فرزندتان رفتار شما را با مادرش میبیند.
هميشه به فرزندانتان نشان بدهید که مادرشان را دوست دارید و برای ازدواجتان ارزش قائل هستید. در حالی اینکه تمام تلاشتان را میکنید تا یک پدر خوب باشید، زندگی شخصیتان را فراموش نکنید. گاهی با همسرتان بیرون بروید، با هم فیلم تماشا کنید یا به تئاتر بروید، یا حتی یک سفر آخر هفته برای خودتان و بدون حضور بچهها ترتیب بدهید. شما باید به بچههایتان نشان بدهید که همسرتان اولویت شمارهی یک شما است. این کار نه تنها برای بهبود رابطهتان بسیار مفید است، بلکه به بچههایتان نیز کمک میکند تا یک نگرش مثبت نسبت به ازدواج در خود توسعه دهند.
👶 @childrentherapy
هميشه به فرزندانتان نشان بدهید که مادرشان را دوست دارید و برای ازدواجتان ارزش قائل هستید. در حالی اینکه تمام تلاشتان را میکنید تا یک پدر خوب باشید، زندگی شخصیتان را فراموش نکنید. گاهی با همسرتان بیرون بروید، با هم فیلم تماشا کنید یا به تئاتر بروید، یا حتی یک سفر آخر هفته برای خودتان و بدون حضور بچهها ترتیب بدهید. شما باید به بچههایتان نشان بدهید که همسرتان اولویت شمارهی یک شما است. این کار نه تنها برای بهبود رابطهتان بسیار مفید است، بلکه به بچههایتان نیز کمک میکند تا یک نگرش مثبت نسبت به ازدواج در خود توسعه دهند.
👶 @childrentherapy
مواظب کلماتی که مفاهیمی مطلق دارند، در مکالمات و ارتباطات خود باشید؛
کلماتی مانند
همیشه، هیچ وقت، اصلا، به هیچ وجه و...
اگر کودک شما خطایی می کند، هرگز با این کلمات او را توصیف نکنید:
تو چرا هیچ وقت به بزرگترها سلام نمیدی؟
همیشه همین طور بدخط مینویسی؟
تو هیچ وقت یاد نگرفتی چطوری از خودت دفاع کنی؟
چون دقیقا پس از مدتی آنها به همین باور در مورد خود می رسند که من هیچ وقت نمی توانم درست عمل کنم و بعد از مدتی همین برداشت را به گفتار و رفتار دیگران هم تعمیم می دهند که منظور معلمم از اینکه چنین حرفی را زد این است که من دانش آموز کند ذهنی هستم و هیچ چیز را درست یاد نمی گیرم.
👶 @childrentherapy
کلماتی مانند
همیشه، هیچ وقت، اصلا، به هیچ وجه و...
اگر کودک شما خطایی می کند، هرگز با این کلمات او را توصیف نکنید:
تو چرا هیچ وقت به بزرگترها سلام نمیدی؟
همیشه همین طور بدخط مینویسی؟
تو هیچ وقت یاد نگرفتی چطوری از خودت دفاع کنی؟
چون دقیقا پس از مدتی آنها به همین باور در مورد خود می رسند که من هیچ وقت نمی توانم درست عمل کنم و بعد از مدتی همین برداشت را به گفتار و رفتار دیگران هم تعمیم می دهند که منظور معلمم از اینکه چنین حرفی را زد این است که من دانش آموز کند ذهنی هستم و هیچ چیز را درست یاد نمی گیرم.
👶 @childrentherapy
مادرانی که فرزندان خود را بسیار نازپرورده بار میآورند و هیچ محدودیتی برای آنان قائل نمیشوند هیچ کنترلی نیز بر خواستهها و انتظارات کودک نخواهند داشت.
️این دسته از کودکان تصور میکنند که هر چه بخواهند باید به سرعت مهیا شود و همه را در خدمت نیازهای خود میدانند و به محض ورود به اجتماع بزرگتر با يك "نه" شنيدن آسيب بزرگی خواهند خورد و منزويی خواهند شد به کودکان اجازه دهید طعم شکست و نشدن بچشند به کودک خود صبر کردن در رسیدن به خواسته های خود را یاد بدهید تا وقتی در آینده وارد جامعه میشود با شنیدن اولین نه درهم نشکند.
👶 @childrentherapy
️این دسته از کودکان تصور میکنند که هر چه بخواهند باید به سرعت مهیا شود و همه را در خدمت نیازهای خود میدانند و به محض ورود به اجتماع بزرگتر با يك "نه" شنيدن آسيب بزرگی خواهند خورد و منزويی خواهند شد به کودکان اجازه دهید طعم شکست و نشدن بچشند به کودک خود صبر کردن در رسیدن به خواسته های خود را یاد بدهید تا وقتی در آینده وارد جامعه میشود با شنیدن اولین نه درهم نشکند.
👶 @childrentherapy
ده بازی برای کودکان خجالتی
این بازیها را میتوانید با توجه به سن و توانمندیهای کودکان در فرصتهایی که تمایل به بازی کردن دارند، انجام دهید.
مسابقه گویندگی
مصاحبه تلویزیونی
نقل خاطره، داستان، شعر، معما و لطیفه
چه کسی میتواند دیگران را بخنداند
کامل کردن یک داستان
کامل کردن یک شعر
تکمیل جملات
پاسخ به پرسشها
داستان سازی با تصاویر
معلم بودن
👶 @childrentherapy
این بازیها را میتوانید با توجه به سن و توانمندیهای کودکان در فرصتهایی که تمایل به بازی کردن دارند، انجام دهید.
مسابقه گویندگی
مصاحبه تلویزیونی
نقل خاطره، داستان، شعر، معما و لطیفه
چه کسی میتواند دیگران را بخنداند
کامل کردن یک داستان
کامل کردن یک شعر
تکمیل جملات
پاسخ به پرسشها
داستان سازی با تصاویر
معلم بودن
👶 @childrentherapy
به کودک احساس گناه ندهید
ما اجازه نداریم اشتباههای ساده و تجربههای ارزشمند کودک را تا حد گناه بزرگ کنیم.
اگر کودک اشتباهی کرد این احساس که کار او غیرقابل بخشش و یا جبران است در او ایجاد نکنید. بیان جملههایی مانند «خدا تو رو نمی بخشه»، «به بهشت نمیری»، «دل مامان را شکستی»، «بابا دیگه تو رو دوس نداره» و... موجب میشود تا کودک احساس گناهکاری کند.
بهتر است کار اشتباه کودک را برایش توضیح دهیم و احساس خودمان را بیان کنیم و راهنمای عملی او برای روش درست باشیم.
👶 @childrentherapy
ما اجازه نداریم اشتباههای ساده و تجربههای ارزشمند کودک را تا حد گناه بزرگ کنیم.
اگر کودک اشتباهی کرد این احساس که کار او غیرقابل بخشش و یا جبران است در او ایجاد نکنید. بیان جملههایی مانند «خدا تو رو نمی بخشه»، «به بهشت نمیری»، «دل مامان را شکستی»، «بابا دیگه تو رو دوس نداره» و... موجب میشود تا کودک احساس گناهکاری کند.
بهتر است کار اشتباه کودک را برایش توضیح دهیم و احساس خودمان را بیان کنیم و راهنمای عملی او برای روش درست باشیم.
👶 @childrentherapy
محرک يعنی به عنوان مثال كودک را وقتی به پارک می بريد او را رها كنيد و دائم نگوييد كه چه كار كند و چه كار نكند.
چون پارک خود يك محيط غنی از محرک رنگ و شكل و صدا و غيره است. كودک خودش ميداند كه چه مقدار محرك برای حواسش نياز دارد و خودش از طريق حواس محرک ها را ميگيرد و پردازش ميكند.
اما مادرهای به ظاهر فداكار با تمام وجود اين فرآيند را مختل ميكنند و كودک را به سمتی هدايت ميكنند كه خودشان ميخواهند بدون توجه به توانايی كودک.
👶 @childrentherapy
چون پارک خود يك محيط غنی از محرک رنگ و شكل و صدا و غيره است. كودک خودش ميداند كه چه مقدار محرك برای حواسش نياز دارد و خودش از طريق حواس محرک ها را ميگيرد و پردازش ميكند.
اما مادرهای به ظاهر فداكار با تمام وجود اين فرآيند را مختل ميكنند و كودک را به سمتی هدايت ميكنند كه خودشان ميخواهند بدون توجه به توانايی كودک.
👶 @childrentherapy
اگر کودک شما مدام در حال مقایسه کردن داشته ها و نداشته های خود با دیگران است و جمله هایی مانند "لباس من از علی بهتره"، "کفش من از کفش های بچه های کلاس گرانتره"، "باید عین گل سر مریم برایم بخری" و... می گوید، آن را زنگ خطر و هشداری برای که کودک است که خودش را با داشته هایشان تعریف میکند و در بزرگسالی فقط به فکر جمع کردن اموال و پول خواهد بود بدون اینکه از آنها لذت ببرد و احتمالا والدین الگوی این تفکر در کودک بوده اند!
👶 @childrentherapy
👶 @childrentherapy
تشبیه جالبی درباره کودکان وجود دارد. کودک مثل "اسفنج" است!
هرچه پیرامونش باشد، جذب می کند.
مراقب چیزهایی که کودکتان میبیند و میشنود باشید.
فیلم، کتاب، موسیقی، اسباب بازی و هر رسانه دیگری که در اختیار کودک است را با دقت زیر نظر داشته باشید!!
هرگز فراموش نكنيد: پدر، مادر شدن راحت است، ولی پدر و مادر خوب ماندن، سخت است!!
👶 @childrentherapy
هرچه پیرامونش باشد، جذب می کند.
مراقب چیزهایی که کودکتان میبیند و میشنود باشید.
فیلم، کتاب، موسیقی، اسباب بازی و هر رسانه دیگری که در اختیار کودک است را با دقت زیر نظر داشته باشید!!
هرگز فراموش نكنيد: پدر، مادر شدن راحت است، ولی پدر و مادر خوب ماندن، سخت است!!
👶 @childrentherapy
مهم ترین نکاتی که والدین در پاسخگویی به سوالات جنسی کودکان باید رعایت کنند :
❌ توهین و تحقیر نکنند
❌تهدید وتنبیه نکنند
🔷برخی والدین اگر فرزندشان سوالی راجع به مسائل جنسی بپرسد یا احیاناً به آلت تناسلیش دست بزند، برخوردهای خیلی خشنی می کنند.
❌کودک را مسخره نکنند
❌ والدین شرمنده و ناراحت نشوند
🔶برخی از والدین وقتی با این گونه سوالات مواجه می شوند، خجالت زده می شوند، روی دست خود می زنند، به کودک این گونه القاء می کنند که اتفاق خیلی ناگواری افتاده است.
🔷آنها نگرانی و شرم خود را به کودک منتقل می کنند و این باعث می شود که کودک نتواند سوالات و مشکلات خود را به راحتی مطرح کند.
❌شنونده خوبی باشند
🔶والدین باید اجازه دهند فرزندشان در کمال آرامش سوالات خود را مطرح کند، تا منظور او را به درستی متوجه نشده اند پاسخ ندهند، شتاب زدگی در پاسخ دادن سبب گیج شدن کودک می شود، به نحوی که کودک گاه می گوید منظور من این نبود.
👶 @childrentherapy
❌ توهین و تحقیر نکنند
❌تهدید وتنبیه نکنند
🔷برخی والدین اگر فرزندشان سوالی راجع به مسائل جنسی بپرسد یا احیاناً به آلت تناسلیش دست بزند، برخوردهای خیلی خشنی می کنند.
❌کودک را مسخره نکنند
❌ والدین شرمنده و ناراحت نشوند
🔶برخی از والدین وقتی با این گونه سوالات مواجه می شوند، خجالت زده می شوند، روی دست خود می زنند، به کودک این گونه القاء می کنند که اتفاق خیلی ناگواری افتاده است.
🔷آنها نگرانی و شرم خود را به کودک منتقل می کنند و این باعث می شود که کودک نتواند سوالات و مشکلات خود را به راحتی مطرح کند.
❌شنونده خوبی باشند
🔶والدین باید اجازه دهند فرزندشان در کمال آرامش سوالات خود را مطرح کند، تا منظور او را به درستی متوجه نشده اند پاسخ ندهند، شتاب زدگی در پاسخ دادن سبب گیج شدن کودک می شود، به نحوی که کودک گاه می گوید منظور من این نبود.
👶 @childrentherapy
نوع تجربیاتی که در اوایل زندگی برای ما پیش میآید و نحوه برخورد ما با این تجربیات، شدیدا بر نوع تجربیاتی که در آینده با آن مواجه خواهیم شد و همچنین نحوه ادراک ما از این تجربیات و برخورد ما با آنها تاثیر میگذارد.
برای مثال یک کودک دوساله که به صورتی اجتماعی و با بازیگوشی رشد پیدا کرده در مقایسه با کودکی که نسبتا آرام و گوشهگیر بوده، بسیار بیشتر میتواند توجه و علاقه بزرگسالان را برانگیزد. کودک گوشهگیر احتمالا محیط میانفردی پرباری نخواهد داشت که بیش از پیش باعث کاهش احتمال تغییر بنیادی در وی میگردد.
به همین ترتیب، کودک فعالتر همچنان به یادگیری این موضوع ادامه میدهد که دیگران سرگرمکننده هستند و لذا به تعامل با آنها ادامه میدهد و الگوی وی نیز هرچه بزرگتر میشود با شدت بیشتری تثبیت خواهد شد. به علاوه نه تنها این دو کودک رفتارهای متفاوتی را در سایرین برمیانگیزند، بلکه تفسیر آنها از یک واکنش واحد ابراز شده توسط دیگران نیز متفاوت خواهد بود.
بدین ترتیب کودک بازیگوش ممکن است واکنش سرد و خاموش شخص دیگر را به عنوان نوعی بازی تلقی نموده و به تعامل خود با وی ادامه دهد تا زمانی که شاید یک واکنش مثبت را در او برانگیزد. کودک ساکتتر، که چندان به تعامل عادت ندارد، فورا واکنش اولیه طرف مقابل را به عنوان نشانهای برای عقبنشینی تلقی خواهد کرد.
اگر به این دو کودک به عنوان بزرگسال نگاه کنیم، شاید هنوز بتوانیم تفاوت میان آنها را دریابیم: یکی اهل معاشرت، شاد و دارای نظر مثبت به دیگران و دیگری برعکس، خجالتی و غیرمطمئن نسبت به اینکه دیگران به وی علاقمند هستند میباشد.
الگوی کودکی در دوران بزرگسالی آنها نیز ادامه پیدا کرده است.با این حال ما قادر به درک فرآیند رشد آنها نخواهیم بود مگر آنکه متوجه شویم معلمان، همبازیها، دوستان و همکاران آنها یکی پس از دیگری چگونه به عنوان «همدست» سبب حفظ الگوی غالب در آنها شدهاند. ما قادر به فهم امکانات تغییر نخواهیم بود مگر آنکه متوجه باشیم حتی اکنون نیز چنین «همدستانی» وجود دارند و اگر آنها نقش خود را در این فرآیند قطع کنند، احتمال تغییر الگو خواهد بود.
پل واکتل
از کتاب روانتحلیلگری، رفتاردرمانی و جهان رابطهای
ترجمه فریبا خالیچی
👶 @childrentherapy
برای مثال یک کودک دوساله که به صورتی اجتماعی و با بازیگوشی رشد پیدا کرده در مقایسه با کودکی که نسبتا آرام و گوشهگیر بوده، بسیار بیشتر میتواند توجه و علاقه بزرگسالان را برانگیزد. کودک گوشهگیر احتمالا محیط میانفردی پرباری نخواهد داشت که بیش از پیش باعث کاهش احتمال تغییر بنیادی در وی میگردد.
به همین ترتیب، کودک فعالتر همچنان به یادگیری این موضوع ادامه میدهد که دیگران سرگرمکننده هستند و لذا به تعامل با آنها ادامه میدهد و الگوی وی نیز هرچه بزرگتر میشود با شدت بیشتری تثبیت خواهد شد. به علاوه نه تنها این دو کودک رفتارهای متفاوتی را در سایرین برمیانگیزند، بلکه تفسیر آنها از یک واکنش واحد ابراز شده توسط دیگران نیز متفاوت خواهد بود.
بدین ترتیب کودک بازیگوش ممکن است واکنش سرد و خاموش شخص دیگر را به عنوان نوعی بازی تلقی نموده و به تعامل خود با وی ادامه دهد تا زمانی که شاید یک واکنش مثبت را در او برانگیزد. کودک ساکتتر، که چندان به تعامل عادت ندارد، فورا واکنش اولیه طرف مقابل را به عنوان نشانهای برای عقبنشینی تلقی خواهد کرد.
اگر به این دو کودک به عنوان بزرگسال نگاه کنیم، شاید هنوز بتوانیم تفاوت میان آنها را دریابیم: یکی اهل معاشرت، شاد و دارای نظر مثبت به دیگران و دیگری برعکس، خجالتی و غیرمطمئن نسبت به اینکه دیگران به وی علاقمند هستند میباشد.
الگوی کودکی در دوران بزرگسالی آنها نیز ادامه پیدا کرده است.با این حال ما قادر به درک فرآیند رشد آنها نخواهیم بود مگر آنکه متوجه شویم معلمان، همبازیها، دوستان و همکاران آنها یکی پس از دیگری چگونه به عنوان «همدست» سبب حفظ الگوی غالب در آنها شدهاند. ما قادر به فهم امکانات تغییر نخواهیم بود مگر آنکه متوجه باشیم حتی اکنون نیز چنین «همدستانی» وجود دارند و اگر آنها نقش خود را در این فرآیند قطع کنند، احتمال تغییر الگو خواهد بود.
پل واکتل
از کتاب روانتحلیلگری، رفتاردرمانی و جهان رابطهای
ترجمه فریبا خالیچی
👶 @childrentherapy
شرایط و ملزوماتی که والدین یا دیگر افراد مهم در زندگی کودکان، توجه مثبت خود را به آنها مشروط میکنند، شرایط ارزشمندی نامیده میشوند. ممکن است تعیین چنین شرایطی سبب شود که کودک به جای پرداختن به کارهایی که باعث خوشحالیاش میشوند، تمام هم و غمش را صرف محقق ساختن این شرایط کند و برای آنکه بتواند محبت، احترام و توجه مثبت والدین و دیگر اشخاص مهم زندگیاش را جلب کند به شیوهای خاص رفتار کند. توجه مثبتی که بذل آن به تحقق شرایط خاصی وابسته باشد، توجه مثبت مشروط نامیده میشود.
تمایلات و گرایشهای شخصی کودکانی که با شرایط ارزشمندی متعددی مواجه میشوند به تدریج از بین میرود و تمام زندگیشان صرف تلاش برای جلب رضایت و خشنود ساختن دیگران میشود. آنها به اشخاصی بدل میشوند که دیگران از ایشان انتظار دارند و درک و برداشتی که از خود دارند صرفا به ویژگیهایی محدود میگردد که از دید دیگران پنهان ماندهاند.
این کودکان از آرمانهای اشخاصِ برخوردار از کارکرد کامل فاصله میگیرند و بیش از هر چیز به خشنود ساختن دیگران اهمیت میدهند. سوالی که آنها همواره از خودشان میپرسند این است که «دیگران چه فکر خواهند کرد؟» نه این که «من دوست دارم در این موقعیت چه کار کنم؟»
این کودکان وقتی بزرگ میشوند هم باز دلمشغول این هستند که دیگران دربارهشان چه فکر میکنند. آنها عمدتا به خاطر جلب توجه و تایید دیگران کار میکنند نه به خاطر
خودشان، و برای دریافت توجه مثبت به دیگران وابستهاند و همواره در پی آناند که شرایط ارزشمندی لازم برای جلب این توجه مثبت را محقق سازند.
آنها ضعفها و کاستیهایشان را پنهان میکنند و گاهی حتی خطاهایشان را نیز انکار میکنند و رفتارشان طوری است که هر کسی را غیر از خودشان خوشحال کند، و آنقدر سرگرم خشنود کردن دیگران میشوند که فراموش میکنند خودشان از زندگی چه میخواهند. این افراد در زندگی مسیر خود را گم کردهاند و دیگر در جهت خودشکوفایی گام برنمیدارند.
رندی لارسن و دیوید باس
از کتاب روانشناسی شخصیت
ترجمه فرهاد جُمهری و همکاران
👶 @childrentherapy
تمایلات و گرایشهای شخصی کودکانی که با شرایط ارزشمندی متعددی مواجه میشوند به تدریج از بین میرود و تمام زندگیشان صرف تلاش برای جلب رضایت و خشنود ساختن دیگران میشود. آنها به اشخاصی بدل میشوند که دیگران از ایشان انتظار دارند و درک و برداشتی که از خود دارند صرفا به ویژگیهایی محدود میگردد که از دید دیگران پنهان ماندهاند.
این کودکان از آرمانهای اشخاصِ برخوردار از کارکرد کامل فاصله میگیرند و بیش از هر چیز به خشنود ساختن دیگران اهمیت میدهند. سوالی که آنها همواره از خودشان میپرسند این است که «دیگران چه فکر خواهند کرد؟» نه این که «من دوست دارم در این موقعیت چه کار کنم؟»
این کودکان وقتی بزرگ میشوند هم باز دلمشغول این هستند که دیگران دربارهشان چه فکر میکنند. آنها عمدتا به خاطر جلب توجه و تایید دیگران کار میکنند نه به خاطر
خودشان، و برای دریافت توجه مثبت به دیگران وابستهاند و همواره در پی آناند که شرایط ارزشمندی لازم برای جلب این توجه مثبت را محقق سازند.
آنها ضعفها و کاستیهایشان را پنهان میکنند و گاهی حتی خطاهایشان را نیز انکار میکنند و رفتارشان طوری است که هر کسی را غیر از خودشان خوشحال کند، و آنقدر سرگرم خشنود کردن دیگران میشوند که فراموش میکنند خودشان از زندگی چه میخواهند. این افراد در زندگی مسیر خود را گم کردهاند و دیگر در جهت خودشکوفایی گام برنمیدارند.
رندی لارسن و دیوید باس
از کتاب روانشناسی شخصیت
ترجمه فرهاد جُمهری و همکاران
👶 @childrentherapy