Telegram Web Link
🔵🔴به سوی کاخ سفید - بخش اول
  
دکترحسین دهشیار
/استاد برجسته علوم سیاسی و تحلیلگر ارشد سیاست و حکومت در آمریکا

          
بیش از یکصد و شصت میلیون آمریکایی که برای انتخابات ثبت نام کرده‌اند، با وجود اینکه بیش از یکصد میلیون نفر از  شهروندان هم در انتخابات شرکت نمی‌کنند، در موقعیتی هستند که نتایج یکی از متفاوت‌ترین رقابت‌های ریاست جمهوری را رقم بزنند. در بیش از یک قرن اخیر، دونالد ترامپ اولین کاندیدایی است که بدنبال یک بار حضور در کاخ سفید و شکست در بار دوم، برای سومین دفعه تلاش می‌کند به مقام ریاست جمهوری برسد.

در طول تاریخ انتخاباتی از زمان اولین رییس جمهور در سال ۱۷۸۹ تا کنون تنها یک نفر یعنی گروور کلیولند در اواخر قرن نوزدهم بود که دو حضور غیر متصل در کاخ سفید را در مقام بیست و دومین و بیست چهارمین رئیس جمهور را داشته است. دونالد ترامپ می‌خواهد این کار او را تجربه کند و لقب چهل پنجمین و چهل هفتمین رهبر قوه مجریه را برای خود ثبت نماید. دونالد ترامپ اولین رئیس جمهوری خواهد بود که در سومین تلاش برای ریاست جمهوری مورد سوء قصد قرار گرفته و جان سالم به در برده است. او اولین رئیس جمهوری می‌باشد که پس از دو بار استیضاح،  خواهان ورود مجدد به کاخ سفید است.

کاملا هریس اولین کاندیدای ریاست جمهوری در نیم قرن اخیر می‌باشد که در انتخابات مقدماتی درون حزبی شرکت نکرده و بدون داشتن حتی یک نماینده در کنوانسیون حزبی  به عنوان کاندیدای حزب معرفی گردیده است. هیوبرت همفری معاون لیندون جانسون در کنوانسیون سال ۱۹۶۸ آخرین کاندیدایی بود که در این مسیر حرکت کرد و در نهایت هم شکست خورد. او اولین زنی در تایخ کشور می‌باشد که به عنوان کاندیدای یکی از دو حزب از پدری جامائیکایی و مادری هندی متولد شده است. جدا از این تمایزات، آنچه انتخابات ۲۰۲۴ را جذابیت فراوان اعطا کرده، نزدیکی فوق‌العاده آن‌ها در نظرسنجی‌ها در میان رای‌دهندگان است.

قاعده کلی انتخاباتی درآمریکا این می‌باشد که بدنبال چهار سال حضور در کاخ سفید، رئیس جمهور دو باره کاندید می‌گردد و کم‌تر کسی هم از درون حزب او را برای انتخاب مجدد مورد چالش قرار می‌دهد؛ چرا که این حرکت احتمال شکست او برای انتخاب مجدد را محتمل‌تر می‌سازد. به همین روی ساختار حزبی تمامی تلاش خود را می‌کند که چنین اتفاقی حادث نگردد. پت بیوکنن در کنوانسیون حزب جمهوری‌خواه، جورج هربرت واکر بوش را به خاطر اینکه قول خود در مورد عدم افزایش مالیات را نقض کرده بود به چالش گرفت و خواهان رای به خود شد. این باعث تفرقه درون حزبی گشت و در نهایت بوش انتخابات را به بیل کلینتون در ۱۹۹۲ واگذار کرد.


@HosseinDaheshiar

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴به سوی کاخ سفید - بخش دوم و پایانی
  
دکترحسین دهشیار
/استاد برجسته علوم سیاسی و تحلیلگر ارشد سیاست و حکومت در آمریکا

رای دهندگان دموکرات از نظر روانی، اوج شعف و امیدواری را تجربه نمودند. رسانه‌های شنیداری و نوشتاری مطرح که اکثر قریب به اتفاق آن‌ها خود را همسو با ارزشهای حزب دموکرات می‌یابند، آمدن کاملا هریس به صحنه کارزار را تبلیغ گسترده اعطا نمودند و پیروزی او را مثبت ترسیم ساختند، که این خود نقش مهمی در افزایش خوشبینی رای‌دهندگان دموکرات به احتمال بالای پیروزی ایفا نمود. اینکه حزب در موقعیتی است که پس از فرستادن اولین مرد سیاهپوست به کاخ سفید، اولین زن سیاهپوست را هم به مقام ریاست جمهوری برساند،  بدنه رای‌دهنده حزب را در اوج شعف قرار داد. این نکته باید توجه شود که سیاهپوستان محوری‌ترین و مهم‌ترین گروه شکل دهنده ائتلاف انتخاباتی حزب دموکرات از ۱۹۶۴ تا به امروز هستند. از هر ده رای‌دهنده سیاهپوست نه نفر رای خود را به کاندیدای دموکرات اعطا می‌کند.

این شوق و ذوقی که خروج جو بایدن و آمدن کاملا هریس در میان دموکرات‌ها بوجود آورد در رابطه با کلیدی‌ترین فاکتور در شکل دادن به نتایج انتخابات خود را متجلی نمود. در یک بازه زمانی دو ماهه بدنبال کاندیداتوری کاملا هریس حامیان مالی، یک میلیارد دلار پول به کارزار انتخاباتی او تزریق کردند که در تایخ مبارزات انتخاباتی بی‌سابقه باید ذکر شود. اما از آغازین ماه اکتبر در فاصله یک ماه به انتخابات، فروکش کردن شور و شوق میان رای‌دهندگان آغاز گشت.

بدنبال حضور در سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و فعالیت‌های انتخاباتی به تدریج این ارزیابی در فضای انتخاباتی و سیاسی اوج گرفت که کاملا هریس از دانش محدود نسبت به موضوعات برخوردار است، دارای  کاستی بلاغتی می‌باشد و بی بهره از خلاقیت سیاسی در محیط متخاصم رسانه‌ای و سیاسی است. در یک شمای کلی، در ارزیابی مشاور ارشد مبارزات انتخابات باراک اوباما  به صحبت‌ها ، بیانات وسخنرانی‌های کاملا هریس در قالب یک ظرف سالاد باید توجه نمود. در چارچوب این واقعیات می‌باشد که تمامی نظرسنجی‌ها حکم بر انتخاباتی بسیار نزدیک و تنگاتنگ دارند.



@HosseinDaheshiar

T.me/bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴دونالد ترامپ رسما رییس جمهور آمریکا شد

@bestdiplomacy
🔵🔴دوباره ترامپ و جهان پس از این

سهند ایرانمهر

دونالد ترامپ چهل و هفتمین رییس‌جمهور آمریکا شد. ترامپ معمولاً سیاست خارجی خود را با محوریت منافع اقتصادی و توافق‌های دوطرفه صورتبندی می‌کند و دل خوشی از تعهدات بین‌المللی چندجانبه ندارد. تشدید رقابت‌های جهانی و تداوم سیاست‌های ملی‌گرایانه و توده‌ای او بسیاری از چالش‌های دور قبلی ریاست‌جمهوری او را عمیق‌تر خواهد کرد. نگاه ترامپ به اروپا نه نگاه به یک متحد استراتژیک که قلمداد کردن آن به عنوان یک رقیب تجاری است. ترامپ پیشتر هم خواهان حمایت مالی بیشتر اروپا از ناتو و منتقد نوع روابط تجاری ان با ایالات متحده بود بنابراین پیروزی مجدد او برای اروپایی که به شدت نگران توسعه‌طلبی روسیه و در تقلای تقویت ناتو و روابط فراآتلانتیکی است، خبری به شدت نامبارک است.

اگرچه رویکرد ترامپ در قبال روسیه دوگانه و متناقض به نظر می‌رسد اما پوتین به احتمال زیاد امروز را روز خوبی می‌داند زیرا ترامپ، زلنسکی را شارلاتانی می‌داند که به بهانه حمله روسیه در حال سرکیسه کردن آمریکایی‌هاست درحالیکه همواره از ضرورت بهبود روابط با روسیه و ایجاد توافق صلح سخن گفته است. اروپا اینجا هم بازنده بازی انتخابات آمریکاست و اوکراین هم به میزان زیادی از حمایت‌هایی که در دوران بایدن از آن برخوردار بود محروم خواهد شد. این مساله هم، دردسر تازه‌ای است که گریبان اروپا را خواهد گرفت.

عربستان و امارات در دوره اول ترامپ شرکای خوبی برای او بودند و در فاصله میان دور قبلی ریاست جمهوری او تا امروز، پروژه‌های خوب و سودآوری را برای شرکت‌های او تدارک دیدند. آنها این‌بار هم یا عقد قراردادهای نظامی و تجاری رابطه نزدیک‌تری با آمریکا خواهند داشت و همچنانکه توافق ابراهیم را با همراهی با یکدیگر آغاز کردند احتمالا پس از پایان دور اخیر بحران غزه، کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا با مشارکت اسراییل و حمایت آمریکا به عنوان مکمل توافق ابراهیم در صدر اولویت‌های‌شان خواهد بود.

ترامپ در حمایت از اسراییل همیشه مصمم و جدی بوده و آرزوهای اسراییل در معادلات سیاسی، اقتصادی منطقه‌ای را خیلی زود برآورده کرده با این حال بعید است که در دوران او، نتانیاهو بتواند همچنان برطبل گزینه تداوم رویکرد نظامی پرهزینه بکوبد.
پیروزی ترامپ برای ایران هم چالش‌برانگیز خواهد بود. ترامپ در دوره قبل از برجام خارج شد و سخت‌تریم تحریم‌ها را علیه ایران اعمال کرد. رویکرد او در قبال ایران کمتر نظامی و بیشتر اقتصادی و سیاسی است. با درنظرگرفتن تحولات مهم پس از جنگ غزه، ایران دوران ترامپ دوم در مقایسه با ایران دوران ترامپ اول، وضعیت به مراتب دشوارتری خواهد داشت بالاخص آنکه ترامپ نشان داده که مواجهه با او مستلزم ریسک‌پذیری‌های ملموس و غیرقابل پیش‌بینی است.

   چینی‌ها چندان از پیروزی ترامپ خشنود نیستند زیرا ترامپی که در خاطره دارند مواضع تند و سختگیرانه‌ای علیه چین داشت و به منزله جرقه‌ای در انبار باروتی بود که عملا به جنگ تجاری میان این کشور و امریکا تبدیل شد. دوران ترامپ برای چین دوران محدودیت‌های تجاری و تکنولوژی و مواضع سرسختانه و حمایتی از تایوان، کره‌جنوبی و ژاپن خواهد بود اگرچه این صدای آشنای ترامپ دوباره در گوش این سه کشور طنین‌انداز خواهد شد  که:«هزینه‌های امنیتی‌تان را خودتان باید بپردازید».

قدرت گرفتن دوباره ترامپ زمینه را برای برآمدن رهبران اقتدارگرا و کاهش همکاری‌های بین‌المللی در مسایل جهانی و قطبی شدن بیشتر جهان و افزایش چالش‌ها در مسیر تجارت و امنیت  فراهم خواهد کرد هرچند ائتلاف‌های منطقه‌ای دوباره رونق خواهند گرفت.

آمریکای دوران ترامپ هم در دوران جدید قدرت گرفتن او، چندان برکنار از چالش‌ها نخواهد بود. پیروزی ترامپ به میزان زیادی ناشی از زبان عامی و ادبیات ضد نخبه‌گرایی بود که به شدت برای  توده‌های ناراضی از ساختارهای سنتی دموکراسی و ارزش‌های لیبرال، جذاب بود این همان پیش‌بینی بود که  «کریستوفر لش» در کتاب «فرهنگ خودشیفتگی» و «شانتال موف» در کتاب «درباره امر سیاسی» نسبت به وقوع آن هشدار داده بودند و یاشا مونک، تعبیر«مردم علیه دموکراسی» را برای آن بکار برده بود. وضعیتی بغرنج که ناشی از ناامیدی توده مردم از نخبگان و ساختارهای قانونی است و در آن میان دموکراسی (حکومت توده ها) و لیبرالیسم (حکمیت قانون و حقوق فردی) فاصله‌ای چالش برانگیز می‌افتد آن هم به نفع رهبرانی که به نام مردم علیه نخبگان برمیخیزند. اینجاست که طبق توصیف کارل اشمیت، متفکرسیاسی آلمانی، احساس ناامنی در توده‌ها آنها را به سمت رهبران مقتدری سوق می‌دهد که با طرح ایدئولوژی‌های ملی و برجسته کردن تهدیدهای داخلی و خارجی، یک «ما»ی ملی را علیه رقبای داخلی و خارجی خود ایجاد می‌کنند و لیبرال دموکراسی را به چالش می‌کشند.
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 مرغ پرنارسته افتادی به سر...

مالک رضایی، کارشناس‌ارشد علوم‌سیاسی

فرقی نمی‌کند آمریکا باشد یا هر جا و نقطه‌ای از این کره زمین پهناور. جاه‌طلبی بی‌مورد و خارج از توان، هر کسی را در هر کارزاری با شکست قطعی مواجه می‌کند.که از قدیم گفته‌اند:
تیغ چوبین را مبر در کارزار
بنگر اول، تا نگردد کار، زار...


انتخاباتی که آمریکا پشت سر گذاشت و در خروجی خود بار دیگر، کاراکتر خودشیفته‌ای را روانه کاخ‌سفید کرد، بیش از آنکه تابعی از توانمندی و قابلیت کاندیدای پیروز آن انتخابات داشته باشد، مدیون و مرهون حماقتی بود که رقبای او و در راس آن #جو_بایدن  و #کامالا_هریس به رقیب خود، تقدیم کردند.

یکصد روز پیش از این، وقتی خانم هریس با هماهنگی‌های پشت‌پرده و بدون مشورت اساسی با آگاهان و بزرگان حزب متبوع خود، مانند #باراک_اوباما ، #بیل_کلینتون و... از طریق معرفی بایدن پیر و ناتوان به‌عنوان کاندیدای بلامنازع حزب دموکرات، به این حزب عرضه شد و پروپاگاند نخ‌نمایی در اطراف و اکناف او شکل گرفت، یادداشت مختصری در کانال راهبرد اینجا منتشر شد و در آن به صراحت گفته شد "کامالا هریس به‌سان جنازه‌ای است که پیری، او را برای حزب دموکرات به میراث گذاشت. از اجاق او آتشی برای حزب دموکرات بلند نخواهد شد".

در همان یادداشت عنوان شد که بعد از یکصد روز، اگر ملاحظه کردید، #دونالد_ترامپ به کاخ‌سفید راه یافته است، بدانید که او را قابلیت‌هایش به آن پیروزی نرسانیده است که اکنون بر تارک اعلی نشیند و چنین زیر پای خود نبیند: بلکه بی‌برنامگی‌ها و حماقت‌های بایدن و هریس است که او را بر این صندلی نشانده است تا جهان، بار دیگر با یک شخصیت غیرقابل‌پیش‌بینی و خودشیفته مواجه شود که به هیچ آداب و رسوم و پیمان‌ها و قراردادهای حکمرانی پایبند نیست.

حزب دموکرات، در تمامی روزها و روند این کارزار نفسگیر، چنان گیج و سردرگم شد که به مدت یکسال تمام در باد نخوت و غفلت جاه‌طلبی پیرانه‌سری بایدن و سپس سبکسری‌های کامالا هریس خوابید تا در سایه این غفلت‌ها و سبکسری‌ها، کلید کاخ‌سفید مجددا در اختیار دونالد ترامپ قرار گیرد.

صرفنظر از اینکه، دنیا در طول چهارسال آتی با این شخصیت غیرقابل‌پیش‌بینی، چه نوع مواجهه‌ای خواهد داشت؛ اما مرور اجمالی روند کارزار یکساله بایدن و صد روزه هریس با دونالد ترامپ، کاملا گویای این بود که هیچ‌کدام از آنها در مقابل حرکات و شیوه‌های پوپولیستی ترامپ، سخن جدی و و تازه و افکارپسندی نداشتند.

درحالیکه در اقصی نقاط جهان، پای آمریکا و حاکمیتش در انبوهی از مسائل سیاسی، اقتصادی، نظامی، بحران‌های بین‌المللی،  مهاجرت، بیکاری روبه‌تزاید داخلی و... گیر بود؛ بایدن در حرکات مالیخولیایی خود به جای آدم‌ها با در و دیوار دست می‌داد و هریس هم با گذر از تمامی آن مسائل، روی چند شعار نخ‌نمای حق سقط جنین و مالکیت و حاکمیت زنان بر بدن خود و... متمرکز شده بود.

تو گویی که در جبین آمریکا عصر حجر دیده بود که در آن عده‌ای مالکیت زن را بر بدن خود، به اسارت برده‌اند و او می‌خواهد آزادش کند.

او سلبریتی‌های مختلف را به خدمت می‌گرفت تا بلکه از اجاق آنها، آبی برای خود گرم کند. غافل از آنکه افکارعمومی چه در آمریکا و چه در هر جای جهان، ابتدا حریص نان و امنیت است؛ چون به نادر گشت مستغنی ز نان، آنوقت طالب نام است و مدح شاعران.

درحالیکه رقیب او با شیوه‌های پوپولیستی قادر بود دست هفت شیطان را از پشت ببندد؛ هریس، تازه به فکر رویه‌های پوپولیستی ناشیانه و نخ‌نما افتاده بود که به این روش، بر رقیب خود پیروز شدد و چنین توفیقی عملا و از همان ابتدا برای او محال و غیرممکن بود.

درحالیکه بایدن کارنامه موفقی در ابعاد سیاست خارجی و بحران‌های بین‌المللی نداشت که با آن وسیله بتواند به کارزار رقیب خود برود، واضح بود که کسی که بعد از چند سال از زیر شنل او بیرون آمده و  قدم به میدان رقابت گذاشته بود، هم نمی‌توانست سخنی غیر از سخن بایدن برای  رقابت داشته باشد و از نظر افکارعمومی، ادامه او نباشد.
اگرچه خود، مدام می‌گفت "دولت من ادامه دولت بایدن نیست".

مضاف بر اینکه خودش هم‌ همچون مرغ پرنارسته‌ای بود که تجربه و کارآموزدگی این رقابت را نداشت و بدیهی بود که در همان گام و پرواز اول، لقمه گربه دران می‌شد. درست به‌سان سخن معروف مولوی که گفته است:

مرغ پَر نارسته چون پران شود
لقمهٔ هر گربهٔ دران شود
...

طفل را گر نان دهی بر جای شیر
طفل مسکین را از آن نان مرده گیر
/راهبرد

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴ماشین حزبی و رای دهندگان
  
حسین دهشیار
/استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و تحلیلگر برجسته سیاست و حکومت در آمریکا

          
در تحلیل نهایی آنچه نتایج انتخابات ریاست جمهوری را تعیین می‌کند، دیدگاه رای دهندگان به عملکرد کاخ سفید در چگونگی مواجهه و مدیریت موضوعاتی است که زندگی روزمره شهروندان را متاثر می‌سازند، که رفتاری کاملاً عقلانی محسوب می‌گردد؛ چرا که به شدت محاسبه گرایانه و با در نظر گرفتن سود و زیانی می‌باشد که سیاست‌های حکومت به وجود آوردهاند. از سویی دیگر رای دهندگان در پرتو احساسات و جان مایه‌ای که نسبت به کاندیداها در طول مبارزات ریاست جمهوری تجربه می‌کنند رنگ رای خود را مشخص می‌نمایند. اکثریت رای دهندگانی که به پای صندوق‌های رای رفتند این اعتقاد را داشتند که قطار کشور بر روی ریل اشتباه قرار دارد و شرایط بالاخص برای شهروندان بدون تحصیلات دانشگاهی و عضو طبقه کارگر به هیچ روی قابل قبول نمی‌باشد.

کاملا هریس در مقام کاندیدای حزبی که در چهار سال گذشته فرمان هدایت کشور را در دست داشته به جهت همین اعتقاد رای دهندگان از همان آغاز انتهای تاریک تونل  مبارزات انتخابی را به وضوح می‌دید. اینکه حرف‌های کاندیدا در طول مبارزات انتخاباتی چقدر همخوان با باورهای قلبی و حزبی او می‌باشد و اینکه رفتارهای او در گرد‌همایی‌های انتخاباتی و مصاحبه‌های تلویزیونی تا چه حد صادقانه است، برداشت احساسی رای دهنده را هویت می‌بخشد. آنچه در مورد کاملا هریس پس از پایان کنوانسیون حزبی و آغاز حضور او در کارزارهای انتخاباتی به طور رو در رو برای بسیاری از رای دهندگان بالاخص افراد بدون وابستگی حزبی و به عبارتی مستقل کاملاً قابل حس بود، برداشت از غیر واقعی بودن و صادق نبودن کلامی و رفتاری کاملا هریس بود. با وجود تمام تلاش‌هایی که مجموعه‌های طرفدار کاندیدای حزب دموکرات و یا مخالفان رقیب او در راستای تعریف و تمجید از او انجام دادند، این احساس غیر واقعی بودن با گذشت روزها و هفته‌ها غیر‌قابل‌تردید‌تر گشت.

رای دهندگان به پای صندوق‌های رای رفتند و بر اساس نگاه تواماً عقلانی و احساسی که به صحنه انتخابات داشتند، کاملا هریس را شایسته مقام ریاست جمهوری نیافتند. نظر‌سنجی‌ها تماماً صحبت از نزدیکی انتخابات می‌نمودند؛ چرا که معیار آن‌ها اکثراً معطوف به مولفه‌های مادی هستند. اما زیر پوست جامعه و به عبارت ساده‌تر در میان عوام و بدنه اجتماعی، حس متفاوتی حاکم بود که نظر‌سنجی‌ها قادر به ثبت آن نشدند. کاملا هریس باخت چون رای دهندگان معمولی در میان بیش از یکصد و بیست میلیون رای دهنده در پای صندوق رای، چهره واقعی او را ورای ایفای نقش تشخیص دادند. انتصاب ماشین حزبی در برابر انتخاب اکثریت رای دهندگان در گرد و غبار مبارزه محو گشت.



@HosseinDaheshiar

T.me/bestdiplomacy
چرا ترامپ پیروز شد
دکتر خدایی
چرا ترامپ پیروز شد؟

🎤 اسفندیار خدایی

🔹 نتایج اولیه از پیروزی ترامپ حکایت دارد. چرا ترامپ پیروز شد و کامالا هریس شکست خورد؟ چرا مردم آمریکا یکبار دیگر به ترامپ اعتماد کردند؟

🔹 مواضع ترامپ شفاف‌‌تر قاطع‌تر و ساده‌تر بود. مواضع هریس مبهم و تردیدآمیز و دو پهلو و پیچیده بود. در موضوعات مهمی مثل مسئله ورود مهاجران، جنگ غزه و اسرائیل، جنگ اوکراین و روسیه و مسئله ایران و...

🔹 چون بایدن دیر از صحنه کنار رفت، رقابت پرایمری میان‌حزبی دموکراتها برگزار نشد و هریس بصورت مصنوعی بالا آمد، بدون آنکه پشت رقیبان خود را به خاک رسانده باشد و بدون آنکه نقد شده باشد. اما ترامپ در رقابتی جدی و واقعی و با غلبه بر رقیبان جمهوریخواه، نامزد نهایی جمهوریخواهان شد

🔹 شخصیت متهور و بلندپرواز ترامپ و شخصیت....
@EsfandiarKhodaee
🔵🔴دو زن آمریکایی ایرانی تبار وارد مجلس نمایندگان آمریکا شدند

@bestdiplomacy
🔵🔴پیروزی ترامپ از دید متفکر و نویسنده سعودی
«عبدالله الغذامی»


كتاب جدید دکتر عبدالله الغذامی استاد دانشگاه ریاض«روایت انتقادی» از عقلانیت و پوپولیزم است.
که در صدد پاسخ به این پرسش است که چرا در جهان مدرن هنوز پوپولیزم بر عقلانیت پیشی می‌گیرد؟
چنانکه گویی قرن‌ها فلسفه و عقل‌گرایی قادر به مبارزه سیستماتیک فرهنگی، با نژادپرستی و نظام طبقاتی نبوده و هماره الگوی افلاطونی در جمهوری را در دل خود بازتولید کرده، یعنی جایی که عدالت همیشه برای قوی‌ترین‌ها و آزادی برای قدرت‌سالاران است.

برای اینکه اهمیت دکتر عبدالله الغذامی را درک کنید خوب است توجه کنید که ری‌برندینگی که در پادشاهی سعودی توسط ولیعهد بن سلمان شکل گرفته اساسا بدون اندیشمندانی چون عبدالله الغذامی ممکن و متصور نبود.
الغذامی که فارغ التحصیل دانشگاه اکستر انگلستان است، نخستین روشنفکر سعودی است که اصطلاح «مدرنیته را در تقابل با محافظه‌کاران به صحنه فرهنگی عربستان وارد کرد.
او نویسنده کتاب «حكاية الحداثة في المملكة العربية السعودية» است که به داستان مدرنیزاسیون و نقد آناتومی فرهنگی در سعودی پرداخته است.
الغذامی از طلایه‌داران ایده‌ای است که بر نابسندگی نقد ادبی تأکید کرد و حوزه‌ی نقد را به عرصه‌ی نقد فرهنگی و مذهبی کشاند.
در فصل شانزدهم همین کتاب نشان می‌دهد که با اتخاذ این رویکرد چگونه در معرض اتهامات و تکفیرات شیوخ و خطبای جمعه و محافظه‌کاران در رسانه‌ها قرار گرفت.
الغذامی که از نخستین فمینیست‌های عربستان سعودی است همچنین پروژه‌‌ی انتقادی خود را به مبحث زنان گسترش داد و کتاب ((المرأة واللغة)) را تألیف کرد تا نشان دهد فرهنگ و قلم مذکر جامعه‌ی مردسالار با حذف صدای زنانه از اجتماع چگونه متضرر می‌شود وقتی روایت زنانه را در جهان عرب به حاشیه می‌راند و به رسمیت نمی‌شناسد؛ اگر امروز می‌بینید که رمان‌نویسان زن در جهان عرب از امارات و قطر و سعودی و کویت بر مردان پیشی گرفته‌اند دقیقا محصول چنین نگرشی است که الغذامی از غیبت زنان در عرصه‌ی زبان به میان کشید.
امروز که ترامپ‌ پیروز عرصه‌ی انتخابات شد الغذامی با اشاره به کتاب جدیدش یادآور شد که در بین جنگ مداوم عقل‌گرایی و پوپولیزم، همواره   اين پوپولیسم است که پیشتاز است.
جهان و فرهنگ بشری از دید وی روایت‌های کلان خویش را وانهاده و دچار چالشی در روایت خود با ابژه‌های مدرن شده که او را به سمت پوپولیزم فاشِ و عریان سوق می‌دهد.
او از این پدیده با اصطلاح ورود به مانویت جدید یاد می‌کند که مرزی اجباری میان دوسویه‌ی متضاد واقعیت می‌کشد و اعتدال و میانه‌روی را زیر شلاق دوقطبی‌ها قرار می‌دهد.
این‌گونه است که با ظهور شاخص‌هایی چون ترامپ در عرصه‌های کلان سیاسی یکباره از چرت محتوم خویش بیدار می‌شویم که پوپولیسم بر عقل‌گرایی انتقادی چیره گشته و پیشی گرفته است و همه‌ی نظرسنجی‌ها و پیش‌بینی‌های تحلیل‌گران را به هم ریخته است.
@translate52arabic

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴آرای کاندیداهای #احزاب_سوم (جیل استاین-حزب سبز، چیس آلیور-حزب لیبرترین، کورنل وست-حزب عدالت برای همه،…) در شکست هریس در #میشیگان و #ویسکانسین موثر بوده.
اختلاف رای ترامپ و هریس در میشیگان حدود ۸۰ هزار رای و آرای احزاب سوم بیش از ۱۰۹ هزار است.
شماری از آمریکایی‌های عرب تبار تهدید کرده بودند که به هریس رای نخواهند داد و عده‌ای گفته بودند به احزاب سوم یا ترامپ رای می‌دهند.
در‌ #ویسکانسین، ترامپ با اختلاف حدود ۲۹ هزار رای برنده شد. آرای کاندیداهای احزاب سوم (از جمله کندی که از ترامپ حمایت کرده بود) بیش از ۴۹ هزار است./برگرفته

*بیهوده نبود روسها از کمپین جیل استاین حمایت میکردند البته مالی!

@bestdiplomacy
🔵🔴 #زنان_سفیدپوست به #هریس رای لازم رو ندادند
و در مجموع باز هم زنان 44درصد به ترامپ رای دادند....
وقتی زنان در پیروزی ترامپ نقش مهمی بازی میکنند!
@bestdiplomacy
🔵🔴نظر #پدرام_سلطانی
نایب رییس اسبق اتاق بازرگانی در مورد پیامدهای انتخابات آمریکا روی ایران
@bestdiplomacy
🔵🔴اخراج گالانت توسط نتانیاهو و معنای آن!

🔻نتانیاهو می گوید که گالانت را به دلیل مسائل مربوط به اعتماد و شکاف بین آنها در مدیریت جنگ اخراج کرده است.

🔻نتانیاهو عنوان کرد که «دیگر بین من و گالانت، اعتمادی وجود نداشت؛ به همین دلیل یسرائیل کاتس، وزیر خارجه را به جای او انتخاب کرد».

🔻لازم به ذکر است کاتس دیدگاه بسیار تندرتری از گالانت در رابطه با فلسطین، حزب الله و ایران دارد و معتقد است اسرائیل در «جنگ جهانی سوم علیه ایران» قرار دارد. او راه حل دو دولتی را رد می کند و خواستار عادی سازی روابط اسرائیل و اعراب است.

🔹 همچنین، «گیدعون سعر» به عنوان وزیر خارجه جدید رژیم انتخاب شده است.

سعر یکی از مخالفان سرسخت نتانیاهو و رقیب او در انتخابات ۲۰۲۱ بود و اقدامات بی بی را خطری برای اسرائیلی ها معرفی کرده بود.

🔻او پیش از این، یکی از گزینه های جانشینی گالانت بود اما به نتانیاهو اعلام کرده بود حاضر به پذیرش این پست نیست.

🔻اخراج گالانت و تغییرات انجام شده، حاکی از آن است که اقدامات جنگی اسرائیل وارد فاز جدیدی خواهد شد. معنای این تغییرات احتمالا چیزی جز افزایش تک روی های نتانیاهو و تشدید اقدامات جنگی نیست.
#مصطفی_نجفی
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴امپراتوری ترکیش - مجار

اردوغان: جهان ترک امروز در وحدتی آرمانی قرار دارد!
اردوغان در اجلاس سران کشورهای ترک در بیشکک ضمن ادای سخن فوق، سکەی یادبود اسماعیل گاسپارالی را به سران حاضر اهدا کرد.
گاسپارالی تاتاری ساکن روسیەی تزاری و از پیشگامان پان ترکیسم بود.
در این نشست همچنین نشان عالی جهان ترک به اوربان رئیس جمهور مجارستان - عضو ناظر - اهدا شد.

یحتمل عضویت مجارستان در اتحادیەی کشورهای ترک به انگیزەی چسپاندن آن به اتحادیەی اروپا و افزایش مبادلات اقتصادی انجام شده، هدفی که فعلا دوردست به نظر می آید.

مجارستان البته حقی ویژه بر گردن اندیشەی پان ترکیسم دارد. مخترع ایدەی فرضی ساکنان تمام زبان های آلتایی و کاشف برخی رگه های تمدنی ترکی در تاریخ باستان، نه یک ترک، بلکه یک یهودی مجارستانی بنام وایبری بود.
آرمین وایبری محقق و زبان شناس و تبعەی امپراتوری اتریش - مجار بود که کتاب هایی چون سفر به ترکستان را نوشت.
وایبری که به ترکی می نوشت، به زودی جایگاهی والا در میان محافل ترک گرای قسطنطنیه یافت و به اندیشه پرداز اصلی پان ترکیسم بدل شد.
گفته می شود او روابط نزدیکی با دولت انگلیس داشته و " ترک پردازی " وی بخشی از نقشەی لندن برای ایجاد یک کمربند حائل ترکی در جنوب امپراتوری روسیه بود.
هدف غایی بریتانیا حغظ هندوستان و ایران و افغانستان از گزند دست درازی فزایندەی دولت تزاری بود.

صد البته یک دلیل مهم تر هم اوربان را به اردوغان و همتایان قفقازی و آسیای میانه ایش پیوند می دهد.
ویکتور سیاستمداری اقتدارگرا و تافته ای جدابافته در اتحادیەی اروپاست.
وی دوست نزدیک اردوغان و پوتین و ستایشگر پرشور دونالد ترامپ است.
مواضع تند وی علیه مهاجرت مسلمانان به اروپا و هشدار در باب به خطر افتادن میراث مسیحی - یهودی قاره زبانزد است.
با این وصف حضور وی در یک کنسرت غیردمکراتیک دور از انتظار نیست و با عمل گرایی اردوغان هم جور در می آید که با چند پا راه می رود!

طرفه این جاست که از اواخر قرن نوزده که  قسمی سرگشتگی هویتی و راهبردی، مسالەی اصلی ترکیەی عثمانی شد سه پاسخ سرراست برای آن از راه رسید.

عثمانیسم: اصلاحات لیبرال به مقصود بازسازی امپراتوری و اجرای یک سیاست شهروندی مدرن به منظور حفظ ملیت های شرق اروپا و همگام شدن با اروپای مدرن آن روز.

اتحاد اسلام: پیروی از ایدەی همبستگی اسلامی زیر لوای خلیفه و پاسخ دادن به ندای منورالفکران جهان اسلام که از پیشرفت غرب و پسرفت مسلمانان به ستوه آمده بودند.
در این راهبرد ضمن حفظ مستعمرات عربی و اسلامی در خاورمیانه، از توان سرزمینی و جمعیتی مسلمانان برای مقابله با قدرت های اروپایی استفاده می شد.

پان ترکیسم: که شرح آن رفت و بیشتر واکنشی بود در برابر آفرینش و گسترش ایدەی ناسیونالیسم در امپراتوری های روسیه و اتریش - مجار.

نکتەی مهم آنست که هریک از این نظرگاه ها، نمایندگان و صاحبان خود را داشت که در ساحت های فکری و سیاسی در حال مناقشه و هم آوردی بودند.
به طور مثال عثمانلی ها بیشتر شامل مشروطه خواهان و اصلاح طلبان می شدند.
پان ترکها عمدتا در میان افسران جوان ارتش در بخش های غربی عثمانی بودند.
ضمنا میان پان اسلامیست ها و ترکهای جوان قسمی این همانی تاکتیکی هم وجود داشت که انگیزه و صداقت آنان را زیر سوال می برد.

ترکیە پس از جمهوری عملا همەی این مسیرها را رها و صرفا به نوعی اروپایی گری چسپید که آن هم چندان نتیجه نداد.
اما با روی کار آمدن اردوغان هر سه از نو و به فراخور در دستور کار قرار گرفتند.
صد البته نه توسط سه جریان سیاسی و فکری بلکه همه بدست یک نفر!

اردوغان دورانش را با اصلاحات سیاسی و اقتصادی و گشایش های دمکراتیک آغاز نمود که ایده ها و کوشش های عثمانلی های اواخر امپراتوری را تداعی می نمود.

سپس پان اسلامیسم ترک های جوان را زنده و در جلد امیر المومنین رفت. ترکیەی اردوغان در این هیات خاورمیانه را به خاک و خون کشید.
همزمان با اینها، به زنده کردن پان ترکیسم مومیایی شدە  قرن نوزده در قفقاز و آسیای مرکزی پرداخت.

ارامنه از قرەباغ اخراج شدند، دالان تورانی زنگزور  در دستور کار قرار گرفت و وسوسەی الفبای مشترک لاتین و ترکی ساده شدەی قابل فهم دوباره زنده شد.
اکنون ترکیه با فراموش کردن سوریه و لیبی
با فلسطینی ها با لسان پان اسلامیسم سخن می گوید.
با کردها به زبان پان عثمانیسم، و از روند صلحی  می گوید  که در انتها کردها به شهروندان برابر تبدیل می شوند.
در آسیای مرکزی و قفقاز هم به ترکی دو آتشه تبدیل و اسلام و دمکراسی را فراموش می کند.
ظاهرا این آخرین ایستگاه سیاسی و فکری اوست.
اسلام گرایی ترکی مقهور واقعیت های جدید خاورمیانه و بروز موازنه های جدید شد و سلطان آن را عملا رها کرد
آرمان ورود به اروپا هم ناکام ماند و ترکیه با قرار گرفتن روی محوری شرقی - غربی جایگاه ژئوپولتیک و استراتژیک جدیدی یافته است.
صلاح الدین خدیو
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 استثناگرایی آمریکایی

✍️ آرش رئیسی‌نژاد، دکترای روابط بین‌الملل

استثناگرایی آمریکایی مهم‌ترین بنیان هویتی ایالات متحده آمریکاست به گونه‌ای که درک سیاست خارجی، اقتصاد سرمایه‌داری و پویایی سیاست داخلی این کشور از فهم استثناگرایی آمریکایی می‌گذرد. استثنایی بودن آمریکا اشاره به فهم این کشور از خویشتن خود دارد. این فهم را باید درهم‌تنیده با ایده "آمریکا همچو نوری برای نورانی کردن جهان" دید چرا که آمریکا کشوری است که خود را دارای مشیت الهی (Devine Providence) می‌بیند. در این میان، استثناگرایی شرایط روانی ویژه‌ای را که از سوی نخبگان آمریکایی برساخته‌شده ایجاد می کند که بر پایه آن در سیاست خارجی آمریکا گناه و جرم نیست. این بدین معناست که ممکن است اشتباهاتی در سیاست خارجی آمریکا پذیرفته شود، ولی جرم و گناه نیست؛ چرا که "تاریکی را در نور راهی نیست"! بهمین دلیل است سیاست خارجی آمریکا عموما توجیه می‌شود و زیر پرسش قرار نمی‌گیرد. از همین رو، استثناگرایی آمریکایی اسطوره بنیادین (Myth)  هویت و سیاست آمریکاست; اسطوره‌ای هویتی که تاریخ ندارد. آمریکا اما خود را "شهری درخشان بر فراز تپه" (Shining City on a Hill) می‌خواند.

آمریکا ابرقدرتی  است که بزرگی آن بیشتر برخاسته از جایگاه جغرافیایی و دسترسی ایمن به دو اقیانوس دارد تا صرف اقتصاد و آرمان‌هایش. به بیان دیگر، جغرافیا حامی ایده آمریکا بوده است. از این رو، منطق جغرافیا حکم می‌کند که چیرگی سامانه‌ای سیاسی با انسجامی باثبات بر این پهنه موجد برآمدن قدرتی بزرگ شود. اسپایکمن بدرستی گفته بود که آمریکا "مطلوب‌ترین کشور در جهان از نقطه نظر موقعیت است."

آمریکا کشوری قاره‌ای از اقیانوس تا اقیانوس است. ۴۸۰۰ کیلومتر کرانه دریایی طولانیِ این کشور بستری مناسب برای برپایی بنادری عمیق جهت تسهیل اعمال قدرت در دو پهنه وسیع آبی اطلس و آرام را فراهم کرده است. هر دو همسایه شمالی و جنوبی این کشور نیز دو ساحل طولانی اقیانوسی دارند; با این حال، تفاوتی ژرف با آمریکا دارند. کانادای کم‌جمعیت گرفتار قطب شده و مکزیک پرجمعیت فاقد کرانه مناسب برای بنادر ژرف اقیانوسی است. هیچکدام از این دو نمی‌توانند قدرت آمریکا را به خطر اندازند، هر چند که مرزهای مکزیک با مهاجرین لاتین غیرقانونی خود تهدیدی هویتی برای امنیت ملی آمریکا ایجاد کرده است. فقدان رقیب طبیعی باعث شده که آمریکا هژمون طبیعی در نیکمره غربی گردد. چین و روسیه اما هژمون دیگر نیمکره نبوده و نیستند.

گو اینکه جغرافیا نقشی مهم در شکل‌گیری اسثناگرایی آمریکایی داشته; با این حال، دیگر عواملی نیز موجد شکل‌گیری این بنیان هویتی آمریکا شده‌ است. ردپای بسیاری از این عوامل را در فاصله کشف آمریکا در ۱۴۹۲ توسط کریستف کلمب و استقلال آن در سال ۱۷۷۶ می‌توان دید.

در این میان، یکی از مهم‌ترین عوامل ایده ملت آمریکا همچو مردم برگزیده است. اکثریت مهاجرین نخستین به آمریکا از میان اروپاییان پروتستان بودند که ایده‌های "قوم برگزیده" (Chosen People) و "ارض موعود" (Promised Land) در ذهن آنان ریشه دوانیده بود. همنشینی با عهد عتیق و عهد جدید باور به برگزیده‌شدن را در میان این دسته از مسیحیان تقویت کرده‌ بود. بر پایه تورات به این ملت برگزیده سرزمینی موعود وعده داده شده‌ بود. جای شگفتی نبود آنگاه که مهاجرین نخستین با سرزمینی پهناور، پرنعمت و دست نخورده روبرو شدند، آمریکا را ارض موعود خود یافتند. به بیان دیگر، نمود و نماد برگزیده‌شدن از سوی خداوند را در یافتن چنین سرزمینی وعده داده ‌شده دیدند. بنابراین ورود مهاجرین به قاره آمریکا باعث شکل‌گیری ایده ملت برگزیده شد; ذهنیتی که یکی از بنیان‌های استثنایی‌گرایی آمریکا را نشان می‌دهد.


🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel


T.me/bestdiplomacy
دیپلماسی
🔵🔴 استثناگرایی آمریکایی ✍️ آرش رئیسی‌نژاد، دکترای روابط بین‌الملل استثناگرایی آمریکایی مهم‌ترین بنیان هویتی ایالات متحده آمریکاست به گونه‌ای که درک سیاست خارجی، اقتصاد سرمایه‌داری و پویایی سیاست داخلی این کشور از فهم استثناگرایی آمریکایی می‌گذرد. استثنایی…
#آموزنده برای درکی بهتر از آمریکا
مقاله ای از دکتر ارش رییسی نژاد دانش آموخته روابط بین الملل از فلوریدا
استادیار جوان و تعلیق شده دانشگاه تهران
و پدیده رشته روابط بین الملل از نظرگاه کانال دیپلماسی در سال ۱۴۰۲
🔵🔴ترامپ و ج.ا‌.ایران

برای ترامپ دیگر برجام گذشته هیچ معنایی ندارد.
او در قبال ایران بر فشار تحریمها خواهد افزود و مهم ترین فشار تحریمی او می تواند در مورد #صادرات_نفت_ایران باشد.
برخلاف #بایدن که به ایران اجازه صادرات بیش از یک میلیون بشکه نفت در روز را بطور تلویحی داده بود، به احتمال زیاد ترامپ سیاست کاهش فروش نفت ایران در جهت هرچه زمین گیر کردن اقتصاد ایران را دنبال خواهد کرد.

دونالد #ترامپ استراتژی دوحزبی آمریکا در قبال ایران مبنی بر عدم دستیابی ایران به سلاح هسته ای را باشدت بیشتری ادامه خواهد داد و در تنش های پینگ پونگی میان ایران و اسراییل دست اسراییل را برای آسیب زدن به ایران بازتر خواهد گذاشت.
در آخر باید بیان کرد ترامپ زمانی از مذاکره با ایران استقبال خواهد کرد که از نظر او ایران در ضعف فزاینده باشد....
اکبرمختاری
T.me/bestdiplomacy
دیپلماسی pinned «🔵🔴ترامپ و ج.ا‌.ایران برای ترامپ دیگر برجام گذشته هیچ معنایی ندارد. او در قبال ایران بر فشار تحریمها خواهد افزود و مهم ترین فشار تحریمی او می تواند در مورد #صادرات_نفت_ایران باشد. برخلاف #بایدن که به ایران اجازه صادرات بیش از یک میلیون بشکه نفت در روز را بطور…»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیرمرد در غرفهٔ امیرکبیر در نمایشگاه کتاب از جوانک غرفه دار می‌پرسد: «[انتشارات]امیرکبیر را چه کسی درست کرد؟» جوانک غرفه دار می‌گوید :«با داخل صحبت کنید.» پیرمرد می‌گوید : «نمی دانی!؟» جوانک می گوید:می دانم، اما بهتر است از داخل بپرسید.» پیرمرد می گوید:«نمی دانی چه کسی بود؟» جوانک می گوید:«می‌دانم . اما گفتم بهتر است از داخل بپرسید .» پیرمرد با اصرار می‌گوید:«شما بگویید.» جوانک می‌گوید:« نمی‌توانم بگویم .» پیرمرد می‌گوید:« نمی‌دانی؟!» جوانک با گستاخی می‌گوید:«تشریف ببرید. نه من نمی‌دانم . تشریف ببرید!»

پیرمرد، بنیانگذار و صاحب حقیقی بنگاه انتشاراتی #امیرکبیر است.همان عظیم‌ترین بنگاه نشر کشور و حتی خاورمیانه که پس از انقلاب مصادره و به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار شد. رفتاری که با او شد و سرنوشت غمباری که پیدا کرد ... او در برابر دوربین گفته بود، پس از آن واقعه - #مصادره - بارها به خودکشی فکر کرده بود !
او یکی از درخشان‌ترین چهره‌های فرهنگی این مرز و بوم بود . یکی از زحمتکش‌ترین ، شریف‌ترین و محترم‌ترین شهروندان این سرزمین ..‏

بنیانگذار امیرکبیر #عبدالرحیم_جعفری در ۱۱ مهر ۱۳۹۴ درگذشت/برگرفته
#دریغا_ایران
2024/11/15 17:58:03
Back to Top
HTML Embed Code: