوده بوده و نادیده گرفته شده یا تحمل نشده. چنانکه تجمعات و کمپین های زنان در اعتراض به قوانین نابرابر در دهه هشتاد اجباراً به سکوت کشانده شد و و وقتی با عمومیت اینترنت، مطالبه گری به فضای مجازی منتقل شد، هیچ یک از این مطالبات پاسخ مناسبی نگرفت.
🔸در دهه های اخیر، زنان کوشش کرده اند با اتکا به ظرفیت های محدود موجود زندگی شان را تغییر دهند اما در پاسخ به این تلاش ها، نه تنها فضای مناسب برای آنها فراهم نشده بلکه برای شان محدودیت هم ایجاد شده است. مثلا پاسخ دولت به افزایش تعداد زنان دانشجو، سهمیه بندی جنسیتی بود و با افزایش تعداد زنان دانش آموخته متقاضی کار، ظرفیتی در بازار کار برای جذب این دانش آموختگان ایجاد نشد و بیکاری زنان تحصیلکرده در حال افزایش است.
🔸 در یک دهه اخیر مسایلی مثل خشونت علیه زنان، قتل های ناموسی، آزار و تجاوز جنسی تاکنون بدون پاسخ مانده است.
از طرفی مباحثی مثل کودک همسری، چندهمسری و ... که ناقض حقوق زنان است، ترویج می شود و از طرف دیگر مهریه به عنوان تنها حقی که قوانین اسلامی برای زنان قائل شده، از طرف دولت محدود شده است. حق اختیار بر بدن به کلی نقض شده است، چنانکه قانون افزایش جمعیت، رسماً ناقض این حق است، و قانون حجاب، حق اختیار بر پوشش را از زنان گرفته است.
🔸به طور کلی در دهه های اخیر انباشت مطالبات زنان و بدون پاسخ ماندن آن و تحقیر زنان از تریبون های مختلف این یقین را ایجاد کرده که رویکرد رسمی زنان را به عنوان شهروندان درجه دوم در نظر گرفته و غیر از خدمت خانگی و فرزندآوری نقشی برای آنها قائل نیست.
🔸چنین وضعیتی منجر به این نتیجه شده که زنان هیچ روزنه و چشمانداز روشنی از آینده و پایانیافتن این تبعیضها نبینند. اعتراضات امروز و فوران خشم زنان را باید نتیجه انباشت نارضایتی ها و فقدان پاسخ مناسب به آن دانست.
از گفتگو با روزنامه هممیهن با تلخیص و ویرایش
۱۲ مهر ۱۴۰۱
https://hammihanonline.ir/news/society/%D8%B5%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%84%D9%86%D9%80%D9%80%D8%AF-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86
سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔸هیچ اعتراض اجتماعی، بدون زمینه قبلی و به طور ناگهانی اتفاقی نمی افتد. برای فهم اعتراض زنان باید به وضعیت آنان در دهه های گذشته رجوع کرد.
🔸در دهه های اخیر، انباشت ستم جنسیتی، مسدود شدن راههای مطالبه گری و فقدان پاسخ و سیاستگذاری نامتناسب با مطالبات زنان موجب نارضایتی و اعتراض شده است.
🔸تا کنون هر کوششی از طرف زنان برای طرح مطالبه بیهوده بوده و نادیده گرفته شده یا تحمل نشده. چنانکه تجمعات و کمپین های زنان در اعتراض به قوانین نابرابر در دهه هشتاد اجباراً به سکوت کشانده شد و و وقتی با عمومیت اینترنت، مطالبه گری به فضای مجازی منتقل شد، هیچ یک از این مطالبات پاسخ مناسبی نگرفت.
🔸در دهه های اخیر، زنان کوشش کرده اند با اتکا به ظرفیت های محدود موجود زندگی شان را تغییر دهند اما در پاسخ به این تلاش ها، نه تنها فضای مناسب برای آنها فراهم نشده بلکه برای شان محدودیت هم ایجاد شده است. مثلا پاسخ دولت به افزایش تعداد زنان دانشجو، سهمیه بندی جنسیتی بود و با افزایش تعداد زنان دانش آموخته متقاضی کار، ظرفیتی در بازار کار برای جذب این دانش آموختگان ایجاد نشد و بیکاری زنان تحصیلکرده در حال افزایش است.
🔸 در یک دهه اخیر مسایلی مثل خشونت علیه زنان، قتل های ناموسی، آزار و تجاوز جنسی تاکنون بدون پاسخ مانده است.
از طرفی مباحثی مثل کودک همسری، چندهمسری و ... که ناقض حقوق زنان است، ترویج می شود و از طرف دیگر مهریه به عنوان تنها حقی که قوانین اسلامی برای زنان قائل شده، از طرف دولت محدود شده است. حق اختیار بر بدن به کلی نقض شده است، چنانکه قانون افزایش جمعیت، رسماً ناقض این حق است، و قانون حجاب، حق اختیار بر پوشش را از زنان گرفته است.
🔸به طور کلی در دهه های اخیر انباشت مطالبات زنان و بدون پاسخ ماندن آن و تحقیر زنان از تریبون های مختلف این یقین را ایجاد کرده که رویکرد رسمی زنان را به عنوان شهروندان درجه دوم در نظر گرفته و غیر از خدمت خانگی و فرزندآوری نقشی برای آنها قائل نیست.
🔸چنین وضعیتی منجر به این نتیجه شده که زنان هیچ روزنه و چشمانداز روشنی از آینده و پایانیافتن این تبعیضها نبینند. اعتراضات امروز و فوران خشم زنان را باید نتیجه انباشت نارضایتی ها و فقدان پاسخ مناسب به آن دانست.
از گفتگو با روزنامه هممیهن با تلخیص و ویرایش
۱۲ مهر ۱۴۰۱
https://hammihanonline.ir/news/society/%D8%B5%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%84%D9%86%D9%80%D9%80%D8%AF-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86
هممیهن
صدای بلنــد زنان
فعالان حقوق زنان معتقدند اعتراضات اخیر فرصت مناسبی برای ایجاد گفتمان جدید در رفع نابرابریها علیه زنان است
دروغگویی به فروریختن اعتماد عمومی منجر میشود
▪️سیمین کاظمی|گفتگو با آتیه آنلاین
@drsiminkazemi
🔹دروغ به عنوان راهکاری برای تامین و حفظ منافع در سطح فردی و اجتماعی به کار میرود که این منافع دایره وسیعی را در برمیگیرد. یعنی کنشگران فردی و طبقه حاکم برای تضمین منافعشان ممکن است دست به کار دروغ شوند. در سطح فردی مساله سادهتر است اما در سطح کلان دروغ در زرورق ایدئولوژی پیچیده میشود و به طبقه محکوم قالب میشود که فهم آن ممکن است دشوارتر باشد.
🔹 قدرت با دروغ در سطوح کلان و خرد نسبت دارد. یک قدرت فاسد و فاقد مشروعیت ممکن است برای توجیه اعمالخود به دروغ متوسل شود و برای جبران ضعفهای خود غیر از دروغ راهی نداشته باشد. از طرف دیگر در جامعهای که بین ارزشها و هنجارهای حاکمان و محکومان فاصله و تفاوت باشد، محکومان به خاطر بیم از مجازات و انتقام ممکن است مجبور به دروغگویی شوند و دروغ به بخشی از زندگیشان تبدیل شود. در سطح خرد هم روابط نابرابر قدرت ممکن است موجب شود فرد با قدرت کمتر برای گریز از تنبیه یا کسب منفعت به دروغ روی بیاورد.
🔹 پیامد دروغگویی در سطح فردی، به اجتماعی که فرد به آن تعلق دارد بستگی دارد؛ اینکه این اجتماع تا چه حد به دروغ حساسیت داشته باشد. وقتی در جامعهای دروغ عادی شده باشد، آشکار شدن دروغگویی ممکن است برای فرد مشکل چندانی ایجاد نکند و او به رفتار خود ادامه دهد
اگر جامعه به دروغ حساسیت داشته باشد و آن را تحمل نکند، آشکار شدن دروغ منجر به بیاعتمادی به فرد دروغگو میشود، شخص به عنوان دروغگو برچسب می خورد و ممکن است اعتبارش را از دست بدهد و به روابط بین فردی او آسیب بزند.
🔹 وقتی دروغگویی در جامعه زیاد باشد، افراد به هم اعتماد ندارند. بیاعتمادی به محدودیتها و سختگیریهایی منجر میشود. در چنین جامعهای تشخیص صالح از ناصالح دشوار میشود و دروغگویی منجر به تبعیض و تباه شدن حقوق بخشی از جامعه میشود که کمتر قادر یا مایل به دروغ هستند.
🔹 دروغ گویی در سطح کلان و به ویژه برای نظامهای سیاسی تبعات به شدت منفی دارد و به فروریختن اعتماد عمومی می انجامد و این فروریختن اعتماد عمومی به آسانی قابل بازسازی نخواهد بود. دروغگویی مشروعیت نظامهای سیاسی را تهدید و پایههای آنها را سست میکند و گاهی ممکن است یک دروغ که مصلحت شمرده میشود به بحرانهای سیاسی و اجتماعی بینجامد که قابل جبران نباشد.
متن کامل گفتگو در لینک:
https://www.atiyeonline.ir/news/54245/%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AE%D8%AA%D9%86-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%AC%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF
▪️سیمین کاظمی|گفتگو با آتیه آنلاین
@drsiminkazemi
🔹دروغ به عنوان راهکاری برای تامین و حفظ منافع در سطح فردی و اجتماعی به کار میرود که این منافع دایره وسیعی را در برمیگیرد. یعنی کنشگران فردی و طبقه حاکم برای تضمین منافعشان ممکن است دست به کار دروغ شوند. در سطح فردی مساله سادهتر است اما در سطح کلان دروغ در زرورق ایدئولوژی پیچیده میشود و به طبقه محکوم قالب میشود که فهم آن ممکن است دشوارتر باشد.
🔹 قدرت با دروغ در سطوح کلان و خرد نسبت دارد. یک قدرت فاسد و فاقد مشروعیت ممکن است برای توجیه اعمالخود به دروغ متوسل شود و برای جبران ضعفهای خود غیر از دروغ راهی نداشته باشد. از طرف دیگر در جامعهای که بین ارزشها و هنجارهای حاکمان و محکومان فاصله و تفاوت باشد، محکومان به خاطر بیم از مجازات و انتقام ممکن است مجبور به دروغگویی شوند و دروغ به بخشی از زندگیشان تبدیل شود. در سطح خرد هم روابط نابرابر قدرت ممکن است موجب شود فرد با قدرت کمتر برای گریز از تنبیه یا کسب منفعت به دروغ روی بیاورد.
🔹 پیامد دروغگویی در سطح فردی، به اجتماعی که فرد به آن تعلق دارد بستگی دارد؛ اینکه این اجتماع تا چه حد به دروغ حساسیت داشته باشد. وقتی در جامعهای دروغ عادی شده باشد، آشکار شدن دروغگویی ممکن است برای فرد مشکل چندانی ایجاد نکند و او به رفتار خود ادامه دهد
اگر جامعه به دروغ حساسیت داشته باشد و آن را تحمل نکند، آشکار شدن دروغ منجر به بیاعتمادی به فرد دروغگو میشود، شخص به عنوان دروغگو برچسب می خورد و ممکن است اعتبارش را از دست بدهد و به روابط بین فردی او آسیب بزند.
🔹 وقتی دروغگویی در جامعه زیاد باشد، افراد به هم اعتماد ندارند. بیاعتمادی به محدودیتها و سختگیریهایی منجر میشود. در چنین جامعهای تشخیص صالح از ناصالح دشوار میشود و دروغگویی منجر به تبعیض و تباه شدن حقوق بخشی از جامعه میشود که کمتر قادر یا مایل به دروغ هستند.
🔹 دروغ گویی در سطح کلان و به ویژه برای نظامهای سیاسی تبعات به شدت منفی دارد و به فروریختن اعتماد عمومی می انجامد و این فروریختن اعتماد عمومی به آسانی قابل بازسازی نخواهد بود. دروغگویی مشروعیت نظامهای سیاسی را تهدید و پایههای آنها را سست میکند و گاهی ممکن است یک دروغ که مصلحت شمرده میشود به بحرانهای سیاسی و اجتماعی بینجامد که قابل جبران نباشد.
متن کامل گفتگو در لینک:
https://www.atiyeonline.ir/news/54245/%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AE%D8%AA%D9%86-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%AC%D8%B1-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF
www.atiyeonline.ir
دروغگویی به فروریختن اعتماد عمومی منجر میشود
یک جامعهشناس گفت: در جوامع انسانی عموماً صداقت به عنوان یک ارزش شناخته میشود و در آموزشهای اخلاقی افراد به راستگویی دعوت میشوند. اما صداقت به عنوان یک ارزش ممکن است مبنای رفتارهای اعضای جامعه قرار نگیرد و دروغگویی به یک رفتار شایع تبدیل شود.
بیکاری زنان، مشکلی که جدی گرفته نمی شود
▪️سیمین کاظمی| از گفتگو با جهان صنعت
@drsiminkazemi
🔹طبق آمار منتشرشده، میزان بیکاری زنان شامل فارغ التحصیلان دانشگاه و سایر زنان، مانند همیشه بیشتر از مردان است. اما آمار بیکاری زنان تحصیلکرده بیشتر مورد توجه قرار میگیرد، زیرا عملکرد آموزش عالی، تربیت افراد برای بازار کار است و انتظار می رود وقتی زنان تحصیلات عالی دارند، شغلی مناسب نیز پیدا کنند. این در حالی است که موضوع اشتغال زنها تاکنون جدی گرفته نشده و به عنوان امری غیرضروری به آن پرداخته میشود. به همین دلیل هر سال به تعداد فارغالتحصیلان زن بیکار افزوده میشود.
🔹 از سوی دولت هیچ تصمیمی برای بهبود اشتغال زنها گرفته نمیشود... دولت به چند دلیل برای زنان در بازار کار جایگاهی قائل نیست. یکی از دلایل آن ترویج رسمی نقشهای جنسیتی و این عقیده است که، زنها باید هر چه زودتر ازدواج و فرزندآوری کنند و در خانه بمانند، و از نظر اقتصادی وابسته به همسرشان باشند.
🔹 تبعات افزایش فارغالتحصیلان زن بیکار در جامعه این است که از بخش عمده جمعیت فارغالتحصیل کشور استفاده نمیشود. این در حالی است که زنهای فارغالتحصیل سرمایه انسانی و علمی کشور هستند که با افزایش بیکاری آنها جامعه از نیروی کار خبره محروم میشود. همچنین با چنین تبعیضهایی، نارضایتی در میان زنها افزایش پیدا میکند. از مهمترین تبعات بیکاری، گسترش احساس سرخوردگی، تحقیر و دلسردی در میان زنهایی است که سالها تحصیل کردهاند اما موقعیت شغلی برای آنها در کشور وجود ندارد. این روزها نارضایتیها به اشکال مختلف در جامعه نمایان میشود، و یکی از شکلهای آن اعتراضات زنها در خیابان است، اعتراض این روزهای زنها در خیابان فقط معطوف به حجاب نیست بلکه به خاطر وضعیت اجتماعی، حقوقی و اقتصادی آنها هم هست.
🔹 نکته دیگر این است که آمار زنهای بیکار در شهرستانها بیشتر از تهران است. فرصتهای شغلی به طور کلی در شهرستانها بسیار کمتر از تهران است و به دلیل تبعیض جنسیتی شدیدتر، فرصت و شانس اشتغال برای زنان کمتر است. این وضعیت می تواند انگیزه ای برای مهاجرت زنها به پایتخت باشد که خود مشکلات دیگری به همراه دارد.
🔹هر دولتی وقتی متوجه مشکلات جامعه میشود، باید اقدامات لازم را برای حل آن مشکل به کار ببندد، اما این قضیه در دولت جمهوری اسلامی قابل مشاهده نیست. قاعدتا مسوولان بیشتر از همه ما نسبت به این موضوعات اطلاع دارند، اما هیچ حساسیتی نسبت به این مشکلات به خصوص مشکلات زنان وجود ندارد. در حالی در ردهبندیهای بینالمللی، مشارکت اقتصادی زنان ایران در پایینترین ردههای ممکن است و طبیعتا مسوولان نیز از آن آگاهی دارند اما هیچ راهکاری برای حل آن در نظر گرفته نشده است. اگر قرار بر حل مشکلات زنان است، اساسا باید رویکرد رسمی نسبت به مساله زن تغییر کند. برای حل مشکلات زنها باید از تفکر سنتی و مردسالارانه عبور کرد و این اصل پذیرفته شود که زنها هم باید از حقوق انسانی و برابر با مردان برخوردار شوند. به دنبال تغییر رویکرد می توان انتظار داشت که فضای اشتغال برای زنها بهبود پیدا کند. به طور کلی باید نگاه مدرنتر و انسانیتری به مساله زن وجود داشته باشد تا مشکلاتی مثد بیکاری زنان حل شود.
لشکر تحصیلکردههای بیکار - روزنامه جهان صنعت
https://jahanesanat.ir/%d9%84%d8%b4%da%a9%d8%b1-%d8%aa%d8%ad%d8%b5%db%8c%d9%84%da%a9%d8%b1%d8%af%d9%87%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%db%8c%da%a9%d8%a7%d8%b1-2/300591/
▪️سیمین کاظمی| از گفتگو با جهان صنعت
@drsiminkazemi
🔹طبق آمار منتشرشده، میزان بیکاری زنان شامل فارغ التحصیلان دانشگاه و سایر زنان، مانند همیشه بیشتر از مردان است. اما آمار بیکاری زنان تحصیلکرده بیشتر مورد توجه قرار میگیرد، زیرا عملکرد آموزش عالی، تربیت افراد برای بازار کار است و انتظار می رود وقتی زنان تحصیلات عالی دارند، شغلی مناسب نیز پیدا کنند. این در حالی است که موضوع اشتغال زنها تاکنون جدی گرفته نشده و به عنوان امری غیرضروری به آن پرداخته میشود. به همین دلیل هر سال به تعداد فارغالتحصیلان زن بیکار افزوده میشود.
🔹 از سوی دولت هیچ تصمیمی برای بهبود اشتغال زنها گرفته نمیشود... دولت به چند دلیل برای زنان در بازار کار جایگاهی قائل نیست. یکی از دلایل آن ترویج رسمی نقشهای جنسیتی و این عقیده است که، زنها باید هر چه زودتر ازدواج و فرزندآوری کنند و در خانه بمانند، و از نظر اقتصادی وابسته به همسرشان باشند.
🔹 تبعات افزایش فارغالتحصیلان زن بیکار در جامعه این است که از بخش عمده جمعیت فارغالتحصیل کشور استفاده نمیشود. این در حالی است که زنهای فارغالتحصیل سرمایه انسانی و علمی کشور هستند که با افزایش بیکاری آنها جامعه از نیروی کار خبره محروم میشود. همچنین با چنین تبعیضهایی، نارضایتی در میان زنها افزایش پیدا میکند. از مهمترین تبعات بیکاری، گسترش احساس سرخوردگی، تحقیر و دلسردی در میان زنهایی است که سالها تحصیل کردهاند اما موقعیت شغلی برای آنها در کشور وجود ندارد. این روزها نارضایتیها به اشکال مختلف در جامعه نمایان میشود، و یکی از شکلهای آن اعتراضات زنها در خیابان است، اعتراض این روزهای زنها در خیابان فقط معطوف به حجاب نیست بلکه به خاطر وضعیت اجتماعی، حقوقی و اقتصادی آنها هم هست.
🔹 نکته دیگر این است که آمار زنهای بیکار در شهرستانها بیشتر از تهران است. فرصتهای شغلی به طور کلی در شهرستانها بسیار کمتر از تهران است و به دلیل تبعیض جنسیتی شدیدتر، فرصت و شانس اشتغال برای زنان کمتر است. این وضعیت می تواند انگیزه ای برای مهاجرت زنها به پایتخت باشد که خود مشکلات دیگری به همراه دارد.
🔹هر دولتی وقتی متوجه مشکلات جامعه میشود، باید اقدامات لازم را برای حل آن مشکل به کار ببندد، اما این قضیه در دولت جمهوری اسلامی قابل مشاهده نیست. قاعدتا مسوولان بیشتر از همه ما نسبت به این موضوعات اطلاع دارند، اما هیچ حساسیتی نسبت به این مشکلات به خصوص مشکلات زنان وجود ندارد. در حالی در ردهبندیهای بینالمللی، مشارکت اقتصادی زنان ایران در پایینترین ردههای ممکن است و طبیعتا مسوولان نیز از آن آگاهی دارند اما هیچ راهکاری برای حل آن در نظر گرفته نشده است. اگر قرار بر حل مشکلات زنان است، اساسا باید رویکرد رسمی نسبت به مساله زن تغییر کند. برای حل مشکلات زنها باید از تفکر سنتی و مردسالارانه عبور کرد و این اصل پذیرفته شود که زنها هم باید از حقوق انسانی و برابر با مردان برخوردار شوند. به دنبال تغییر رویکرد می توان انتظار داشت که فضای اشتغال برای زنها بهبود پیدا کند. به طور کلی باید نگاه مدرنتر و انسانیتری به مساله زن وجود داشته باشد تا مشکلاتی مثد بیکاری زنان حل شود.
لشکر تحصیلکردههای بیکار - روزنامه جهان صنعت
https://jahanesanat.ir/%d9%84%d8%b4%da%a9%d8%b1-%d8%aa%d8%ad%d8%b5%db%8c%d9%84%da%a9%d8%b1%d8%af%d9%87%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%db%8c%da%a9%d8%a7%d8%b1-2/300591/
روزنامه جهان صنعت
لشکر تحصیلکردههای بیکار - روزنامه جهان صنعت
مهدیه بهارمست- طی چند روز گذشته آمار تکاندهندهای از میزان فارغالتحصیلان بیکار اعلام شده است. بررسی آمار مربوط به وضعیت نیروی کار در تابستان سال جاری که - لشکر تحصیلکردههای بیکار
اعتماد برگشت خورده (واکاوی آسیب عدم اعتماد عمومی به سیاستمداران)
▪️سیمین کاظمی| گفتگو با تجارت فردا
@drsiminkazemi
🔻بعد از انقلاب اسلامی، گروهی که قدرت را به دست گرفتند، مجموعه ای از ارزش ها و شعارها را به عنوان هویت حکومت جدید تعریف کردند که یکسره متمایز بود از ساختار سیاسی فروریخته پیشین و این برای ملتی که انقلاب را به پیروزی رسانده بود، نویدبخش فردای بهتر بود. ساختار سیاسی جدید ظاهراً می خواست بر مبنای ارزش هایی مثل دفاع از حقوق محرومان و مستضعفان، عدالت اجتماعی، دینمداری، مذمت دنیاگرایی و مادیگرایی و مذمت غرب و البته مبارزه با امپریالیسم ساخته شود. حکومت جدید می خواست نابرابری اجتماعی را که از علل نارضایتی جامعه در حکومت پیشین بود، اصلاح کند و سیستم تخصیص امتیازات را که در حکومت پیشین معیوب و ناعادلانه بود تغییر دهد و آن شکل موروثی و تأثیرِ نسبت با قدرت را تغییر دهد و منابع در جامعه به طور عادلانه تقسیم شود. قرار بود بر خلاف رژیم گذشته که فساد ویژگی آن بود در حکومت جدید امکانی برای شکل گیری و رشد فساد وجود نداشته باشد.
🔻چنین ارزش ها و شعارهایی برای قاطبه ملت که شرایط سختی را در دوره پهلوی گذرانده و آن را سرنگون کرده بودند، امیدبخش بود. به این ترتیب اعتماد به حاکمان جدید شکل گرفت. این اعتماد تا بعد از دهه اول انقلاب و جنگ، به قوت خود باقی بود و بعد از آن دوره تثبیت حکومت جدید شروع شد. انتظار جامعه از حکومت این بود که بنابر ارزش هایی که هویت اش را تشکیل میدهد به کار سامان دادن به جامعه بپردازد و کشوری را که مشکلات جنگ و تحریم اقتصادی به مشکلات پیشین اش اضافه شده بود نجات دهد. اما در همین دوره است که چرخشی در ارزش های حکومت و عملکرد آن پدیدار می شود.
متن کامل گفتگو در لینک زیر:
https://www.tejaratefarda.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-20/42477-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B4%D8%AA-%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%87
▪️سیمین کاظمی| گفتگو با تجارت فردا
@drsiminkazemi
🔻بعد از انقلاب اسلامی، گروهی که قدرت را به دست گرفتند، مجموعه ای از ارزش ها و شعارها را به عنوان هویت حکومت جدید تعریف کردند که یکسره متمایز بود از ساختار سیاسی فروریخته پیشین و این برای ملتی که انقلاب را به پیروزی رسانده بود، نویدبخش فردای بهتر بود. ساختار سیاسی جدید ظاهراً می خواست بر مبنای ارزش هایی مثل دفاع از حقوق محرومان و مستضعفان، عدالت اجتماعی، دینمداری، مذمت دنیاگرایی و مادیگرایی و مذمت غرب و البته مبارزه با امپریالیسم ساخته شود. حکومت جدید می خواست نابرابری اجتماعی را که از علل نارضایتی جامعه در حکومت پیشین بود، اصلاح کند و سیستم تخصیص امتیازات را که در حکومت پیشین معیوب و ناعادلانه بود تغییر دهد و آن شکل موروثی و تأثیرِ نسبت با قدرت را تغییر دهد و منابع در جامعه به طور عادلانه تقسیم شود. قرار بود بر خلاف رژیم گذشته که فساد ویژگی آن بود در حکومت جدید امکانی برای شکل گیری و رشد فساد وجود نداشته باشد.
🔻چنین ارزش ها و شعارهایی برای قاطبه ملت که شرایط سختی را در دوره پهلوی گذرانده و آن را سرنگون کرده بودند، امیدبخش بود. به این ترتیب اعتماد به حاکمان جدید شکل گرفت. این اعتماد تا بعد از دهه اول انقلاب و جنگ، به قوت خود باقی بود و بعد از آن دوره تثبیت حکومت جدید شروع شد. انتظار جامعه از حکومت این بود که بنابر ارزش هایی که هویت اش را تشکیل میدهد به کار سامان دادن به جامعه بپردازد و کشوری را که مشکلات جنگ و تحریم اقتصادی به مشکلات پیشین اش اضافه شده بود نجات دهد. اما در همین دوره است که چرخشی در ارزش های حکومت و عملکرد آن پدیدار می شود.
متن کامل گفتگو در لینک زیر:
https://www.tejaratefarda.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-20/42477-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B4%D8%AA-%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%87
هفته نامه تجارت فردا
اعتماد برگشتخورده
در شرایطی که جامعه روزبهروز فقیرتر میشود، انتشار اطلاعات مربوط به فسادهای مالی در مقیاسهای باورنکردنی، شرایط رفاهی تعدادی از مسوولان، اقامت
درباره حجاب
▪️سیمین کاظمی| از گفتگو با روزنامه هم میهن
@drsiminkazemi
🔹وقتی به تاریخ مراجعه میکنیم میبینیم که بعد از پیروزی انقلاب، حجاب موافقان و مخالفانی داشته است. با طرح اجباری شدن حجاب، همان زمان بسیاری نظر مخالف خود را اعلام کردند و در مقابل، جمع کثیری هم بودند که درخواست داشتند حجاب اجباری شود یا دست کم با آن مخالفتی نکردند، چون انقلاب تازهتاسیس بود. در آن زمان حجاب معانی و دلالتهای دیگری غیر از آنچه امروز میشناسیم، داشت. حجاب نماد مبارزه با استبداد و امپریالیسم نیز بود. ولی هر چه میگذرد این معانی کمرنگتر میشود. در واقع هر چه عاملیت زنانه در جامعه بیشتر میشود، حجاب معنی دیگری پیدا میکند و آن هم این است که حق کنترل زنان بر بدنشان نقض میشود. از همین جهت است که حتی کسانی که آن موقع ممکن است به حجاب معتقد بوده باشند، الان در عقایدشان تجدیدنظر میکنند.
🔹 درباره رفتارهای خشونتآمیز گشت ارشاد با زنان هم باید گفت اساسا تاسیس گشت ارشاد برای کنترل پوشش، کار اشتباهی بوده که صورت گرفته است. گشت ارشاد در واقع مواجهه نظامی و پلیسی با امر فرهنگی است که قطعا بینتیجه خواهد بود. آنچه از این این شکل کنترل پوشش زنان میشود برداشت کرد، خشونت علیه زنان در عرصه عمومی است که دارد اتفاق میافتد و قطعا صدماتی به زنها خواهد زد. با این وضعیتی که در خصوص کنترل پوشش ایجاد شده الان همه زنها بالقوه متهم هستند.
تاریخ گفتگو تیر ۱۴۰۱
انتشار در روزنامه هم میهن، سه شنبه ۲۶ مهر
سیـر حجـاب - روزنامه هممیهن
https://hammihanonline.ir/news/society/%D8%B3%DB%8C%D9%80%D8%B1-%D8%AD%D8%AC%D9%80%D8%A7%D8%A8?highlight=WyJcdTA2MzNcdTA2Y2NcdTA2MzEiLCJcdTA2MmRcdTA2MmNcdTA2MjdcdTA2MjgiXQ==
▪️سیمین کاظمی| از گفتگو با روزنامه هم میهن
@drsiminkazemi
🔹وقتی به تاریخ مراجعه میکنیم میبینیم که بعد از پیروزی انقلاب، حجاب موافقان و مخالفانی داشته است. با طرح اجباری شدن حجاب، همان زمان بسیاری نظر مخالف خود را اعلام کردند و در مقابل، جمع کثیری هم بودند که درخواست داشتند حجاب اجباری شود یا دست کم با آن مخالفتی نکردند، چون انقلاب تازهتاسیس بود. در آن زمان حجاب معانی و دلالتهای دیگری غیر از آنچه امروز میشناسیم، داشت. حجاب نماد مبارزه با استبداد و امپریالیسم نیز بود. ولی هر چه میگذرد این معانی کمرنگتر میشود. در واقع هر چه عاملیت زنانه در جامعه بیشتر میشود، حجاب معنی دیگری پیدا میکند و آن هم این است که حق کنترل زنان بر بدنشان نقض میشود. از همین جهت است که حتی کسانی که آن موقع ممکن است به حجاب معتقد بوده باشند، الان در عقایدشان تجدیدنظر میکنند.
🔹 درباره رفتارهای خشونتآمیز گشت ارشاد با زنان هم باید گفت اساسا تاسیس گشت ارشاد برای کنترل پوشش، کار اشتباهی بوده که صورت گرفته است. گشت ارشاد در واقع مواجهه نظامی و پلیسی با امر فرهنگی است که قطعا بینتیجه خواهد بود. آنچه از این این شکل کنترل پوشش زنان میشود برداشت کرد، خشونت علیه زنان در عرصه عمومی است که دارد اتفاق میافتد و قطعا صدماتی به زنها خواهد زد. با این وضعیتی که در خصوص کنترل پوشش ایجاد شده الان همه زنها بالقوه متهم هستند.
تاریخ گفتگو تیر ۱۴۰۱
انتشار در روزنامه هم میهن، سه شنبه ۲۶ مهر
سیـر حجـاب - روزنامه هممیهن
https://hammihanonline.ir/news/society/%D8%B3%DB%8C%D9%80%D8%B1-%D8%AD%D8%AC%D9%80%D8%A7%D8%A8?highlight=WyJcdTA2MzNcdTA2Y2NcdTA2MzEiLCJcdTA2MmRcdTA2MmNcdTA2MjdcdTA2MjgiXQ==
hammihanonline.ir
سیـر حجـاب
بررسی روند قانونی شدن حجاب در ایران از سال 1362 تا این روزها
درباره مرگ یلدا
▪️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
مرگ خودخواسته پس از زندان، حکایت از فشار توانفرسایی دارد که در دوره حبس بر شخص وارد شده است و تمام قوای روانی، مقاومت و انگیزه او برای زیستن را از بین برده است. انتخاب مرگ خودخواسته بعد از آزادی نشاندهنده، حجم غیرقابل تحملی از فشار به زندانیان است.
جهان صنعت، شنبه ۲۴ آبان
ماجرای مرگ «یلدا» - جهان صنعت نیوز | جهان صنعت نیوز
https://jsnews.ir/%d8%a2%d8%ae%d8%b1%db%8c%d9%86-%d9%85%d8%b7%d8%a7%d9%84%d8%a8/%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c/%d9%85%d8%a7%d8%ac%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%b1%da%af-%db%8c%d9%84%d8%af%d8%a7/305024/
▪️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
مرگ خودخواسته پس از زندان، حکایت از فشار توانفرسایی دارد که در دوره حبس بر شخص وارد شده است و تمام قوای روانی، مقاومت و انگیزه او برای زیستن را از بین برده است. انتخاب مرگ خودخواسته بعد از آزادی نشاندهنده، حجم غیرقابل تحملی از فشار به زندانیان است.
جهان صنعت، شنبه ۲۴ آبان
ماجرای مرگ «یلدا» - جهان صنعت نیوز | جهان صنعت نیوز
https://jsnews.ir/%d8%a2%d8%ae%d8%b1%db%8c%d9%86-%d9%85%d8%b7%d8%a7%d9%84%d8%a8/%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c/%d9%85%d8%a7%d8%ac%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%b1%da%af-%db%8c%d9%84%d8%af%d8%a7/305024/
Jsnews.ir
ماجرای مرگ «یلدا»
این روزها انتشار خبرهای تلخ و هولناک مرگ برخی نوجوانان و جوانان در فضای ملتهب کشور، افکار عمومی را به شدت آزردهخاطر میکند. یکی از موارد اخیر مربوط به «یلدا آقافضلی» از بازداشتیهای ۴ آبان است که براساس برخی گزارشها 11 روز در زندان قرچک ورامین بازداشت بوده…
جایگاه زنان روستایی در جنبش زن، زندگی، آزادی
▪️سیمین کاظمی (از گفتگو با هممیهن)
🔻مروری بر ویژگیهای کنشگران، شعارها و شیوههای اعتراضی آنها در ناآرامیهای سال ۱۴۰۱، نشان میدهد این حرکت اعتراضی عمدتا مربوط به طبقه متوسط شهری است (هرچند کاملا محدود به این طبقه نیست) و مطالباتش هم مطالبات طبقه متوسط است که حول آزادی و حقوق شهروندی میچرخد. زنان طبقه متوسط هم در این اعتراضات ویژگیها و خواستههای طبقه خودشان را حمل میکنند. یعنی زنی که این حرکت را نمایندگی میکند، زن طبقه متوسط شهری با همه ویژگیها و شمایلی است که این طبقه را از زنان طبقه کارگر و زنان روستایی متمایز میکند. اما این تمایز طبقاتی زنان معمولا در تحلیلها نادیده گرفته میشود.
🔻وقتی از زنان صحبت میشود، عمدتا از توده همگن و یکدستی یاد میشود که پرتره زن جوان و زیباروی طبقه متوسط به آن الصاق شده است. زنی که دغدغهاش عمدتاً آزادیهای فردی و رفع محدودیتهای غیرمعمول علیه زنان است. محدودیتهای غیرمعمول، محدودیتهایی است که علیه زنان در ایران تحمیل میشود، اما در سایر کشورها بهطور رسمی از طرف حکومتها بر زنان اعمال نمیشود: مثل حجاب، ممانعت از دوچرخهسواری، ممانعت از ورود به ورزشگاه و... . چنین پرتره بزرگی، بازنمایی رسانهای وسیعی دارد. فیگور زنانه اعتراضات که براساس ویژگیها و خواستههای زن طبقه متوسط ایرانی ساخته شده، از برخی محدودیتها در عذاب است و میکوشد با رهایی از آنها با زنان همطبقه خودش در بقیه جهان همنوا شود. با این هژمونی زن طبقه متوسط بهعنوان جریان اصلی زنانه در اعتراضات اخیر، زنانِ غیر به ناگزیر، ناپدید و نامرئیاند.
🔻برخی امیدوارند طرح مطالبه رفع محدودیتها و اعتراض زن طبقه متوسط شهری، به طور اتوماتیک برای زن روستایی رهاییبخش باشد. اما کسی مکانیسم آن را نمیداند که برای مثال چگونه تغییر قانون حجاب بهتنهایی میتواند بازماندگی از تحصیل زنان روستایی را برطرف کند، مشکل بیکاری و فقر آنها را رفع کند و کنترل اجتماعی بر زنان روستایی را سست کند. مشکل جریان اصلی فمینیسم چه در ایران، چه در جهان این است که مدعی است برنامهای برای همه اشکال ستم و تبعیض جنسیتی در جیب دارد و مطالباتش همهشمول هستند، اما واقعیت این است که نتیجه هژمونی زن طبقه متوسط شهری در جریان مطالبهگری، نامرئی شدن و نادیده گرفته شدن سایر زنان یعنی زنان طبقه فرودست، اقلیتهای قومی و زنانی است که سرنوشتشان تحت تاثیر جغرافیا قرار گرفته است.
🔻زن طبقه متوسط علیه نظام سیاسی و کنترل بر پوشش زنان اعتراض میکند، اما موقعیت فرودست زنان روستایی ناشی از تبعیضی است که در چند سطح تودرتو اعمال میشود، یعنی علاوه بر آن سرکوبی که زنان طبقه متوسط شهری بهواسطه جنسیت با آن دست به گریبانند، زنان روستایی هم با ستم جنسیتی منبعث از نظام فرهنگی مردسالاری، هم با ستم طبقاتی مواجهاند و این یعنی ستم چندگانه که چشمانداز رهایی را برای این گروه از زنان مبهم میکند. زنان روستایی مشکلاتی دارند که برای دیگران ممکن است قابل درک و لمس نباشد؛ مشکلاتی مثل بازماندگی از تحصیل، بیکاری، فقدان منابع مالی و کنترل و نظارت اجتماعی در محیط روستا. حتی کار تولیدی زنان روستایی در چارچوب اقتصاد خانواده و کار غیرمزدی قرار میگیرد و کمکی به در هم شکستن ساختار نابرابر روابط قدرت در خانواده نمیکند. چنین مشکلاتی امکان تحرک زنان را در نظام سلسلهمراتب اجتماعی از آنها سلب و ناامیدشان میکند. درواقع بین ستم مضاعفی که زنان روستایی متحمل میشوند و دغدغههای زنان طبقه متوسط، همپوشانی کمی وجود دارد.
🔻مشکل دیگر حرکت اعتراضی اخیر این است که طرح مطالبات خاصِ زنان در آن تاکنون بر حجاب متمرکز مانده و غیر از کنشهای مرتبط با حجاب اجباری، مانند برداشتن روسری، بریدن مو و شعار پوشش اختیاری، کمتر خواستهای در مورد برابری جنسیتی یا اعتراض به تبعیضهای مبتنی بر جنسیت مطرح شده که نشاندهنده محدود بودن سطح مطالبات خاص زنان است. برای شمولیت اعتراضات بر وضعیت زنان روستایی، تنها شعار «زن، زندگی، آزادی» میتواند امیدی را ایجاد کند که البته این امید مبتنی بر تفسیری مترقی و خوشبینانه از این شعار است که آن را ناظر به احقاق حقوق زنان، بهبود زیست جامعه در تمام ابعادش و آزادیهای مدنی و سیاسی میشمارد. با این تفسیر، تحقق چنین شعاری، حیات فردی و اجتماعی زنان روستایی را هم مانند سایر بخشهای جامعه بهطور نسبی تحتتاثیر قرار خواهد داد و به سمت بهبود خواهد برد. اما تجربه نشان داده، هر گروه اجتماعی وقتی به وضع مطلوبشان نزدیک میشوند که خودشان بهطور فعال حقشان را مطالبه کنند. وقتی زنان روستایی به علت شرایط تاریخی و اجتماعی کمتر میتوانند نسبت به وضعیتشان اعتراض کنند، احقاق حقوقشان هم به آسانی به وسیله سایر نیروهای اجتماعی ممکن نخواهد بود.
اول آذر ۱۴۰۱
▪️سیمین کاظمی (از گفتگو با هممیهن)
🔻مروری بر ویژگیهای کنشگران، شعارها و شیوههای اعتراضی آنها در ناآرامیهای سال ۱۴۰۱، نشان میدهد این حرکت اعتراضی عمدتا مربوط به طبقه متوسط شهری است (هرچند کاملا محدود به این طبقه نیست) و مطالباتش هم مطالبات طبقه متوسط است که حول آزادی و حقوق شهروندی میچرخد. زنان طبقه متوسط هم در این اعتراضات ویژگیها و خواستههای طبقه خودشان را حمل میکنند. یعنی زنی که این حرکت را نمایندگی میکند، زن طبقه متوسط شهری با همه ویژگیها و شمایلی است که این طبقه را از زنان طبقه کارگر و زنان روستایی متمایز میکند. اما این تمایز طبقاتی زنان معمولا در تحلیلها نادیده گرفته میشود.
🔻وقتی از زنان صحبت میشود، عمدتا از توده همگن و یکدستی یاد میشود که پرتره زن جوان و زیباروی طبقه متوسط به آن الصاق شده است. زنی که دغدغهاش عمدتاً آزادیهای فردی و رفع محدودیتهای غیرمعمول علیه زنان است. محدودیتهای غیرمعمول، محدودیتهایی است که علیه زنان در ایران تحمیل میشود، اما در سایر کشورها بهطور رسمی از طرف حکومتها بر زنان اعمال نمیشود: مثل حجاب، ممانعت از دوچرخهسواری، ممانعت از ورود به ورزشگاه و... . چنین پرتره بزرگی، بازنمایی رسانهای وسیعی دارد. فیگور زنانه اعتراضات که براساس ویژگیها و خواستههای زن طبقه متوسط ایرانی ساخته شده، از برخی محدودیتها در عذاب است و میکوشد با رهایی از آنها با زنان همطبقه خودش در بقیه جهان همنوا شود. با این هژمونی زن طبقه متوسط بهعنوان جریان اصلی زنانه در اعتراضات اخیر، زنانِ غیر به ناگزیر، ناپدید و نامرئیاند.
🔻برخی امیدوارند طرح مطالبه رفع محدودیتها و اعتراض زن طبقه متوسط شهری، به طور اتوماتیک برای زن روستایی رهاییبخش باشد. اما کسی مکانیسم آن را نمیداند که برای مثال چگونه تغییر قانون حجاب بهتنهایی میتواند بازماندگی از تحصیل زنان روستایی را برطرف کند، مشکل بیکاری و فقر آنها را رفع کند و کنترل اجتماعی بر زنان روستایی را سست کند. مشکل جریان اصلی فمینیسم چه در ایران، چه در جهان این است که مدعی است برنامهای برای همه اشکال ستم و تبعیض جنسیتی در جیب دارد و مطالباتش همهشمول هستند، اما واقعیت این است که نتیجه هژمونی زن طبقه متوسط شهری در جریان مطالبهگری، نامرئی شدن و نادیده گرفته شدن سایر زنان یعنی زنان طبقه فرودست، اقلیتهای قومی و زنانی است که سرنوشتشان تحت تاثیر جغرافیا قرار گرفته است.
🔻زن طبقه متوسط علیه نظام سیاسی و کنترل بر پوشش زنان اعتراض میکند، اما موقعیت فرودست زنان روستایی ناشی از تبعیضی است که در چند سطح تودرتو اعمال میشود، یعنی علاوه بر آن سرکوبی که زنان طبقه متوسط شهری بهواسطه جنسیت با آن دست به گریبانند، زنان روستایی هم با ستم جنسیتی منبعث از نظام فرهنگی مردسالاری، هم با ستم طبقاتی مواجهاند و این یعنی ستم چندگانه که چشمانداز رهایی را برای این گروه از زنان مبهم میکند. زنان روستایی مشکلاتی دارند که برای دیگران ممکن است قابل درک و لمس نباشد؛ مشکلاتی مثل بازماندگی از تحصیل، بیکاری، فقدان منابع مالی و کنترل و نظارت اجتماعی در محیط روستا. حتی کار تولیدی زنان روستایی در چارچوب اقتصاد خانواده و کار غیرمزدی قرار میگیرد و کمکی به در هم شکستن ساختار نابرابر روابط قدرت در خانواده نمیکند. چنین مشکلاتی امکان تحرک زنان را در نظام سلسلهمراتب اجتماعی از آنها سلب و ناامیدشان میکند. درواقع بین ستم مضاعفی که زنان روستایی متحمل میشوند و دغدغههای زنان طبقه متوسط، همپوشانی کمی وجود دارد.
🔻مشکل دیگر حرکت اعتراضی اخیر این است که طرح مطالبات خاصِ زنان در آن تاکنون بر حجاب متمرکز مانده و غیر از کنشهای مرتبط با حجاب اجباری، مانند برداشتن روسری، بریدن مو و شعار پوشش اختیاری، کمتر خواستهای در مورد برابری جنسیتی یا اعتراض به تبعیضهای مبتنی بر جنسیت مطرح شده که نشاندهنده محدود بودن سطح مطالبات خاص زنان است. برای شمولیت اعتراضات بر وضعیت زنان روستایی، تنها شعار «زن، زندگی، آزادی» میتواند امیدی را ایجاد کند که البته این امید مبتنی بر تفسیری مترقی و خوشبینانه از این شعار است که آن را ناظر به احقاق حقوق زنان، بهبود زیست جامعه در تمام ابعادش و آزادیهای مدنی و سیاسی میشمارد. با این تفسیر، تحقق چنین شعاری، حیات فردی و اجتماعی زنان روستایی را هم مانند سایر بخشهای جامعه بهطور نسبی تحتتاثیر قرار خواهد داد و به سمت بهبود خواهد برد. اما تجربه نشان داده، هر گروه اجتماعی وقتی به وضع مطلوبشان نزدیک میشوند که خودشان بهطور فعال حقشان را مطالبه کنند. وقتی زنان روستایی به علت شرایط تاریخی و اجتماعی کمتر میتوانند نسبت به وضعیتشان اعتراض کنند، احقاق حقوقشان هم به آسانی به وسیله سایر نیروهای اجتماعی ممکن نخواهد بود.
اول آذر ۱۴۰۱
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
🔸بیانیه جمعی از جامعه شناسان زن
▫️به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان
امسال روز جهانی منع خشونت علیه زنان، در شرایطی فرا میرسد که زنان ایرانی بیش از دو ماه است برای اعتراض به خشونت و تبعیض جنسیتی به خیابان آمدهاند و با کنش اعتراضی مسالمتآمیز، خشم تاریخیشان را از ستم جنسیتی فریاد می زنند. زنان با شعار «زن، زندگی، آزادی»/ «ژن، ژیان، ئازادی» که در ریشۀ کردیاش، به نفی خشونت، حق حیات و رهایی زنان اشاره دارد، میکوشند، بار دیگر حقوق انسانیشان را در عرصه عمومی مطرح و بازپس بگیرند.
خشونت بر زنان قدیمیترین و در عین حال عادیترین شکل خشونت بدون عقوبت است که برای اعمال سلطه مردانه و واداشتن زنان به اطاعت از فرامین و هنجارهای نظام مردسالاری کارکرد یافته است. استیلای نظام فرهنگی و اجتماعی مردسالاری و روابط نابرابر قدرت مرد و زن، محیط خانواده را برای زنان ناامن و گاه به قتلگاه تبدیل کرده است. در ایران خشونت علیه زنان با شیوعی بیشتر از متوسط جهانی ادامه دارد و در اشکال گوناگونی چون خشونت خانگی، کودک همسری و قتلهای ناموسی مشاهده میشود. تجربه خشونت برای زنانی که همزمان تحت ستم طبقاتی و قومیتی قرار دارند شدیدتر است.
از طرف دیگر ساختار اجتماعی که بر پایهی روابط نابرابر قدرت مرد و زن شکل گرفته، خشونت را تنها به خانواده محدود نمیکند و در نظام حقوقی، ایدئولوژی و عرصه عمومی نیز به شکل مداوم و مستمر اعمال میشود.
حکومتهای معاصر همواره زنان را با رویکردی مبتنی بر صغارت و حقارت نگریستهاند و چه برای مدرن نمایی و چه برای اسلامی سازی جامعه ایران، به نقض حق انتخاب و کنترل پوشش زنان متوسل شدهاند، و در این مسیر، از اعمال خشونت به دست امنیه و پاسبان و پلیس گشت ارشاد ابایی نداشتهاند.
شهریورماه امسال، روشهای کنترلی و پلیسی برای گستراندن پوشش استاندارد موجب فاجعه مرگ مهسا امینی در بازداشت شد. خشونت علیه این زن جوان در بستر نارضایتی اجتماعی برخاسته از شکاف طبقاتی، نابرابریهای قومیتی و مذهبی و جنسیتی، فساد ساختاری و بی کفایتی و ناکارآمدی مدیریتی آتش خشم مردم را شعلهور کرد و زنان به عنوان پیش قراول اعتراض راهی خیابان شدند و در این راه چندین زن جان شان را از دست دادند.
حال در آستانه روز جهانی منع خشونت علیه زنان، ما جمعی از جامعهشناسان زن، با احساس خطر از خشونت و تهدید فزاینده علیه زنان چه در حوزه خصوصی و چه حوزه عمومی، خواستار مقابله با خشونت علیه زنان و حذف زمینهها و بسترهای آن هستیم.
با وجود هشدارهای مکرر دانشگاهیان، پژوهشگران و پیگیری فعالان حقوق زنان تاکنون هیچ تدبیری برای مقابله با خشونت علیه زنان اتخاذ نشده و واکنش رسمی به این مسآله، فروکاستن آن به موضوعی خصوصی، قربانی نکوهی و دعوت زنان به پذیرش اقتدار مردانه بوده است. پژوهشهای متعدد، کارزارهای مدنی، مطالبهگری از مسیرهای قانونی، چانهزنی و مذاکره، فعالیتهای رسانهای، هیچ کدام موجب نشده که اقدامی جدی و مؤثر برای مقابله با خشونت علیه زنان صورت گیرد و امروز شاهد آن هستیم که خشونت علیه زنان مرزهای عرصه خصوصی را درنوردیده و به طور آشکار در عرصه عمومی نیز اعمال میشود.
ما امضاءکنندگان این بیانیه، ضمن اعلام نگرانی از گستردگی خشونت علیه زنان، با درک جنبش «زن، زندگی، آزادی» به عنوان یک حرکت نفی خشونت و صلحطلب که به دنبال بازگرداندن کرامت انسانی، آزادی و حق انتخاب به جامعه ایران بهویژه زنان است، خواستار پایان یافتن خشونت خیابانی علیه معترضان، آزادی بازداشت شدگان، خروج پلیس از دانشگاهها و حفظ امنیت و سلامت دانشآموزان هستیم.
همچنین با فهم این که، در شرایط سیطره نظام مردسالاری کنترل همه جانبه بر زنان به مثابه حقی مردانه ترویج و خشونت به مثابه ابزار سلطه بر زنان عادی سازی میشود، و همزمان با آن نابرابریهای طبقاتی و قومیتی به خشونت علیه زنان دامن میزند، خواستار شکل گرفتن عزمی جدی و عمومی برای پیریزی جامعهای هستیم که با برچیده شدن همه صور ستم و نابرابری، خشونت علیه زنان در آن محو شود.
با آرزوی برقراری صلح، برابری و آزادی
ژاله شادیطلب، شهلا اعزازی، سیمین کاظمی، فاطمه موسوی ویایه، اعظم راودراد، عالیه شکربیگی، بیتا مدنی، آذر تشکر، نفیسه آزاد، گیتی خزاعی، فاطمه موسوی میرک، سمیرامیس شاه اسماعیلی
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
▫️به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان
امسال روز جهانی منع خشونت علیه زنان، در شرایطی فرا میرسد که زنان ایرانی بیش از دو ماه است برای اعتراض به خشونت و تبعیض جنسیتی به خیابان آمدهاند و با کنش اعتراضی مسالمتآمیز، خشم تاریخیشان را از ستم جنسیتی فریاد می زنند. زنان با شعار «زن، زندگی، آزادی»/ «ژن، ژیان، ئازادی» که در ریشۀ کردیاش، به نفی خشونت، حق حیات و رهایی زنان اشاره دارد، میکوشند، بار دیگر حقوق انسانیشان را در عرصه عمومی مطرح و بازپس بگیرند.
خشونت بر زنان قدیمیترین و در عین حال عادیترین شکل خشونت بدون عقوبت است که برای اعمال سلطه مردانه و واداشتن زنان به اطاعت از فرامین و هنجارهای نظام مردسالاری کارکرد یافته است. استیلای نظام فرهنگی و اجتماعی مردسالاری و روابط نابرابر قدرت مرد و زن، محیط خانواده را برای زنان ناامن و گاه به قتلگاه تبدیل کرده است. در ایران خشونت علیه زنان با شیوعی بیشتر از متوسط جهانی ادامه دارد و در اشکال گوناگونی چون خشونت خانگی، کودک همسری و قتلهای ناموسی مشاهده میشود. تجربه خشونت برای زنانی که همزمان تحت ستم طبقاتی و قومیتی قرار دارند شدیدتر است.
از طرف دیگر ساختار اجتماعی که بر پایهی روابط نابرابر قدرت مرد و زن شکل گرفته، خشونت را تنها به خانواده محدود نمیکند و در نظام حقوقی، ایدئولوژی و عرصه عمومی نیز به شکل مداوم و مستمر اعمال میشود.
حکومتهای معاصر همواره زنان را با رویکردی مبتنی بر صغارت و حقارت نگریستهاند و چه برای مدرن نمایی و چه برای اسلامی سازی جامعه ایران، به نقض حق انتخاب و کنترل پوشش زنان متوسل شدهاند، و در این مسیر، از اعمال خشونت به دست امنیه و پاسبان و پلیس گشت ارشاد ابایی نداشتهاند.
شهریورماه امسال، روشهای کنترلی و پلیسی برای گستراندن پوشش استاندارد موجب فاجعه مرگ مهسا امینی در بازداشت شد. خشونت علیه این زن جوان در بستر نارضایتی اجتماعی برخاسته از شکاف طبقاتی، نابرابریهای قومیتی و مذهبی و جنسیتی، فساد ساختاری و بی کفایتی و ناکارآمدی مدیریتی آتش خشم مردم را شعلهور کرد و زنان به عنوان پیش قراول اعتراض راهی خیابان شدند و در این راه چندین زن جان شان را از دست دادند.
حال در آستانه روز جهانی منع خشونت علیه زنان، ما جمعی از جامعهشناسان زن، با احساس خطر از خشونت و تهدید فزاینده علیه زنان چه در حوزه خصوصی و چه حوزه عمومی، خواستار مقابله با خشونت علیه زنان و حذف زمینهها و بسترهای آن هستیم.
با وجود هشدارهای مکرر دانشگاهیان، پژوهشگران و پیگیری فعالان حقوق زنان تاکنون هیچ تدبیری برای مقابله با خشونت علیه زنان اتخاذ نشده و واکنش رسمی به این مسآله، فروکاستن آن به موضوعی خصوصی، قربانی نکوهی و دعوت زنان به پذیرش اقتدار مردانه بوده است. پژوهشهای متعدد، کارزارهای مدنی، مطالبهگری از مسیرهای قانونی، چانهزنی و مذاکره، فعالیتهای رسانهای، هیچ کدام موجب نشده که اقدامی جدی و مؤثر برای مقابله با خشونت علیه زنان صورت گیرد و امروز شاهد آن هستیم که خشونت علیه زنان مرزهای عرصه خصوصی را درنوردیده و به طور آشکار در عرصه عمومی نیز اعمال میشود.
ما امضاءکنندگان این بیانیه، ضمن اعلام نگرانی از گستردگی خشونت علیه زنان، با درک جنبش «زن، زندگی، آزادی» به عنوان یک حرکت نفی خشونت و صلحطلب که به دنبال بازگرداندن کرامت انسانی، آزادی و حق انتخاب به جامعه ایران بهویژه زنان است، خواستار پایان یافتن خشونت خیابانی علیه معترضان، آزادی بازداشت شدگان، خروج پلیس از دانشگاهها و حفظ امنیت و سلامت دانشآموزان هستیم.
همچنین با فهم این که، در شرایط سیطره نظام مردسالاری کنترل همه جانبه بر زنان به مثابه حقی مردانه ترویج و خشونت به مثابه ابزار سلطه بر زنان عادی سازی میشود، و همزمان با آن نابرابریهای طبقاتی و قومیتی به خشونت علیه زنان دامن میزند، خواستار شکل گرفتن عزمی جدی و عمومی برای پیریزی جامعهای هستیم که با برچیده شدن همه صور ستم و نابرابری، خشونت علیه زنان در آن محو شود.
با آرزوی برقراری صلح، برابری و آزادی
ژاله شادیطلب، شهلا اعزازی، سیمین کاظمی، فاطمه موسوی ویایه، اعظم راودراد، عالیه شکربیگی، بیتا مدنی، آذر تشکر، نفیسه آزاد، گیتی خزاعی، فاطمه موسوی میرک، سمیرامیس شاه اسماعیلی
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
نشست صدای زنان در اعتراضات ۱۴۰۱
سیمین کاظمی
فاطمه علمدار
این نشست در تاریخ ۷ آذر ساعت ۱۷ در موسسه رحمان برگزار می شود.
@drsiminkazemi
سیمین کاظمی
فاطمه علمدار
این نشست در تاریخ ۷ آذر ساعت ۱۷ در موسسه رحمان برگزار می شود.
@drsiminkazemi
صدای زنان در اعتراضات اخیر سیمین کاظمی عصیان زنان بیمها و امیدها…
@Vortrags
▫️صدای زنان در اعتراضات اخیر
🎙با حضور:
سیمین کاظمی ، عنوان سخنرانی : عصیان زنان ؛ بیمها و امیدها
فاطمه علمدار ، عنوان سخنرانی: راه طولانی زنان ؛ از خانه تا خیابان
📅 دوشنبه 7 آذر 1401
⏰ ساعت ۱۷
📍دفتر موسسه رحمان به نشانی ( میدان توحید، خیابان نصرت غربی، پلاک ۵۶، طبقه اول )
🔻پخش زنده از صفحه آپارات موسسه رحمان
@rahmaninstitute
انتشار با ذکر منبع بلامانع است .
کانال سخنرانی ها، درس گفتارها و گفت و گوها :
https://www.tg-me.com/Vortrags
🎙با حضور:
سیمین کاظمی ، عنوان سخنرانی : عصیان زنان ؛ بیمها و امیدها
فاطمه علمدار ، عنوان سخنرانی: راه طولانی زنان ؛ از خانه تا خیابان
📅 دوشنبه 7 آذر 1401
⏰ ساعت ۱۷
📍دفتر موسسه رحمان به نشانی ( میدان توحید، خیابان نصرت غربی، پلاک ۵۶، طبقه اول )
🔻پخش زنده از صفحه آپارات موسسه رحمان
@rahmaninstitute
انتشار با ذکر منبع بلامانع است .
کانال سخنرانی ها، درس گفتارها و گفت و گوها :
https://www.tg-me.com/Vortrags
گزارش پیام ما از نشست صدای زنان در اعتراضات ۱۴۰۱
@drsiminkazemi
@drsiminkazemi
Forwarded from مؤسسهٔ رحمان
فایل تصویری نشست «صدای زنان در اعتراضات اخیر» که ۷ آذر ۱۴۰۱با حضور سیمین کاظمی و فاطمه علمدار برگزار شد؛ در آپارات بارگذاری و در دسترس علاقمندان است.
https://www.aparat.com/v/AhV0I
@rahmaninstitute
https://www.aparat.com/v/AhV0I
@rahmaninstitute
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
صدای زنان در اعتراضات اخیر
نشست صدای زنان در اعتراضات اخیر با حضور سیمین کاظمی و فاطمه علمدار روز دوشنبه 7 آذر 1401 در موسسه رحمان برگزار شد.
Forwarded from همیسا
Video-20210305_180955-Meeting Recording.mp4
676.2 MB
🎥 ویدیوی نشست نقد فیلم بچه اشتباهی
🔸مداخله روانپزشکی به مثابه مجازات🔸
با حضور:
دکتر ارسیا تقوا
دکتر سیمین کاظمی
دکتر ابوالفضل وطن پرست
مدیر نشست: دکتر امید زمانی
۱۵ اسفند ۱۳۹۹
گروه جامعه شناسی پزشکی و سلامت
@hmisair
🔸مداخله روانپزشکی به مثابه مجازات🔸
با حضور:
دکتر ارسیا تقوا
دکتر سیمین کاظمی
دکتر ابوالفضل وطن پرست
مدیر نشست: دکتر امید زمانی
۱۵ اسفند ۱۳۹۹
گروه جامعه شناسی پزشکی و سلامت
@hmisair
Forwarded from همیسا
Changeling-20210305_180955-Meeting Recording.mp3
40.9 MB
🎧 فایل صوتی نشست نقد فیلم بچه اشتباهی
🔸مداخله روانپزشکی به مثابه مجازات🔸
با حضور:
دکتر ارسیا تقوا
دکتر سیمین کاظمی
دکتر ابوالفضل وطن پرست
مدیر نشست: دکتر امید زمانی
۱۵ اسفند ۱۳۹۹
گروه جامعه شناسی پزشکی و سلامت
@hmisair
🔸مداخله روانپزشکی به مثابه مجازات🔸
با حضور:
دکتر ارسیا تقوا
دکتر سیمین کاظمی
دکتر ابوالفضل وطن پرست
مدیر نشست: دکتر امید زمانی
۱۵ اسفند ۱۳۹۹
گروه جامعه شناسی پزشکی و سلامت
@hmisair