Forwarded from نگاهی به آثار رضا داوری اردکانی
به نام خداوند جان و خرد
انتخابات روز جمعه ۱۵ تیرماه را با هیچ انتخاباتی قیاس نباید کرد. این انتخابات می تواند چیزی ورای رأی دادن به این یا آن نامزد یا به فلان رسم و شیوه سیاسی باشد؛ بلکه انتخاب میان بودن و نبودن ایران است.
اکنون رأی می دهیم که آیا ایران بماند و بکوشد بعضی دردهای مهلکی را که دچارش شده است درمان کند یا به راه وخیم تر شدن آن دردها و گرفتاریها و افتادن در ورطه های خطرناک جنگ و ویرانی برود.
البته به دکتر پزشکیان از این جهت باید رأی داد که او شایستگی های بسیار دارد و به آنچه می گوید عمل می کند.
در دوران وزارتش نیز به کارهای مهمی چون توسعه دوره های تخصصی و فوق تخصصی پزشکی و پیشرفت حوزه رادیوداروها و توسعه بیوتکنولوژی (زیست فناوری) اهتمام موثر داشته است و اگر به ریاست جمهوری انتخاب شود می کوشد با همکاری اهل صلاح و تدبیر و مشورت با صاحبنظران و کارشناسان تا جایی که می تواند مشکلات را رفع کند و دردهای کشور را کاهش دهد. اما وجه مهمتر قضیه این است که رأی دادن به او رأی دادن به بقای ایران است. او گرفتار سوداها و اوهام بیهوده ای که ایران را به سوی ورطه های خطر و تباهی می برد، نیست. رأی ندادن در این دور انتخابات را دیگر نمی توان مقاومت منفی خواند زیرا نتیجه زودهنگام آن می تواند افتادن کشور به راه ستیزه ها و کشمکشهای خطرناک و غفلت از گرفتاریها و مشکلات و دوام پریشانی و فساد باشد.
مردم ایران مسلما کم و بیش به این نکات توجه دارند و کاری نمی کنند که خدای ناکرده فردا در تاریخ بنویسند ایرانیان در سال ۱۴۰۳ چنان به دشمنی با خود و کشور خود برخاستند که گویی رسم و راه دوستی را از یاد برده و گم کرده اند. ولی چنین اتفاقی نخواهد افتاد زیرا ایرانیان در تنگناها به کشور خود پشت نمی کنند. ایران می ماند و باید بماند تا زخم هایی را که در جان و تن خویش دارد التیام بخشد.
رضا داوری اردکانی
۱۲تیر ۱۴۰۳
انتخابات روز جمعه ۱۵ تیرماه را با هیچ انتخاباتی قیاس نباید کرد. این انتخابات می تواند چیزی ورای رأی دادن به این یا آن نامزد یا به فلان رسم و شیوه سیاسی باشد؛ بلکه انتخاب میان بودن و نبودن ایران است.
اکنون رأی می دهیم که آیا ایران بماند و بکوشد بعضی دردهای مهلکی را که دچارش شده است درمان کند یا به راه وخیم تر شدن آن دردها و گرفتاریها و افتادن در ورطه های خطرناک جنگ و ویرانی برود.
البته به دکتر پزشکیان از این جهت باید رأی داد که او شایستگی های بسیار دارد و به آنچه می گوید عمل می کند.
در دوران وزارتش نیز به کارهای مهمی چون توسعه دوره های تخصصی و فوق تخصصی پزشکی و پیشرفت حوزه رادیوداروها و توسعه بیوتکنولوژی (زیست فناوری) اهتمام موثر داشته است و اگر به ریاست جمهوری انتخاب شود می کوشد با همکاری اهل صلاح و تدبیر و مشورت با صاحبنظران و کارشناسان تا جایی که می تواند مشکلات را رفع کند و دردهای کشور را کاهش دهد. اما وجه مهمتر قضیه این است که رأی دادن به او رأی دادن به بقای ایران است. او گرفتار سوداها و اوهام بیهوده ای که ایران را به سوی ورطه های خطر و تباهی می برد، نیست. رأی ندادن در این دور انتخابات را دیگر نمی توان مقاومت منفی خواند زیرا نتیجه زودهنگام آن می تواند افتادن کشور به راه ستیزه ها و کشمکشهای خطرناک و غفلت از گرفتاریها و مشکلات و دوام پریشانی و فساد باشد.
مردم ایران مسلما کم و بیش به این نکات توجه دارند و کاری نمی کنند که خدای ناکرده فردا در تاریخ بنویسند ایرانیان در سال ۱۴۰۳ چنان به دشمنی با خود و کشور خود برخاستند که گویی رسم و راه دوستی را از یاد برده و گم کرده اند. ولی چنین اتفاقی نخواهد افتاد زیرا ایرانیان در تنگناها به کشور خود پشت نمی کنند. ایران می ماند و باید بماند تا زخم هایی را که در جان و تن خویش دارد التیام بخشد.
رضا داوری اردکانی
۱۲تیر ۱۴۰۳
Forwarded from H.G. Shahidi
Forwarded from آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ (Dr Alaei)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from آزاد | Azad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 تحریم یا مشارکت؟
🔶مناظره مصطفی مهرآیین و بیژن عبدالکریمی
🔻مصطفی مهرآیین: کاندیداهای فعلی متولیان همین ساختارند، چگونه میخواهند وعدهای خارج از این ساختار بدهند؟ مشکل کلیدی ما متن قانون اساسی است. در فضایی که انسانها قربانی هستند و زندگی بیمعنا شده، کنش سیاسی و رای دادن فاقد معناست و باید بازی انتخابات را منحل کرد.
🔻بیژن عبدالکریمی: حضور پزشکیان بهمعنای این است که حاکمیت پیام عدم مشارکت اکثریت را دریافت کرده است. با تحریم صندوق رای مشکلات ما حل نمیشوند. روشنفکران ما صد سال است که درجا زدهاند. نسبت به انقلاب ۵۷ میگویند اشتباه کردیم، اما نمیگویند چه تضمینی است که اینبار نیز کنششان اشتباه نباشد؟
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/_7F8fRo-nak
✅ حمایت «ارزی» و «ریالی» از آزاد
🆔@AzadSocial
🔶مناظره مصطفی مهرآیین و بیژن عبدالکریمی
🔻مصطفی مهرآیین: کاندیداهای فعلی متولیان همین ساختارند، چگونه میخواهند وعدهای خارج از این ساختار بدهند؟ مشکل کلیدی ما متن قانون اساسی است. در فضایی که انسانها قربانی هستند و زندگی بیمعنا شده، کنش سیاسی و رای دادن فاقد معناست و باید بازی انتخابات را منحل کرد.
🔻بیژن عبدالکریمی: حضور پزشکیان بهمعنای این است که حاکمیت پیام عدم مشارکت اکثریت را دریافت کرده است. با تحریم صندوق رای مشکلات ما حل نمیشوند. روشنفکران ما صد سال است که درجا زدهاند. نسبت به انقلاب ۵۷ میگویند اشتباه کردیم، اما نمیگویند چه تضمینی است که اینبار نیز کنششان اشتباه نباشد؟
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/_7F8fRo-nak
✅ حمایت «ارزی» و «ریالی» از آزاد
🆔@AzadSocial
Forwarded from رسانه اینترنتی پیوست
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیژن عبدالکریمی :
انتخابات یک شر ضرور است.
هیچ راه دیگری جز صندوق های رای نداریم.
#پیوست #صحنه_انتخابات #مشارکت #انتخابات
انتخابات یک شر ضرور است.
هیچ راه دیگری جز صندوق های رای نداریم.
#پیوست #صحنه_انتخابات #مشارکت #انتخابات
Forwarded from Mohammadali Niazi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«روشنفکران و حکمرانی»
میزگردی پیرامون کتاب «گفتمان انقلاب در سه روایت : تأملاتی بر نسبت روشنفکران ، انقلاب و حاکمیت»
با حضور :
دکتر بیژن عبدالکریمی
دکتر مقصود فراستخواه
دکتر تقی آزاد ارمکی
دکتر محمدمهدی مجاهدی
میزگردی پیرامون کتاب «گفتمان انقلاب در سه روایت : تأملاتی بر نسبت روشنفکران ، انقلاب و حاکمیت»
با حضور :
دکتر بیژن عبدالکریمی
دکتر مقصود فراستخواه
دکتر تقی آزاد ارمکی
دکتر محمدمهدی مجاهدی
Forwarded from رسانه اینترنتی پیوست
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نسخه کامل گفتگوی رسانه پیوست با بیژن عبدالکریمی
با موضوع انتخابات
با موضوع انتخابات
Forwarded from hossein saeedi
استاد گرامی آقای دکتر عبدالکریمی با سلام
دعوتتان برای حضور در انتخابات و استعارۀ شما در مورد شرکت در انتخابات با استخوانی در گلو و ضرورت این امر برکسی پوشیده نیست که در کمال خیرخواهی است. در بیان بعد دیگری از این دعوت دلسوزانه و البته از منظری نه چندان جدید و شاید حتی کلیشهای به این «ضرورت» و در قالب یک دلنوشتۀ ساده و بیرتوش نگاهی انداختهام که امید است مفید فایده باشد:
........................
دوستان عزیز و خوبم... در همۀ این سالها، موجی از جوونهای درست و حسابی که نه تعدادشون کم بوده و نه خداوکیلی از شیک بودن ذرهای کم داشتهاند، بچههایی که سرشار از زندگی و امید، عاشق «بودن و خوب بودن» بودند مستمرا و خیلی ساکت از لابلای ما ناپدید شدند و کل زندگیشون رو دادند پای حس «کنشمندی ناب» و میل اعلای «خوبتر بودن» خودشون. جوونهایی بینظیر، درجه یک، دوستداشتنی و البته معمولی. بچههایی که خیلیهاشون حتما چایخور بودند و چای داغ را با کلی قند میخورند یا بعضیهاشون بدون شک قرمهسبزی با دسر سالاد شیرازی رو به هر غذایی ترجیح میدادند و بیشترشون ایبسا مثل ما حساسیت داشتند لباسهاشون رو تو مراسم و مهمونی ست کنند؛ کتاب میخوندند برای همسرشون کادو میخریدند، بعضیهاشون حتما سینما میرفتند و... جوونهایی که عاشق زندگی بودند، درست مثل ما.
مثلا همین چند سال پیش که «هگلیان» و نوهگلیان معاصر غربی ایدۀ حکومت اسلامی شام و عراق را برای منطقۀ ما طراحی کرده بودند و کاملا پررو داشتند اون رو اجرایی میکردند و هیچ بعید یا عجیب نبود -در صورت تسلیم- صبح به صبح اولین چیزی که در تلگرام و واتسپ و اینستاگرام چک کنیم نرخ فجیع فلاکت و شاخص تعداد سربریدگان و مثله شدگان باشد، دوباره همین جوونهای باحال میل خوبتر بودنشون گل کرد، غریزۀ بهتر بودن زندگی رو واکس زدند و برق انداختند و عین تیر رفتند میدون و نه دیگه از اون سیاهمغزهای سیاه پوش جاهل قاتل خبری شد نه متاسفانه از اون جوونهای درجه یک.
بیانصافیه به نظر من حالا ما اون حس ناب و اون عشق ناتموم به زندگی رو بیپاسخ بگذاریم؛ بیانصافیه ما کنشمند نباشیم. اون جوونها رفتند تا ما بمونیم و «سختی» بکشیم. آره سختی میکشیم سختی ناشی از اهمال و کم کاری برخی. ولی از سختی بدتر بیچارگی و دربهدری است جنگ بیپایان است انفعال است و ناامیدی. سختی رو میشه درمان کرد و التیام بخشید (و باید) ولی اون بقیه رو فکر نمیکنم به آسانی بشود.
ما باید کنشمندی خودمون رو از هر طریقی حفظ کنیم و از جمله با اعلام «رای» خود در انتخابات و اعلان حسمون به مسئولان نظام. رای ما بیتردید «خوبتر بودن مداوم» و عشق به تعالی است برای وطن خوبمون و این خواسته نه چیز زیادی است نه چیزی است گزاف.
بعدتر این منتخبان هستند که در نگاه ما و تاریخ داوری خواهند شد از حیث انصاف و عشق. اونها خواهند بود که باید «حس خوبتر و خوبتر شدن» خودشون رو به اجر بگذارند. البته و صد البته نه فقط برای خودشون و نزدیکانشون بلکه این حس رو برای همۀ مردم ایران بخواهند؛ دقیقا مثل همون جوونهای درست و حسابی... و شاید درست مثل ما؟!
ارادتمند شما یک دانشجوی فلسفه
Forwarded from کانال وحید احسانی (وحید احسانی)
برای بعد از انتخابات؛ برای ایران!
مسلّماً تا نتیجه نهایی انتخابات بهصورت رسمی اعلام نشود، باید منتظر باشیم امّا دوست دارم همین حالا، برخی نکات مهمّ (لااقل به زعم خودم) را تا جایی که صدایم میرسد با سایرین در میان بگذارم، بهویژه با کسانی که همراه یکدیگر به #دکتر_پزشکیان رأی دادیم.
۱. همانطور که دکتر محسن رنانی تذکر داد، ایران دیگر نهتنها تحمّل تشدید شکافها و تقابلها، بلکه حتّی تحمّل تمسخر، زخم زبان، نیش و کنایه را هم ندارد. اگر نامزد مورد نظر ما پیروز شد، طرفداران سایر نامزدها را نیازاریم و حتّی از شادیکردن علنی هم پرهیز کنیم (یا لااقل زیادهروی نکنیم).
۲. بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری پیشین، خطاب به «بزرگواران اصولگرا در سطوح ملّی و محلّی» یادداشتی نوشتم که الان نیز دقیقاً همان حرفها را خطاب به «بزرگواران حاضر در میان حامیان نامزد پیروز» دارم، بهویژه خطاب به نزدیکان دکتر پزشکیان و مسئولان ستادهای انتخاباتیاش درصورت پیروزی او. البته در این راستا، انتظاری که از دولت احتمالی دکتر پزشکیان و جناح اصلاحطلب دارم، خیلی بیشتر از انتظاری است که در آن ایّام از جریان اصولگرا داشتم؛ پیشنهاد/درخواست میکنم مطالعه بفرمایید.
۳. خوشبختانه گویا دکتر پزشکیان به جای تشدید تقابلها و شکافها، بهدنبال تعامل، توافقسازی و لحاظکردن واقعیتهاست. امّا صرف نیّت و دیدگاه شخص او کافی نیست، نحوۀ عمل همۀ ما در اینکه در کدامیکاز دو مسیر «تشدید تقابلهای سرمایهسوز» یا «نزدیکشدن به تعاملهای همافزا» قرار بگیریم مؤثّر است؛ صبور و هوشیار باشیم.
۴. اعتراف میکنم در دورههای پیشین وقتی جناح مورد حمایت من دولت را در دست میگرفت، به دفاع یکجانبه از آنان میپرداختم؛ بهجای نقد خطاهایشان سعی میکردم آنها را توجیه کنم یا با بزرگنمایی خطاهای مشابه جناح مقابل، کماهمّیت جلوه دهم. اکنون امّا درصورت پیروزی دکتر پزشکیان ذرّهبین بهدست میگیرم و به نقد کوچترین خطاهایش خواهم پرداخت. حتّی اگر خطایی یکسان را از جناب دولت دکتر پزشکیان و عیناً از جانب جناح مقابل ببینم، خطای دولت مورد حمایتم را زودتر و بیشتر نقد خواهم کرد. به شما خوانندگان گرامی نیز پیشنهاد میکنم همین رویکرد را درپیش بگیرید.
سخنی با بزرگواران جریان اصولگرا در سطوح ملّی و محلّی (عصر ایران، مرداد ۱۴۰۰، آغاز دولت سیزدهم)
به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد
#برای_ایران
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
مسلّماً تا نتیجه نهایی انتخابات بهصورت رسمی اعلام نشود، باید منتظر باشیم امّا دوست دارم همین حالا، برخی نکات مهمّ (لااقل به زعم خودم) را تا جایی که صدایم میرسد با سایرین در میان بگذارم، بهویژه با کسانی که همراه یکدیگر به #دکتر_پزشکیان رأی دادیم.
۱. همانطور که دکتر محسن رنانی تذکر داد، ایران دیگر نهتنها تحمّل تشدید شکافها و تقابلها، بلکه حتّی تحمّل تمسخر، زخم زبان، نیش و کنایه را هم ندارد. اگر نامزد مورد نظر ما پیروز شد، طرفداران سایر نامزدها را نیازاریم و حتّی از شادیکردن علنی هم پرهیز کنیم (یا لااقل زیادهروی نکنیم).
۲. بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری پیشین، خطاب به «بزرگواران اصولگرا در سطوح ملّی و محلّی» یادداشتی نوشتم که الان نیز دقیقاً همان حرفها را خطاب به «بزرگواران حاضر در میان حامیان نامزد پیروز» دارم، بهویژه خطاب به نزدیکان دکتر پزشکیان و مسئولان ستادهای انتخاباتیاش درصورت پیروزی او. البته در این راستا، انتظاری که از دولت احتمالی دکتر پزشکیان و جناح اصلاحطلب دارم، خیلی بیشتر از انتظاری است که در آن ایّام از جریان اصولگرا داشتم؛ پیشنهاد/درخواست میکنم مطالعه بفرمایید.
۳. خوشبختانه گویا دکتر پزشکیان به جای تشدید تقابلها و شکافها، بهدنبال تعامل، توافقسازی و لحاظکردن واقعیتهاست. امّا صرف نیّت و دیدگاه شخص او کافی نیست، نحوۀ عمل همۀ ما در اینکه در کدامیکاز دو مسیر «تشدید تقابلهای سرمایهسوز» یا «نزدیکشدن به تعاملهای همافزا» قرار بگیریم مؤثّر است؛ صبور و هوشیار باشیم.
۴. اعتراف میکنم در دورههای پیشین وقتی جناح مورد حمایت من دولت را در دست میگرفت، به دفاع یکجانبه از آنان میپرداختم؛ بهجای نقد خطاهایشان سعی میکردم آنها را توجیه کنم یا با بزرگنمایی خطاهای مشابه جناح مقابل، کماهمّیت جلوه دهم. اکنون امّا درصورت پیروزی دکتر پزشکیان ذرّهبین بهدست میگیرم و به نقد کوچترین خطاهایش خواهم پرداخت. حتّی اگر خطایی یکسان را از جناب دولت دکتر پزشکیان و عیناً از جانب جناح مقابل ببینم، خطای دولت مورد حمایتم را زودتر و بیشتر نقد خواهم کرد. به شما خوانندگان گرامی نیز پیشنهاد میکنم همین رویکرد را درپیش بگیرید.
سخنی با بزرگواران جریان اصولگرا در سطوح ملّی و محلّی (عصر ایران، مرداد ۱۴۰۰، آغاز دولت سیزدهم)
به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد
#برای_ایران
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Telegram
کانال وحید احسانی
✅ سخنی با بزرگواران جریان اصولگرا در سطوح ملّی و محلّی
📰 عصر ایران، ۲۴ مرداد ۱۴۰۰
🔹 حال که جریان اصولگرا پیروز انتخابات ریاست جمهوری شده و اکثریت مجلس را نیز در اختیار دارد و از آنجا که جامعۀ ما بهشدّت نیازمند افزایش و تقویت «همبستگی ملّی» است، وظیفۀ…
📰 عصر ایران، ۲۴ مرداد ۱۴۰۰
🔹 حال که جریان اصولگرا پیروز انتخابات ریاست جمهوری شده و اکثریت مجلس را نیز در اختیار دارد و از آنجا که جامعۀ ما بهشدّت نیازمند افزایش و تقویت «همبستگی ملّی» است، وظیفۀ…
Forwarded from ساختارهای ایرانی Iranian structures
🌐 ضرورتِ داوریاندیشی ایرانیان/ دکتر بیژن عبدالکریمی: داوری رسالتی را عهدهدار بوده است که تنها از عهده متفکران برمیآید: رسالت یاری رساندن به جامعه برای نیل به خودآگاهی
🔹دکتر بیژن عبدالکریمی: استاد فلسفه در دانشگاه آزاد اسلامی
🔹سیاستنامه 292
🔹ضرورت داوریاندیشی ایرانیان؛ بخش ششم
🔸او از عدالتخواهان و آزادیخواهان میخواهد که مفاهیم عدالت و آزادی را نیز به گونهای تاریخی و در شرایط تاریخ اکنونی ما درک کنند و از آنان میپرسد که در جهان کنونی چه راهی را به سوی عدالت یا آزادی میشناسند و به آنها هشدار میدهد که در صورت عدم توجه به شرایط و امکانات تاریخی، این ارزشها به الفاظ و مفاهیمی صرف و حتی سرد، عبوس و خشونتآمیز تبدیل خواهند شد.
🔸داوری به ما میآموزد که میتوان پیوسته از آزادی سخن گفت، بی آنکه با آزادی و آزادیخواهی نسبتی داشت و با صرف تکرار واژگان عقل و عقلانیت و سخنرانی و نوشتن کتاب و مقاله درباره آنها هیچ قومی صاحب عقل و عقلانیت نشده است.
🔸او از آزادیخواهان و عدالت طلبان و مدافعان عقلانیت میخواهد عقل و آزادی و عدالت را نه در صرف ذهنیت و احساسات خویش بلکه در اکنونیت تاریخی ما، یعنی در اینجا و در این زمان، معنا کرده و روشن سازند که چگونه میتوان به آنها رسید!
🔸داوری خود را با ستایش این الفاظ و مفاهیم مشغول نکرده، این اشتغال را بیش از هر چیز به حال آزادی عدالت و عقلانیت مضر میبیند. از نظر داوری، آزادی عدالت و عقلانیت را نه در الفاظ و شعارها بلکه در واقعیت انضمامی و زیستِ تاریخیمان یعنی در کوچه و بازار و در خیابان و در متن حیات واقعی، باید جستجو کرد. از نظر او نمیتوان درباره ارزشها و آرمانها، در فضایی ذهنی و انتزاعی و غیر تاریخی اندیشید، اما به شرایط و امکان تحقق وجودِ این ارزشها در واقعیتِ انضمامی زندگی بیتوجه بود.
🔸خودآگاهی تاریخی به بیتاریخی ما
🔸گفته شد داوری یک استاد دانشگاه یا پژوهشگر و متتبع در آثار فلسفی یا یک مترجم نوشتههای فلسفی نبوده و نیست. برخلاف آنچه بسیاری انجام میدهند تفکر داوری رسالتی را عهدهدار بوده است که تنها از عهده متفکران برمیآید: رسالت یاری رساندن به جامعه برای نیل به خودآگاهی. تفکر چیزی جز خودآگاهی نیست و این تنها فیلسوفان و متفکرانند که نه به آگاهی، بلکه به خودآگاهی و تعیین نسبتشان با جهان، دیگری و خویشتن نظر دارند.
🔸تاکید داوری براندیشیدن به زمان و زمانه و تاریخ خود و به تقدیر توسعه نیافتگی و توجه دادن به مسدود بودن بسیاری از راهها در زمانه سیطره تجدد حاصل همین رسالت است. او به درستی به این خودآگاهی نائل آمد و دانشجویان معنویش را نیز بدان خودآگاه ساخت که توسعه نیافتگی یک امر صرفاً اقتصادی-اجتماعی نیست و نمیتوان فقدان توسعه و عدم دستیابی به مسیر تجدد را صرفاً به یک پروژه سیاسی اجتماعی و اقتصادی تقلیل داد.
🔸او به هیجانات و رمانتیسمِ حاکم بر جامعه ما تن نداد و آزادانه و فارغالبال از مخالفتها و موافقتها، با شکیبایی، بردباری، متانت و تحمل بسیاری از تهمتها و نارواییها در حاشیه به سر باد و در تقدیر توسعه نیافتگی ما تأمل و درنگی متفکرانه کرد. او خودآگاه بود که یافتن مسیری تازه مغایر با آنچه تجدد پیش روی ما میگذارد تا چه اندازه دشوار است.
🔸او در این اواخر حتی مدعی گذر از ایدئولوژی نیست و صعوبت و دشواری این گذر را با تمام وجود لمس میکند و به این صعوبت و دشواری بر خلاف بسیاری خودآگاه است. او به ویژه در آثار اخیرش که نسبت به آثار یکی دو دهه پیش و پس از انقلاب وجوه پدیدارشناسانۀ اصیلتری مییابند، از شرقشناسی های وارونه -در واکنش به منطق شرقشناسی غربی- بسیار فاصله میگیرد.
🔸وی از همان اوان مراحل ورودش به دانشگاه، به خوبی به این حقیقت خودآگاه بود که در روزگار ما از شرق خبری نیست و کمتر کسی برای ما از شرق خبر میآورد یا میتواند پاسخگوی این پرسش باشد که شرق چیست و شرقی کدام، و شرق و شرقیت در تفکر را در کجا و در کدامین ساحات باید جستجو کرد.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#ضرورت_داوری_اندیشی_ایرانیان
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
🆔@Iranianstructures
🔹دکتر بیژن عبدالکریمی: استاد فلسفه در دانشگاه آزاد اسلامی
🔹سیاستنامه 292
🔹ضرورت داوریاندیشی ایرانیان؛ بخش ششم
🔸او از عدالتخواهان و آزادیخواهان میخواهد که مفاهیم عدالت و آزادی را نیز به گونهای تاریخی و در شرایط تاریخ اکنونی ما درک کنند و از آنان میپرسد که در جهان کنونی چه راهی را به سوی عدالت یا آزادی میشناسند و به آنها هشدار میدهد که در صورت عدم توجه به شرایط و امکانات تاریخی، این ارزشها به الفاظ و مفاهیمی صرف و حتی سرد، عبوس و خشونتآمیز تبدیل خواهند شد.
🔸داوری به ما میآموزد که میتوان پیوسته از آزادی سخن گفت، بی آنکه با آزادی و آزادیخواهی نسبتی داشت و با صرف تکرار واژگان عقل و عقلانیت و سخنرانی و نوشتن کتاب و مقاله درباره آنها هیچ قومی صاحب عقل و عقلانیت نشده است.
🔸او از آزادیخواهان و عدالت طلبان و مدافعان عقلانیت میخواهد عقل و آزادی و عدالت را نه در صرف ذهنیت و احساسات خویش بلکه در اکنونیت تاریخی ما، یعنی در اینجا و در این زمان، معنا کرده و روشن سازند که چگونه میتوان به آنها رسید!
🔸داوری خود را با ستایش این الفاظ و مفاهیم مشغول نکرده، این اشتغال را بیش از هر چیز به حال آزادی عدالت و عقلانیت مضر میبیند. از نظر داوری، آزادی عدالت و عقلانیت را نه در الفاظ و شعارها بلکه در واقعیت انضمامی و زیستِ تاریخیمان یعنی در کوچه و بازار و در خیابان و در متن حیات واقعی، باید جستجو کرد. از نظر او نمیتوان درباره ارزشها و آرمانها، در فضایی ذهنی و انتزاعی و غیر تاریخی اندیشید، اما به شرایط و امکان تحقق وجودِ این ارزشها در واقعیتِ انضمامی زندگی بیتوجه بود.
🔸خودآگاهی تاریخی به بیتاریخی ما
🔸گفته شد داوری یک استاد دانشگاه یا پژوهشگر و متتبع در آثار فلسفی یا یک مترجم نوشتههای فلسفی نبوده و نیست. برخلاف آنچه بسیاری انجام میدهند تفکر داوری رسالتی را عهدهدار بوده است که تنها از عهده متفکران برمیآید: رسالت یاری رساندن به جامعه برای نیل به خودآگاهی. تفکر چیزی جز خودآگاهی نیست و این تنها فیلسوفان و متفکرانند که نه به آگاهی، بلکه به خودآگاهی و تعیین نسبتشان با جهان، دیگری و خویشتن نظر دارند.
🔸تاکید داوری براندیشیدن به زمان و زمانه و تاریخ خود و به تقدیر توسعه نیافتگی و توجه دادن به مسدود بودن بسیاری از راهها در زمانه سیطره تجدد حاصل همین رسالت است. او به درستی به این خودآگاهی نائل آمد و دانشجویان معنویش را نیز بدان خودآگاه ساخت که توسعه نیافتگی یک امر صرفاً اقتصادی-اجتماعی نیست و نمیتوان فقدان توسعه و عدم دستیابی به مسیر تجدد را صرفاً به یک پروژه سیاسی اجتماعی و اقتصادی تقلیل داد.
🔸او به هیجانات و رمانتیسمِ حاکم بر جامعه ما تن نداد و آزادانه و فارغالبال از مخالفتها و موافقتها، با شکیبایی، بردباری، متانت و تحمل بسیاری از تهمتها و نارواییها در حاشیه به سر باد و در تقدیر توسعه نیافتگی ما تأمل و درنگی متفکرانه کرد. او خودآگاه بود که یافتن مسیری تازه مغایر با آنچه تجدد پیش روی ما میگذارد تا چه اندازه دشوار است.
🔸او در این اواخر حتی مدعی گذر از ایدئولوژی نیست و صعوبت و دشواری این گذر را با تمام وجود لمس میکند و به این صعوبت و دشواری بر خلاف بسیاری خودآگاه است. او به ویژه در آثار اخیرش که نسبت به آثار یکی دو دهه پیش و پس از انقلاب وجوه پدیدارشناسانۀ اصیلتری مییابند، از شرقشناسی های وارونه -در واکنش به منطق شرقشناسی غربی- بسیار فاصله میگیرد.
🔸وی از همان اوان مراحل ورودش به دانشگاه، به خوبی به این حقیقت خودآگاه بود که در روزگار ما از شرق خبری نیست و کمتر کسی برای ما از شرق خبر میآورد یا میتواند پاسخگوی این پرسش باشد که شرق چیست و شرقی کدام، و شرق و شرقیت در تفکر را در کجا و در کدامین ساحات باید جستجو کرد.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#ضرورت_داوری_اندیشی_ایرانیان
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
🆔@Iranianstructures
سید موسی مهربان, از افغانستان
در آیه یی 246 سوره بقره آمده است که در دین جبر و اکره نیست ولی در سوره یی مایده آیه یی 5 گفته آنان که با خدا و پیامبرش در جنگ هستند باید کشته شوند، از یکسو در قرآن آمده که خداوند دین اسلام را پسندیده است و به تصور مسلمانان خداوند هم مسلمان است از همین خاطر این همه گروه های تروریستی به اسم اسلام ایجاد شده تا از دین خدا حفاظت کنند و آن را به تمام نقاط عالم رسانند، نظر شما چیست؟
بیژن عبدالکریمی:
سلام. اولا حقیقتا در دین نمی تواند جبر و اکراه باشد. سرشت دین با ازادی عجین است. دینداری از سنخ عشق است و هیچ کس به زور عاشق نمی شود. ثانیاً ایات قتال در قرآن در خصوص افراد زورگو و فاسد و ظالم است (همچون اسرائیل زمان ما) و آیات قتال هی ربطی به مباحث فلسفه دین ندارد (انجا که بحث از نفی جبر و اکراه در دین است بحثی است در خصوص فلسفه دین و نه بحث اجتماعی و سیاسی و تاریخی، اما آیات تال را باید سیاسی و اجتماعی فهمید و نه فلسفی و متافیزیکی). اینها دو سطح گوناگون بحث است. اگر گفته شود سرشت دین عشق انسانی است تعارضی با این ندارد که در جامعه برای حفظ حیات اجتماعی قاتل نفس بی گناه را باید قصای کرد. ثالثا اسلام در قرآن اسم مصدر است و نه اسم خاص. تنها دینی که از نظر خداوند قابل قبول است اسلام در معنای تسلیم و خاضع بودن در برابر خداوند است و نه دینی که محمد آورده است. به همین دلیل است که قرآن دین ابراهیم و انبیا پیشین را اسلام می نامد. حتی خود مسلمانان تا یکی دو قرن بعد از رحلت پیامبر نام دینشان را اسلام نمی دانستند. رابعا در خصوص صحت و سقم هر آنچه به نام خدا و پیامبر و اسلام و قرآن گفته می شود به وجدان خودتان رجوع کنید.
سید موسی مهربان,
تشکر از شما استاد جان:
ما چگونه به زندگی بعد از مرگ اعتقاد پیدا کنیم؟
عبدالکریمی:
سلام. پرسش از حیات بعد از مرگ یک پرسش معمولی نیست و مثل پرسش از معنای جهان، معنای زندگی، معنای انسان در این جهان و.... یک راز بزرگ است و نمی توان آن را مثل یک مسئله علمی حل و فصل کرد. ادیان و فرهنگ ها و فلسفه های گوناگون هریک به این پرسش پاسخ خاصی را داده اند و هر یک از ما باید خود پاسخ خویش را به این پرسش بدهیم.
با سپاس
در آیه یی 246 سوره بقره آمده است که در دین جبر و اکره نیست ولی در سوره یی مایده آیه یی 5 گفته آنان که با خدا و پیامبرش در جنگ هستند باید کشته شوند، از یکسو در قرآن آمده که خداوند دین اسلام را پسندیده است و به تصور مسلمانان خداوند هم مسلمان است از همین خاطر این همه گروه های تروریستی به اسم اسلام ایجاد شده تا از دین خدا حفاظت کنند و آن را به تمام نقاط عالم رسانند، نظر شما چیست؟
بیژن عبدالکریمی:
سلام. اولا حقیقتا در دین نمی تواند جبر و اکراه باشد. سرشت دین با ازادی عجین است. دینداری از سنخ عشق است و هیچ کس به زور عاشق نمی شود. ثانیاً ایات قتال در قرآن در خصوص افراد زورگو و فاسد و ظالم است (همچون اسرائیل زمان ما) و آیات قتال هی ربطی به مباحث فلسفه دین ندارد (انجا که بحث از نفی جبر و اکراه در دین است بحثی است در خصوص فلسفه دین و نه بحث اجتماعی و سیاسی و تاریخی، اما آیات تال را باید سیاسی و اجتماعی فهمید و نه فلسفی و متافیزیکی). اینها دو سطح گوناگون بحث است. اگر گفته شود سرشت دین عشق انسانی است تعارضی با این ندارد که در جامعه برای حفظ حیات اجتماعی قاتل نفس بی گناه را باید قصای کرد. ثالثا اسلام در قرآن اسم مصدر است و نه اسم خاص. تنها دینی که از نظر خداوند قابل قبول است اسلام در معنای تسلیم و خاضع بودن در برابر خداوند است و نه دینی که محمد آورده است. به همین دلیل است که قرآن دین ابراهیم و انبیا پیشین را اسلام می نامد. حتی خود مسلمانان تا یکی دو قرن بعد از رحلت پیامبر نام دینشان را اسلام نمی دانستند. رابعا در خصوص صحت و سقم هر آنچه به نام خدا و پیامبر و اسلام و قرآن گفته می شود به وجدان خودتان رجوع کنید.
سید موسی مهربان,
تشکر از شما استاد جان:
ما چگونه به زندگی بعد از مرگ اعتقاد پیدا کنیم؟
عبدالکریمی:
سلام. پرسش از حیات بعد از مرگ یک پرسش معمولی نیست و مثل پرسش از معنای جهان، معنای زندگی، معنای انسان در این جهان و.... یک راز بزرگ است و نمی توان آن را مثل یک مسئله علمی حل و فصل کرد. ادیان و فرهنگ ها و فلسفه های گوناگون هریک به این پرسش پاسخ خاصی را داده اند و هر یک از ما باید خود پاسخ خویش را به این پرسش بدهیم.
با سپاس
Forwarded from عمادالدین باقی
✍️ باید به دکتر مقصود فراستخواه، دکتر جوادظریف، دکتر محمد فاضلی، محمدقوچانی، علی اصغر شفیعیان، محمدرضا جلایی پور، اکبر منتجبی، محمد ترکمان، شمس الواعظین، دکتر بیژن عبدالکریمی، دکتر شیرزاد، حسین سلاح ورزی، رضا نصری، آذری جهرمی، دکتر شیرزاد، مهدی مجاهدی. مهدی غنی و بقیه ۱۵۰ امضا کننده بیانیه روزنه گشایی و بعد هم بیانیه راهگشایی نیز تبریک گفت که در فضای سرد و سنگین ناامیدی که تصور پیروزی نبود طعنه ها و دشنام ها را به جان خریدند و نشان دادند آنکه مقهور جو کاذب اقتدارگرایان داخل و خارج نیست پیروز می شود.
البته هر عاقلی می داند اقتدارگرایان داخلی چه کسانی هستند و اقتدارگرایان خارج چه کسانی! و آنقدر بدیهی است که لازم نیست نام بسیاری از اشخاص مخالف این بیانیه نویسان را از آنها مستثنی کنیم.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
البته هر عاقلی می داند اقتدارگرایان داخلی چه کسانی هستند و اقتدارگرایان خارج چه کسانی! و آنقدر بدیهی است که لازم نیست نام بسیاری از اشخاص مخالف این بیانیه نویسان را از آنها مستثنی کنیم.
📡 کانال گفتارهای باقی
https://www.tg-me.com/emadbaghi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دلنگرانیها و انتظارات بیژن عبدالکریمی از دکتر مسعود پزشکیان
Forwarded from فکرت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ| #انتخابات
🎞ما راهی جز مقاومت نداریم!
بیژن عبدالکریمی
💢«من از آقای پزشکیان درخواست دارم که به مسئله مقاومت علیه آمریکا توجه داشته باشد. ما راهی دیگر جز مقاومت نداریم. یعنی اگر بخواهیم فکر کنیم که برویم با آمریکاییها دست بدهیم و روبوسی کنیم در واقع کار تمامه، نه! همین که دست دراز کنیم پاشو دراز خواهد کرد و از ما انتظار داره که دراز بکشیم و تسلیم مطلق بشویم و این خب سرشت وضعیت کنونی ماست...!»
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
🎞ما راهی جز مقاومت نداریم!
بیژن عبدالکریمی
💢«من از آقای پزشکیان درخواست دارم که به مسئله مقاومت علیه آمریکا توجه داشته باشد. ما راهی دیگر جز مقاومت نداریم. یعنی اگر بخواهیم فکر کنیم که برویم با آمریکاییها دست بدهیم و روبوسی کنیم در واقع کار تمامه، نه! همین که دست دراز کنیم پاشو دراز خواهد کرد و از ما انتظار داره که دراز بکشیم و تسلیم مطلق بشویم و این خب سرشت وضعیت کنونی ماست...!»
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
Forwarded from غلامرضا باقری
پویش درخواست آزادی دکتر محسن برهانی
لینک امضای پویش
ریاست محترم قوه قضائیه
جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژهای
با سلام و تحیات؛
خبر بازداشت آقای دکتر محسن برهانی، استاد مبرز حقوق کیفری و وکیل محترم دادگستری، جامعه حقوقی کشور را در بهت و حیرت فروبرد.
بیتردید ایشان یکی از سرمایههای اجتماعی و ذخایر علمی ایران اسلامی است که در طول ماههای گذشته، با تحلیل حقوقی وقایع و مسائل جاری کشور، مساعی خویش را... در راستای عمل به وظیفه اجتماعی خویش در جهت تحقق حکمرانی مطلوب بهکار گرفته و از دایره نقد و نقادی خارج نشده است....
بر این مبنا، اینجانبان امضا کنندگان کارزار حاضر از جنابعالی به عنوان عالیترین مقام قوه قضائیه استدعا داریم جهت جلوگیری از تداوم بازداشت این وکیل دادگستری، طلبه و استاد حقوق کیفری و از آن جهت که قوه قضائیه در فقره اخیر مصداق آیه شریفه «الّاتطغوا فیالمیزان» نباشد، دستور فرمایید ضمن تجدیدنظر در رابطه با بازداشت ایشان، تمهیدات لازم برای آزادی ایشان اندیشیده شود.
لینک امضای پویش:
https://www.karzar.net/135032ا
#شریف_مثل_برهانی
لینک امضای پویش
ریاست محترم قوه قضائیه
جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژهای
با سلام و تحیات؛
خبر بازداشت آقای دکتر محسن برهانی، استاد مبرز حقوق کیفری و وکیل محترم دادگستری، جامعه حقوقی کشور را در بهت و حیرت فروبرد.
بیتردید ایشان یکی از سرمایههای اجتماعی و ذخایر علمی ایران اسلامی است که در طول ماههای گذشته، با تحلیل حقوقی وقایع و مسائل جاری کشور، مساعی خویش را... در راستای عمل به وظیفه اجتماعی خویش در جهت تحقق حکمرانی مطلوب بهکار گرفته و از دایره نقد و نقادی خارج نشده است....
بر این مبنا، اینجانبان امضا کنندگان کارزار حاضر از جنابعالی به عنوان عالیترین مقام قوه قضائیه استدعا داریم جهت جلوگیری از تداوم بازداشت این وکیل دادگستری، طلبه و استاد حقوق کیفری و از آن جهت که قوه قضائیه در فقره اخیر مصداق آیه شریفه «الّاتطغوا فیالمیزان» نباشد، دستور فرمایید ضمن تجدیدنظر در رابطه با بازداشت ایشان، تمهیدات لازم برای آزادی ایشان اندیشیده شود.
لینک امضای پویش:
https://www.karzar.net/135032ا
#شریف_مثل_برهانی
Forwarded from آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ (Dr Alaei)
♦️این مملکت صاحب دارد!
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس)
این مملکت صاحب دارد؛ مردم صاحب این مملکت هستند؛ همه هر آن ۵۰ درصدی که در انتخابات شرکت کردند و همه ی آن ۵۰ درصدی که رأی ندادند این میان من نمی دانم این به اصطلاح اهل نظر خودعلامهپندار چگونه به خود اجازه می دهد به حدود ۱۷ میلیون هوادار رئیس جمهور منتخب در نهایت منزلتنشناسی و پردهدری توهین کند، جناب مهدی جمشیدی که سوگلی برنامه های رسانه ی ملی هست!
ببینید در اظهار نظر اخیر خویش چه مواضع مشعشعی گرفته اند؛
مهدی جمشیدی:
🔹این ۱۷میلیون نفر(رایدهندگان به پزشکیان)، هزینه گزاف نادانی سیاسی خویش را بر بخش دیگر جامعه تحمیل کردند.
🔹فقط نادان میتواند به نادان دیگر، رای بدهد.
🔹این نوع مردمسالاری، شایستهکودکصفتان بیبهره از تعقل است.
اینجانب به عنوان یک جامعهشناس مستقل و دلسوز نسبت به خطری که نه از جانب این فرد که از جانب شبهتفکری که ایشان از آن تغذیه می شود به جهت مصیبتها و هزینه هایی که روی دست ملت می گذارند هشدار می دهم؛ و امیدوارم در شرایطی که همه ی دلسوزان با خون دل برای شکل گیری وفاق ملی پیشقدم شدهاند نگذاریم امثال این فرد با چنین اظهاراتی مردم خواهان تغییر را دلسرد کنند. انتخاباتی که با همهی موانع تحقق دموکراسی در وضعیت توسعه نیافتگی با مشارکت مردم و تحت حراست حاکمیت از صندوق آرا در این شرایط خطیر با موفقیت و بی حادثه برگزار گردید نیازمند صیانت است. به امید روزهای خوب برای ایران...
https://www.instagram.com/p/C9J0YeTOFRJ/?igsh=a2xwYmJpZGZjd2hw
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعهشناس)
این مملکت صاحب دارد؛ مردم صاحب این مملکت هستند؛ همه هر آن ۵۰ درصدی که در انتخابات شرکت کردند و همه ی آن ۵۰ درصدی که رأی ندادند این میان من نمی دانم این به اصطلاح اهل نظر خودعلامهپندار چگونه به خود اجازه می دهد به حدود ۱۷ میلیون هوادار رئیس جمهور منتخب در نهایت منزلتنشناسی و پردهدری توهین کند، جناب مهدی جمشیدی که سوگلی برنامه های رسانه ی ملی هست!
ببینید در اظهار نظر اخیر خویش چه مواضع مشعشعی گرفته اند؛
مهدی جمشیدی:
🔹این ۱۷میلیون نفر(رایدهندگان به پزشکیان)، هزینه گزاف نادانی سیاسی خویش را بر بخش دیگر جامعه تحمیل کردند.
🔹فقط نادان میتواند به نادان دیگر، رای بدهد.
🔹این نوع مردمسالاری، شایستهکودکصفتان بیبهره از تعقل است.
اینجانب به عنوان یک جامعهشناس مستقل و دلسوز نسبت به خطری که نه از جانب این فرد که از جانب شبهتفکری که ایشان از آن تغذیه می شود به جهت مصیبتها و هزینه هایی که روی دست ملت می گذارند هشدار می دهم؛ و امیدوارم در شرایطی که همه ی دلسوزان با خون دل برای شکل گیری وفاق ملی پیشقدم شدهاند نگذاریم امثال این فرد با چنین اظهاراتی مردم خواهان تغییر را دلسرد کنند. انتخاباتی که با همهی موانع تحقق دموکراسی در وضعیت توسعه نیافتگی با مشارکت مردم و تحت حراست حاکمیت از صندوق آرا در این شرایط خطیر با موفقیت و بی حادثه برگزار گردید نیازمند صیانت است. به امید روزهای خوب برای ایران...
https://www.instagram.com/p/C9J0YeTOFRJ/?igsh=a2xwYmJpZGZjd2hw
Forwarded from محسن
لینک گروه علم و الهیات مشکات:
https://www.tg-me.com/elm_elahiat_meshkat
لینک کانال:
https://www.tg-me.com/elm_em
لینک پیج اینستاگرام بیژن عبدالکریمی :
www.instagram.com/bijan.abdolkarimi
لینک کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی :
@bijanabdolkarimi
https://www.tg-me.com/elm_elahiat_meshkat
لینک کانال:
https://www.tg-me.com/elm_em
لینک پیج اینستاگرام بیژن عبدالکریمی :
www.instagram.com/bijan.abdolkarimi
لینک کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی :
@bijanabdolkarimi
بیژن عبدالکریمی
18 تیرماه 1403
طرح یک پرسش و تذکاری به نیروهای اطلاعاتی و امنیتی کشور!
باسلام خدمت همه آن دسته از نیروهای فهیم، فکور و صادق نیروهای اطلاعاتی و امنیتی کشور که دلنگران سرنوشت مردم این سرزمین هستند. اینجانب، بیژن عبدالکریمی، در مقام یک معلم دانشگاهی خواهانم از فرزندان و برادران خود در نهادهای اطلاعانی و امنیتی بپرسم چرا درست در فضای التهابی کشور که نیازمند مواجهه ای آرامش بخش و با طمأنینه با مسائل سیاسی و اجتماعی کشور هستیم فرد یا جریانی با طرح تفکیک جنسیتی تاکسی ها یا کشاندن ون های گشت ارشاد به خیابانها یا با طرح بردن دختران خانواده های ایرانی و مسلمان به کانون های بازپروری آتش به روی آتش می ریزند یا بلافاصله بعد از کسب یک پیروزی ملی و اندکی بهبود در فضای ذهنی و احساسی کشور و گام نهادن در مسیر تجمیع سرمایه های ملی آسیب دیده مثل رویداد بزرگ «وعده صادق» و پاسخ دندان شکن و تاریخی فرزندان دلاور این سرزمین به اسرائیل غاصب و ظالم ناگهان حکم بی مبنای اعدام یک خواننده رپ صادر می شود یا درست همزمان با برپایی جشن بزرگ فرهنگی و برگزاری نمایشگاه کتاب حکم دستگیری دکتر صادق زیبا کلام به اجرا در می آید و در فردای انتخابات ریاست جمهوری سال 1403 با حکم دستگیری دکتر محسن برهانی، وکیل و حقوق دان برجسته کشور اجازه تغییر فضا و رستن جوانه امید در دل های مردم این سرزمین داده نمی شود؟ آیا من در مقام یک شهروند و یک معلم دانشگاهی عاشق این مردم و این سرزمین حق دارم که شائبه حضور نیروهای نفوذی و معاند در پس حوادثی اینچنینی را در ذهن و احساس خویش داشته باشم که خواهان ضربه زدن به احساسات و غرور ملی این جامعه هستند یا آنکه بدگمان به وجود جریانی در پشت این گونه حوادث باشم که سرنوشت ملی و آینده مردم پاک این سرزمین را قربانی لجاجت ها، گروه گرایی ها و جناح بندی های سیاسی و کودکانه خویش می کنند؟ ایا من حق ندارم دستگری دکتر برهانی عزیز را نخستین سیگنال به پیروز انتخابات ریاست جمهوری 1403 تلقی کنم؟ آیا همه این همزمانی ها را باید صرف یک تصادف و بدون وجود هر گونه تصمیمات ارادی و برنامه ریزی های اشخاص و جریانات تلقی کرد؟ چرا مسئولین بالای این نهادها، از جمله ریاست قوه قضائیه کشور صدور یک چنین احکام بی موقع و زمان ناشناسانه ای را اجازه می دهند و اگر آنان از صدور یک چنین احکامی آگاهی نداشته و بر آنها نظارتی ندارند یا اساسا از یک خودآگاهی ملی در مواجهه با مسائل اجتماعی برخوردار نیستند پس چگونه است که بر یک چنین مسئولیت ها و منصب های سنگینی تکیه زده اند؟
لذا از همه نیروهای اطلاعاتی و امنیتی خواهانم که یک چنین روند ویران سازی را که احساسات ملی و سرمایه اجتماعی جامعه ما را نشانه گرفته است مورد مداقه و مواجهه جدی قرار دهند.
با سپاس
بیژن عبدالکریمی
18 تیرماه 1403
18 تیرماه 1403
طرح یک پرسش و تذکاری به نیروهای اطلاعاتی و امنیتی کشور!
باسلام خدمت همه آن دسته از نیروهای فهیم، فکور و صادق نیروهای اطلاعاتی و امنیتی کشور که دلنگران سرنوشت مردم این سرزمین هستند. اینجانب، بیژن عبدالکریمی، در مقام یک معلم دانشگاهی خواهانم از فرزندان و برادران خود در نهادهای اطلاعانی و امنیتی بپرسم چرا درست در فضای التهابی کشور که نیازمند مواجهه ای آرامش بخش و با طمأنینه با مسائل سیاسی و اجتماعی کشور هستیم فرد یا جریانی با طرح تفکیک جنسیتی تاکسی ها یا کشاندن ون های گشت ارشاد به خیابانها یا با طرح بردن دختران خانواده های ایرانی و مسلمان به کانون های بازپروری آتش به روی آتش می ریزند یا بلافاصله بعد از کسب یک پیروزی ملی و اندکی بهبود در فضای ذهنی و احساسی کشور و گام نهادن در مسیر تجمیع سرمایه های ملی آسیب دیده مثل رویداد بزرگ «وعده صادق» و پاسخ دندان شکن و تاریخی فرزندان دلاور این سرزمین به اسرائیل غاصب و ظالم ناگهان حکم بی مبنای اعدام یک خواننده رپ صادر می شود یا درست همزمان با برپایی جشن بزرگ فرهنگی و برگزاری نمایشگاه کتاب حکم دستگیری دکتر صادق زیبا کلام به اجرا در می آید و در فردای انتخابات ریاست جمهوری سال 1403 با حکم دستگیری دکتر محسن برهانی، وکیل و حقوق دان برجسته کشور اجازه تغییر فضا و رستن جوانه امید در دل های مردم این سرزمین داده نمی شود؟ آیا من در مقام یک شهروند و یک معلم دانشگاهی عاشق این مردم و این سرزمین حق دارم که شائبه حضور نیروهای نفوذی و معاند در پس حوادثی اینچنینی را در ذهن و احساس خویش داشته باشم که خواهان ضربه زدن به احساسات و غرور ملی این جامعه هستند یا آنکه بدگمان به وجود جریانی در پشت این گونه حوادث باشم که سرنوشت ملی و آینده مردم پاک این سرزمین را قربانی لجاجت ها، گروه گرایی ها و جناح بندی های سیاسی و کودکانه خویش می کنند؟ ایا من حق ندارم دستگری دکتر برهانی عزیز را نخستین سیگنال به پیروز انتخابات ریاست جمهوری 1403 تلقی کنم؟ آیا همه این همزمانی ها را باید صرف یک تصادف و بدون وجود هر گونه تصمیمات ارادی و برنامه ریزی های اشخاص و جریانات تلقی کرد؟ چرا مسئولین بالای این نهادها، از جمله ریاست قوه قضائیه کشور صدور یک چنین احکام بی موقع و زمان ناشناسانه ای را اجازه می دهند و اگر آنان از صدور یک چنین احکامی آگاهی نداشته و بر آنها نظارتی ندارند یا اساسا از یک خودآگاهی ملی در مواجهه با مسائل اجتماعی برخوردار نیستند پس چگونه است که بر یک چنین مسئولیت ها و منصب های سنگینی تکیه زده اند؟
لذا از همه نیروهای اطلاعاتی و امنیتی خواهانم که یک چنین روند ویران سازی را که احساسات ملی و سرمایه اجتماعی جامعه ما را نشانه گرفته است مورد مداقه و مواجهه جدی قرار دهند.
با سپاس
بیژن عبدالکریمی
18 تیرماه 1403