Telegram Web Link
استاد #جواد_طباطبایی:

حفظ وحدت سرزمینی ایران ، یک وظیفه است اما بالاتر از آن ما یک رسالتی هم داریم که  آن حفظ ایران فرهنگی است، چون ما جزیی از آن واحد بزرگ هستیم. #ایران_فرهنگی_بزرگ این رسالت را بردوش ما گذاشته است تا ما بتوانیم از کیان آن در مقابل داعش، القاعده، عربستان سعودی-ترکستان بزرگ ترکیه محافظت کند./رادیو شاهنامه

@bestdiplomacy
🔵🔴سعید حجاریان ، ترسیم آینده خالص‌سازی

🔹تئوریسین اصلاحات در سالی که گذشت یکی از نظریه‌های مهم خود را ارائه کرد. او چند ماه پس از اینکه علی لاریجانی عبارت «خالص‌سازی» را به کار برد، در یادداشتی نظریه خود را درباره این موضوع بیان کرد. او در ابتدای نظریه خود ‌می‌آورد: ««خالص‌سازی» نه ابتدای یک فرآیند است و نه انتهای آن.» و در ادامه یادآور می‌شود که خالص‌سازی میانه یک روند بوده، پیش از آن مرحله‌ای به نام «مخلص‌سازی» وجود داشته که از دل آن به «خالص‌سازی» رسیده‌اند. حجاریان در نظریه خود می‌آورد که فرآیند «مخلص‌سازی» از طریق نظارت استصوابی و دیگر ابزارهای حذفی و تبلیغی با حذف بخش عمده‌ای از نیروهای سیاسی انجام شد اما پس از آن: «مرحله «خالص‌سازی» کلید خورد که در آن عبور از «مخلص‌ها» در دستور کار قرار گرفت.» اما حجاریان می‌نویسد این روند یک مرحله دیگر هم خواهد داشت.

🔹او نام این مرحله را «خلاص‌سازی» قرار داده و در آن توضیح داده که این روند: «خلاص‌سازی بوروکراسی و عرصه عمومی از هر آن چیز و هر آن کس که «دیگری» محسوب می‌شود.» خواهد بود. البته او در نظریه خود یادآور می‌شود که نوک پیکان نقد سیاسی نباید متوجه مرحله «خالص‌سازی» باشد، بلکه باید متوجه نقطه صفر این فرآیند که همان «مخلص‌سازی» است، باشد. البته در کنار این موضوع، سعید حجاریان در سال گذشته اظهارنظرهای مهم دیگری هم داشته است، برای مثال او طی ماه‎های پیش از انتخابات در مصاحبه‌ای از تصمیم جبهه اصلاحات برای عدم ارائه لیست در تهران دفاع کرد.

🔹همچنین، پس از پایان انتخابات هم در یادداشتی به نقد بیانیه «بیایید روزنه‌گشایی کنیم» پرداخت و در آن یادآور شد که «این روزنه نه صرفاً برای این انتخابات بلکه برای سالیان گشوده شده است و در هر انتخابات عده‌ای شبیه این گروه از استراتژی روزنه‌گشایی سخن خواهند گفت و این استراتژی، الی‌الابد ابطال‌ناپذیر خواهد ماند.»/هم‌میهن

T.me/bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴تقدیم ویژه به مخاطبان کانال دیپلماسی

سپاس که یکسال دیگر در کنار ما بودید
با آرزوی پایندگی و سرفرازی و شادی برای همه شما
عزیزان

و سالی پربرکت برای تمام ملت ایران آرزومندیم

@bestdiplomacy
🔵🔴یادمان ملی شدن نفت ایران خجسته باد!

🔦۲۹ اسفند بی گمان روزی درخشان در تاریخ معاصر ایران است.
ملتی  که از چیرگی یک سویه بریتانیا و شرکت نفت ایران و انگلیس بر ثروتش  به ستوه آمده و با دولت و شرکتی زیاده خواه  رو در رو بودند که سر هیچ گفت و گو و بازبینی  پیرامون پیمانی یک سویه و نابرابر را نمی داشتند، ملی کردن صنعت نفت ایران را به سیاست مداران ایران که بسیاری از ایشان لنگ لنگان  و با احتیاط  به این کاروان پیوستند، تحمیل کردند و برازندگی مصدق در این بود که در رهبری این جنبش نشست و خوش درخشید.
همان ملتی که در سال ۱۲۸۵ با نهضت ملی مشروطیت نخستین جنبش ملی مطالبه پارلمان ملی را سامان داد بعید بود در قبال افزون خواهی بیگانه از سوی هر استعمارگری سکوت پیشه کند و البته  نکرد.
اگر  کسانی این گزاره  ها را خوش نمی دارند  گله ای نیست.آنها از مردی کینه به دل دارند که همیشه  بر  مردمش تکیه کرد و با رعایت پرنسیپ های جهانی و پی ریزی جنبشی بدون خشونت و آزاد نشان داد باید حق ملت بزرگ ایران بر ثروتش ادا شود و البته اعاده این حق مبتنی بر احترام و خواست آنها و متکی بر اراده ملی و بر اساس گفتمانی آکنده از آزادی و دموکراسی و البته در نظر گرفتن حق مخالفان نیز باید باشد و در عمل این را نشان داد.
چه زمانی که وزیر و نماینده مجلس بود و چه در دوران کوتاه نخست وزیری اش و چه در سالهای حبس و حصر ناعادلانه  در احمد آباد.
به هر میزانی در اعاده حق ملت بزرگ ایران در سالهای بعد بی مهری و بی عدالتی تحمیل شده باشد نفس ملی شدن نفت نقطه عطفی نه در تنها در ایران بلکه در جهان آن روزگار بود و استعمارگران خوب دانستند عصر سیاه چپاول ثروت های دیگر ملت ها  تمام شده است و در به همان پاشنه پیشین نمی چرخد و این را می توان از اسناد و اعتراف خود بیگانگان دریافت که تا چه میزان مخالف این جنبش بودند و واهمه داشتند روزی برسد که هر ملتی آزادانه صاحب اختیار ثروتها و منابع خود باشد.به این دلیل بود که پیروزی ملت ایران در جنبش ملی خود ، الگویی برای بسیاری از کشورها شد و به مثابه نقطه عطفی در سیاست آن روزگاران جهان  بود. در کشوری که تا چند سال پیش از پیروزی جنبش، احزابی چون حزب توده و کسانی چون احسان طبری و پیشه وری ، و برخی جریانات راست وابسته به بیگانه به جای تاکید بر استقلال ملی، به بهانه تسلط بریتانیا بر نفت جنوب، آرزو و تلاش داشتند، نفت شمال ایران نیز از آن روسها و بقول بی اساس خودشان میهن جهانی سوسیالیسم باشد!
در چنین زمین و زمانه ای بود که ملت ایران با پی افکنی نهضت  ملی خود، خواست رهبر جنبش دکتر محمد مصدق را مبنی بر سیاست موازنه منفی محقق کرد و با تکیه بر توان و راهبرد استقلال ملی ،بیگانگان  و دست های داخلی آنها را ناکام و منزوی نمود.
ملی شدن صنعت نفت، اگر چه جلوه نهضت ملی ایران بود، اما بیشک جنبشی بوجود آمد که تعهد به آرمان آزادی و دموکراسی، تاکید بر استقلال ملی، به رسمیت شناختن حق مخالفان، اخلاق مداری و فساد ناپذیری و پاکی و صداقت ورزی از چارچوب های بنیادین جنبش بود.کافیست در شخصیت و  ادبیات مخالفان امروز  و دیروز آن جنبش اصیل اندکی تامل و ژرف نگری داشته باشیم تا دریابیم اکثریت مطلق آن خرده گیران فاقد اصولی هستند که دکتر مصدق و یارانش بر اساس آن  ویژگی های یاد شده جنبش ملی را هدایت و راهبری کردند.
هفتادو سومین سالگشت اعلام ملی شدن نفت خجسته باد❤️🤍💚
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دکتر افشین جعفرزاده
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 نوروز

دکتر پرویز ناتل خانلری

نوروز اگرچه روز نو سال است، روز کهنۀ قرنهاست. پیری فرتوت است که سالی یک بار جامۀ جوانی می‌پوشد تا به شکرانۀ آنکه روزگاری چنین دراز به سر برده و با این‌همه دم‌سردی زمانه تاب آورده است، چند روزی شادی کند. از اینجاست که شکوه پیران و نشاط جوانان در اوست.

پیر نوروز یادها در سر دارد و از آن کرانۀ زمان می‌آید، از آنجا که نشانش پیدا نیست. در این راه دراز رنجها دیده و تلخیها چشیده است، اما هنوز شاد و امیدوار است. جامه‌های رنگ‌رنگ پوشیده است، اما از آن‌همه یک رنگ بیشتر آشکار نیست و آن رنگ ایران است. از روزی که پدران ما به این سرزمین آمدند و نام خانواده و نژاد خود را به آن دادند گویی سرنوشتی دشوار برای ایشان مقرر شده بود. تقدیر چنان بود که این قوم نگهبان فروغ ایزدی، یعنی دانش و فرهنگ باشد. میان جهان روشنی که فرهنگ و تمدن در آن پرورش می‌یافت و عالم تیرگی که در آن کین و ستیز می‌رویید سدّی شود. نیروی یزدان را از گزند اهریمن نگه دارد.

ایرانی بار گران این امانت را به دوش کشید. پیکاری بزرگ بود. در این پیکار روزگارها گذشت و داستان این زد و خورد افسانه شد و بر زبانها روان گشت، اما هنوز نبرد دوام داشت. پهلوان سالخورده شد، فرتوت شد، نیروی تنش سستی گرفت، اما دل و جانش جوان ماند. هنوز اهریمن از نهیب او بیمناک است، هنوز پهلوان دلیر و سهمگین است. این همان پهلوان است که هر سال جامۀ رنگ‌رنگ نوروز می‌پوشد و به یادگار روزگار
جوانی شادی می‌کند.

کدام ملت دیگر را می‌شناسیم که به گذشتۀ خود، به تاریخ باستان خود، به آیین و آداب گذشتۀ خود بیش از این پایبند و وفادار باشد؟ این جشن نوروز که دو سه هزار سال است با همۀ آداب و رسوم در این سرزمین باقی و برقرار است مگر نشانی از ثبات و پایداری ایرانیان در نگه داشتن آیین ملی خود نیست؟

نوروز یکی از نشانه‌های ملیت ماست. نوروز یکی از روزهای تجلّی روح ایرانی است.
نوروز برهان این دعوی است که ایران با همۀ سالخوردگی هنوز جوان و نیرومند است.در این روز دعا کنیم. همان دعا که سه هزار سال پیش از این زردشت کرد:

«منش بد شکست بیابد. منش نیک پیروز شود. دروغ شکست بیابد. راستی بر آن پیروز شود. خرداد و مرداد بر هر دو چیره شوند. اهریمن بدکنش ناتوان شود و رو به گریز نهد.»

و نوروز بر همۀ ایرانیان فرخنده و خرّم باشد.

🔴 منبع: نوروز ، نشریۀ ایران‌نامه، زمستان ۱۳۶۱، شمارۀ ۲، صص ۱۴۳-۱۴۶

🔴 پی‌نوشت:
بیست و نهم اسفند ماه، زادروز زنده‌یاد دکتر پرویز ناتل خانلری، استاد عالی‌رتبه دانشگاه تهران، ادیب و محقق خستگی‌ناپذیر ادبیات فاخر فارسی/ایران دل


T.me/bestdiplomacy
🔵🔴قدرت جامعه و دولت

احمد زیدآبادی

وقتی که بتوان در بارهٔ عملکرد مالی فردی در موقعیت امام جمعهٔ موقت تهران، حرکتی عمومی در فضای مجازی برای شفاف‌سازی و پیگیری موضوع ایجاد کرد، این یعنی جامعهٔ ایرانی فاقد قدرت نیست و می‌تواند از همین طرق، حقوق خود را در دیگر زمینه‌ها دنبال و اعاده کند.

در واقع توازنی بین قدرت فیزیکی و سخت دولت و قدرت ذهنی و نرم جامعه در حال شکل‌گیری است که اگر به همین صورت مدنی و خشونت‌پرهیز در تعاملی معطوف به حل مشکل عمل کند، راهی برای عبور از عقبهٔ پیچ در پیچ و سخت کنونی باز می‌شود. /نواندیش

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 عاقبت كاشاني بعد از جدا شدن از جنبش ملي شدن نفت

مهرداد خدير

اکنون در تهران نام کاشانی بر یک بزرگراه است و نام مصدق با هزار تلاش و تکاپو بر خیابانی فرعی و اگرچه ده‌ها سال است در کتاب‌های درسی تلاش وافری صورت می‌گیرد تا نقش کاشانی پررنگ‌تر جلوه کند، اما مصاحبه او بعد از کودتا و بدتر حضور در خانه ویران مصدق از او چهره یک مقصر را ترسیم کرد نه فاتح را و اگر هم نقدی بر مصدق وارد باشد به‌خاطر نوع مواجهه او با کاشانی نبوده است.

كاشاني وقتي شاه  در سال 1331 زير فشار مصدق قرار داشت نوشت:
«شاهنشاه محبوب و دموکرات ما در اثر تصمیمات خائنانه عده‌ای قصد ترک کشور را دارند. امروز حیات و استقلال ما به شخص اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی و نه هیچ فرد دیگری بستگی دارد.»

بعد از كودتاي 28 مرداد، مصدق را با حبس و حصر مجازات کردند و تا ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ که درگذشت در حال تحمل آن بود، اما کاشانی نه به حبس افتاد نه به حصر. به عکس از چشم مردم افتاد تا جایی که خانۀ او در پامنار دیگر کانون هیچ جوش و خروشی نبود

عیادت شاه از کاشانی و حضور علی امینی بر بالین او، اما اعتبار از دست‌رفتۀ کاشانی را احیا نکرد بلکه آسیب رساند چراکه تنها ۸ سال از کودتای ۲۸ مرداد می‌گذشت و حضور آیت‌الله در خانۀ ویران مصدق و مصاحبۀ او در ابراز خرسندی از سقوط دولت ملی از خاطر مردم زدوده نشده بود.

کاشانی در پایان همان سالی درگذشت که در آغاز آن آیت‌الله بروجردی درگذشته بود و ۸ سال بعد از کودتا و در انزوا و بیماری هیچ‌کس از او به‌عنوان یکی از گزینه‌های جانشینی آقای بروجردی یاد نکرد، زیرا با همان مرتبه فقهی سال‌های قبل شناخته می‌شد و نام او بیشتر یادآور اختلاف با مصدق و نقش خواسته یا ناخواسته در شکست نهضت ملی شدن صنعت نفت است که در نگاه خوش‌بینانه از بیم روی کار آمدن کمونیست‌ها و از بین رفتن تنها سلطنت به نام تشیع امامیه ارزیابی می‌شود و با بدبینی در راستای منافع انگلستان که در سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ آسیب جدی دیده و دیگر کشور‌های منطقه هم از آن الهام گرفته بودند.

متن كامل را اينجا بخوانيد

@bestdiplomacy
🔵🔴دو بال جنبش آزادی‌خواهی ایران
بابک مینا

جنبش آزادی‌خواهی ایران، چه بخواهیم چه نخواهیم، دوست داشته باشیم یا نه، یک بال راست دارد یک بال چپ. آنچه می‌گویم درسی از علم سیاست است: اصولاً هر چقدر جامعه مدرن‌تر می‌شود و دینامیسم سیاسی مدرن در آن فعال می‌شود شکاف کلی «راست» و «چپ» در آن به گونه‌ای اجتناب‌ناپذیر به وجود می‌آید. گروهی به سنت، به ریشه‌های تاریخی و ملی به «گذشته» توجه می‌کنند و می‌خواهند حال نسبتی با گذشته برقرار کند، گروهی می‌خواهند بگسلند و پیش بروند و برابری بیشتر طلب می‌کنند. دو حساسیت سیاسی متفاوت در برابر هم قرار می‌گیرند. من با اینکه به بال راست گرایش دارم اما می‌دانم هیچکدام از این دو بال انحصار حقیقت را در اختیار ندارند. شاید وظیفه من به عنوان دانشجوی علم سیاست توضیح منطق این شکاف است. شکافی که بر آن نمی‌توان یک بار برای همیشه غلبه کرد. اما وظیفه سیاستمداران این است که زمینه مصالحه‌ای نسبی را میان این دو بال فراهم کنند. میانه‌روهای دو طرف شاید بتوانند در برخی امور توافق کنند. اولین گام بازشناسی دو طرفه است. بازشناسی به معنای از بین رفتن تضاد نیست، به معنای به رسمیت شناختن تضاد و نهادینه کردن آن است. تضادی که چهارچوبی نهادی برای ظهور نداشته باشد، آسیب‌زا و مخرب می‌شود.
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴توماس فریدمن: «نتانیاهو بدترین رهبر تاریخ یهود است/جنگ اسرائیل علیه غزه، جنگ جهانی دوم واقعی است»

🔦«توماس فریدمن»، روزنامه‌نگار و کارشناس سرشناس آمریکایی مسائل غرب آسیا گفت: «بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل به عنوان بدترین رهبر تاریخ یهود در تاریخ ثبت خواهد شد.»
🔹به گزارش شفقنا، فریدمن در مصاحبه با روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» اظهار داشت: «صادقانه بگویم، فکر می‌کنم این بدترین دولتی است که اسرائیل تا به حال دیده است. من معتقدم که نتانیاهو به عنوان بدترین رهبر تاریخ یهود در تاریخ ثبت خواهد شد و نه فقط در تاریخ اسرائیل.»
🔹وی با اشاره به ناکامی دولت نتانیاهو در مدیریت جنگ غزه افزود: «من به این دولت اسرائیل اجازه نمی‌دهم در جشن بلوغ نوه‌ام گارسون باشند. آنها واقعاً بی‌کفایت هستند.»
🔹فریدمن از خودداری دولت اسرائیل از انجام هر نوع برنامه‌ریزی برای صبح بعد از جنگ انتقاد کرد
T.me/bestdiplomacy
نابودی تولید با مصادره اموال کارآفرینان عاشق ایران در پس از انقلاب
@bestdiplomacy
🔵🔴پیامک بازی مخفیانه دولت رئیسی با آمریکا

محمد مهاجری

🔦 ‏آقای ⁧ #رئیسی ⁩ در پیام نوروزی‌اش با طعنه به دولت‌قبل گفته:«پیشرفت کشور را منوط به مذاکره و لبخند دیگران نمی‌کنیم»

🔷خب سیدبزرگوار! متوجهید که پیامک‌بازی‌های یواشکی اخیرتان با ⁧ #امریکایی‌ها ⁩ با واسطه‌گری دولت عمان معنایش مذاکره است؟

🔷لابدمی‌خواهید بگویید یک آدم ناخلفی آن را ⁧ #جعل ⁩ کرده😉

@bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴فرامرز اصلانی هم رفت.....
روح و روانش شاد
او از معدود هنرمندانی بود که تحصیلات آکادمیک دانشگاهی داشت
او بی حاشیه بود اما موثر
@bestdiplomacy
🔵🔴اپوزیسیون علیه جنبش: آسیب‌شناسی یک بیماری سیاسی

آصف بیات/استاد جامعه شناسی دانشگاه ایلینوی آمریکا و پژوهشگر ارشد جنبش های سیاسی

این روزها بسیاری احساس می‌کنند که جنبش رهایی‌بخشِ مردم ایران که خود را در قالب خیزش «زن، زندگی، آزادی» نشان داد در وضعیت دشواری قرار گرفته است. آنان‌ که با بی‌تابی در انتظار به ثمر رسیدن جنبش در شکل تغییرات ساختاریِ معنادار در عرصه‌ی سیاسی بودند، به روشنی می‌بینند که چنین نتیجه‌ای تاکنون به بار ننشسته است.

«اپوزیسیون» دستخوش نوعی بیماریِ سیاسی است، به‌طوری که عملاً و ناخواسته خود را در مقابل «جنبش» قرار داده است. چرا چنین است و چه عواقبی می‌توان برای آن متصور شد؟

جنبش‌های اجتماعی و انقلابی اغلب از سازمان‌دهیِ منسجم، رهبریِ مشخص و نوعی ایدئولوژی یا گفتمان ویژه برخوردار بودند، بگونه‌ای که نمی‌شد جداییِ چندانی میان آنها و «اپوزیسیون» متصور شد. اما این روزها بیشتر جنبش‌ها خود را افقی (horizontal)، بدون رهبری واحد و عموماً به شکل پساایدئولوژیک نشان می‌دهند.

در ایران کنونی، افراد و گروه‌های وابسته به «اپوزیسیون» بیشتر در بین ایرانیان دیاسپورا، مهاجر یا تبعیدی زندگی می‌کنند، و دوریِ جبریِ آن‌ها از ایران عملاً از اشراف بر ظرائف اجتماعی و سیاسیِ درون کشور کاسته است. البته نباید همه‌ی مخالفانِ سیاسیِ خارج از ایران را لزوماً با «اپوزیسیون» یکسان دانست.

تردیدی نیست که «اپوزیسیون» ایرانی در دیاسپورا در مقاطعی نقش چشمگیری در حمایت از مبارزات اجتماعی و سیاسیِ مردم ایران ایفا کرده است-چه در قبل از انقلاب ۵۷، و چه پس از انقلاب، بویژه در اعتراضات سال‌های اخیر. برای مثال، در اوایل خیزش «زن، زندگی، آزادی»، همراهی و همگراییِ ایرانیان دیاسپورا و همین‌طور «اپوزیسیون» با جنبش رهایی‌بخشِ مردم ایران بسیار برجسته و برای بسیاری الهام‌بخش بود، بطوری که گویی ایرانی نو، ایرانی جهانی، متولد شده است. اما پس از مدتی، در زمانی که هنوز «جنبش» در گیرودار اعتراضات خیابانی و دیگر شکل‌های مبارزه بود، خودمحوری، خصومت، و پراکندگی در درون «اپوزیسیون» چنان بالا گرفت که عملاً و ناخواسته آن را در مقابل «جنبش» قرار داد. از آن زمان، گفتار و کردار «اپوزیسیون» چنان بوده است که گویی دچار نوعی بیماری سیاسی شده است.

در مورد خاص ایران، ما با «اپوزیسیونی» مواجه‌ایم که گرچه در آنچه نمی‌خواهد متحد است، اما در آنچه می‌خواهد و چگونه می‌خواهد، خودمحور، ناروادار، متخاصم و بشدت پراکنده است. برخی ادعای «رهبری» جنبش را دارند و پیرو سیاست‌هایی(مانند مداخله‌ی قدرت‌های خارجی)هستند که میتواند پیامدهای مخربی برای مردم و کشور داشته باشد، بی‌آنکه خود در معرض خطر آن پیامدها باشند. برغم آن‌همه فعالیت و نشریه و جلسه و تظاهرات خیابانی و غیره، گویی دغدغه‌ی این «اپوزیسیون» جنبش نیست، بلکه صرفاً بقای اپوزیسیون است. گویی این فعالیت‌ها معطوف به مبارزه‌ی جمعیِ فراگیر برای دست یافتن به تغییرات معنادار نیست، بلکه اصل مخالفت تبدیل شده به هویت، به گونه‌ای که اصولاً جایی برای «سیاست» (در معنای بحث و گفت‌وگو و چانه‌زنی برای دستیابی به توافق و همگرایی) باقی نمانده است. اپوزیسیونی که خود را ونگارد (پیشگام) می‌داند، ارزشی برای «جنبش» از پایین قائل نیست، زیرا بدون توجه به دیدگاه‌ها و حساسیت‌های حاملان عادیِ جنبش، خود را راهبر و طراح نظم آینده می‌شمارد. برای چنین اپوزیسیونی، همگرایی یعنی دیگران به او بپیوندند، و سیاست یعنی تقبیح و تخریب رقبا.

💥بسیار آگاهی بخش

🌐لینک متن کامل
@bestdiplomacy
ما همگی با هم می‌نازیم که به سرزمینی تعلق داریم که از دیرباز مردمانِ آن خوش اندیشیده‌اند و سنگ و بت نپرستیده‌اند.

در ژرفایِ اندیشه‌شان به خدایی در فراسو ایمان داشته‌اند.
ما با هم فرهنگِ مشترک داریم. سرزمینی داریم که کم بزرگ نپرورده است.
فرهنگش شکاف برنداشته است؛ در میان آن دیوار نکشید!
از گذشته‌مان واهمه نداشته باشید.
ما یک فرهنگ مداوم داریم.
ما همانی هستیم که کاخ پاسارگاد و ستون‌های تختِ جمشید به دست ما بنا شده است و ما در صحنهٔ بیستون تاریخ نگاشته‌ایم و در ضمن، همانی هستیم که زیباترین کاشی‌ها را در مسجدِ شیخ لطف‌الله به کار گرفته‌ایم و معماران ما اصفهان را نصف جهان کرده‌اند.

این #تداومِ_فرهنگی است نه گسستگی؛
ما همیشه بوده‌ایم، گاهی اجباراً خاموش شده‌ایم ولی نمرده‌ایم.

به موقع، سَر برافراشته‌ایم، گُل کاشته‌ایم.
ما با زنده نگاه داشتنِ آیینه‌هایمان نگذاشتیم ریشه‌هایمان خشک شود.

ما مانندِ ایزد رپیتون هستیم که در سرمایِ زمستانی به زیرِ زمین می‌رود؛ ریشهٔ گیاهان و آب‌های زیرزمینی را گرم نگاه می‌دارد. ما هم در بدترین شرایط، ریزه‌کاری‌های فرهنگ‌مان را در آغوش فشرده‌ایم، از جان‌مان شیرش داده‌ایم تا همچنان ببالد و ببالد.
🗣دکتر ژاله آموزگار
#ایران
#نوروز
T.me/bestdiplomacy
Forwarded from عکس نگار
🔵🔴 بی خبری روحانی و ظریف از حمله به عین الاسد قبل از اطلاع نخست وزیر عراق

محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه سابق کشورمان در جدیدترین کتاب خود به نام "پایاب  شکیبایی" درباره ماجرای حمله به پایگاه عین الاسد نوشت:

🔹️در اینجا به ناچار نگاهی به تلخترین تجربه دوران وزارت در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی می اندازیم فاجعه اسفبار شلیک به هواپیمای اوکراینی. پس از اقدام تروریستی آمریکا در ترور بزدلانۀ شهید سپهبد سلیمانی و همراهانش در سحرگاه جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸، واپسین تصمیمی که از آن خبر داشتم این بود که شتابی برای پاسخ نیست و مؤثرترین روش، که همواره توسط حزب الله لبنان نیز پیگیری میشود تحمیل شرایط فرساینده آماده باش بر نیروهای طرف مقابل است اما در سحرگاه چهارشنبه ۱۸ دی ،۱۳۹۸، نزدیک به ساعت ۴:۳۰ بامداد پیام دکتر عراقچی پیرامون حمله به عین الاسد را دریافت کردم دبیرخانه نزدیک به ساعت ۳ پس از نیمه شب دکتر عراقچی را از خواب بیدار کرده و از او خواسته بود که پیامی را از طریق سفیر سوئیس به آمریکا برساند ایشان . ناباورانه توانسته بود در آن وقت شب سفیر سوئیس را بیدار کرده و پیام را به او برساند. گرچه گویا آمریکائیها پیش از حمله و قبل از رئیس جمهور و وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی به وسیله نخست وزیر عراق از حمله خبردار شده بودند. گویا آقای عادل عبدالمهدی نخست وزیر وقت عراق را در شامگاه سه شنبه از عملیات آگاه کرده بودند خبر رسانی به نخست وزیر عرا کاری و درست هم بود؛ آنچه پرسش برانگیز است بی خبری رئیس جمهور و وزیر امور خارجه ایران بود.

🔹️از سحر چهارشنبه همراه با دکتر عراقچی و دیگر همکاران سرگرم مدیریت جوانب بین المللی اقدام علیه عین الاسد از طریق یادداشت رسمی به سفارت سوئیس، نامه نگاری معمول با دبیرکل و رئیس شورای امنیت ملل متحد و نیز جنبه های دیپلماسی عمومی از طريق صدور بیانیه رسمی و توئیت بودیم که از فضای مجازی از فاجعه سقوط هواپیمای اوکراینی آگاهی یافتیم فاجعه بزرگی بود؛ ولی تمام اخبار رسمی آشکار و حتی اطلاعات محرمانه ارسالی به وزارت امور خارجه حاکی از تصادفی فاجعه بار بود.

@bestdiplomacy
2024/09/27 09:27:48
Back to Top
HTML Embed Code: