Telegram Web Link
هر گاه مشغول ترجمه بودید و از «برای» پیش از کلمات و عباراتی استفاده کردید که دلالت بر زمان دارند، لختی تأمل کنید و «برای» را از جمله حذف کنید. خیلی وقت‌ها، این «برای» ضرورتی ندارد و حذف آن جمله را روان‌تر می‌کند.

مثال نادرست:
⭕️برای مدتی منتظر ماندم.
⭕️برای چند دقیقه به او خیره شد.
⭕️برای یک ماه به سفر رفت.

مثال درست:
✔️مدتی منتظر ماندم.
✔️چند دقیقه به او خیره شد.
✔️یک ماه به سفر رفت.

@Virastaar
اشتباه تایپی مهلک روی جلد یک کتاب. «آموزش» را «آموش» تایپ کرده‌اند.

جلد کتاب ویترین کتاب است و باید دقت مضاعف به خرج داد تا از چنین اشتباهاتی پرهیخت.
@Virastaar
از صفحه‌ی توییترم.
@Virastaar
بارها با این مورد مواجه شده‌ام که مترجم‌ها کلمه‌ی «safe» را همه‌جا «امن» ترجمه کرده‌اند. مثلاً، نوشته‌اند «این شومینه امن است»، یا «امن‌تر این است که او در مهمانی خانوادگی حضور نداشته باشد»، یا «رنگ کردن مو در دوران بارداری امن است». «safe» همیشه معنی «امن» نمی‌دهد. گاهی معنی آن این است که «خطرناک نیست» یا «بی‌خطر است» یا «مطمئن است» و گاهی معنی آن این است که «این‌طوری خیالشان راحت است» و...
«امن» معادل تحت‌اللفظی «safe» است و برای بعضی جمله‌ها کاملاً مناسب است و برای بعضی دیگر کاملاً نامناسب. تفاوت مترجم‌های معمولی با مترجم‌های درجه‌یک در معادل‌یابی برای چنین کلماتی در ساختارهای متفاوت مشخص می‌شود.
@Virastaar
کتابخانه‌ی ملی سامانه‌ی مفیدی به نام سنا راه‌اندازی کرده است که در آن ــ با یک ثبت‌نام ساده از طریق ایمیل ــ خیلی آسان می‌توانید به آرشیو جامعی از نشریات منتشرشده در ایران دسترسی داشته باشید.

مواردی که اسکن و بارگذاری شده‌اند:
۱) نشریات دوره‌ی قاجاریه (۱۱۹۳ـ۱۳۴۴ ق)
۲) نشريات دوره‌ی پهلوی اول (۱۳۰۴ـ۱۳۲۰ ش)
۳) نشريات دوره‌ی پهلوی دوم (۱۳۲۰ـ۱۳۵۷ ش)
۴) نشریات دوره‌ی پس از انقلاب (۱۳۵۷ ش ـ )
۵) نشریات لاتین

به آدرس زیر تشریف ببرید و از این امکان استفاده کنید:
https://sana.nlai.ir

@Virastaar
از صفحه‌ی توییترم.
@Virastaar
نادر ابراهیمی عادت داشته کارهایی را که برای یک سال برنامه‌ریزی می‌کرده با خط خوش و درشت می‌نوشته و روی دیوار اتاقش می‌زده. این یادداشتی است که اواخر عمرش نوشته تا به مفاد آن پایبند باشد، و چقدر جالب است.

(این یادداشت اکنون در موزه‌ی نادر ابراهیمی قرار دارد.)
@Virastaar
چه خوب است وقتی ایمیل رسمی می‌فرستیم محاوره‌ای و شکسته ننویسیم و با زبان معیار درخواست یا نکات مد نظرمان را مطرح کنیم. در هفته، ایمیل‌های کاری زیادی به دستم می‌رسند که به زبان محاوره‌ای نوشته شده‌اند، درحالی‌که موضوعی کاملاً رسمی دارند. بدیهی است که ناتوانی در به‌کارگیری زبان معیار ضعف است و از اعتبار نویسنده می‌کاهد و ــ اگر درخواست او کاری باشد ــ احتمال جدی گرفتنش را پایین می‌آورد.
@Virastaar
ما ترک‌زبان‌ها برای «آش» از فعل «نوشیدن» استفاده می‌کنیم، نه «خوردن».
بدون اینکه دستور آشپزی سده‌های پیش در میان اقوام ترک‌زبان را بررسی کرد، به‌سادگی می‌توان حدس زد که «آش»ها را بسیار رقیق و سبک می‌پخته‌اند.
@Virastaar
«من چشمان خود را کور کردم که غلطی پیش نیاید ولی نشد.»

چقدر این جمله‌ی زنده‌یاد دکتر #مهرداد_بهار در مقدمه‌ی کتاب #واژه‌نامه_ی_بندهش تلخ و البته آموزنده است. چه بزرگانی با چه تلاش‌هایی منابع درجه‌یک را منتشر می‌کردند و چقدر تواضع داشتند. اگر امروز بود، خطاها را یا به روی خود نمی‌آوردیم یا می‌انداختیم گردن ناشر و ویراستار و نمونه‌خوان و صفحه‌آرا!
@Virastaar
«در هندوستان درختی است بر سر کوهی در میان دریا، و میان آن چهل در خانه است و ده در دکان.»

عجایب‌ البلدان، ابوالمؤید بلخی، قرن چهارم هجری


«در» هزار سال پیش به‌عنوان واحد شمارش «خانه» و «دکان» به کار می‌رفته است. امروز، به‌جای آن، می‌گوییم «باب».
@Virastaar
از صفحه‌ی توییترم.
@Virastaar
از زبان فارسی گرامی‌تر برای من نیست. اما باید دانست که همه‌ی اقوام زبان خود را کامل‌ترین زبان و برتر از زبان ملل دیگر دانسته‌اند. اینکه به دام افراط بیفتیم و فارسی را برترین زبان جهان بدانیم دور از اصول زبان‌شناختی است. هر زبانی ویژگی‌ها، جذابیت‌ها، و ضعف‌های خاص خود را دارد که با اقلیم و اقتصاد و فرهنگی که در آن بالیده مرتبط است.
@Virastaar
واژه‌ی «فرایند» به همین شکل و بدون مد روی الف درست است. بعضی آن را به‌شکل «فرآیند» می‌نویسند، که نادرست است.

واژه‌ی «کارآمد» به همین شکل و با مد روی الف درست است. بعضی آن را به‌شکل «کارامد» می‌نویسند، که نادرست است.

@Virastaar
لابد در سال‌های اخیر بارها و بارها با کلمه‌ی «خوانش» مواجه شده‌اید. این کلمه از ساخته‌های اخیر فارسی‌زبانان است و هیچ سابقه‌ای در زبان و ادبیات فارسی ندارد. جالب اینکه از معدود کلمات جدیدی است که آن را قشر باسواد ساخته‌اند، نه عامه‌ی مردم.
آن اوایل که «خوانش» سر زبان‌ها افتاد، از این واژه به‌عنوان معادل فارسی واژه‌ی عربی «قرائت» استفاده می‌شد. یکی از معانی «قرائت» ارائه‌ی تفسیر و برداشتی از موضوعات فقهی و حقوقی است و اولین کاربران واژه‌ی «خوانش» هم آن را برای اشاره به نقد و بررسی آثار ادبی و فلسفی استفاده می‌کردند. مثلاً، می‌نوشتند: «خوانشی نو از خشم و هیاهوی فاکنر.» سپس معنای دیگری هم به «خوانش» تحمیل شد و آن همان «خواندن» بود، یعنی درواقع «خوانش» صورت شیکی از «خواندن» شد. مثلاً، چنین جملاتی را زیاد می‌بینیم که «خوانش این کتاب زیاد زمان نمی‌برد» یا «مشغول خوانش کتاب فلان هستم». دیری نگذشت که معنی «روخوانی» هم به «خوانش» اضافه شد و مثلاً وقتی کسی داستانی را با صدای خودش می‌خواند تا به‌شکل صوتی عرضه‌اش کند از کلمه‌ی «خوانش» برای اشاره به کارش بهره می‌گرفت: «داستان فلان با خوانش فلانی.»
من مخالف مبارزه‌ی کورکورانه با واژه‌سازی‌ام، به‌خصوص اگر تحمیلی نباشد و حاصل ماهیت زایای زبان باشد. بااین‌حال، به نظرم چنین واژه‌هایی برای اینکه به فارسی فصیح راه پیدا کنند نیاز به زمان بیشتری دارند. ادیب‌ها و ویراستارها باید حواسشان به این واژه‌های نوساخته باشد.
@Virastaar
Forwarded from کتاب سده
از امروز تا ششم بهمن، می‌توانید کتاب‌های #کتاب_سده را از نمایشگاه مجازی کتاب تهران با بیست درصد تخفیف و ارسال رایگان تهیه کنید.
به سایت
Book.icfi.ir
مراجعه کنید و در بخش جست‌وجوی پیشرفته، در قسمت "نام ناشر"، بنویسید: کتاب سده

@SadePub
آوردن نام ویراستار روی جلد کتاب در اکثر مواقع نوعی «باج‌گیری» چهره‌های پیشکسوت از مترجمان جوان است. این چهره‌ها با ادعای اینکه کمک زیادی به روند آماده‌سازی کتاب کرده‌اند (که اغلب هم این‌طور نیست!) خود را در جایگاهی می‌بینند که نامشان بیاید روی جلد یک کتاب. مترجم جوان هم دلش می‌خواهد کتابش چاپ شود و بدیهی است که خیلی وقت‌ها زورش به جناب پیشکسوت و ناشر نمی‌رسد و حتی مجبور است ادا دربیاورد از این کار رضایت هم دارد!

بروید ببینید ویراستارهای همه‌فن‌حریف خارجی چه کارهای شگفت‌انگیزی روی کتاب‌ها می‌کنند و گاهی حتی ساختار و محتوای کتاب روی دوش آن‌ها سوار است، اما نه ادعایی دارند و نه نامشان روی جلد می‌آید. شما به‌واسطه‌ی رفع کردن چهار تا غلط ترجمه و جابه‌جا کردن چهار تا نقطه و ویرگول اسم خودتان را با سه شماره درشت‌تر از نام مترجم می‌آورید روی جلد؟! حتی اگر به چهره‌ای جوان کمک شایانی کرده‌اید، درستش این است بگذارید راهش را برود و زیر سایه‌ی شما نباشد.
پیشکسوت هم پیشکسوت‌های قدیم که دست نسل جوان را می‌گرفتند و مسیر را نشانشان می‌دادند اما هیچ‌وقت سهم‌خواهی نمی‌کردند.

@Virastaar
کتاب #عالم_درون از انتشارات #کتاب_سده نامزد نهایی دریافت جایزه‌ی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در گروه «تاریخ و کلیات علم» معرفی شده است. این کتاب با اجازه‌ی رسمی پروفسور نیل شوبین و با ترجمه‌ی خانم‌ها شادی حامدی و نیلوفر فشنگ‌ساز به فارسی منتشر شده است.
#کتاب_سده از سال ۹۶ چاپ کتاب را آغاز کرده و طی این مدت کوتاه به موفقیت‌های زیر دست یافته‌ است:
ــ سه نامزدی نهایی در جایزه‌ی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران
ــ دریافت جایزه‌ی کتاب سال حبیب غنی‌پور
ــ یک نامزدی در جایزه‌ی احمد محمود
ــ یک نامزدی در جایزه‌ی مهرگان ادب

از این بابت بسیار خوشحالم و مطمئنم با آثار درجه‌یکی که در پروسه‌ی آماده‌سازی و انتشار داریم این موفقیت‌ها ادامه خواهد یافت.

@Virastaar
Forwarded from کتاب سده
#کتاب_سده منتشر کرد

سمفونی کفش‌ها
فیل نایت
ترجمه‌ی نیلوفر خوش‌زبان و علیرضا پارسائیان

چاپ دوم (با جلد جدید)/ ۱۳۹۹/ ۸۵۰۰۰ تومان

@SadePub
Forwarded from کتاب سده
#کتاب_سده منتشر کرد

تپش‌های شیدایی
نامه‌های عاشقانه‌ی غسان کنفانی به غادة السمان
ترجمه‌ی غسان حمدان

چاپ دوم/ ۱۳۹۹/ ۲۶۰۰۰ تومان

@SadePub
2024/10/04 13:15:30
Back to Top
HTML Embed Code: