Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیروز قطعی انتخابات
(با پوزش بابت خلقت این وحوش و ادبیات‌شان)
با احتساب حضور کریه اذناب جنبش ما سلیطه‌ایم و عمله و اکله براندازی‌طلبان رضا پهلوی و ادبیات مطنطن و الفاظ مشعشع این وارثان قلعه ارباب‌جمشید و ملکه معتضدی، پیروز قطعی انتخابات «ملت ایران» بود که نشان داد در استفراغ و برون‌ریخت این گرازان انسان‌نما از کشور محق و موفق بودن!
از قرار دادن این فیلم در کانال و گروه های منسوب به خودم بی نهایت عذرخواهم. فقط خواستم نشان دهم که چگونه بخش زیادی از اپوزیسیون ما خود بزرگترین مشروعیت بخش به وضعیت و حاکمیت سیاسی کنونی کشور هستند. تا منطق فهم و روش تحلیل اپوزیسیون از مسائل کشور تغییر نکند تحولاتی عمیق در پوزیسیون نیز شکل نخواهد گرفت. اپوزیسیون و پوزیسیون نافهم هر دو تیغه های یک قیچی واحد برای قطع ریشه های این مردم و این سرزمین هستند.
Forwarded from محمدی
🔶 آقای خارج اجازه هست؟ ما می خواهیم رای بدهیم!

                             محمدعلی محمدی قره قانی

🔸آقای خارج عزیز! می گویی که به فکر ما هستی و هیچ قصد و نیت بدی هم نداری و میخواهی که ما نظام حکمرانی خوبی داشته باشیم و شاد و مرفه زندگی کنیم. خب قبول! اما آیا تو هم اینهایی که ما می گوییم را قبول داری؟
۱. از فرط فقر و فاقه، انواع آسیب های اجتماعی از بیکاری و گرانی و اعتیاد و زنان و کودکان بی سرپرست و صدها بلای اجتماعی دیگر چنان بر سرمان آوار شده که حتی خودکشی به جوانان پزشک متخصص رسیده و وحشت از فروپاشی اجتماعی، فضای جامعه را آکنده.
۲. زمین زیر پایمان از بی آبی دارد خالی می شود و روی زمین با مهاجرت نخبگان از ایران، کشور دچار خشک مغزی شده. ایران کمی به آرامش و کمی هم بودجه برای بازسازی و پایداری نیاز دارد.
۳. مادرمان ایران دیگر تاب و توان چهار و یا هشت سالی را ندارد که زنان و دخترانش را در خیابانها کشان کشان بر روی زمین ببرند و سوار ون ارشاد کنند. ما دیگر تحمل صدای ضجه و ناله هر روزه آنان از هر گوشه و کنار شهر را نداریم.
۴. خارج جان! ما همگی که اصلاح طلب نیستیم. شما بگویید " تنفس طلب! ". سالهاست زیر آب و آواریم و نمی توانیم چهار سال دیگر هم بمانیم. اجازه هست سرمان را یک نفس بالا بیاوریم؟
البته یادمان هست که خودتان، چهار نفر چهار روز نتوانستید همدیگر را تحمل کنید و کنار هم بمانید!
۵. ما تحمل یک جنگ بین المللی بخاطر سیاستهای هسته ای و ویران شدن تمام زیر ساخت هایی که کشور را در سیاهی و قهقرا فرو برد، نداریم. سنتز ترامپ - جلیلی، به احتمال زیاد جنگ و تحریم و هوار شدن بدبختی بر سر این ملت مظلوم است. ما داخل نشینان، دیگر تحمل این همه مشقت را نداریم.
۶. هیچ جنبش جهانی و تاریخی تا این حد مردم را برای تغییر دلخواه خود تحت فشار قرار نداده که شما از مردم داخل ایران توقع دارید بی وقفه و بدون حتی یک تنفس، دائم در جنگ و مبارزه باشند...آقا باور کنید اینجا در شرایط عینی، واقعیت به گونه دیگری است...وضع ما از نظر معیشت و درمان و مسکن و نیازهای اولیه با خارج متفاوت است. کلاً اینجا حالمان خوب نیست، دستمان خالی است. شاید همین شرایط موجود را هم بتوانیم به هر ضرب و زوری با پزشکیان تحمل کنیم، اما وضعیت احتمالی بدتری که پیش روی ما هست را نمی توانیم....
۷. اینجا در ایران، جوان ما شادی و تفریح و اوقات فراغت ندارد. مثل شما اینجا ما کلاب و باشگاه و ورزشگاه و صدها امکان و فرصت تفریح نداریم. یک اینترنت و فضای مجازی برای گپ و گفت و دیدار و خوش و بش و گاهی دیدن و آشنایی با خود شما خارج عزیز را داشتیم تا اندکی از افسردگی دربیاییم که آنهم فیلتر شد و قرار است به کلی بسته شود. اگر نگذارید رای بدهیم، همین آب باریکه اینترنت با فیلتر شکن گران هم قطع خواهد شد و آنموقع حتی از دیدار با خودتان هم محروم می شویم.
۸. خیلی مسائل دیگر هم داریم و قرار است بیشتر هم بشود، اما زیاده عرضی نیست، فقط می خواهیم و باید رای دهیم...
🔸ملت عزیز ایران!
آنهایی که مرا می شناسند و نوشته های مرا خوانده اند می دانند که منتقد جدی و آشتی ناپذیر با آن بخش از اصلاح طلبانی هستم که رانت خوردند و ثروت اندوختند و به پیمانی که با هواداران خود بسته بودند، پشت کردند. الآن هم هیچ آشتی با آنان ندارم و برای به قدرت رساندن آنها نیز تلاش نمیکنم و در پیروزی آنها هم شریک نمی شوم و هیچ سودایی هم در سر ندارم. فقط میدانم که اگر به پزشکیان رای ندهیم، حتماً وضعیت اسفباری را باید تحمل کنیم که بعید است تاب و توان آن را داشته باشیم.
🔸 هم وطن!
برای امروز خودمان، برای فردای فرزندانمان، برای پایداری ایران و برای هر مضرب مثبت یا منفی احتمالی، باید چنان به صندوق ها حمله بریم که جای هیچ شک و شبهه ای باقی نماند.
فرهاد قنبری
چرا به جلیلی رای نمی‌دهم

اگر در دور دوم انتخابات شرکت کنم به هیچ‌وجه رای من آقای جلیلی نخواهد بود، اما دلایل من هیچکدام آن دلایلی نیست که اصلاح‌طلبان در حال دامن زدن به آن هستند.

نه آقای جلیلی و نه آن ده میلیون حامی ایشان طالبان است و نه جامعه ایران با تاریخ صد و بیست ساله انتخابات و مشروطه امکان رشد تفکر طالبانی داشته است. درست است که بسیاری از حامیان آقای جلیلی سر مسئله حجاب و آزادی‌های اجتماعی سخت‌گیر هستند اما بخش بزرگی از بدنه همین طیف در قاعده و اسلوب زندگی خود احترام بسیار بیشتری به زنان قائل‌اند، همسر و دختران اکثریت آنها تحصیلات دانشگاهی دارند، دختران و همسر خود را با پسوند «خانم» صدا می‌زنند و در کوچه و خیابان متلک‌گویی نکرده و مزاحم زنان نمی‌شوند. (منظور بدنه اصلی این جریان است نه آن اندک افرادی که در خیابان به دختران کم حجاب توهین کرده یا آنها را کتک می‌زنند)
در زمینه های دیگر هم بدنه این طیف عموما عاشق این سرزمین هستند، اگر جنگی صورت بگیرد در صف اول قرار دارند، اردوهای جهادی رفته و در سیل و زلزله به کمک مردم می‌شتابند، ساده زیست‌اند و مدام در حال غر زدن نیستند، شناخت بهتری از واقعیات بین‌الملل دارند و به هیچ‌وجه آن احمق پرت از دنیایی که در رسانه‌ها ارائه می‌شود، نیستند.

من اگر به ایشان رای نمی‌دهم به این دلیل است که:
- شناخت درستی از جامعه و فلسفه تشکیل اجتماع سیاسی ندارند.
- نگاهشان به مقوله امر سیاسی صفر و صدی است و عموما مخالف را به رسمیت نشناخته و هر رویکرد مخالفی را جبهه دشمن تلقی می‌کنند.
- تنوع فرهنگی و عقیدتی جامعه را به رسمیت نمی‌شناسند و سعی در یکدست کردن جامعه دارند.
- از آسیب‌های برخی کنش‌های سیاسی و فرهنگی خود به کشور آگاه نیستند و نمی‌دانند که ادامه این روشها باعث به مخاطره افتادن امنیت ملی کشور می‌گردد.
- نگاهشان به جامعه و جهان نگاهی برگرفته از دوگانه «کفر و ایمان» است و خود را نماینده ایمان و دیگران را در جبهه کفر می‌بینند.
- در مواجهه با طیف و جریان سیاسی مقابل انصاف و عدالت را رعایت نمی‌کنند.

و مهمترین دلیل اینکه:
جامعه ما در حال حاضر توان و پتانسیل تحمل دوقطبی‌ و نزاع‌های سیاسی بیشتر از این را ندارد و فارغ از عملکرد آقای جلیلی، همین بار روانی اعلام نام ایشان به عنوان پیروز انتخابات باعث گران شدن چند ده درصدی قیمت ارز و طلا و کالاها و خدمات مختلف خواهد شد.
@kharmagaas
Forwarded from Aidin
عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی آقای دکتر عبدالکریمی. شبتون بخیر و خسته نباشید. استاد عزیز اینجانب قبل از انتخابات ریاست جمهوری در مورد رای دادن در انتخابات مردد و دلم راضی به رای دادن نبود ولی قبل از شروع انتخابات با دیدن کلیپ مصاحبه شما ( که رهبری بخشی از جامعه فلسفی و اهل تفکر را در ایران عزیز دارید) در اینستاگرام در مورد شرکت در انتخابات که فرمودین بنده در وضعیت خار در چشم و تیغ در گلو میروم رای میدهم، اینجانب نیز نه تنها مصمم به رای دادن در انتخابات شدم و رای دادم بلکه در دور دوم هم شرکت خواهم کرد و این هست قدرت اثرگذاری یک الیت در جامعه فلسفی و اهل تفکر و از این بابت خوشنودم و خیلی دوست داشتم که خدمت شما استاد گرامی این اثرگذاری سخن شما را عنوان کنم. استاد عزیز بیشتر از این مزاحم شما نمیشم. ارادتمند، شاگرد و مرید شما آیدین عباسی
♦️انتخاب مشروط "گفتمان وفاق"!

رئیس جمهور آینده باید رئیس جمهور حداقل سه بخش از جامعه باشد بخش حامیان خود بخش حامیان رقیب و بخش خاموش جامعه!
حال باید دید کدام یک از دو چهره ی باقی مانده در عرصه رقابت توان چنین مدیریت همه‌شمول را دارد؟

مسئله زنان؛ مسئله نسل نوجوانان و جوانان؛ مسئله ديپلماسي جهانی، مسئله مقاومت و نظام سلطه، مسئله شکاف نوگرایان و سنت‌گرایان، مسئله عدم وجود تحزب واقعی و نهادهای مدنی، مسئله شکاف دولت و ملت؛ مسئله مهاجرت متخصصین؛ مسئله محیط زیست؛ مسئله دانشگاه و فرهنگ؛ مسئله اقتصاد و اشتغال؛ مسئله رانت و فساد ... و در یک کلام "مسئله‌ی ایران"؛ اینجانب را به عنوان یک جامعه‌شناس دغدغه‌مند و نظریه پرداز گفتمان وفاق (در راستای تبیین جامعه‌شناختی آرای برادر ارجمندم دکتر بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه دانشگاه) بر آن می‌دارد که علی رغم فهم دغدغه‌های عموم مردم دلسرد از مشارکت فارغ از عناصر بدخواه داخلی و خارجی در روز ۱۵ تیر به کاندیدای اصلح رای دهم حقیقتا برای آینده ی پرمخاطره‌ی ایران.... و البته مشروط بر اینکه وی بتواند:

-شکاف حاکمیت و مردم را در حد توان ترمیم کند.
-مسئله زنان و جوانان را با همدلی و تعامل با همه‌ی ظرفیت‌ها و نه با قهر و تخاصم به سمت حل و فصل سوق دهد.
-شکاف نوگرایان، تحول‌‌خواهان، و سنت‌گرایان و نیروهای گفتمان انقلاب را در حد توان ترمیم کند.
-اجازه‌ی رخنه‌ی بدخواهان در میان اقوام متنوع ایرانی را ندهد و قاطعانه با ایشان مرزبندی داشته باشد.
-قدرت ملی را برای دفاع از منافع ملی ارتقا دهد و اعتماد و سرمایه اجتماعی را افزایش دهد.
-مطالبات اهل فرهنگ و دانشگاهیان را با رجوع به متخصصین جامه تحقق بخشد.
-از مواضع اصولی ایران در برابر نظام سلطه جهانی کوتاه نیاید و مدافع حفظ قدرت و شأن نیروهای نظامی کشورمان باشد.
- با عقلانیت و با حفظ عزت ديپلماسي کشور را سامان دهد و با حفظ استقلال با شرق و غرب و همسایگان تعامل سازنده داشته باشد.
-اقتصاد را به ریل تولید با تاکید بر مشارکت مردم باز گرداند و در بازارهای جهانی امکانات توسعه کشور و مسیر سرمايه‌گذاري را ارتقا دهد.
-توسعه را به مثابه ظرفیت حل مسائل کشور قلمداد کند‌
-با فساد مبارزه کند و به هیج وجه جناحی عمل نکند!
-خود را متعلق به این جناح و آن جناح نداند، رئیس جمهور همه ی مردم ایران باشد.

و در آخر باید امیدوار بود در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری برخی از مرددین و معترضین وضع موجود که در دور اول رای ندادند در گام دوم با وجود پیام بلندی که پیشاپیش با سکوت خویش صادر کردند به صورت مشروط به صحنه باز گردند و حتی شاید موفق شوند موج نویی راه بیاندازند. ملاک من یک چیز است فردای روز انتخابات چه کسی می تواند بیشترین وفاق را برای همه ی آحاد کشور به ارمغان بیاورد و به اختلافات پایان دهد و السلام.

برای ایران سرافراز
محمدحسن علائی
جامعه شناس
۱۱ تیر ۱۴۰۳
به نام خداوند جان و خرد
انتخابات روز جمعه ۱۵ تیرماه را با هیچ انتخاباتی قیاس نباید کرد. این انتخابات می تواند چیزی ورای رأی دادن به این یا آن نامزد یا به فلان رسم و شیوه سیاسی باشد؛ بلکه انتخاب میان بودن و نبودن ایران است.
اکنون رأی می دهیم که آیا ایران بماند و بکوشد بعضی دردهای مهلکی را که دچارش شده است درمان کند یا به راه وخیم تر شدن آن دردها و گرفتاریها و افتادن در ورطه های خطرناک جنگ و ویرانی برود.
البته به دکتر پزشکیان از این جهت باید رأی داد که او شایستگی های بسیار دارد و به آنچه می گوید عمل می کند.
در دوران وزارتش نیز به کارهای مهمی چون توسعه دوره های تخصصی و فوق تخصصی پزشکی و پیشرفت حوزه رادیوداروها و توسعه بیوتکنولوژی (زیست فناوری) اهتمام موثر داشته است و اگر به ریاست جمهوری انتخاب شود می کوشد با همکاری اهل صلاح و تدبیر و مشورت با صاحبنظران و کارشناسان تا جایی که می تواند مشکلات را رفع کند و دردهای کشور را کاهش دهد. اما وجه مهمتر قضیه این است که رأی دادن به او رأی دادن به بقای ایران است. او گرفتار سوداها و اوهام بیهوده ای که ایران را به سوی ورطه های خطر و تباهی می برد، نیست. رأی ندادن در این دور انتخابات را دیگر نمی توان مقاومت منفی خواند زیرا نتیجه زودهنگام آن می تواند افتادن کشور به راه ستیزه ها و کشمکشهای خطرناک و غفلت از گرفتاریها و مشکلات و دوام پریشانی و فساد باشد.
مردم ایران مسلما کم و بیش به این نکات توجه دارند و کاری نمی کنند که خدای ناکرده فردا در تاریخ بنویسند ایرانیان در سال ۱۴۰۳ چنان به دشمنی با خود و کشور خود برخاستند که گویی رسم و راه دوستی را از یاد برده و گم کرده اند. ولی چنین اتفاقی نخواهد افتاد زیرا ایرانیان در تنگناها به کشور خود پشت نمی کنند. ایران می ماند و باید بماند تا زخم هایی را که در جان و تن خویش دارد التیام بخشد.

رضا داوری اردکانی
۱۲تیر ۱۴۰۳
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from آزاد | Azad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 تحریم یا مشارکت؟

🔶مناظره مصطفی مهرآیین و بیژن عبدالکریمی

🔻مصطفی مهرآیین:‌ کاندیداهای فعلی متولیان همین ساختارند، چگونه می‌خواهند وعده‌ای خارج از این ساختار بدهند؟ مشکل کلیدی ما متن قانون اساسی است. در فضایی که انسان‌ها قربانی هستند و زندگی بی‌معنا شده، کنش سیاسی و رای دادن فاقد معناست و باید بازی انتخابات را منحل کرد.

🔻بیژن عبدالکریمی: حضور پزشکیان به‌معنای این است که حاکمیت پیام عدم مشارکت اکثریت را دریافت کرده است. با تحریم صندوق رای مشکلات ما حل نمی‌شوند. روشنفکران ما صد سال است که درجا زده‌اند. نسبت به انقلاب ۵۷ می‌گویند اشتباه کردیم، اما نمی‌گویند چه تضمینی است که این‌بار نیز کنش‌شان اشتباه نباشد؟

🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/_7F8fRo-nak

حمایت «ارزی» و «ریالی» از آزاد

🆔@AzadSocial
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیژن عبدالکریمی :
انتخابات یک شر ضرور است.
هیچ راه دیگری جز صندوق های رای نداریم.

#پیوست #صحنه_انتخابات #مشارکت #انتخابات
Forwarded from Mohammadali Niazi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«روشنفکران و حکمرانی»

میزگردی پیرامون کتاب «گفتمان انقلاب در سه روایت : تأملاتی بر نسبت روشنفکران ، انقلاب و حاکمیت»

با حضور :

دکتر بیژن عبدالکریمی
دکتر مقصود فراستخواه
دکتر تقی آزاد ارمکی
دکتر محمدمهدی مجاهدی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نسخه کامل گفتگوی رسانه پیوست با بیژن عبدالکریمی


با موضوع انتخابات
Forwarded from hossein saeedi
 
استاد گرامی آقای دکتر عبدالکریمی با سلام
دعوت‌تان برای حضور در انتخابات و استعارۀ شما در مورد شرکت در انتخابات با استخوانی در گلو و ضرورت این امر برکسی پوشیده نیست که در کمال خیرخواهی است. در بیان بعد دیگری از این دعوت دلسوزانه و البته از منظری نه چندان جدید و شاید حتی کلیشه‌ای به این «ضرورت» و در قالب یک دلنوشتۀ ساده و بی‌رتوش نگاهی انداخته‌ام که امید است مفید فایده باشد:
........................
 
دوستان عزیز و خوبم... در همۀ این سال‌ها، موجی از جوون‌های درست و حسابی که نه تعدادشون کم بوده و نه خداوکیلی از شیک بودن ذره‌ای کم داشته‌اند، بچه‌هایی که سرشار از زندگی و امید، عاشق «بودن و خوب بودن» بودند مستمرا و خیلی ساکت از لابلای ما ناپدید شدند و کل زندگی‌شون رو دادند پای حس «کنشمندی ناب» و میل اعلای «خوب‌تر بودن» خودشون. جوون‌هایی بی‌نظیر، درجه یک، دوست‌داشتنی و البته معمولی. بچه‌هایی که خیلی‌هاشون حتما چای‌خور بودند و چای داغ را با کلی قند می‌خورند یا بعضی‌هاشون بدون شک قرمه‌سبزی با دسر سالاد شیرازی رو به هر غذایی ترجیح می‌دادند و بیشترشون ای‌بسا مثل ما حساسیت داشتند لباس‌هاشون رو تو مراسم و مهمونی ست کنند؛ کتاب می‌خوندند برای همسرشون کادو می‌خریدند، بعضی‌هاشون حتما سینما می‌رفتند و... جوون‌هایی که عاشق زندگی بودند، درست مثل ما.
مثلا همین چند سال پیش که «هگلیان» و نوهگلیان معاصر غربی ایدۀ حکومت اسلامی شام و عراق را برای منطقۀ ما طراحی کرده بودند و کاملا پررو داشتند اون رو اجرایی می‌کردند و هیچ بعید یا عجیب نبود -در صورت تسلیم- صبح به صبح اولین چیزی که در تلگرام و واتسپ و اینستاگرام چک کنیم نرخ فجیع فلاکت و شاخص تعداد سربریدگان و مثله شدگان باشد، دوباره همین جوون‌های باحال میل خوبتر بودن‌شون گل کرد، غریزۀ بهتر بودن زندگی رو واکس زدند و برق انداختند و عین تیر رفتند میدون و نه دیگه از اون سیاه‌مغزهای سیاه پوش جاهل قاتل خبری شد نه متاسفانه از اون جوون‌های درجه یک.
بی‌انصافیه به نظر من حالا ما اون حس ناب و اون عشق ناتموم به زندگی رو بی‌پاسخ بگذاریم؛ بی‌انصافیه ما کنشمند نباشیم. اون جوون‌ها رفتند تا ما بمونیم و «سختی» بکشیم. آره سختی می‌کشیم سختی ناشی از اهمال و کم کاری برخی. ولی از سختی بدتر بیچارگی و دربه‌دری است جنگ بی‌پایان است انفعال است و ناامیدی. سختی رو می‌شه درمان کرد و التیام بخشید (و باید) ولی اون بقیه رو فکر نمی‌کنم به آسانی بشود.
ما باید کنشمندی خودمون رو از هر طریقی حفظ کنیم و از جمله با اعلام «رای» خود در انتخابات و اعلان حس‌مون به مسئولان نظام. رای ما بی‌تردید «خوبتر بودن مداوم» و عشق به تعالی است برای وطن خوبمون و این خواسته نه چیز زیادی است نه چیزی است گزاف.
بعدتر این منتخبان هستند که در نگاه ما و تاریخ داوری خواهند شد از حیث انصاف و عشق. اون‌ها خواهند بود که باید «حس خوبتر و خوبتر شدن» خودشون رو به اجر بگذارند. البته و صد البته نه فقط برای خودشون و نزدیکانشون بلکه این حس رو برای همۀ مردم ایران بخواهند؛ دقیقا مثل همون جوون‌های درست و حسابی... و شاید درست مثل ما؟!
 
ارادتمند شما یک دانشجوی فلسفه
Forwarded from کانال وحید احسانی (وحید احسانی)
برای بعد از انتخابات؛ برای ایران!

مسلّماً تا نتیجه نهایی انتخابات به‌صورت رسمی اعلام نشود، باید منتظر باشیم امّا دوست دارم همین حالا، برخی نکات مهمّ (لااقل به زعم خودم) را تا جایی که صدایم می‌رسد با سایرین در میان بگذارم، به‌ویژه با کسانی که همراه یکدیگر به #دکتر_پزشکیان رأی دادیم.

۱. همان‌طور که دکتر محسن رنانی تذکر داد، ایران دیگر نه‌تنها تحمّل تشدید شکاف‌ها و تقابل‌ها، بلکه حتّی تحمّل تمسخر، زخم زبان، نیش و کنایه را هم ندارد. اگر نامزد مورد نظر ما پیروز شد، طرفداران سایر نامزدها را نیازاریم و حتّی از شادی‌کردن علنی هم پرهیز کنیم (یا لااقل زیاده‌روی نکنیم).

۲. بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری پیشین، خطاب به «بزرگواران اصول‌گرا در سطوح ملّی و محلّی» یادداشتی نوشتم که الان نیز دقیقاً همان حرف‌ها را خطاب به «بزرگواران حاضر در میان حامیان نامزد پیروز» دارم، به‌ویژه خطاب به نزدیکان دکتر پزشکیان و مسئولان ستادهای انتخاباتی‌اش درصورت پیروزی او. البته در این راستا، انتظاری که از دولت احتمالی دکتر پزشکیان و جناح اصلاح‌طلب دارم، خیلی بیشتر از انتظاری است که در آن ایّام از جریان اصول‌گرا داشتم؛ پیشنهاد/درخواست می‌کنم مطالعه بفرمایید.

۳. خوشبختانه گویا دکتر پزشکیان به جای تشدید تقابل‌ها و شکاف‌ها، به‌دنبال تعامل، توافق‌سازی و لحاظ‌کردن واقعیت‌هاست. امّا صرف نیّت و دیدگاه شخص او کافی نیست، نحوۀ عمل همۀ ما در اینکه در کدام‌یک‌از دو مسیر «تشدید تقابل‌های سرمایه‌سوز» یا «نزدیک‌شدن به تعامل‌های هم‌افزا» قرار بگیریم مؤثّر است؛ صبور و هوشیار باشیم.

۴. اعتراف می‌کنم در دوره‌های پیشین وقتی جناح مورد حمایت من دولت را در دست می‌گرفت، به دفاع یکجانبه از آنان می‌پرداختم؛ به‌جای نقد خطاهایشان سعی می‌کردم آنها را توجیه کنم یا با بزرگنمایی خطاهای مشابه جناح مقابل، کم‌اهمّیت جلوه دهم. اکنون امّا درصورت پیروزی دکتر پزشکیان ذرّه‌بین به‌دست می‌گیرم و به نقد کوچترین خطاهایش خواهم پرداخت. حتّی اگر خطایی یکسان را از جناب دولت دکتر پزشکیان و عیناً از جانب جناح مقابل ببینم، خطای دولت مورد حمایتم را زودتر و بیشتر نقد خواهم کرد. به شما خوانندگان گرامی نیز پیشنهاد می‌کنم همین رویکرد را درپیش بگیرید.

سخنی با بزرگواران جریان اصول‌گرا در سطوح ملّی و محلّی (عصر ایران، مرداد ۱۴۰۰، آغاز دولت سیزدهم)

به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد

#برای_ایران

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
🌐 ضرورتِ داوری‌‌‌‌اندیشی ایرانیان/ دکتر بیژن عبدالکریمی: داوری رسالتی را عهده‌دار بوده است که تنها از عهده متفکران برمی‌آید: رسالت یاری رساندن به جامعه برای نیل به خودآگاهی

🔹دکتر بیژن عبدالکریمی: استاد فلسفه در دانشگاه آزاد اسلامی
🔹سیاست‌نامه 292
🔹ضرورت داوری‌اندیشی ایرانیان؛ بخش ششم

🔸او از عدالت‌خواهان و آزادی‌خواهان می‌خواهد که مفاهیم عدالت و آزادی را نیز به گونه‌ای تاریخی و در شرایط تاریخ اکنونی ما درک کنند و از آنان می‌پرسد که در جهان کنونی چه راهی را به سوی عدالت یا آزادی می‌شناسند و به آنها هشدار می‌دهد که در صورت عدم توجه به شرایط و امکانات تاریخی، این ارزش‌ها به الفاظ و مفاهیمی صرف و حتی سرد، عبوس و خشونت‌آمیز تبدیل خواهند شد.

🔸داوری به ما می‌آموزد که می‌توان پیوسته از آزادی سخن گفت، بی آنکه با آزادی و آزادی‌خواهی نسبتی داشت و با صرف تکرار واژگان عقل و عقلانیت و سخنرانی و نوشتن کتاب و مقاله درباره آن‌ها هیچ قومی صاحب عقل و عقلانیت نشده است.

🔸او از آزادی‌خواهان و عدالت طلبان و مدافعان عقلانیت می‌خواهد عقل و آزادی و عدالت را نه در صرف ذهنیت و احساسات خویش بلکه در اکنونیت تاریخی ما، یعنی در اینجا و در این زمان، معنا کرده و روشن سازند که چگونه می‌توان به آن‌ها رسید!

🔸داوری خود را با ستایش این الفاظ و مفاهیم مشغول نکرده، این اشتغال را بیش از هر چیز به حال آزادی عدالت و عقلانیت مضر می‌بیند. از نظر داوری، آزادی عدالت و عقلانیت را نه در الفاظ و شعارها بلکه در واقعیت انضمامی و زیستِ تاریخی‌مان یعنی در کوچه و بازار و در خیابان و در متن حیات واقعی، باید جستجو کرد. از نظر او نمی‌توان درباره ارزش‌ها و آرمان‌ها، در فضایی ذهنی و انتزاعی و غیر تاریخی اندیشید، اما به شرایط و امکان تحقق وجودِ این ارزش‌ها در واقعیتِ انضمامی زندگی بی‌توجه بود.

🔸خودآگاهی تاریخی به بی‌تاریخی ما
🔸گفته شد داوری یک استاد دانشگاه یا پژوهشگر و متتبع در آثار فلسفی یا یک مترجم نوشته‌های فلسفی نبوده و نیست. برخلاف آن‌چه بسیاری انجام می‌دهند تفکر داوری رسالتی را عهده‌دار بوده است که تنها از عهده متفکران برمی‌آید: رسالت یاری رساندن به جامعه برای نیل به خودآگاهی. تفکر چیزی جز خودآگاهی نیست و این تنها فیلسوفان و متفکرانند که نه به آگاهی، بلکه به خودآگاهی و تعیین نسبتشان با جهان، دیگری و خویشتن نظر دارند.

🔸تاکید داوری براندیشیدن به زمان و زمانه و تاریخ خود و به تقدیر توسعه نیافتگی و توجه دادن به مسدود بودن بسیاری از راه‌ها در زمانه سیطره تجدد حاصل همین رسالت است. او به درستی به این خودآگاهی نائل آمد و دانشجویان معنویش را نیز بدان خودآگاه ساخت که توسعه نیافتگی یک امر صرفاً اقتصادی-اجتماعی نیست و نمی‌توان فقدان توسعه و عدم دستیابی به مسیر تجدد را صرفاً به یک پروژه سیاسی اجتماعی و اقتصادی تقلیل داد.

🔸او به هیجانات و رمانتیسمِ حاکم بر جامعه ما تن نداد و آزادانه و فارغ‌البال از مخالفت‌ها و موافقت‌ها، با شکیبایی، بردباری، متانت و تحمل بسیاری از تهمت‌ها و ناروایی‌ها در حاشیه به سر باد و در تقدیر توسعه نیافتگی ما تأمل و درنگی متفکرانه کرد. او خودآگاه بود که یافتن مسیری تازه مغایر با آنچه تجدد پیش روی ما می‌گذارد تا چه اندازه دشوار است.

🔸او در این اواخر حتی مدعی گذر از ایدئولوژی نیست و صعوبت و دشواری این گذر را با تمام وجود لمس می‌کند و به این صعوبت و دشواری بر خلاف بسیاری خودآگاه است. او به ویژه در آثار اخیرش که نسبت به آثار یکی دو دهه پیش و پس از انقلاب وجوه پدیدارشناسانۀ اصیلتری می‌یابند، از شرق‌شناسی های وارونه -در واکنش به منطق شرق‌شناسی غربی- بسیار فاصله می‌گیرد.

🔸وی از همان اوان مراحل ورودش به دانشگاه، به خوبی به این حقیقت خودآگاه بود که در روزگار ما از شرق خبری نیست و کمتر کسی برای ما از شرق خبر می‌آورد یا می‌تواند پاسخگوی این پرسش باشد که شرق چیست و شرقی کدام، و شرق و شرقیت در تفکر را در کجا و در کدامین ساحات باید جستجو کرد.

#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#ضرورت_داوری_اندیشی_ایرانیان
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
🆔@Iranianstructures
2024/09/29 05:24:13
Back to Top
HTML Embed Code: