Forwarded from روزنامه همدلی
به بهانه بزرگداشت روز معلم
📌از شریعتی تا عبدالکریمی!
#صفحه_آخر
🖊محمدحسین علایی (جامعهشناس)
🖊چهل سال به طول انجامید تا جریان فکری شریعتی، نماینده قابل اعتماد خود را بازیابد، به سخن دیگر، نگارنده مدعی است که شخصیت ذو وجوهی چون شریعتی، که وجودش و کلامش گرم بود و گرمابخش، و متفکری بود صمیمی و دردآشنا، در شخصیت عبدالکریمی تداوم یافته است، البته متناسب با افق زمانه خویش و حتی قدری مهربانتر با فلسفه. صد البته شریعتی خود تشخص خاص خود را دارا بود، ولی به تعبیر خودش همیشه احساس میکرد که زمانش اندک است و باید مدام در حرکت باشد، یک نفس بدود و عجبا که پس از گذشت چهار دهه، عرصه برای متفکر همتای او نیز، به همان نسبت بل بیشتر، حساس و تنگ است...
شریعتی عمرش به دنیا نبود. فرصت این را پیدا نکرد تا پروژه فکری خویش را تا نیل به سرحداتش دنبال کند و پیامدهایش را به محک جان بیازماید و خرسندیها و ناخرسندیهایش را به ثبت تاریخ برساند، ولی نمیتوان منکر تحقق او در تاریخ تفکر معاصر ایران شد. انقلابی زودرس سر زد و همین سرآغازی شد برای شروع برداشتها و سوءبرداشتها از اندیشه شریعتی ...
حالا ما شریعتی را نداریم و البته شاه را، ولی عبدالکریمی را داریم و کلی تجربه از یک تاریخ درسآموز، اما باز برای بسیاری از چیزها دیر شده است. ما نمیخواهیم تاریخ را تکرار کنیم، ولی دردا که تاریخ با ما بر سر مهر نیست. شریعتیِ (و چه بسا شریعتیهایِ) امروز خطابه را یک سو نهاده است، کارهای نکرده را سامان میدهد، پایان تئولوژی را که بالاخره باید نوشته میشد، مینویسد. حسینیهاش هیچ وقت کلوژودوفرانسی برای اسلام نشد، اما با ترس و لرز به کشور شدن کشور میاندیشد و به بدعهدی روزگار...
امروز هم در روزگار ما، همان کسانی که شریعتی را برای انقلاب متهم میکنند، مشخص نیست با چه منطقی از عبدالکریمی انقلاب میخواهند! هر چند عمر کوتاه معلم انقلاب، رخصت تماشای تحقق رویاهایش را به او نداد و ای بسا این هم از اقبال او بود، اما مغاکی که مدتها بود بین ایران و جهان به وجود آمده است، در دوران پس از شریعتی، عمیقتر هم شد و با شتاب گرفتن تحولات جاری امروز ایران، او تحت فشارهای بیشتری هم قرار گرفته است. حالا پس از رحیل نابهنگام او، عبدالکریمی به مثابه وجدان بیدار روشنفکری ایران تلاش میکند باب مفاهمه با قدرت سیاسی را باز کند، در برابر خواهشهای پوپولیستی توده مقاومت کند، در برابر انفعالات روشنفکرمآبانه و فعالیتهای بنیادگرایانه تسلیم نشود... کویر را تا سرحداتش بنمایاند و در واحهها، سوژههای واجد وجدان را بپروراند... اما، که چه بکند، که چه بکنند؟
که اولا به مسائل خود بیندیشند و به اندیشه در آیند و ثانیا به مغاکی که بین ما و دنیا افتاده است فائق آیند، ولی «مای» خود را درنبازند و البته هم چنان جایی از برای این ما، یعنی «ایران» را داشته باشند. در این میان آنچه مهم است این است که به همت ایشان، تفکر بتواند راه خودش را برای آینده باز کند که هر چند دور و هر چند دیر، باز هم خواهد کرد. الباقی بایستنیست در نتوانستن.
🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
📌از شریعتی تا عبدالکریمی!
#صفحه_آخر
🖊محمدحسین علایی (جامعهشناس)
🖊چهل سال به طول انجامید تا جریان فکری شریعتی، نماینده قابل اعتماد خود را بازیابد، به سخن دیگر، نگارنده مدعی است که شخصیت ذو وجوهی چون شریعتی، که وجودش و کلامش گرم بود و گرمابخش، و متفکری بود صمیمی و دردآشنا، در شخصیت عبدالکریمی تداوم یافته است، البته متناسب با افق زمانه خویش و حتی قدری مهربانتر با فلسفه. صد البته شریعتی خود تشخص خاص خود را دارا بود، ولی به تعبیر خودش همیشه احساس میکرد که زمانش اندک است و باید مدام در حرکت باشد، یک نفس بدود و عجبا که پس از گذشت چهار دهه، عرصه برای متفکر همتای او نیز، به همان نسبت بل بیشتر، حساس و تنگ است...
شریعتی عمرش به دنیا نبود. فرصت این را پیدا نکرد تا پروژه فکری خویش را تا نیل به سرحداتش دنبال کند و پیامدهایش را به محک جان بیازماید و خرسندیها و ناخرسندیهایش را به ثبت تاریخ برساند، ولی نمیتوان منکر تحقق او در تاریخ تفکر معاصر ایران شد. انقلابی زودرس سر زد و همین سرآغازی شد برای شروع برداشتها و سوءبرداشتها از اندیشه شریعتی ...
حالا ما شریعتی را نداریم و البته شاه را، ولی عبدالکریمی را داریم و کلی تجربه از یک تاریخ درسآموز، اما باز برای بسیاری از چیزها دیر شده است. ما نمیخواهیم تاریخ را تکرار کنیم، ولی دردا که تاریخ با ما بر سر مهر نیست. شریعتیِ (و چه بسا شریعتیهایِ) امروز خطابه را یک سو نهاده است، کارهای نکرده را سامان میدهد، پایان تئولوژی را که بالاخره باید نوشته میشد، مینویسد. حسینیهاش هیچ وقت کلوژودوفرانسی برای اسلام نشد، اما با ترس و لرز به کشور شدن کشور میاندیشد و به بدعهدی روزگار...
امروز هم در روزگار ما، همان کسانی که شریعتی را برای انقلاب متهم میکنند، مشخص نیست با چه منطقی از عبدالکریمی انقلاب میخواهند! هر چند عمر کوتاه معلم انقلاب، رخصت تماشای تحقق رویاهایش را به او نداد و ای بسا این هم از اقبال او بود، اما مغاکی که مدتها بود بین ایران و جهان به وجود آمده است، در دوران پس از شریعتی، عمیقتر هم شد و با شتاب گرفتن تحولات جاری امروز ایران، او تحت فشارهای بیشتری هم قرار گرفته است. حالا پس از رحیل نابهنگام او، عبدالکریمی به مثابه وجدان بیدار روشنفکری ایران تلاش میکند باب مفاهمه با قدرت سیاسی را باز کند، در برابر خواهشهای پوپولیستی توده مقاومت کند، در برابر انفعالات روشنفکرمآبانه و فعالیتهای بنیادگرایانه تسلیم نشود... کویر را تا سرحداتش بنمایاند و در واحهها، سوژههای واجد وجدان را بپروراند... اما، که چه بکند، که چه بکنند؟
که اولا به مسائل خود بیندیشند و به اندیشه در آیند و ثانیا به مغاکی که بین ما و دنیا افتاده است فائق آیند، ولی «مای» خود را درنبازند و البته هم چنان جایی از برای این ما، یعنی «ایران» را داشته باشند. در این میان آنچه مهم است این است که به همت ایشان، تفکر بتواند راه خودش را برای آینده باز کند که هر چند دور و هر چند دیر، باز هم خواهد کرد. الباقی بایستنیست در نتوانستن.
🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
Forwarded from تحکیم ملت
♦️ از "حسینیه ارشاد" تا "نشر نقد فرهنگ"!
✍ دکتر محمدحسن علایی (جامعه شناس)
شریعتی در کتاب "چه باید کرد؟" اصول، ضوابط، کارگروه ها و زیرشاخه های بخش های مختلف حسینیه ارشاد را به ترتیب ذکر کرده است. درواقع اساسنامه ی این مرکز علمی به صورت مشروح در بخش "فلسفه و هدف" معرفی می شود.
در این کتاب، برنامه ی حسینیه ارشاد در سه بخش تحقیق، آموزش و تبلیغ ارائه شده است که بخش تحقیقات شامل گروه اسلام شناسی، گروه تاریخ، گروه فرهنگ و علوم اسلامی، گروه علوم اجتماعی، گروه کشورهای اسلامی و گروه ادبیات و هنر است.
در اینجا به عنوان نمونه به کارگروه ها و زمینه های تحقیقاتی گروه ادبیات و هنر اشاره می شود. گروه ادبیات و هنر شامل سه کارگروه ادبیات و هنر اسلامی، ادبیات و هنر جدید و فعالیتهای هنری است، که می توان به برخی از زیرشاخه های به شرح زیر اشاره کرد: نقد ادبی، سبک های نویسندگی، نویسندگان بزرگ، نقش شعر در تاریخ اسلام، شعر و شعرا، هنر معماری و هنرهای تزئینی، موسیقی، نقاشی، مینیاتور، هنرهای نمایشی، تحولات و موج ها و رویدادهای ادبی، شعر نو و شعرای نوپرداز، مکاتب و گرایش های هنری و هنرمندان بزرگ ایران، هنر مدرن و چهره های برجسته ی هنر معاصر، تهیه و نمایش فیلم های مستند تاریخی، علمی و فکری، گروه ترجمه و تصنیف سناریوها و نمایشنامه ها، گروه نمایش، نمایشگاه عکس و آثار هنری و برگزاری کنفراس های علمی و تحقیقاتی در مسائل هنری ...
می توان ادعا کرد دال مرکزی گفتمان "چه باید کرد؟!" شریعتی، اهتمام به فعالیت های فرهنگی در ابعاد گسترده و با تکیه بر منابع ملی و جهانی هست چیزی که هنوز هم می تواند و باید اولویت ما باشد.
امروز هم عبدالکریمی در انتشارات نقد فرهنگ دغدغه ی مشابهی را پی گرفته است. «نشـر نقـد فرهنـگ» از آغـاز تأسـیس خـود در سـال 1380 همانگونـه کـه از نامـش پیداسـت، ِ بـا هـدف رشـد و ارتقـاء فرهنگـی کشـور و بسـط تفکـر حکمـی، فلسـفی، اجتماعـی و تاریخـی در حوزه هــای گوناگــون نظــری، اجتماعــی و فرهنــگ عمومــی پــا بــه عرصــه گذاشــت. از آن زمـان تا کنـون، ایـن نشـر در حـد وسـع خـود همـواره کوشـیده اسـت بـه انتشـار آثـاری فلسـفی، علمــی، جامعه شــناختی و ادبــی بپــردازد کــه ارتباطــی وثیــق، زنــده و کم وبیــش مانــدگار بــا زیســت جهان جامعــۀ ایرانــی و تاریــخ و فرهنــگ پرشــکوه ایــن ســرزمین به عنــوان یکــی از اصیلتریـن مراکـز معنـوی جهـان داشـته باشـد. آنچــه شــاخصه و هویت بخــش «نشــر نقــد فرهنــگ»اســت کوشــش آن در راســتای برقــراری پلــی میــان پژوهش هـا و دســتاوردهای اصیــل علمــی و آکادمیــک، اعــم از جهانــی و بومــی، با عالم ایرانــی و زیست جهان ایرانی در راســتای خودآگاهــی تاریخــی انســان ایرانــی و بازفهمــی و بازتعریــف جایــگاه وی در جهــان معاصــر و نیــل بــه حیاتــی انســانی در جهــان بحــران زدۀ کنونـی، بـر اسـاس امکانـات تاریخی مـان اسـت. ایـن نشـر آرزومنـد اسـت کـه بسـتری بـرای فعالیــت همــۀ مترجمــان، مؤلفــان و صاحبــان اندیشــه و قلــم اصیــل و دردمنــد ایرانــی در راســتای تحقــق هــدف و آرمــان مذکــور باشــد.
📌 رسانهی خبری_ تحلیلی تحکیمِ ملت 👇
🆔 @tahkimmelat
✍ دکتر محمدحسن علایی (جامعه شناس)
شریعتی در کتاب "چه باید کرد؟" اصول، ضوابط، کارگروه ها و زیرشاخه های بخش های مختلف حسینیه ارشاد را به ترتیب ذکر کرده است. درواقع اساسنامه ی این مرکز علمی به صورت مشروح در بخش "فلسفه و هدف" معرفی می شود.
در این کتاب، برنامه ی حسینیه ارشاد در سه بخش تحقیق، آموزش و تبلیغ ارائه شده است که بخش تحقیقات شامل گروه اسلام شناسی، گروه تاریخ، گروه فرهنگ و علوم اسلامی، گروه علوم اجتماعی، گروه کشورهای اسلامی و گروه ادبیات و هنر است.
در اینجا به عنوان نمونه به کارگروه ها و زمینه های تحقیقاتی گروه ادبیات و هنر اشاره می شود. گروه ادبیات و هنر شامل سه کارگروه ادبیات و هنر اسلامی، ادبیات و هنر جدید و فعالیتهای هنری است، که می توان به برخی از زیرشاخه های به شرح زیر اشاره کرد: نقد ادبی، سبک های نویسندگی، نویسندگان بزرگ، نقش شعر در تاریخ اسلام، شعر و شعرا، هنر معماری و هنرهای تزئینی، موسیقی، نقاشی، مینیاتور، هنرهای نمایشی، تحولات و موج ها و رویدادهای ادبی، شعر نو و شعرای نوپرداز، مکاتب و گرایش های هنری و هنرمندان بزرگ ایران، هنر مدرن و چهره های برجسته ی هنر معاصر، تهیه و نمایش فیلم های مستند تاریخی، علمی و فکری، گروه ترجمه و تصنیف سناریوها و نمایشنامه ها، گروه نمایش، نمایشگاه عکس و آثار هنری و برگزاری کنفراس های علمی و تحقیقاتی در مسائل هنری ...
می توان ادعا کرد دال مرکزی گفتمان "چه باید کرد؟!" شریعتی، اهتمام به فعالیت های فرهنگی در ابعاد گسترده و با تکیه بر منابع ملی و جهانی هست چیزی که هنوز هم می تواند و باید اولویت ما باشد.
امروز هم عبدالکریمی در انتشارات نقد فرهنگ دغدغه ی مشابهی را پی گرفته است. «نشـر نقـد فرهنـگ» از آغـاز تأسـیس خـود در سـال 1380 همانگونـه کـه از نامـش پیداسـت، ِ بـا هـدف رشـد و ارتقـاء فرهنگـی کشـور و بسـط تفکـر حکمـی، فلسـفی، اجتماعـی و تاریخـی در حوزه هــای گوناگــون نظــری، اجتماعــی و فرهنــگ عمومــی پــا بــه عرصــه گذاشــت. از آن زمـان تا کنـون، ایـن نشـر در حـد وسـع خـود همـواره کوشـیده اسـت بـه انتشـار آثـاری فلسـفی، علمــی، جامعه شــناختی و ادبــی بپــردازد کــه ارتباطــی وثیــق، زنــده و کم وبیــش مانــدگار بــا زیســت جهان جامعــۀ ایرانــی و تاریــخ و فرهنــگ پرشــکوه ایــن ســرزمین به عنــوان یکــی از اصیلتریـن مراکـز معنـوی جهـان داشـته باشـد. آنچــه شــاخصه و هویت بخــش «نشــر نقــد فرهنــگ»اســت کوشــش آن در راســتای برقــراری پلــی میــان پژوهش هـا و دســتاوردهای اصیــل علمــی و آکادمیــک، اعــم از جهانــی و بومــی، با عالم ایرانــی و زیست جهان ایرانی در راســتای خودآگاهــی تاریخــی انســان ایرانــی و بازفهمــی و بازتعریــف جایــگاه وی در جهــان معاصــر و نیــل بــه حیاتــی انســانی در جهــان بحــران زدۀ کنونـی، بـر اسـاس امکانـات تاریخی مـان اسـت. ایـن نشـر آرزومنـد اسـت کـه بسـتری بـرای فعالیــت همــۀ مترجمــان، مؤلفــان و صاحبــان اندیشــه و قلــم اصیــل و دردمنــد ایرانــی در راســتای تحقــق هــدف و آرمــان مذکــور باشــد.
📌 رسانهی خبری_ تحلیلی تحکیمِ ملت 👇
🆔 @tahkimmelat
Forwarded from Mohammadali Niazi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روزگاری را می بینم که خداوند از خلقت انسان خشنود نیست - یوهان ولفگانگ فون گوته
Forwarded from اندیشکده خرد (Amir Dabirimehr)
غایت کنشگری سیاسی چیست؟
پاسخ به این پرسش در این روزها برای هر انسان خردمندی ضروری است. آنچه می شنوید
برگرفته از از کتاب دوست خوبم دکتر بیژن عبدالکریمی است با عنوان «در جستجوی بنیادی برای امر سیاسی» با تاملی بر فرونسیس ارسطویی
که اخیرا برای مطالعه و معرفی آن برایم ارسال شده است.
امیر دبیری مهر
پاسخ به این پرسش در این روزها برای هر انسان خردمندی ضروری است. آنچه می شنوید
برگرفته از از کتاب دوست خوبم دکتر بیژن عبدالکریمی است با عنوان «در جستجوی بنیادی برای امر سیاسی» با تاملی بر فرونسیس ارسطویی
که اخیرا برای مطالعه و معرفی آن برایم ارسال شده است.
امیر دبیری مهر
Forwarded from دغدغه ایران
اولین مناظره: لیگ برتر یا بازی در زمین خاکی
محمد فاضلی
فراتر از اینکه چه کسی در انتخابات پیش رو رئیسجمهور میشود، میتوان به درسهای در مسیر انتخابات نیز نگریست و برای ایرانی که قرار است در تاریخ بماند و بهتر شود، نکتههایی آموخت.
دیشب، بعد از اولین مناظره که موضوعش اقتصاد بود، حتماً اعضای ستادهای نامزدها غمگینترین افراد بودهاند. آنها احساس میکنند انواع داده و اطلاعات به نامزدشان منتقل کردهاند اما اثری از آنها در مناظره نیافتهاند. احساس میکنند باختهاند. بخشهای مهمی از جامعه هم احساس میکند نامزدها حرفی برای گفتن نداشتند. چرا چنین است؟
نظم سیاسی ایران به صورت ساختاری – نه در گفتار – با مقولهای به نام سازمان سیاسی حزبی مشکل دارد. علل و دلایل آن در این نوشتار نمیگنجد. اما هیچ کدام از نامزدها آدم حزبی نیستند. ممکن است احزابی نیمبند از آنها حمایت کنند، اما اینها آدم حزبی نیستند و خودشان را هم حزبی نمیدانند.
این نامزدها هیچ وقت در جلسات درونحزبی جدی شرکت نکردهاند، در حزبشان برای نوشتن برنامه وقت نگذراندهاند؛ به عنوان آدم حزب وارد رقابت سیاسی نشدهاند؛ در رقابتهای درونحزبی برای تبدیل شدن به نامزد برتر حزب رقابت نکردهاند؛ در گردهمایی و همایش (میتینگ) حزبی شرکت نکردهاند؛ به عنوان نامزد حزب جلوی رسانهها ننشستهاند؛ و به صورت سازمانیافته در جلسات گفتوگو با اقشار مختلف حضور نداشتهاند تا چوب بخورند.
انتخابات مسابقهای در حد لیگ برتر فوتبال است، اما بازیکنانش از لیگ دسته سه یا حتی برخی از زمینهای خاکی آمدهاند.
پذیرش این واقعیت به معنای کنار کشیدن از سیاست، عدم مشارکت یا انکار تفاوتها نیست؛ اما به معنای آن است که ما راه زیادی تا رسیدن به سامان سیاسی مدرن داریم. رسیدن به سامان و نظمی سیاسی که سیاستمدار حرفهای بپروراند؛ سیاستمدار تماموقت؛ سیاستمداری که رسانه، سخن گفتن، عدد و رقم، ساختن چشمانداز، ساختار ذهنی منسجم، و توانایی ارتباط برقرار کردن با مخاطب را داشته باشد.
جامعه ایران راه سختی در پیش دارد تا به یک نظم سیاسی مدرن برسد، و بدون داشتن احزاب سازمانیافته، نمیشود چنین راهی را پیمود. یکی از ضرورتهای مشارکت فعالانه در سیاست ایران امروز، تلاش برای ساختن چنین احزابی متناسب با نظم سیاسی مدرن است. از طریق مشارکت در سیاست میتوان این سیاست را تغییر داد.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
فراتر از اینکه چه کسی در انتخابات پیش رو رئیسجمهور میشود، میتوان به درسهای در مسیر انتخابات نیز نگریست و برای ایرانی که قرار است در تاریخ بماند و بهتر شود، نکتههایی آموخت.
دیشب، بعد از اولین مناظره که موضوعش اقتصاد بود، حتماً اعضای ستادهای نامزدها غمگینترین افراد بودهاند. آنها احساس میکنند انواع داده و اطلاعات به نامزدشان منتقل کردهاند اما اثری از آنها در مناظره نیافتهاند. احساس میکنند باختهاند. بخشهای مهمی از جامعه هم احساس میکند نامزدها حرفی برای گفتن نداشتند. چرا چنین است؟
نظم سیاسی ایران به صورت ساختاری – نه در گفتار – با مقولهای به نام سازمان سیاسی حزبی مشکل دارد. علل و دلایل آن در این نوشتار نمیگنجد. اما هیچ کدام از نامزدها آدم حزبی نیستند. ممکن است احزابی نیمبند از آنها حمایت کنند، اما اینها آدم حزبی نیستند و خودشان را هم حزبی نمیدانند.
این نامزدها هیچ وقت در جلسات درونحزبی جدی شرکت نکردهاند، در حزبشان برای نوشتن برنامه وقت نگذراندهاند؛ به عنوان آدم حزب وارد رقابت سیاسی نشدهاند؛ در رقابتهای درونحزبی برای تبدیل شدن به نامزد برتر حزب رقابت نکردهاند؛ در گردهمایی و همایش (میتینگ) حزبی شرکت نکردهاند؛ به عنوان نامزد حزب جلوی رسانهها ننشستهاند؛ و به صورت سازمانیافته در جلسات گفتوگو با اقشار مختلف حضور نداشتهاند تا چوب بخورند.
انتخابات مسابقهای در حد لیگ برتر فوتبال است، اما بازیکنانش از لیگ دسته سه یا حتی برخی از زمینهای خاکی آمدهاند.
پذیرش این واقعیت به معنای کنار کشیدن از سیاست، عدم مشارکت یا انکار تفاوتها نیست؛ اما به معنای آن است که ما راه زیادی تا رسیدن به سامان سیاسی مدرن داریم. رسیدن به سامان و نظمی سیاسی که سیاستمدار حرفهای بپروراند؛ سیاستمدار تماموقت؛ سیاستمداری که رسانه، سخن گفتن، عدد و رقم، ساختن چشمانداز، ساختار ذهنی منسجم، و توانایی ارتباط برقرار کردن با مخاطب را داشته باشد.
جامعه ایران راه سختی در پیش دارد تا به یک نظم سیاسی مدرن برسد، و بدون داشتن احزاب سازمانیافته، نمیشود چنین راهی را پیمود. یکی از ضرورتهای مشارکت فعالانه در سیاست ایران امروز، تلاش برای ساختن چنین احزابی متناسب با نظم سیاسی مدرن است. از طریق مشارکت در سیاست میتوان این سیاست را تغییر داد.
@fazeli_mohammad
Forwarded from موسسه امام موسی صدر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹️سخنان امام موسی صدر به مناسبت مراسم چهلم دکتر علی شریعتی
دکتر شریعتی یکی از کارشناسان بزرگ جامعهشناسی دینی و صاحب مکتب فکری اسلامی معروفی است. ویژگی مکتب فکری او، اصالت داشتن و متمایز بودن از شاخصههای غربی و شرقی، بهویژه مارکسیسم، است که برخی از سخنرانیهای خود را به پاسخ دادن به آن اختصاص داده است. همین افتخار برای او بس که برای نخستین بار در جهان، نوزده سازمان مبارز و جنبش آزادیبخش، که هیچیک از آنها الحادی نیست، برای او مراسم گرامیداشت برگزار کردند.
حتی برخی از روزنامههای بزرگ ایران نیز، خبر وفات او را و خلاصهای از زندگینامه و برخی از آثار او را چاپ کردند و مرگ او را ضایعهای در قرن معاصر برشمردند. چقدر واقعیت روشن میشود وقتی میبینیم که هیچ روحانی مسلمان یا مسیحی، دکتر شریعتی را به کمونیست بودن متهم نکرده است، با وجود آنکه میان آن مرحوم و بسیاری از روحانیان، اختلاف دیدگاه وجود داشت و جنبش نیز پیش از این از وجود چنین اختلافی خبر داده بود، هرچند او را یکی از منابع بزرگ فرهنگی خود میداند.
🆔️ @imammoussasadr
دکتر شریعتی یکی از کارشناسان بزرگ جامعهشناسی دینی و صاحب مکتب فکری اسلامی معروفی است. ویژگی مکتب فکری او، اصالت داشتن و متمایز بودن از شاخصههای غربی و شرقی، بهویژه مارکسیسم، است که برخی از سخنرانیهای خود را به پاسخ دادن به آن اختصاص داده است. همین افتخار برای او بس که برای نخستین بار در جهان، نوزده سازمان مبارز و جنبش آزادیبخش، که هیچیک از آنها الحادی نیست، برای او مراسم گرامیداشت برگزار کردند.
حتی برخی از روزنامههای بزرگ ایران نیز، خبر وفات او را و خلاصهای از زندگینامه و برخی از آثار او را چاپ کردند و مرگ او را ضایعهای در قرن معاصر برشمردند. چقدر واقعیت روشن میشود وقتی میبینیم که هیچ روحانی مسلمان یا مسیحی، دکتر شریعتی را به کمونیست بودن متهم نکرده است، با وجود آنکه میان آن مرحوم و بسیاری از روحانیان، اختلاف دیدگاه وجود داشت و جنبش نیز پیش از این از وجود چنین اختلافی خبر داده بود، هرچند او را یکی از منابع بزرگ فرهنگی خود میداند.
🆔️ @imammoussasadr