Forwarded from مؤسسهٔ رحمان
▫️موسسه رحمان در سال ۱۴۰۱ در ۳ نشست به بررسی علل و زمینههای بروز اعتراضات خیابانی آن سال پرداخت. این مجموعه نشستها با حضور اساتید دانشگاه، پژوهشگران و فعالان اجتماعی برگزار شد. سیمین کاظمی، فاطمه علمدار، هادی خانیکی، مینو مرتاضی، اردشیر منصوری، فاطمه صادقی و نفیسه آزاد سخنرانان این مجموعه بودند.
🔻فایل پیدیاف این نشستها را از سایت موسسه رحمان دانلود کنید:
https://rahman.org.ir/protestsiniran/
@rahmaninstitute
🔻فایل پیدیاف این نشستها را از سایت موسسه رحمان دانلود کنید:
https://rahman.org.ir/protestsiniran/
@rahmaninstitute
موسسه رحمان (رشد ، حمایت و اندیشه)
مجموعه نشستهای اعتراضات1401 - موسسه رحمان (رشد ، حمایت و اندیشه)
اواخر شهریور ماه 1401 خبر درگذشت مهسا (ژینا) امینی منتشر شد. انتشار این خبر باعث اتفاقات مهمی در کشور شد. در روزهای نخست، تعدادی از مردم جلوی بیمارستان کسری تجمع کردند. سپس، تجمعات در روزهای دیگر، شهرهای دیگر و حتی کشورهای دیگر ادامه یافت. اعتراضات در آغاز…
حجاب ششمین مساله مهم کشور
▪️سیمین کاظمی/ از گفتگو با هم میهن
@drsiminkazemi
در پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان در سال ۱۳۹۴ موضوع حجاب تحت عنوان بدحجابی مطرح شده و در میان مسائل مهم نبود، چنانکه فقط 0.9 درصد آن را مهم ترین مشکل جامعه دانسته اند، اما در پیمایش چهارم که جدیدترین پیمایش است، تحت عنوان "مسأله حجاب" مطرح شده، و از نظر 11.9 درصد مهمترین مسإله کشور است. حالا حجاب به ششمین مسأله مهم کشور ارتقا یافته است، یعنی بعد از گرانی و بیکاری و اعتیاد و فساد اقتصادی و مسکن، مهمترین مسأله حجاب است. به نظر می رسد بعد از مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد و اعتراضات 1401، نگرش جامعه به مسأله حجاب تغییر کرده است و مناقشه بر سر حجاب و تنش ها و درگیری های مربوط به آن بیشتر از گذشته ذهن جامعه را به خود مشغول کرده است.
متن کامل در لینک
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-20236
▪️سیمین کاظمی/ از گفتگو با هم میهن
@drsiminkazemi
در پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان در سال ۱۳۹۴ موضوع حجاب تحت عنوان بدحجابی مطرح شده و در میان مسائل مهم نبود، چنانکه فقط 0.9 درصد آن را مهم ترین مشکل جامعه دانسته اند، اما در پیمایش چهارم که جدیدترین پیمایش است، تحت عنوان "مسأله حجاب" مطرح شده، و از نظر 11.9 درصد مهمترین مسإله کشور است. حالا حجاب به ششمین مسأله مهم کشور ارتقا یافته است، یعنی بعد از گرانی و بیکاری و اعتیاد و فساد اقتصادی و مسکن، مهمترین مسأله حجاب است. به نظر می رسد بعد از مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد و اعتراضات 1401، نگرش جامعه به مسأله حجاب تغییر کرده است و مناقشه بر سر حجاب و تنش ها و درگیری های مربوط به آن بیشتر از گذشته ذهن جامعه را به خود مشغول کرده است.
متن کامل در لینک
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-20236
هممیهن
نارضایتی 92 درصدی
92 درصد ایرانیان به وضعیت فعلی ایران معترضند؛ این خلاصه بخش «مسائل و آسیبهای اجتماعی» موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان است که دادههایش آبانماه سال ۱۴۰۲ جمعآوری و حالا به یکی از مهمترین پیمایشها درباره وضعیت جامعه ایران تبدیل شده است.
نکاتی درباره چهارمین پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان/ مسائل اجتماعی
▪️سیمین کاظمی/ از گفتگو با هم میهن
@drsiminkazemi
🔹این که در جدیدترین پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان که در سال 1402 انجام شده، فقط 8.2 درصد وضع موجود را قابل قبول می دانند نکته مهم و قابل توجهی است که نشان می دهد، اکثریت جامعه از وضع موجود رضایت ندارند، و سی درصد حتی امید به اصلاح وضع موجود ندارند. در واقع این ناامیدی از اصلاح وضعیت کشور، وقتی که 60 درصد در دور اول انتخابات ریاست جمهوری 1403 شرکت نکردند، هم آشکار شد.
🔹 این وضعیت در زنگ هشداری است برای حکومت که به خود بیاید و در راه پیموده تجدید نظر کند و مسیر خود را به سمتی تغییر دهد که به مصلحت جامعه و تامین رفاه، برابری و آزادی باشد. دولت جدیدی که روی کار آمده، وظیفه و مسولیت مهمی بر دوش دارد که از فرصتی که نصیبش شده استفاده کند، در غیر این صورت تشدید نارضایتی و سرخوردگی ممکن است به بحران های سیاسی و اجتماعی در ابعاد بزرگتر از قبل منجر شود.
🔹 بر اساس پیمایش چهارم در اولویت بندی مسائل اجتماعی تفاوت فاحشی نسبت به پیمایش قبلی که در سال 1394 انجام شده، مشاهده می شود. به طوری که گرانی و تورم با فاصله از سایر مسائل اجتماعی، به مهمترین مسأله کشور تبدیل شده است. بعد از آن هم بیکاری مهمترین مسأله کشور است. در واقع این پیمایش نشان می دهد که از نظر مشارکت کنندگان وضعیت اقتصادی کشور در یک دهه اخیر به مراتب بدتر از گذشته شده است.
🔹در پیمایش موج چهارم، اعتیاد در جایگاه سومین مسأله مهم کشور قرار دارد، که نشان می دهد برنامه کنترل اعتیاد شامل مبارزه با قاچاق و توزیع مواد مخدر و روانگردان و برنامه های پیشگیری از مصرف مواد موفقیت آمیز نبوده است. در سالهای اخیر حتی در برخی از مناطق کشور افراد مبادرت به کشت خشخاش و تولید تریاک می کنند که خود بیانگر وضعیت نگران کننده مصرف مواد مخدر و اعتیاد در کشور است.
🔹فساد اقتصادی هم نسبت به پیمایش پیشین، حالا در شمار مهمترین مسائل کشور قرار دارد و چهارمین مسأله مهم کشور از نظر جامعه است. این نتیجه نشان می دهد که رویکرد حکومت در مقابله با فساد اقتصادی مطلوب نبوده و در طی این یک دهه به یکی از مسأیل مهم کشور تبدیل شده است. با توجه به دیدگاههای مردم که در این پیمایش منعکس شده، مبارزه با فساد اقتصادی، چه تعبیه سازوکارهایی برای پیشگیری از آن، چه برخورد با مرتکبان فساد باید به طور جدی و بدون توقف دنبال شود.
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-20236
▪️سیمین کاظمی/ از گفتگو با هم میهن
@drsiminkazemi
🔹این که در جدیدترین پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان که در سال 1402 انجام شده، فقط 8.2 درصد وضع موجود را قابل قبول می دانند نکته مهم و قابل توجهی است که نشان می دهد، اکثریت جامعه از وضع موجود رضایت ندارند، و سی درصد حتی امید به اصلاح وضع موجود ندارند. در واقع این ناامیدی از اصلاح وضعیت کشور، وقتی که 60 درصد در دور اول انتخابات ریاست جمهوری 1403 شرکت نکردند، هم آشکار شد.
🔹 این وضعیت در زنگ هشداری است برای حکومت که به خود بیاید و در راه پیموده تجدید نظر کند و مسیر خود را به سمتی تغییر دهد که به مصلحت جامعه و تامین رفاه، برابری و آزادی باشد. دولت جدیدی که روی کار آمده، وظیفه و مسولیت مهمی بر دوش دارد که از فرصتی که نصیبش شده استفاده کند، در غیر این صورت تشدید نارضایتی و سرخوردگی ممکن است به بحران های سیاسی و اجتماعی در ابعاد بزرگتر از قبل منجر شود.
🔹 بر اساس پیمایش چهارم در اولویت بندی مسائل اجتماعی تفاوت فاحشی نسبت به پیمایش قبلی که در سال 1394 انجام شده، مشاهده می شود. به طوری که گرانی و تورم با فاصله از سایر مسائل اجتماعی، به مهمترین مسأله کشور تبدیل شده است. بعد از آن هم بیکاری مهمترین مسأله کشور است. در واقع این پیمایش نشان می دهد که از نظر مشارکت کنندگان وضعیت اقتصادی کشور در یک دهه اخیر به مراتب بدتر از گذشته شده است.
🔹در پیمایش موج چهارم، اعتیاد در جایگاه سومین مسأله مهم کشور قرار دارد، که نشان می دهد برنامه کنترل اعتیاد شامل مبارزه با قاچاق و توزیع مواد مخدر و روانگردان و برنامه های پیشگیری از مصرف مواد موفقیت آمیز نبوده است. در سالهای اخیر حتی در برخی از مناطق کشور افراد مبادرت به کشت خشخاش و تولید تریاک می کنند که خود بیانگر وضعیت نگران کننده مصرف مواد مخدر و اعتیاد در کشور است.
🔹فساد اقتصادی هم نسبت به پیمایش پیشین، حالا در شمار مهمترین مسائل کشور قرار دارد و چهارمین مسأله مهم کشور از نظر جامعه است. این نتیجه نشان می دهد که رویکرد حکومت در مقابله با فساد اقتصادی مطلوب نبوده و در طی این یک دهه به یکی از مسأیل مهم کشور تبدیل شده است. با توجه به دیدگاههای مردم که در این پیمایش منعکس شده، مبارزه با فساد اقتصادی، چه تعبیه سازوکارهایی برای پیشگیری از آن، چه برخورد با مرتکبان فساد باید به طور جدی و بدون توقف دنبال شود.
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-20236
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
💢گزارش نشست من بی نقص، فهم دستکاری بدن
10 شهریور 1403
گروه علمی-تخصصی جامعه شناسی تفسیری با مشارکت گروه علمی-تخصصی جامعه شناسی سیاسی روز شنبه از ساعت 17 تا 19 نشستی را با عنوان «تولید من بی نقص، فهم دستکاری بدن» از سلسله نشستهای "سیاست ورزی جنسیتی"، در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی با ارائه دکتر سیمین کاظمی پزشک و جامعهشناس و با حضور اعضای دو گروه و جمعی از علاقه مندان و پژوهشگران برگزار کرد.
نخست دکتر بی تا مدنی مدیر گروه جامعه شناسی تفسیری پیشینه ای از فعالیتهای صورت گرفته در انجمن جامعه شناسی ایران ذکر کرد که از دهه 1390 و از گروه جامعه شناسی ورزش، با دعوت از پژوهشگران حوزه میان رشته ای جامعه شناسی بدن (با تأکید بر رویکرد همکنش گرایی نمادی) علی رغم موانعی که وجود داشت، پا گرفت و برگزار شد و تداوم یافت تا به امروز که در گروه تخصصی تفسیری، جامعه شناسی بدن یکی از موضوعات محوری با همکاری سایر گروههای تخصصی انجمن پی گیری می شود. او بر ضرورت تبیین جامعه شناختی بدن به مثابه بستر همکنشی های اجتماعی در زیست جهان معانی بر پویایی رویکرد تفسیری در این رابطه تأکید کرد.
ادامه این گزارش را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی، از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید
10 شهریور 1403
گروه علمی-تخصصی جامعه شناسی تفسیری با مشارکت گروه علمی-تخصصی جامعه شناسی سیاسی روز شنبه از ساعت 17 تا 19 نشستی را با عنوان «تولید من بی نقص، فهم دستکاری بدن» از سلسله نشستهای "سیاست ورزی جنسیتی"، در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی با ارائه دکتر سیمین کاظمی پزشک و جامعهشناس و با حضور اعضای دو گروه و جمعی از علاقه مندان و پژوهشگران برگزار کرد.
نخست دکتر بی تا مدنی مدیر گروه جامعه شناسی تفسیری پیشینه ای از فعالیتهای صورت گرفته در انجمن جامعه شناسی ایران ذکر کرد که از دهه 1390 و از گروه جامعه شناسی ورزش، با دعوت از پژوهشگران حوزه میان رشته ای جامعه شناسی بدن (با تأکید بر رویکرد همکنش گرایی نمادی) علی رغم موانعی که وجود داشت، پا گرفت و برگزار شد و تداوم یافت تا به امروز که در گروه تخصصی تفسیری، جامعه شناسی بدن یکی از موضوعات محوری با همکاری سایر گروههای تخصصی انجمن پی گیری می شود. او بر ضرورت تبیین جامعه شناختی بدن به مثابه بستر همکنشی های اجتماعی در زیست جهان معانی بر پویایی رویکرد تفسیری در این رابطه تأکید کرد.
ادامه این گزارش را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی، از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید
isa.org.ir
انجمن جامعه شناسی ایران - من بی نقص، فهم دستکاری بدن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️تحلیل اعتراضات اجتماعی ۱۴۰۱ (نسخه کوتاه شده)
♦️چرا زنان اعتراض می کنند؟
سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔹 ۷ آذر ۱۴۰۱
🔹 موسسه رحمان
♦️چرا زنان اعتراض می کنند؟
سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔹 ۷ آذر ۱۴۰۱
🔹 موسسه رحمان
🔻 تحصیل کودکان مهاجر در ایران: چالش ها و فرصت ها
🔺 نقد و بررسی کتاب بازماندگی از تحصیل کودکان مهاجر در ایران
▪️با حضور :
➖ محسن رنانی
➖ سیمین کاظمی
➖ پیمان حقیقت طلب
▪️ به میزبانی:
➖ ژیلا بنی یعقوب
➖ اعظم صوفیانی
🔹 پنجشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۳
🔹 فرهنگان رازی: خیابان هلال احمر، نرسیده به پل هلال احمر، نبش کوچه کمپانی، پلاک ۶۰۰
@drsiminkazemi
🔺 نقد و بررسی کتاب بازماندگی از تحصیل کودکان مهاجر در ایران
▪️با حضور :
➖ محسن رنانی
➖ سیمین کاظمی
➖ پیمان حقیقت طلب
▪️ به میزبانی:
➖ ژیلا بنی یعقوب
➖ اعظم صوفیانی
🔹 پنجشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۳
🔹 فرهنگان رازی: خیابان هلال احمر، نرسیده به پل هلال احمر، نبش کوچه کمپانی، پلاک ۶۰۰
@drsiminkazemi
Audio
🔺فایل صوتی🔺
🔹زمینه اجتماعی مخالفت با حق تحصیل کودکان مهاجر
▪️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
در نشست تحصیل کودکان مهاجر در ایران: چالش ها و فرصت ها
فرهنگان رازی
۱۲ مهر ۱۴۰۳
🔹زمینه اجتماعی مخالفت با حق تحصیل کودکان مهاجر
▪️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
در نشست تحصیل کودکان مهاجر در ایران: چالش ها و فرصت ها
فرهنگان رازی
۱۲ مهر ۱۴۰۳
آنان که جنگ را ناگزیر میدانند
✍سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔹بازنمایی رسانههای جریان اصلی از «جنگ» امر مهمی است؛ چون رسانه به افکار عمومی جهت میدهد و واکنشها را تنظیم میکند. پس از جنگهای ویرانگری که بشر در قرنها و دهههای گذشته از سر گذرانده، هیچکس تردید ندارد که جنگ بدترین اتفاقی است که بشر میتواند رقم بزند. بنابراین جنگ غیرقابل دفاع و تأیید است و هیچ سیاستمدار و رسانهای نمیتواند بهصراحت بر آن صحه بگذارد.
🔹اما از سال گذشته در خاورمیانه شاهد استثنائی بر این قاعده کلی هستیم. چنانکه از آغاز حمله اسرائیل به فلسطین، سیاستمداران و رسانههایشان این حمله را به عنوان "جنگ اسرائیل و حماس" و حالا نیز حمله اسرائیل به کشور لبنان را تحت عنوان "جنگ اسرائیل و حزبالله" به تصویر میکشند و دربارهاش اطلاعرسانی میکنند. گو اینکه در این جنگ حساب ملتهای فلسطین و لبنان از این دو گروه جداست و بنابراین اگر هم صدمه ببینند، ناخواسته است. از این منظر، طرف مهاجم به قصد نابودی دشمنانش، یعنی حماس و حزبالله مشغول جنگ است و حال اگر ماشین کشتارش مردمان آن دو سرزمین را نابود کند، نمیتوان بر او خرده گرفت.
🔹درواقع چنین بازنمایی از مسئله جنگ به متجاوزان مشروعیت میدهد و جنایت علیه غیرنظامیها و افراد بیدفاع را موجه میکند. گویی این جنگ یک تسویهحساب خاص است و دیگران باید خود را مبرا بدانند. موضوع به گونهای به تصویر کشیده میشود که کشتار غیرنظامیان، کشتار کودکان، حمله به بیمارستان و آمبولانس و کشتار پزشکان، پرستاران، بیماران، نیروهای امدادی و خبرنگاران، امری ناگزیر و ناخواسته است. به این ترتیب مسئولیت اخلاقی و حقوقی این جنایات متوجه متجاوز و مهاجم نیست؛ چون قربانیان سرنوشتشان این بوده که سپر بلای گروههای مذکور باشند.
🔹با این استدلال، جنگ یک امر گریزناپذیر و ضروری جلوه داده میشود که لاجرم قربانیان خودش را دارد؛ میخواهد کودک باشد یا نیروهای امدادی یا خبرنگار یا هر غیرنظامی دیگری که از بد حادثه در آن جغرافیای جنگزده زندگی میکند. از این منظر چون جان و زندگی انسان خاورمیانهای ناچیز و بیارزش است، قربانیشدن و سوختنش در این آتشی که دولت اشغالگر اسرائیل برافروخته، از نظر سیاستمداران آمریکایی و اروپایی و رسانهها و تحلیلگرانشان امری بیاهمیت و قابل اغماض است. مهم نیست چند نفر دیگر کشته میشوند و چقدر خون ریخته میشود، مهم رضایت ابلیس پیروز مست این جنگ است که میتازد و ویران میکند و خون میریزد. رسانه تیتر میزند جنگ اسرائیل و حماس/حزبالله که به ملتها اطمینان دهد شما طرف جنگ نیستید؛ پس دهانتان را ببندید و سرنوشتی را که برایتان مقدر شده انتظار بکشید.
🔹با منطق این رسانهها اگر فردا روز حملهای به جغرافیایی که ما در آن زندگی میکنیم شود و جنگی دربگیرد، موضوع به گونهای روایت میشود که طرف جنگ مردم ایران نیستند. میگویند جنگ، جنگ مردم نیست؛ اما در عمل مردم کشته میشوند و صدمه میبینند. این نوع بازنمایی تحریف واقعیت مخوف جنگ و مشروعیتدادن به آن و غیرضروریکردن مطالبه صلح است. در همه جنگها مردم و غیرنظامیها کشته شدهاند، صدمه دیدهاند و زندگیشان ویران شده است؛ این یک واقعیت غیرقابل انکار است. اما حالا رسانهها روایت دیگری از جنگ را به ما تحمیل و جنگ را برای ما عادی، موجه و گریزناپذیر میکنند. تبلیغات و نوع بازنمایی رسانهها از حمله اسرائیل به غزه و لبنان در جهتدهی به افکار عمومی بیتأثیر نبوده و بسیاری از مخاطبان این رسانهها، حتی ممکن است شفقت و دلسوزی و همدلی با قربانیان جنگ نداشته باشند و جنگ را بهمثابه امری عقلانی و غیرقابل اجتناب بپذیرند.
🔹برخی هم تحت تأثیر همین تبلیغات رسانهای و بازنماییشان از جنگ، از حمله و جنگ احتمالی به ایران استقبال میکنند و جنگ را نقطه گشایش و دروازهای به تغییر تلقی میکنند. اینها اغلب همانهایی هستند که «میهن» لقلقه دهانشان است و در تجمعاتشان «ای ایران، ای مرز پرگهر» را که میخوانند دچار غلیان احساسات میشوند؛ اما حالا لحظهشماری میکنند که کی به مرز پرگهر حمله شود تا با جیغ و دست و هورا از آن استقبال کنند. اینها نوع عجیبی از میهنپرستان هستند که در حرف میگویند «چو ایران نباشد تن من مباد» ولی در عمل میخواهند ایران به جنگ کشیده و نابود شود تا آنها بتوانند بر ویرانههایش پادوی هارترین و خونخوارترین حکومتهای جهان باشند.
🔹 با تحریف رسانهای جنگ و افرادی که جنگ را به هر شکل فرصت میدانند، آنچه به حاشیه میرود صلح، دفاع از انسان، انسانیت و گرامیداشت زندگی است. ما برای گریز از این وضعیت چارهای نداریم که روی واقعی جنگ و جنگطلبان را افشا کنیم و برای تحقق صلح و پایان جنگ، هرآنچه میتوانیم انجام دهیم.
روزنامه شرق، ۱۶ مهر ۱۴۰۳
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-944937
✍سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔹بازنمایی رسانههای جریان اصلی از «جنگ» امر مهمی است؛ چون رسانه به افکار عمومی جهت میدهد و واکنشها را تنظیم میکند. پس از جنگهای ویرانگری که بشر در قرنها و دهههای گذشته از سر گذرانده، هیچکس تردید ندارد که جنگ بدترین اتفاقی است که بشر میتواند رقم بزند. بنابراین جنگ غیرقابل دفاع و تأیید است و هیچ سیاستمدار و رسانهای نمیتواند بهصراحت بر آن صحه بگذارد.
🔹اما از سال گذشته در خاورمیانه شاهد استثنائی بر این قاعده کلی هستیم. چنانکه از آغاز حمله اسرائیل به فلسطین، سیاستمداران و رسانههایشان این حمله را به عنوان "جنگ اسرائیل و حماس" و حالا نیز حمله اسرائیل به کشور لبنان را تحت عنوان "جنگ اسرائیل و حزبالله" به تصویر میکشند و دربارهاش اطلاعرسانی میکنند. گو اینکه در این جنگ حساب ملتهای فلسطین و لبنان از این دو گروه جداست و بنابراین اگر هم صدمه ببینند، ناخواسته است. از این منظر، طرف مهاجم به قصد نابودی دشمنانش، یعنی حماس و حزبالله مشغول جنگ است و حال اگر ماشین کشتارش مردمان آن دو سرزمین را نابود کند، نمیتوان بر او خرده گرفت.
🔹درواقع چنین بازنمایی از مسئله جنگ به متجاوزان مشروعیت میدهد و جنایت علیه غیرنظامیها و افراد بیدفاع را موجه میکند. گویی این جنگ یک تسویهحساب خاص است و دیگران باید خود را مبرا بدانند. موضوع به گونهای به تصویر کشیده میشود که کشتار غیرنظامیان، کشتار کودکان، حمله به بیمارستان و آمبولانس و کشتار پزشکان، پرستاران، بیماران، نیروهای امدادی و خبرنگاران، امری ناگزیر و ناخواسته است. به این ترتیب مسئولیت اخلاقی و حقوقی این جنایات متوجه متجاوز و مهاجم نیست؛ چون قربانیان سرنوشتشان این بوده که سپر بلای گروههای مذکور باشند.
🔹با این استدلال، جنگ یک امر گریزناپذیر و ضروری جلوه داده میشود که لاجرم قربانیان خودش را دارد؛ میخواهد کودک باشد یا نیروهای امدادی یا خبرنگار یا هر غیرنظامی دیگری که از بد حادثه در آن جغرافیای جنگزده زندگی میکند. از این منظر چون جان و زندگی انسان خاورمیانهای ناچیز و بیارزش است، قربانیشدن و سوختنش در این آتشی که دولت اشغالگر اسرائیل برافروخته، از نظر سیاستمداران آمریکایی و اروپایی و رسانهها و تحلیلگرانشان امری بیاهمیت و قابل اغماض است. مهم نیست چند نفر دیگر کشته میشوند و چقدر خون ریخته میشود، مهم رضایت ابلیس پیروز مست این جنگ است که میتازد و ویران میکند و خون میریزد. رسانه تیتر میزند جنگ اسرائیل و حماس/حزبالله که به ملتها اطمینان دهد شما طرف جنگ نیستید؛ پس دهانتان را ببندید و سرنوشتی را که برایتان مقدر شده انتظار بکشید.
🔹با منطق این رسانهها اگر فردا روز حملهای به جغرافیایی که ما در آن زندگی میکنیم شود و جنگی دربگیرد، موضوع به گونهای روایت میشود که طرف جنگ مردم ایران نیستند. میگویند جنگ، جنگ مردم نیست؛ اما در عمل مردم کشته میشوند و صدمه میبینند. این نوع بازنمایی تحریف واقعیت مخوف جنگ و مشروعیتدادن به آن و غیرضروریکردن مطالبه صلح است. در همه جنگها مردم و غیرنظامیها کشته شدهاند، صدمه دیدهاند و زندگیشان ویران شده است؛ این یک واقعیت غیرقابل انکار است. اما حالا رسانهها روایت دیگری از جنگ را به ما تحمیل و جنگ را برای ما عادی، موجه و گریزناپذیر میکنند. تبلیغات و نوع بازنمایی رسانهها از حمله اسرائیل به غزه و لبنان در جهتدهی به افکار عمومی بیتأثیر نبوده و بسیاری از مخاطبان این رسانهها، حتی ممکن است شفقت و دلسوزی و همدلی با قربانیان جنگ نداشته باشند و جنگ را بهمثابه امری عقلانی و غیرقابل اجتناب بپذیرند.
🔹برخی هم تحت تأثیر همین تبلیغات رسانهای و بازنماییشان از جنگ، از حمله و جنگ احتمالی به ایران استقبال میکنند و جنگ را نقطه گشایش و دروازهای به تغییر تلقی میکنند. اینها اغلب همانهایی هستند که «میهن» لقلقه دهانشان است و در تجمعاتشان «ای ایران، ای مرز پرگهر» را که میخوانند دچار غلیان احساسات میشوند؛ اما حالا لحظهشماری میکنند که کی به مرز پرگهر حمله شود تا با جیغ و دست و هورا از آن استقبال کنند. اینها نوع عجیبی از میهنپرستان هستند که در حرف میگویند «چو ایران نباشد تن من مباد» ولی در عمل میخواهند ایران به جنگ کشیده و نابود شود تا آنها بتوانند بر ویرانههایش پادوی هارترین و خونخوارترین حکومتهای جهان باشند.
🔹 با تحریف رسانهای جنگ و افرادی که جنگ را به هر شکل فرصت میدانند، آنچه به حاشیه میرود صلح، دفاع از انسان، انسانیت و گرامیداشت زندگی است. ما برای گریز از این وضعیت چارهای نداریم که روی واقعی جنگ و جنگطلبان را افشا کنیم و برای تحقق صلح و پایان جنگ، هرآنچه میتوانیم انجام دهیم.
روزنامه شرق، ۱۶ مهر ۱۴۰۳
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-944937
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ازخودبیگانگی، فرسودگی شغلی، افسردگی و خودکشی پزشکان محصول برهمکنش عوامل سطح کلان و خرد است.
🔹تحلیلی کوتاه درباره مشکلات و خودکشی پزشکان
▪️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔸میز گرد خودکشی پزشکان، کافه خبر، خبرآنلاین، با حضور (از راست): دکتر هادی یزدانی، دکتر سیمین کاظمی، دکتر علی جعفریان، دکتر مصطفی معین و دکتر نازیلا شاه منصوری
🔹تحلیلی کوتاه درباره مشکلات و خودکشی پزشکان
▪️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔸میز گرد خودکشی پزشکان، کافه خبر، خبرآنلاین، با حضور (از راست): دکتر هادی یزدانی، دکتر سیمین کاظمی، دکتر علی جعفریان، دکتر مصطفی معین و دکتر نازیلا شاه منصوری
Forwarded from خانه اندیشمندان علوم انسانی
📔تیغ های جراحی برای نقص زدایی از بدن یا ناقص سازی آن؟
سخنرانان:
#دکتر_سیمین_کاظمی
#دکتر_رایحه_مظفریان
🗓 دوشنبه 23 مهرماه 1403، ساعت 17/30
🏡 سالن خیام
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار میشود.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢انجمن جامعه شناسی ایران💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
سخنرانان:
#دکتر_سیمین_کاظمی
#دکتر_رایحه_مظفریان
🗓 دوشنبه 23 مهرماه 1403، ساعت 17/30
🏡 سالن خیام
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار میشود.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢انجمن جامعه شناسی ایران💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
Forwarded from روزنامه اینترنتی فراز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌 دکتر سیمین کاظمی جامعه شناس و پزشک بررسی کرد
به زودی در فراز: مسالهای به نام سقط جنین در ایران
سقط جنین در حال تبدیل به یک چالش جهانی است و کشورهای مختلفی در این حوزه بحثهای متعددی مطرح میکنند. در ایران نیز آمار قابل استنادی از سقط جنین و چرایی انجام آنها در دسترس نیست. «سیمین کاظمی» جامعه شناس و پزشک در این باره با فراز گفت و گو کردهاست.
@farazdaily
faraz.ir
به زودی در فراز: مسالهای به نام سقط جنین در ایران
سقط جنین در حال تبدیل به یک چالش جهانی است و کشورهای مختلفی در این حوزه بحثهای متعددی مطرح میکنند. در ایران نیز آمار قابل استنادی از سقط جنین و چرایی انجام آنها در دسترس نیست. «سیمین کاظمی» جامعه شناس و پزشک در این باره با فراز گفت و گو کردهاست.
@farazdaily
faraz.ir
Forwarded from روزنامه اینترنتی فراز
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📌 دکتر سیمین کاظمی جامعه شناس و پزشک بررسی کرد
تلاش برای مدیریت رحم زنان: رویکرد مهندسی در مسالهای انسانی!
اوایل قرن چهاردهم شمسی، اولین قانون برای ممنوعیت سقط جنین تصویب شد. در حال حاضر صدایی که قویتر به گوش میرسد، صدای مخالفان حق سقط جنین است. چالش میان طرفداران حق حیات و حق انتخاب در چند سال اخیر به وجود آمده است. سیاستگذار نباید به مسائل اجتماعی نگاه کمی داشته باشد. نتیجه اعمال رویکرد مهندسی در یک مسئله اجتماعی، نادیده گرفتن تفاوتهاست. تقریبا ۷۰ درصد سقط جنین با موافقت پدر و مادر انجام میشود. اگر دولت بخواهد جمعیت کشور افزایش پیدا کند، ابتدا باید بحران اقتصادی موجود را حل کند.
بخش اول:
چالش حول مسئله سقط جنین در سطح بینالمللی وجود دارد
در سالهای اخیر ممنوعیتهای بیشتری برای سقط جنین در ایران گذاشته شد
زن کسی است که باید برای بدن خود تصمیم بگیرد
افزایش موارد سقط جنین به دلیل افزایش آمار بارداری ناخواسته است
@farazdaily
faraz.ir
تلاش برای مدیریت رحم زنان: رویکرد مهندسی در مسالهای انسانی!
اوایل قرن چهاردهم شمسی، اولین قانون برای ممنوعیت سقط جنین تصویب شد. در حال حاضر صدایی که قویتر به گوش میرسد، صدای مخالفان حق سقط جنین است. چالش میان طرفداران حق حیات و حق انتخاب در چند سال اخیر به وجود آمده است. سیاستگذار نباید به مسائل اجتماعی نگاه کمی داشته باشد. نتیجه اعمال رویکرد مهندسی در یک مسئله اجتماعی، نادیده گرفتن تفاوتهاست. تقریبا ۷۰ درصد سقط جنین با موافقت پدر و مادر انجام میشود. اگر دولت بخواهد جمعیت کشور افزایش پیدا کند، ابتدا باید بحران اقتصادی موجود را حل کند.
بخش اول:
چالش حول مسئله سقط جنین در سطح بینالمللی وجود دارد
در سالهای اخیر ممنوعیتهای بیشتری برای سقط جنین در ایران گذاشته شد
زن کسی است که باید برای بدن خود تصمیم بگیرد
افزایش موارد سقط جنین به دلیل افزایش آمار بارداری ناخواسته است
@farazdaily
faraz.ir
Forwarded from روزنامه اینترنتی فراز
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📌 بخش دوم گفتوگو با دکتر سیمین کاظمی جامعه شناس و پزشک:
سیاستگذار باید از روش اقناعسازی استفاده کند
امروز بسیاری از افراد، توان تامین یک زندگی مطلوب را ندارند
در جریان فرزندآوری، دولت از وظایف خود پسروی کردهاست
زنان رنج بارداری را به دوش میکشند
سیاستگذار باید فرزندآوری را برای زنان تسهیل کند
در ۷۰ درصد موارد، زن و مرد برای سقط جنین تصمیم میگیرند
سقط جنین در شرایط ناامن، خطرات بسیار زیادی برای مادر دارد
@farazdaily
faraz.ir
سیاستگذار باید از روش اقناعسازی استفاده کند
امروز بسیاری از افراد، توان تامین یک زندگی مطلوب را ندارند
در جریان فرزندآوری، دولت از وظایف خود پسروی کردهاست
زنان رنج بارداری را به دوش میکشند
سیاستگذار باید فرزندآوری را برای زنان تسهیل کند
در ۷۰ درصد موارد، زن و مرد برای سقط جنین تصمیم میگیرند
سقط جنین در شرایط ناامن، خطرات بسیار زیادی برای مادر دارد
@farazdaily
faraz.ir
Forwarded from روزنامه اینترنتی فراز
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📌 بخش سوم گفتوگو با دکتر سیمین کاظمی جامعه شناس و پزشک:
بسیاری از جمعیتشناسان، وضعیت بحرانی ایران را تایید نمیکنند
نباید بیمهابا در خصوص جمعیت تصمیمگیری کرد
تامین اقتصادی جمعیت است که اهمیت زیادی دارد
زمینه فرهنگی و اقتصادی افزایش جمعیت باید فراهم
شود
@farazdaily
faraz.ir
بسیاری از جمعیتشناسان، وضعیت بحرانی ایران را تایید نمیکنند
نباید بیمهابا در خصوص جمعیت تصمیمگیری کرد
تامین اقتصادی جمعیت است که اهمیت زیادی دارد
زمینه فرهنگی و اقتصادی افزایش جمعیت باید فراهم
شود
@farazdaily
faraz.ir
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
گروه علمی-تخصصی جامعهشناسی تفسیری برگزار میکند:
از سلسله نشستهای "دیالکتیکهای بدنمندی":
تیغ های جراحی برای نقص زدایی از بدن یا ناقص سازی آن؟
دکتر سیمین کاظمی
دکتر رایحه مظفریان
دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳- ساعت ۱۷
خانه اندیشمندان علوم انسانی
ورود برای علاقهمندان آزاد و رایگان است.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
از سلسله نشستهای "دیالکتیکهای بدنمندی":
تیغ های جراحی برای نقص زدایی از بدن یا ناقص سازی آن؟
دکتر سیمین کاظمی
دکتر رایحه مظفریان
دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳- ساعت ۱۷
خانه اندیشمندان علوم انسانی
ورود برای علاقهمندان آزاد و رایگان است.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
Audio
فایل صوتی
🔻علل و زمینه های اجتماعی جراحی زیبایی اندام جنسی زنانه (لابیاپلاستی)
▪️سیمین کاظمی
🔹خانه اندیشمندان علوم انسانی
🔹۲۳ مهر ۱۴۰۳
@drsiminkazemi
🔻علل و زمینه های اجتماعی جراحی زیبایی اندام جنسی زنانه (لابیاپلاستی)
▪️سیمین کاظمی
🔹خانه اندیشمندان علوم انسانی
🔹۲۳ مهر ۱۴۰۳
@drsiminkazemi
وزارت بهداشت، افزایش جمعیت و کم توجهی به سلامت زنان
▪️ سیمین کاظمی/ گفتگو با روزنامه اعتماد
@drsiminkazemi
🔸بعد از تغییر سیاست جمعیتی که حالا معطوف به افزایش جمعیت است، وزارت بهداشت هم رویکرد و دستورالعمل هایش را تغییر داد، چنانکه حاملگی در سن زیر ۱۸ و بالای ۳۵ سال که بر اساس متون و پژوهش های پزشکی به عنوان حاملگی پرخطر شناسایی می شد، از شمول پرخطر بودن خارج و حذف شد و دیگر از نظر وزارت بهداشت سن کمتر از ۱۸ و بیشتر از ۳۵ خطرساز نیست.
🔸این تغییر رویکرد هر چند برای تشویق زنان به فرزندآوری اتخاذ شده اما خطراتی را که جان و سلامت مادر و جنین را تهدید می کند نادیده می گیرد. در واقع وزارت بهداشت هم مانند برخی دیگر از دستگاههای دخیل در امر افزایش جمعیت، افزایش کمی را هدف خود می داند و به جنبه های مهم دیگر مانند سلامت مادر و جنین بی توجه و بی اعتناست.
🔸سن ۱۵ تا ۴۹ سال سن باروری زنان است، به این معنی که امکان وقوع بارداری در این بازه سنی وجود دارد ولی به این معنی نیست که تمام این بازه، سن مناسب برای بارداری است. مرجعی مثل سازمان بهداشت جهانی خطرات بارداری در سن پایین را متذکر شده و می گوید بارداری در سن زیر ۱۹ سال نسبت به سن ۲۰ تا ۲۴ سال با خطر بالاتر اکلامپسی، اندومتریت و عفونت های سیستمیک همراه است. همچنین با احتمال بیشتری نوزادشان نارس و دچار کمبود وزن و مشکلات جدی در بدو تولد خواهد بود. در زنان بالاتر از ۳۵ سال هم امکان از دست رفتن بارداری، تولد نوزادان با مشکلات و ناهنجاریهای کروموزومی بیشتر است و احتمال ابتلا به دیابت بارداری و فشارخون بالا در آنها بیشتر است و با احتمال بیشتری زایمان شان با روش سزارین انجام می شود. ولی وزارت بهداشت چشم بر این خطراتی که با سن بالا و پایین برای مادر و نوزاد وجود دارد، بسته و انکار حاملگی پرخطر را راهی برای افزایش جمعیت می داند.
🔸نادیده گرفتن سن بالا و پایین به عنوان عامل خطر در بارداری، مادرانی که سواد و آگاهی کافی ندارند را در معرض خطر قرار می دهد و با رسالت وزارت بهداشت که محافطت از سلامت جامعه است مغایرت دارد. بارداری باید در شرایط امن و بدون عارضه انجام شود، بی خطر نشان دادن تمام بازه سنی ۱۵ تا ۴۹ سال، زنان را با خطرات جسمی ناشی از بارداری در سنین دو سر طیف مواجه خواهد کرد.همچنین به معنای تایید و تشویق به کودک همسری و مادر شدن نوجوانان است که خود پیامدهای جدی در سلامت جسمی، روانی و اجتماعی نوجوانان دارد.
🔸وزارت بهداشت لازم است در برنامه های مربوط به افزایش جمعیت به حقوق باروری و حق اختیار زنان بر بدن شان احترام بگذارد و رویکرد تشویقی و احترام آمیز را به جای وضع ممنوعیت و محدودیت در پیش بگیرد.
🔸در برنامه جمعیتی فعلی علل واقعی کاهش جمعیت در نظر گرفته نمی شود و تمرکز بر حوزه هایی است که حتی می تواند برای زنان و نوزادان خطرساز باشد. یکی از دلایل اصلی کاهش جمعیت، کاهش میزان ازدواج به دلیل فراهم نبودن شرایط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی آن است که این امر موجب تجرد یا ازدواج در سنین بالاتر می شود که فرزندآوری را کاهش می دهد. لازم است وضعیت اقتصادی اصلاح شود، امید به جامعه بازگردد و قوانین خانواده که به زیان زنان است اصلاح شود و تشکیل خانواده برای زنان متضمن از دست دادن حقوق شان نشود.
🔸قوانین فعلی به شکلی است که زن بعد از ازدواج استقلال و حقوق اش را از دست می دهد و تحت قیمومت مرد در می آید و برای اکثر فعالیت هایش مجبور به کسب اجازه از مرد است، با چنین قوانینی زنان تحصیلکرده و مدرن که علاقمند به آزادی و استقلال شان هستند به قرارداد ازدواج که به معنای امضای سند بردگی است رغبت نشان نمی دهند. در مورد فرزندآوری هم اولا مادر حقی بر فرزند ندارد و فرزند متعلق به پدر است و پدر می تواند درباره او تصمیم بگیرد. نقش مادر تقریبا بیشتر از دایهگی نیست. ثانیا حمایتی از زنانی که بچه دار می شوند وجود ندارد و به خصوص زن اگر شاغل باشد به علت نبود مهدکودک در محل کار یا گران بودن هزینه مهد مجبور است بین شغل و مراقبت از کودک دست به انتخاب بزند یا سختی فراوانی را برای ایفای دو نقش همزمان تحمل کند
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/223749/%D8%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA%DB%8C
▪️ سیمین کاظمی/ گفتگو با روزنامه اعتماد
@drsiminkazemi
🔸بعد از تغییر سیاست جمعیتی که حالا معطوف به افزایش جمعیت است، وزارت بهداشت هم رویکرد و دستورالعمل هایش را تغییر داد، چنانکه حاملگی در سن زیر ۱۸ و بالای ۳۵ سال که بر اساس متون و پژوهش های پزشکی به عنوان حاملگی پرخطر شناسایی می شد، از شمول پرخطر بودن خارج و حذف شد و دیگر از نظر وزارت بهداشت سن کمتر از ۱۸ و بیشتر از ۳۵ خطرساز نیست.
🔸این تغییر رویکرد هر چند برای تشویق زنان به فرزندآوری اتخاذ شده اما خطراتی را که جان و سلامت مادر و جنین را تهدید می کند نادیده می گیرد. در واقع وزارت بهداشت هم مانند برخی دیگر از دستگاههای دخیل در امر افزایش جمعیت، افزایش کمی را هدف خود می داند و به جنبه های مهم دیگر مانند سلامت مادر و جنین بی توجه و بی اعتناست.
🔸سن ۱۵ تا ۴۹ سال سن باروری زنان است، به این معنی که امکان وقوع بارداری در این بازه سنی وجود دارد ولی به این معنی نیست که تمام این بازه، سن مناسب برای بارداری است. مرجعی مثل سازمان بهداشت جهانی خطرات بارداری در سن پایین را متذکر شده و می گوید بارداری در سن زیر ۱۹ سال نسبت به سن ۲۰ تا ۲۴ سال با خطر بالاتر اکلامپسی، اندومتریت و عفونت های سیستمیک همراه است. همچنین با احتمال بیشتری نوزادشان نارس و دچار کمبود وزن و مشکلات جدی در بدو تولد خواهد بود. در زنان بالاتر از ۳۵ سال هم امکان از دست رفتن بارداری، تولد نوزادان با مشکلات و ناهنجاریهای کروموزومی بیشتر است و احتمال ابتلا به دیابت بارداری و فشارخون بالا در آنها بیشتر است و با احتمال بیشتری زایمان شان با روش سزارین انجام می شود. ولی وزارت بهداشت چشم بر این خطراتی که با سن بالا و پایین برای مادر و نوزاد وجود دارد، بسته و انکار حاملگی پرخطر را راهی برای افزایش جمعیت می داند.
🔸نادیده گرفتن سن بالا و پایین به عنوان عامل خطر در بارداری، مادرانی که سواد و آگاهی کافی ندارند را در معرض خطر قرار می دهد و با رسالت وزارت بهداشت که محافطت از سلامت جامعه است مغایرت دارد. بارداری باید در شرایط امن و بدون عارضه انجام شود، بی خطر نشان دادن تمام بازه سنی ۱۵ تا ۴۹ سال، زنان را با خطرات جسمی ناشی از بارداری در سنین دو سر طیف مواجه خواهد کرد.همچنین به معنای تایید و تشویق به کودک همسری و مادر شدن نوجوانان است که خود پیامدهای جدی در سلامت جسمی، روانی و اجتماعی نوجوانان دارد.
🔸وزارت بهداشت لازم است در برنامه های مربوط به افزایش جمعیت به حقوق باروری و حق اختیار زنان بر بدن شان احترام بگذارد و رویکرد تشویقی و احترام آمیز را به جای وضع ممنوعیت و محدودیت در پیش بگیرد.
🔸در برنامه جمعیتی فعلی علل واقعی کاهش جمعیت در نظر گرفته نمی شود و تمرکز بر حوزه هایی است که حتی می تواند برای زنان و نوزادان خطرساز باشد. یکی از دلایل اصلی کاهش جمعیت، کاهش میزان ازدواج به دلیل فراهم نبودن شرایط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی آن است که این امر موجب تجرد یا ازدواج در سنین بالاتر می شود که فرزندآوری را کاهش می دهد. لازم است وضعیت اقتصادی اصلاح شود، امید به جامعه بازگردد و قوانین خانواده که به زیان زنان است اصلاح شود و تشکیل خانواده برای زنان متضمن از دست دادن حقوق شان نشود.
🔸قوانین فعلی به شکلی است که زن بعد از ازدواج استقلال و حقوق اش را از دست می دهد و تحت قیمومت مرد در می آید و برای اکثر فعالیت هایش مجبور به کسب اجازه از مرد است، با چنین قوانینی زنان تحصیلکرده و مدرن که علاقمند به آزادی و استقلال شان هستند به قرارداد ازدواج که به معنای امضای سند بردگی است رغبت نشان نمی دهند. در مورد فرزندآوری هم اولا مادر حقی بر فرزند ندارد و فرزند متعلق به پدر است و پدر می تواند درباره او تصمیم بگیرد. نقش مادر تقریبا بیشتر از دایهگی نیست. ثانیا حمایتی از زنانی که بچه دار می شوند وجود ندارد و به خصوص زن اگر شاغل باشد به علت نبود مهدکودک در محل کار یا گران بودن هزینه مهد مجبور است بین شغل و مراقبت از کودک دست به انتخاب بزند یا سختی فراوانی را برای ایفای دو نقش همزمان تحمل کند
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/223749/%D8%AF%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA%DB%8C
روزنامه اعتماد
دردسرهای یک طرح جمعیتی
رييس مركز جواني وزارت بهداشت در پاسخ به «اعتماد»: نبايد هراس بيخود از سن در ازدواج و بارداري ايجاد كنيم
زمینه های اجتماعی مخالفت با حق تحصیل کودکان مهاجر
♦️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔹پرسش این است که هراس و نفرت و خصومت با مهاجران افغانستانی از کجا می آید؟ آیا صرفاً به افزایش تعداد مهاجران مربوط می شود یا تغییراتی در جامعه ایران منجر به این تعارض و دشمنی با مهاجران شده است؟
🔹به نظر می رسد بحران های طولانی مدت سیاسی و اقتصادی منجر به بروز و شکل گیری آنومی و وضعیت بی هنجاری در جامعه شده است و یکی از نتایج آنومی، تنش و درگیری است. این وضعیت به ویژه طبقه متوسط در حال افول و رو به زوال را تحت تأثیر قرار می دهد که احساس امنیت و آرامش اش را از دست می دهد و احساس ناامنی و تهدید می کند.
🔹 طبقه متوسط برای تشفی و نجات از این وضعیت به دنبال خود ایده آل و آرمانی اش می گردد تا خلا ناشی از احساس تحقیر شدگی اش را پر کند. این خود ایده آل را در گذشته، در ناسیونالیسم افراطی، پدرسالاری و توسل به قدرت جستجو می کند. قدرتی که ممکن است سمبل های آن در گذشته باشد، یا حال...
🔹در نگاه این جامعه تحقیر شده و بخصوص طبقه متوسط رو به اضمحلالی که احساس حقارت می کند، قدرتمندان ستایش و تحسین می شوند و ضعفا و فرودستان خوار و حقیر به نظر می رسند. معیارهای اخلاقی و انسانی در ابهام فرو می روند و قطب نمای اخلاقی جامعه دیگر کار نمی کند. ارزش های اخلاقی و اجتماعی کمرنگ می شود. روشنفکران تخطئه و محکوم می شوند... در واقع جامعه تحقیر شده و رنج کشیده مستعد گرایش به فاشیسم می شود.
🔹در وضعیت آنومی و بی هنجاری و گسیختگی به دنبالش دشمنی و خصومت و تنش تولید می شود، و هر آن بروز تعارضات اجتماعی از جمله تعارضات قومی و نژادی امکان پذیر است. اینجاست که به ناگهان مهاجر افغان آماج نفرت و دشمنی قرار می گیرد و مقصر وضع موجود شناخته می شود و مهاجران قربانی تبعیض در چنین جامعه ای می شوند.
🔹در این موج مهاجرستیزی و مقصرانگاری مهاجران، از آنجا که استانداردهای اخلاقی و انسانی در برابر مهابت بحران اقتصادی و سیاسی محو و کمرنگ شده اند، دیگر نه «بنی آدم اعضای یک پیکرند» کار می کند و نه «هر که در این سرا در آید نانش دهید و از ایمانش نپرسید» محلی از اعراب دارد. این موج به سرعت در حال سرایت به لایه های بیشتری از جامعه است و مهاجرستیزی به اشکال مختلف در حال ظهور است، چنانکه حتی کودکان مهاجر هم آماج نفرت و دشمنی قرار می گیرند و حق تحصیل شان سلب می شود.
🔹برای جامعه ای که نفرت و خصومت علیه مهاجران به عنوان بخش فاقد قدرت ترویج می شود و تبعیض علیه آنها موجه جلوه می کند؛ باید نگران بود. در جامعه ای که سیاستمدار آن از «طرد» به عنوان راه حل مقابله با مهاجر افغانستانی استفاده می کند، باید برای آینده آن نگران بود که سالهای بعد این راه حل را برای یک گروه اجتماعی دیگر جایز بداند. جامعه ای که نابرابری قومی و نژادی را قبول می کند، در آن نابرابری جنسیتی و طبقاتی هم امری حتمی است. باید ترسید و نگران بود برای چنین جامعه ای. کسانی که در هر جایگاهی بر آتش افغان ستیزی می دمند، در برابر جامعه و آینده مسوولند.
🔸 گزارش روزنامه شرق از نشست تحصیل کودکان مهاجر در ایران در لینک زیر قابل دسترسی است:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-946332
♦️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔹پرسش این است که هراس و نفرت و خصومت با مهاجران افغانستانی از کجا می آید؟ آیا صرفاً به افزایش تعداد مهاجران مربوط می شود یا تغییراتی در جامعه ایران منجر به این تعارض و دشمنی با مهاجران شده است؟
🔹به نظر می رسد بحران های طولانی مدت سیاسی و اقتصادی منجر به بروز و شکل گیری آنومی و وضعیت بی هنجاری در جامعه شده است و یکی از نتایج آنومی، تنش و درگیری است. این وضعیت به ویژه طبقه متوسط در حال افول و رو به زوال را تحت تأثیر قرار می دهد که احساس امنیت و آرامش اش را از دست می دهد و احساس ناامنی و تهدید می کند.
🔹 طبقه متوسط برای تشفی و نجات از این وضعیت به دنبال خود ایده آل و آرمانی اش می گردد تا خلا ناشی از احساس تحقیر شدگی اش را پر کند. این خود ایده آل را در گذشته، در ناسیونالیسم افراطی، پدرسالاری و توسل به قدرت جستجو می کند. قدرتی که ممکن است سمبل های آن در گذشته باشد، یا حال...
🔹در نگاه این جامعه تحقیر شده و بخصوص طبقه متوسط رو به اضمحلالی که احساس حقارت می کند، قدرتمندان ستایش و تحسین می شوند و ضعفا و فرودستان خوار و حقیر به نظر می رسند. معیارهای اخلاقی و انسانی در ابهام فرو می روند و قطب نمای اخلاقی جامعه دیگر کار نمی کند. ارزش های اخلاقی و اجتماعی کمرنگ می شود. روشنفکران تخطئه و محکوم می شوند... در واقع جامعه تحقیر شده و رنج کشیده مستعد گرایش به فاشیسم می شود.
🔹در وضعیت آنومی و بی هنجاری و گسیختگی به دنبالش دشمنی و خصومت و تنش تولید می شود، و هر آن بروز تعارضات اجتماعی از جمله تعارضات قومی و نژادی امکان پذیر است. اینجاست که به ناگهان مهاجر افغان آماج نفرت و دشمنی قرار می گیرد و مقصر وضع موجود شناخته می شود و مهاجران قربانی تبعیض در چنین جامعه ای می شوند.
🔹در این موج مهاجرستیزی و مقصرانگاری مهاجران، از آنجا که استانداردهای اخلاقی و انسانی در برابر مهابت بحران اقتصادی و سیاسی محو و کمرنگ شده اند، دیگر نه «بنی آدم اعضای یک پیکرند» کار می کند و نه «هر که در این سرا در آید نانش دهید و از ایمانش نپرسید» محلی از اعراب دارد. این موج به سرعت در حال سرایت به لایه های بیشتری از جامعه است و مهاجرستیزی به اشکال مختلف در حال ظهور است، چنانکه حتی کودکان مهاجر هم آماج نفرت و دشمنی قرار می گیرند و حق تحصیل شان سلب می شود.
🔹برای جامعه ای که نفرت و خصومت علیه مهاجران به عنوان بخش فاقد قدرت ترویج می شود و تبعیض علیه آنها موجه جلوه می کند؛ باید نگران بود. در جامعه ای که سیاستمدار آن از «طرد» به عنوان راه حل مقابله با مهاجر افغانستانی استفاده می کند، باید برای آینده آن نگران بود که سالهای بعد این راه حل را برای یک گروه اجتماعی دیگر جایز بداند. جامعه ای که نابرابری قومی و نژادی را قبول می کند، در آن نابرابری جنسیتی و طبقاتی هم امری حتمی است. باید ترسید و نگران بود برای چنین جامعه ای. کسانی که در هر جایگاهی بر آتش افغان ستیزی می دمند، در برابر جامعه و آینده مسوولند.
🔸 گزارش روزنامه شرق از نشست تحصیل کودکان مهاجر در ایران در لینک زیر قابل دسترسی است:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-946332
بی عدالتی آموزشی، کالایی شدن آموزش و از دسترس خارج شدن پزشکی
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با شرق
@drsiminkazemi
🔹در جامعه ما از بدو تاسیس دانشگاه، موفقیت تحصیلی با پذیرفته شدن در رشته پزشکی تعریف می شده است. علاوه براین با توجه به اینکه شغل پزشکی با ثروت و منزلت اجتماعی بالا پیوند داشته، تحصیل در پزشکی یکی از راه های تحرک اجتماعی صعودی بوده است. مثلاً فردی از طبقه فقیر و متوسط می توانسته با قبولی در پزشکی و پزشک شدن طبقه اجتماعی خود را تغییر دهد. اما در دهه های اخیر عوامل سیاسی و اقتصادی در دسترسی به پزشکی اثرگذارتر از قبل شده اند و چون پزشکی یک امتیاز تلقی می شود، این امتیاز مانند بسیاری دیگر از امتیازات به طور عادلانه در اختیار همه داوطلبان قرار ندارد. حالا طبقه اجتماعی، سکونت در شهرهای بزرگ، نوع سهمیه در دسترسی به پزشکی تعیین کننده تر از قبل هستند و به نظر می رسد از دهه هشتاد رقابت بر سر پزشکی نابرابرتر از قبل شده است.
🔹با این رقابت شدیدی که بر سر پزشکی و رشته های هم ارز آن در دانشگاههای دولتی به وجود آمده، بخشی از داوطلبان راه دیگری را برای رسیدن به آن برمی گزینند که دانشگاه آزاد است. این بخش از داوطلبان با اتکا به سرمایه های خانواده های شان راهی دانشگاه آزاد می شوند. طبقه مرفه مشکلی در تأمین شهریه ندارند، اما طبقه متوسط که برای تامین آینده فرزندان شان مجبور به فرستادن آنها به دانشگاه آزاد می شوند ممکن است این هزینه ها را به سختی تامین کنند و افزایش شهریه بارسنگین اقتصادی بر دوش آنها خواهد بود.
🔹دانشگاه آزاد یکی از تجلیات بارز و روشن کالایی شدن آموزش است که دانشگاه به عنوان یک نهاد اقتصادی متاثر از وضعیت بازار است. در این نهاد اقتصادی، گرانی و تورم بر میزان شهریه ها تأثیر می گذارد، چنانکه امسال شهریه برخی رشته ها مثل پزشکی دو تا سه برابر شده است و دانشجویان طبقه متوسط در تأمین آن دچار مشکل شده اند.
🔹از دهه هشتاد پزشکی به یکی از رشته هایی تبدیل شده که اندک اندک از دسترس طبقه متوسط خارج و به رشته ای برای دانش آموزان طبقه سرمایه دار تبدیل می شود که در کنار سایر امتیازات از امتیاز تحصیل در پزشکی نیز برخوردار باشند. چنین وضعیتی برای دانش آموزان به خصوص طبقه فرودست ناامید کننده است و کم کم این باور به وجود آمده است که تحصیل کاری بی فایده است و درس خواندن و سواد الزاما به پیشرفت تحصیلی و شغلی و تحرک اجتماعی منجر نمی شود. این کارکرد نظام آموزشی در یک جامعه نابرابر، بازتولید نابرابری های اجتماعی است.
🔹 سیطره نظام سرمایه داری و محوریت یافتن پول در جامعه موجب شده است، علاقه به پزشکی و احساس تعهد به جامعه و کمک به دردمندان کمتر از گذشته در انتخاب رشته پزشکی نقش داشته باشد. در واقع سویه های خیرخواهانه و اخلاقمدارانه در انتخاب پزشکی کمرنگ تر از گذشته شده است. عموماً به پزشکی به عنوان یک رشته پولساز نگاه می کنند که امتیاز کسب پول و وجهه اجتماعی را برای فرد به ارمغان می آورد. برای همین اشخاص می خواهند علیرغم نداشتن علاقه و صلاحیت علمی به این رشته پولساز که در واقع یک امتیاز است دست پیدا کنند.
🔹 در این رقابت سنگین، کنترل سیاسی و اقتصادی بر تحصیل پزشکی باعث شده است که عده ای از تحصیل در این رشته باز بمانند و دچار سرخوردگی و احساس محرومیت شوند. به خصوص وقتی راه حلِ تحصیل پزشکی در دانشگاه آزاد نیز با افزایش شهریه از دسترس طبقه متوسط خارج می شود، قابل انتظار است که این احساس محرومیت در فرزندان این طبقه تشدید شود.
🔹 بی عدالتی در نظام آموزشی، از طرفی انگیزه های تحصیل و درس خواندن را در دانش آموزان بیش از پیش از بین می برد و از طرف دیگر تصرف فرصت ها و جایگاههای مهم آموزش عالی توسط افراد بدون صلاحیت علمی، موجب افت وضعیت علمی و تخصصی کشور خواهد شد. بسیاری از این افراد که بدون صلاحیت وارد رشته های مهم و مقاطع بالای دانشگاهی می شوند، ممکن است بعد از فارغ التحصیلی در رشته ای که مدرک گرفته اند کار نکنند یا به خاطر عدم صلاحیت یا به خاطر احساس بی نیازی از آن. به این ترتیب و با چنین روندی نیاز کشور به فارغ التحصیلان رشته های مهم بدون پاسخ باقی می ماند.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-946820
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با شرق
@drsiminkazemi
🔹در جامعه ما از بدو تاسیس دانشگاه، موفقیت تحصیلی با پذیرفته شدن در رشته پزشکی تعریف می شده است. علاوه براین با توجه به اینکه شغل پزشکی با ثروت و منزلت اجتماعی بالا پیوند داشته، تحصیل در پزشکی یکی از راه های تحرک اجتماعی صعودی بوده است. مثلاً فردی از طبقه فقیر و متوسط می توانسته با قبولی در پزشکی و پزشک شدن طبقه اجتماعی خود را تغییر دهد. اما در دهه های اخیر عوامل سیاسی و اقتصادی در دسترسی به پزشکی اثرگذارتر از قبل شده اند و چون پزشکی یک امتیاز تلقی می شود، این امتیاز مانند بسیاری دیگر از امتیازات به طور عادلانه در اختیار همه داوطلبان قرار ندارد. حالا طبقه اجتماعی، سکونت در شهرهای بزرگ، نوع سهمیه در دسترسی به پزشکی تعیین کننده تر از قبل هستند و به نظر می رسد از دهه هشتاد رقابت بر سر پزشکی نابرابرتر از قبل شده است.
🔹با این رقابت شدیدی که بر سر پزشکی و رشته های هم ارز آن در دانشگاههای دولتی به وجود آمده، بخشی از داوطلبان راه دیگری را برای رسیدن به آن برمی گزینند که دانشگاه آزاد است. این بخش از داوطلبان با اتکا به سرمایه های خانواده های شان راهی دانشگاه آزاد می شوند. طبقه مرفه مشکلی در تأمین شهریه ندارند، اما طبقه متوسط که برای تامین آینده فرزندان شان مجبور به فرستادن آنها به دانشگاه آزاد می شوند ممکن است این هزینه ها را به سختی تامین کنند و افزایش شهریه بارسنگین اقتصادی بر دوش آنها خواهد بود.
🔹دانشگاه آزاد یکی از تجلیات بارز و روشن کالایی شدن آموزش است که دانشگاه به عنوان یک نهاد اقتصادی متاثر از وضعیت بازار است. در این نهاد اقتصادی، گرانی و تورم بر میزان شهریه ها تأثیر می گذارد، چنانکه امسال شهریه برخی رشته ها مثل پزشکی دو تا سه برابر شده است و دانشجویان طبقه متوسط در تأمین آن دچار مشکل شده اند.
🔹از دهه هشتاد پزشکی به یکی از رشته هایی تبدیل شده که اندک اندک از دسترس طبقه متوسط خارج و به رشته ای برای دانش آموزان طبقه سرمایه دار تبدیل می شود که در کنار سایر امتیازات از امتیاز تحصیل در پزشکی نیز برخوردار باشند. چنین وضعیتی برای دانش آموزان به خصوص طبقه فرودست ناامید کننده است و کم کم این باور به وجود آمده است که تحصیل کاری بی فایده است و درس خواندن و سواد الزاما به پیشرفت تحصیلی و شغلی و تحرک اجتماعی منجر نمی شود. این کارکرد نظام آموزشی در یک جامعه نابرابر، بازتولید نابرابری های اجتماعی است.
🔹 سیطره نظام سرمایه داری و محوریت یافتن پول در جامعه موجب شده است، علاقه به پزشکی و احساس تعهد به جامعه و کمک به دردمندان کمتر از گذشته در انتخاب رشته پزشکی نقش داشته باشد. در واقع سویه های خیرخواهانه و اخلاقمدارانه در انتخاب پزشکی کمرنگ تر از گذشته شده است. عموماً به پزشکی به عنوان یک رشته پولساز نگاه می کنند که امتیاز کسب پول و وجهه اجتماعی را برای فرد به ارمغان می آورد. برای همین اشخاص می خواهند علیرغم نداشتن علاقه و صلاحیت علمی به این رشته پولساز که در واقع یک امتیاز است دست پیدا کنند.
🔹 در این رقابت سنگین، کنترل سیاسی و اقتصادی بر تحصیل پزشکی باعث شده است که عده ای از تحصیل در این رشته باز بمانند و دچار سرخوردگی و احساس محرومیت شوند. به خصوص وقتی راه حلِ تحصیل پزشکی در دانشگاه آزاد نیز با افزایش شهریه از دسترس طبقه متوسط خارج می شود، قابل انتظار است که این احساس محرومیت در فرزندان این طبقه تشدید شود.
🔹 بی عدالتی در نظام آموزشی، از طرفی انگیزه های تحصیل و درس خواندن را در دانش آموزان بیش از پیش از بین می برد و از طرف دیگر تصرف فرصت ها و جایگاههای مهم آموزش عالی توسط افراد بدون صلاحیت علمی، موجب افت وضعیت علمی و تخصصی کشور خواهد شد. بسیاری از این افراد که بدون صلاحیت وارد رشته های مهم و مقاطع بالای دانشگاهی می شوند، ممکن است بعد از فارغ التحصیلی در رشته ای که مدرک گرفته اند کار نکنند یا به خاطر عدم صلاحیت یا به خاطر احساس بی نیازی از آن. به این ترتیب و با چنین روندی نیاز کشور به فارغ التحصیلان رشته های مهم بدون پاسخ باقی می ماند.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-946820
شرق
ناترازی عدالت آموزشی
بسیاری از آنها سالها برای آرزوی پوشیدن روپوش سفید پزشکی درس خواندهاند و حالا حین محققشدن این آرزو با افزایش شهریهای افسارگسیخته روبهرو شدهاند. آرزویی که شاید منجر به تغییر مسیر اجباری در زندگی آنها شود.