#حزن #جزع #پرسش_پاسخ
📸 دو سؤال از آیت الله سیستانی حفظه الله، درباره حکم لطم زدن در مجالس عزاداری، و پیشینه قمهزنی
✍🏻 حاصل پاسخ ایشان:
الف) عادت عرب این است که در مصائب لطم میزنند. پس چگونه در مصيبت کربلا چنین نکنند؟! و جواز این مسئله نیازی به دلیل خاصّ ندارد، هرچیزی را که خداوند متعال حرام نکرده، جايز است و دلیلی بر حرام بودنش نیست.
ب) ما تاریخ شروع قمهزنی را نمیدانیم و در حکمش نیز تأثیری ندارد.
@ashkvareh
📸 دو سؤال از آیت الله سیستانی حفظه الله، درباره حکم لطم زدن در مجالس عزاداری، و پیشینه قمهزنی
✍🏻 حاصل پاسخ ایشان:
الف) عادت عرب این است که در مصائب لطم میزنند. پس چگونه در مصيبت کربلا چنین نکنند؟! و جواز این مسئله نیازی به دلیل خاصّ ندارد، هرچیزی را که خداوند متعال حرام نکرده، جايز است و دلیلی بر حرام بودنش نیست.
ب) ما تاریخ شروع قمهزنی را نمیدانیم و در حکمش نیز تأثیری ندارد.
@ashkvareh
⚫ حسینیه مجازی بُکاء ⚫
🛑 مرحوم ملای دربندی و کتاب معروفش ( بخش ششم ) پیشتر بیان شد که ایشان در آثارش، مطالب فراوانی از نوع ذوقی و عرفانی و باطنی دارند. همانطور که از نام کتاب "أسرار الشهادات" واضح است، مؤلف در این کتاب به دنبال بیان مطالب جدید و رمزگشایی از برخی وقایع است. ایشان…
#حزن #جزع #پرسش_پاسخ
🔻 در زیارت ناحیه مقدسه آمده که بعد از شهادت امام حسین علیه السلام، مخدّرات از خیام خارج شدند و موی پریشان بودند و لطمه به صورت میزدند. آیا این مسئله مخالف حجاب و ستر و عفاف آنها نیست؟!
✍🏻 آیت الله سیستانی حفظه الله:
ظاهرا این مسئله به نحوی بوده که کسی نمیدیده.
@ashkvareh
🔻 در زیارت ناحیه مقدسه آمده که بعد از شهادت امام حسین علیه السلام، مخدّرات از خیام خارج شدند و موی پریشان بودند و لطمه به صورت میزدند. آیا این مسئله مخالف حجاب و ستر و عفاف آنها نیست؟!
✍🏻 آیت الله سیستانی حفظه الله:
ظاهرا این مسئله به نحوی بوده که کسی نمیدیده.
@ashkvareh
📸 آیت الله خویی رحمه الله، و نقل حکایتی جالبتوجه درباره مجلس روضه منزلشان
جرعهای از دریا، ج ٢ ص ۶٨١
@ashkvareh
جرعهای از دریا، ج ٢ ص ۶٨١
@ashkvareh
#آداب_مداحی
❌ حالات یک روضهخوانِ عرفانمآب، در کلام آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله
به رفتارهای او دقّت کنید، اینگونه افراد بسیارند.
@ashkvareh
❌ حالات یک روضهخوانِ عرفانمآب، در کلام آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله
به رفتارهای او دقّت کنید، اینگونه افراد بسیارند.
@ashkvareh
#حرکت_امام_حسین علیه السلام #عاشورا_در_عامه
⚫️ عاشورا در نگاه برخی سُنّیان 7⃣
بسيار مهم
ابن عربى مالكی ( نه آن ابن عربی صوفی ) يكى ديگر از دانشمندان اهل تسنّن است. او در سال ٥٤٣ درگذشته و مقام و ارج و قربى نزد اهل سنّت دارد. شرح حال او در كتابهاى تاريخى و كتابهايى كه به شرح حال مفسّران و راويان مىپردازند، آمده است. در شرح حال او مىنويسند:
«الإمام العلّامة الحافظ القاضي _ او پيشوا، علّامه، از حافظان سنّت و صاحب منصب قضاوت بوده است.» سیر أعلام النبلاء، ٢٠ / ١٩٧
👈🏻 در معرفى ابن عربى مالكى همين بس كه در كتاب "العواصم من القواصم" خود، هر چه با اهل بيت عليهم السلام دشمنى و ضدّيت دارد ذكر كرده است و در دشمنى او همين كافى است كه ابن تيميّه بسيارى از مطالبش را از اين شخص و كتابش فرا گرفته است. او ديدگاه خود را درباره سيّدالشهداء عليه السلام چنين اظهار مىكند:
«الحسين لم يُقْتَل إلّابسيف جدّه؛ حسين كشته نشد مگر به شمشير جدّش!» العواصم من القواصم، ص ٢١۴
عالمان ديگر بر كلام وی نقد كردهاند، به گونهاى كه ابن حجر مكّى با همه ضدّيتى كه با شيعه دارد، درباره كلام ابن عربى مالكى مىگويد:
«يقشعرّ منه الجَلد _ از كلام او بدن انسان مىلرزد.» شرح القصيدة الهمزیة، ص ٢٧١
✅ اكنون با توجه به اين دو پرسش كه مبناى علماى اهل تسنّن در رسيدن به خلافت و ولايت چيست و سخن ابن عربى چه نتيجهاى در پى دارد؟ بحث را ادامه مىدهيم.
ابن حجر مكّى سخن ابن عربى را چنين نقل مىكند و در ادامه به توضيح كلام وى مىپردازد و مىگويد:
«أي بحسب اعتقاده الباطل أنّه الخليفة، والحسين باغ عليه والبيعة سبقت ليزيد، و يكفي فيها بعض أهل الحلّ والعقد، و بيعته كذلك، لأنّ كثيرين أقدموا عليها مختارين لها. هذا مع عدم النظر إلى استخلاف أبيه له، أمّا مع النظر لذلك، فلا يشترط موافقة أحد من أهل الحلّ والعقد على ذلك _
يزيد خليفه است و در حقّانيت و شرعيت يك حكومت و خلافت، بيعت بعضى از اهل حلّ و عقد كافى است. از طرفى حاكميت يزيد با بيعت صورت گرفته است؛ چرا كه عدّهاى از صحابه پيامبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله) اين بيعت را پذيرفته و انجام دادهاند و در اين عمل اختيار كامل داشتهاند. البته ما در موردى به بيعت اهل حلّ و عقد نياز داريم كه ولايت عهدى يزيد و جانشينى او توسّط معاويه صورت نگرفته باشد، امّا با وجود اين، جانشينى كه معاويه دربارۀ يزيد صورت داده است و او را به اين عنوان ولى عهد خود معرفى نموده، ديگر موافقت يك نفر از اهل حلّ و عقد شرط نيست. حتى اگر همۀ اهل حلّ و عقد هم مخالفت كنند، اين تعيين جانشينى توسط معاويه و معرفى يزيد به عنوان ولى عهد خود، براى شرعيت و خلافت يزيد بن معاويه كافى است.» شرح القصيدة الهمزیة، ص ٢٧١
ابن حجر پس از نقل گفتار ابن عربى، به نقد آن مىپردازد. البته مهم، همين شرح و توضيح ابن حجر مكّى است كه ابتدا با جملۀ «يقشعرّ منه الجلد» او را سرزنش مىكند. وقتى اين سخنان، حاكى از مبنايى ثابت در نزد علماى اهل سنّت باشد، پس استخلاف معاويه براى يزيد به تنهايى ملاك حجيّت، حقّانيت و حكومت يزيد است و هر گونه قيام بر عليه يزيد باطل است، هر چند آن كسى كه قيام كرده حسين بن على عليهما السلام باشد؛ حسينى كه فرزند فاطمه سلام الله عليها است و .... پس اگر او به قتل رسيد، به حق به قتل رسيده و قيام او باطل بوده است!!!
🔸"منّاوى" نيز كلام ابن عربى را نكوهش مىكند و مىنويسد:
«و قد غلب على ابن العربي الغض من أهل البيت حتّى قال: قتله بسيف جدّه _ دشمنى با اهل بيت بر ابن عربى غلبه پيدا كرده و باعث شده كه او بگويد: حسين با شمشير جدّش كشته شده است.» فیض القدير، ١ / ٢۶۵
دليل پرداختن دوباره ابن حجر به معاويه و صحابه نبايد فراموش شود. به راستى اين صحابه كه همراهى ايشان با يزيد موجب شد كه حكومت او استقرار يابد، بلكه پايههاى حكومت يزيد بر دوش آنان بنا شود، چه كسانى هستند؟ آنها چه كسانى هستند كه اگر همراهى نكرده بودند، حكومت يزيد شرعيّت پيدا نكرده و مجوّزى براى قتل سيد جوانان اهل بهشت نمىشدند؟ به تدريج پاسخ اين پرسشها خواهد آمد.
📔 ناگفتههایی از حقایق عاشورا، سیّد علی میلانی، ص ٣٩ _ ۴١
ادامه دارد ...
@ashkvareh
⚫️ عاشورا در نگاه برخی سُنّیان 7⃣
بسيار مهم
ابن عربى مالكی ( نه آن ابن عربی صوفی ) يكى ديگر از دانشمندان اهل تسنّن است. او در سال ٥٤٣ درگذشته و مقام و ارج و قربى نزد اهل سنّت دارد. شرح حال او در كتابهاى تاريخى و كتابهايى كه به شرح حال مفسّران و راويان مىپردازند، آمده است. در شرح حال او مىنويسند:
«الإمام العلّامة الحافظ القاضي _ او پيشوا، علّامه، از حافظان سنّت و صاحب منصب قضاوت بوده است.» سیر أعلام النبلاء، ٢٠ / ١٩٧
👈🏻 در معرفى ابن عربى مالكى همين بس كه در كتاب "العواصم من القواصم" خود، هر چه با اهل بيت عليهم السلام دشمنى و ضدّيت دارد ذكر كرده است و در دشمنى او همين كافى است كه ابن تيميّه بسيارى از مطالبش را از اين شخص و كتابش فرا گرفته است. او ديدگاه خود را درباره سيّدالشهداء عليه السلام چنين اظهار مىكند:
«الحسين لم يُقْتَل إلّابسيف جدّه؛ حسين كشته نشد مگر به شمشير جدّش!» العواصم من القواصم، ص ٢١۴
عالمان ديگر بر كلام وی نقد كردهاند، به گونهاى كه ابن حجر مكّى با همه ضدّيتى كه با شيعه دارد، درباره كلام ابن عربى مالكى مىگويد:
«يقشعرّ منه الجَلد _ از كلام او بدن انسان مىلرزد.» شرح القصيدة الهمزیة، ص ٢٧١
✅ اكنون با توجه به اين دو پرسش كه مبناى علماى اهل تسنّن در رسيدن به خلافت و ولايت چيست و سخن ابن عربى چه نتيجهاى در پى دارد؟ بحث را ادامه مىدهيم.
ابن حجر مكّى سخن ابن عربى را چنين نقل مىكند و در ادامه به توضيح كلام وى مىپردازد و مىگويد:
«أي بحسب اعتقاده الباطل أنّه الخليفة، والحسين باغ عليه والبيعة سبقت ليزيد، و يكفي فيها بعض أهل الحلّ والعقد، و بيعته كذلك، لأنّ كثيرين أقدموا عليها مختارين لها. هذا مع عدم النظر إلى استخلاف أبيه له، أمّا مع النظر لذلك، فلا يشترط موافقة أحد من أهل الحلّ والعقد على ذلك _
يزيد خليفه است و در حقّانيت و شرعيت يك حكومت و خلافت، بيعت بعضى از اهل حلّ و عقد كافى است. از طرفى حاكميت يزيد با بيعت صورت گرفته است؛ چرا كه عدّهاى از صحابه پيامبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله) اين بيعت را پذيرفته و انجام دادهاند و در اين عمل اختيار كامل داشتهاند. البته ما در موردى به بيعت اهل حلّ و عقد نياز داريم كه ولايت عهدى يزيد و جانشينى او توسّط معاويه صورت نگرفته باشد، امّا با وجود اين، جانشينى كه معاويه دربارۀ يزيد صورت داده است و او را به اين عنوان ولى عهد خود معرفى نموده، ديگر موافقت يك نفر از اهل حلّ و عقد شرط نيست. حتى اگر همۀ اهل حلّ و عقد هم مخالفت كنند، اين تعيين جانشينى توسط معاويه و معرفى يزيد به عنوان ولى عهد خود، براى شرعيت و خلافت يزيد بن معاويه كافى است.» شرح القصيدة الهمزیة، ص ٢٧١
ابن حجر پس از نقل گفتار ابن عربى، به نقد آن مىپردازد. البته مهم، همين شرح و توضيح ابن حجر مكّى است كه ابتدا با جملۀ «يقشعرّ منه الجلد» او را سرزنش مىكند. وقتى اين سخنان، حاكى از مبنايى ثابت در نزد علماى اهل سنّت باشد، پس استخلاف معاويه براى يزيد به تنهايى ملاك حجيّت، حقّانيت و حكومت يزيد است و هر گونه قيام بر عليه يزيد باطل است، هر چند آن كسى كه قيام كرده حسين بن على عليهما السلام باشد؛ حسينى كه فرزند فاطمه سلام الله عليها است و .... پس اگر او به قتل رسيد، به حق به قتل رسيده و قيام او باطل بوده است!!!
🔸"منّاوى" نيز كلام ابن عربى را نكوهش مىكند و مىنويسد:
«و قد غلب على ابن العربي الغض من أهل البيت حتّى قال: قتله بسيف جدّه _ دشمنى با اهل بيت بر ابن عربى غلبه پيدا كرده و باعث شده كه او بگويد: حسين با شمشير جدّش كشته شده است.» فیض القدير، ١ / ٢۶۵
دليل پرداختن دوباره ابن حجر به معاويه و صحابه نبايد فراموش شود. به راستى اين صحابه كه همراهى ايشان با يزيد موجب شد كه حكومت او استقرار يابد، بلكه پايههاى حكومت يزيد بر دوش آنان بنا شود، چه كسانى هستند؟ آنها چه كسانى هستند كه اگر همراهى نكرده بودند، حكومت يزيد شرعيّت پيدا نكرده و مجوّزى براى قتل سيد جوانان اهل بهشت نمىشدند؟ به تدريج پاسخ اين پرسشها خواهد آمد.
📔 ناگفتههایی از حقایق عاشورا، سیّد علی میلانی، ص ٣٩ _ ۴١
ادامه دارد ...
@ashkvareh
#پرسش_پاسخ
⚫️ عزاداری بانوان
🔻سؤال:
گروهى از "بانوان شيعى" در ايام عزادارى معصومان عليهم السلام تابوت نمادين را حمل مى كنند و تشييع مى نمايند. چون اين رسم سابقاً در ميان مردان و زنان رايج نبوده است، بفرماييد آيا اين عمل براى دسته عزادارى "بانوان" جايز است؟
✍🏻 آیت الله صافی گلپایگانی رحمه الله:
چنين عملى براى بانوان صحيح نيست. بهتر است زن هاى متدیّن با حفظ حجاب و پوشاندن صورت و عفت خود و شوهردارى و تربيت فرزندان صالح و مؤمن از حضرت صديقه طاهره عليها السلام الگو گرفته و راه ايشان را ادامه دهند.
📚 معارف دین، ج ٣ ص ١٠٩
@ashkvareh
⚫️ عزاداری بانوان
🔻سؤال:
گروهى از "بانوان شيعى" در ايام عزادارى معصومان عليهم السلام تابوت نمادين را حمل مى كنند و تشييع مى نمايند. چون اين رسم سابقاً در ميان مردان و زنان رايج نبوده است، بفرماييد آيا اين عمل براى دسته عزادارى "بانوان" جايز است؟
✍🏻 آیت الله صافی گلپایگانی رحمه الله:
چنين عملى براى بانوان صحيح نيست. بهتر است زن هاى متدیّن با حفظ حجاب و پوشاندن صورت و عفت خود و شوهردارى و تربيت فرزندان صالح و مؤمن از حضرت صديقه طاهره عليها السلام الگو گرفته و راه ايشان را ادامه دهند.
📚 معارف دین، ج ٣ ص ١٠٩
@ashkvareh
#پرسش_پاسخ
🔘 روضه خوانى يا شبيه خوانى
🔸سؤال:
روضه خوانى براى عزادارى اهل بيت عليهم السلام اولويت دارد يا تعزيه خوانى؟
✍🏻 آیت الله صافی گلپایگانی رحمه الله:
آنچه واقعاً عزادارى محسوب شود اعمّ از روضه خوانى و تعزيه خوانى و غيره كه مشتمل بر گناه، مانند استفاده از نِى و آلات موسيقى و غير اينها نباشد، رجحان و مطلوبيت دارد، و موجب زنده نگه داشتن حادثه كربلا است، و بهترين عمل در عزادارى، بيان مصايب آن بزرگوار و اهل بيت عليهم السلام بر طبق مدارك معتبره مى باشد.
📚 معارف دین، ج ٣ ص ١۰٩
@ashkvareh
🔘 روضه خوانى يا شبيه خوانى
🔸سؤال:
روضه خوانى براى عزادارى اهل بيت عليهم السلام اولويت دارد يا تعزيه خوانى؟
✍🏻 آیت الله صافی گلپایگانی رحمه الله:
آنچه واقعاً عزادارى محسوب شود اعمّ از روضه خوانى و تعزيه خوانى و غيره كه مشتمل بر گناه، مانند استفاده از نِى و آلات موسيقى و غير اينها نباشد، رجحان و مطلوبيت دارد، و موجب زنده نگه داشتن حادثه كربلا است، و بهترين عمل در عزادارى، بيان مصايب آن بزرگوار و اهل بيت عليهم السلام بر طبق مدارك معتبره مى باشد.
📚 معارف دین، ج ٣ ص ١۰٩
@ashkvareh
#پرسش_پاسخ
🌟 تبرّک جويى
➖سؤال:
حكم تبرّك جستن و بوسيدن و كشيدنِ دست بر منبرها و دربهای مساجد و حسينيهای كه به نام اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام است چيست؟
✍🏻 آیت الله صافی گلپایگانی رحمه الله:
اين اعمال، براى اظهار علاقه و محبّت است. بوسيدن منبر نسبت به منبر رسول اكرم صلى الله عليه و آله كه بالخصوص در آداب زيارت آن بزرگوار وارد شده و در غير آن هم، چون منبر جاى رسول خدا و ائمه عليهم السلام و مقام ارشاد و بيان اصول و فروع دين است، بوسيدن آن مستحسن است، و درب مسجد به جهت انتساب آن به خداوند و درب حسينيه براى انتساب به حضرت سيدالشهداء عليه السلام است؛ و دليل اين امور، فطرت شخص مؤمن و معتقد است. شما، طفل خود را مى بوسيد و ممكن است اگر فرزند شما از شما دور شده باشد، لباس و اشياء متعلّق به او را ببوسيد. دليلش چيست؟ آيا اين عمل احتياج به آيه و روايت دارد، يا يك امر طبيعى است؟ مورد سؤال نيز چنان كه شرح داده شد چنين است.
📚 معارف دین، ج ٣ ص ١٠٧
@ashkvareh
🌟 تبرّک جويى
➖سؤال:
حكم تبرّك جستن و بوسيدن و كشيدنِ دست بر منبرها و دربهای مساجد و حسينيهای كه به نام اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام است چيست؟
✍🏻 آیت الله صافی گلپایگانی رحمه الله:
اين اعمال، براى اظهار علاقه و محبّت است. بوسيدن منبر نسبت به منبر رسول اكرم صلى الله عليه و آله كه بالخصوص در آداب زيارت آن بزرگوار وارد شده و در غير آن هم، چون منبر جاى رسول خدا و ائمه عليهم السلام و مقام ارشاد و بيان اصول و فروع دين است، بوسيدن آن مستحسن است، و درب مسجد به جهت انتساب آن به خداوند و درب حسينيه براى انتساب به حضرت سيدالشهداء عليه السلام است؛ و دليل اين امور، فطرت شخص مؤمن و معتقد است. شما، طفل خود را مى بوسيد و ممكن است اگر فرزند شما از شما دور شده باشد، لباس و اشياء متعلّق به او را ببوسيد. دليلش چيست؟ آيا اين عمل احتياج به آيه و روايت دارد، يا يك امر طبيعى است؟ مورد سؤال نيز چنان كه شرح داده شد چنين است.
📚 معارف دین، ج ٣ ص ١٠٧
@ashkvareh
#حرکت_امام_حسین علیه السلام #عاشورا_در_عامه #پرسش_پاسخ
✴️ شُبههای پیرامون حرکت امام حسین علیه السلام و ارتباطش با امر به معروف و نهی از منکر
☑️ يكى از شبهاتى كه وهابيت مطرح مى كنند اين است كه در اعتقادات مسلمانان و هم چنين شيعيان، امر به معروف و نهى از منكر تا زمانى است كه ضرر جانى و يا مالى براى خود فرد و يا برادران دينى خود، نداشته باشد. اما امام حسين عليه السلام هدف خود را در قيام عاشورا، امر به معروف و نهى از منكر اعلام كردند و از شهادت خود نيز خبر داشتند، حال چگونه است كه امام حسين عليه السلام به شهادت (و يا به تعبير وهابيت كشته شدن) خود و ياران با وفاى خود راضى شدند؟
✍🏻 آیت الله صافی گلپایگانی رحمه الله:
جواب واضح است. با اندكى تأمل در روش بنى اميه در سخره گرفتن دين و انديشه اضمحلال دين و مسلِّط نمودن فسق و فجره بر امور دين و دنياى مردم واضح مى شود كه اسلام در خطر جدّى و بر لب پرتگاه نابودى قرار گرفته بود و در چنين زمانى آن شرايط امر به معروف، ديگر اعتبارى ندارد، و بر هر مسلمانى لازم است تا پاى بذل جان به دفاع از اسلام برخيزد؛ فضلًا از امام مسلمانان كه امام حسين عليه السلام بر اين مهم قيام فرمود و مسير اضمحلال اسلام را تغيير داده و موجب نابودى و انقراض بنى اميه را فراهم آورد، و احياء اسلام و ابقاء شريعت غرّاء، ثمره قيام خونين سيد الشهداء و ياران آن حضرت مى باشد، و تاريخ و تتبعّ در آثار، به وضوح اين حقيقت را گوياست. براى مطالعه در اين زمينه مى توانيد به كتاب "پرتوى از عظمت امام حسين عليه السلام" تأليف اينجانب مراجعه نماييد.
📚 معارف دین، ج ٣ ص ١٢۴
✅ پینوشت:
يکی از مشکلات ما در تبیین حرکت امام حسین علیه السلام، تکیه و اعتماد بیش از اندازه به أخبار سُنّیان است که هم مغرضانه میباشد و هم خالی از جعل و تحریف نیست. از طرفی میان اهداف و آثار حرکت امام، بسیار خلط شدهست. حرکت امام علیه السلام، ممکن است مصداقی از امر به معروف و نهی از منکر باشد، اما صرفا به این دلیل نبوده، زیرا اگر این را دلیل تامّ محسوب کنیم، با چالشهای جدّی روبرو خواهیم شد. همچنين نسبت به دلیل تامّ دانستنِ دلایل دیگر نیز این چالشها وجود دارد؛ باید دقّت نمود که بخشی از حرکت امام برای ما مشخص نیست و سرّی از اسرار الله است. ( یعنی همان دستور خاص برای حرکت به کربلا و شهادت به آن نحو و إسارت و ...) اما بخش دیگری از حرکت امام برای دیگران قابل فهم بوده. بعنوان نمونه:
👈🏻 اینکه: "تمام عُقلاء، امام حسین علیه السلام را از حرکت منع کردند" خروجی أخبار سُنّیان است، و متأسفانه ما نیز در این استراتژی خبری _ تحلیلی گرفتار شدهایم. گاهی برخی محقّقین گرامی به بهانههای مختلف (خصوصا بحث قیام) همین ادّعا را تصریحا یا تلویحا بیان کردهاند. اینکه امام حسین علیه السلام دستور خاص داشتند، دلیل نمیشود که هیچ بُعدی از ابعاد حرکت امام برای مردم مشخّص نبوده باشد تا به تبع، عقلاء حرکت امام را نفی کنند! که اگر مشخص نبوده، دعوت امام از دیگران برای ملحق شدن به کاروانشان، بیمعناست. امام به مسئلهای دعوت میکرده که برای دیگران قابل فهم نبوده⁉️ اتفاقا این نوع دعوت خلاف عقل است. و سُنّیان به دنبال همین هستند که بگویند: "چون دعوت امام خلاف عقل بوده، لذا مردم درکی از یاری او نداشتند و با ایشان همراهی نکردند، پس بر مردم إشکالی نیست، زیرا هر عاقلی برای انجام کارهای خود باید فهم و درکی از آن داشته باشد، اما حرکت امام را عقلاء درک نمیکردند و عدم یاری آنها عذر موجّه دارد." !!! ضمن اینکه منظور سُنّیان کدام عقلاء است؟ عبدالله بن عُمر بن خطّاب و همفکران او را میگویند. شریح قاضی ملعون فتوا به قتل امام حسین علیه السلام نداده و مستندی برایش یافت نشده، اما عبد الله بن عمر با دفاع سرسخت از حکومت يزيد ملعون و حرام اعلام کردن قیام علیه او، رسما حرکت امام را تخطئه و قتل ایشان را تئوریزه کرده و نسبتهای ناروا به امام داده که خواهد آمد ان شاء الله.
حتی اگر قائلیم که حرکت امام فقط و فقط "دستور خاص" بوده و هیچ وجه روشنی ندارد، باید مراقب باشیم در دام جعل و تحریف و تحلیل سُنّیان گرفتار نشویم و عذری برای آنان نتراشیم. یعنی به گونهای این مسئله را تبیین نکنیم که آنان میخواهند. واضح است که نه تنها امام حسین علیه السلام، بلکه تمام اهل بیت علیهم السلام برای سیره خود دستور خاص داشتند. چه کسی منکر این مهم است؟ اما آیا این مسئله به این معناست که هیچ بخشی از قیام و قعود آنان برای مردم قابل فهم نبوده؟! باید توجّه داشت که مردم موظفند از امام معصوم تبعیت کنند، و امام نیز با انواع إعجاز و عقل و نقل آنان را مجاب و هدایت میکند. حال برخی از خواصند و اصلا نیازی به إعجاز و ... ندارند و گوششان به کلام امام است تا برایش جان بدهند. 👇🏻
✴️ شُبههای پیرامون حرکت امام حسین علیه السلام و ارتباطش با امر به معروف و نهی از منکر
☑️ يكى از شبهاتى كه وهابيت مطرح مى كنند اين است كه در اعتقادات مسلمانان و هم چنين شيعيان، امر به معروف و نهى از منكر تا زمانى است كه ضرر جانى و يا مالى براى خود فرد و يا برادران دينى خود، نداشته باشد. اما امام حسين عليه السلام هدف خود را در قيام عاشورا، امر به معروف و نهى از منكر اعلام كردند و از شهادت خود نيز خبر داشتند، حال چگونه است كه امام حسين عليه السلام به شهادت (و يا به تعبير وهابيت كشته شدن) خود و ياران با وفاى خود راضى شدند؟
✍🏻 آیت الله صافی گلپایگانی رحمه الله:
جواب واضح است. با اندكى تأمل در روش بنى اميه در سخره گرفتن دين و انديشه اضمحلال دين و مسلِّط نمودن فسق و فجره بر امور دين و دنياى مردم واضح مى شود كه اسلام در خطر جدّى و بر لب پرتگاه نابودى قرار گرفته بود و در چنين زمانى آن شرايط امر به معروف، ديگر اعتبارى ندارد، و بر هر مسلمانى لازم است تا پاى بذل جان به دفاع از اسلام برخيزد؛ فضلًا از امام مسلمانان كه امام حسين عليه السلام بر اين مهم قيام فرمود و مسير اضمحلال اسلام را تغيير داده و موجب نابودى و انقراض بنى اميه را فراهم آورد، و احياء اسلام و ابقاء شريعت غرّاء، ثمره قيام خونين سيد الشهداء و ياران آن حضرت مى باشد، و تاريخ و تتبعّ در آثار، به وضوح اين حقيقت را گوياست. براى مطالعه در اين زمينه مى توانيد به كتاب "پرتوى از عظمت امام حسين عليه السلام" تأليف اينجانب مراجعه نماييد.
📚 معارف دین، ج ٣ ص ١٢۴
✅ پینوشت:
يکی از مشکلات ما در تبیین حرکت امام حسین علیه السلام، تکیه و اعتماد بیش از اندازه به أخبار سُنّیان است که هم مغرضانه میباشد و هم خالی از جعل و تحریف نیست. از طرفی میان اهداف و آثار حرکت امام، بسیار خلط شدهست. حرکت امام علیه السلام، ممکن است مصداقی از امر به معروف و نهی از منکر باشد، اما صرفا به این دلیل نبوده، زیرا اگر این را دلیل تامّ محسوب کنیم، با چالشهای جدّی روبرو خواهیم شد. همچنين نسبت به دلیل تامّ دانستنِ دلایل دیگر نیز این چالشها وجود دارد؛ باید دقّت نمود که بخشی از حرکت امام برای ما مشخص نیست و سرّی از اسرار الله است. ( یعنی همان دستور خاص برای حرکت به کربلا و شهادت به آن نحو و إسارت و ...) اما بخش دیگری از حرکت امام برای دیگران قابل فهم بوده. بعنوان نمونه:
👈🏻 اینکه: "تمام عُقلاء، امام حسین علیه السلام را از حرکت منع کردند" خروجی أخبار سُنّیان است، و متأسفانه ما نیز در این استراتژی خبری _ تحلیلی گرفتار شدهایم. گاهی برخی محقّقین گرامی به بهانههای مختلف (خصوصا بحث قیام) همین ادّعا را تصریحا یا تلویحا بیان کردهاند. اینکه امام حسین علیه السلام دستور خاص داشتند، دلیل نمیشود که هیچ بُعدی از ابعاد حرکت امام برای مردم مشخّص نبوده باشد تا به تبع، عقلاء حرکت امام را نفی کنند! که اگر مشخص نبوده، دعوت امام از دیگران برای ملحق شدن به کاروانشان، بیمعناست. امام به مسئلهای دعوت میکرده که برای دیگران قابل فهم نبوده⁉️ اتفاقا این نوع دعوت خلاف عقل است. و سُنّیان به دنبال همین هستند که بگویند: "چون دعوت امام خلاف عقل بوده، لذا مردم درکی از یاری او نداشتند و با ایشان همراهی نکردند، پس بر مردم إشکالی نیست، زیرا هر عاقلی برای انجام کارهای خود باید فهم و درکی از آن داشته باشد، اما حرکت امام را عقلاء درک نمیکردند و عدم یاری آنها عذر موجّه دارد." !!! ضمن اینکه منظور سُنّیان کدام عقلاء است؟ عبدالله بن عُمر بن خطّاب و همفکران او را میگویند. شریح قاضی ملعون فتوا به قتل امام حسین علیه السلام نداده و مستندی برایش یافت نشده، اما عبد الله بن عمر با دفاع سرسخت از حکومت يزيد ملعون و حرام اعلام کردن قیام علیه او، رسما حرکت امام را تخطئه و قتل ایشان را تئوریزه کرده و نسبتهای ناروا به امام داده که خواهد آمد ان شاء الله.
حتی اگر قائلیم که حرکت امام فقط و فقط "دستور خاص" بوده و هیچ وجه روشنی ندارد، باید مراقب باشیم در دام جعل و تحریف و تحلیل سُنّیان گرفتار نشویم و عذری برای آنان نتراشیم. یعنی به گونهای این مسئله را تبیین نکنیم که آنان میخواهند. واضح است که نه تنها امام حسین علیه السلام، بلکه تمام اهل بیت علیهم السلام برای سیره خود دستور خاص داشتند. چه کسی منکر این مهم است؟ اما آیا این مسئله به این معناست که هیچ بخشی از قیام و قعود آنان برای مردم قابل فهم نبوده؟! باید توجّه داشت که مردم موظفند از امام معصوم تبعیت کنند، و امام نیز با انواع إعجاز و عقل و نقل آنان را مجاب و هدایت میکند. حال برخی از خواصند و اصلا نیازی به إعجاز و ... ندارند و گوششان به کلام امام است تا برایش جان بدهند. 👇🏻
اما غالب مردم عصرِ امام حسین علیه السلام، ایشان را امام نمیدانستند که هیچ، بلکه ایشان را در حدّ ابن عباس و ابن عمر و فقهای مدينه میدیدند، و بلکه پایینتر. ( معاذ الله ) بنا بر نقل و عقل، امام حسین علیه السلام که معصوم و هادی امّت هستند، باید به گونهای با مردم تعامل میکردند که عذری برای آنان باقی نمانَد ( که چنین هم بوده ) زیرا آنان درکی از معنا و مفهوم امامت و عصمت نداشتند و با خواص متفاوت بودند، لذا طبق روایات، امام به اندازه عقل و فهم مردم باید با آنان تعامل نماید. گاهی امام سطح خود را برای مردم پایین میآورده تا آنان نیز فهم و ظرفیت کسب کنند، و به مرور هدایت و رشد یابند. ( بر اهل فنّ این مسئله پوشیده نیست.) حال در آن شرایط، رواست که بگوییم:
⚠️ "امام حسین علیه السلام، مردمی را که قائل به امامتش نبودند، به سرّی از اسرار الله دعوت نمودند و فرمودند که شما درک و فهمی نخواهید داشت، فقط بیایید تا با من به شهادت برسید" !!! انصافا ما این مسئله را به یک انسان عاقل و بالغ نیز نسبت نمیدهیم، چه رسد به امام! و جالب اینکه امام از برخی مخالفین و عوام نیز دعوت نموده! بزرگان شیعه قادر به درک برخی اسرار نبودند، چه رسد به عوام و مخالفين! حالا امام، مخالفین و عوام را به اسرار دعوت میکرده؟! میفرموده شما حق ندارید بدانيد برای چه میروم و فقط باید همراهم بیایید و کشته شوید؟! امام هیچ عذری برای دیگران باقی نگذاشت تا قيامت نگویند ما معذور بودیم و دلیل قانع کنندهای برای یاری ایشان نداشتیم. اصل حرکت دستور خاص بوده ولی بخشی از ظواهر امر که مربوط به دعوت از مردم است، مبهم و مجهول نبوده! برخی از افرادی که در بین راه به امام ملحق شدند، با گفتگو و استدلال پذیرفتند و حال آنکه با مفهوم عصمت وخلیفة الله بودنِ امام بیگانه بودند. امام با آنها واضح و شفّاف گفتگو نموده، نه با اسرار خاص و غیر قابل فهم! در زیارت اربعین از لسان مبارک امام صادق علیه السلام میخوانیم:
«... وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِكَ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ فَأَعْذَرَ فِي الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ...»
یعنی: امام حسین علیه السلام به گونهای دعوت کرد که عذری باقی نگذاشت، و در خیرخواهی و هدایت، کوتاهی نکرد و دريغ نفرمود.
ادامه دارد ...
@ashkvareh
⚠️ "امام حسین علیه السلام، مردمی را که قائل به امامتش نبودند، به سرّی از اسرار الله دعوت نمودند و فرمودند که شما درک و فهمی نخواهید داشت، فقط بیایید تا با من به شهادت برسید" !!! انصافا ما این مسئله را به یک انسان عاقل و بالغ نیز نسبت نمیدهیم، چه رسد به امام! و جالب اینکه امام از برخی مخالفین و عوام نیز دعوت نموده! بزرگان شیعه قادر به درک برخی اسرار نبودند، چه رسد به عوام و مخالفين! حالا امام، مخالفین و عوام را به اسرار دعوت میکرده؟! میفرموده شما حق ندارید بدانيد برای چه میروم و فقط باید همراهم بیایید و کشته شوید؟! امام هیچ عذری برای دیگران باقی نگذاشت تا قيامت نگویند ما معذور بودیم و دلیل قانع کنندهای برای یاری ایشان نداشتیم. اصل حرکت دستور خاص بوده ولی بخشی از ظواهر امر که مربوط به دعوت از مردم است، مبهم و مجهول نبوده! برخی از افرادی که در بین راه به امام ملحق شدند، با گفتگو و استدلال پذیرفتند و حال آنکه با مفهوم عصمت وخلیفة الله بودنِ امام بیگانه بودند. امام با آنها واضح و شفّاف گفتگو نموده، نه با اسرار خاص و غیر قابل فهم! در زیارت اربعین از لسان مبارک امام صادق علیه السلام میخوانیم:
«... وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِكَ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ فَأَعْذَرَ فِي الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ...»
یعنی: امام حسین علیه السلام به گونهای دعوت کرد که عذری باقی نگذاشت، و در خیرخواهی و هدایت، کوتاهی نکرد و دريغ نفرمود.
ادامه دارد ...
@ashkvareh
#خاک_بهشت #معاجزالإمامالحسین علیه السلام
📸 ماجرای تربت پاک و نورانی کربلا و جسد مرحوم ميرزا ابوطالب زنجانی
جرعه ای از دریا، ج ۴ ص ۴۶٨
@ashkvareh
📸 ماجرای تربت پاک و نورانی کربلا و جسد مرحوم ميرزا ابوطالب زنجانی
جرعه ای از دریا، ج ۴ ص ۴۶٨
@ashkvareh