‏درس را میخواندم اما باید مادرم به تورکی توضیح میداد تا مفهوم را بلد میشدم بارها از معلم خواهش میکردم اجازه بدهد به تورکی جوابش را بدهم یادم نمیرود چندین بار املا را بخاطر نوشتن کلمات تورکی کم شده بودم، مثلا معلم میگفت عسل من مینوشتم بال! تقصیر من نبود من…

‏درس را میخواندم اما باید مادرم به تورکی توضیح میداد تا مفهوم را بلد میشدم بارها از معلم خواهش میکردم اجازه بدهد به تورکی جوابش را بدهم یادم نمیرود چندین بار املا را بخاطر نوشتن کلمات تورکی کم شده بودم، مثلا معلم میگفت عسل من مینوشتم بال! تقصیر من نبود من…

‏درس را میخواندم اما باید مادرم به تورکی توضیح میداد تا مفهوم را بلد میشدم بارها از معلم خواهش میکردم اجازه بدهد به تورکی جوابش را بدهم یادم نمیرود چندین بار املا را بخاطر نوشتن کلمات تورکی کم شده بودم، مثلا معلم میگفت عسل من مینوشتم بال! تقصیر من نبود من…

‏درس را میخواندم اما باید مادرم به تورکی توضیح میداد تا مفهوم را بلد میشدم بارها از معلم خواهش میکردم اجازه بدهد به تورکی جوابش را بدهم یادم نمیرود چندین بار املا را بخاطر نوشتن کلمات تورکی کم شده بودم، مثلا معلم میگفت عسل من مینوشتم بال! تقصیر من نبود من…