Telegram Web Link
Forwarded from کتاب سده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کتاب صوتی «شهرهای گمشده» (برنده‌ی جایزه‌ی کتاب سال حبیب غنی‌پور) را می‌توانید از فیدیبو بشنوید:
http://ytre.ir/uWG

نویسنده: آیدا مرادی آهنی
گوینده: رامین بیرقدار
موسیقی اختصاصی: شهرام جمشیدی
صدابرداری و تنظیم: نوید یکتا
مدیر تولید: رضا فضل‌الله‌نژاد
با تشکر از استودیو آوا، استودیو فراز، و بابک جاوید
تهیه‌کننده: کتاب سده
@SadePub
درسه پست بعدی سه مستند دیدنی به‌ترتیب درباره‌ی دکتر #بدرالزمان_قریب، دکتر #ژاله_آموزگار و دکتر #احسان_یارشاطر ــ سه چهره‌ی شاخص زبان‌شناسی و ایران‌شناسی ــ آپلود می‌کنم. در این روزها که فرصت بیشتری داریم، دیدنشان آموزنده و امیدبخش است.
@Virastaar
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستندی درباره‌ی دکتر #بدرالزمان_قریب
@Virastaar
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستندی درباره‌ی دکتر #ژاله_آموزگار
@Virastaar
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستندی درباره‌ی دکتر #احسان_یارشاطر
@Virastaar
عیدی امسال نشر #ققنوس کتاب درجه‌یکی است که تاریخ ایران را از دوران پارینه‌سنگی تا پس از انقلاب ۱۹۷۹ روایت می‌کند؛ محاکات سلسله‌هایی که بر گستره‌ی ایران‌ فرمان راندند و مردمانی که با فرازونشیب‌های بسیار مواجه شدند اما نژاد و فرهنگ و کشور خود را پاس داشتند.

عیدی دادن کتاب هم ایده‌ی درخشانی است که چند سالی است با همت خانواده‌ی محترم #حسین_زادگان پا گرفته است. دست‌مریزاد به ایشان و همکارانشان در انتشارات #ققنوس
@Virastaar
سال نو مبارک.
آرزو می‌کنم سالی متفاوت و بسیار بهتر از سال گذشته در پیش داشته باشید و نوروزهای بسیاری را در کنار خانواده و عزیزانتان جشن بگیرید.

ارادتمند
حسین جاوید
@Virastaar
«اسطرلاب» (با املای قدیمی «اصطرلاب») وام‌واژه‌ای است یونانی (مأخوذ از astrolabos) که از دیرباز راه خود را به زبان و ادب فارسی گشوده است.

محمد ابن ایوب طبری (اخترشناس ایرانی قرن پنجم هجری) در توصیف اسطرلاب می‌نویسد:
«صورتی است ساخته شده بر مثال نهاد فلک، به‌جملگی از بهر قیاسات افلاک. معنی نام اصطرلاب چیست؟ اسمی است به زبان یونانی برو نهاده، و معنی‌اش ترازوی آفتاب است.» (رساله‌ی شش فصل)

@Virastaar
برخی گمان کرده‌اند عبارت «حرف آخر را زدن» بر اثر گرده‌برداری از «حرف اول را زدن» ساخته شده و نادرست است، در حالی که این‌طور نیست و هر یک از این دو در فارسی امروز معنای مجزا و خاص خود را یافته‌اند.

«حرف اول را زدن» به معنی «سرآمد بودن» است.
«حرف آخر را زدن» به معنی «داشتن بالاترین جایگاه تصمیم‌گیری» است.

مثال:
ــ در بازار کتاب فرانسه انتشارات گالیمار حرف اول را می‌زند.
ــ تویوتا در بازار اتومبیل جهان حرف اول را می‌زند.

ــ درباره‌ی اینکه دانشگاه‌ها تا چه زمانی تعطیل باشند وزارت علوم حرف آخر را می‌زند.
ــ در خانواده‌ی آن‌ها مادر حرف آخر را می‌زند.

@Virastaar
این روزها که مدام صحبت از کمک‌های میلیون و میلیارد دلاری دولت‌های مختلف جهان برای نجات اقتصاد و کسب‌وکارها در میان است، من مدام یاد #ژوزه_ساراماگو، نویسنده‌ی مشهور پرتغالی و خالق رمان #کوری، و مطلبی می‌افتم که او ۲۴ اکتبر ۲۰۰۸ در وبلاگ شخصی‌اش نوشته بود.
#ساراماگو ، در بحبوحه‌ی بحران اقتصادی آن سال و با اشاره به صحبت‌های اقتصاددانی به نام #خوزه_لوئیس_سامپدرو، نوشته بود چطور است که وقتی بحث نجات بانک‌ها مطرح است با سرعت و بدون قیدوشرط پول حاضر می‌شود اما، برای مثال، برای رفع مشکلات اضطراری قاره‌ی آفریقا و مسائل مشابه پولی در میان نیست!
بله، پول هست و دولت‌ها هم ثروت‌ها را در اختیار دارند، اما ظاهراً فقط برای چیزهایی که خودشان صلاح بدانند!
@Virastaar
«گذاشتن» و «گزاردن» برای خیلی‌ها مشکلات املایی درست می‌کنند. «گذاشتن» به معنی «نهادن»، «هشتن»، «قرار دادن»، «وضع کردن» و «سپری کردن» است و «گزاردن» به معنی «به جا آوردن»، «ادا کردن»، «انجام دادن» و «تفسیر کردن». املای کلماتی که با این افعال ساخته می‌شوند بر اساس این معناها مشخص می‌شود.

مثال از گروه معنایی اول: بنیان‌گذار، سرمایه‌گذار، سیاست‌گذاری، تاج‌‌گذاری، نرخ‌گذاری، فروگذار، قانون‌گذاری، نشانه‌گذاری و...
مثال از گروه معنایی دوم: سپاسگزاری، خدمتگزار، نمازگزار، خواب‌گزار، امانت‌گزار، برگزاری، منت‌گزار و...

@Virastaar
📌 «شوک» درست است، نه «شُک».
مثال درست: شوک عجیبی به او وارد شد.
@Virastaar
📌 «جوک» درست است، نه «جُک».
مثال درست: همیشه چند تا جوک بامزه در آستین داشت.
@Virastaar
📌 «هول» به معنی «هراس» و «حرص» و «دستپاچه شدن» است و «هُل» به معنی «فشار دادن».
مثال درست: مخور هول ابلیس تا جان دهد/ هر آن کس که دندان دهد نان دهد (سعدی)
مثال درست: از هول حلیم افتاد تو دیگ.
مثال درست: بهزاد هول شده بود.
مثال درست: ماشین را هل دادیم تا روشن شد.
@Virastaar
اگر جمله‌ای چند مفعول متوالی داشته باشد، هیچ اشکالی ندارد که پس از تک‌تک مفعول‌ها «را» بیاید و الزامی وجود ندارد که فقط پس از مفعول آخر «را» بیاوریم. البته، هم در متون کلاسیک ما و هم در زمانه‌ی حاضر رایج است که برای همه‌ی مفعول‌های متوالی یک «را» می‌آورند.

🖌مثال درست:
✔️از خیابان گذشتم و آدم‌ها را و مغازه‌ها را تماشا کردم.

🖌همچنین، مثال درست:
✔️از خیابان گذشتم و آدم‌ها و مغازه‌ها را تماشا کردم.

🖌مثال از شعر کلاسیک فارسی:
✔️خرد را و جان را که کرد آشکار/ که بنیاد دانش نهاد استوار (فردوسی)

🖌مثال از نثر کلاسیک فارسی:
✔️سپاس و آفرین خدای را... که نیک‌اندیشان را و بدکرداران را پاداش و پادافراه برابر داشت. (مقدمه‌ی شاهنامه‌ی ابومنصوری)
@Virastaar
توضیح درباره‌ی یکی از دشواری‌ها و اشتباهات رسم‌الخطی رایج:

🔴بهم (Behem): به معنی «به من» است.
✔️مثال درست:
ــ بهم گفت فردا می‌آید پیشم.
ــ کتاب را بهم داد.
@Virastaar
🔴به هم (Be ham): به معنی «به یکدیگر» است.
✔️مثال درست:
ــ به هم قول دادیم کار را به پایان برسانیم.
@Virastaar
🔴به هم (Be ham): اغلب همراه فعل‌هایی مثل «زدن» و «خوردن» و «ریختن» می‌آید و به معنی «به پایان رسیدن»، «منتفی شدن»، «مخلوط کردن»، «زیرورو کردن» و امثالهم است.
✔️مثال درست:
ــ رابطه‌ی آن‌ها به هم خورد.
ــ آن قراردادی که حرفش بود به هم خورد.
ــ خانه را به هم ریخت.
@Virastaar
با کمی دقت، می‌توانیم «بهم» و «به هم» را متمایز کنیم و درست بنویسیم.
برخی فکر می‌کنند اگر چندین علامت سؤال پشت سر هم ردیف کنند (؟؟؟؟؟؟)، خواننده، از فرط عمیق بودن پرسش، سر به کوه و بیابان می‌گذارد! برخی هم گمان می‌کنند با گذاشتن هفت هشت علامت تعجب پشت سر هم (!!!!!!!!) نوشته‌شان خیلی طنزآمیز یا تعجب‌آمیز می‌شود!

باید بافت و ساختار جمله و نحوه‌ی چینش کلمات کنار یکدیگر حالت تعجب یا طنز یا پرسش را قوی‌تر کند؛ نمی‌شود به زورِ علایم سجاوندی به متن معنای خاصی تزریق کرد.
در خاطر داشته باشید که حتی اگر بنا به استفاده از چند علامت سؤال یا تعجب بود، باید حداکثر از سه علامت (؟؟؟ یا !!!) استفاده کرد. به‌طور کلی هم تعداد این علامت‌ها یا باید یکی باشد یا سه تا و استفاده از دو علامت (؟؟ یا !!) توصیه نمی‌شود.
@Virastaar
در زبان فارسی گاهی برای اشاره به اسم اشخاصی که حدس می‌زنیم برای مخاطب ما ناشناس باشند از الفاظ «نام» یا «نامی» پس از اسم آن‌ها استفاده می‌کنیم. مثلاً، «حسن نامی آنجا مشغول کار بود» یا «یک نفر، رضایی نام، این را به من گفت».
این «نام» یا «نامی»، همان‌طور که در مثال‌های بالا دیدید، باید با یک فاصله‌ی کامل از اسمِ پیش از خود نوشته شوند.
نکته‌ی جالبی که شاید ندانید این است که این ترکیب از دیرباز در زبان‌های ایرانی کاربرد داشته است. به‌عنوان نمونه، در سطرهای ۲۷ تا ۲۹ کتیبه‌ی بیستون، که به خط میخی و به زبان فارسی باستان است، از زبان داریوش‌شاه می‌خوانیم:
...Kabūjiya nāma Kurauš puça amāxam taumāyā hauvam idā xšāyaθiya āha
...کمبوجیه نامی، پسر کوروش، از تخمه‌ی ما، اینجا شاه بود.
@Virastaar
یادداشت کمیاب و ارزشمند #ابراهیم_گلستان درباره‌ی #فروغ

این یادداشت در صفحه‌ی آغازین کتاب #جوی_و_دیوار_و_تشنه و خطاب به خواهر فروغ نوشته شده است.

این تصویر را من چند سال پیش از نسخه‌‌ای در کتابخانه‌ی شخصی یکی از دوستان گرفته‌ام. چه خوب است اگر عکس و مطلب را کپی می‌کنید، منبع را حذف نکنید.
@Virastaar
برای جدا کردن معترضه می‌توان از دو خط یا دو ویرگول استفاده کرد. تفاوت بین این دو چنین است:
📍هنگامی که معترضه ارتباط معنایی قوی‌تری با جمله دارد بین دو ویرگول قرار می‌گیرد.
📍هنگامی که معترضه ارتباط معنایی ضعیف‌تری با جمله دارد بین دو خط قرار می‌گیرد.

مثال:
چین، کشوری که پرجمعیت‌ترین کشور جهان است، با مشکل تأمین انرژی روبه‌رو است.
هند ــ کشوری که به کشور هزارمذهب معروف است ــ با مشکل تأمین انرژی روبه‌رو است.

در جمله‌ی اول، از آنجا که ارتباط جمعیت با تأمین انرژی ارتباط مستقیم است، برای جدا کردن معترضه از ویرگول استفاده کرده‌ایم. در جمله‌ی دوم، از آنجا که مذهب مردمان کشور ارتباط مستقیمی با تأمین انرژی ندارد، برای جدا کردن معترضه از دو خط استفاده کرده‌ایم.

از طرفی، معترضه‌ای که با خط جدا می‌شود توجه بیشتری جلب می‌کند.

به‌طور کلی، بسامد استفاده از خط کمتر است.
@Virastaar

در استفاده از خط برای جدا کردن معترضه باید به نکات زیر توجه داشت:
📍این خط یک خط بلند است و روی کرسی قرار دارد.
📍این خط از طرفین یک فاصله‌ی کامل دارد.
📍پیش و پس از این خط نیاز به نشانه‌های نقطه و ویرگول و نقطه‌ویرگول نداریم.

@Virastaar
منتشر شد:
خواهر من، قاتل زنجیره‌ای
اوینکان بریثویت
مترجمان: میلاد بابانژاد، الهه مرادی
#نشر_نون

اوینکان بریثویت، نویسنده‌ی جوان بریتانیایی (متولد ۱۹۸۸)، در اولین کتابش فضایی متفاوت را تجربه می‌کند. خواهر من، قاتل زنجیره‌ای رمانی #رازآلود و #معمایی است که در فضایی با چاشنی #طنز و #هیجان به وقوع می‌پیوندد و از سایر رمان‌های هم‌ژانرش متمایز است. همین تمایز است که حسابی به مذاق خوانندگان و منتقدان خوش آمده است. بریثویت برای این رمان نه‌تنها جایزه‌ی بهترین کتاب معمایی لس‌آنجلس تایمز را از آن خود کرده، بلکه از یک طرف نامزد جایزه‌ی #بوکر و بهترین رمان ادبیات داستانی زنان شده و از طرف دیگر نامزد جایزه‌ی بهترین رمان دلهره‌آور/ معمایی و همچنین بهترین کتاب اول از دیدگاه خوانندگان #گودریدز.

«پرمغز، تندوتیز و همراه با طنز تلخی که درنهایت کام شما را شیرین می‌کند... خواندن این کتاب را از یاد نخواهید برد.»
نیویورک تایمز

@NoonBook
@Virastaar
نکته‌ای که می‌گویم در اصل جزو وظایف صفحه‌بندها است اما سرویراستارها یا کسانی که نمونه‌ی نهایی کتاب را چک می‌کنند باید به آن توجه داشته باشند:
در کتاب‌هایی که فصل‌بندی دارند (چه بر اساس نظام شماره‌گذاری و چه بر اساس نظام نام‌گذاری) همه‌ی فصل‌ها باید از صفحه‌ی فرد آغاز شوند. اگر فصل پیشین در صفحه‌ی فرد به پایان رسیده، صفحه‌ی زوج پس از آن (که در اصل صفحه‌ی پشتی آن است) باید سفید باقی بماند.
@Virastaar
2024/10/05 01:30:20
Back to Top
HTML Embed Code: