🔵🔴داستان انزوا
✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
اینجا راه ابریشم باستانی است؛ مجموعهی شبکهی بازرگانی از چین تا اروپا. برای دو هزاره، قلبِ تجارت و تحولات سیاسی جهان، گرداگردِ این شاهراه بود. این شاهراه، وارثِ راهِ شاهی (در دوره هخامنشیان) بود؛ شاهراهی از دریای اژه تا خلیجفارس. و ایران، به عنوان کشوری مبتنی بر راه و بازار، در میانهی آن بود.
اوج بازرگانی زمینی و دریایی ایران در دورانِ ساسانیان و صفویان بود. هر دو فاقدِ متحدِ استراتژیک بودند. به همین دلیل با بازرگانی، مبادلات اقتصادی و ائتلافهای موقتِ سیاسی کوشیدند بر انزوا پیروز شوند. اینان میدانستند که در دفاع از ایران، تنها هستند، پس باید از انزوا در جهان پرهیز کنند.
( - برای نزدیک به دو هزار سال، ایران، قلب تپنده مهمترین شریانِ بازرگانی جهانی، راه ابریشم باستانی، بود. پیش از آن، راه شاهیِ داریوش بزرگ، نخستین نمونهی تجارتِ آزادِ جهانی را شکل دادهبود. تجارت، درهمتنیده با زندگی ایرانی بود و چانهزنی ویژگی بارزِ ایرانی! تمدن ایرانی را باید ایرانراه دید. - )
نیاکانمان از تجاربِ تاریخی دریافته بودند که استفاده سنجیده از جایگاه ژئواستراتژیک ایران، میتواند بر قدرت کشور بیفزاید. تأکید بر بازرگانی با همسایگان و همکاریهای سیاسیِ تاکتیکی با قدرتهای بزرگ، جلوهی چنین سیاستی بود؛ سیاستی که به تناوب، رونقِ اقتصادی و قوامِ فرهنگی را به ارمغان میآورد.
امروزه اما سیستم (رژیم جمهوریاسلامی)، به گونهای روزافزون خود را به محور مسکو - پکن وابسته ساخته، نه شرقی، نه غربیِ ایدئولوژیک را به بلی شرقی، نه غربی، تبدیل کرده و کشور را در ورطهی انزوای اقتصادی انداخته [است]. جای شگفتی نیست که روسیه و چین از درگیری امریکا در خاورمیانه شاد میشوند، ولی ایران، تقاص پس میدهد!
حضرات؛ متوجه نیستند که انزوا، کشور را دچارِ فرسایشِ ژئوپلیتیکی کرده [است]. طرح مفاهیمی بیمعنی، مثلِ نقطهی شکست، نمیتواند فاجعه را نشان دهد، چرا که در سیستمهای ایدئولوژیک نقطهی شکستی وجود ندارد: همواره پیروزی است و بس! کشور اما «مردِ بیمار» منطقه شده؛ نتیجه، فرونشست است و تجزیه ایران!!
انزوا (Isolation) با تنهایی (Loneliness) متفاوت است. ایران در دفاع از خود «در بزنگاهها» معمولاً تنها و بییاور بوده، ولی به دلیلِ جایگاه مهمش در غرب آسیا، منزوی نبوده. «تنهایی در دفاع» واقعیتی برآمده از ژئوپلیتیک ایران است؛ «انزوا از جهان» اما ریشه در ایدئولوژی حاکم دارد!
«در بزنگاهها» حامی مطمئن در میانِ قدرتهای بزرگ نداری؟ پس با همه آنان رابطه داشته باش و آنجا که میطلبد، همکاری کن. کشوری که «در بزنگاهها» تنهاست، باید بدنبال همکاری اقتصادی و ائتلافِ موقت سیاسی با دیگران باشد. بدون چنین روابطی توسعه شکل نمیگیرد و بدون توسعه، ایران فرومیپاشد!
در منطقه با همسایگان خود در ایجاد شبکههای بازرگانی - تجاری شریک شو! از مشارکتِ سیاسی و اقتصادی با همسایگان بویژه ترکیه، عربستان و پاکستان استقبال کن. ادعای داشتنِ حوزهی نفوذ داری؟ آن را با درهم تنیدگی با بازارهای پیرامونی، از مرز چین تا کرانهی دریای مدیترانه، به حوزهی منافع تبدیل کن!
کشوری که در خارج از مرزها متحد نیرومند ندارد، باید حقوق شهروندی را پاس بدارد و آزادیهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را رعایت کند. اما انزوا همه این حقوق را به بهانهی دشمن پایمال میکند. خفقانِ سیاسی، محدودیتهای اجتماعی، خودکفایی و اقتصادِ دستوری از دلِ انزواگرایی بیرون میآید!
( - رعایتِ حقوق شهروندی در ایران امری صرفاً هنجاری نیست؛ بلکه امری استراتژیک است. هنجاری بودن بدین معناست که «حقوق شهروندی خوب است، پس باید رعایت شود». استراتژیک بودن اما میگوید که «عدم رعایتِ حقوق شهروندی باعث فروپاشی کشور میشود». چرا؟ چون عمق_استراتژیک ایران، درون مرزهایش است!
#عمق_استراتژيك_ايران نه در عراق و سوريه است و نه در افغانستان و تاجيكستان. آن را #درون_كشور بجوييد! نقطهی ثقل امنيتِ ايران بر رابطهی حكومت و ملت استوار است و به "وحدتِ در بالا، كثرتِ در پايين" اشاره دارد: انسجام ميانِ سياستگذاران، احترام به شيوههای زندگی مردم. توازنِ ميانِ امنيت و آزادی. - )
درکِ تنهایی استراتژیک، کلید مبارزه با انزواگرایی است. پذیرشِ هم شرقی، هم غربی در خارج و رعایتِ حقوقِ شهروندی در داخل، پیامد مستقیم چنین درکی است. ملت ایران در دفاع از کشور خود تنها بوده و هست، اما سرانجام بر این واپسین انزوا پیروز میشود؛چرا که تاریخِ ایران، تاریخِ ضدِّ انزواست!/ایران دل
T.me/bestdiplomacy
✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
اینجا راه ابریشم باستانی است؛ مجموعهی شبکهی بازرگانی از چین تا اروپا. برای دو هزاره، قلبِ تجارت و تحولات سیاسی جهان، گرداگردِ این شاهراه بود. این شاهراه، وارثِ راهِ شاهی (در دوره هخامنشیان) بود؛ شاهراهی از دریای اژه تا خلیجفارس. و ایران، به عنوان کشوری مبتنی بر راه و بازار، در میانهی آن بود.
اوج بازرگانی زمینی و دریایی ایران در دورانِ ساسانیان و صفویان بود. هر دو فاقدِ متحدِ استراتژیک بودند. به همین دلیل با بازرگانی، مبادلات اقتصادی و ائتلافهای موقتِ سیاسی کوشیدند بر انزوا پیروز شوند. اینان میدانستند که در دفاع از ایران، تنها هستند، پس باید از انزوا در جهان پرهیز کنند.
( - برای نزدیک به دو هزار سال، ایران، قلب تپنده مهمترین شریانِ بازرگانی جهانی، راه ابریشم باستانی، بود. پیش از آن، راه شاهیِ داریوش بزرگ، نخستین نمونهی تجارتِ آزادِ جهانی را شکل دادهبود. تجارت، درهمتنیده با زندگی ایرانی بود و چانهزنی ویژگی بارزِ ایرانی! تمدن ایرانی را باید ایرانراه دید. - )
نیاکانمان از تجاربِ تاریخی دریافته بودند که استفاده سنجیده از جایگاه ژئواستراتژیک ایران، میتواند بر قدرت کشور بیفزاید. تأکید بر بازرگانی با همسایگان و همکاریهای سیاسیِ تاکتیکی با قدرتهای بزرگ، جلوهی چنین سیاستی بود؛ سیاستی که به تناوب، رونقِ اقتصادی و قوامِ فرهنگی را به ارمغان میآورد.
امروزه اما سیستم (رژیم جمهوریاسلامی)، به گونهای روزافزون خود را به محور مسکو - پکن وابسته ساخته، نه شرقی، نه غربیِ ایدئولوژیک را به بلی شرقی، نه غربی، تبدیل کرده و کشور را در ورطهی انزوای اقتصادی انداخته [است]. جای شگفتی نیست که روسیه و چین از درگیری امریکا در خاورمیانه شاد میشوند، ولی ایران، تقاص پس میدهد!
حضرات؛ متوجه نیستند که انزوا، کشور را دچارِ فرسایشِ ژئوپلیتیکی کرده [است]. طرح مفاهیمی بیمعنی، مثلِ نقطهی شکست، نمیتواند فاجعه را نشان دهد، چرا که در سیستمهای ایدئولوژیک نقطهی شکستی وجود ندارد: همواره پیروزی است و بس! کشور اما «مردِ بیمار» منطقه شده؛ نتیجه، فرونشست است و تجزیه ایران!!
انزوا (Isolation) با تنهایی (Loneliness) متفاوت است. ایران در دفاع از خود «در بزنگاهها» معمولاً تنها و بییاور بوده، ولی به دلیلِ جایگاه مهمش در غرب آسیا، منزوی نبوده. «تنهایی در دفاع» واقعیتی برآمده از ژئوپلیتیک ایران است؛ «انزوا از جهان» اما ریشه در ایدئولوژی حاکم دارد!
«در بزنگاهها» حامی مطمئن در میانِ قدرتهای بزرگ نداری؟ پس با همه آنان رابطه داشته باش و آنجا که میطلبد، همکاری کن. کشوری که «در بزنگاهها» تنهاست، باید بدنبال همکاری اقتصادی و ائتلافِ موقت سیاسی با دیگران باشد. بدون چنین روابطی توسعه شکل نمیگیرد و بدون توسعه، ایران فرومیپاشد!
در منطقه با همسایگان خود در ایجاد شبکههای بازرگانی - تجاری شریک شو! از مشارکتِ سیاسی و اقتصادی با همسایگان بویژه ترکیه، عربستان و پاکستان استقبال کن. ادعای داشتنِ حوزهی نفوذ داری؟ آن را با درهم تنیدگی با بازارهای پیرامونی، از مرز چین تا کرانهی دریای مدیترانه، به حوزهی منافع تبدیل کن!
کشوری که در خارج از مرزها متحد نیرومند ندارد، باید حقوق شهروندی را پاس بدارد و آزادیهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را رعایت کند. اما انزوا همه این حقوق را به بهانهی دشمن پایمال میکند. خفقانِ سیاسی، محدودیتهای اجتماعی، خودکفایی و اقتصادِ دستوری از دلِ انزواگرایی بیرون میآید!
( - رعایتِ حقوق شهروندی در ایران امری صرفاً هنجاری نیست؛ بلکه امری استراتژیک است. هنجاری بودن بدین معناست که «حقوق شهروندی خوب است، پس باید رعایت شود». استراتژیک بودن اما میگوید که «عدم رعایتِ حقوق شهروندی باعث فروپاشی کشور میشود». چرا؟ چون عمق_استراتژیک ایران، درون مرزهایش است!
#عمق_استراتژيك_ايران نه در عراق و سوريه است و نه در افغانستان و تاجيكستان. آن را #درون_كشور بجوييد! نقطهی ثقل امنيتِ ايران بر رابطهی حكومت و ملت استوار است و به "وحدتِ در بالا، كثرتِ در پايين" اشاره دارد: انسجام ميانِ سياستگذاران، احترام به شيوههای زندگی مردم. توازنِ ميانِ امنيت و آزادی. - )
درکِ تنهایی استراتژیک، کلید مبارزه با انزواگرایی است. پذیرشِ هم شرقی، هم غربی در خارج و رعایتِ حقوقِ شهروندی در داخل، پیامد مستقیم چنین درکی است. ملت ایران در دفاع از کشور خود تنها بوده و هست، اما سرانجام بر این واپسین انزوا پیروز میشود؛چرا که تاریخِ ایران، تاریخِ ضدِّ انزواست!/ایران دل
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴 نبوغ یک مؤسس
✍️ بابک مینا
اگر کورش بزرگ، دولت هخامنشی را بنیان گذاشت و از این رهگذر میتوانیم بگوییم ایران را به معنای واقعی تأسیس کرد، رضاشاه، ایران مدرن را بنیان گذاشت و دولتِ ملی ایران را تأسیس کرد. رضاشاه همان نقشی را برای ایران در دورانِ مدرن ایفاء کرد که کورش بزرگ در دوران باستان و اسماعیل صفوی در دوران اسلامی ایفاء کردند.
رضاشاه از جهان قدیم میآيد، «یک مرد ایرانی سنتی» است و همین مرد ایرانی سنتی، کوششی خستگیناپذیر میکند برای تجدید حیات ایران. مثلاً هنگامی که حس میکند لازم است زنان وارد جامعه شوند، این «مرد سنتی ایرانی» درنگ نمیکند.
رضاشاه این نبوغ را داشت که دریابد مردِ سیاست باید در خدمت هدفی والا باشد و آن هدف، خدمت به میهن است. این نبوغ را داشت که دریابد باید تأسیس کند و برای تأسیس باید برجستگان کشور را گرد هم آورد. تأسیس یعنی خانهای در این جهان ساختن، یعنی کوشش برای سکونت یک ملت، یعنی بنیان نهادن نهادهای اولیهای که حیات یک ملت به آنها وابسته است.
رضاشاه نبوغ یک مؤسس را داشت. با تمام خطاهایی که در اواخر دوران کارش داشت، نبوغ و فضلیت میهندوستانهاش باعث شد به سوی محمدعلی فروغی مغضوب برود و سکان کشور را به او بسپرد. این یعنی آنچه مهم است «ایران» است و نه اختلافات سیاسی من و تو.
T.me/bestdiplomacy
✍️ بابک مینا
اگر کورش بزرگ، دولت هخامنشی را بنیان گذاشت و از این رهگذر میتوانیم بگوییم ایران را به معنای واقعی تأسیس کرد، رضاشاه، ایران مدرن را بنیان گذاشت و دولتِ ملی ایران را تأسیس کرد. رضاشاه همان نقشی را برای ایران در دورانِ مدرن ایفاء کرد که کورش بزرگ در دوران باستان و اسماعیل صفوی در دوران اسلامی ایفاء کردند.
رضاشاه از جهان قدیم میآيد، «یک مرد ایرانی سنتی» است و همین مرد ایرانی سنتی، کوششی خستگیناپذیر میکند برای تجدید حیات ایران. مثلاً هنگامی که حس میکند لازم است زنان وارد جامعه شوند، این «مرد سنتی ایرانی» درنگ نمیکند.
رضاشاه این نبوغ را داشت که دریابد مردِ سیاست باید در خدمت هدفی والا باشد و آن هدف، خدمت به میهن است. این نبوغ را داشت که دریابد باید تأسیس کند و برای تأسیس باید برجستگان کشور را گرد هم آورد. تأسیس یعنی خانهای در این جهان ساختن، یعنی کوشش برای سکونت یک ملت، یعنی بنیان نهادن نهادهای اولیهای که حیات یک ملت به آنها وابسته است.
رضاشاه نبوغ یک مؤسس را داشت. با تمام خطاهایی که در اواخر دوران کارش داشت، نبوغ و فضلیت میهندوستانهاش باعث شد به سوی محمدعلی فروغی مغضوب برود و سکان کشور را به او بسپرد. این یعنی آنچه مهم است «ایران» است و نه اختلافات سیاسی من و تو.
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴هزینه سنگین زیست شرافتمندانه !
از پلیدیهای استبداد، یکی هم این است که شریف زیستن را مدام دشوارتر میکند.
استبداد کارش این است که هر روز آدمهای بیشتری را مجبور به انتخاب بین شرافت و آسایش کند. استبداد کارش این است که هر روز شریفانه زیستن را دشوارتر کند.
استبداد کارش این است که هر روز بنشیند به تماشای آدمهایی که در ترجیح شرافت بر آسایش یک جا میلغزند ( و از چشم دیگران میفتند. )
استبداد کارش این است که هر روز هزینه شرافت را بالا ببرد تا تعداد کمتری قادر به پرداخت آن باشند. #استبداد کارش همین است،تهیسازی جامعه از #شرافت
#واتسلاو_هاول
کتاب:قدرت بی قدرتان👉
@bestdiplomacy
از پلیدیهای استبداد، یکی هم این است که شریف زیستن را مدام دشوارتر میکند.
استبداد کارش این است که هر روز آدمهای بیشتری را مجبور به انتخاب بین شرافت و آسایش کند. استبداد کارش این است که هر روز شریفانه زیستن را دشوارتر کند.
استبداد کارش این است که هر روز بنشیند به تماشای آدمهایی که در ترجیح شرافت بر آسایش یک جا میلغزند ( و از چشم دیگران میفتند. )
استبداد کارش این است که هر روز هزینه شرافت را بالا ببرد تا تعداد کمتری قادر به پرداخت آن باشند. #استبداد کارش همین است،تهیسازی جامعه از #شرافت
#واتسلاو_هاول
کتاب:قدرت بی قدرتان👉
@bestdiplomacy
🔵🔴حتماً جدی گرفته میشود!
✍ #احمد_زیدآبادی
مدیر مسئول روزنامۀ کیهان طی یادداشتی با عنوان "این دو پیشنهاد را جدی بگیرید" توصیه کرده است که اولاً نام کشورهای مسلمان حامی اسرائیل از طرف جمهوری اسلامی افشا شود تا مردم آنجا علیه دولتهایشان بشورند. ثانیاً کشتیهای حامل غذا و دارو عازم نوارغزه شوند هرچند که آمریکا و اسرائیل به آنها حمله کنند!
از پیشنهاد برای بستن تنگۀ هرمز و خروج از انپی.تی و با خاک یکسان کردن حیفا و تلآویو به این نوع پیشنهادات "آبکی" رسیدن بدون تردید مستلزم طی طریقی بسیار طولانی است!
از این گذشته همانطور که آن پیشنهادات قبلی جدی گرفته شد این دو پیشنهاد هم جدی گرفته میشود!/نواندیش
@bestdiplomacy
✍ #احمد_زیدآبادی
مدیر مسئول روزنامۀ کیهان طی یادداشتی با عنوان "این دو پیشنهاد را جدی بگیرید" توصیه کرده است که اولاً نام کشورهای مسلمان حامی اسرائیل از طرف جمهوری اسلامی افشا شود تا مردم آنجا علیه دولتهایشان بشورند. ثانیاً کشتیهای حامل غذا و دارو عازم نوارغزه شوند هرچند که آمریکا و اسرائیل به آنها حمله کنند!
از پیشنهاد برای بستن تنگۀ هرمز و خروج از انپی.تی و با خاک یکسان کردن حیفا و تلآویو به این نوع پیشنهادات "آبکی" رسیدن بدون تردید مستلزم طی طریقی بسیار طولانی است!
از این گذشته همانطور که آن پیشنهادات قبلی جدی گرفته شد این دو پیشنهاد هم جدی گرفته میشود!/نواندیش
@bestdiplomacy
🔵🔴 برشی از کتاب:
ایران؛ برآمدن رضاخان، برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها
✍ به قلم سیروس غنی
هنگام حملۀ روس و انگلیس [در شهریور ماه ۱۳۲۰ خورشیدی] حکومتی مرکزی و قدرتمند، آزاد از دستکاری قدرتهای خارجی، آزاد از هرگونه گردنکشی عشیرهای و نفوذ ناروای مذهبی، بر ایران فرمان میراند، حکومتی که ایران نظیرش را در ۱۴۰ سال گذشتۀ تاریخ خود به چشم ندیده بود.
ساختار مالی کشور استوار بود و گامهای نخست صنعتی شدن برداشته شده بود. سیر قهقراییِ ظاهراً عجین در رگ و پی زندگی ایران، در ظرف پانزده سال از میان رفته بود و نهادهایی به وجود آمده بود که پنجاه سال فقط حرفش زده شده بود اما قدمی به سوی آن برداشته نشده بود.
وجود مراکز متعدد قدرت، ویژگی دوران پیش از پهلوی بود. رضاشاه سرکردگان و گروههای قدیمی را از بین برد، نهادهای نوین به وجود آورد و شالودۀ فعالیتهای فزایندۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دولت را ریخت. مکتب و مسلکی جدید خاصه شکل تازهای ملیگرایی پیافکند و در واقع دولت ملی امروزی ایران را بنیان نهاد.
رضاشاه، فیلسوفشاهِ افلاطونی نبود، و مسلماً نقایص بسیار داشت، ولی بیگمان پدر ایران نوین و معمار تاریخِ قرن بیستم کشور ما بود.
🔴 منبع:
"ایران؛ برآمدن رضاخان، برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها"، سیروس غنی، ترجمه حسن کامشاد، انتشارات نیلوفر، ص ۴۲۷ و ۴۲۸
💥کانال ایران دل
T.me/bestdiplomacy
ایران؛ برآمدن رضاخان، برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها
✍ به قلم سیروس غنی
هنگام حملۀ روس و انگلیس [در شهریور ماه ۱۳۲۰ خورشیدی] حکومتی مرکزی و قدرتمند، آزاد از دستکاری قدرتهای خارجی، آزاد از هرگونه گردنکشی عشیرهای و نفوذ ناروای مذهبی، بر ایران فرمان میراند، حکومتی که ایران نظیرش را در ۱۴۰ سال گذشتۀ تاریخ خود به چشم ندیده بود.
ساختار مالی کشور استوار بود و گامهای نخست صنعتی شدن برداشته شده بود. سیر قهقراییِ ظاهراً عجین در رگ و پی زندگی ایران، در ظرف پانزده سال از میان رفته بود و نهادهایی به وجود آمده بود که پنجاه سال فقط حرفش زده شده بود اما قدمی به سوی آن برداشته نشده بود.
وجود مراکز متعدد قدرت، ویژگی دوران پیش از پهلوی بود. رضاشاه سرکردگان و گروههای قدیمی را از بین برد، نهادهای نوین به وجود آورد و شالودۀ فعالیتهای فزایندۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دولت را ریخت. مکتب و مسلکی جدید خاصه شکل تازهای ملیگرایی پیافکند و در واقع دولت ملی امروزی ایران را بنیان نهاد.
رضاشاه، فیلسوفشاهِ افلاطونی نبود، و مسلماً نقایص بسیار داشت، ولی بیگمان پدر ایران نوین و معمار تاریخِ قرن بیستم کشور ما بود.
🔴 منبع:
"ایران؛ برآمدن رضاخان، برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها"، سیروس غنی، ترجمه حسن کامشاد، انتشارات نیلوفر، ص ۴۲۷ و ۴۲۸
💥کانال ایران دل
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
یک پدرومادر باید سی سال از فرزندان خود جلوتر باشند
اگر فرهنگ حاکمان چین همان فرهنگ مردم بود الان چینی ها لوبیا می کاشتند و در همان دوره مائو می ماندند
@bestdiplomacy
اگر فرهنگ حاکمان چین همان فرهنگ مردم بود الان چینی ها لوبیا می کاشتند و در همان دوره مائو می ماندند
@bestdiplomacy
اختلال فرهنگی یعنی چیزی شبیه به بهم ریختگیِ نُسجهای بدن، که مسبّب بیماری بدخیم میشود. هر کشور باید یک روال داشته باشد که با مزاج و امکانِ او سازگاری داشته باشد.
در اقتصاد پیش آمده است که پولِ بد، پولِ خوب را از میدان بهدر کند، زیرا پولِ بد آسانتر و ارزانتر به دست میآید. فرهنگِ مهاجم هم همین حالت را دارد، جا را برای بهترش باز کنیم آنگاه او خود به خود از تعرّضش میکاهد.
یک مثال از ادبیات بیاورم؛ برای یک جوان ایرانی خوشایندتر است که یک رمانی از همینگوی یا شولوخُف بخواند تا الهینامهی عطّار، زیرا آن به زندگی و احساسِ او نزدیکتر است، ولی این وضع نباید تا آن حد جلو رود که او را به کلّی از فرهنگِ خود بریده کند. این قصورِ دانشگاه، مدرسه و مطبوعات است که به او نگفتهاند که از عطّار هم میشود چیزی آموخت، طعمِ آثار بزرگ و زبدهی کشورش را به او نچشاندهاند، به او از طریق استدلالِ درست نفهماندهاند که گذشتهی کشورش گذشتهی پُرباری بوده است، تا او از آن احساسِ اطمینانِ خاطر و سـر بلندی کند. باید چیزهایی به او آموخته شود و چشماندازی در برابرش قرار گیرد که او پای خود را بر زمینِ کشورش محکم نگاه دارد و کمتر به فکر آن بیفتد که در صددِ مهاجرت به استراليا یا کانادا برآید!
احساسِ وابستگی به کشور، عامل اصلی است که بتواند با آنچه «تهاجم فرهنگی» خوانده میشود مقابله کند، و این احساس زمانی پیدا میشود که فرد از جان و دل، خود را ایــرانی حساب کند و به «ارزشهای ایرانی بودن» واقف بماند.
#گفتهها_و_ناگفتهها
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@bestdiplomacy
در اقتصاد پیش آمده است که پولِ بد، پولِ خوب را از میدان بهدر کند، زیرا پولِ بد آسانتر و ارزانتر به دست میآید. فرهنگِ مهاجم هم همین حالت را دارد، جا را برای بهترش باز کنیم آنگاه او خود به خود از تعرّضش میکاهد.
یک مثال از ادبیات بیاورم؛ برای یک جوان ایرانی خوشایندتر است که یک رمانی از همینگوی یا شولوخُف بخواند تا الهینامهی عطّار، زیرا آن به زندگی و احساسِ او نزدیکتر است، ولی این وضع نباید تا آن حد جلو رود که او را به کلّی از فرهنگِ خود بریده کند. این قصورِ دانشگاه، مدرسه و مطبوعات است که به او نگفتهاند که از عطّار هم میشود چیزی آموخت، طعمِ آثار بزرگ و زبدهی کشورش را به او نچشاندهاند، به او از طریق استدلالِ درست نفهماندهاند که گذشتهی کشورش گذشتهی پُرباری بوده است، تا او از آن احساسِ اطمینانِ خاطر و سـر بلندی کند. باید چیزهایی به او آموخته شود و چشماندازی در برابرش قرار گیرد که او پای خود را بر زمینِ کشورش محکم نگاه دارد و کمتر به فکر آن بیفتد که در صددِ مهاجرت به استراليا یا کانادا برآید!
احساسِ وابستگی به کشور، عامل اصلی است که بتواند با آنچه «تهاجم فرهنگی» خوانده میشود مقابله کند، و این احساس زمانی پیدا میشود که فرد از جان و دل، خود را ایــرانی حساب کند و به «ارزشهای ایرانی بودن» واقف بماند.
#گفتهها_و_ناگفتهها
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@bestdiplomacy
🔵🔴بَلوچ
▪️از ویژگیهای برجستهٔ قوم کوچ و بلوچ در شاهنامه، همواره مسلح و تمام پوشیده بودن (با اشاره به پارسایی ایشان)، غیرتمندی نسبت به سرزمین و آب و خاک و حفظ سرحدات در برابر تجاوز بیگانگان است.
همچنین سختکوشی و گاه مقاومت و سرکشی و شورش در مقابل قدرت و حکومتهای مرکزی خودمحوری چون ساسانیان بوده است.
از ویژگیهای قوم کوچ و بلوچ در شاهنامه، روحيهٔ آمادگی برای دفاع بهموقع از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی و تمامیت اراضی ایران است؛ همچنین مقاومت و سرسختی در مقابل خشونت و بیعدالتی قدرت مرکزی.
در حالی که همین مردم زمانی که از حکومتها روی خوش میدیدند در وفاداری و سامان دادن به سرزمین و فداکاری در راه وطن سختکوش بودند.
در شاهنامهٔ حکیم توس، کوچ و بلوچ نخستين مبارزانی هستند که به همراهی سپاه سیاوش برای نبرد با افراسیاب به توران حمله میکنند و نام ایشان اولین بار است که همراه دیگر اقوام ایرانی همچون، پارس، پهلو، گیلان و مبارزان دشت سروچ دیده میشود و پرچم ایشان هم نقش پلنگ دارد.
همچنین در داستان کیخسرو در توصیف سپاه «اشکش» هنگام عرض سپاه در مقابل کیخسرو و آمادگی برای نبرد با افراسیاب جهت ستاندن کين سیاوش.
فردوسی در توصیف کوچ و بلوچ میگوید:
پسِ گُستَهم اَشکشِ تیزگوش
که بازور و دل بود و با مغز و هوش
سپاهش ز گردان کوچ و بلوچ
سگالیده جنگ و برآورده خوچ
کسی در جهان پشت ایشان ندید
برهنه یک انگشت ایشان ندید
درفشی برآورده پیکر پلنگ
همی از درفشش ببارید جنگ
سگالیده جنگ: اندیشه و فکر جنگ کردند
برآورده خوچ: خوچ، حریر سرخی که بر گلوگاه نیزه میبستند(دهخدا)
در این بیتها درفش «اشکش» فرماندهٔ کوچ و بلوچ نقش پلنگ دارد که هم مبین دلاوری و شجاعت و خشونت در جنگ این فرمانده و سپاهیان تحت فرمانش است، هم معرّف ناحيهٔ محل سکونت ایشان که پلنگ از حیوانات بومی آن سرزمین است.
نام اشکش هم به احتمال بسیار قوی «اشک» است که تغییر یافته «ارشک»، از نامهای پارتی و اشکانی است.
اما قراین موجود در شاهنامه نشانگر جدایی این دو قوم و در عین حال همکاری آنها با هم است؛ زیرا آنجا که از «کوچ» به تنهایی نام میبرد، همانند متون جغرافیایی و تاریخی، مقصود قوم ساکن در کوه است. «کوه» در پارسی باستان Akifajay و kaufa است و در پارسی میانه به صورت kof بیان میشود.
پس منظور از کوچ و کوفج و کونجی، اقوام کوهنشین است که در روزگار تاریخی و پیش از سدههای سوم و چهارم در جنوب غربی کرمان در محل کوههای « قفص» زندگی میکردهاند.
مقصود از «بلوچ» به تنهایی هم در شاهنامه، هم در متون کهن، اقوام صحرانشین ساکن دامنهها و دشتهای جنوبی کرمان و سرحدات بلوچستان کنونی است.
🔦بلوچ در شاهنامه
✍دکتر هوشنگ محمدیافشار/برگرفته از کانال تلگرامی استاد شفیعی کدکنی
T.me/bestdiplomacy
▪️از ویژگیهای برجستهٔ قوم کوچ و بلوچ در شاهنامه، همواره مسلح و تمام پوشیده بودن (با اشاره به پارسایی ایشان)، غیرتمندی نسبت به سرزمین و آب و خاک و حفظ سرحدات در برابر تجاوز بیگانگان است.
همچنین سختکوشی و گاه مقاومت و سرکشی و شورش در مقابل قدرت و حکومتهای مرکزی خودمحوری چون ساسانیان بوده است.
از ویژگیهای قوم کوچ و بلوچ در شاهنامه، روحيهٔ آمادگی برای دفاع بهموقع از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی و تمامیت اراضی ایران است؛ همچنین مقاومت و سرسختی در مقابل خشونت و بیعدالتی قدرت مرکزی.
در حالی که همین مردم زمانی که از حکومتها روی خوش میدیدند در وفاداری و سامان دادن به سرزمین و فداکاری در راه وطن سختکوش بودند.
در شاهنامهٔ حکیم توس، کوچ و بلوچ نخستين مبارزانی هستند که به همراهی سپاه سیاوش برای نبرد با افراسیاب به توران حمله میکنند و نام ایشان اولین بار است که همراه دیگر اقوام ایرانی همچون، پارس، پهلو، گیلان و مبارزان دشت سروچ دیده میشود و پرچم ایشان هم نقش پلنگ دارد.
همچنین در داستان کیخسرو در توصیف سپاه «اشکش» هنگام عرض سپاه در مقابل کیخسرو و آمادگی برای نبرد با افراسیاب جهت ستاندن کين سیاوش.
فردوسی در توصیف کوچ و بلوچ میگوید:
پسِ گُستَهم اَشکشِ تیزگوش
که بازور و دل بود و با مغز و هوش
سپاهش ز گردان کوچ و بلوچ
سگالیده جنگ و برآورده خوچ
کسی در جهان پشت ایشان ندید
برهنه یک انگشت ایشان ندید
درفشی برآورده پیکر پلنگ
همی از درفشش ببارید جنگ
سگالیده جنگ: اندیشه و فکر جنگ کردند
برآورده خوچ: خوچ، حریر سرخی که بر گلوگاه نیزه میبستند(دهخدا)
در این بیتها درفش «اشکش» فرماندهٔ کوچ و بلوچ نقش پلنگ دارد که هم مبین دلاوری و شجاعت و خشونت در جنگ این فرمانده و سپاهیان تحت فرمانش است، هم معرّف ناحيهٔ محل سکونت ایشان که پلنگ از حیوانات بومی آن سرزمین است.
نام اشکش هم به احتمال بسیار قوی «اشک» است که تغییر یافته «ارشک»، از نامهای پارتی و اشکانی است.
اما قراین موجود در شاهنامه نشانگر جدایی این دو قوم و در عین حال همکاری آنها با هم است؛ زیرا آنجا که از «کوچ» به تنهایی نام میبرد، همانند متون جغرافیایی و تاریخی، مقصود قوم ساکن در کوه است. «کوه» در پارسی باستان Akifajay و kaufa است و در پارسی میانه به صورت kof بیان میشود.
پس منظور از کوچ و کوفج و کونجی، اقوام کوهنشین است که در روزگار تاریخی و پیش از سدههای سوم و چهارم در جنوب غربی کرمان در محل کوههای « قفص» زندگی میکردهاند.
مقصود از «بلوچ» به تنهایی هم در شاهنامه، هم در متون کهن، اقوام صحرانشین ساکن دامنهها و دشتهای جنوبی کرمان و سرحدات بلوچستان کنونی است.
🔦بلوچ در شاهنامه
✍دکتر هوشنگ محمدیافشار/برگرفته از کانال تلگرامی استاد شفیعی کدکنی
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴طبقه جهانی پرولتاریا، امتگرایی اسلامی، قومگرایی سه دشمن ایران
✍بابک مینا
دولت ملی شکل غالب حیات سیاسی در جهان مدرن است. اساساً تجدد و توسعه به عنوان برنامهای اقتصادی – اجتماعی – سیاسی درون فرمی به نام دولت – ملت محقق میشود. بنابراین در یک کلام استقرار دولت ملی کلید تجدد و فراتر از آن کلید «تمدن» در دوران ماست. سه جریان در ایران در برابر دولت ملی بودهاند: کمونیسم، اسلامگرایی امتگرا و قومگرایی. دو تای اولی با تجدد کلاسیک مخالفند و مدعی بنیان نهادن «تجددی دیگر». اما سومی بیشتر نوستالژی برای هویتهای ماقبل مدرن است. قومگرایی نوعی بدویگرایی ضدبورژوایی است، نفرت از تهران و شهرهای بزرگ ایران و فرهنگ غالب شهری در آنها بسیار قدرتمند است. آنچه اسمش را میگذارند «مرکز» در واقع همان لجستیک تمدنی ایران است. نابود کردن «مرکز» یعنی نابود کردن بنیانهای تمدن معاصر ایرانی. در برابر این سه جریان، و خصوصاً قومگرایی که تازهنفستر از دوتای اولی است بدون لکنت باید ایستاد .
به قول جواد طباطبایی از ایران باید دفاع کرد، به نام یا به ننگ.
T.me/bestdiplomacy
✍بابک مینا
دولت ملی شکل غالب حیات سیاسی در جهان مدرن است. اساساً تجدد و توسعه به عنوان برنامهای اقتصادی – اجتماعی – سیاسی درون فرمی به نام دولت – ملت محقق میشود. بنابراین در یک کلام استقرار دولت ملی کلید تجدد و فراتر از آن کلید «تمدن» در دوران ماست. سه جریان در ایران در برابر دولت ملی بودهاند: کمونیسم، اسلامگرایی امتگرا و قومگرایی. دو تای اولی با تجدد کلاسیک مخالفند و مدعی بنیان نهادن «تجددی دیگر». اما سومی بیشتر نوستالژی برای هویتهای ماقبل مدرن است. قومگرایی نوعی بدویگرایی ضدبورژوایی است، نفرت از تهران و شهرهای بزرگ ایران و فرهنگ غالب شهری در آنها بسیار قدرتمند است. آنچه اسمش را میگذارند «مرکز» در واقع همان لجستیک تمدنی ایران است. نابود کردن «مرکز» یعنی نابود کردن بنیانهای تمدن معاصر ایرانی. در برابر این سه جریان، و خصوصاً قومگرایی که تازهنفستر از دوتای اولی است بدون لکنت باید ایستاد .
به قول جواد طباطبایی از ایران باید دفاع کرد، به نام یا به ننگ.
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴چرا از میراثِ فرهنگی و تاریخی ایران، محافظت نمیکنید؟!
✍️ منوچهر جوکار، دکترای زبان و ادبیات فارسی و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
این روزها حملههایی شبیه هم، با مواد محترقه یکسان، به چند مکانِ تاریخی و فرهنگی ایران، آن هم به فاصله دو - سه روز، نشان میدهد که این اقداماتِ تخریبی «سازمان یافته، هدفمند و هدایت شده» توسط دشمنانِ تاریخ و فرهنگِ ایران و یکپارچگی مردم ایران، انجام گرفته است.
شگفتا که هیچکس این چنین که این جماعتِ ایرانستیزِ بیگانهدوست، به تخریب و متلاشی کردنِ آثار فرهنگی و تاریخی و هویتی ایرانیان اقدام میکنند، اینگونه به انکار و ویرانی گذشته خود، قد علم نکرده است. واقعاً انسان در میماند که این گروه چه در سر دارند و اساساً نسبتی با ایران دارند و [آیا] ایرانیاند؟!
چند سال پیش در فضای مجازی فرستهای دیدم که الان در دسترسم هست، ولی قصد ندارم بازنشرش کنم. در آنجا با جسارت و بیشرمیِ شگفتیآوری، آشکارا دعوت به «اسید پاشی»، «آتشزدن» و «تخریب با بیل و کلنگ» آثارِ تاریخی و فرهنگی [بقولِ آنان] فارسی (ایران) شده بود!!!
به راستی مگر این جاهای مهمِ تاریخی و فرهنگی، محافظی، دوربینی، مانعِ باز دارندهای ندارند؟! در جهان چند نمونه از سنگنوشتهی خشایارشا (گنجنامه همدان) و پُل خواجوی اصفهان وجود دارد؟ مگر مقبرهی شاعران تبریز، آرامگاه تنی چند
از نامدارترین شاعرانِ ایران نیست؟ مگر خانهی فروغ از میراثِ فرهنگی و ادبی معاصرِ ایران، محسوب نمیشود؟! چرا باید اینگونه همزمان به آنها تعرض شود و خبری هم از تعقیب و دستگیری عاملان شنیده نشود؟! این تعرضهای تخریبی بسیار معنادار است و نمادهایی از ایرانِ باستان و ایرانِ دورهی اسلامی و ایران معاصر را هدف قرار داده و اینها یعنی مخالفت با کلیتِ ایران در همهی دورهها. به هوش باشید
من خود یکبار دیدم که نگهبانِ بنایی در رُم ایتالیا پسر بچهای را که آدامس جویدهاش را - شاید از سر بازیگوشی - به دیوارِ بنا چسبانده بود، به سختی مؤاخذه کرد و احتمالاً ساعتها خودش و همراهانش گرفتار شدند و شاید هم مجبور به پرداختِ جریمه!!!
آقایانِ مسئولِ میراث فرهنگی و تاریخی شما را به هرچه محترم میشمارید، سوگند میدهیم از میراثِ تاریخی و فرهنگی این مردم به درستی و مسئولانه نگهبانی کنید و در برخورد با انیرانیهای به ظاهر ایرانی، اندک مسامحهای نکنید. آنها را شناسایی، و علنی محاکمه کنید تا عبرت دیگر ایرانستیزان شوند. باور کنید جرم و جنایتی که این جماعتِ مزدورِ وطنفروش، مرتکب شدهاند بسی سنگینتر از آدمکشی و دزدی و اختلاس است؛ چرا که این آثار متعلق به تمامِ مردمِ ایران و بلکه جهان در همه روزگاراناند.
برخی از این آثار، بیش از دوهزار و پانصد سال توسطِ پدرانِ ما حفظ شدهاند تا به دست ما رسیدهاند و اکنون ما نیز در برابر نسلهای آینده مسئول هستیم و باید این امانتها را آنگونه که تحویل گرفتهایم، سالم به دست فرزندان آیندهی ایران بسپاریم. ما و خودتان را شرمسارِ آیندگان نکنید./ایران دل
T.me/bestdiplomacy
✍️ منوچهر جوکار، دکترای زبان و ادبیات فارسی و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
این روزها حملههایی شبیه هم، با مواد محترقه یکسان، به چند مکانِ تاریخی و فرهنگی ایران، آن هم به فاصله دو - سه روز، نشان میدهد که این اقداماتِ تخریبی «سازمان یافته، هدفمند و هدایت شده» توسط دشمنانِ تاریخ و فرهنگِ ایران و یکپارچگی مردم ایران، انجام گرفته است.
شگفتا که هیچکس این چنین که این جماعتِ ایرانستیزِ بیگانهدوست، به تخریب و متلاشی کردنِ آثار فرهنگی و تاریخی و هویتی ایرانیان اقدام میکنند، اینگونه به انکار و ویرانی گذشته خود، قد علم نکرده است. واقعاً انسان در میماند که این گروه چه در سر دارند و اساساً نسبتی با ایران دارند و [آیا] ایرانیاند؟!
چند سال پیش در فضای مجازی فرستهای دیدم که الان در دسترسم هست، ولی قصد ندارم بازنشرش کنم. در آنجا با جسارت و بیشرمیِ شگفتیآوری، آشکارا دعوت به «اسید پاشی»، «آتشزدن» و «تخریب با بیل و کلنگ» آثارِ تاریخی و فرهنگی [بقولِ آنان] فارسی (ایران) شده بود!!!
به راستی مگر این جاهای مهمِ تاریخی و فرهنگی، محافظی، دوربینی، مانعِ باز دارندهای ندارند؟! در جهان چند نمونه از سنگنوشتهی خشایارشا (گنجنامه همدان) و پُل خواجوی اصفهان وجود دارد؟ مگر مقبرهی شاعران تبریز، آرامگاه تنی چند
از نامدارترین شاعرانِ ایران نیست؟ مگر خانهی فروغ از میراثِ فرهنگی و ادبی معاصرِ ایران، محسوب نمیشود؟! چرا باید اینگونه همزمان به آنها تعرض شود و خبری هم از تعقیب و دستگیری عاملان شنیده نشود؟! این تعرضهای تخریبی بسیار معنادار است و نمادهایی از ایرانِ باستان و ایرانِ دورهی اسلامی و ایران معاصر را هدف قرار داده و اینها یعنی مخالفت با کلیتِ ایران در همهی دورهها. به هوش باشید
من خود یکبار دیدم که نگهبانِ بنایی در رُم ایتالیا پسر بچهای را که آدامس جویدهاش را - شاید از سر بازیگوشی - به دیوارِ بنا چسبانده بود، به سختی مؤاخذه کرد و احتمالاً ساعتها خودش و همراهانش گرفتار شدند و شاید هم مجبور به پرداختِ جریمه!!!
آقایانِ مسئولِ میراث فرهنگی و تاریخی شما را به هرچه محترم میشمارید، سوگند میدهیم از میراثِ تاریخی و فرهنگی این مردم به درستی و مسئولانه نگهبانی کنید و در برخورد با انیرانیهای به ظاهر ایرانی، اندک مسامحهای نکنید. آنها را شناسایی، و علنی محاکمه کنید تا عبرت دیگر ایرانستیزان شوند. باور کنید جرم و جنایتی که این جماعتِ مزدورِ وطنفروش، مرتکب شدهاند بسی سنگینتر از آدمکشی و دزدی و اختلاس است؛ چرا که این آثار متعلق به تمامِ مردمِ ایران و بلکه جهان در همه روزگاراناند.
برخی از این آثار، بیش از دوهزار و پانصد سال توسطِ پدرانِ ما حفظ شدهاند تا به دست ما رسیدهاند و اکنون ما نیز در برابر نسلهای آینده مسئول هستیم و باید این امانتها را آنگونه که تحویل گرفتهایم، سالم به دست فرزندان آیندهی ایران بسپاریم. ما و خودتان را شرمسارِ آیندگان نکنید./ایران دل
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
تنها جای دنیا که رشد و توسعه اقتصادی از جامعه شروع شده غرب اروپا است.
باقی دنیا این رشد به دست #حاکمیت صورت گرفته است.
حاکمیت با این کار لوازم و تسهیلات رشد را فراهم کرده است.
تمام پدران آمریکا بیزینس من بودند.
مبنای این کشور هم بیزینس است.
در ژاپن از بالا تصمیم به رشد گرفته شد.
در تمام دنیا از آسیا و خاورمیانه عربی تا ترکیه و اندونزی و مالزی و هند و شرق اروپا و آمریکای لاتین حاکمیت تصمیم به رشد گرفته است.
چون اثرگذاری جامعه خیلی طولانی و زمان بر است.
اما کشوری می تواند تصمیم به تغییر بگیرد و به دنبال لوازم آن باشد و در عرض 20 سال به جایی برسد که اروپایی ها در 400 سال تجربه کردند. درآمد سرانه چین در سال 2000 حدود 200 دلار بود و الان 10هزار دلار است. چون 4 یا 5 نفر تصمیم به تغییر چین گرفتند.
در ویتنام حزب تصمیم گیرنده است.
در گزارش داوس امسال قدری درباره ویتنام صحبت کردم. این کشور تاریخ تلخی با فرانسه و آمریکا یا همسایه خود چین دارد. اما 100 میلیون جمعیت در محیطی کوچک دارند و نمی توانستند که در فقر بمانند.
از کره و چین و ژاپن آموختند و تصمیم گرفتند که وارد اقتصاد بین الملل شوند.
کاری که اینها در 25 سال اخیر کردهاند فوق العاده است.
یک کشوری ممکن است اصلاً به دنبال این کار نباشد.
این هم یک انتخاب است.
الان همه امور معطوف به حاکمیت هاست.
حاکمیت کیست و چگونه فکر می کند و چه تعریفی از توسعه دارد؟ آیا توسعه یافتگی را به سود خود می داند یا نه؟ آیا ثروتمند شدن جامعه را به نفع خودش میداند یا نه؟ این موارد کشورها را از همدیگر تفکیک می کند.
عراق را ببینید. حاکمیت منسجمی ندارد.
اما #اندونزی به تدریج این انسجام را پیدا کرده و یکی از قدرت های بزرگ جهان در 10-15 سال آینده خواهد بود.
دو نمونه هم در آمریکای لاتین وجود دارد.
چرا مکزیک تا این سطح موفق است؟ مکزیک و برزیل و شیلی پیش رو هستند. آرژانتینی ها نتوانسته اند از پس کاری که این سه کشور انجام داده اند؛ بر بیایند چون اجماع ملی ندارند.
تاریخ آمریکای لاتین پر از حضور نظامی ها و چپ گرایی است. مکزیک، 150 سال توسط نظامی ها اداره شده است. اما مکزیک از مزیت همسایگی با آمریکا استفاده کرده و با یکدیگرحدود 600 میلیارد دلار تجارت دارد. این سه کشور تصمیم بسیار مهمی گرفتند. تمام گروه های مرجع شامل احزاب چپ و راست ، کلیسا، نظامیان و سندیکاهای کارگری بر سر پیوستن به اقتصاد جهانی اجماع کردند.
#شیلی حالا یک کشور دمکراتیک و با بخش خصوصی بسیار موفق در آمریکای لاتین است. وقتی وارد یک کشوری می شویم میتوانیم از خودمان بپرسیم که آیا تمام گروه های مرجع به اجماع رسیده اند؟ مادامی که این اتفاق نیفتد نمیتوانیم منتظر رشد و توسعه اقتصادی باشیم.....
🔦 برشی از مصاحبه دکتر محمود سریع القلم با سالنامه اعتماد
T.me/bestdiplomacy
باقی دنیا این رشد به دست #حاکمیت صورت گرفته است.
حاکمیت با این کار لوازم و تسهیلات رشد را فراهم کرده است.
تمام پدران آمریکا بیزینس من بودند.
مبنای این کشور هم بیزینس است.
در ژاپن از بالا تصمیم به رشد گرفته شد.
در تمام دنیا از آسیا و خاورمیانه عربی تا ترکیه و اندونزی و مالزی و هند و شرق اروپا و آمریکای لاتین حاکمیت تصمیم به رشد گرفته است.
چون اثرگذاری جامعه خیلی طولانی و زمان بر است.
اما کشوری می تواند تصمیم به تغییر بگیرد و به دنبال لوازم آن باشد و در عرض 20 سال به جایی برسد که اروپایی ها در 400 سال تجربه کردند. درآمد سرانه چین در سال 2000 حدود 200 دلار بود و الان 10هزار دلار است. چون 4 یا 5 نفر تصمیم به تغییر چین گرفتند.
در ویتنام حزب تصمیم گیرنده است.
در گزارش داوس امسال قدری درباره ویتنام صحبت کردم. این کشور تاریخ تلخی با فرانسه و آمریکا یا همسایه خود چین دارد. اما 100 میلیون جمعیت در محیطی کوچک دارند و نمی توانستند که در فقر بمانند.
از کره و چین و ژاپن آموختند و تصمیم گرفتند که وارد اقتصاد بین الملل شوند.
کاری که اینها در 25 سال اخیر کردهاند فوق العاده است.
یک کشوری ممکن است اصلاً به دنبال این کار نباشد.
این هم یک انتخاب است.
الان همه امور معطوف به حاکمیت هاست.
حاکمیت کیست و چگونه فکر می کند و چه تعریفی از توسعه دارد؟ آیا توسعه یافتگی را به سود خود می داند یا نه؟ آیا ثروتمند شدن جامعه را به نفع خودش میداند یا نه؟ این موارد کشورها را از همدیگر تفکیک می کند.
عراق را ببینید. حاکمیت منسجمی ندارد.
اما #اندونزی به تدریج این انسجام را پیدا کرده و یکی از قدرت های بزرگ جهان در 10-15 سال آینده خواهد بود.
دو نمونه هم در آمریکای لاتین وجود دارد.
چرا مکزیک تا این سطح موفق است؟ مکزیک و برزیل و شیلی پیش رو هستند. آرژانتینی ها نتوانسته اند از پس کاری که این سه کشور انجام داده اند؛ بر بیایند چون اجماع ملی ندارند.
تاریخ آمریکای لاتین پر از حضور نظامی ها و چپ گرایی است. مکزیک، 150 سال توسط نظامی ها اداره شده است. اما مکزیک از مزیت همسایگی با آمریکا استفاده کرده و با یکدیگرحدود 600 میلیارد دلار تجارت دارد. این سه کشور تصمیم بسیار مهمی گرفتند. تمام گروه های مرجع شامل احزاب چپ و راست ، کلیسا، نظامیان و سندیکاهای کارگری بر سر پیوستن به اقتصاد جهانی اجماع کردند.
#شیلی حالا یک کشور دمکراتیک و با بخش خصوصی بسیار موفق در آمریکای لاتین است. وقتی وارد یک کشوری می شویم میتوانیم از خودمان بپرسیم که آیا تمام گروه های مرجع به اجماع رسیده اند؟ مادامی که این اتفاق نیفتد نمیتوانیم منتظر رشد و توسعه اقتصادی باشیم.....
🔦 برشی از مصاحبه دکتر محمود سریع القلم با سالنامه اعتماد
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جهان پهلوان روزگار خویش را فراموش نمیکنیم
رسول جان سرت سلامت
خداراشکر که تو را آفرید
#تولد_رسول
@bestdiplomacy
رسول جان سرت سلامت
خداراشکر که تو را آفرید
#تولد_رسول
@bestdiplomacy
🔵🔴دکتر محمدرضا تاجیک استاد و کنشگر سیاسی:
طیفی که به مجلس دوازدهم راه یافتند #ذهن_لجوج و بسته اما #دهانهایی_گشاد و باز دارند
محمدرضا تاجیک در روزنامه اعتماد نوشت:
🔹️با انتخابات ۱۱ اسفند شاهد وقتِ بازی قدرت بازیپیشگان سیاسیای هستیم که دچار نوعی سندروم «خودتایید/تاکیدگری» توام با «خودحقپنداری» هستند. این عده، هیچگاه تمایلی ندارند از اتاق پژواک خود خارج شوند، زیرا در این اتاق به گفتنها و تراوشات ذهنی خود و کسانی شبیه خود خوگر شدهاند.
🔹️این بازیپیشگان سیاسی که توامان گرفتار سندروم «همهچیزدانی» و «خودتاییدگری» و «خودحقپنداری» هستند، معمولا ذهنی لجوج و بسته، اما دهانهای گشاد و باز دارند./ اعتماد
@bestdiplomacy
طیفی که به مجلس دوازدهم راه یافتند #ذهن_لجوج و بسته اما #دهانهایی_گشاد و باز دارند
محمدرضا تاجیک در روزنامه اعتماد نوشت:
🔹️با انتخابات ۱۱ اسفند شاهد وقتِ بازی قدرت بازیپیشگان سیاسیای هستیم که دچار نوعی سندروم «خودتایید/تاکیدگری» توام با «خودحقپنداری» هستند. این عده، هیچگاه تمایلی ندارند از اتاق پژواک خود خارج شوند، زیرا در این اتاق به گفتنها و تراوشات ذهنی خود و کسانی شبیه خود خوگر شدهاند.
🔹️این بازیپیشگان سیاسی که توامان گرفتار سندروم «همهچیزدانی» و «خودتاییدگری» و «خودحقپنداری» هستند، معمولا ذهنی لجوج و بسته، اما دهانهای گشاد و باز دارند./ اعتماد
@bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴«ایدئولوژی مذهبی و افراط گرایی حدومرز نمی شناسد و در همه جا راه تقابل با انسانیت را پیش میگیرد»
🔦من شخصاً از ویرانی غزه احساس غرور میکنم!
می گولان، وزیر افراطی راست در کابینهٔ نتانیاهو در کنست اسرائیل:
ما خوشحالیم که غزه را ویران کردیم و تا ۸۰ سال بعد کودکان فلسطینی این ویرانی را به نسل های بعدی منتقل میکنند
او با متهم کردن یک نمایندهٔ یهودی میانه رو در کنست به فلسطینی بودن بودن و اتهام خیانت به اسرائیل، وعده داد که سر یحیی سنوار قطع خواهد کرد.
پس از سخنان او نمایندهٔ هم حزبیاش با فریادهای نژادپرستانه شروع به شعار دادن کرد و اعلام کرد که شما و فرزندان و نوه هایتان را میکُشیم و اجازه تشکیل کشور فلسطین را نخواهیم داد./تحلیل و رصد
@bestdiplomacy
🔦من شخصاً از ویرانی غزه احساس غرور میکنم!
می گولان، وزیر افراطی راست در کابینهٔ نتانیاهو در کنست اسرائیل:
ما خوشحالیم که غزه را ویران کردیم و تا ۸۰ سال بعد کودکان فلسطینی این ویرانی را به نسل های بعدی منتقل میکنند
او با متهم کردن یک نمایندهٔ یهودی میانه رو در کنست به فلسطینی بودن بودن و اتهام خیانت به اسرائیل، وعده داد که سر یحیی سنوار قطع خواهد کرد.
پس از سخنان او نمایندهٔ هم حزبیاش با فریادهای نژادپرستانه شروع به شعار دادن کرد و اعلام کرد که شما و فرزندان و نوه هایتان را میکُشیم و اجازه تشکیل کشور فلسطین را نخواهیم داد./تحلیل و رصد
@bestdiplomacy
🔵🔴مساله ایران چیست؟
سد اصلی در برابر توسعه یافتگی ایران چیست؟! یعنی کدام گره است که چنان چه باز شود، دیگر گره ها هم در پی آن باز می شوند؟! این پرسش کانونی و بلکه بزرگترین پرسش دربطن استراتژی بزرگ است. می دانیم که برای کشورداری سه استراتژی درهم بافته یا ترکیبی شناخته شده است: استراتژی نظامی، استراتژی ملی و استراتژی بزرگ. چنان چه مساله اصلی کشوری درک شود، در واقع مسئولیت استراتژی بزرگ به پایان رسیده است. با این دیباچه است که توان پرسید مساله ایران کدام است؟! آیا مساله اصلی ایران، نادرستی استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی است؟ یا دخالت پیاپی بیگانگان، به ويژه استکبار جهانی (امپریالیسم) و سنگ اندازی آن ها در راه پیشرفت ایران است؟ آیا قرار نداشتن جمهوریاسلامی ایران در زنجیره جهانی ارزش است که ما را از توسعه بازداشته، یا ضعف همبستگی ملی- اجتماعی ما را در خود و با خود در درون گرفتار کرده است؟! یا شاید تحریم های فنآوری و فقد سیاست صنعتی به پاهای توسعه یافتگی ایرانیان پابند بسته است؟ یا بلکه نبود تامین گسترده مالی توسعه دامنگیرمان شده است؟ نکند ظرفیت زیست پذیری ایران رو به افول است که مانع پرش او شده است؟! یا شاید بدین برهان هر ساله رو به نشیب می نهیم، که نه تنها در عالم سیاست منزوی شده ایم که روز به روز تنهاتر هم می شویم؟! منظور آن است که فاقد متحد استراتژیک در فضای بیرونی هستیم.
البته که من هم نمی دانم مساله بنیادین روند اضمحلال اقتصادی و توسعه ایران نسبت به بسیاری ملت-دولت های همپا و بلکه دون پایه تر پیشین کدامست؟ که چنان چه می دانستم نورافکن پنهان مانده از دلاستراتژی بزرگ کشورم را با افتخار در دست گرفته و فریاد شادی سر می دادم. ولی تا جایی که به دانش منبعث از دو شیوه تفسیر یعنی سیاست جغرافیایی (ژئوپولیتیک) و ژئواستراتژی(که در آن ها جمهوریاسلامی به من درجه اجتهاد یاPh.d داده) بر می گردد، اصلی ترین مساله کشورم که باید آن را گره نخست پیشرفت، توسعه و مانع حل مسائل دیگر شمرد، نا کارآمدی سرشتی و فراگیر حکومت-دولت می پندارم. به گمانم بیشتر مسائل پیش گفته و نیز دهها مساله دیگر، برخاسته از ناکارآمدی دولت-حکومت است.نه؟!
✍دکتر یدالله کریمی پور/مدرس ژئوپلیتیک
T.me/bestdiplomacy
سد اصلی در برابر توسعه یافتگی ایران چیست؟! یعنی کدام گره است که چنان چه باز شود، دیگر گره ها هم در پی آن باز می شوند؟! این پرسش کانونی و بلکه بزرگترین پرسش دربطن استراتژی بزرگ است. می دانیم که برای کشورداری سه استراتژی درهم بافته یا ترکیبی شناخته شده است: استراتژی نظامی، استراتژی ملی و استراتژی بزرگ. چنان چه مساله اصلی کشوری درک شود، در واقع مسئولیت استراتژی بزرگ به پایان رسیده است. با این دیباچه است که توان پرسید مساله ایران کدام است؟! آیا مساله اصلی ایران، نادرستی استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی است؟ یا دخالت پیاپی بیگانگان، به ويژه استکبار جهانی (امپریالیسم) و سنگ اندازی آن ها در راه پیشرفت ایران است؟ آیا قرار نداشتن جمهوریاسلامی ایران در زنجیره جهانی ارزش است که ما را از توسعه بازداشته، یا ضعف همبستگی ملی- اجتماعی ما را در خود و با خود در درون گرفتار کرده است؟! یا شاید تحریم های فنآوری و فقد سیاست صنعتی به پاهای توسعه یافتگی ایرانیان پابند بسته است؟ یا بلکه نبود تامین گسترده مالی توسعه دامنگیرمان شده است؟ نکند ظرفیت زیست پذیری ایران رو به افول است که مانع پرش او شده است؟! یا شاید بدین برهان هر ساله رو به نشیب می نهیم، که نه تنها در عالم سیاست منزوی شده ایم که روز به روز تنهاتر هم می شویم؟! منظور آن است که فاقد متحد استراتژیک در فضای بیرونی هستیم.
البته که من هم نمی دانم مساله بنیادین روند اضمحلال اقتصادی و توسعه ایران نسبت به بسیاری ملت-دولت های همپا و بلکه دون پایه تر پیشین کدامست؟ که چنان چه می دانستم نورافکن پنهان مانده از دلاستراتژی بزرگ کشورم را با افتخار در دست گرفته و فریاد شادی سر می دادم. ولی تا جایی که به دانش منبعث از دو شیوه تفسیر یعنی سیاست جغرافیایی (ژئوپولیتیک) و ژئواستراتژی(که در آن ها جمهوریاسلامی به من درجه اجتهاد یاPh.d داده) بر می گردد، اصلی ترین مساله کشورم که باید آن را گره نخست پیشرفت، توسعه و مانع حل مسائل دیگر شمرد، نا کارآمدی سرشتی و فراگیر حکومت-دولت می پندارم. به گمانم بیشتر مسائل پیش گفته و نیز دهها مساله دیگر، برخاسته از ناکارآمدی دولت-حکومت است.نه؟!
✍دکتر یدالله کریمی پور/مدرس ژئوپلیتیک
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از سخنرانی استاد شادروان #جواد_طباطبایی در باره برجستگی دانشگاه:
"موضوع دانشگاه ما باید #ایرانشهر باشد.
یعنی اینکه #ایران کجاست؟ جغرافیای سیاسیاش چه بود؟ هویت این مردم چه بود و منافع ملّیاش چیست؟"
@bestdiplomacy
"موضوع دانشگاه ما باید #ایرانشهر باشد.
یعنی اینکه #ایران کجاست؟ جغرافیای سیاسیاش چه بود؟ هویت این مردم چه بود و منافع ملّیاش چیست؟"
@bestdiplomacy
دیپلماسی
جهان پهلوان روزگار خویش را فراموش نمیکنیم رسول جان سرت سلامت خداراشکر که تو را آفرید #تولد_رسول @bestdiplomacy
۵۷قلب برای پهلوان رسول خادم تا این لحظه در کانال دیپلماسی بسیار قابل تامل و مهم است
دیپلماسی به مخاطبان خاص و آگاهش و حس وطن پرستیشان افتخار میکند
دیپلماسی به مخاطبان خاص و آگاهش و حس وطن پرستیشان افتخار میکند
دیپلماسی
جهان پهلوان روزگار خویش را فراموش نمیکنیم رسول جان سرت سلامت خداراشکر که تو را آفرید #تولد_رسول @bestdiplomacy
انصافا این همه #قلب به مطلب
کانال را شگفت زده کرد
ما به اعضای کانال می بالیم
عشقشان به ایران و عشقشان به کسانی که در کنار ملت در سختیها و بحرانها هستند❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🙏🙏🙏
کانال را شگفت زده کرد
ما به اعضای کانال می بالیم
عشقشان به ایران و عشقشان به کسانی که در کنار ملت در سختیها و بحرانها هستند❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🙏🙏🙏
🔵🔴این روزها «نوروز» هم مبارزه است
✍️#گوشه
ما در روزهای عادی زندگیمان نیستیم. در روزگاری هستیم که باید برای روزهای عادی زندگیمان مبارزه کنیم.
«نوروز» در چنین روزهای خاکستریِ غمآلودی برای ما مبارزه است؛ مثل شبچله، مثل چهارشنبهسوری، مثل سیزده به در، مثل هر روزی که در این تقویم و در این تاریخ و در این مرز و بوم از زیر خاک و خاکستر چپاول و غارت هر فرقه و باور و ظلم و تاراجی رهایی یافته است.
ما برای روشن نگهداشتن شعله نوروز، برای آیندگان، برای فرزندان این سرزمین، برای تاریخ این وطن و اساساً برای خودمان، تعهد داریم؛ تعهد در برابر روزی که هنوز نتوانستهاند آداباش را دستکاری کنند، نتوانستهاند ناماش را تغییر دهند، نتوانستهاند سیاه و وابسته و آلودهاش کنند و نتوانستهاند رنگ و بوی تزویر و خرافه به آن بزنند؛ چون آیینی زنده مانده است، طبیعی و جاری و سبز و پرشور است و با ظلمت و سکون و خرافه جور نمیشود. چون پایش ایستادهایم و زیر بار زور برچیدنش نرفتهایم.
قدیمها وقتی در این روزها چوب مرده یا درختی بیجان سبز میشد، جوانه میزد یا برگ و ساقهای تُرد و ظریف از آن میرویید، میگفتند، روز نو، روزی نوین، نوروز شده؛ روزی که هستی بر نیستی پیروز شده. روزی که نوید بهار میدهد. نویدِ امید. نوید روزی روشن پس از سیاهی زمستان طولانی و سیاه.
این نوروز هم شبیه نوروز سال گذشته غمین و دلگیر است. امسال هم به تعداد قاب عکسهای جوانان و نوجوانان در سفرههای هفتسین و به تعداد انسانهای پشت میلهها اضافه شد. امسال هم پشت پدران و مادران زیادی شکست و خم شد؛ یا عزادار شدند یا اسیر. امسال هم حفرههای توی قلبمان عمیقتر شد، ولی این سفره و این روز نو، این روز نوین با همین قابها در کنار غزلهای حافظ و آینه و شمع، خودش مقاومت است. مبارزه است.
این انسانها بر سر همین مبارزه رفتند و ما همچنان باید مبارزه را ادامه دهیم در میانه تاریکیِ زمستان و روشنایی بهار.
ما باید در برگهای زرد و خشکی که زندگیمان را فراگرفته، جا برای جوانههای سبز باز کنیم، جا برای ساقههای تُرد، برای کوچکترین نشانههای زندگی. باید با سلاح نوروز برای نگهداشتن خودش از خودش دفاع کنیم.
نوروز امسال هم برای ما مبارزه است، چون ما مدتهاست که در روزهای عادی زندگیمان نیستیم. در روزگاری به سر میبریم که باید برای روزهای عادی زندگیمان، برای خود زندگی، برای زندگیکردن مبارزه کنیم و چه سلاحی زیباتر از بهار و طبیعت؟ چه چیزی بُرندهتر و زندهتر و پرجنبوجوشتر از روزی نو و امیدی دوباره؟ روزی که درختی بیجان هم سبز میشود و هستی بر نیستی و امید بر نومیدی و خِرد بر بیخردی، پیروز./کانال گوشه
T.me/bestdiplomacy
✍️#گوشه
ما در روزهای عادی زندگیمان نیستیم. در روزگاری هستیم که باید برای روزهای عادی زندگیمان مبارزه کنیم.
«نوروز» در چنین روزهای خاکستریِ غمآلودی برای ما مبارزه است؛ مثل شبچله، مثل چهارشنبهسوری، مثل سیزده به در، مثل هر روزی که در این تقویم و در این تاریخ و در این مرز و بوم از زیر خاک و خاکستر چپاول و غارت هر فرقه و باور و ظلم و تاراجی رهایی یافته است.
ما برای روشن نگهداشتن شعله نوروز، برای آیندگان، برای فرزندان این سرزمین، برای تاریخ این وطن و اساساً برای خودمان، تعهد داریم؛ تعهد در برابر روزی که هنوز نتوانستهاند آداباش را دستکاری کنند، نتوانستهاند ناماش را تغییر دهند، نتوانستهاند سیاه و وابسته و آلودهاش کنند و نتوانستهاند رنگ و بوی تزویر و خرافه به آن بزنند؛ چون آیینی زنده مانده است، طبیعی و جاری و سبز و پرشور است و با ظلمت و سکون و خرافه جور نمیشود. چون پایش ایستادهایم و زیر بار زور برچیدنش نرفتهایم.
قدیمها وقتی در این روزها چوب مرده یا درختی بیجان سبز میشد، جوانه میزد یا برگ و ساقهای تُرد و ظریف از آن میرویید، میگفتند، روز نو، روزی نوین، نوروز شده؛ روزی که هستی بر نیستی پیروز شده. روزی که نوید بهار میدهد. نویدِ امید. نوید روزی روشن پس از سیاهی زمستان طولانی و سیاه.
این نوروز هم شبیه نوروز سال گذشته غمین و دلگیر است. امسال هم به تعداد قاب عکسهای جوانان و نوجوانان در سفرههای هفتسین و به تعداد انسانهای پشت میلهها اضافه شد. امسال هم پشت پدران و مادران زیادی شکست و خم شد؛ یا عزادار شدند یا اسیر. امسال هم حفرههای توی قلبمان عمیقتر شد، ولی این سفره و این روز نو، این روز نوین با همین قابها در کنار غزلهای حافظ و آینه و شمع، خودش مقاومت است. مبارزه است.
این انسانها بر سر همین مبارزه رفتند و ما همچنان باید مبارزه را ادامه دهیم در میانه تاریکیِ زمستان و روشنایی بهار.
ما باید در برگهای زرد و خشکی که زندگیمان را فراگرفته، جا برای جوانههای سبز باز کنیم، جا برای ساقههای تُرد، برای کوچکترین نشانههای زندگی. باید با سلاح نوروز برای نگهداشتن خودش از خودش دفاع کنیم.
نوروز امسال هم برای ما مبارزه است، چون ما مدتهاست که در روزهای عادی زندگیمان نیستیم. در روزگاری به سر میبریم که باید برای روزهای عادی زندگیمان، برای خود زندگی، برای زندگیکردن مبارزه کنیم و چه سلاحی زیباتر از بهار و طبیعت؟ چه چیزی بُرندهتر و زندهتر و پرجنبوجوشتر از روزی نو و امیدی دوباره؟ روزی که درختی بیجان هم سبز میشود و هستی بر نیستی و امید بر نومیدی و خِرد بر بیخردی، پیروز./کانال گوشه
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی