Telegram Web Link
دو ابزار تربیتی والدین که ریشه در خودخواهی آنان دارد، عبارت‌اند از: استبداد و بردگی با همه‌ مراقبت‌شان؛ در عین حال که ممکن است این استبداد با لحن ملایمی ابراز شود («تو باید به من اعتماد کنی چون مادرت هستم!») و بردگی که لحنی غرورآمیز به خود گرفته («تو پسر من هستی، به همین سبب هم من تو را به منجی‌ام بدل خواهم کرد»)، اما اینها دو ابزار تربیتی وحشتناک هستند، دو وسیله‌ ضدتربیتی، و به این درد می‌خورند که کودک را به قعر زمینی که از آن آمده فرو کنند.

کلاوس واگنباخ
از کتاب فرانتس کافکا
ترجمه محمد همتی

👶 @childrentherapy
بعضی از کودکان ذاتا ممکن است منفعل باشند یا والدین حس فردیت کودکان را سرکوب کنند.

وقتی حس فردیت و هویت شما مجال رشد پیدا نکند، پس آنگاه طبق انتظارات دیگران عمل می‌کنید. بنابراین پیرو و دنباله رو رسم و رسوم دیگران می‌شوید.

دنباله روی افراطی و بیمارگونه باعث می‌شود که افکار و علایق خودتان را دنبال نکنید. پس زمانی که در روابط اجتماعی قرار می‌گیرید، احساس می کنید هیچ حرفی برای گفتن ندارید. این احساس انفعال باعث می‌شود که به فکر خودتان نباشید.

جفری یانگ
از کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید
ترجمه حسن حمیدپور

👶 @childrentherapy
والدینی که حاضر باشند ناراحتی، خشم و قهر فرزند خود را تحمل کنند ولی همچنان محکم او را در مسیر مسئولیت‌پذیری نگه ‌دارند در حقیقت درسی به او می‌دهند که در تمام زندگی کمکش خواهد کرد.

والدینی که چنین کاری نمی‌کنند، در حقیقت سرمشقی برای مسئوليت‌گریزی آینده او در اختیارش می‌گذارند. الگویی که کودک را از ارضای نیازهایش و به تبع آن، از احساس ارزشمندی باز می‌دارد.

ویلیام گلاسر
از کتاب واقعیت‌درمانی

👶 @childrentherapy
Forwarded from بهترین هارا با ما دنبال کنید
با سلام
عزیزانی که مشکل VPN دارند(اندروید،ios)
جهت تهیه VPN با پشتیبانی 24ساعته و بدون #قطعی با سرعت بسیار بالا به آیدی زیر پیام بدهید
@ANATOMY2017
از تشویق کردن کار خوب فرزندتان نترسید، از احترام گذاشتن به فرزندتان نترسید، از بخشیدن خطاهای فرزندتان نترسید، از بی‌اعتنایی به کار بد اما بی‌خطر فرزندتان نترسید، از اشتباهات فرزندتان نترسید، از بهانه‌گیری‌های گاه و بیگاه فرزندتان نترسید، از دادن عشق بی‌قید و شرط به فرزندتان نترسید، از آزادی دادن به فرزندتان نترسید، زیرا فرزندتان لوس نخواهد شد.

اگر فرزندتان یاد بگیرید به خودش و کسی دیگر آسیبی نزد و به کسی اجازه ندهد به او آسیبی بزند، با دادن احترام، عشق، محبت، بخشش، گذشت و تشویق فرزندتان ضعیف و لوس نخواهد شد بلکه فرزندتان خواهند شکفت و عزت نفس و اعتماد به نفس در او نهادینه خواهد شد.

👶 @childrentherapy
چرا تنبیه موثر نیست؟

با تنبیه، بدرفتاری کودک تنها از دید تنبیه‌کننده مخفی می‌شود ولی در گنجینه رفتاری کودک باقی مانده و خاموش نمی‌شود. در تنبیه به کودک می‌گوییم چکار نکند در حالی که باید به او آموزش دهیم چکار کند.

والدین مجبور می‌شوند شدت تنبیه را به مرور افزایش دهند که به تدریج منجر به انزجار کودک از والدش می‌شود. با تنبیه، والدین نیز تنبیه خواهند شد چرا که خشم کودک برانگیخته می‌شود.

تنبیه آموزش پرخاشگری به کودک است.
تنبیه به خصوص تنبیه‌های جسمی هیچ وقت فراموش نمی‌شوند.

👶 @childrentherapy
اگر مادری نتواند نیازهای کودکش را شناسایی و برآورده کند و در عین حال خود او هم محتاج توجه دیگران باشد، چه اتفاقی می‌افتد؟ این مادر به صورت کاملا ناخودآگاهی می‌کوشد نیازهای خود را از طریق کودک برآورده سازد.

این به آن معنی نیست که او احساسات شدید عاطفی نخواهد داشت. مادر، در اغلب مواقع، کودک را به شدت دوست خواهد داشت، ولی نه آن‌طور که کودک نیاز دارد دوست داشته شود. بنابراین در این رابطه استثمارگونه اطمینان و تداوم و ثبات، که برای کودک بسیار مهم است، وجود نخواهد داشت.

چیزی که بیش از همه است و در این رابطه وجود ندارد چارچوبی است که کودک بتواند در آن احساسات و عواطف خود را تجربه کند و بروز دهد.

در عوض، او چیزی می‌سازد که مادرش نیاز دارد و اگرچه این امر (با تضمین «عشق» مادر یا پدر به کودک) ادامه بقای او را در کودکی امکان‌پذیر می‌کند، ممکن است در باقی زندگی‌اش او را از این‌که خودش باشد باز دارد.

آلیس میلر
از کتاب دلهره‌های کودکی
ترجمه امید سهرابی‌نیک

👶 @childrentherapy
🔻 بزرگسالی، آینه منعکس کننده دوران کودکی (۱)

«اجبار به تکرار»
(Repetition Compulsion)

وقتی پدر یا مادر، یا هر دوی آنها بطور مشهودی با رفتار یا گفتار خود میان فرزندانشان تبعیض قائل شوند و بطور مشخصی توجهی را که به یکی از آنها بذل میکنند، بیشتر ازسایرین باشد، ولو این بذل توجه گریزناپذیر بوده باشد مثل بیماری یکی از فرزندان، آنوقت ممکن است احساس ارزشمندی و دوست داشته شدن در کودک دیگر مخدوش گردد، و با چنین تصوراتی رشد کند:
« من آنقدر با ارزش نیستم که در اولویت پدر و مادرم باشم!
من همیشه میتوانم نفر دوم در دوست داشته شدن باشم و حتما فرد یا چیزی با صلاحیت تر و‌ دوست داشتنی تر از من هم وجود دارد »

چنین کودکی خود را همواره درون مثلثی دردناک می یابد،
مثلثی که یک راس آن خودش است ، یکی پدر یا مادر و آن راس دیگر رقیب او!
این رقیب شکلهای دیگری هم بخود میگیرد، پدری که خیلی کار میکند و همیشه پیامش به فرزندش اینست که « کار دارم ! برای تو وقت ندارم» یا مادری که خیلی درگیر سفر با دوستانش است یا ادامه تحصیل خود را در اولویت قرار داده است یا خیلی ساده تر آنقدر که به آکواریوم ماهیهایش عشق می ورزد و با آنها وقت صرف میکند برای کودکش فرصت ندارد،

چنین کودکانی همگی این مثلث دردناک را که همچون گردبادی نشاط وشوق زندگیشان را می بلعد و در خود فرو می کشد لمس می کنند.

این کودکان در بزرگسالی و‌حتی نوجوانی بخاطر الگوی مثلث مخربی که در خود دارند، مستعد جذب در روابط مثلثی و تکرار الگوی کودکیشان هستند.

به زبان ساده یعنی آنها ممکن است عاشق فردی شوند که خودش عاشق و دلبسته شخص یا موضوع دیگریست و این افراد نفر دوم رابطه اند و آنها کاملا درمانده این رابطه مخرب را ممکن است سالها باخود حمل کنند بی آنکه اقدامی موثر برای بهبود وضعیت خود کنند که این، فضای بسیار زجردهنده ای برای آنها ایجاد می کند.

و اما خبری نوید بخش وجود دارد،
و آن اینکه ما می توانیم امروز ، قربانی پیامهای مخربی که در کودکیمان دریافت کرده ایم نباشیم.
می توانیم به خودمان کمک کنیم تا از بند دردهای کودکیمان رها شویم ، به اصل آزاد خودمان بازگردیم و بزرگسالی خود را به انتخاب خودمان شکل دهیم.

👶 @childrentherapy
🔻 بزرگسالی، آینه منعکس کننده دوران کودکی (۲)


وقتی در کودکی رفتار پدر و مادر، آنگونه که لازمست احساس ارزشمندی و دوست داشته شدن به کودک ندهد، کودک با چنین تصوراتی رشد میکند:
«من به اندازه کافی دوست داشتنی نیستم!
من کافی نیستم!
من آنقدر با ارزش نیستم که مورد توجه اطرافیانم باشم!
من برای دوست داشته شدن باید تلاش زیادی بکنم و خدمات ویژه ای ارائه کنم! و ... »

حقیقت انکار ناپذیر اینست که همه ما بطور ناخودآگاه در جهت تایید پیامهایی که در کودکی دریافت کرده ایم گام برمیداریم و زندگیمان را شکل میدهیم.
بنابراین،
چنین کودکی در طول دوره رشد خود، چه نوجوانی چه جوانی و بزرگسالی، بطور چشمگیری مستعد ورود به روابطی تخریبگر است.  روابطی که در آن آنچنان که دلش میخواهد دوست داشته نمی شود، مورد احترام نیست و احساس با ارزش بودن به او داده نمی شود.
او بسیار استعداد می یابد کنار کسی قرار بگیرد که مدام تحقیرش کند و به او این پیغام را بدهد که« تو کافی نیستی! » این درحالیست که او برای بقای رابطه اش خدمات ویژه به طرف مقابلش میدهد...
در حقیقت او به شخصیتی«التماسگر » در رابطه تبدیل میگردد و این چنین، پیامهایی را که در کودکی دریافت کرده بود ناخودآگاه تایید میکند.

و اما جای امیدواریست که ما امروز ، می توانیم قربانی پیامهای مخربی که در کودکیمان دریافت کرده ایم نباشیم.
میتوانیم از بند دردهای کودکیمان رها شویم ، به اصلِ آزادِ خودمان بازگردیم و بزرگسالی خود را «به انتخاب خودمان» شکل دهیم.

👶 @childrentherapy
مواظب برچسبهای منفی که به کودکان میزنیم باشیم...

برچسبها در وجود او ریشه میزنند و رشد میکنند...

و در نهایت کودک همان میشود که شما میگویید ...

👶 @psycho_estekhdam
بی‌احترامی سلاح افراد ضعیف است و به عنوان دفاعی در برابر احساسات ناخوشایند و ناخواسته‌ای به کار می‌رود که ممکن‌ است‌ خاطراتی از زندگی گذشته واپس‌رانده آنها را یادآوری کند. درنتیجه، اعمال کم و بیش پنهانی و مهار نشده و خودآگاه قدرت بر کودک از سوی بزرگسال ریشه تمام تحقیرها و تبعیض‌هاست.

جامعه این‌گونه استفاده مهار نشده از قدرت را، بجز در موارد قتل یا آسیب‌های جدی بدنی، نادیده می‌گیرد. در نظر افراد، آنچه بزرگسالان‌ بر سر روح کودک می‌آورند کاملا مربوط به خودشان است چون کودک جزو دارایی دارایی والدین محسوب می‌شود، درست به همان صورت که شهروندان یک حکومت مستبد جزو دارایی دولت به شمار می‌روند.

تا زمانی که ما نسبت به رنج و عذاب کودکان حساسیت به خرج ندهیم، این‌گونه استفاده از قدرت به دست بزرگسالان همچنان یکی از جنبه‌های عادی زندگی انسان‌ها دیده خواهد شد چون به ندرت کسی به آن توجه می‌کند یا آن را جدی می‌گیرد...

مردم باید هرچه سریع‌تر آگاه شوند چه مقدار این از این بی‌احترامی‌ها نسبت به کودکان از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود و باعث تداوم رفتارهای ویرانگر می‌گردد.

آلیس میلر
از کتاب دلهره‌های کودکی
ترجمه امید سهرابی‌نیک

👶 @childrentherapy
کودک لیوانش از دستش می‌افتد و می‌شکند:
در خانواده‌های آشفته این حادثه ممکن است منجر به مشاجره، تنبیه و شاید فرستادن کودک با چشمان اشکی به اتاقش شود. ولی در خانواده بالنده، به احتمال زیاد یک نفر به کودک خواهد گفت: لیوانت شکست؟ ببینم انگشتت را هم بریده‌ای؟ من برایت یک چسب زخم می‌آورم، بعد برو جارو بیاور و تکه‌های شکسته را جمع کنیم. خانواده بالنده می‌داند سلامت روانی و احساسات از هر چیز دیگر مهم‌تر است.
ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ
ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﺎ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﺎ

ﺭﻭﺍﻧﭙﺰﺷﮑﺎﻥ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ
ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻪ؟
ﺯﯾﺮﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻬﺶ ﮔﯿﺮ ﻣﯿﺪﯼ...

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻨﻔﺲ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟
ﺯﯾﺮﺍ ﺗﺸﻮﯾﻘﺶ ﻧﻤﯽﮐﻨﯽ...

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﮐﻢ ﺣﺮﻓﻪ؟
ﺯﯾﺮﺍ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺣﺮﻑ ﻧﻤﯿﺰﻧﯽ...

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺩﺯﺩﯼ ﻣﯿﮑﻨﻪ؟
ﺯﯾﺮﺍ ﺑﺬﻝ ﻭ ﺑﺨﺸﺶ ﺭﻭ ﺑﻬﺶ ﻧﻤﯽﺁﻣﻮﺯﯼ...

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺗﺮﺳﻮﺳﺖ؟
ﺯﯾﺮﺍ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻃﺮﻓﺪﺍﺭﯾﺸﻮ ﻣﯿﮑﻨﯽ...

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ؟
ﺯﯾﺮﺍ ﺻﺪﺍﺕ ﺭﻭ ﻭﺍﺳﺶ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻧﻤﯽﺁﺭﯼ...

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﺼﺒﯿﻪ؟
ﺯﯾﺮﺍ ﺍﺯﺵ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﻤﯿﮑﻨﯽ...

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺑﺨﯿﻠﻪ؟
ﺯﯾﺮﺍ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﻧﻤﯿﮑﻨﯽ...

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﭘﺮﺧﺎﺵ ﻣﯿﮑﻨﻪ؟
ﺯﯾﺮﺍ ﺗﻮ ﺧﺸﻦ ﻭ ﺳﺨﺘﮕﯿﺮﯼ...

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺿﻌﯿﻔﻪ؟
ﺯﯾﺮﺍ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻬﺪﯾﺪﺵ ﻣﯿﮑﻨﯽ...

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯿﮑﻨﻪ؟
ﺯﯾﺮﺍ ﺑﻬﺶ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﻤﯿﺪﯼ...

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ؟
ﺯﯾﺮﺍ ﺑﻐﻠﺶ ﻧﻤﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﻧﻤﯽﺑﻮﺳﯿﺶ...

ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﮔﻮﺷﻪ ﮔﯿﺮﻩ؟
ﺯﯾﺮﺍ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﺸﻐﻮﻟﯽ...(ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ‏)

ﻧﻤﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎ ﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺧﻄﺮﻧﺎﮎ ﻭ ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺩﺭﻣﺎﻧﻨﺪ
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ:
ﭘﺪﺭﺍﻥ و ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ؛
ﮐﻮﺩﮐﺘﺎﻥ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻤﺎﯼ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﻤﺎﺳﺖ...
ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ،
ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
ﻟﻄﻔﺎ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺮﺍﮎ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻫﻤﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻫﺎ، ﭘﯽ ﺑﻪ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺸﺎﻥ ﺑﺒﺮﻧﺪ.
پژوهش‌ها نشان می‌دهند که سبک فرزندپروری مستبدانه نسبت به فرزند پروری آزادمنشانه، اثر مثبت کمتری دارد. والدین در سبک فرزندپروری مستبدانه، رفتار بد را تنبیه می کنند و در سبک فرزندپروری آزادمنشانه والدین دلیل این که چرا رفتار کودک غلط است را به کودک توضیح می‌دهند. والدین مستبد تمایل دارند کودکان پرورش دهند که هر زمان به آنها دستور دادند، اطاعت کنند، در حالی که والدین آزادمنش تمایل دارند کودکانی پرورش دهند که تلاش کنند کار درست را انجام دهند، نه فقط آن چیزی که والدین می‌گویند. علاوه بر این، کودکانی که توسط والدین آزادمنش بزرگ شده‌اند، احساس ارزشمندی بیشتری می‌کنند.

جفری یانگ و همکاران
از کتاب طرحوا‌ه درمانی
ترجمه حسن حمیدپور و زهرا اندوز

👶 @childrentherapy
در تربیت یک دختر هر دوی والدین مسئول هستند. مادر می‌تواند به او زن بودن و پدر می‌تواند به او استقلال را بیاموزد. پدر مسئول است دخترش را شجاع و قوی تربیت کند و به گونه‌ای رفتار کند که احساس زیبا بودن به او دست بدهد. به او یاد بدهد چگونه ماجراجویی کند و اعتماد به نفس و حس امنیت به او بدهد. رابطه پدر و دختر رابطه‌ای ساده است. دختر تا آخر عمر پدرش را دوست خواهد داشت و به او اعتماد می‌کند. چرا که او اولین عشق، اولین قهرمان و اولین مرد زندگیش است.

هری اچ، هریسون جی آر
از کتاب پدر و دختر
ترجمه حسنا اقبالی

👶 @childrentherapy
دو ابزار تربیتی والدین که ریشه در خودخواهی آنان دارد، عبارت‌اند از: استبداد و بردگی با همه‌ مراقبت‌شان؛ در عین حال که ممکن است این استبداد با لحن ملایمی ابراز شود («تو باید به من اعتماد کنی چون مادرت هستم!») و بردگی که لحنی غرورآمیز به خود گرفته («تو پسر من هستی، به همین سبب هم من تو را به منجی‌ام بدل خواهم کرد»)، اما اینها دو ابزار تربیتی وحشتناک هستند، دو وسیله‌ ضدتربیتی، و به این درد می‌خورند که کودک را به قعر زمینی که از آن آمده فرو کنند.

کلاوس واگنباخ
از کتاب فرانتس کافکا
ترجمه محمد همتی

👶 @childrentherapy
هر چند تحقق خود نیازی شبه غریزی است، بستگی زیادی به تجربه‌های دوران کودکی دارد که رشد و پرورش بعدی را آسان کند یا باز دارد. به اعتقاد مازلو، تحکم به کودک و تسلط شدید بر او، همانند آزاد گذاشتن و تساهل مفرط زیان‌آور است. موثرترین روش تربیت و پرورش کودک «آزادی محدود» است. یعنی تلفیق درست تسلط داشتن و آزادی دادن. به اعتقاد مازلو، اینکه کودک احساس کند دوستش دارند، بعدها در تحقق خود او نقش حیاتی دارد. مازلو بـر اهمیت دو سال نخستین زندگی تاکید می‌ورزد. چنانچه کودک دوساله محبت و ایمنی و احترام کافی دریافت نکرده باشد، حرکت او به سوی تحقق خود بی‌نهایت دشوار خواهد شد.

دوآن شولتز
از کتاب روانشناسی کمال
ترجمه گیتی خوشدل

👶 @childrentherapy
📌مادران كمالگرا،كودكان مضطرب،عزت نفس پايين ؟

كمال گرايي يا perfectionism به عنوان يك نياز قوي براي انجام دادن كارها در سطوح بدون اشتباه در بسياري از جنبه هاي زندگي فرد تعريف شده است. والدین کمالگـرا بـا تعیـین معیارهـاي عملکـرد عـالی درصددند فرزندانشان از ارتکاب اشتباهات مبرا باشند، مورد ارزیابیهاي منفی قرار نگيرند.ممکن است والدین هم فرزندانشـان را دوست داشته باشند و هم آنها را طرد کنند، یا در عین دوست داشـتن آنهـا، در مسـائل انضباطی و آموزشي سختگیري كنند. اگر والدین قابل اعتماد، همـدل، آرامـش دهنده باشند و برخـوردار از رفتارهاي سازنده باشند و دائم از کودك ایراد نگیرند، تصـور ذهنـی او نسـبت بـه خـویش به صورت مثبت تقویت میشود. اما اگر والدین در کنترل زیاده روي کنند، انجام خواسته هاي آنها براي کودك امکان نداشته باشد، بایدها، اجبارها و نتوانستن را به کودك تحمیل کنند و به او اعتماد کمی داشته باشند، به تدريج پیام من با ارزش نيستم را در كودك درونـی میکنند. ممکن است والدین به صورت لفظی از کودك نخواهند که کامل باشد، اما اگر ابـراز مهر و محبت آنان به رفتار کودك بستگی داشته باشد، به تدريج تفکـر خـاص اگـر رفتـار کاملی داشته باشم، مورد قبول آنها خواهم بود و اگر همیشه خوب بـه نظر بیـایم، ارزش خود را حفظ میکنم در او شکل میگیرد.
درواقع، افرادي که عزت نفس اندكي دارند براي حفظ هويت و ارزش خويش به معيارهاي كمال گرايانه احتياج دارن. به دنبال این طرز تفکر و رفتار، کودکـان هـیچوقـت از عملکردشان احساس رضایت نخواهند کرد؛ زیرا رفتار آنان به اندازه کافی خوب نیسـت تـا نظر والدین را جلب کند.
بنابراین، این کودکان مانند والدینشان موفقیتهاي خود را کوچک میشمارند و احساس میکنند که هیچگاه انتظـارات والدینشـان را بـرآورده نخواهنـد کـرد. والدین کمالگرا بیش از اندازه انتقاد میکنند، سختگیرند و عموماً کمتر از فرزندانشان تعريف مي كنند ،آنان فشـار زیـادي بـه کودکـان مي آورند تا کودکانشان بیشتر و بهتر فعالیت كنند.
آنها از تصدیق و تأیید کودك خود تا زمانی که کودك بتواند به سطوح مورد انتظار آنان دست یابد، خودداري میکنند. درخواستهاي افراطـی آنـان ممکـن اسـت از راههـاي گوناگون تقویت شود: از طریق اجبار، تهدید، تنبیه یا اظهار یأس. از آنجـایی کـه ایـن والدین، کودك خود را تأیید نمیکنند، کودك هم به تواناییهاي خود اعتمـاد نخواهـد داشت و احساس خودارزشمندي لازم را پیدا نمیکند و با خلأهاي عاطفی مواجه میشود.ما به عنوان والدين گاهي دوست داريم فرزندانمان به آرزوهايي كه ما به آنها نرسيده ايم جامع عمل بپوشانند و با افراط گري در رفتارمان ثبت نام در كلاسهاي مختلف ،آموزشهاي پي درپي،ثبت نام در مهدهاي دو زبانه و بدون توجه به سن اضطراب جدايي،با گذاشتن زود هنگام فرزندانمان در مهد بيشتر آنها را مضطرب مي كنيم و ريشه عزت نفس فرزندانمان را مي خشكانيم ما بر اين باوريم كه در جهت درست گام بر ميداريم اما انگار در خلاف جهت آب پارو مي زنيم و با نتايج منفي رو به رو مي شويم.فارغ از اينكه كودكانمان امانتهايي هستند در دست ما پس در تربيتشان در مسير درست گام برداريم.ما بر اين عقيده ايم كه بهترين را براي فرزندانمان مي خواهيم و با ثبت تام در كلاسهاي خلاقيت و ...كودكانمان را باهوش تر بار مياوريم بدون توجه به اينكه اگر زودتر از سن رشدي كودك خود او را درگير آموزشهاي بالاتر از سنش كنيم اورا دچار اضطراب،ياس و ناتواني مي كنيم و به او اين پيام رامي دهيم كه از عهده هيچ چيز بر نمياد.ما مي توانيم هم والديني مهربان باشيم و هم كودكانمان را در بهترين مسير قرار دهيم اما با مشورت با يك متخصص.

👶 @childrentherapy
در حضور كودک از همسر خود بدگويیی نكنيد.

خانواده و اقتدار آن، مظهر انسجام و عزت و از اجزا اصلی تشكيل‌دهنده هويت و اعتماد به نفس کودک است.

با متزلزل كردن عزت هر كدام از افراد خصوصا پدر يا مادر (حتی در صورت جدایی)، هويت و اعتماد به نفس كودک را تهی و متزلزل خواهيد كرد!

پس كودک خود را به یک انسان تو خالی تبديل نكنيد!

يادمان باشد: «در خانواده‌ای كه بزرگترها كوچک می‌شوند، كودكان هرگز بزرگ نخواهند شد!»

👶 @childrentherapy
2024/09/30 15:25:02
Back to Top
HTML Embed Code: