Telegram Web Link
🔵🔴 حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دولت روحانی:

جناب آقای پزشکیان

در زبان انگلیسی اصطلاح زیبایی وجود دارد: «Winning a battle, losing the war»؛ بدین معنا که «یک‌ نبرد را بردید، اما جنگ را باختید». تبریک می‌گویم. شما در نبرد با مجلس برنده شدید؛ ولی جنگ یکصدساله‌ برای #مشروطیّت و #جمهوریّت را واگذار کردید.


T.me/bestdiplomacy
صدای کیهان هم از افشای واقعیت چگونگی انتخاب کابینه درآمد.....
آیا رییس جمهور به نخست وزیر یا ....تقلیل یافته است؟


@bestdiplomacy
🔵🔴بازی انتظار در خاورمیانه / آتش‌بس یا آخرالزمان؟

🔺نشریه اکونومیست در گزارشی تحلیلی از آینده تنش در خاورمیانه می‌نویسد: وزیر خارجه آمریکا نهمین سفر خود به منطقه را از زمان آغاز جنگ در غزه بیش از ۱۰ ماه، پیش انجام داد.

🔺او تاکید کرد که آخرین دور مذاکرات غیرمستقیم بین اسرائیل و حماس «لحظه‌ای تعیین‌کننده» است که «احتمالا بهترین و شاید آخرین فرصت» برای دستیابی به آتش‌‌بس و آزادی گروگان‌ها است. با این حال هنوز توافقی حاصل نشده است.

🔺در بحبوحه سفر بلینکن، ایران تهدید دیگری مبنی بر حمله مستقیم به اسرائیل صادر کرد که باید منتظر حملات حساب‌شده و دقیق بود.

🔺بلینکن  که سفر خود را از اسرائیل تا مصر و قطر ادامه داده، امیدوار است که میانجی‌‌‌ها بتوانند حماس را متقاعد کنند تا توافق را بپذیرد.

🔺رئیس او جو بایدن مشتاق است جنگ کنونی را به‌عنوان میراث اصلی دوران سیاست خارجی باقی نگذارد و کامالا هریس که اکنون نامزد دموکرات‌ها در انتخابات ریاست جمهوری است، مایل است قبل از شروع کارزار انتخابات ریاست جمهوری آتش‌بس برقرار شود.

🔺آتش‌‌‌بس در غزه ممکن است بهانه‌‌‌ای برای همه طرف‌‌‌ها برای اجتناب از جنگ منطقه‌‌‌ای فراهم کند. اما تصمیم نهایی همچنان بر عهده نتانیاهو و سنوار است و برای هر دو، بقای شخصی و سیاسی آنها حرف اول را می‌زند.

🔗متن کامل

#دنیای_اقتصاد #خاورمیانه #بحران #اکونومیست
روزنامه دنیای اقتصاد



T.me/bestdiplomacy
‌‌
🔴 سالگردِ جنگ میهنی چالدران بین ایران و عثمانی

✍️ رشته‌توییتی از پیمان عارف، دانش‌آموخته‌ی علوم سیاسی

بیست و سومِ آگوست ۱۵۱۴ [میلادی] برابر با اولِ شهریور ۸۹۳ خورشیدی، سپاه یاووز سلیم، [سلطان عثمانی] که دو ماه پیش از اسکودارِ استانبول راه افتاده بود به چالدران در شرقِ دریاچه‌ی وان رسید.

[سلطان] سلیم انتظار داشت، سپاهِ شاه اسماعیل [صفوی، پادشاه ایران] را در سیواس ببیند اما شاه [اسماعیل] ترجیح داد، سلطان سلیم عثمانی را تا سرحدّاتِ [خطّه‌ی] آذربایجان بیاورد ‌و خسته و بی‌آذوقه کند.

سپاهِ سی هزار نفری شاه [اسماعیل صفوی] از سه جهت بر سپاهِ شصت هزار نفری [سلطان] سلیم [عثمانی] تاخت. اما توپ‌هایی که سپاه سلیم از استانبول تا چالدران کشیده بود صحنه‌ی جنگ را به نفع ایشان رقم زد.

شکستِ چالدران موجب شد تا آناتولی به تمامی تحتِ تصرّفِ عثمانی درآید و مرز ایران - مصر نیز به جنوبِ عراق محدود شود.

دو سال بعد، سلیم با لشکرکشی به مصر و شکستِ دولتِ خلیفه مملوک در جنگ مرج‌دابغ، مصر و‌ سوریه را نیز ضمیمه‌ی عثمانی کرد و با خلعِ خلیفه مملوک که خلافت را از فاطمیان گرفته بود به مقام خلافت رسید.

قرن شانزدهم میلادی با برتری نظامی عثمانی نسبت به دولت [ایرانِِ] صفوی و دو نوبت لشکرکشی [سلطان] سلیمانِ قانونی به عراقین (عراق عرب و عجم) و تصرف بغداد و یک نوبت، لشکرکشی به [خطّه‌ی] آذربایجان [ایران] سپری شد.

اما جنگِ [سلطان] سلیمان با شارلکن، پادشاه دولت مقدّسِ رم - ژرمن به کمک ایران آمد. کشف دماغه‌ی امید و دور زدن [قاره] آفریقا و رسیدن اروپایی‌ها به ایران دیگر متغیری بود که موازنه بین ایران و عثمانی را تغییر داد.

شاه عباس [صفوی] که در سال ۱۵۸۸ [میلادی] به قدرت رسیده بود توانست با کمک بریتانیا در دهه ۱۵۹۰ [میلادی] کارخانه‌ی توپ‌سازی در اصفهان ایجاد کند و در جنگِ ارومیه در ۱۶۰۲ [میلادی] شکست سختی به عثمانی وارد آورد و در دوره‌ی سلطان احمد، سلطان مصطفای دیوانه، عثمان دوم و مراد سوم برتری نظامی ایران، حفظ و قلمرو ایران تا [رود] فرات [یعنی مرزِ غربی ایرانشهر ساسانی] گسترش یافت.

با وفات شاه عباس [صفوی] در ۱۶۲۹ [میلادی] و بزرگ شدن سلطان مراد سوم که در کودکی به قدرت رسیده بود، شاه صفی در جنگ بغداد در ۱۶۳۹ [میلادی] از مراد سوم شکست خورد که موجب از دست رفتن مجدد بغداد و امضای معاهده قصرشیرین بین دو دولت [ایران و عثمانی] شد که اساس مرزهای ایران - عثمانی را شکل داد.

اگرچه دویست سال بعد و با معاهداتِ ارزنة‌الرومِ یک و دو تکمیل شد، اما مرزهای معاهده‌ی قصرشیرین کم و بیش حفظ شد.

طبق معاهده‌ی قصرشیرین، ایران، عراق عرب را به عثمانی واگذار کرد و عثمانی نیز [منطقه‌ی] قفقاز را به ایران داد و ایروان و نخجوان و آغری و ایغدیر به ایران رسید و غرب کوه آرارات (آغری) مرز دو دولتِ [ایران و عثمانی] شد.

جنگ چالدران ۹۰ سال بعد در [جنگِ] ارومیه [در دوران شاه عباس صفوی] جبران شد.

شهیدگاه اردبیل، مدفن فرماندهان شهید سپاهِ [ایران در دوران ِ] صفوی، نمادِ رشادت مردان و زنان شجاعی است که با شمشیر به جنگ سربِ داغ رفتند تا امروز ایران برای من و شما باقی مانده باشد.


#توییت_خوانی


@IranDel_Channel

💢

🔵🔴 زبان فارسی و سهم مشترک همۀ اقوام ایرانی

✍️ روانشاد پرویز ناتل خانلری


● برشی از مقاله‌ی فرهنگ مشترک:

وجود لهجه‌های مختلف نزدیک به هم از یک زبان در میان اقوام هم‌نژاد امری است که اختصاص به این سرزمین ندارد و در همه جای دنیا نمونۀ آن را می‌توان یافت. در کشور فرانسه از روزگار قدیم دو لهجۀ اصلی وجود داشته که یکی از آنها از قرن یازدهم تفوق یافته و زبان رسمی کشور قرار گرفته و آن دیگری به صورت لهجه‌های محلی هنوز باقی است.

غرض این است که بدانیم این حال تنها در کشور ما رخ نداده است. اقوامی که قرابت نژادی و زبانی با هم دارند برای تفهیم و تفاهم محتاج وسیلۀ مشترکی هستند و به این سبب اگر لهجه‌های ایشان با هم نزدیک و از یک اصل باشد، به طبع یکی از آن لهجه‌ها را رجحان می‌نهند و به عنوان زبان مشترک برمی‌گزینند. این زبان البته در اصل به یکی از نواحی آن سرزمین اختصاص داشته است، اما پس از آنکه به این طریق توسعه و کمال یافت دیگر به ناحیۀ خاصی تعلق ندارد بلکه زبان مشترک همۀ مردمان آن سرزمین محسوب می‌شود.

اما سیاست‌های خارجی که از چندی پیش در کشور ما نفوذ یافته است یکی از وسایل پیشرفت و غلبۀ خود را در ایجاد تفرقه و نفاق میان اقوام ایرانی دیده و در این راه کوشش‌ها کرده است یک جا غرور قومیت را تقویت کرده و استقلال زبان را وسیلۀ ایجاد یا تحکیم استقلال سیاسی نشان داده و جای دیگر مردم ساده‌لوح را برانگیخته تا میان خود و برادران خویش اختلاف جزئی و نادرست بیابند و خود را به سبب آنکه لهجۀ محلی ایشان عیناً همان زبان رسمی کشور نیست مظلوم بپندارند و دندان کینه بر هم بفشارند.

عجبا مگر زبان فصیح و ادبی فارسی امروز زبان کدام ناحیۀ خاص است تا نواحی دیگر از آن اعراض کنند و بخواهند لهجۀ محلی خود را به جای آن بنشانند؟ همۀ اقوام ایرانی در تشکیل و تکمیل زبان فارسی سهیم بود‌ه‌اند و مشکل می‌توان گفت سهم کدام ناحیه بزرگ‌تر است......
متن کامل در👇

@bestdiplomacy
برای در مسیر قرار دادنِ جامعه، لااقل رعایتِ این پنج اصل ضروری می‌نماید:
۱. احساس امنیّت و ثبات
۲. امید به آینده
۳. احساس قاعده‌مندی که مبتنی باشد بر رعایتِ نسبیِ عدالت اجتماعی
۴. روی داشتن به علم، یعنی توجّه به گرایش‌های طبیعیِ ذاتِ انسان
۵. تنظیم جمعیّت و مسالمت با طبیعت.

    #ایران_چه_حرفی_برای_گفتن_دارد

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی‌ نُدوشن

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴روایت خسرو اقبال از نخست‌وزیری برادرش منوچهر اقبال

من وقتی که [منوچهر] وزیر دربار شد، گفتم به او «خوب‌، شما الان آن‌طوری که من می‌بینم در خط صراط نخست‌وزیری هستید. می‌روید به سمت نخست‌وزیری. بنابراین شما بیایید من برایتان یک کاری بکنم. بیایید الان که وقت مطالعه دارید یک دولتی برایتان تشکیل بدهم و اعضایش را الان معلوم بکنیم. و شما با این هیئت دولت جلسات داشته باشید. بنشینید فکر کنید اگر روزی روی کار آمدید چه کار خواهید کرد؟ با چه برنامه‌ای بیایید روی کار؟ چه کار می‌کنید؟» این فکر بنده را پسندید و ما یک عده از رفقایش را که بعداً همه توی کابینه‌اش آمدند جمع کردیم و هفته‌ای یک روز ما با هم جلسه داشتیم با این‌ها. اسم تهیه می‌کردیم که کی برای استانداری خوب است، کی برای وزارت خوب است، کی برای فلان خوب است، از این حرف‌ها. برنامه تهیه می‌کردیم.

در تمام این جلسات، که دو سال طول کشید، یک موضوع مطرح بود این را هم همیشه من مطرح می‌کردم، می‌گفتم که «فراموش نکنید آقایان که در مقابل شاه، شما تسلیم نباید بشوید. شما وزیر هستید مسئولیت دارید. تسلیم شاه نشوید. به شاه احترام می‌گذارید. مقام شاه طبق قانون اساسی است. فقط تسلیم شاه نشوید نگذارید شاه سوار شما بشود.»
شب نزدیکی‌های عید بود، عید ۱۳۳۶ که دکتر اقبال همان سال بعد نخست‌وزیر شد. من در اسفند بود می‌آمدم به آمریکا دکتر علی امینی این‌جا سفیر بود در آمریکا. من با او خیلی مربوط بودم، خیلی زیاد. آمدم این‌جا و قبل از این‌که خواستم بیایم از ایران، دکتر اقبال به من گفت که «من با شاه دارم می‌روم به مکه و شاه به من گفته است که خودتان آماده باشید بعد از عید شما می‌آیید روی کار.» و من هم چون [از] مسافرت می‌آمدم از من خواهش کرد که آن صورت‌ها و اسامی و لیست‌ها این‌ها همه را بگذارم پهلویش باشد که اگر کار… گفتم خیلی خوب.
بنده از آمریکا که برگشتم به تهران چندتا از وزرایش آمده بودند به فرودگاه که مرا ببینند. توی راه به من گفتند «آقا آن صحبت‌هایی که ما می‌کردیم در این‌که دکتر اقبال تسلیم شاه نشود، عوض شده و این حالت تسلیم پیدا شده به شاه.» گفتم، «پس مرا شما به منزل نرسانید. من می‌روم نخست‌وزیری، یک‌سره دکتر اقبال را می‌بینم.»
رفتم به نخست‌وزیری و دکتر اقبال را دیدمش و گفتم که «کارتان چطور است و فلان؟» گفت، «خوب است و مشغول هستم و پیشرفت می‌کنیم.» گفتم که «رفقایتان یک ‌همچین صحبتی با من می‌کنند، این صحت دارد؟» گفت، «نه.» گفت، «من اگر تا سه ماه دیگر نتوانم آن‌طور که دلم می‌خواهد کار بکنم استعفا می‌دهم و می‌آیم بیرون.» البته خوب، آن کار که نشد و کار هم برعکس شد و همین‌طور که خارجی‌ها هم نوشتند در کتاب‌هایشان. مثلاً Cottam در یک کتابش نوشته خیال می‌کنم این است که پایه دیکتاتوری شاه را متأسفانه دکتر اقبال گذاشت در ایران، متأسفانه.
و آن وقتی بود که رفت در مجلس، شاه در آمریکا بود مسافرت کرده بود به آمریکا، و از او استیضاح کردند دکتر اقبال را. او رفت به مجلس و جواب داد این‌طوری که «آقایان من به رأی شما احتیاجی ندارم. من رأی یک نفر را می‌خواهم و آن یک نفر هم اینجا نیست. باید صبر کنم تا آن یک نفر برگردند. اعلی‌حضرت همایونی، اگر اجازه دادند من جواب استیضاح شما را می‌دهم. اگر ندادند نمی‌دهم اصلاً.»
و آن روز بود به نظر بنده که فاتحه همان دموکراسی ظاهری [خوانده شد]
و همان اصولی که ظاهراً هم بود که خوب، گاهی هم خود شاه رعایت می‌کردند. پدرش بیش از همه رعایت می‌کرد، پدر این هر کار که می‌خواست بکند همه‌اش از راه قانون می‌کرد. این مجلسش را می‌برد فلانش را می‌برد کسی این حرف‌ها را هم نمی‌زد که می‌گفت مجلس مجلس است فلان و فلان.
ولی آن روز دکتر اقبال که این حرف را زد این پایه دیکتاتوری شاه گذاشته شد و پایه‌اش دکتر اقبال بود. بعد دکتر اقبال رفت به آن سمتی که حتی یک روزی یک کسی به شاه گفته بوده است که
«شما چرا به دکتر اقبال اختیار نمی‌دهید کارهایش را بکند؟» گفته بود که «اختیار را نمی‌دهند اختیار را می‌گیرند. دکتر اقبال وقتی می‌آید پهلوی من برای یک مرخصی رئیس بانکش از من اجازه می‌خواهد. این اختیار نمی‌خواهد از من

آن‌وقت نتیجه آن کار این شد که شاه عادت کرد که از تمام جزیی‌ترین کارها مطلع باشد و همه‌ی کارها با اجازه‌ی او بشود.
این عادت را دکتر اقبال گذاشت که مملکت افتاد روی سراشیبی آن‌جوری که دیدیم که خود دکتر اقبال هم روی همین کار رفت که آن داستان مفصلی است. [نتیجه این شد] که مملکت افتاد رو به سراشیبی و کارها از جریان خارج شد و هرکه هر کار دلش خواست می‌کرد می‌رفت پی کارش.

🔦بخشی از مصاحبه خسرو اقبال (۱۲۹۱-۱۳۸۶) با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار دوم

تاریخ مصاحبه: ۴ تیر ۱۳۶۴
مصاحبه کننده: ضیا صدقی
https://www.tg-me.com/tarikh_shafahi_iran_project

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴پرویز #ناتل_خانلری تجسم خرد طبیعی ایرانی

دکتر بابک مینا
در برابر این روشنفکری ادبی چپ‌زده، شخصیت‌های درخشانی داریم که تا کنون اهمیت و قدرشان دانسته نشده است. یکی از این شخصیت‌ها پرویز ناتل خانلری است. از هر نظر، چه ادبی و چه سیاسی خانلری پادزهر کسی است مثل رضا براهنی. خانلری در ادامهٔ نسل ادیبان بزرگی بود که هم سنت‌شناس بودند و هم ادبیات غربی و مدرن را می‌شناختند. او از برخی جهات شکل تکامل‌یافته‌تر محمدعلی فروغی بود. اگر افرادی مثل خانلری مرجع و آموزگارِ نسلِ جوان سال‌های چهل و پنجاه می‌شدند، روشنفکری ادبی ما به راه دیگری می‌رفت. چیزی که در مقالات اجتماعی خانلری برای من جالب است این است که او برکنار از ایدئولوژی هنوز می‌تواند با عقل سلیم فکر کند، و با خردی طبیعی مسائل و مشکلات روزگار خود را بیان کند. هنوز روح سیاست‌نامه‌های ایرانی را در نوشته‌های خانلری می‌توانیم ببینیم. دقیقاً این «خرد طبیعی ایرانی» که از سنت ادبی و دیوان‌سالاری می‌آید با موج ایدئولوژی چپ و اسلامی تخریب شد. احیاء این خرد ایرانی
رسالت امروز ماست.


T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران:
بزرگ‌ترین وظیفه روشنفکران، دفاع از
#کیان_ملی است.

جامعه روشنفکری ما هم وازَده است که به‌دنبال تئوری‌های پست مدرن و تئوری‌های انتزاعی می‌رود.

آن چیزی که برای آمریکا و کانادا و فرانسه و دیگر کشورها مهم است کیان ملی است.

اکنون بزرگ‌ترین وظیفه‌ی روشنفکران، دفاع از کیان ملی، ارزش‌های ملی و هویت ملی است.

وظیفه دولت، حمایت از کیان ملی است
در حالی‌که در بعضی از شهرها، صدها کتاب با ادبیات نفرت علیه تاریخ و بزرگان ایران منتشر می‌شود./ایران دل




@bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مارتین لوتر کینگ ۲۸ مارس ۱۹۶۵:
یک قانون ناعادلانه اصلا #قانون نیست.
همه ما وظیفه اخلاقی داریم از قوانین
ناعادلانه سرپیچی کنیم.
کسی که از #قانون_ناعادلانه سرپیچی می‌کند و با ماندن در زندان
تاوان آن را میدهد تا #وجدان جامعه را بیدار
کند، بیشترین احترام را به قانون گذاشته است

@bestdiplomacy
🔵🔴نظام رادیکال بدون رادیکال‌هایش!


رادیکال‌های نظام اصلا تصورش را هم نمی‌کردند که طی فقط سه ماه ستاره بخت آن‌ها در آسمان سیاست جمهوری اسلامی به پایین کشیده شود یا حداقل این‌چنین کم‌فروغ شود.تا پیش از سه ماه پیش همه شواهد و قراین حکایت از این داشت که رهبر نظام تصمیم گرفته ماشین نظام را با همین نیروهای جوان انقلابی رادیکال(از قبیل ثابتی‌ها) و پدرخوانده های پایداریچی آنها به پیش ببرد.اما در پی سقوط بالگرد، رهبر نظام ظاهرا تصمیم گرفت تغییر مختصری در دست فرمان همیشگی‌اش بدهد و بال و پر نیروهای رادیکال را اندکی بچیند و برای جلوگیری از روند فروپاشی اقتصاد کشور به نیروهای تکنوکرات اصلاح‌طلب میدان دهد.اما این تغییر دست فرمان به نظرم کار بسیار پرهزینه‌ای برای نظام خواهد بود.باید توجه داشت که این جریان رادیکال مهم‌ترین و اصلی‌ترین نیروی حامی نظام و شخص آقای خامنه‌ای است.این نیرو که شبکه‌ وسیعی را در سراسر کشور تشکیل داده‌(امامان جمعه ، مداحان حکومتی ، فرماندهان بسیج ،سازمان‌های تبلیغی و رسانه‌ای و غیره) در واقع خود نظام است و تضعیف آن تضعیف اصل نظام.از اظهارنظرهای چند روز اخیر زعمای جریان تندرو و بنیادگرای جمهوری اسلامی پیداست که آنها به شدت از رهبری و سیاست جدید وی رنجیده خاطر شده و حتی عصبانی‌اند.یکی از آنها توئیت کرده‌ بود«بگذار اغتشاشات شروع بشه، ببینم کی میاد کف خیابون برای حفظ نظام».جوان انقلابی تندرویی که هویت خود را در نفی« شیاطینی »مثل ظریف و خاتمی و روحانی تعریف کرده بود حالا ناگهان همه این« شیاطین »را دوباره بر سریر قدرت می‌بیند.تو گویی نظام ناگهان چند بمب اتمی را بر سرشان ریخته است.احتمالا آقای خامنه‌ای در صدد برخواهد آمد که به طریقی جلو تلفات و ریزش‌های بیشتر در بین این نیروها را بگیرد و دلگرمی‌هایی به آنها بدهد.هر چند به نظرم کار مشکل و چه بسا ناممکنی است زیرا موفقیت دولت جدید در اصلاحات اقتصادی موردنظر آقای خامنه‌ای منوط به خنثی سازی همین نیروهای رادیکال‌ و تندرو‌ است.و البته باید توجه داشت که این نیروهای رادیکال هم چندان دست‌بسته و منفعل نیستند.اینها طی سال‌های گذشته حسابی قدرتمند شده‌اند و در همه ارکان مملکت قدرت و نفوذ پیدا کرده‌اند.انها بهتر از هر کسی می‌دانند که حیات جمهوری اسلامی منوط به وجود و حضور آنهاست و لذا بعید می‌دانم اینها به سادگی بساط خود را جمع کنند ولو به صورت موقت.هیچ بعید نیست که در روزها و هفته‌های آینده شاهد حوادث‌ غیرمترقبه‌ای باشیم (از قبیل تظاهرات خیابانی خشن ساختگی و غیره) ؛ حوادثی که به راس نظام پیام دهد: وجود نیروهای جوان انقلابی برای حفظ نظام ضروری است .

بیژن اشتری/مترجم و نویسنده

T.me/bestdiplomacy
4_5929313613255808027.mp4
7.5 MB
🔵🔴ترامپ پوتین را برای حمله به اوکراین تشویق کرد / دفاع محکم کامالا هریس از اوکراین و ناتو:

«ترامپ همیشه تهدید کرده که ناتو رو رها میکنه، اون پوتین رو تشویق کرد که به متحدین ما حمله کنه، اون به روسیه گفت که هر غلطی دلت میخواد بکن، 5 روز قبل اینکه روسیه به اوکراین حمله کنه، من با زلینسکی دیدار کردم که بهش درباره برنامه روسیه برای تجاوز نظامی هشدار بدم. من یک واکنش جهانی شامل 50 کشور رو برای دفاع در برابر حمله پوتین بسیج کردم. من به عنوان رئیس جمهور، خیلی قوی در کنار اوکراین و متحدان‌مون در ناتو می‌ایستم.»

@bestdiplomacy
این همه شهید در هشت سال دفاع مقدس دادیم که دبیر شورای امنیت ملی اسبق پرچم عراق برگردن اندازد!!
دوستانش هم از برتری امت بر ملت سخن می گویند(ثابتی).

اگر هشت سال جنگ تحمیلی برای دفاع از کیان ایران نبود نیاز نبود با کشوریکه مدعی بخشی از امت اسلام به تعبیر صدام بود بجنگیم!


همانطور که باید از قومگراهای داخلی عبور کنیم
باید از امت گرایان هم عبور کنیم
هردو خطرند
چه جای مهر برپیشانی داشته باشند چه کراواتی باشند....
#پاینده_ایران



@bestdiplomacy
آنها که اصالتی دارند حكمِ نهالی پیدا کرده‌اند که در اقلیمِ نامساعدی نشانده شده باشد و از رشد طبیعی باز مانَد. هرجا باشند و در هر وضعی، باز شناخته می‌شوند؛ مانند "اهل ذمّه‌ی" قدیم که حقّ سوار شدن بر مرکب نداشتند. اینان جزو پیاده‌های طبقه‌ی روشنفکر به حساب می‌روند، گرچه خودشان درباره‌ی خود نظر دیگری داشته باشند، که به قول ناصرخسرو:
آن که بوَد بر سخن سوار، سوار اوست
آن نه سوار است کاو بر اسب سوار است

            #ذکر_مناقب_حقوق‌بشر

دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن

#صدمین_تولد روانشاد محمدعلی اسلامی ندوشن

@bestdiplomacy
Forwarded from نواندیش
مسعود نیلی، اقتصاددان: اگر توافق نمی‌کنید حداقل به آتش‌بس برسید


مسعود نیلی، اقتصاددان و استاد دانشگاه گفت:

🔹«حداقلِ نیازِ اصلاحات پایدار، اما بسیار تدریجیِ اقتصادی از سمت سیاست خارجی، آن است که اگر نمی‌تواند در حدود یک سال به توافق دست پیدا کند حداقل به گزینه آتش‌بس دست پیدا کند، چون ما در حال حاضر در جنگ اقتصادی هستیم. یعنی اگرچه هزینه مبادله در اقتصاد ما بالا رفته، اما دیگر در همین سطح بماند و حملات تحریمی دیگری به اقتصاد تحمیل نشود.»/ دنیای اقتصاد

@Noandishnews
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴 مشارکت مدنی به حداقل خود رسیده است / نهاد‌های اجتماعی ما رویکرد ضد اجتماعی دارند

👤سعید معیدفر، جامعه‌شناس:

متاسفانه در کشوری زندگی می‌کنیم که مشارکت مدنی در حداقل است. احزاب، صنوف، انجمن‌ها و نهاد‌های دیگری که مردم باید در آن‌ها، فعال باشند در کشور ما در پایین‌ترین سطح است.

در نتیجه در خلاء نهاد‌های مدنی و احزاب و انجمن‌ها چه کار اجتماعی قرار است انجام شود. در محلات، چه کار اجتماعی توسط مردم شکل می‌گیرد؟ عملا هر کاری انجام می‌دهیم ضداجتماعیست، حتی اگر به نام اجتماعی باشد.

در شرایط فعلی بیشترین شکاف میان مردم و حاکمیت وجود دار و در نتیجه هر کاری که حاکمیت انجام دهد، عملا ضداجتماعی ارزیابی می‌شود. چرا که زمینه‌های مشارکت اجتماعی مردم مسدود شده است.

به همین دلایل است که وجه اجتماعی اقدامات دولت ناملموس است؛ بنابراین یک مشکل بزرگ که در فرایند اجتماعی دولت آقای پزشکیان موجود است، همین شکاف بزرگ بین مردم و حاکمیت است. 
T.me/bestdiplomacy
Forwarded from تحکیم ملت
♦️"جنبش‌های توده‌ای می‌توانند بدون اعتقاد به خدا ظهور و گسترش یابند، اما هرگز بدون اعتقاد به یک شیطان نمی‌توانند. معمولاً قدرت یک جنبش توده‌ای متناسب با وضوح و ملموس بودن شیطان آن است. وقتی از هیتلر پرسیده شد که آیا فکر می‌کند یهودی باید نابود شود، او پاسخ داد: "نه... در این صورت باید او را اختراع می‌کردیم. داشتن یک دشمن ملموس ضروری است، نه صرفاً یک دشمن انتزاعی."

اریک هوفر


🆔️@tahkimmelat
علوم سیاسی از مدرسه ی علوم سیاسی تا حدود دهه هفتاد روندی رو‌ به رشد داشت.
‏از دهه ۷۰ با اخراج مرحوم استاد طباطبایی و نفوذ عوامل اخراجی امنیتی در دانشگاه در ظاهر دانشجو، سخت دچار افول شد.
‏با دکتر زیباکلام به طور کامل فروریخت.
‏با حمایت از پزشکیان امکان بازسازی را هم از خود گرفت.
www.tg-me.com/melliiran
2024/09/22 19:33:15
Back to Top
HTML Embed Code: