Telegram Web Link
Forwarded from اتچ بات
🚫 پایکوبی و شادمانی برای سخنان مزوّرانۀ بدهکارانی که به جای پاسخگویی، طلبکار و منتقدند!

رضا کدخدازاده

🔻در این نوشتار با ذکر نکاتی، از عزیزانی که از شنیدن اینگونه سخنان مسعود #پزشکیان غرق در پایکوبی و شادمانی می‌شوند، می‌خواهم اندکی تامل کنند.

🔸فرض کنید جوانی ۲۰ساله‌اید. دوستی همسن خود دارید که قهرمان یک رشتۀ ورزشی است، یک زبان خارجی می‌داند و یک ساز موسیقی نیز می‌نوازد. او هیچ یک از این ویژگی‌ها را به صورت ژنتیکی به دست نیاورده است! والدینش برای او هزینه و وقت صرف کرده‌اند تا بدان ویژگی‌ها نائل شود. اما شما هیچ کدام از این ویژگی‌ها را ندارید؛ چون بر خلاف دوست‌تان، والدین شما -به هر دلیل موجه و ناموجهی- برایتان وقت و هزینه صرف نکرده‌اند. تا اینجای کار مساله‌ای نیست. شاید در توان‌شان نبوده است. شاید می‌خواستند ولی نمی‌توانستند. پس گناهی ندارند‌. اما مساله اینجاست که شما و همان دوست‌تان در مهمانی‌ای هستید و پدرتان یهو شروع می‌کند به گفتن این سخنان: «یک جوان ۲۰ساله باید زبان خارجی بداند؛ باید در یک ورزش خبره باشد؛ باید نواختن سازهای موسیقی را بلد باشد! خاک بر سر جوانانی که هیچ کدام از این ویژگی‌ها را ندارند!»

🔸بینی و بین‌الله شما در آن لحظه به چه چیزی فکر می‌کنید؟! خوشحال می‌شوید از اینکه پدرتان با تخریب ضمنی خودش و شما، حرف‌های ظاهراً قشنگ، اما مزوّرانه می‌زند؟! یا اینکه با دلخوری به او -آشکارا یا در دل‌تان- می‌گویید: «پدر من! شما الان باید پاسخگو باشی که چرا من در هیچ چیز مهارت ندارم؟! مگر شما برای اینها، هزینه و وقت برایم گذاشتی و من یاد نگرفتم که حالا ازم طلبکاری؟! هیچ کس این قابلیت‌ها را ژنتیکی به دست نمی‌آورد. مسئولیت این چیزها با والدین است. من اگر در اینها چیزی در چنته ندارم، شما الان باید پاسخگو باشید نه طلبکار!»

🔸حالا حکایت این سخنان مسعود پزشکیان است. پزشکیان از مریخ نیامده است! چهل سال در بالاترین سطوح حاکمیت -از تقنین تا اجرا- صاحب‌منصب بوده است. او الان باید پاسخگو باشد نه منتقد و پرسشگر. او باید پاسخ دهد که چرا مدارس کشور، پولی هستند و نیروی انتظامی هم خراب‌کاری می‌کند.

🔸 اپوزوسیون این نظام می‌تواند اینچنین سخنانی را بر زبان بیاورد نه کسی که سالها وزیر و نائب‌رئیس مجلس بوده و حالا هم که رئیس جمهور است! او می‌تواند منتقدانه بگوید زمان شاه، با حقوق عادی نمی‌‌توانست فرزندش را ثبت‌نام کند و «شهربانی» هم خرابکاری می‌کرد! اما الان حق ندارد با این ادبیات از این مسائل انتقاد کند. پزشکیان در تمامی سطوح نظام، کارگزار بوده و ردّ پایش چه بسا حتی در تغییر نام «شهربانی» به «نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران» نیز باشد! در نتیجه، الان حق انتقاد ندارد و باید پاسخگو باشد.

🔸پس زین پس، قبل از آنکه از شنیدن این سخنان ظاهراً قشنگ اما مزوّرانه از سوی کسانی که باید پاسخگو باشند نه منتقد، غرق در شادی شویم، اندکی تامل کنیم!
🔵🔴پیشنهاد بسیار عالی و استثنائی یک نماینده مجلس !!!

👤جلیل رحیمی جهان‌آبادی نماینده مردم تربت‌‏‌جام ،
تایباد ، باخرز و صالح آباد


📌در مجلس با توجه به پرداخت یارانه آرد و نان مردم، در توییتی پیشنهاد داد :

🔻برنامه‌‏‌های صدا و سیما هم به صورت یارانه‌‏‌ای ارائه شود. این نماینده نوشته است: پیشنهاد دارم الان که یارانه‌‏‌های آرد به نام هدفمند و به خود مردم پرداخت می‌شود.

🔻بودجه صدا و سیما را هم بین مردم تقسیم کنیم، هرکس دوست داشت اشتراک بخرد و برنامه‌‏‌های متنوع صدا و سیما و اخبار ۲۰:۳۰ را تماشا کند. هرکس دوست نداشت پولش را صرف امورات زندگی کند.
🔻بودجه حوزه‌  علمیه را نقدا بحساب مردم واریز کنند تا هرکس بخواهد به بهشت راهنمایی شود همانند مراجعه به روانپزشک جهت مشاوره، به روحانیت معظم مراجعه کند!

🔻بودجه های سازمان تبلیغات اسلامی، ستاد تنظیم آثار امام و رهبری، جامعه المصطفی، و.... مستقیما به حساب مردم واریز شود و هرکس احتیاج داشت به این سازمان‌ها مراجعه کند اینها که از نان مردم واجب تر که نیستد.
چرا جراحی را از شکم مردم شروع کردید؟!
چرا از خودتان مایه نمی گذارید؟!/تحکیم ملت

T.me/bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴#ناخدا_صمدی از تکاوران دلاور نیروی دریایی ارتش در آزادسازی خرمشهر از شهید غفور جدی اردبیلی* می گوید


غفور جدی اردبیلی، خلبان جنگده اف ۴ در نیروی هوایی شاهنشاهی بود که دوره تکمیلی را در آمریکا گذرانده بود و در جنگ ایران و عراق شرکت داشت. او پس از سرنگون کردن لشکر ۹ زرهی عراق جنگنده‌اش مورد اصابت گلوله توپ قرار گرفت و شهید شد. وصیت کرده بود که کفنش پرچم ایران باشد...

پیکر سرهنگ جدی به پایگاه ششم منتقل شد و آنجا بود که وصیتنامهٔ او خوانده شد که در قسمتی از آن آرزو شده بود سرود ای ایران خوانده شود که بنا به جو آن زمان، این مورد اجرا نشد و همسر گرامیشان به صورت آرام و در زیر لب این سرود را اجرا نمود و در قسمتی دیگر از آن نوشته شده بود: دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد.

#شنیدنی


@bestdiplomacy
🔵🔴کجا رفته است #حقوق_بشر.....
البته در کشور ما هم در مورد شلوارک گاهی دستگیری داریم!

طالبان را باید تحت فشار بین المللی قرار داد!


@bestdiplomacy
آقای #پزشکیان اگر شما فقط بتوانید به نیروی انتظامی که زیر نظر وزارت کشور درحال فعالیت هست بفهمانید که فضای درون خودرو شخصی حریم خصوصیست و نباید با سه #پیامک_حجاب خودرو دست کم یک هفته توقیف شود و فرد مذکور از کار وزندگی بیفتد را انجام دهید
میشود گفت لزوما رییس الوزرا نیستید و حداقل نام رییس جمهور را دارید.....

@bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴 اظهارات هولناک دکتر احمد زیدآبادی در مناظره با مهدی طائب:

🔹در بازجویی ها دوستانی داشتیم که آنها را مجبور میکردند تا به دروغ به مسائل جنسی اعتراف کنند و بنویسند.

🔹شما با این رفتارها به جای اینکه یک چیزی  (نظام) را حفظ کنید، یک چیز بزرگ از دست دادید و آن هم اعتماد مردم بود

اخیرا صادق زیباکلام که کمتر از یکماه اوین بود گفت اوین مثل هتل پنج ستاره بود
زیباکلام همانطورکه بارها پرنسیب های علمی زیرپا گذاشت
این بار اخلاق و شرافت انسانی را هم زیرپا گذاشت
یعنی او درک نکرد که بدلیل سرطان پروستاتش و اینکه شناخته شده است و یکبارهم گفت حاضر است برای حفظ نظام اسلحه هم بدست بگیرد با بقیه متفاوت است....

در پاورقی در کتاب عکسهای یادگاری با صادق زیباکلام او اشاره میکند که از طریق دوستان فراماسونش توانست هیات علمی علوم سیاسی در دانشگاه تهران شود
این سخن خود اوست و کتاب او درکتابفروشی ها موجود است!.....

@bestdiplomacy

🎥 قومیت و قوم‌گرایی در ایران از منظرِ احسان هوشمند، جامعه‌شناس و پژوهشگر تاریخ ایران


 
✍️ افشین جعفرزاده پیرامون این گفت‌وگو نوشت:

قوم‌گرایی افراطی پدیدۀ ناهنجاری است که در سدۀ اخیر، سپهر سیاسی - اجتماعی ایرانِ معاصر، مواردی از آن را تجربه کرده است. عرصۀ تاریخی - اجتماعی ایران هیچ‌گاه محلِّ نزاع بین‌الاقوامی نبوده و تأکید بر امر قومی به جای صورت‌بندی طبیعی - تاریخی هم‌زیستی مسالمت‌آمیز بین ایرانیان، مفهومی نوپدید و بیشتر وارداتی است.

احسان هوشمند، جامعه‌شناس و تاریخ‌پژوه برجستۀ ایرانی که بیش از سه دهه در این حوزه کوشش‌ها و آفرینش‌های متعدد و درخوری داشته، در این گفت‌وشنود کوتاه، اما دقیق و جامع و به دور از آفاتی چون سیاست‌زدگی، تبلیغات و سطحی‌نگری، بر آن است تا وجوهاتِ مختلفِ قوم‌گرایی را فارغ از سوگیری‌های سیاسی مورد داوری و سنجش علمی و روشمند قرار دهد.

حاصل این گفت‌وگوی ارزشمند، چکیده‌ای‌ست دانشمندانه از ریشه‌های تاریخی، علل و عواملِ بروز قوم‌گرایی افراطی و آسیب‌شناسی متودولوژیک و سرانجام ارایۀ الگوها و روش‌های مدیریتِ پیش‌گیری از عوارض نابهنجار که بایسته است، مورد توجه اهالی علم و علاقمندانِ آشنایی دقیق با ظرایف و جزئیاتِ این مقولۀ مهم، قرار گیرد.



🔴 این گفت‌و‌گو را می‌توان از طریق یوتیوب هم تماشا کرد.

🔴 متن پیاده‌شدۀ این گفت‌وگو را از اینجا بخوانید.


@IranDel_Channel

💢
معرفی کتاب

@bestdiplomacy
معرفی (1).docx
20 KB
🔵🔴معرفی کتاب دولت ها چگونه پیروز میشوند؟
دیپلماسی عمومی
مبانی تعامل جهانی در عصر دیجیتال

نیکلاس جی.کال
مترجمان:مهسا جزینی،ستاره فتاحی
@bestdiplomacy
🔵🔴باز تعرض به جایگاه مالکیت عمومی

مسعود امیرزاده
هنوز اعتراضات به داعیه بلاوجه وزارت نیرو به بستر رودخانه و تالی فاسد آن ادامه دارد که وزارت راه و مسکن شهر سازی در حال تصاحب شهرهای و حریم اکولوژیک آنهاست.
هنوز جامعه حقوقی و  مدنی در شوک این دو غائله است که خبر رسید مدعی جدیدی برای عرصه های عمومی از راه رسیده و این بار “سازمان محیط زیست” و سند گرفتن برای یکی از تالابهای کشور( تالاب صالحیه)! به منزله آغازی برای مالکیت تالابهای دیگر و یحتمل سایر عرصه های تحت اختیار.

همه میدانیم سوت آغاز مسابقه تصاحب و تقسیم اموال عمومی موضوع اصل ۴۵ قانون اساسی توسط وزارت فخیمه نیرو و انفعال و ابهامی که در طرح کاداستر بود زده شد اما از آنجایی که پایان بازی نامعلوم بود، حالا آتش این فتنه دامنگیر همه عرصه های عمومی شده و همچنان رو به افروختگی است.
این رویکرد علاوه بر تبدیل امر حاکمیت و اعمال حفاظت معطوف به خیر عمومی به مالکیت دستگاهی و حتا خصوصی نوعی رقابت و از دست هم کشی را بین بخشهای مختلف دولت را دامن زده است.
این روند در ابتدا  تنزل حاکمیت به مالکیت (که میل به افزودگی منفعت در نهاد خود دارد) در پیامد خواهد داشت اما به مرور خود نهاد مالکیت نیز مورد وهن و اغتشاش معنا قرار خواهد گرفت و مرزهای احترام ان در جامعه فرو خواهد ریخت.
برای “سازمان محیط زیست” بیشتر اسباب شرم است که هیچ قابلیت و لیاقتی برای حفظ پهنه های تالابی کشور از خود نشان نداد و پیش چشمان فروبسته ایشان پهنه تالابی یک به یک خشکید و مرد و حال به دنبال تصاحب پیکره خشکیده آنها برای منفعت احتمالی است.
سازمان محیط زیست خصوصا اگر در دوران جدید تغییر رویکردی در دستور کار دارد و میخواهد آن چرخه شرم آور گذشته را در رها کردن وظایف قانونی و انفعال و گردن خمیدگی مقابل دستگاه های قدرتمند میز دولت وارونه کند بهتر از بنگاه داری زمین فاصله بگیرد. ایجاد مالکیت در نهاد خود منفعت خواهد داشت و منفعت قدر مسلم فساد می‌زاید. سازمان محیط زیست به جای ورود در رقابت و مسابقه “سند بازی “ و “مالکیت جویی” و عملکرد ساختن از طریق تجاوز به اموال عمومی بهتر است به وظایف ذاتی وامانده خود عمل کند و سعی نماید عملکرد شرم آور خود در انفعال مقابل پروژه های مخرب و آلودگیهای غیر قابل کنترل سروسامانی دهد.
از ریاست جدید سازمان محیط زیست انتظار میرود هر چه سریعتر از این مالکیت بلاحق و فساد زا استنکاف نموده و آنرا اقاله نماید و اجازه ندهد بیش از این یکپارچگی اراضی ملی مخدوش شود.
البته که انتظار میرفت سازمان محیط زیست در این فقره در کنار سازمان منابع طبیعی به منزله کلید دار اراضی ملی و خزانه داریکل عرصه های عمومی کشور و نه اینکه در کنار سایر مدعیان از ضعف و فتور سازمان مربوطه سوء استفاده کرده و سهمی از سفره پیکره سرزمین برکند.

چنین عملکردی از سازمان محیط زیست شرم آور و قدر مسلم کارنامه غیر قابل قبول آنرا در صیانت از مرزهای زیستی کشور و اصل پنجاه قوانین و قانون حفاظت و بهسازی سیاه تر و تباه تر از پیش چشم انظار عمومی به نمایش خواهد گذاشت.

@didehbaanzistboom


T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 سهم هر استان از رتبه‌های برتر کنکور

همین جدول به تنهایی گویای این است که نه کنکور به عدالت آموزشی کمک کرده و نه دولت توانسته عدالت آموزشی ایجاد کند.
/مدرسه علوم انسانی


@bestdiplomacy
🔵🔴سه ناترازی منشاء مشکلات

✍🏿سیدمصطفی تاجزاده


جامعه ما از مشکلات متعدد و مزمن و ناترازی‌های گوناگونی رنج می برد. منشاء اغلب آن‌ها در تحلیل نهایی به سه ناترازی بزرگ برمی‌گردد.

🔦 یکی ناشی از قانون اساسی است و دوتای دیگر از رویکرد رهبر نشأت می گیرد.

🔦 مهم‌ترین ناترازی ”ساختاری” است یعنی "عدم توازن قدرت با مسئولیت در راس نظام". درحقیقت با ورود ولایت‌فقیه به قانون اساسی، تفسیر انسدادی از میثاق ملی ممکن شد و مسیر یک‌نفره شدن حکومت هموار گردید، به‌گونه‌ای که اکنون ولی‌فقیه "اختیارات مطلق" دارد و "اطاعت مطلق" می‌طلبد، بی‌هیچ نظارت و حسابرسی و جوابگویی.
عدم توازن "اختیارات نامحدود" با "پاسخ‌گویی صفر" رهبر، آن‌هم به‌صورت مادام‌العمر، به شکاف ژرف و روبه‌رشد حاکمیت با اکثریت ملت منجر شده و گفتمان "ما/آن‌ها" را پدید آورده است.

"ناترازی ساختاری" را باید اشتباه استراتژیک بنیان‌گذار جمهوری اسلامی به شمار آورد.


🔦🔦ناترازی دوم که نقش مهمی در گسترش فقر و فساد و فلاکت ایفا کرده و به آمریکا برای تحریم ایران بهانه داده، "ناترازی تعهدات فرامرزی با توان ملی" است.
منظورم "عدم توازن راهبردها، مطالبات و تعهدات بین‌المللی و به‌ویژه منطقه‌ای ایران با توان ملی و واقعیات صحنه جهانی" است.
این عدم توازن را "ناترازی راهبردی" یا " #ناترازی_استراتژیک" می‌خوانم و معتقدم تا زمانی که آمریکاستیزی و بلندپروازی‌های نظامی در منطقه بر توسعه اقتصادی در ایران مقدم دانسته شود، تحریم‌ها ادامه خواهد یافت، از جلب سرمایه، دانش، فناوری، مدیریت و تجربیات جهانی خبری نخواهد بود، صادرات و واردات عادی نخواهد شد، اقتصاد ثبات و رونق نخواهد گرفت و معیشت و رفاه شهروندان بهبود معنادار نخواهد یافت.



🔦🔦🔦ناترازی سوم "عدم توازن اجبارات فقهی با مقتضیات جامعه مدنی" است.

به نظر من تاکید بر "اسلام مناسکی" و ظواهر دین، دستاوردسازی حاکمیت است برای تحت‌الشعاع قراردادن شکست نظام در دستیابی به عدالت و توسعه و رفاه عمومی ازیک‌سو و گسترش روزافزون فقر و فساد و فاصله طبقاتی ازسوی‌دیگر.

"حجاب اجباری" نیز مؤثرترین ابزار حاکمیت برای پلیسی‌کردن فضای شهری و حکومت براساس ترس است (النصر بالرعب).
خوشبختانه "اسلام آمرانه و زوری" با مقاومت جانانه و همه‌جانبه مردم و "جامعه شهروندمحور" ایران روبه‌رو شده است و روزبه‌روز رسواتر می‌شود.
اگر دو ناترازی دوم و سوم هرچه سریع‌تر برطرف نشوند، نه‌فقط ما همچنان شاهد رشد نارضایتی، ناامیدی و ناهنجاری در جامعه و خروج سرمایه‌های مادی و معنوی از کشور یا هدررفت آن‌ها خواهیم بود، بلکه دست‌زدن به اصلاحات اقتصادی می‌تواند به تکرار حوادثی مشابه آبان ۹۸ بیانجامد و سرکنگبین بر صفرا بیفزاید.
من به یاری خداوند در سه یادداشت جداگانه به شرح ناترازی‌های سه‌گانه خواهم پرداخت. هم در ضرورت تغییر/اصلاح بنیادین قانون اساسی خواهم نوشت و هم استراتژی اشتباه رهبر را در دو عرصه داخلی و خارجی نقد خواهم کرد.
به باور من هر تحلیل سیاسی کلانی از اوضاع کشور، بدون آنکه رفتار و گفتار آیت‌الله خامنه‌ای را در کانون توجه خود قرار دهد، به همان اندازه دور از واقعیت و گمراه‌کننده است که کسی بخواهد اوضاع ایران را در سال‌های ۱۳۴۲-۱۳۵۷ تحلیل کند، اما محمدرضا شاه را نادیده بگیرد.

همین سخن درباره راه‌های خروج از بحران نیز صادق است. در رژیم پیشین فقط شاه می‌توانست با انجام به‌موقع اصلاحات، مانع ورود جامعه به مرحله انقلابی و تغییر نظام شود.
امروز نیز فقط رهبر چنین موقعیتی را دارد. به‌همین‌دلیل هم نقد جایگاه ولایت فقیه ضرورت دارد و هم نقد رویکرد شخص رهبر لازم است که در تحلیل نهایی، به‌علت اختیارات نامحدودش ازیک‌سو و دخالت‌های فزاینده‌اش در تمام امور ازسوی‌دیگر بانی وضع موجود قلمداد می‌شود.

(بخشی از مقاله سه ناترازی و دو تحریم)

زندان اوین- شهریور ۱۴۰۳

🔗برای خواندن متن کامل مقاله 👈🏿اینجا را لمس کنید.

@bestdiplomacy
Forwarded from عکس نگار

🔵🔴کارمندان دولت در دهه 50 چگونه صاحب مسکن شدند؟/ وزن «خانه‌سازی دولتی» در سال 1353

دنیای اقتصاد: سال 1353 جزئیات طرحی از طرف دولت برای «تامین مسکن کم‌درآمدها» اعلام می‌شود که حاوی سه نکته درس‌آموز است.

براساس آن طرح، ساخت مسکن‌حمایتی در تیراژ «کمتر از 100 هزار واحد مسکونی در سال» توسط دولت برنامه‌ریزی شد؛ 300 هزار مسکن  طی 3.5 سال.

از طرفی، یک برنامه‌ریزی میان‌مدت برای ساخت مسکن در کشور صورت گرفت که «بخش خصوصی» و «تعاونی‌های مسکن کارمندی»، به عنوان بازیگران اصلی عرضه این نوع واحدهای مسکونی از طرف دولت، معرفی شدند و «سهم دولت تنها 30 درصد» بود.

دولت وقت در سال 53 برای تشویق بخش خصوصی به سرمایه‌گذاری در ساخت مسکن،‌ از ابزار «معافیت مالیاتی» استفاده می‌کند.

در آن زمان، حتی موضوع «قسط وام مسکن و استطاعت قسط‌دهی کارمندان» نیز در برنامه حمایتی مسکن دیده شد به گونه‌ای که «تعاونی‌های مسکن باید به گونه‌ای ساخت و ساز می‌کردند که مبلغ قسط وام ساخت حداکثر معادل 20 درصد حقوق کارکنان باشد».

حقوق کارکنان در آن زمان بین ماهانه 1200 تومان تا 2000 تومان متغیر بود.

«سپردن کار مسکن‌سازی به بخش خصوصی»، «تشویق بخش خصوصی به سرمایه‌گذاری به جای ابزارهای دستوری» و همچنین «مدنظر قراردادن توان قسط‌دهی متقاضیان مسکن» 3 درس سیاست‌گذاری در این بخش است.

📸 تصویر روزنامه اطلاعات، چاپ دوشنبه 21 مرداد 1353

@bestdiplomacy
🔵🔴ایرانی کیست؟
بخش سوم؛

یک ملّت که خود را رها شده و آزاد بیابد، نباید از هیچ جنبه‌ای از تبرُّز و غنای روحِ بشر بیم داشته باشد. ما اگر آن قدر شهامت داشته باشیم که با «چراها» روبه‌رو شویم، یعنی روشن کنیم که هر چیز به جای خود چرا به وجود آمده، یا چرا گفته شده است، دیگر دستخوشِ تقسیم‌بندیِ ساده انگارانه‌ی «روا» و «ناروا» نخواهیم شد. همه چیز درس دهنده، روشن کننده، یا لااقل عبرت‌انگیز خواهد بود، هنگامی که ریشه‌هایش را بشناسیم؛ ولی البتّه این وظیفه را داریم که در امرِ فرهنگ، زایدها و درجه دو و سه‌ها و کم‌جانها را جدا بگذاریم و زنده‌ها را در وهله‌ی اوّل جلو آوریم. فرهنگ نباید از دیدگاهِ خاصّی مورد تقسیم‌بندیِ "شایست" و "ناشایست" قرار گیرد. فرهنگ نمایاننده‌ی همه‌ی بُعدها و تلاش‌های روحِ بشر است که بر اثر جزر و مدّ زمان، واکنش‌ها و زایش‌های مختلف داشته است. مهم آن است که یک قوم باروَر بماند و از کوشش و ثمربخشی باز نایستد، مهم آن نیست که آنچه خلق کرده است جوابگوی مستقیمِ یک طرز فکر باشد که چنین چیزی نمی‌توانسته است تحقّق یابد.
سرمایه‌های فرهنگی عبارت است از همه‌ی آنچه از گذشته‌ی ایران بر جای مانده، و حاکی از سازندگی و خلّاقیّتِ قوم ایرانی در طیّ این چند هزار سال زندگیِ خود است. نسل‌ها می‌آیند و زندگی می‌کنند و می‌روند، آنچه بر جای می‌ماند، یادگارهای حاصل از فعّالیّتِ مغز و بازوی آنهاست، که شایستگیِ بر جای ماندن داشته باشد. ما اگر فقط به زندگی امروز خود چشم بدوزیم و گذشته را نادیده بگیریم، نفیِ تاریخ و نفیِ ارزش‌های انسانی کرده‌ایم. اگر ما قابلیّت داریم که از زندگی کنونی خود بهره بگیریم، باید بنشینیم و تاریخ و تمدّنِ گذشته‌ی ایران را با دیدِ تازه و علمی و دقیق به مطالعه بگذاریم و از جریان‌های خوب و بدِ آن پند بگیریم.
بارزترین صفتی که انسان را ممتاز کرده است عشق به دانش و کشفِ حقیقت و آفرینندگی بوده است که چون با طلبِ آزادی و عدالت همراه می شده کارنامه‌ی زندگی او را می‌ساخته. آثار تمدّنی و فرهنگی، چیزی نیست جز نمودارهای سِیر زندگیِ بشر که از خور و خواب در می‌گذشته و جوهرِ انسانیِ خود را به بروز می‌آورده است.
فرهنگِ ایران، ممزوجی است از فرهنگِ ایرانِ پیش از اسلام و ایرانِ بعدِ اسلام، که اوّلی در دوّمی مستحیل شده است، مانند فرهنگ هر کشور بزرگ کهنسال دیگری که با «فرهنگِ ممزوج» زندگی بکند، و هر دو را مردم ایران پدید آورده‌اند. چگونه ما تشخیص می‌دهیم که در یک دوران مردم بهتر و به راه آمده‌تر از دورانِ دیگر زندگی می‌کرده‌اند؟ با دیدنِ آثاری که ایجاد نموده‌اند.

              #ایران_و_تنهایی‌اش

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن


T.me/bestdiplomacy
🔵🔴پارادایم رشد اقتصادی در دولت چهاردهم

✍️ وحید شقاقی‌شهری

رشد اقتصادی بلندمدت اقتصاد ایران (۵۰ساله)، حدود ۳.۵درصد است. رشد اقتصادی در بلندمدت پرنوسان است با این حال روند رشد در بلندمدت کاهشی بوده به طوری که رشد اقتصادی برنامه اول توسعه ۷.۳درصد، برنامه دوم توسعه ۲.۶درصد، برنامه سوم ۵.۸درصد، برنامه چهارم توسعه ۴.۸درصد، برنامه پنجم ۱.۶درصد و برنامه ششم توسعه معادل ۱.۷درصد بوده است. درضمن هدف رشد اقتصادی در برنامه هفتم نیز همانند برنامه پیشین معادل ۸‌درصد درنظر گرفته شده است.

میانگین رشد اقتصادی دهه ۹۰ زیر یک‌درصد بوده و اقتصاد ایران در این دهه به دلیل تحریم‌های سخت اقتصادی و نیز در اواخر دهه به دلیل شرایط کرونا به شدت منقبض شده بود و مشخص بود که با یک بهبود نسبی، این اقتصاد منقبض شده قابلیت رهاشدگی دارد. البته چنین بازگشتی، شرایط پایدار و ماندگار نخواهد داشت مگر اینکه اصلاحات سیاستی و ساختاری در جهت تقویت رشد اقتصادی اتفاق بیفتد.

رشد اقتصادی زمانی ارزش تحلیل دارد که حاصل اصلاحات ساختاری و نهادی و ارتقای بهره‌وری باشد. در حالی که طی سال‌های اخیر چنین شرایط بهبودی مشاهده نمی‌شود. یکی از معیارهای خوبی که به نحوی بازگوکننده شرایط رشد تولید در کشور است، دماسنج اقتصاد یعنی بورس است. طی سال‌های اخیر حاشیه سود خالص شرکت‌های بورسی به شدت سقوط کرده به طوری که در سال ۱۴۰۱ حاشیه سود خالص شرکت‌ها حدود ۳۴‌درصد بوده که در سال ۱۴۰۲ به زیر ۱۴‌درصد سقوط کرده است. در ضمن طی سال‌های دولت سیزدهم، ارزش بازاری بورس از حدود ۲۳۰‌میلیارد‌ دلار به ۱۳۰‌میلیارد‌ دلار سقوط کرده است.

میانگین رشد اقتصادی به قیمت ثابت سال ۱۳۹۰ دوره ۱۴۰۲-۱۴۰۰ براساس گزارش مرکز آمار ایران معادل ۵.۵درصد بوده است. با این حال این آمار خام نیازمند تحلیل عمیق است به طوری که رشد بخش کشاورزی به قیمت ثابت سال ۱۳۹۰ طی دوره ۱۴۰۲-۱۴۰۰ معادل منفی۳‌درصد بوده که بسیار نگران‌کننده است چراکه رشد بخش کشاورزی طی دهه‌های اخیر همواره مثبت و بالای ۴‌درصد بوده ولی طی سال‌های اخیر به دلیل عدم سرمایه‌گذاری و چالش آب، رشد این بخش منفی شده است.

در ۵۰سال گذشته از سه بال پیشرفت کشور یعنی سرمایه‌های فیزیکی، سرمایه‌های انسانی و سرمایه‌های اجتماعی، فقط از یک بال یعنی سرمایه فیزیکی آن هم با حداقل بهره‌وری و اتلاف بالا بهره گرفته شده است بنابراین نقشه راه پیشرفت اقتصادی باید براساس ترکیب این سه بال پیشرفت باشد در نتیجه تیم اقتصادی دولت چهاردهم برای تقویت رشد اقتصادی باید مسیر زیر را برای اصلاحات اقتصادی طی کند:

۱. رشد اقتصادی ۸‌درصدی نیازمند تقویت رقابت‌پذیری اقتصاد ملی و حذف انحصارها برای بنگاه‌های صنعتی و تولیدی کشور است.

۲. رشد اقتصادی ۸‌درصدی نیازمند برنامه روشن، شفاف، دقیق و تحولی از تجهیز منابع مالی (داخلی و خارجی) است. برآوردها نشان از این دارد برای تحقق رشد اقتصادی ۸‌درصدی نیازمند تجهیز منابع مالی و سرمایه‌گذاری سالانه بالغ بر ۲۰۰‌میلیارد دلاری است.

۳. رشد اقتصادی ۸‌درصدی نیازمند ارتقای رشد بهره‌وری و چگونگی تحقق «رشد اقتصادی مبتنی بر بهره‌وری» برپایه درس گرفتن از تجربیات شکست‌خورده بهره‌وری در برنامه‌های توسعه قبلی است. در اقتصاد ایران طی دهه‌های اخیر، عمدتا رشد بهره‌وری تابع بخش نفت بوده است. ارتقای بهره‌وری نیازمند دانش‌بنیانی اقتصاد و تقویت رقابت‌پذیری اقتصاد ملی است. جایگاه ایران در شاخص رقابت‌پذیری نودونهم از بین ۱۴۰ کشور جهان است و ارتقای بهره‌وری نیازمند بهبود در شاخص‌های رقابت‌پذیری اقتصاد ملی است. درضمن طی دهه‌های اخیر سهم بهره‌وری در رشد اقتصادی بسیار ناچیز و کمتر از ۰.۲۵درصد بوده است. در حالی که در برنامه هفتم سهم ۳۵‌درصدی برای بهره‌وری دیده‌شده و مقرر شده است در تامین رشد اقتصادی ۸‌درصدی، ۲.۸درصد از ۸‌درصد رشد اقتصادی از کانال بهره‌وری باشد.

۴. برای اصلاحات اقتصادی باید گفت‌وگوی حداکثری بین نهادهای داخل حاکمیت و ملت شکل بگیرد.

۵. برای پیشرفت اقتصادی باید سطح سرمایه‌های اجتماعی ارتقا یابد و برای این منظور باید مبارزه جدی با فساد و تبعیض در سطح مختلف بالاخص از سطح بالا شکل بگیرد.

۶. کشور مسیر نرمال‌سازی در روابط جهانی و منطقه‌ای را باید در اولویت قرار دهد.

۷. از تنش‌زدایی پرهیز کند.

۸. به زنجیره ارزش و تجارت جهانی ملحق شود و از انزوای تجاری و اقتصادی خارج شود.

۹. حکمرانی اقتصادی باید بر‌پایه اصول و مولفه‌های رقابت‌پذیری، اقتصاد بازار و غیردستوری، توسعه بخش‌خصوصی و تعاونی و حذف انحصارات و اقتصاد رانتی و غارتی باشد./اکونومیست فارسی

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴هشت گناه آموزش و پرورش ایران

علی زمانیان

نوشته‌ حاضر، به پروسه‌ جاری در آموزش و پرورش و به نتیجه و برون‌داد ساختار آموزش و پرورش می‌پردازد. تلاش می‌کند کاستی‌ها و ضعف‌هایی را در ناحیه‌ فرایند و محصول آموزش و پرورش برجسته کند. البته مدعی نیست که می‌تواند حق‌ مطلب را ادا کند، بلکه برخی از نکات را برجسته می‌نماید. به‌نحو اجمال برخی از ضعف‌ها، سستی‌ها و اشکالات وارده بر آموزش و پرورش به قرار زیر است:

1⃣ آموزش حفظیات

به‌جای تفکر به حفظیات و انباشت اطلاعات (که بعضا بی‌فایده و بلااستفاده است)، تاکید می‌گردد. دانش‌آموزان را به از برکردن ماشین‌وار محتوای نقل وامی دارد. از این بدتر، آنان را به ظرف‌ها و مخزن‌هایی مبدل می‌کند که باید به وسیله‌ معلم پر شود. هر قدر این ظرف‌ها با فروتنی بیشتری اجازه دهند که پرشان کنند، دانش‌اموزان بهتری خواهند بود.

2⃣ آموزش سکوت

نقش دانش‌آموز ایرانی در فرایند آموزش و پرورش، صرفا آموختن و فراگرفتن و سکوت در برابر معلم است. جایگاه و موقعیت معلم، چنان رفیع و دست نایافتنی می‌شود و چنان قدسیتی به آن داده می‌شود و از سوی دیگر، رعب‌انگیز و ترس‌آلود می‌شود که دانش‌آموز چاره‌ای جز سکوت در برابر آن نمی‌یابد. نظام آموزش و پروش غیردموکراتیک، میوه‌ ترس و سکوت را در دهان فرهنگ می‌نهد.

3⃣ آموزش تقلید و پیروی

در آموزش مبتنی بر سلطه، معلم می‌گوید و دانش‌آموز صرفا مجاز است که سخنان مربی‌اش را تکرار و تصدیق کند. در این شیوه‌ آموزش، معلم، تماما زبان است و دانش‌آموز، تماما گوش. معلم، کارساز است و دانش‌آموز، کارپذیر. معلم، به منزله‌ مراد است و دانش‌آموز به منزله‌ مرید. در آموزش تقلیدی، پرسش و نقد ممنوع است. روحیه‌ پرسش‌گری از آن آموزش آزاد مبتنی بر تعامل است. در حالی‌که در پیروی، انفعال و خمودگی رشد می‌کند.

4⃣ آموزش عدم مدارا

یکی دیگر از کارکردهای اساسی آموزش و پرورش توسعه‌یافته، پرورش شخصیت‌های مداراگر است. اما نتیجه‌ آموزش و پرورش در ایران، دامن زدن به کم‌تحملی و عدم مدارا با کسانی است که اندیشه‌ دگر دارند. وقتی هر صبحگاه، مدارس چونان پادگان‌های نظامی، از جلو نظام می‌دهند و مرگ بر این و بر آن بر زبان دانش آموزانش جاری شده و کینه‌توزی‌های تاریخی دامن زده می‌شود، چگونه می‌تواند شهروندانی مداراجو و صبور تربیت کند؟

5⃣ جای خالی هنر

هنر، صرفا گذران وقت و سپری کردن ساعاتی از روز نیست. هنر، بیهوده‌زیستن نیست. هنر، شیوه‌ای موثر در تربیت احساسات و توسعه‌ی زیبایی‌های درون و پرورش حس زیبادیدن و زیبا‌زندگی‌کردن است. تفسیر معنابخش به جهان و هستی است. هنر، آدمی را به خویشتن نزدیک می‌کند و راه‌هایی برای تحمل رنج‌ها در اختیار آدمی می‌نهد. جای خالی هنر در روند آموزش و پروش، عمیقا احساس می‌شود. از میان هنرهای مختلف، جای خالی موسیقی، دل آزار است. روح‌های زمخت، نشان می‌دهد که از ظرافت‌های هنر و زیبایی موسیقی، بی‌بهره‌اند و در سرزمین رازآلود هنر گام نزده‌اند.

6⃣ تربیت، نه برای اکنون

نظام آموزش و پرورش، شاگردانش را برای زندگی در جهان کنونی پرورش نمی‌دهد. زندگی "اکنونی و این‌جایی".  شاگردانش را برای بنانهادن ساختار دموکراتیک پرورش نمی‌دهد. ساختار غیر دموکراتیک آموزش و پررورش در ایران، ماحصلی جز شخصیت‌های غیر دموکراتیک نیست. رابطه‌ دانش‌آموز با معلم غیردموکراتیک است. گفت و گو به‌منزله‌ فضیلتی انسانی و اخلاقی، چندان مجال بروز و ظهور نمی‌یابد.

7⃣ جای خالی شادکامی

تلخ‌زیستن و تلخ‌کامی بر آموزش و پرورش ایران سایه گسترده است و لذت زیستن را از شاگردان مضایقه می‌کند. شادابی و شادخواری، به‌نحو ضمنی و نانوشته جایی در مدارس ندارد. مناسک و شعایر تاریخی سوگ و برخی برنامه‌های حزین، به‌آسانی و در طول سال، در تمامی مقاطع و به‌انحاء مختلف به اجرا در می‌آید، اما چندان خبری از جشن‌های شادی بخش در میان نیست.

8⃣ ناکارآمدی

ناکارآمدی آموزش و پرروش، سبب شده است که اهداف آموزشی که برای وصول به آن برنامه‌ریزی می‌شود، نافرجام باقی بماند. از این رو است که حدود شش سال (در مقطع راهنمایی و دبیرستان)، زبان انگلیسی تدریس می‌شود، اما فارغ‌التحصیلان این نظام آموزشی حتی از بیان جمله‌ ساده انگلیسی عاجزاند. همین‌گونه است ریاضیات، فیزیک، شیمی و دیگر دروس. ناکارآمدی آموزش و پرورش سبب شده است که جریان غیر رسمی آموزش در آموزشگاه‌ها و تجارت‌خانه‌هایی دیگر رشد کند./از آگاهی تا خردمندی

T.me/bestdiplomacy
شکل گیری حکومت های خودکامه بدون حضور روشنفکران کوته بین و حقیر ممکن نیست


#هانا_آرنت


@bestdiplomacy
2024/09/22 13:13:14
Back to Top
HTML Embed Code: