Telegram Web Link
پسرانی که از کنترل‌ها و نگرانی‌های مداوم مادرانشان شاکی هستند غالبا در رابط عاطفی به دنبال دخترانی ساده، حرف گوش کن و سربه‌زیر می‌باشند تا بدین ترتیب خودشان رابطه را تحت کنترل داشته باشند. اغلب اوقات اگر در رابطه چیزی از سوی دختر بشنوند یا ببینند که نشانی از کنترل‌گری باشد، یا با واکنشی تند و خشن سعی می‌کنند از ادامه آن رفتار جلوگیری کنند یا خودشان رابطه را ترک می‌کنند و یا آنقدر حساسیت و انتقادهای خود را بالا می‌برند که دختر عاصی شده و رابطه را ترک کند.

👶 @childrentherapy
آموزش سلام کردن و خداحافظی به کودک

کارشناسان توصیه می‌کنند از رویکرد «خب حالا باید چی بگی؟»، برای یاد دادن کلمات مؤدبانه به بچه‌ها، یعنی رویکردی که بیشتر والدین خود ما در گذشته خیلی دوست داشتند استفاده نکنید.

اگر نمی‌خواهید بچه‌ای داشته باشید که هنگام بازگشتتان به خانه حتی سرش را برای سلام گفتن بلند نمی‌کند، بهترین رویکرد نشان دادن یک سرمشق و الگوی خوب است. اگر همیشه به خانواده سلام کنید و از آنها خداحافظی کنید، بچه‌هایتان از حدود دو سالگی شروع به تقلید از عادت‌های شما می‌کنند. مثلاً وقتی مادر به خانه می‌آید، پدر می‌تواند او را ببوسد و خوشامد صمیمانه‌ای بگوید: «سلام! روزت چطور بود؟» و وقتی پدر در حال بیرون رفتن از در است، مادر و بچه‌ها می‌توانند او را بغل کنند یا بگویند: «روز خوبی داشته باشی بابا» نکته این است که الگو بودن و تکرار برای آموزش سلام و خداحافظی راهی کافی و مناسب است و نیازی به تذکرهای پیاپی به کودک در این مورد نیست.

👶 @childrentherapy
اولین تجربه‌ی ما از عشق ورزیدن و مورد عشق قرارگرفتن زمانی رخ داد که کودک بودیم. ممکن است عشقِ والدین گاهی عمیقاً لطیف و مسحورکننده باشد، اما همین عشق می‌تواند به‌سادگی درگیر محرک‌های فریبنده‌ای نیز باشد. ما احتمالاً آموخته‌ایم که عاشق والدینی افسرده یا بسیار زودرنج باشیم؛ شاید ما به این نتیجه رسیده‌ایم که عشق را با تلاشِ بسیار زیاد برای راضی کردن دیگری یا با ترسِ دائمی ترک شدن مرتبط بدانیم؛ ممکن است در معرضِ تبعیض قرار گرفته باشیم و شاید این‌گونه یاد گرفته‌ایم که فقط در صورتی به عشق می‌رسیم که فردِ دیگری از آن عشق بهره نبرد؛ شاید والدینمان این برداشت را به ما منتقل کرده‌اند که فقط در صورتی که بچه‌ی بسیار خوبی باشیم آن‌ها عاشق ما خواهند بود، یا این عشق تا زمانی وجود دارد که ما مطیع و وابسته باقی بمانیم و این یعنی موفقیت‌های مستقلانه‌ی ما نشان‌هایی از پایانِ عشقِ والدینمان به ما است.

👶 @childrentherapy
زخم پدر، رنج، شرمی است که یک پدر با خود حمل کرده و آنها را به فرزندان خود منتقل می کند.
زخم پدر زمانی شکل می گیرد که زیر دست پدرانی بزرگ شویم که به دلیل داشتن روان زخم های ترمیم نشده، اکثر اوقات در حالت حفظ بقا بوده و در این حالت نقش پدری را ایفا می کنند.
وقتی یک مرد دارای این باور اساسی باشد که او یک فرد در هم شکسته است که دوست داشتنی نبوده و لیاقت افرادی که او را دوست دارند ندارد، با صمیمت عاطفی مشکل خواهد داشت.
این شرایط او را مستعد رفتارهای تخریب گرایانه مثل اعتیاد، خیانت و اجتماع گریزی می کند.
وقتی فرزندان او ناامنی و روان زخم هایش را تحریک می کنند، او به سرعت وارد حالت تدافعی شده یا رفتارهای کنترل نشده از خود نشان می دهد.
ممکن است فریاد بزند، حس شرم بدهد یا قهر کند؛ بدون اینکه بداند حس و حال و رفتارش اطرافیانش را تحت تاثیر قرار می دهد‌.
کودکانی که در اینگونه محیط ها بزرگ می شوند، این باور اساسی را در خود شکل می دهند که «ذاتا دارای مشکل هستند».
آنها به این باور می رسند که علت رفتارهای منفی پدرشان «انها» هستند.
این زخم، در گذر زمان به نسل های بعدی منتقل می شود..
زخم پدر، مشکلاتی در رابطه با عزت نفس ایجاد می کند.باعث می شود افراد بیشتر در روابط ناکارآمد و ناسالم قرار بگیرند. به جای اینکه تلاش کنند از روابط آسیب زا خارج شوند سعی می کنند بیشتر تلاش کنند تا بلاخره آن عشقی که نیاز دارند را دریافت کنند.
زخم پدر زمانی می تواند ترمیم شود که به این درک برسیم پدران ما بازتابی بوده اند از پیشینیان خود. اینکه آنها چطور با ما رفتار می کردند، چقدر برای ما وقت می گذاشتند یا چه رابطه ای با ما داشتند، بیشتر بیانگر این است که آنها دچار مشکل بوده اند، نه اینکه ما لیاقت رفتار درست را نداشته ایم.
ما می توانیم حسی که به نسبت به خودمان داریم را از نو بسازیم.می توانیم این رشته معیوب را که نسل به نسل بافته شده را پاره کنیم و آینده جدیدی با طعم آگاهی بسازیم.

👶 @childrentherapy
همه ی ما می توانیم در وضعیتی میان عشق و نزدیکی نسبت به والدین خود و یا تمایل به دوری از آنها به عنوان مراقبان و حامیان خود قرار بگیریم و در عین حال به خاطر اینکه چگونه ما را در یک سری از موقعیت ها ناامید کرده اند، احساس غم و خشم داشته باشیم. چیزی شبیه یک نوع اصطکاک یا کشمکش درونی.

یکی از حقایق ناخوشایند شاید این است که والدین ما می توانند افراد شگفت انگیزی باشند که همیشه بهترین ها را برای ما خواسته و می خواهند و در عین حال منبع برخی از آسیب ها و تروماهای ما نیز باشند.
بخشش و آگاهی در رابطه با والدین می تواند به عبور از برخی از این آسیب ها کمک کند. اما مواقعی وجود دارد که درد و خشم ما نسبت به آنها آنقدر زیاد است که نمی توانیم از عصبانیت سرزنش و فرار از والدین خود جلوگیری کنیم
تفکر کمک کننده در این مواقع می تواند این باشد که تجسم کنیم والدین ما نیز زمانی فرزندانی با نیازهای برآورده نشده بودند که شاید هرگز ابزاری برای التیام یافتن به آنها ارائه نشده است.
فکر کردن به این مسئله می تواند در حل برخی مشکلات ما با آنها یاریمان کند به این شکل خواهیم توانست بخش هایی از ارتباط خود با والدینمان را التیام ببخشیم و ترمیم کنیم با اینکه این کار آسان نخواهد بود...

👶 @childrentherapy
تخفیف دوره های در حال ثبت نام انجمن روان شناسی تربیتی ایران 🌹

به مناسبت روز پدر، با تصمیم هیات مدیره انجمن روان شناسی تربیتی ایران


📍از لحظه انتشار اطلاعیه تا پایان روز ۱ بهمن ماه


50٪ تخفیف 📍
برای کلیه کارگاه ها و دوره های در حال ثبت نام در نظر گرفته می شود.


ثبت نام در کارگاه (فقط از طریق تلگرام و فقط همین شناسه)👇
@MehrdadEsfanani


💢به کانال رسمی انجمن روان شناسی تربیتی ایران بپیوندید👇
@iranedupsyasso
یکی از اشتباهات والدین کودکان نوپا این است که در مراحل رشد کودکشان دخالت میکنند:
به عنوان مثال، مکیدن انگشت، پرت کردن وسایل منزل، لجبازی کردن و جیغ زدن کودکان کاری طبیعی برای کودکان زیر دوسال است که با حوصله و صبوری والدین تبدیل به یک مرحله گذرا خواهد شد. اما زمانی که والدین به جنگ رفتار طبیعی فرزندشان می روند نه تنها آن رفتار را تقویت می کنند بلکه رابطه خود را با فرزندشان تبدیل به لجبازی می کنند.

👶 @childrentherapy
همه ی ما می توانیم در وضعیتی میان عشق و نزدیکی نسبت به والدین خود و یا تمایل به دوری از آنها به عنوان مراقبان و حامیان خود قرار بگیریم و در عین حال به خاطر اینکه چگونه ما را در یک سری از موقعیت ها ناامید کرده اند، احساس غم و خشم داشته باشیم. چیزی شبیه یک نوع اصطکاک یا کشمکش درونی.

یکی از حقایق ناخوشایند شاید این است که والدین ما می توانند افراد شگفت انگیزی باشند که همیشه بهترین ها را برای ما خواسته و می خواهند و در عین حال منبع برخی از آسیب ها و تروماهای ما نیز باشند.
بخشش و آگاهی در رابطه با والدین می تواند به عبور از برخی از این آسیب ها کمک کند. اما مواقعی وجود دارد که درد و خشم ما نسبت به آنها آنقدر زیاد است که نمی توانیم از عصبانیت سرزنش و فرار از والدین خود جلوگیری کنیم
تفکر کمک کننده در این مواقع می تواند این باشد که تجسم کنیم والدین ما نیز زمانی فرزندانی با نیازهای برآورده نشده بودند که شاید هرگز ابزاری برای التیام یافتن به آنها ارائه نشده است.
فکر کردن به این مسئله می تواند در حل برخی مشکلات ما با آنها یاریمان کند به این شکل خواهیم توانست بخش هایی از ارتباط خود با والدینمان را التیام ببخشیم و ترمیم کنیم با اینکه این کار آسان نخواهد بود...

👶 @childrentherapy
امنیت عاطفی در کودکان:
شاید والدین ندانند چگونه امنیت روانی-عاطفی فرزند خود را از بین میبرند

زمانیکه کودکان احساس کنند که والدین و یا مربی آنها را دوست ندارند، یا آنها را رها می کنند، جا می گذارند و یا ممکن است بزرگترهای آنها  بروند و دیگر برنگردند، بسیار برای کودکان دردناک است پس:

هیچ وقت لابلای صحبت هایتان برای تنبیه، ادب کردن و یا سر به راه کردن کودک از این جملات استفاده نکنید:

- "میرم مامان یکی دیگه میشم"
- "خیلی خب اینقدر اذیتم میکنی میرم دیگه برنمی گردم"،
- "الان میرم میذارمت تو خیابون لولو بیاد ببرتت".

هیچ وقت از این نوع حرف ها چه به صورت تهدید و چه به صورت شوخی استفاده نکنید.
این حرف ها امینت روانی کودک را بر هم میزند.

👶 @childrentherapy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک توصیه برای پدر و مادر‌ها در مورد بچه‌هایی که تمایل کمتری به غذا خوردن دارند
وقتی کودک غذا می‌خورد او را تشویق نکنید!
رعایت این نکته بسیار مهم است! وقتی کودک شما خوب غذا می‌خورد، نباید او را تشویق کنید، نباید پاداش و جایزه بدهید یا حتی به نوعی نشان بدهید که از این قضیه خیلی خوشحالید! غذا خوردن کار خارق‌العاده یا کاری که مستوجب تشویق و پاداش باشد نیست! کودک باید بداند که ما غذا می‌خوریم برای اینکه نیاز به غذا داریم و نه برای خوشایند پدر و مادر یا در ازای جایزه و تشویق! اگر کودک بفهمد که غذا خوردن او چقدر برای شما مهم است، با بدغذایی کردن از با شما لجبازی خواهد کرد.

👶 @childrentherapy
نوع بازیهايى كه مادرها با فرزندانشان انجام ميدهند، با بازیهايى كه معمولا پدرها انجام میدهند متفاوت است. كودكانى كه هر دو نوع بازى را دارند به خوبى فعاليت هاى مناسب زندگى را مى آموزند، و رشد سالم و متعادل ترى را دارند. وقتى پدر با فرزندش بازى ميكند بيشتر جنبه هیجانی و تفریحی دارند، بر عكس بازى هاى مادرانه بيشتر آموزشى است و مادر ترجيح ميدهد حين بازى به فرزندش آموزش دهد. كودك هنگام بازى با والدين دو دنياى مختلف را تجربه ميكند، دنياهايى كه مكمل هم هستند و آموزش هاى هر دو، زندگى را بهتر به او ميشناساند.
👶 @childrentherapy
2024/12/28 05:53:17
Back to Top
HTML Embed Code: