نوع تجربیاتی که در اوایل زندگی برای ما پیش میآید و نحوه برخورد ما با این تجربیات، شدیدا بر نوع تجربیاتی که در آینده با آن مواجه خواهیم شد و همچنین نحوه ادراک ما از این تجربیات و برخورد ما با آنها تاثیر میگذارد.
برای مثال یک کودک دوساله که به صورتی اجتماعی و با بازیگوشی رشد پیدا کرده در مقایسه با کودکی که نسبتا آرام و گوشهگیر بوده، بسیار بیشتر میتواند توجه و علاقه بزرگسالان را برانگیزد. کودک گوشهگیر احتمالا محیط میان فردی پرباری نخواهد داشت که بیش از پیش باعث کاهش احتمال تغییر بنیادی در وی میگردد. به همین ترتیب، کودک فعالتر همچنان به یادگیری این موضوع ادامه میدهد که دیگران سرگرمکننده هستند و لذا به تعامل با آنها ادامه میدهد و الگوی وی نیز هرچه بزرگتر میشود با شدت بیشتری تثبیت خواهد شد. به علاوه نه تنها این دو کودک رفتارهای متفاوتی را در سایرین برمیانگیزند، بلکه تفسیر آنها از یک واکنش واحد ابراز شده توسط دیگران نیز متفاوت خواهد بود.
بدین ترتیب کودک بازیگوش ممکن است واکنش سرد و خاموش شخص دیگر را به عنوان نوعی بازی تلقی نموده و به تعامل خود با وی ادامه دهد تا زمانی که شاید یک واکنش مثبت را در او برانگیزد. کودک ساکتتر، که چندان به تعامل عادت ندارد، فورا واکنش اولیه طرف مقابل را به عنوان نشانهای برای عقبنشینی تلقی خواهد کرد.
اگر به این دو کودک به عنوان بزرگسال نگاه کنیم، شاید هنوز بتوانیم تفاوت میان آنها را دریابیم: یکی اهل معاشرت، شاد و دارای نظر مثبت به دیگران و دیگری برعکس، خجالتی و غیرمطمئن نسبت به اینکه دیگران به وی علاقمند هستند میباشد.
الگوی کودکی در دوران بزرگسالی آنها نیز ادامه پیدا کرده است.با این حال ما قادر به درک فرآیند رشد آنها نخواهیم بود مگر آنکه متوجه شویم معلمان، همبازیها، دوستان و همکاران آنها یکی پس از دیگری چگونه به عنوان «هم دست» سبب حفظ الگوی غالب در آنها شدهاند. ما قادر به فهم امکانات تغییر نخواهیم بود مگر آنکه متوجه باشیم حتی اکنون نیز چنین «همدستانی» وجود دارند و اگر آنها نقش خود را در این فرآیند قطع کنند، احتمال تغییر الگو خواهد بود.
پل واکتل
از کتاب روانتحلیلگری، رفتاردرمانی و جهان رابطهای
ترجمه فریبا خالیچی
👶 @childrentherapy
برای مثال یک کودک دوساله که به صورتی اجتماعی و با بازیگوشی رشد پیدا کرده در مقایسه با کودکی که نسبتا آرام و گوشهگیر بوده، بسیار بیشتر میتواند توجه و علاقه بزرگسالان را برانگیزد. کودک گوشهگیر احتمالا محیط میان فردی پرباری نخواهد داشت که بیش از پیش باعث کاهش احتمال تغییر بنیادی در وی میگردد. به همین ترتیب، کودک فعالتر همچنان به یادگیری این موضوع ادامه میدهد که دیگران سرگرمکننده هستند و لذا به تعامل با آنها ادامه میدهد و الگوی وی نیز هرچه بزرگتر میشود با شدت بیشتری تثبیت خواهد شد. به علاوه نه تنها این دو کودک رفتارهای متفاوتی را در سایرین برمیانگیزند، بلکه تفسیر آنها از یک واکنش واحد ابراز شده توسط دیگران نیز متفاوت خواهد بود.
بدین ترتیب کودک بازیگوش ممکن است واکنش سرد و خاموش شخص دیگر را به عنوان نوعی بازی تلقی نموده و به تعامل خود با وی ادامه دهد تا زمانی که شاید یک واکنش مثبت را در او برانگیزد. کودک ساکتتر، که چندان به تعامل عادت ندارد، فورا واکنش اولیه طرف مقابل را به عنوان نشانهای برای عقبنشینی تلقی خواهد کرد.
اگر به این دو کودک به عنوان بزرگسال نگاه کنیم، شاید هنوز بتوانیم تفاوت میان آنها را دریابیم: یکی اهل معاشرت، شاد و دارای نظر مثبت به دیگران و دیگری برعکس، خجالتی و غیرمطمئن نسبت به اینکه دیگران به وی علاقمند هستند میباشد.
الگوی کودکی در دوران بزرگسالی آنها نیز ادامه پیدا کرده است.با این حال ما قادر به درک فرآیند رشد آنها نخواهیم بود مگر آنکه متوجه شویم معلمان، همبازیها، دوستان و همکاران آنها یکی پس از دیگری چگونه به عنوان «هم دست» سبب حفظ الگوی غالب در آنها شدهاند. ما قادر به فهم امکانات تغییر نخواهیم بود مگر آنکه متوجه باشیم حتی اکنون نیز چنین «همدستانی» وجود دارند و اگر آنها نقش خود را در این فرآیند قطع کنند، احتمال تغییر الگو خواهد بود.
پل واکتل
از کتاب روانتحلیلگری، رفتاردرمانی و جهان رابطهای
ترجمه فریبا خالیچی
👶 @childrentherapy
رازهای بد نباید راز بمانند...
کودک باید یاد بگیرد درباره رازهایی که او را ناراحت میکنند یا به او آسیب میزنند حرف بزند. کودک باید یاد بگیرد که بین راز خوب و بد تفاوت وجود دارد. رازهای خوب (مثلا خرید پنهانی هدیه) را میتوان مخفی نگه داشت اما رازهای بد را باید به فرد مورد اعتماد گفت.
برای اینکه کودک بتواند چنین کند باید اعتماد به نفس داشته باشد و نترسد با گفتن اتفاق رخ داده تنبیه میشود.
👶 @childrentherapy
کودک باید یاد بگیرد درباره رازهایی که او را ناراحت میکنند یا به او آسیب میزنند حرف بزند. کودک باید یاد بگیرد که بین راز خوب و بد تفاوت وجود دارد. رازهای خوب (مثلا خرید پنهانی هدیه) را میتوان مخفی نگه داشت اما رازهای بد را باید به فرد مورد اعتماد گفت.
برای اینکه کودک بتواند چنین کند باید اعتماد به نفس داشته باشد و نترسد با گفتن اتفاق رخ داده تنبیه میشود.
👶 @childrentherapy
از فرزندان خود در حضور دیگران انتقاد نکنید.
✅ از فرزندان خود به خصوص در حضور دیگران انتقاد نکنید، فریاد کشیدن بر سر آنها و یا مجازات کردن جسمانی فرزندان، از آنها انسانی حقیر و دلخور و سردرگم می سازد و بر سماجت آنها می افزاید.
🔅با فرزندان خود رفتاری ملایم بکنید؛
🔅اگر می بینید که خشمگین شده اید، سکوت کنید یا از اتاق بیرون بروید و به فرزندان خود فرصت بدهید تا مسایلشان را خود حل و فصل کنند.
🔅هرگز از فرزندان خود انتظار غیرممکن نداشته باشید؛
🔅انتظارات غیر واقع بینانه را کنار بگذارید.
🔅به یاد داشته باشید که فرزندان بیش از انتقاد، به الگو و سرمشق نیاز دارند.
👶 @childrentherapy
✅ از فرزندان خود به خصوص در حضور دیگران انتقاد نکنید، فریاد کشیدن بر سر آنها و یا مجازات کردن جسمانی فرزندان، از آنها انسانی حقیر و دلخور و سردرگم می سازد و بر سماجت آنها می افزاید.
🔅با فرزندان خود رفتاری ملایم بکنید؛
🔅اگر می بینید که خشمگین شده اید، سکوت کنید یا از اتاق بیرون بروید و به فرزندان خود فرصت بدهید تا مسایلشان را خود حل و فصل کنند.
🔅هرگز از فرزندان خود انتظار غیرممکن نداشته باشید؛
🔅انتظارات غیر واقع بینانه را کنار بگذارید.
🔅به یاد داشته باشید که فرزندان بیش از انتقاد، به الگو و سرمشق نیاز دارند.
👶 @childrentherapy
بازی برای کنترل خشم کودکان:
بادکنک های خشم
در این بازی، ترکاندن بادکنک ها (در صورت اينكه فرزندتان از صداي تركيدن بادكنك نميترسد) کودک را قادر می کند خشم خود را ببیند، بشنود و احساس کند.
این روش بیان مستقیم خشم است و به کودک کمک می کند بفهمد چگونه خشم در درون او می تواند انباشته و سپس منفجر شود و به او یا دیگران آسیب برساند.چگونه او می تواند خشم را به آرامی و با احساس امنیت و آرامش تخلیه کند.
روش بازی
1. به کودک یک بادکنک بدهید تا آن را باد کند.سپس بادکنک را گره بزنید یا به او کمک کنید که بادکنک را گره بزند.
الف) برای کودک توضیح دهید که بادکنک معرف بدن و هوای داخل آن معرف خشم است.
ب) از کودک سوال کنید(بعد از اینکه آن را گره زد)، آیا هوای آن بادکنک را می تواند خارج کند یا هوایی به داخل آن وارد کند. از کودک بپرسید اگر مغزش بادکنک باشد و خشم هوای درون آن باشد،آیا جایی برای فکر کردن واضح و روشن خواهد داشت.
2. سپس کودک بادکنک را فشرده می کند تا منفجر شود و تمام هوای آن بیرون بیاید.
الف) از کودک بپرسید آیا این روش راحت بیرون ریختن خشم نیست؟ چون بعضی از کودکان ممکن است از ترکیدن بادکنک بترسند.راجع به این ترس صحبت کنید.
ب) برای کودک توضیح دهید که اگر بادکنک یک آدم باشد،ترکیدن بادکنک یک عمل پرخاشگرانه مثل زدن یک فرد، یا یک شی خواهد بود. بپرسید آیا این کار، روش مناسبی برای تخلیه خشم است؟
3. از کودک بخواهید بادکنک دیگری را باد کند.این بار سر آن رانبندید، اما از او بخوتاهید سر آن را نگهدارد طوری که هوای داخل آن خارج نشود.توضیح دهید که بادکنک بدن است و هوای داخل آن معرف خشم است.
4. از او بخواهید به آرامی، کمی از هوای بادکنک را خالی کند، سپس با دست سر آن را بگیرد تا بسته شود.
الف) از او بپرسید”آیا بادکنک کوچکتر شده است؟آیا بادکنک ترکیده است؟آیا به نظر نمی رسد این روش برای بیرون ریختن خشم مناسب باشد؟آیا بادکنک تا زمانی که خشم خارج شود راحت می شود؟ برای کودک این واقعیت را برجسته کنید، تا زمانی که خشم تخلیه می شود، هم بادکنک و هم اطرافیان آن بادکنک در آرامش خواهند بود.
5. از کودک بخواهید این کار را چندین بار تکرار کند تا زمانی که تمام هوای بادکنک خالی شود.
دوباره توضیح دهید هوای داخل بادکنک معرف خشم است.با کودک درباره ی این که چه چیز هایی ما را عصبانی می کنند و راه های مناسب تخلیه ی آرام خشم چیست، صحبت کنید. به کودک بگویید اگر اجازه دهیم خشم درون ما انباشته شود، مثل بادکنک می تواند بزرگ شده و بترکد و بهخودمان یا دیگران آسیب برسانیم.
👶 @childrentherapy
بادکنک های خشم
در این بازی، ترکاندن بادکنک ها (در صورت اينكه فرزندتان از صداي تركيدن بادكنك نميترسد) کودک را قادر می کند خشم خود را ببیند، بشنود و احساس کند.
این روش بیان مستقیم خشم است و به کودک کمک می کند بفهمد چگونه خشم در درون او می تواند انباشته و سپس منفجر شود و به او یا دیگران آسیب برساند.چگونه او می تواند خشم را به آرامی و با احساس امنیت و آرامش تخلیه کند.
روش بازی
1. به کودک یک بادکنک بدهید تا آن را باد کند.سپس بادکنک را گره بزنید یا به او کمک کنید که بادکنک را گره بزند.
الف) برای کودک توضیح دهید که بادکنک معرف بدن و هوای داخل آن معرف خشم است.
ب) از کودک سوال کنید(بعد از اینکه آن را گره زد)، آیا هوای آن بادکنک را می تواند خارج کند یا هوایی به داخل آن وارد کند. از کودک بپرسید اگر مغزش بادکنک باشد و خشم هوای درون آن باشد،آیا جایی برای فکر کردن واضح و روشن خواهد داشت.
2. سپس کودک بادکنک را فشرده می کند تا منفجر شود و تمام هوای آن بیرون بیاید.
الف) از کودک بپرسید آیا این روش راحت بیرون ریختن خشم نیست؟ چون بعضی از کودکان ممکن است از ترکیدن بادکنک بترسند.راجع به این ترس صحبت کنید.
ب) برای کودک توضیح دهید که اگر بادکنک یک آدم باشد،ترکیدن بادکنک یک عمل پرخاشگرانه مثل زدن یک فرد، یا یک شی خواهد بود. بپرسید آیا این کار، روش مناسبی برای تخلیه خشم است؟
3. از کودک بخواهید بادکنک دیگری را باد کند.این بار سر آن رانبندید، اما از او بخوتاهید سر آن را نگهدارد طوری که هوای داخل آن خارج نشود.توضیح دهید که بادکنک بدن است و هوای داخل آن معرف خشم است.
4. از او بخواهید به آرامی، کمی از هوای بادکنک را خالی کند، سپس با دست سر آن را بگیرد تا بسته شود.
الف) از او بپرسید”آیا بادکنک کوچکتر شده است؟آیا بادکنک ترکیده است؟آیا به نظر نمی رسد این روش برای بیرون ریختن خشم مناسب باشد؟آیا بادکنک تا زمانی که خشم خارج شود راحت می شود؟ برای کودک این واقعیت را برجسته کنید، تا زمانی که خشم تخلیه می شود، هم بادکنک و هم اطرافیان آن بادکنک در آرامش خواهند بود.
5. از کودک بخواهید این کار را چندین بار تکرار کند تا زمانی که تمام هوای بادکنک خالی شود.
دوباره توضیح دهید هوای داخل بادکنک معرف خشم است.با کودک درباره ی این که چه چیز هایی ما را عصبانی می کنند و راه های مناسب تخلیه ی آرام خشم چیست، صحبت کنید. به کودک بگویید اگر اجازه دهیم خشم درون ما انباشته شود، مثل بادکنک می تواند بزرگ شده و بترکد و بهخودمان یا دیگران آسیب برسانیم.
👶 @childrentherapy
والد از کودک میخواهد؛ کاری را در همان لحظه انجام دهد!! و کودک یا آنرا به تعویق میاندازد یا اصلا انجام نمیدهد و والد اینبار با صدایی بلندتر آنرا تکرار میکند و ممکن است عصبانی شده و تند و پرخاشگرانه باشد.
در این فرآیند کودک یاد میگیرد
تا زمانی که مامان یا بابا عصبانی نشده و داد نزده !! میتوانم آن کار را انجام ندهم. و خطری برایم ندارد.
در مرحله اول خواستههای والدین رد میشود. تا والدین دادنزنند ، حرفشان عملی نمیشود. محیط خانه متشنج میشود.
چگونه رفتار کنیم فرزندمان بیشتر همکاری کند و کمتر لجباز شود؟
درخواستهایتان را با شیوههای منطقی بخواهید.
به کودک زمان بدهید ، مثلا بگویید تا ده دقیقه دیگه تلویزیون را خاموش کن، یااا تا یک ربع دیگه، که عقربه بزرگ به عدد شش رسید بیا غذات را بخور.
برای درخواست از کودک کنار او بروید نه اینکه از آشپزخانه فریاد بزنید.
📗فوت و فنهای تربیت کودک
👤هاجر سجاد
👶 @childrentherapy
در این فرآیند کودک یاد میگیرد
تا زمانی که مامان یا بابا عصبانی نشده و داد نزده !! میتوانم آن کار را انجام ندهم. و خطری برایم ندارد.
در مرحله اول خواستههای والدین رد میشود. تا والدین دادنزنند ، حرفشان عملی نمیشود. محیط خانه متشنج میشود.
چگونه رفتار کنیم فرزندمان بیشتر همکاری کند و کمتر لجباز شود؟
درخواستهایتان را با شیوههای منطقی بخواهید.
به کودک زمان بدهید ، مثلا بگویید تا ده دقیقه دیگه تلویزیون را خاموش کن، یااا تا یک ربع دیگه، که عقربه بزرگ به عدد شش رسید بیا غذات را بخور.
برای درخواست از کودک کنار او بروید نه اینکه از آشپزخانه فریاد بزنید.
📗فوت و فنهای تربیت کودک
👤هاجر سجاد
👶 @childrentherapy
Forwarded from بهترین هارا با ما دنبال کنید
جهت تهیه vpn #تضمینی اندروید و ایفون با قیمت مناسب به ایدی زیر پیام بدید
@ANATOMY2017
تمامی سرویس ها دارای گارانتی بازگشت وجه میباشند🤩
@ANATOMY2017
تمامی سرویس ها دارای گارانتی بازگشت وجه میباشند🤩
اشتباههای ساده و تجربههای ارزشمند کودک را تا حد گناه بزرگ نکنیم.
اگر کودک اشتباهی کرد این احساس که کار او غیرقابل بخشش و یا جبران است در او ایجاد نکنید.
بیان جملههایی مانند «بچه بدی هستی»، «دل مامان رو برای چی شکستی»، «بابا دیگه تو رو دوس نداره»، «خدا تو رو نمیبخشه» و... موجب میشود تا کودک احساس گناهکار بودن کند.
بهتر است کار کودک را توصیف کنیم و احساس خودمان را بیان کنیم و راهنمای عملی او برای روش درست باشیم.
👶 @childrentherapy
اگر کودک اشتباهی کرد این احساس که کار او غیرقابل بخشش و یا جبران است در او ایجاد نکنید.
بیان جملههایی مانند «بچه بدی هستی»، «دل مامان رو برای چی شکستی»، «بابا دیگه تو رو دوس نداره»، «خدا تو رو نمیبخشه» و... موجب میشود تا کودک احساس گناهکار بودن کند.
بهتر است کار کودک را توصیف کنیم و احساس خودمان را بیان کنیم و راهنمای عملی او برای روش درست باشیم.
👶 @childrentherapy
Forwarded from استخدام روانشناس
✴️مرکز مشاوره و روانشناسی روان سپید در کرج جهت تکمیل کادر خود در استان البرز از افراد واجد شرایط زیر دعوت به همکاری مینماید.
روانشناس
استان
البرز کرج
جنسیت
خانم/آقا
سابقه کار
دارای سابقه کار
نوع همکاری
تمام وقت، پاره وقت
شرایط احراز
ترجیحا دارای پروانه
تسهیلات و مزایا
امکان ارجاع
امکان بهره مندی از کلیه امکانات کلینیک
محل کار
کرج چهارراه نبوت برج هیراد
تلفن های تماس:
۰۹۳۵۵۶۵۳۰۸۰
۰۲۶۳۲۵۵۶۶۴
@ravane_sepiid
روانشناس
استان
البرز کرج
جنسیت
خانم/آقا
سابقه کار
دارای سابقه کار
نوع همکاری
تمام وقت، پاره وقت
شرایط احراز
ترجیحا دارای پروانه
تسهیلات و مزایا
امکان ارجاع
امکان بهره مندی از کلیه امکانات کلینیک
محل کار
کرج چهارراه نبوت برج هیراد
تلفن های تماس:
۰۹۳۵۵۶۵۳۰۸۰
۰۲۶۳۲۵۵۶۶۴
@ravane_sepiid
به اعتقاد مازلو، تحکم به کودک و تسلط شدید بر او، همانند آزاد گذاشتن و تساهل مفرط زیانآور است. موثرترین روش تربیت و پرورش کودک «آزادی محدود» است. یعنی تلفیق درست تسلط داشتن و آزادی دادن. به اعتقاد مازلو، اینکه کودک احساس کند دوستش دارند، بعدها در تحقق خود او نقش حیاتی دارد. مازلو بر اهمیت دو سال نخستین زندگی تاکید میورزد. چنانچه کودک دوساله محبت و ایمنی و احترام کافی دریافت نکرده باشد، حرکت او به سوی تحقق خود بینهایت دشوار خواهد شد.
دوآن شولتز
از کتاب روانشناسی کمال
ترجمه گیتی خوشدل
👶 @childrentherapy
دوآن شولتز
از کتاب روانشناسی کمال
ترجمه گیتی خوشدل
👶 @childrentherapy
Forwarded from حسن عالیشاه روانشناس (ᵉˡʰᵃᵐ•ᵏᵃᵐᵉˡᶤ)
والد از کودک میخواهد؛ کاری را در همان لحظه انجام دهد!! و کودک یا آنرا به تعویق میاندازد یا اصلا انجام نمیدهد و والد اینبار با صدایی بلندتر آنرا تکرار میکند و ممکن است عصبانی شده و تند و پرخاشگرانه باشد.
در این فرآیند کودک یاد میگیرد
تا زمانی که مامان یا بابا عصبانی نشده و داد نزده !! میتوانم آن کار را انجام ندهم. و خطری برایم ندارد.
در مرحله اول خواستههای والدین رد میشود. تا والدین دادنزنند ، حرفشان عملی نمیشود. محیط خانه متشنج میشود.
چگونه رفتار کنیم فرزندمان بیشتر همکاری کند و کمتر لجباز شود؟
درخواستهایتان را با شیوههای منطقی بخواهید.
به کودک زمان بدهید ، مثلا بگویید تا ده دقیقه دیگه تلویزیون را خاموش کن، یااا تا یک ربع دیگه، که عقربه بزرگ به عدد شش رسید بیا غذات را بخور.
برای درخواست از کودک کنار او بروید نه اینکه از آشپزخانه فریاد بزنید.
📗فوت و فنهای تربیت کودک
👤هاجر سجاد
حسن عالیشاه روانشناس
🍀 @roshanapsychology
در این فرآیند کودک یاد میگیرد
تا زمانی که مامان یا بابا عصبانی نشده و داد نزده !! میتوانم آن کار را انجام ندهم. و خطری برایم ندارد.
در مرحله اول خواستههای والدین رد میشود. تا والدین دادنزنند ، حرفشان عملی نمیشود. محیط خانه متشنج میشود.
چگونه رفتار کنیم فرزندمان بیشتر همکاری کند و کمتر لجباز شود؟
درخواستهایتان را با شیوههای منطقی بخواهید.
به کودک زمان بدهید ، مثلا بگویید تا ده دقیقه دیگه تلویزیون را خاموش کن، یااا تا یک ربع دیگه، که عقربه بزرگ به عدد شش رسید بیا غذات را بخور.
برای درخواست از کودک کنار او بروید نه اینکه از آشپزخانه فریاد بزنید.
📗فوت و فنهای تربیت کودک
👤هاجر سجاد
حسن عالیشاه روانشناس
🍀 @roshanapsychology
#تربیتی_کودک
#تاکتیک_تشویق
🌀💠تاکتيک تشويق و اولين تکنيک، تکنيک توجه مثبت💠🌀
🔷تاكتيك تشويق:
تشويق کردن يعنی انجام کاری که با کمک اون کار، رفتار مناسب در فرزندمون بيشتر بشه. در واقع، تشويق کردن نوعی آگاهی دادنه. با تشويق کردن به بچههامون آگاهی میدهيم که «اين کار خوب است.» يعنی آگاهی میدهيم که چه کاری خوبه تا اونها اون کار رو بيشتر انجام بدن. يکی از سادهترين و عامترين شيوهها يا روشهای تشويق، يا تکنيکهای تشويق کردن، توجه مثبته.
🔷تکنيک توجه مثبت:
يعنی توجه با لبخند. در واقع، با توجه کردن، او را متوجه موضوع تشويق (کار مورد نظر، مثلا درس خوندن) میکنيم و با لبخند زدن، به او اين آگاهی را میديم که اين کار «خوب است.»
🔷اگه موافق هستين برای توضيح بهتر تاکتيک تشويق يک خرده شرايط رو عوض کنيم. مثلا تجسم کنين که من داخل يک اتوموبيل، مشغول رانندگی هستم و دارم اين مطالب رو برای شما توضيح میدم. خوب تجسم کنين. کردين؟ ادامه میديم.
🔷فکر میکنم اينجا، يعنی داخل اتوموبيل، بهتر میتونم تاکتيک تشويق را توضيح بدم. ما میخواهيم اين اتوموبيل به سمت جلو حرکت کنه. مثلا به سمت درس خواندن. چه کار کنيم؟ درسته. بايد گاز بديم. وقتی گاز میديم، اتوموبيل حرکت میکنه.
🔷در تشويق کردن هم موضوع به همين سادگيه. وقتی به کاری توجه مثبت میکنيم، آن کار بيشتر و سريعتر انجام میشه، درست مثل اتوموبيلی که گاز میخوره و در مسير مورد نظر سريعتر جلو میره. رفتار مطلوب هم با توجه مثبت بيشتر انجام میشه.
🔷توجه مثبت يا توجه با لبخند (يا روی خوش) مثل گاز دادن در رانندگيه. پس اون پدر به هر طريق که میتونه بايد گاز بده. يعنی به فرزندش توجه کنه و به او لبخند بزنه تا فرزندش در مسير درس خوندن به جلو حرکت کنه.
👶 @childrentherapy
#تاکتیک_تشویق
🌀💠تاکتيک تشويق و اولين تکنيک، تکنيک توجه مثبت💠🌀
🔷تاكتيك تشويق:
تشويق کردن يعنی انجام کاری که با کمک اون کار، رفتار مناسب در فرزندمون بيشتر بشه. در واقع، تشويق کردن نوعی آگاهی دادنه. با تشويق کردن به بچههامون آگاهی میدهيم که «اين کار خوب است.» يعنی آگاهی میدهيم که چه کاری خوبه تا اونها اون کار رو بيشتر انجام بدن. يکی از سادهترين و عامترين شيوهها يا روشهای تشويق، يا تکنيکهای تشويق کردن، توجه مثبته.
🔷تکنيک توجه مثبت:
يعنی توجه با لبخند. در واقع، با توجه کردن، او را متوجه موضوع تشويق (کار مورد نظر، مثلا درس خوندن) میکنيم و با لبخند زدن، به او اين آگاهی را میديم که اين کار «خوب است.»
🔷اگه موافق هستين برای توضيح بهتر تاکتيک تشويق يک خرده شرايط رو عوض کنيم. مثلا تجسم کنين که من داخل يک اتوموبيل، مشغول رانندگی هستم و دارم اين مطالب رو برای شما توضيح میدم. خوب تجسم کنين. کردين؟ ادامه میديم.
🔷فکر میکنم اينجا، يعنی داخل اتوموبيل، بهتر میتونم تاکتيک تشويق را توضيح بدم. ما میخواهيم اين اتوموبيل به سمت جلو حرکت کنه. مثلا به سمت درس خواندن. چه کار کنيم؟ درسته. بايد گاز بديم. وقتی گاز میديم، اتوموبيل حرکت میکنه.
🔷در تشويق کردن هم موضوع به همين سادگيه. وقتی به کاری توجه مثبت میکنيم، آن کار بيشتر و سريعتر انجام میشه، درست مثل اتوموبيلی که گاز میخوره و در مسير مورد نظر سريعتر جلو میره. رفتار مطلوب هم با توجه مثبت بيشتر انجام میشه.
🔷توجه مثبت يا توجه با لبخند (يا روی خوش) مثل گاز دادن در رانندگيه. پس اون پدر به هر طريق که میتونه بايد گاز بده. يعنی به فرزندش توجه کنه و به او لبخند بزنه تا فرزندش در مسير درس خوندن به جلو حرکت کنه.
👶 @childrentherapy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کودکان چرا دوست خیالی دارند؟
شاید شما هم با این صحنه مواجه شدهاید که برخی کودکان دوستانی خیالی دارند. دوستانی که با آنها بازی میکنند، حرف می زنند و وقتشان را به همراه آنها میگذرانند.
آیا این رفاقت موهومی برای کوکان دردسرساز نمیشود؟ آیا خانواده باید مقابل این حرکات کودک بایستد و از ادامه آن جلوگیری کند؟
👶 @childrentherapy
شاید شما هم با این صحنه مواجه شدهاید که برخی کودکان دوستانی خیالی دارند. دوستانی که با آنها بازی میکنند، حرف می زنند و وقتشان را به همراه آنها میگذرانند.
آیا این رفاقت موهومی برای کوکان دردسرساز نمیشود؟ آیا خانواده باید مقابل این حرکات کودک بایستد و از ادامه آن جلوگیری کند؟
👶 @childrentherapy
#تشویق_کودک
🔷تشويق نادرست اعتبارتان را زير سوال ميبرد
🔹فرض کنيد شما براي بالابردن عزتنفس فرزندتان و همچنين تشويق او در هر شرايطي او را تشويق کنيد. در واقع، برايتان مهم نباشد فرزندتان چه کاري را و با چه کيفيتي انجام ميدهد و تنها براي دلگرمي فرزندتان تشويقش کنيد، اما واقعيت اين است اگر کودک با انجام کاري روتين و معمولي، بازخوردي از جنس تشويق و تحسين دريافت کند با خود فکر خواهد کرد چرا با وجود انجام يک کار معمولي مورد تشويق قرار گرفته است. در نتيجه 2 اتفاق در دنياي ذهن کودک ميافتد که آسيبزاست. اتفاق اول از بين رفتن اعتبار والدين نزد بچههاست يعني صداقت والدين در برخورد با کودکان زير سوال خواهد رفت. کودک در اين شرايط تصور ميکند والدين به او دروغ ميگويند چون از نظر خودش کار خيلي استثنايياي انجام نداده که مستحق پاداش باشد. اتفاق دوم غيرمنطقي به نظر رسيدن عمل والدين است زيرا فرزند شما خوب درک خواهد کرد که براي تشويق و تحسين او هيچ سند و دليل قانعکنندهاي وجود ندارد.
🔷تشويق هميشه کمککننده نيست:
🔹هيجانها به 2 گروه مثبت و منفي تقسيم ميشود که هر کدام تاثيرهاي مخصوص به خود را دارد. براي مثال اگر فرزندتان دست به کاري بزند که دوست نداريد انجام دهد، او را از تماشاي تلويزيون محروم خواهيد کرد. اين واکنش نوعي هيجان منفي است، اما هيجان مثبت ميتواند شکل تعريف، تشويق، پاداش و تمام تقويتکنندههاي رفتاري را شامل شود. اما تشويق هميشه خوب و کمککننده نيست. گاهي يک تشويق بد باعث تغيير مسير زندگي کودکان خواهد شد و آسيبها و پيامدهاي نامطلوبي را همراه دارد. متاسفانه باوري در جامعه وجود دارد که بر اساس آن والدين تصور ميکنند با تشويق ميتوان همه نوع کاري انجام داد، اما واقعيت اين است که بچهها پيامهايي را که از طريق والدين دريافت ميکنند به شکل بسيار دقيقي پردازش ميکنند يعني پيامهايي که ما به بچهها ميدهيم هميشه شکل ثابتي برايشان ندارد.
👶 @childrentherapy
🔷تشويق نادرست اعتبارتان را زير سوال ميبرد
🔹فرض کنيد شما براي بالابردن عزتنفس فرزندتان و همچنين تشويق او در هر شرايطي او را تشويق کنيد. در واقع، برايتان مهم نباشد فرزندتان چه کاري را و با چه کيفيتي انجام ميدهد و تنها براي دلگرمي فرزندتان تشويقش کنيد، اما واقعيت اين است اگر کودک با انجام کاري روتين و معمولي، بازخوردي از جنس تشويق و تحسين دريافت کند با خود فکر خواهد کرد چرا با وجود انجام يک کار معمولي مورد تشويق قرار گرفته است. در نتيجه 2 اتفاق در دنياي ذهن کودک ميافتد که آسيبزاست. اتفاق اول از بين رفتن اعتبار والدين نزد بچههاست يعني صداقت والدين در برخورد با کودکان زير سوال خواهد رفت. کودک در اين شرايط تصور ميکند والدين به او دروغ ميگويند چون از نظر خودش کار خيلي استثنايياي انجام نداده که مستحق پاداش باشد. اتفاق دوم غيرمنطقي به نظر رسيدن عمل والدين است زيرا فرزند شما خوب درک خواهد کرد که براي تشويق و تحسين او هيچ سند و دليل قانعکنندهاي وجود ندارد.
🔷تشويق هميشه کمککننده نيست:
🔹هيجانها به 2 گروه مثبت و منفي تقسيم ميشود که هر کدام تاثيرهاي مخصوص به خود را دارد. براي مثال اگر فرزندتان دست به کاري بزند که دوست نداريد انجام دهد، او را از تماشاي تلويزيون محروم خواهيد کرد. اين واکنش نوعي هيجان منفي است، اما هيجان مثبت ميتواند شکل تعريف، تشويق، پاداش و تمام تقويتکنندههاي رفتاري را شامل شود. اما تشويق هميشه خوب و کمککننده نيست. گاهي يک تشويق بد باعث تغيير مسير زندگي کودکان خواهد شد و آسيبها و پيامدهاي نامطلوبي را همراه دارد. متاسفانه باوري در جامعه وجود دارد که بر اساس آن والدين تصور ميکنند با تشويق ميتوان همه نوع کاري انجام داد، اما واقعيت اين است که بچهها پيامهايي را که از طريق والدين دريافت ميکنند به شکل بسيار دقيقي پردازش ميکنند يعني پيامهايي که ما به بچهها ميدهيم هميشه شکل ثابتي برايشان ندارد.
👶 @childrentherapy
اگر کودکان تکالیف را خودشان انجام دهند، تاثیر بیشتری بر عملکرد تحصیلی آنها خواهد داشت. انجام برخی از تکالیفی که معلمان مدارس ابتدایی برای کودکان تعیین میکنند، ممکن است برای آنها دشوار باشد. با این حال والدین باید از انجام تکلیف برای کودک بپرهیزند.
برای مثال اگر معلم پروژهای درباره رومیان تعیین کرده است، والدین میتوانند به فرزندشان نحوه جستجوی موضوع را در اینترنت یا کتاب به او بیاموزند؛ اما پس از آن باید اجازه دهند کودک خود پروژه را تکمیل نماید. اگر والدین درباره استاندارد بودن تکالیف تعیین شده نگران هستند، میبایست به معلم رجوع کنند.
فِی کارلیسِل
از کتاب روانشناسی برای والدین
ترجمه فریده فتوحی
👶 @childrentherapy
برای مثال اگر معلم پروژهای درباره رومیان تعیین کرده است، والدین میتوانند به فرزندشان نحوه جستجوی موضوع را در اینترنت یا کتاب به او بیاموزند؛ اما پس از آن باید اجازه دهند کودک خود پروژه را تکمیل نماید. اگر والدین درباره استاندارد بودن تکالیف تعیین شده نگران هستند، میبایست به معلم رجوع کنند.
فِی کارلیسِل
از کتاب روانشناسی برای والدین
ترجمه فریده فتوحی
👶 @childrentherapy
نوع تجربیاتی که در اوایل زندگی برای ما پیش میآید و نحوه برخورد ما با این تجربیات، شدیدا بر نوع تجربیاتی که در آینده با آن مواجه خواهیم شد و همچنین نحوه ادراک ما از این تجربیات و برخورد ما با آنها تاثیر میگذارد.
برای مثال یک کودک دوساله که به صورتی اجتماعی و با بازیگوشی رشد پیدا کرده در مقایسه با کودکی که نسبتا آرام و گوشهگیر بوده، بسیار بیشتر میتواند توجه و علاقه بزرگسالان را برانگیزد. کودک گوشهگیر احتمالا محیط میان فردی پرباری نخواهد داشت که بیش از پیش باعث کاهش احتمال تغییر بنیادی در وی میگردد. به همین ترتیب، کودک فعالتر همچنان به یادگیری این موضوع ادامه میدهد که دیگران سرگرمکننده هستند و لذا به تعامل با آنها ادامه میدهد و الگوی وی نیز هرچه بزرگتر میشود با شدت بیشتری تثبیت خواهد شد. به علاوه نه تنها این دو کودک رفتارهای متفاوتی را در سایرین برمیانگیزند، بلکه تفسیر آنها از یک واکنش واحد ابراز شده توسط دیگران نیز متفاوت خواهد بود.
بدین ترتیب کودک بازیگوش ممکن است واکنش سرد و خاموش شخص دیگر را به عنوان نوعی بازی تلقی نموده و به تعامل خود با وی ادامه دهد تا زمانی که شاید یک واکنش مثبت را در او برانگیزد. کودک ساکتتر، که چندان به تعامل عادت ندارد، فورا واکنش اولیه طرف مقابل را به عنوان نشانهای برای عقبنشینی تلقی خواهد کرد.
اگر به این دو کودک به عنوان بزرگسال نگاه کنیم، شاید هنوز بتوانیم تفاوت میان آنها را دریابیم: یکی اهل معاشرت، شاد و دارای نظر مثبت به دیگران و دیگری برعکس، خجالتی و غیرمطمئن نسبت به اینکه دیگران به وی علاقمند هستند میباشد.
الگوی کودکی در دوران بزرگسالی آنها نیز ادامه پیدا کرده است.با این حال ما قادر به درک فرآیند رشد آنها نخواهیم بود مگر آنکه متوجه شویم معلمان، همبازیها، دوستان و همکاران آنها یکی پس از دیگری چگونه به عنوان «هم دست» سبب حفظ الگوی غالب در آنها شدهاند. ما قادر به فهم امکانات تغییر نخواهیم بود مگر آنکه متوجه باشیم حتی اکنون نیز چنین «همدستانی» وجود دارند و اگر آنها نقش خود را در این فرآیند قطع کنند، احتمال تغییر الگو خواهد بود.
پل واکتل
از کتاب روانتحلیلگری، رفتاردرمانی و جهان رابطهای
ترجمه فریبا خالیچی
👶 @childrentherapy
برای مثال یک کودک دوساله که به صورتی اجتماعی و با بازیگوشی رشد پیدا کرده در مقایسه با کودکی که نسبتا آرام و گوشهگیر بوده، بسیار بیشتر میتواند توجه و علاقه بزرگسالان را برانگیزد. کودک گوشهگیر احتمالا محیط میان فردی پرباری نخواهد داشت که بیش از پیش باعث کاهش احتمال تغییر بنیادی در وی میگردد. به همین ترتیب، کودک فعالتر همچنان به یادگیری این موضوع ادامه میدهد که دیگران سرگرمکننده هستند و لذا به تعامل با آنها ادامه میدهد و الگوی وی نیز هرچه بزرگتر میشود با شدت بیشتری تثبیت خواهد شد. به علاوه نه تنها این دو کودک رفتارهای متفاوتی را در سایرین برمیانگیزند، بلکه تفسیر آنها از یک واکنش واحد ابراز شده توسط دیگران نیز متفاوت خواهد بود.
بدین ترتیب کودک بازیگوش ممکن است واکنش سرد و خاموش شخص دیگر را به عنوان نوعی بازی تلقی نموده و به تعامل خود با وی ادامه دهد تا زمانی که شاید یک واکنش مثبت را در او برانگیزد. کودک ساکتتر، که چندان به تعامل عادت ندارد، فورا واکنش اولیه طرف مقابل را به عنوان نشانهای برای عقبنشینی تلقی خواهد کرد.
اگر به این دو کودک به عنوان بزرگسال نگاه کنیم، شاید هنوز بتوانیم تفاوت میان آنها را دریابیم: یکی اهل معاشرت، شاد و دارای نظر مثبت به دیگران و دیگری برعکس، خجالتی و غیرمطمئن نسبت به اینکه دیگران به وی علاقمند هستند میباشد.
الگوی کودکی در دوران بزرگسالی آنها نیز ادامه پیدا کرده است.با این حال ما قادر به درک فرآیند رشد آنها نخواهیم بود مگر آنکه متوجه شویم معلمان، همبازیها، دوستان و همکاران آنها یکی پس از دیگری چگونه به عنوان «هم دست» سبب حفظ الگوی غالب در آنها شدهاند. ما قادر به فهم امکانات تغییر نخواهیم بود مگر آنکه متوجه باشیم حتی اکنون نیز چنین «همدستانی» وجود دارند و اگر آنها نقش خود را در این فرآیند قطع کنند، احتمال تغییر الگو خواهد بود.
پل واکتل
از کتاب روانتحلیلگری، رفتاردرمانی و جهان رابطهای
ترجمه فریبا خالیچی
👶 @childrentherapy
هر شکلی از خشونت عاطفی نسبت به كودک و نوجوان میتواند آسیبزا باشد، طرد کردن، قهر کردن، محبت مشروط (منظور محبتی كه با شرط ابراز بشه اگر مرتب باشی دوست دارم)، نمیخوام ببینمت، برو دیگه دوستت ندارم، دیگه مامانت نمیشم، اصلا با من حرف نزن، برو از جلوی چشمم دور شو. سردی عاطفی و حتی طردهای فیزیکی، برای مثال میبرم میذارمت سر راه، این خونه دیگه جای تو نیست همگی خشونت عاطفی هستند و باعث ناامنی کودک و نوجوان میشوند. مراقب حرفهايی كه به فرزندانمان میزنيم، باشيم!
👶 @childrentherapy
👶 @childrentherapy