bootg.com »
United States »
👣چندقدم مانده....❣شعر و ترانه;مطالب انگیزشی ودلنوشته های خودم🎼📝M.a.T❤ » Telegram Web
منم آن مست و پریشان نگاهت که دلم تو و احساس تو را میخواهد...
-فروغ فرخزاد
#کانال_چندقدم مانده...👣✨
-فروغ فرخزاد
#کانال_چندقدم مانده...👣✨
کتابهایی با موضوع خودشناسی:
خودشناسی – آلن دوباتن
تکههایی از یک کل منسجم – پونه مقیمی
خودت را به فنا نده – گری جان بیشاپ
زندگی خود را دوباره بیافرینید – جانت اس. کلوسکو
موهبت کامل نبودن – برنه براون
هنر و علم خودشناسی – پیتر هالینز
نیمه تاریک وجود – دبی فورد
تغییر مسیر زندگی – جف تامپسون
خودشناسی به روش یونگ – مایکل دانیلز
اثر مرکب – دارن هاردی
خودت باش دختر – ریچل هالیس
#کانال_چندقدم مانده....👣✨
خودشناسی – آلن دوباتن
تکههایی از یک کل منسجم – پونه مقیمی
خودت را به فنا نده – گری جان بیشاپ
زندگی خود را دوباره بیافرینید – جانت اس. کلوسکو
موهبت کامل نبودن – برنه براون
هنر و علم خودشناسی – پیتر هالینز
نیمه تاریک وجود – دبی فورد
تغییر مسیر زندگی – جف تامپسون
خودشناسی به روش یونگ – مایکل دانیلز
اثر مرکب – دارن هاردی
خودت باش دختر – ریچل هالیس
#کانال_چندقدم مانده....👣✨
نزار قبانی دوست داشتنی میفرماید:
عشق این است
که مردم ما را با هم اشتباه بگیرند!
وقتی تلفن با تو کار دارد، من پاسخ بگویم!
و اگر دوستان به شام دعوتم کنند، تو بروی!
«وقتی هم شعرِ عاشقانهای از من بخوانند، تو را سپاس بگویند!»
خلاصه اینکه:
«چنان تنیده در منی که چون منی و با منی»
#کانال_چندقدم مانده....👣✨
عشق این است
که مردم ما را با هم اشتباه بگیرند!
وقتی تلفن با تو کار دارد، من پاسخ بگویم!
و اگر دوستان به شام دعوتم کنند، تو بروی!
«وقتی هم شعرِ عاشقانهای از من بخوانند، تو را سپاس بگویند!»
خلاصه اینکه:
«چنان تنیده در منی که چون منی و با منی»
#کانال_چندقدم مانده....👣✨
تو بهار همهی فصلهای من بودی
تو بهار همهی دفترچههایی که چیزی درِشان ننوشتم.
بگذار پاسخ دهم همچنان که دوستانه میگریم.
هر چه بلور است به فصل پیش بسپاریم.
بگذار تا با رنگهای تنت دوست بدارمت:
عریان شو زیر آبشارهای خورشید
حتی انگشترت را در صدای آنها پرتاب کن
که میخواهند به ما چیزی را جز این که هست بباورانند.
تو را با رنگ گلهای به، با رنگهای بلوط تو را دوست خواهم داشت.
بنفش تند از آن زنبقهاست.
-بیژن الهی
#کانال_چندقدم مانده...👣✨
تو بهار همهی دفترچههایی که چیزی درِشان ننوشتم.
بگذار پاسخ دهم همچنان که دوستانه میگریم.
هر چه بلور است به فصل پیش بسپاریم.
بگذار تا با رنگهای تنت دوست بدارمت:
عریان شو زیر آبشارهای خورشید
حتی انگشترت را در صدای آنها پرتاب کن
که میخواهند به ما چیزی را جز این که هست بباورانند.
تو را با رنگ گلهای به، با رنگهای بلوط تو را دوست خواهم داشت.
بنفش تند از آن زنبقهاست.
-بیژن الهی
#کانال_چندقدم مانده...👣✨
هر کاریم کنین تهش تحصیلات خوب دستاورده، داشتن یار همراه و خوب دستاورده، داشتن شغل مورد علاقه دستاورده، مهاجرت خوب دستاورده، استقلال مالی و ذهنی دستاورده، رسیدن به جایی که دوست داشتی همیشه برسی و دووم آوردن دستاورده.
اگه اینا نیست پس حتما گل کشیدن و ول گشتن دستاورده؟
#کانال_چندقدم مانده...👣✨
اگه اینا نیست پس حتما گل کشیدن و ول گشتن دستاورده؟
#کانال_چندقدم مانده...👣✨
ماریو بارگاس یوسا | چرا ادبیات:
معتقدم اگر شعر خوب یا رمان خوبی بخوانی، چیزی از آن در وجود تو میماند. در وجدان تو، در شخصیت تو میماند و از راههای مختلف به تو کمک می کند.
#کانال_چندقدم مانده....👣✨
معتقدم اگر شعر خوب یا رمان خوبی بخوانی، چیزی از آن در وجود تو میماند. در وجدان تو، در شخصیت تو میماند و از راههای مختلف به تو کمک می کند.
#کانال_چندقدم مانده....👣✨
پرسیده بود چقدر دوستش دارم...؟!
من...موجی سرگردان و عاشق
از همان ابتدای میلاد
به آغوش کشیدن ساحل را،
خواب دیده بود
فرزند آسمان و دریا
با سهم کوچکی از حیات:
فاصله ای کوتاه
میان نخستین بوسه بر لب معشوق
تا مرگ ابدی
و همان چند ثانیه را
یک نفس به اشتیاق دویده بودم...!!
برایش گفته بودم "عشق"
تنها مرهم نسل آدمیزاد است
در هیاهوی بی نهایت جهان
که اگر به حال خودش رها شود
بلیط یکطرفه میگیرد
مینشیند توی قطار دلتنگی
و میرود به " ناکجاآباد "
همان جا که قاصدک ها میروند
و دانه های انگور روی درختان مست،
جشن مهرگان میگیرند
برایش نوشته بودم:
"تو باید باشی و باران بگیرد،"
میخواستم
دور سر شاعرانه های مدام
اسپند حضور بچرخاند
و دلتنگیهای شبانه روز مرا
چنان وحشیانه در آغوش بگیرد
که صدای خرد شدن استخوان های روزگار
رام کند مادیان سرکش سرنوشتی را
که نگذاشت ما دست توی دست
توی قابهای دونفره
قدم بزنیم
برایش نوشته بودم:
"بی مرزترین جای زمین دفتر شعر است
همان جا که تو با من
سرِ یک سفره نشستی..."
میخواستم بداند وقتی که نیست
جهان با تمام وسعتی که دارد
میشود یک چهار دیواری کوچک
که هیچ روزنه ای به هیچ کجای آسمان ندارد
و چقدر میترسم از غریبه های این شهر
وقتی عطر آشنای بودنش را
توی هوا میریزند
یا به اسم کوچک " او "صدایشان میزنند
میخواستم بداند میان گفتن دوستت دارم
و گریه های بی امان
تنیده شده ام
و این ، همان "عشق" است
که زندگی را در تبار آدم
به رنگ زایش و میلاد هزارباره
گره میزند...
#آزاده_رمضانی
#کانال_چندقدم مانده.....👣✨
پرسیده بود چقدر دوستش دارم...؟!
من...موجی سرگردان و عاشق
از همان ابتدای میلاد
به آغوش کشیدن ساحل را،
خواب دیده بود
فرزند آسمان و دریا
با سهم کوچکی از حیات:
فاصله ای کوتاه
میان نخستین بوسه بر لب معشوق
تا مرگ ابدی
و همان چند ثانیه را
یک نفس به اشتیاق دویده بودم...!!
برایش گفته بودم "عشق"
تنها مرهم نسل آدمیزاد است
در هیاهوی بی نهایت جهان
که اگر به حال خودش رها شود
بلیط یکطرفه میگیرد
مینشیند توی قطار دلتنگی
و میرود به " ناکجاآباد "
همان جا که قاصدک ها میروند
و دانه های انگور روی درختان مست،
جشن مهرگان میگیرند
برایش نوشته بودم:
"تو باید باشی و باران بگیرد،"
میخواستم
دور سر شاعرانه های مدام
اسپند حضور بچرخاند
و دلتنگیهای شبانه روز مرا
چنان وحشیانه در آغوش بگیرد
که صدای خرد شدن استخوان های روزگار
رام کند مادیان سرکش سرنوشتی را
که نگذاشت ما دست توی دست
توی قابهای دونفره
قدم بزنیم
برایش نوشته بودم:
"بی مرزترین جای زمین دفتر شعر است
همان جا که تو با من
سرِ یک سفره نشستی..."
میخواستم بداند وقتی که نیست
جهان با تمام وسعتی که دارد
میشود یک چهار دیواری کوچک
که هیچ روزنه ای به هیچ کجای آسمان ندارد
و چقدر میترسم از غریبه های این شهر
وقتی عطر آشنای بودنش را
توی هوا میریزند
یا به اسم کوچک " او "صدایشان میزنند
میخواستم بداند میان گفتن دوستت دارم
و گریه های بی امان
تنیده شده ام
و این ، همان "عشق" است
که زندگی را در تبار آدم
به رنگ زایش و میلاد هزارباره
گره میزند...
#آزاده_رمضانی
#کانال_چندقدم مانده.....👣✨
عشق است این ڪہ یڪ نفر
آغاز میڪند هر روز صبح را
بہ هواے سلام تو...
#امید_نقوی
#کانال_چندقدم مانده..ـ.👣✨
آغاز میڪند هر روز صبح را
بہ هواے سلام تو...
#امید_نقوی
#کانال_چندقدم مانده..ـ.👣✨
.
رابطهی فکری ...
مهمتر از رابطهی خونی است...
بعضی آدمها در ذهن آدم یک بار برای همیشه
خلق میشوند...
#فريبا وفی
#کانال_چندقدم مانده....👣✨
رابطهی فکری ...
مهمتر از رابطهی خونی است...
بعضی آدمها در ذهن آدم یک بار برای همیشه
خلق میشوند...
#فريبا وفی
#کانال_چندقدم مانده....👣✨
يه جا خوندم نوشته بود:
«بزرگترین مشکل تو ارتباطاتمون
اینه که گوش نمیدیم که بفهمیم؛
گوش میدیم تا جواب بدیم»
و چقدر بنظرم درسته...
#کانال_چندقدم مانده....👣✨
«بزرگترین مشکل تو ارتباطاتمون
اینه که گوش نمیدیم که بفهمیم؛
گوش میدیم تا جواب بدیم»
و چقدر بنظرم درسته...
#کانال_چندقدم مانده....👣✨
حق با فروغ بود:
چه میشود کرد؟ مگر میشود دنیا را پاره کرد و از تویش خوشبختی دراورد؟
همین است که هست.
#کانال_چندقدم مانده....👣✨
چه میشود کرد؟ مگر میشود دنیا را پاره کرد و از تویش خوشبختی دراورد؟
همین است که هست.
#کانال_چندقدم مانده....👣✨
کتابی قدیمی را
از قفسه ی کتاب های پدر بزرگ برداشتم؛
رویش غبار گرفته بود،
بدنش زخمی بود
اما تنش بوی اصالت میداد،
صدایی مدام در گوشم میگفت:
هر چقدر هم که خرابت کنند
تو اگر خودت باشی،
مثل این کتاب کهنه
اصالتت را حفظ خواهی کرد...
#محسن-دعاوی
#کانال_چندقدم مانده...👣✨
از قفسه ی کتاب های پدر بزرگ برداشتم؛
رویش غبار گرفته بود،
بدنش زخمی بود
اما تنش بوی اصالت میداد،
صدایی مدام در گوشم میگفت:
هر چقدر هم که خرابت کنند
تو اگر خودت باشی،
مثل این کتاب کهنه
اصالتت را حفظ خواهی کرد...
#محسن-دعاوی
#کانال_چندقدم مانده...👣✨