🍎
هرکه را عشق نباشد،
نتوان زنده شمرد
وآن که جانش ز محبت
اثری یافت ، نمرد
👤ملکالشعرای بهار
@delkadesher 🌿
هرکه را عشق نباشد،
نتوان زنده شمرد
وآن که جانش ز محبت
اثری یافت ، نمرد
👤ملکالشعرای بهار
@delkadesher 🌿
🍎
محبوب من!
این روزها به جای من خوشبخت باشید.
خودتان را ملاقات کنید و از فرط شادی به جای من گریه کنید!
رازی را به شما بگویم:
هنگامی که حرفهای کسی را میشنوید مراقب کلماتی که تکرار میکند باشید.
اگر در یک جمله یک اسم را بیشتر از سه، چهار بار تکرار کرد بدانید صاحب آن اسم را دوست میدارد.
اگر در هر جملهای فعلی را بارها تکرار کرد بدانید او تصمیم خودش را گرفته و میخواهد هر طور که شده آن کار را انجام دهد.
اگر در یک جمله چند بار گفت میخوانم، مطمئن باشید تصمیم دارد کتاب بخواند و اگر در حرفهایش دیدید که دوست داشتن را بارها و بارها تکرار میکند مطمئن باشید او شما را دوست دارد.
👤محمد صالحعلاء
@delkadesher 🌿
محبوب من!
این روزها به جای من خوشبخت باشید.
خودتان را ملاقات کنید و از فرط شادی به جای من گریه کنید!
رازی را به شما بگویم:
هنگامی که حرفهای کسی را میشنوید مراقب کلماتی که تکرار میکند باشید.
اگر در یک جمله یک اسم را بیشتر از سه، چهار بار تکرار کرد بدانید صاحب آن اسم را دوست میدارد.
اگر در هر جملهای فعلی را بارها تکرار کرد بدانید او تصمیم خودش را گرفته و میخواهد هر طور که شده آن کار را انجام دهد.
اگر در یک جمله چند بار گفت میخوانم، مطمئن باشید تصمیم دارد کتاب بخواند و اگر در حرفهایش دیدید که دوست داشتن را بارها و بارها تکرار میکند مطمئن باشید او شما را دوست دارد.
👤محمد صالحعلاء
@delkadesher 🌿
🍎
یک جام شراب صد دل و دین ارزد
یک جرعه می مملکت چین ارزد
جز باده لعل نیست در روی زمین
تلخی که هزار جان شیرین ارزد
👤خیام
@delkadesher 🌿
یک جام شراب صد دل و دین ارزد
یک جرعه می مملکت چین ارزد
جز باده لعل نیست در روی زمین
تلخی که هزار جان شیرین ارزد
👤خیام
@delkadesher 🌿
🍎
افتاده کار ما را با یار شوخ و شنگی
در جنگ دیر صلحی در صلح زود جنگی
ما را به یک نوازش بستان ز دست عالم
آخر گران نگردد دیوانه ای به سنگی
از خود برون دویدیم دیوانه وار صائب
هر طفل را که دیدیم در دست داشت سنگی
👤صائب تبریزی
@delkadesher 🌿
افتاده کار ما را با یار شوخ و شنگی
در جنگ دیر صلحی در صلح زود جنگی
ما را به یک نوازش بستان ز دست عالم
آخر گران نگردد دیوانه ای به سنگی
از خود برون دویدیم دیوانه وار صائب
هر طفل را که دیدیم در دست داشت سنگی
👤صائب تبریزی
@delkadesher 🌿
🍎
زهی رویت بهار زندگانی
به لعلت زنده، نام بینشانی
دو روزی شوق اگر از پا نشیند
شود ارزان متاع سرگرانی
شراب کهنه و یار کهن را
غنیمت دان چو ایام جوانی
اگر عاشق نمیبودیم صائب
چه میکردیم با این زندگانی؟
👤صائب_تبریزی
@delkadesher 🌿
زهی رویت بهار زندگانی
به لعلت زنده، نام بینشانی
دو روزی شوق اگر از پا نشیند
شود ارزان متاع سرگرانی
شراب کهنه و یار کهن را
غنیمت دان چو ایام جوانی
اگر عاشق نمیبودیم صائب
چه میکردیم با این زندگانی؟
👤صائب_تبریزی
@delkadesher 🌿
🍎
رخنه باید کرد بر ظلمت شب
تا که نابود شود بی رنگی
لحظه های آبی،
میزند با سنگ بر پنجره بیداری
همه بی تاب
از این ظلمت بی پایانیم
تا که رنگی نزنیم
بر نهان خانه دل، همگی ویرانیم
این شب تیره به پایان برسد
لحظه ها پر شود از بیداری
چه کسی می داند
شاید آبی بشود چیره بر این بی تابی
@delkadesher 🌿
رخنه باید کرد بر ظلمت شب
تا که نابود شود بی رنگی
لحظه های آبی،
میزند با سنگ بر پنجره بیداری
همه بی تاب
از این ظلمت بی پایانیم
تا که رنگی نزنیم
بر نهان خانه دل، همگی ویرانیم
این شب تیره به پایان برسد
لحظه ها پر شود از بیداری
چه کسی می داند
شاید آبی بشود چیره بر این بی تابی
@delkadesher 🌿
🍎
عمر آن بود که در صحبت دلدار گذشت
حیف و صد حیف که آن دولت بیدار گذشت
آفتابی زد و ویرانه ی دل روشن کرد
لیک افسوس که زود از سر دیوار گذشت
خیره شد چشم دل از جلوه ی مستانه ی او
تا زدم چشم به هم مهلت دیدار گذشت
برو ای ناصح مجنون ز پی کار دگر
نقش بر آب مزن کار من از کار گذشت
هرچه غم هست خدایا به دل من بفرست
که بلای دل ما از کم و بسیار گذشت
یاد آن صبح درخشنده که میگفت عماد
عافبت مهر درخشید و شب تار گذشت
👤عماد خراسانی
@delkadesher 🌿
عمر آن بود که در صحبت دلدار گذشت
حیف و صد حیف که آن دولت بیدار گذشت
آفتابی زد و ویرانه ی دل روشن کرد
لیک افسوس که زود از سر دیوار گذشت
خیره شد چشم دل از جلوه ی مستانه ی او
تا زدم چشم به هم مهلت دیدار گذشت
برو ای ناصح مجنون ز پی کار دگر
نقش بر آب مزن کار من از کار گذشت
هرچه غم هست خدایا به دل من بفرست
که بلای دل ما از کم و بسیار گذشت
یاد آن صبح درخشنده که میگفت عماد
عافبت مهر درخشید و شب تار گذشت
👤عماد خراسانی
@delkadesher 🌿
Telegram
کافه دلکده
ترک دل و جان کردم تا بیدل و جان گردم
یک دل چه محل دارد صد دلکده بایستی
◍⃟♥️ ◍⃟♥️ ◍⃟♥️ ◍⃟♥️ ◍⃟♥️ ◍⃟♥️ ◍⃟♥️
ابیات و متون ناب و برگزیده
یک دل چه محل دارد صد دلکده بایستی
◍⃟♥️ ◍⃟♥️ ◍⃟♥️ ◍⃟♥️ ◍⃟♥️ ◍⃟♥️ ◍⃟♥️
ابیات و متون ناب و برگزیده
🍎
آمدی وه که چه مشتاق و پریشان بودم
تا برفتی ز برم صورت بیجان بودم
زنده میکرد مرا دم به دم امید وصال
ور نه دور از نظرت کشته هجران بودم
تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح
همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم
👤سعدی
@delkadesher 🌿
آمدی وه که چه مشتاق و پریشان بودم
تا برفتی ز برم صورت بیجان بودم
زنده میکرد مرا دم به دم امید وصال
ور نه دور از نظرت کشته هجران بودم
تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح
همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم
👤سعدی
@delkadesher 🌿
🍎
پیروی کورکورانه از عقاید و رسوم گذشتگان
این معنی را تداعی نخواهد کرد که آنها زندهاند،
بلکه بدان معناست
که زنده های آن جامعه در واقع مردهاند!
👤ابن خلدون
@delkadesher 🪺
پیروی کورکورانه از عقاید و رسوم گذشتگان
این معنی را تداعی نخواهد کرد که آنها زندهاند،
بلکه بدان معناست
که زنده های آن جامعه در واقع مردهاند!
👤ابن خلدون
@delkadesher 🪺
🍎
همهی رابطهها یک قانون اصلی دارند: هیچ گاه باعث نشوید کسی که دوستتان دارد احساس تنهایی کند، بخصوص وقتی کنارش هستید
👤موریس مترلینگ
@delkadesher 🌿
همهی رابطهها یک قانون اصلی دارند: هیچ گاه باعث نشوید کسی که دوستتان دارد احساس تنهایی کند، بخصوص وقتی کنارش هستید
👤موریس مترلینگ
@delkadesher 🌿
🍎
#گزیده_کتاب 📗📕📒
گذشته دروغی بیش نیست و خاطره بازگشتی ندارد. هر بهاری که میگذرد دیگر بر نمیگردد حتی شدیدترین و دیوانه کنندهترین عشقها هم حقیقتی ناپایدار است.
#صد_سال_تنهایی
#گابریل_گارسیا_مارکز
@delkadesher 🌿
#گزیده_کتاب 📗📕📒
گذشته دروغی بیش نیست و خاطره بازگشتی ندارد. هر بهاری که میگذرد دیگر بر نمیگردد حتی شدیدترین و دیوانه کنندهترین عشقها هم حقیقتی ناپایدار است.
#صد_سال_تنهایی
#گابریل_گارسیا_مارکز
@delkadesher 🌿
🍎
زندگى
چه بسا
آسانتر میبود
اگر تو را
نديده بودم
فقط اين که در آن صورت
ديگر زندگى من نبود
👤اريش فرید
@delkadesher 🌿
زندگى
چه بسا
آسانتر میبود
اگر تو را
نديده بودم
فقط اين که در آن صورت
ديگر زندگى من نبود
👤اريش فرید
@delkadesher 🌿
🍎
☆دیدگان تو در قاب اندوه
سرد و خاموش
خفته بودند
زودتر از تو ناگفته ها را
با زبان ِ نگه گفته بودند
☆از من و هرچه در من نهان بود
می رمیدی
می رهیدی
یادم آمد که روزی در این راه
ناشکیبا مرا در پی خویش
می کشیدی
می کشیدی
☆آخرین بار
آخرین بار
آخرین لحظهٔ تلخ دیدار
سر به سر پوچ دیدم جهان را
باد نالید و من گوش کردم
خش خش برگهای خزان را
☆باز خواندی
باز راندی
باز بر تخت عاجم نشاندی
باز در کام موجم کشاندی
گر چه در پرنیان غمی شوم
☆سالها در دلم زیستی تو
آه ، هرگز ندانستم از عشق
چیستی تو
کیستی تو
👤فروغ فرخزاد
@delkadesher 🌿
☆دیدگان تو در قاب اندوه
سرد و خاموش
خفته بودند
زودتر از تو ناگفته ها را
با زبان ِ نگه گفته بودند
☆از من و هرچه در من نهان بود
می رمیدی
می رهیدی
یادم آمد که روزی در این راه
ناشکیبا مرا در پی خویش
می کشیدی
می کشیدی
☆آخرین بار
آخرین بار
آخرین لحظهٔ تلخ دیدار
سر به سر پوچ دیدم جهان را
باد نالید و من گوش کردم
خش خش برگهای خزان را
☆باز خواندی
باز راندی
باز بر تخت عاجم نشاندی
باز در کام موجم کشاندی
گر چه در پرنیان غمی شوم
☆سالها در دلم زیستی تو
آه ، هرگز ندانستم از عشق
چیستی تو
کیستی تو
👤فروغ فرخزاد
@delkadesher 🌿